نام پژوهشگر: سعید نیازمند

بررسی اثر گشاد کننده رگی عصاره آبی- الکلی بومادران ( achillea wilhelmsii ) بر آئورت ایزوله موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1390
  فاطمه هرندی زاده   سعید نیازمند

اخیرا در مورد اثرات قلبی عروقی بومادران گزارشاتی ارائه شده است. در این پژوهش اثر گشادکننده رگی عصاره آبی الکلی بومادران بر آئورت ایزوله موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: 84 سر رت نر نژاد ویستار بطور تصادفی به 12 گروه تقسیم گردیدند. در گروه‎های اول و دوم اثر غلظت‎های تجمعی عصاره ( mg/ml1، 5، 25) بر انقباض ناشی از فنیل افرین در حضور و غیاب اندوتلیوم بررسی گردید، در گروه‎های سوم و چهارم اثر غلظت‎های تجمعی عصاره بر انقباض ناشی از کلرور پتاسیم در حضور و غیاب اندوتلیوم بررسی گردید، در گروه‎های پنجم و ششم اثر عصاره (mg/ml 5) بر انقباض ناشی از فنیل افرین و کلرور پتاسیم در حضور مقادیر تجمعی کلسیم بررسی شد، در گروه‎های هفتم و هشتم اثر عصاره (mg/ml 5) بر انقباض ناشی از فنیل افرین و کلرور پتاسیم در حضور دیلتیازم در غیاب اندوتلیوم بررسی گردید، در گروه‎های نهم و دهم اثر عصاره (mg/ml 5) بر انقباض ناشی از فنیل افرین و کلرور پتاسیم در حضور هپارین در غیاب اندوتلیوم بررسی گردید، در گروه یازدهم اثر غلظت‎های تجمعی عصاره ( mg/ml1، 5، 25) بر انقباض ناشی کلرور باریم بررسی شد و در گروه دوازدهم اثر غلظت‎های تجمعی عصاره ( mg/ml1، 5، 25) بر انقباض ناشی از فنیل افرین در حضور متیلن بلو با استفاده از بساط بافت ایزوله بررسی شد. یافته ها: عصاره بطور معنی داری انقباض ناشی از فنیل افرین و کلرور پتاسیم در حضور و غیاب اندوتلیوم را مهار کرد. عصاره بطور معنی‎داری انقباض ناشی از فنیل افرین و کلرور پتاسیم در حضور مقادیر تجمعی کلسیم را مهار کرد.. اثر مهاری عصاره بر انقباض ناشی از کلرور پتاسیم و فنیل افرین در حضور دیلتیازم و هپارین تا حد زیادی کاهش یافت. همچنین انقباض ایجاد شده در حضور کلرور باریم توسط عصاره مهار گردید. عصاره انقباض ناشی از فنیل افرین در حضور متیلن بلو را مهار کرد، نتیجه گیری: عصاره آبی – الکلی بومادران دارای اثر شل کنندگی غیر وابسته به اندوتلیوم بر روی عضله صاف عروق است، بخش مهمی از این اثر از طریق مهار جریان ورودی کلسیمی از طریق کانال‎های کلسیمی وابسته به گیرنده و نیز کانال‎های کلسیمی وابسته به ولتاژ در سلولهای عضله صاف رگ اعمال می‎گردد و بخشی دیگری این اثر مهاری نیز احتمالا از طریق مهار رهایش کلسیم از منابع داخل سلولی به انجام می‎رسد

بررسی بافت شناسی اثرات روغن کره گاو (ghee) و پودر زردچوبه (curcuma longa) بر روند ترمیم زخم های تجربی مخاط معده در موش کوچک نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1391
  سیده عصمت سعادتیان   مسعود فریدونی

داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی اغلب سبب بروز زخم معده و به تاخیر انداختن روند التیام می گردند. استفاده از داروهای شیمیایی در دسترس پرهزینه، همراه با عوارض جانبی و بازگشت ضایعه می باشند. این مطالعه به منظور بررسی اثر ترکیب پودر ریزوم زردچوبه و روغن کره گاو در درمان زخم های تجربی معده بر موش های صحرایی انجام گرفته است. جهت اجرای این طرح، قبل از القای زخم معده توسط ایندومتاسین ( mg/kg50) حل شده در کربوکسی متیل سلولز یک درصد، موش های صحرایی نر (300-250 گرمی) تحت شرایط 48 ساعت گرسنگی و دسترسی کامل به آب نگهداری شدند. گروه های سالم و غیر درمان (ایندومتاسین) تنها نرمال سالین دریافت کردند. گروه های درمانی به مدت سه روز متوالی دریافت کننده ی غلظت های مختلف (mg/kg500 و 750 پودر ریزوم زردچوبه درcc10 روغن کره گاو) بود.ند. در روز سوم موش ها کشته شدند، تعداد و وسعت زخم های معده اندازه گیری و سپس بافت مورد مطالعه جهت انجام کارهای هیستولوژیکی در فیکساتور مناسب تثبیت گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که مخلوط پودر ریزوم زردچوبه و روغن کره گاو، موجب کاهش شاخص زخم (p<0.001)، تعداد سلول های التهابی (p<0.001) و تراکم مویرگ های خونی (p<0.001) و همچنین افزایش ضخامت لایه ی مخاط (p<0.001) و موکوس ترشحی (p<0.05) در مقایسه با گروه ایندومتاسین گردید. در نتیجه طی تجربیات مربوط به این پژوهش نشان داده شد، که مخلوط روغن کره گاو و پودر ریزوم زردچوبه روند ترمیم زخم های تجربی معده ناشی از ایندومتاسین را تسریع می بخشد. کلیدواژه ها: التیام زخم، پودر ریزوم زردچوبه، روغن کره گاو و زخم معده.

بررسی اثر تاموکسیفن بر اختلال یادگیری و حافظه القا شده به وسیله لیپو پلی ساکارید در موشهای صحرایی تخمدان برداری شده و سالم نژاد ویستار
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده زیست شناسی 1391
  هدا ذبیحی   محمود حسینی

: رتهای ماده به 8 گروه تقسیم می شوند: 1)شم، 2)اواریکتومی، 3)شم-لیپوپلی ساکارید، 4)اواریکتومی-لیپوپلی ساکارید، 5)شم-تاموکسیفن، 6)اواریکتومی- تاموکسیفن، 7) شم-تاموکسیفن- لیپوپلی ساکارید و 8) اواریکتومی- تاموکسیفن- لیپوپلی ساکارید .به حیوانات گروه های تاموکسیفن، به مدت 4 هفته و به صورت روزانه، با دوز mg/kg 1تاموکسیفن به صورت داخل صفاقی تزریق شد و به گروه هایی که لیپوپلی ساکارید دریافت کرده اند به فاصله 30 دقیقه پیش از شروع تست های رفتاری، این دارو با دوز µg/kg 250 به صورت داخل صفاقی تزریق شد. 4 هته پس از شروع تزریق تاموکسیفن، از تمامی گروه ها تست های ماز آبی و یادگیری احترازی غیرفعال به عمل آمد. نتایج: در تست ماز آبی، زمان سپری شده و مسافت پیموده شده در گروه اواریکتومی بیشتر از شم بود(به ترتیب p<0.01وp<0.001) و در گروه اواریکتومی-تاموکسیفن کمتر از گروه اواریکتومی بود(به ترتیب p<0.01وp<0.001) و تفاوت معنی داری در این دو شاخص، در بین گروه های شم-تاموکسیفن و شم و گروه های اواریکتومی-تاموکسیفن-لیپوپلی ساکارید و اواریکتومی-تاموکسیفن مشاهده نشد، اما در گروه اواریکتومی-تاموکسیفن-لیپوپلی ساکارید از گروه اواریکتومی-لیپوپلی ساکارید کمتر بوده (p<0.001) و در گروه شم-تاموکسیفن- لیپوپلی ساکارید این شاخص ها کمتر از گروه شم-لیپوپلی ساکارید است(p<0.01). در روز پروب زمان سپری شده در ربع هدف(q1) در گروه اوارکتومی کمتر از شم (p<0.01) و در گروه اواریکتومی-تاموکسیفن بیشتر از گروه اواریکتومی بود(p<0.01). در زمان سپری شده در ربع هدف، بین گروه های شم-تاموکسیفن و شم و بین گروه های اواریکتومی- تاموکسیفن- لیپوپلی ساکارید در مقایسه با گروه اواریکتومی- تاموکسیفن و نیز با گروه اواریکتومی-لیپوپلی ساکارید، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در تست یادگیری احترازی غیر فعال، زمان تاخیر برای ورود به بخش تاریک در حیوانات گروه اواریکتومی، در 24 ساعت پس از دریافت شوک کمتر از گروه شم بود (p<0.05). این زمان 1 ساعت پس از دریافت شوک، در گروه اواریکتومی-تاموکسیفن بیشتر از گروه اواریکتومی بود(p<0.01) و بین گروه های شم-تاموکسیفن و شم تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اما در گروه شم-تاموکسیفن بیشتر از گروه اواریکتومی-تاموکسیفن بود(p<0.01) و بین سایر گروه ها تفاوت معنی داری در زمان تاخیر ورود به بخش تاریک مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که محرومیت از هورمون های تخمدانی باعث آسیب حافظه می گردد. تزریق لیپوپلی ساکارید با دوز مصرفی µg/kg 250، در مغز و به ویژه هیپوکامپ ایجاد التهاب کرده و در نتیجه باعث بروز اختلال در یادگیری و آسیب حافظه فضایی می شود. درمان با تاموکسیفن با دوز mg/kg 1، در صورت حضور و عدم حضور هورمون های تخمدانی، باعث بهبود عملکرد یادگیری در حافظه فضایی و یادگیری احترازی فعال می شود. در حضور تاموکسیفن، لیپوپلی ساکارید اثرات التهاب زایی کمتری را نشان می دهد

بررسی اثر حذف فیبرهای c در اثرات بی دردی، پردردی و التهابی استرس و دگزامتازون در موشهای صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده علوم گیاهی 1388
  zahra زهرا   مسعود فریدونی

مقدمه: مطالعات زیادی نشان می دهند تجویز حاد و مزمن دگزامتازون دارای اثرات پر دردی و ضد التهابی می باشد و استرس نیز اثرات متفاوتی چون بی دردی،پردردی و ضد التهابی را نشان می دهد اما این اثرات بر روی nociceptionدرغیاب فیبر های cکار نشده است. در مطالعه حاضر نقش فیبرهای c در اثرات بی دردی(analgesic )، پردردی(hyperalgesic )، التهابی(proinflammatory ) و ضدالتهابی(anti-inflammatory ) دگزامتازون و استرس از طریق آزمون های مختلف درد و آزمون سنجش ادم القا شده ناشی از التهاب ، مورد بررسی قرار گرفته است. روش ها: از موش های صحرایی نر ویستار(200-250 g) استفاده کردیم. استرس شنای اجباری (10 دقیقه در روز) در آب (18±1 ?c)به عنوان استرس حاد و استرس شنای اجباری تکرار شده روزانه به عنوان استرس مزمن در نظر گرفته شد. همچنین تک دوز دگزامتازون (2mg/kg i.p) به عنوان دگزامتازون حاد و تکرار سه روزه به عنوان دگزامتازون مزمن در نظر گرفته شد. تیمار نوزادی با کپسایسین برای کاهش فیبرهای c استفاده شد. آستانه درد حرارتی با استفاده از آزمون tail flick بررسی شد. آزمون فرما لین برای سنجش شیمیایی و پلتیسمومتری برای ادم پنجه استفاده شد. نتایج: استرس حاد در گروه c-normal، درد و التهاب را کاهش داد و در گروه c-lesion، بی دردی عمیق تری را در آزمون tail flick و فرمالین ایجاد کرد اما بر روی التهاب اثری نداشت. استرس مزمن در گروه c-normal پر دردی نشان داد اما بر روی التهاب اثری نداشت و در گروه c-lesion بی دردی ناشی از کاهش فیبرهایc را تقویت کرد اما بر روی آزمون tail flick و التهاب اثری نداشت. دگزامتازون حاد در گروه c-normal در آزمون tail flickپر دردی نشان داد اما درد و التهاب ناشی از فرمالین را کاهش داد. در گروه c-lesion ، دگزامتازون حاد بی دردی ناشی از کاهش فیبرهایc را تقویت کرد و اثر فیبرهای c در کاهش درد و التهاب را تضعیف کرد. دگزامتازون مزمن در گروه c-normal در هر دو آزمون tail flick و فرمالین پر دردی ایجاد کرد و التهاب را کاهش داد اما در آزمون فرمالین و tail flick در گروه c-lesion، بی دردی ناشی از کاهش فیبرهایc را تضعیف کرد. بالاخره، اثر ضد التهابی قوی تری را نشان داد. نتیجه گیری:پس از کاهش فیبرهای c درد حرارتی و شیمیایی در استرس حاد کاهش یافت. کاهش فیبرهای c بر روی درد حرارتی و شیمیایی در استرس مزمن و بر روی درد شیمیایی در دگزامتازون حاد اثر داشت و همچنین توانست درد شیمیایی و التهاب را در دگزامتازون مزمن کاهش دهد. بطور خلاصه، فیبرهای c برای اثرات استرس و دگزامتازون ضروری است.