نام پژوهشگر: هدایت صحرایی
سارا کریمی هدایت صحرایی
شناخت انسان از پدیده زیستی نظیر تنفر یا تمایل به مصرف مواد مخدر چندان دقیق نیست. مکانیسم ها و همچنین ارتباطات مناطق مختلف مغز دخیل در تنفر یا تمایل بدرستی شناخته نشده اند و با وجود تحقیقات فراوانی که تاکنون در این زمینه انجام شده است، نیاز به تحقیقات جدید بسیار زیاد است.کشف نیتریک اکساید در دهه 90 میلادی و شناخت آن به عنوان یک میانجی شیمیایی در سیستم عصبی مرکزی، احتمال دخالت آن را در عملکرد های مختلف مغز مطرح می کند که یکی از مهمترین این عملکرد ها، پدیده تمایا و یا تنفر است. از سوی دیگر مراکز عصبی دخیل در تمایل یا تنفر با مصرف دارو های مخدر ارتباط دارند و بدین ترتیب در القاء وابستگی دارویی نقش مهمی را ایفا می کنند. با شناختی که در حال حاضر وجود دارد می توان نتیجه گرفت که بررسی نقش میانجی های عصبی جدید در شناخت هر چه بیشتر مراکز مغزی موثر در تمایل یا تنفر اهمیت دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش نیتریک اکساید موجود در هسته مرکزی آمیگدال در تنفر از مکان شرطی شده است. در این راستا با استفاده از پیش ساز و مهارگر سنتز نیتریک اکساید و با استفاده از مدل ترجیح مکان شرطی شده که امروز به عنوان مدلی استاندارد جهت ارزیابی پاداش داردیی و اعتیاد روانی در حیوانات به کار می رود، به بررسی این هدف پرداخته شد.
الهه تکیه هدایت صحرایی
سیستم بینایی یک از مهمترین سیستم های حسی درطول حیات است. در این آزمایش نقص های ایجاد شده در سیستم بینایی جنین ناشی از مصرف خوراکی مورفین در موش های بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار مورد بررسی قرار گرفته است. رت های ماده باردار به دو گروه کنترل و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش به جای آب معمولی، آب حاوی مورفین 0.5 mg/ml محلول در آب دریافت کردند، در حالی که گروه شاهد آب معمولی شیر دریافت کردند. در روز 13 بارداری ازگوشه چشم هردو گروه برای سنجش میزان سطح کورتیکوسترون پلاسما ،خون گیری به عمل آمد. در روز 17 بارداری موش ها با کلروفرم کشته و جنین ها به روش جراحی خارج و به مدت یک ماه در محلول فرمالین 10% فیکس شدند. سر جنین ها جداشده و مراحل پردازش، قالب گیری و برش گیری را گذرانده و به روش هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شدند. تغییرات اسلایدهای رنگ آمیزی شده بوسیله ی میکروسکوپ نوری متصل به کامپیوتر مجهز به نرم افزار موتیک بررسی شد. بررسی ها نشان داد که سطوح کورتیکوسترون پلاسما در گروه آزمایش افزایش قابل ملاحظه ای در مقایسه با گروه شاهد داشت. تفاوت معنی داری بین وزن و طول جنین ها در گروه شاهد و آزمایش وجود نداشت. اندازه کلی جام بینایی و قطر عدسی در گروه آزمایش کاهش یافته بود.ضخامت شبکیه و قطر عصب بینایی نیز در گروه آزمایش کاهش یافته بود ، و ارتباطات بین نورونی شبکیه در گروه آزمایش دچار اختلال شده و یکپارچگی شبکیه از بین رفته بود. نتایج مانشان داد که مصرف مورفین در زمان بارداری می تواند باعث ایجاد نقص در تکامل سیستم بینایی در جنین موش های بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار شود.
یاسمن حسینی هدایت صحرایی
چکیده: هدف: مطالعات قبلی نشان داده اند که عصاره آبی- الکلی زعفران (crocus sativus) قادر به مهار درد ناشی از فرمالین درموشهای کوچک آزمایشگاهی نر است. از آنجا که ترکیب مواد موجود در عصاره الکلی با عصاره آبی-الکلی متفاوت است، در این مطالعه اثر عصاره اتانولی زعفران بر درد حاد و مزمن ناشی از تزریق فرمالین در موش های نر کوچک نژاد n-mari در محدوده وزنی 25-20 گرم مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این تحقیق با استفاده از تست فرمالین انجام شد. عصاره زعفران با استفاده از روش خیساندن (perculation) تهیه گردید. سافرانال، کروسین و سایر داروهای ضد درد والتهاب نیز خریداری شدند.داروهای مورد استفاده در این تحقیق 30 دقیقه قبل از شروع تجویز فرمالین 2% به کف پای حیوانات مورد استفاده قرار می گرفتند. پس از تزریق فرمالین، پاسخ حیوانات برای مدت زمان 60 دقیقه و هر 5 دقیقه یکبار توسط ناظر بررسی شد. التهاب ناشی از تزریق فرمالین در دقیقه 25 پس از تزریق به روش غوطه وری پای حیوان در جیوه بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که تجویز عصاره الکلی زعفران ( mg/kg 100،50،10،5،5/2)سبب بروز بی دردی در حیوانات در فاز حاد در دوز mg/kg 5 گردید و در فاز مزمن در دوز mg/kg 10 اثر ضد دردی از خود نشان داد. تجویز نالوکسان (mg/kg 4)، دکسترومتورفان (mg/kg 20) و l-name (mg/kg 10) اثری بر کار عصاره (mg/kg 5) در مهار فاز حاد و مزمن ناشی از تجویز فرمالین نداشتند در حالیکه ایندومتاسین mg/kg) 10) منجر به مهار فاز مزمن درد گردید. تجویز سافرانال (mg/kg 1، 5 و 10) نیز توانست اثر ضد دردی در فاز حاد از خود نشان داده اما کروسین (mg/kg 5) توانست اثر ضد دردی در فاز مزمن داشته باشد. تجویز عصاره زعفران ( mg/kg5/2،5و10) توانست التهاب ناشی از تجویز فرمالین را به میزان 30%، 66% و80% (به ترتیب) مهار نماید در حالیکه هیچکدام از دو داروی سافرانال (mg/kg 1، 5 و 10) و کروسین (mg/kg 1، 5 و 10) در این مورد اثری نداشتند. نتیجه گیری: از این آزمایش ها نتیجه می گیریم که عصاره اتانولی زعفران توانائی مهار فاز مزمن درد را دارد و ممکن است این اثر تا قسمتی ناشی از سافرانال باشد . به نظر می رسد که اثرات عصاره اتانولی زعفران و سافرانال در کاهش درد و التهاب ناشی از تزریق فرمالین در فاز مزمن با مهار فعالیت آنزیم سیکلواکسیژناز نوع 2 میانجی گری می شود.
امیر عباس برزگری سرخه شهربانو عریان
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش احتمالی داروهای نیتریک ارژیک در اثرات پاداشی نیکوتین در موش بزرگ آزمایشگاهی نر بود. از یک روش ترجیح مکان شرطی شده یا cpp (conditioned place preference) برای اندازه گیری اثرات پاداشی نیکوتین استفاده شد و در روز تست علاوه بر نمره شرطی شدن تعداد رفتارهای وابسته به دوپامین نیز شمارش شد. نتایج نشان داد که تجویز داخل صفاقی نیکوتین باعث القای cpp معنی دار شد در حالی که تجویز داخل صفاقی l-arginine و یا l-name هیچ گونه اثر معنی داری در القای cpp نداشت . تجویز داخل صفاقی l-arginine و نه l-name باعث کاهش معنی دار بیان cpp ناشی از نیکوتین شد . تجویز داخل صفاقی l-arginine و یا l-name باعث کاهش معنی دار کسب cpp ناشی از نیکوتین شد. تجویز l-arginine و l-name به ناحیه پوسته هسته اکومبنس به ترتیب باعث کاهش و افزایش بیان cpp ناشی از نیکوتین در روز تست گردید در حالی که تجویز هر کدام از این داروها به پوسته هسته اکومبنس باعث مهار وابسته به دوز کسب cpp ناشی از نیکوتین گردید. تجویز هر کدام از داروهای l-arginine و یا l-name به ناحیه تگمنتوم شکمی هیچ گونه اثر معنی داری بر بیان cpp القاء شده توسط نیکوتین نداشت در حالی که تجویز هر یک از این دو دارو به ناحیه تگمنتوم شکمی مهار معنی دار کسب cpp ناشی از نیکوتین را سبب شد. همچنین اندازه گیری رفتارهای وابسته به دوپامین در این آزمایشها نشان داد که تجویز داخل صفاقی و همچنین تجویز مرکزی l-arginine و یا l-name به ناحیه تگمنتوم شکمی و پوسته هسته اکومبنس باعث تغییر رفتارهای وابسته به دوپامین در این آزمایشها گردید.این نتایج بیانگر نقش نیتریک اکساید موجود در ناحیه تگمنتوم شکمی و بخش پوسته هسته اکومبنس در اثرات پاداشی نیکوتین می باشد.همچنین ، تغییر رفتارهای وابسته به دوپامین در این آزمایشها بیانگر نقش سیستمهای دوپامینی مختلف در اثرات داروهای نیتریک ارژیک بر بیان cpp ناشی از نیکوتین می باشد.
احمد نایینی علی حایری روحانی
تحقیقات قبلی حاکی از نقش سیستم های دوپامینی و نیتریک ارژیک در بروز خواص پاداشی ثانویه مورفین می باشند. از سوی دیگر این دو سیستم در بیان وابستگی فیزیکی ناشی از مورفین نیز نقش دارند. در مطالعه حاضر تداخل اثر احتمالی مورفین با این دو سیستم در القا ترجیح مکان شرطی شده در موش سوری بررسی گردیده در این تحقیق از موشهای سوری نر، نژاد swiss-webster با وزن 20-25 گرم استفاده شد و ترجیح مکان با روش carr و white در حیوانات القا گردید. نتایج نشان دادند که:1- تجویز داخلی صفاقی مورفین (1-5mg/kg) منجر به القا ترجیح مکان شرطی شده در حیوانات گردید. همچنین تجویز داخلی صفاقی (200mg/kg)l-arginine نیز به القا ترجیح مکان شرطی شده انجامید. این در حالی بود که تجویز داخل صفاقی دوزهای مختلف (0/5-1/5mg/kg)ly171555 به القا ترجیح مکان شرطی شده منجر نشد. 2- تجویز آنتاگونیست های این سه سیستم نشان دادند که نالوکسان (1mg/kg) و l-name (10mg/kg)، قادر به القا تنفر مکان شرطی شده در موشهای سوری بودند در حالیکه سولپیراید (50, 100mg/kg) چنین اثری نداشت.3- تجویز (100mg/kg)l-arginine قبل از مورفین (1/5mg/kg و 5/0) هیچ اثری را از خود نشان نداد. اما تجویز (0/5mg/kg)ly171555 قبل از مورفین (1/5mg/kg و 1 و 5/0) سبب افزایش اثربخشی مورفین در دوز 1/5mg/kg گردید.4- تجویز l-name (20mg/kg و 10) و یا سولپیراید (100mg/kg و 50) قبل از مورفین (3mg/kg) اثری بر کار مورفین نداشت. اما تجویز نالوکسان (1mg/kg و 5/0) قبل از مورفین (3mg/kg) سبب کاهش اثرات مورفین گردید.5- تجویز مورفین (0/5mg/kg) قبل از l-arginine (150mg/kg و 100 و 50) سبب افزایش اثرات l-arginine گردید و مشابه این اثر در مورد (0/5mg/kg)ly171555 نیز دیده شد. 6- تجویز نالوکسان (1mg/kg و 5/0)، سولپیراید (100mg/kg و 50) و l-name (20mg/kg و 10) سبب کاهش اثرات (200mg/kg)l-arginine گردید.7- تجویز مورفین (0/5mg/kg) قبل از ly171555 (1/5mg/kg و 1 و 5/0) اثری در افزایش توانایی ly171555 نداشت اما تجویز (100mg/kg)l-arginine قبل از ly171555 (1/5mg/kg و 1 و 5/0) قادر به افزایش اثرات ly171555 بود. در نهایت از این آزمایشها نتیجه می گیریم که این سه سیستم در القا ترجیح مکان شرطی شده در موش سوری با هم تداخل دارند اما وابستگی سیستم نیتریک ارژیک به دو سیستم دیگر بسیار بیشتر می باشد.
حسین قزاقی علی حایزی روحانی
مطالعات قبلی نشان داده اند که سیستم نور آدرنرژیک در اثرات بی دردی و همچنین القا و بیان وابستگی فیزیکی به اپیوئیدها مداخله دارند. هدف از مطالعه حاضر مشخص کردن نقش سیستم آلفا - آدرنرژیک در برور خواص پاداشی اپیوئیدها به وش ترجیح مکان شرطی شده در موش کوچک آزمایشگاهی ماده است. دوزهای مختلف مورفین بصورت زیر جلدی توانست ترجیح مکان شرطی شده وابسته به دوزی را از خود نشان دهد. فنیل افرین ( آگونیست گیرنده های آلف - یک آدرنرژیک ) بصورت داخل صفاقی سبب کاهش بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید. در حالیکه تجویز داخل صفاق آنتاگونیست گیرنده های الفا - یک آدرنرژیک یعنی پرازوسین اثری بر بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین نداشت. تجویز کلونیدین ( آگونیست گیرنده الفا - دوآدرنرژیک ) سبب کاهش بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید. این در حالی بود که آنتاگونیست گیرنده های آلفا- دو آدرنرژیک یعنی یوهمبین اثری بر بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین نداشت. تجویز فنیل افرین در روزهای آموزش به همراه مورفین سبب افزایش معنی دار کسب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید. تجویز پرازوسین سبب کاهش معنی دار کسب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید. استفاده از کلونیدین سبب کاهش معنی دار کسب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید.تجویز یوهمبین سبب افزایش ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین گردید. هیچکدام از داروها اثر القا ترجیح مکان شرطی شده را از خود نشان ندادند. از این آزمایشات نتیجه می گیریم که : سیستم آلفا آدرنرژیک در هر دو پدپده کسب و بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین موثر است و زیر گروه های مختلف گیرنده های این سیستم اثرات متفاوتی را بر کار مورفین اعمال می کنند.
آمنه رضایوف محمدرضا زرین دست
درمطالعه حاضر ، جهت ایجاد وابستگی روانی به مرفین از روش ترجیح مکان شرطی شده در موش بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ ، نژاد ویستار استفاده شد.همچنین با تزریق درون مغزی آگونیستها و آنتاگونیست های گیرنده های دوپامینی ، چگونگی دخالت این گیرنده ها درایجاد اثرات پاداشی مرفین و وابستگی روانی به آن مورد بررسی قرار گرفت. از آنجایی که یادگیری وابسته به پاداش نقش مهمی درالقا ccp ناشی از مرفین دارد و نواحی ca1 هیپوکامپ و آمیگدال مرکزی درایجاد این نوع یادگیری دخالت مستقیمی دارند، لذا استفاده توام مرفین و تزریق عوامل دوپامینی در درون این نواحی و بررسی تداخل عمل این دو، می تواند نکات بیشتری را روشن سازد.