نام پژوهشگر: هوشنگ مقتدر
محمدرضا رحمانی هوشنگ مقتدر
چکیده ندارد.
حسن رنجبر هوشنگ مقتدر
تحقیق فوق از سه فصل و چند بخش تشکیل شده است که در فصل اول ضمن یک بحث تئوریک به تاریخچه مسئله فلسطین و پیدایش کشور اسرائیل خواهیم پرداخت و اینکه اسرائیل براساس چه نظریاتی و با تلاشهای چه کسانی ایجاد شده است تا جنگهای اعراب و اسرائیل . در فصل دوم نیز به بررسی سیاست خارجی امریکا در قبال فلسطین و اسرائیل می پردازیم و اینکه ایالات متحده امریکا در جریان مذاکرات اعراب و اسرائیل و نهایتا"قرارداد صلح چه نقشی داشته است . در فصل سوم نیز علل و عوامل مختلف انعقاد توافقنامه صلح واشنگتن را به بررسی خواهیم نشست به عبارتی به این مسائل که اهداف اسرائیل چه بوده است و اهداف ساف چه بوده است .
بهزاد شاهنده هوشنگ مقتدر
چکیده ندارد.
کمال سروریان هوشنگ مقتدر
قراردادها از یک احترام و تقدسی برخوردارند به این معنا که هیچ یک از طرفین یا اطراف آن نمی توانند به طور یکجانبه آن را فسخ نمایند. و تنها با رضایت طرفین قابل فسخ است . معذالک طبق عرف بین المللی و کنوانسیون مربوط به معاهدات 1969 وین مواردی ذکر شده که یک طرف قرارداد یا معاهده می تواند به طور یکجانبه قرارداد را فسخ کند که آن موارد 6 گانه عبارتند از: شرط قبلی و صریح در معاهده، نقض اساسی معاهده و فورس ماژور یا قوه قاهره، تغییر بنیادین اوضاع و احوال و جانشینی دولتها، یکی از موارد مهم و در عین حال مبهم فسخ یکجانبه قراردادها، تغییر بنیادین اوضاع و احوال است . بدین ترتیب هدف نگارنده در این رساله تشریح این اصل است و اینکه منظور از تغییر بنیادی چیست و در چه مواردی می تواند توجیه کننده فسخ یا خاتمه یا تعلیق قرارداد باشد.
کوروس جعفری هوشنگ مقتدر
این رساله در سه فصل اساسی مورد مطالعه قرار گرفته است . در فصل اول به بررسی مفهوم معاهده و تمایز آن از دیگر انواع قراردادهای مختلف غیر شمول حقوق بین الملل پرداخته شده و یا بحث از ترمینولوژی معاهدات ، نامهای متداولی را که در رویه بین المللی به توافقهای بین المللی داده شده است و همچنین کاربرد هر یک در موارد مختلف بیان گردیده و در پایان این فصل به طبقه بندی معاهدات مختلف توجه شده است . در فصل دوم اشخاص حقوق بین الملل عمومی و صلاح آنها در دارا بودن شخصیت بین المللی بمنظور انعقاد معاهده بیان گردیده،واینک اصولا در ایجاد یک معاهده بین المللی چه اشخاصی میتوانند طرف معاهده قرار داشت باشند بحث شده است و این فصل در دو بخش به مراحل شکلی انعقاد معاهده و نحوه لازم الاجرا شدن معاهده که شامل امضا، تصویب و ثبت انتشار معاهدات میباشد اشا گردیده است . در فصل سوم به مسائلی توجه شده که عدم رعایت آن از سندیت یافت یک معاهده بین المللی خودداری میکند . که در سه بخش به بررسی پرداخته است ک شامل بررسی محدودیتهای داخلی و محدودیتهای بین المللی در انعقاد معاهدات میباشد و عرف و قواعد آمره که رعایت آن در تنظیم معاهدات بین المللی ضروری است مورد بحث قرار گرفته است . در پایان این سه فصل نیز نتیجه کلی که از بح انعقاد و اعتبار معاهدات حاصل می شود ارائه گردیده است .
مهبد ایرانی طلب هوشنگ مقتدر
این رساله ابتدا به توضیح : جنگ ، جنگ و حقوق بین الملل، حقوق جنگ ، و تحو حقوق جنگ پرداخته و سپس در چهار بخش به بررسی : تاریخچه موقعیت اسیران جنگی تلافی جویی علیه اسیران، کنوانسیون سوم 1949 ژنو راجع به رفتار با اسیران جنگی، اسیران جنگی و جنگ تحمیلی اقدام نموده است .
منصور اشرف زاده هوشنگ مقتدر
در این پایان نامه آزا نویسندگان و مفسرین غرب درباره ریشه ها و عوامل انقلاب اسلامی ایران جمع آوری و آنگاه آنها را براساس موضوع در چند فصل گنجانده ایم. یعنی بطور کلی درباره اهمیت انقلاب اسلامی ایران و جایگاه انقلاب در مقایسه با انقلابهای دیگر جهان بحث و بررسی شده و از مفهوم انقلاب و انقلاب اسلامی هم تعریفهایی ارائه داده ایم. زمینه های مذهبی یعنی جایگاه مذهب در جامعه انقلاب و انقلاب اسلامی هم تعریفهایی ارائه داده ایم. زمینه های مذهبی یعنی جایگاه مذهب در جامعه ایران و تاثیر مذهب در بینش و افکار عمومی در زمینه سازی انقلاب اسلامی، واکنش مذهبی در قبال سعی و تلاش رضاخان جهت مذهب زدایی، آرا نویسندگان غرب درباره مخالفت رضاخان با مظاهر مذهب از دیگر مباحث مطروح است . و نیز در این پایان نامه درباره زمینه های اجتماعی انقلاب اسلامی ایران از قبیل تاثیر کاپیتولاسیون روی افکار عمومی و علما مذهبی و روش دیکتارتورانه شاه در اداره مملکت یعنی سرکوب مخالفان و ایجاد جو اختناق، و نفوذ قدرتهای خارجی در اداره و برنامه ریزی کلان مملکت و بازتاب آن در جامعه از دیدگاه نویسندگان سخن رانده ایم. در قسمت دیگری از پایان نامه سه مدل از تئوریهای انقلاب یعنی تئوری دیوس یا مکتب روان شناسانه و تئوری مارکس و همچنین تئوری کارکردگرایی جانسون درباره انقلاب نقد و بررسی شده و آنگاه انقلاب اسلامی با آن تئوریها مقایسه شده، و در قسمت آخر پایان نامه درباره عوامل دیگر انقلاب اسلامی مانند مدرنیزاسیون، نظریه رشد سریع اقتصادی و طرح حقوق بشر کارتر، فضای باز سیاسی نقد و بررسی صورت گرفته است .
حسین سلیمی هوشنگ مقتدر
با ظهور اندیشه های نوین در دهه 1990 میلادی و همزمان با اعتراض روش شناختی به علوم انسانی و اجتماعی کلاسیک ، این پرسش بیش از هر زمان مطرح گشت که آیا می توان چارچوب های جدیدی برای شناخت و یا فهم بهتر زندگی اجتماعی انسان به دست آورد؟ آیا می توان با در هم شکستن قواعد سنتی علوم کلاسیک اجتماعی و با گریز از شناخت شناسی رفتارگرایانهء آنها راهی برای فهم زندگی اجتماعی یافت ؟ این سوال که کمابیش در همهء حیطه های علوم انسانی مطرح است ، در روابط بین الملل نیز مطرح گشته است . گذشته از نظریه های کلاسیکی که درباره توجه به عامل فرهنگ در مطالعات بین المللی، ارائه شده است ، بسیاری از نظریه پردازان فرهنگ گرا از جمله متفکرانی هستند که علوم رفتاری و روش های رفتارشناختی را به زیر سوال برده اند. فرهنگ گرایی به طور عمده زائیده جریان تحول در اندیشه و تفکر در عصر جدید است . این تحول نتیجه بحران در اندیشه مدرنیستی و نیز توجه متفکران به بعد معنایی بشر است . در حقیقت تفکر علمی در دوران غلبه مدرنیته، حاصل منفعت گرایی و منافع محوری بشر جدید بود که در عرصه روابط بین الملل خود را به شکل مفاهیمی چون منافع ملی، قدرت و ... متجلی می کرد. اما در سالهای پایانی قرن بیستم این سوال مطرح شده است که آیا نمی توان فرهنگ را به عنوان بعد معنایی زندگی انسان، مبنا و بستر اصلی حیات او در عرصهء بین المللی دانست ؟ برای پاسخ به این سوال نخست تعاریف بی شماری که تاکنون درباره فرهنگ ارائه شده، اما تعاریفی که فرهنگ را حاصل و تجلی نمادسازی انسان می دانند و آن را کلیتی می شمرند که از مجموعه نمادهای خلق شده در یک جامعه تشکیل شده است . حاوی درک عمیق تری از مفهوم فرهنگ هستند. اما ما می توانیم با تعیین عنصر اصلی و مفهوم محوری فرهنگ ، آن را در عرصه تحقیقات بین المللی تحقیق پذیرتر بنمائیم. در حقیقت تعبیر و برداشتی که در هر دوره تاریخی و یا در هر جامعه از انسان وجود دارد، اصل و مبنای فرهنگ آن جامعه است و مابقی نمادهای خلق شده تحت تاثیر آن قرار می گیرند. تجربه تاریخی نشان می دهد که زمانی یک تمدن امکان و قابلیت گسترش و اشاعه یافته است ، که یک تعبیر و مفهوم ماندگار و قابل اتکاء از انسان در آن شکل گرفته است .
محمدرضا احمدی طباطبایی هوشنگ مقتدر
در این پایان نامه با توجه به اهمیت چگونگی فروپاشی نظامهای سیاسی و عوامل موثر در آن به عنوان یکی از موضوعهای تئوریک حوزه سیاست و اندیشهء سیاسی، مبحث مذکور مورد مداقه واقع شده است . با توجه به گستردگی موضوع این پایان نامه در جهت ایضاح و تبیین عوامل موثر در فروپاشی نظامهای سیاسی از دیدگاه اسلام و مکتب مادی و مارکسیسم تدوین و تالیف شده است . البته در فصل نخست و به عنوان پیش درامد قدمت و روند موضوع در سیر تاریخی اندیشه سیاسی در غرب مورد امعان نظر به صورت اجمالی قرار گرفته است به طور کلی چگونگی تشکیل و فروپاشی حکومت و ضرورت یا عدم ضرورت وجود آن در جوامع انسانی یکی از قدیمی ترین مباحث نظری در حوزهء فلسفه سیاست و علم سیاست محسوب می شود. در متون دینی و اسلامی در کنار عوامل مادی و طبیعی موثر در فروپاشی نظامهای سیاسی از عوامل غیرمادی و معنوی که در زوال قدرت سیاسی منشا اثر است یاد شده است . بر همین اساس ملاحظه و مقایسه دو مکتب الهی و مادی (اسلام و مارکسیسم) در این حوزه می تواند نحوه نگرش به مساله تشکیل دولت و چگونگی فروپاشی آن را از دو منظر متفاوت مورد ارزیابی و کاوش قرار دهد.
اسعد استیفایی هوشنگ مقتدر
در این پایان نامه به بررسی کنوانسیون 1968 وین راجع به علائم و عبور و مرور در راه ها پرداخته شده است.