نام پژوهشگر: رضا احمدیان
امیر محمد خسروی رضا احمدیان
هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و تدوین شاخص هایی برای ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری در طرح های گردشگری است. تلاش عمده این تحقیق تعیین تعدادی از بارزترین و مهم ترین شاخص هاست تا بتوان با استناد به آنان و اطلاعات موجود، به اولویت بندی میان طرحهای مناطق نمونه گردشگری پرداخت و مناسب ترین گزینه های سرمایه گذاری را، در جهت نیل به توسعه پایدار منطقه برگزید. به لحاظ روش شناسی، روش تحقیق توصیفی (description research) است که در آن به بررسی و توصیف جزء به جزء شرایط موجود در روند طرح ریزی طرح های گردشگری پرداخته شده و بر اساس عقاید و مبانی نظری جاری به مطالعه طرح ها و توصیف تفاوت آنچه که در حقیقت می باید باشد و آنچه که در واقعیت وجود دارد اشاره شده است. ابتدا به شاخص شناسی در بحث فرصت ها و طرح های گردشگری موجود در کشورمان پرداخته و سپس به منظور اولویت بندی فرصت ها از روش ارزیابی و انتخاب "ماتریس اولویت بندی طرح" (project prioritization matrix) استفاده شده است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق استان اصفهان می باشد و جامعه آماری مورد بررسی شامل تعداد 21 طرح منطقه نمونه گردشگری مصوب تا تاریخ انجام تحقیق می باشد. در روند گردآوری اطلاعات از روش های مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. برای ارزیابی فرصت های موجود تیمی کارشناسی متشکل از خبرگان و کارشناسان حوزه های گردشگری، برنامه ریزی منطقه ای و سرمایه گذاری از تهیه کنندگان و تصویب کنندگان طرح های مناطق نمونه گردشگری تشکیل شده و ابتدا به گزینش مهم ترین شاخص ها برای اولویت بندی فرصت ها پرداخته و سپس هر یک به امتیازدهی فرصت های موجود در محدوده مورد مطالعه بنا به تخصص خود پرداخته اند. نتایج تحقیق و اولویت های به دست آمده در ارزیابی فرصت ها، گویای نقش پر رنگ تاسیسات و تسهیلات گردشگری در جذب گردشگران به یک جاذبه ی گردشگری است. واین نکته ی مهم که در احیای گردشگری، شناخت دقیق فرصت ها ی موجود اساسی ترین گام در تخصیص سرمایه های لازم و تسریع رشد صنعت گردشگری است. ارزیابی فرصت های گردشگری در استان اصفهان نیز نشان می دهد که فرصت هایی که دارای کیفیت و تنوع بالاتری از خدمات گردشگری هستند و به سایر قطبهای گردشگری و تسهیلات گردشگری نزدیک ترند، دارای امتیاز و اولویت بالاتری در جذب سرمایه می باشند.
رضا یزدانی واراز مرادی مسیحی
مهمترین نوع رشد شهر،عمودی به صورت افزایش تراکم و رشد افقی به صورت گسترش در سطح میباشدکه در اصطلاح پراکنش شهری نیزخوانده میشودکه عوامل متعددی بر آن موثرندازجمله فراوانی زمین،افزایش اتومبیل،سیاست های شهرسازی.پراکنش دارای پیامدهای نامطلوب،درتضاد با توسعه پایدار شهری است،سبب ازبین رفتن اراضی کشاورزی وباغات،مصرف سوخت،افزایش هزینه زیرساختها و...میگردد. لذاگسترش کمترین آسیب را به منابع و در راستای توسعه پایدار باشد.قائم شهرطی چنددهه اخیرباگسترش کالبدی ناموزون وتخریب یا ساخت در باغات، اراضی کشاورزی وتراکم ناخالص پایین جمعیتی روبرو بوده است.بررسی تاثیرافزایش محدوده طرح جامع ومهاجرین روستایی در پراکنش شهری وارائه راهکارهای توسعه متناسب ازاهداف اصلی این مطالعه میباشد.روش تحقیق اسنادی،میدانی و تجزیه-تحلیل آن نیز توصیفی-تحلیلی-استنباطی است.فرضیه اول جمعیت،مساحت شهر،مساحت اراضی مسکونی،کشاورزی و باغات و... و ازاطلاعات آماری-استفاده از عکسها وتهیه نقشه ها درgisو مقایسه و تحلیل انجام گردیدودرفرضیه دوم جمع آوری اطلاعات با پرسشنامه از بافت پیرامونی انجام از روش توصیفی-تحلیلی و نیز از آزمونspss تکمیل اثبات فرضیه دوم استفاده گردید.نتایج فرضیه اول بیانگر،تغییرات در مساحت اراضی کشاورزی وباغات وکاربری مسکونی است.دوره75-1365 میزان تبدیل این اراضی به مسکونی و ساخت وساز بالا و کاربری پیشنهادی مسکونی به نسبت کمتری مورد استفاده قرار گرفته و پراکنش شهری در این دوره اتفاق افتاده.اما در 85-75 میزان ساخت در آن کاهش و استفاده از اراضی مسکونی افزایش و شهر فشرده شده است.در فرضیه دوم دردوره75-65سکونت مهاجرین در بافت پیرامونی عمده ساخت توسط آنان صورت گرفته اما در85-1375کاهش ودر90-1385به صفر رسیده است وساخت توسط خانوار های همان بافت و میزان کمی بدلیل جابجاییهای درون شهری بوده است.کلید واژه ها:پراکنش شهری، محدوده طرح جامع، ،مهاجرین روستایی،قائمشهر
داود مومنی خراجی واراز مرادی مسیحی
چکیده: گسترش شهر و شهرنشینی و افزایش تدریجی تعداد شهرهای بزرگ در جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، از یک طرف و رشد شهرها، تمرکز و تجمع جمعیت و افزایش بارگذاریهای محیطی و اقتصادی بر بستر آنها از طرف دیگر، ضمن توجه بیشتر به شهرها، منجر به پذیرش نقش ها و عملکردهای متعدد شده است. یکی از موضوعات مهمی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن روبرو هستند موضوع حوادث طبیعی است با توجه به ماهیت غیر مترقبه بودن این حوادث و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است این دانش به مجموعه اقداماتی گفته می شود که قبل، حین و بعد از بحران جهت کاهش اثرات این حوادث و کاهش آسیب پذیری انجام می شود. با بکارگیری اصول و وضوابط شهرسازی و تبیین مفاهین موجود در این دانش مانند بافت وساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و زیرساختهای شهری تا حد زیادی و تبعات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد.یکی از شهرهای ایران که بیش از شهرها با این مشکل روبرو است، شهر شهرکرد می باشد این شهر بدلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرار گرفتن در بین رشته های کوههای مختلف و وجود مسیلها در داخل و اطراف آن از یک طرف و قرار گرفتن گسل هایی با آسیب پذیری بالا در اطراف آن احتمال بروز بلایای طبیعی را در سطح این شهر را افزایش داده است. از طرف دیگر توسعه شهر بدون برنامه وهدف در حال گسترش بوده که در صورت بروز بحران های احتمالی خطراتی از قبیل سیل بخش های وسیعی در جنوب شهر را در بر خواهد گرفت.در این رساله با رویکرد توصیفی – تحلیلی و با بررسی میدانی فرایند توانمند سازی مدیریت بحران در جهت کاهش بلایای طبیعی(زلزله-سیل) در شهرکرد مورد مطالعه قرار می دهد. در بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش ahp و با بکارگیری نرم افزار gis سعی شد در جهت شناخت مسیر صحیح توسعه شهر در راستای مدیریت بحران در سالهای آتی گامی برداشت.نتایج حاصله حکایت از آن دارد که توسعه شهر شهرکرد در طی سالهای گذشته مبتنی بر مدیریت بحران نبوده و در صورت بروز بحران شاهد از هم گسیختگی شریانهای حیاتی شهر خواهیم بود. واژگان کلیدی: مدیریت بحران، بلایای طبیعی، شهرسازی، شهرکرد
توحید صفرلو الهام امینی
افزایش مشکلات شهری و هرچه گسترده تر و پیچید تر شدن ماهیت مشکلات شهری در سکونتگاه های جوامع مختلف شهری در جهان، اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن مشکلات را در تدوین فرایند برنامه ریزی شهری روشن می سازد. در این میان به کارگیری "تفکر خلاق "، ابزاری نیرومند برای برنامه ریزان شهری در جهت مقابل? مثبت با تغییرات سریع و پیچید? مشکلات شهری فراهم آورده است که ضرورت بهره گیری از شیوه های جدید تفکر پیرامون برنامه ریزی با محوریت زندگی مردم و گشودن مشکلات با اختیار شیو? تدبیرشد? "مشکل ـ یابی " و "مشکل ـ گشایی خلاق " به عنوان فرایند ذهنی خلق راه حل برای مشکلات، در اجتماع محلی را آشکارتر می سازد. در کشور ما نیز ناکارآمدی برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی و عدم توجه و بهره گیری از شیوه ها و فنون مشکل ـ یابی و مشکل ـ گشایی در فرایند برنامه ریزی نتیجه ای متفاوت با دستاوردهای نظری و تجربی جهان به همراه داشته است که از جمله آن می توان به عدم به کارگیری در سطح اجتماع اشاره نمود. به این ترتیب می توان به ضرورت به کارگیری شیوه ای مبتنی بر اختیار یک "فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی" و معرفی روشی برای برنامه ریزی که بتواند مشکل ـ یاب و مشکل ـ گشا بوده و بتواند در سطح اجتماع کار کند پی برد. حال می توان به عنوان یک سوال کلی این گونه بازگو نمود که : آیا می توان بین "برنامه ریزی توسعه اجتماع" و "فرایند مشکل ـ گشایی خلاق" ارتباط برقرار نمود؟ چگونه و به چه ترتیب این ارتباط برقرار می گردد؟ شهر قزوین بعنوان یکی از بزرگترین مراکز فعالیت های اداری، اقتصادی و سکونتگاهی کشور به واسطه موقعیت و شرایط خاص خود با مشکلات فراوانی (چون ازدحام، آلودگی هوا، مسکن، نرخ بالای بیکاری، خدمات عمومی ناکافی، فقر و توزیع درآمدی نابرابر) مواجه می باشد، بر این مبنا شهر قزوین بعنوان نمونه موردی در سطح کلان، این پایان نامه انتخاب می گردد و فرایند برنامه ریزی مبتنی بر اختیار فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی در محل? آخوند این شهر به منظور پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات آن، بکار برده می شود. محله ای که به لحاظ داشتن پیچیدگی در ماهیت مشکلات شهری و مشکلات برنامه ریزی شهری و تداوم شیوه هایی که اهمیت "مشکل ـ یابی" را نادیده گرفته اند، نه فقط مشکلاتی جدید در آن بروز نموده، بلکه مشکلات موجود نیز پابرجا مانده، تشدید شده و پیامدهایی به بار آورده است، پیامدهایی که نه تنها ساکنین منطقه را به تنگنا کشانده بلکه موجبات مشکلات متعدد برای ساکنان شهر را نیز فراهم آورده است. 2) اهمیت موضوع تحقیق و دلایل انتخاب آن: با وجود ناکارآمدی برنامه ریزی جامع و مبتنی بر رهیافت های سنتی، این نوع برنامه ریزی از سوی متخصصان برنامه ریزی شهری به نقد کشانده شده است. از سویی افزایش مشکلات شهری و هرچه گسترده تر و پیچید تر شدن ماهیت مشکلات شهری در سکونتگاه های جوامع مختلف شهری در جهان، اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن مشکلات را در تدوین فرایند برنامه ریزی شهری روشن می سازد. از آن جایی که در شرایط جدید شیوه ها و رهیافت های سنتی برنامه ریزی مناسبت خود را از دست داده اند، بسیاری از سازمان ها و نهادهای مدیریت و برنامه ریزی، بر بکارگیری برنامه ریزی "از بالا به پایین " مبتنی بر " اجتماعات محلی " و "توسعه اجتماع " و "برنامه ریزی توسعه اجتماع " تاکید دارند. رهیافت برنامه ریزی توسعه اجتماع بر ظرفیت های موجود در اجتماع، توجه به سرمایه های اجتماعی، حضور نهادهای مدنی در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری و مشارکت مردم در فعالیت های شهری و ارائه مسیری کارآمد و خلاق برای حل مشکلات برنامه ریزی تاکید دارد. این رهیافت در جستجوی تعامل اجتماعی بوده و کمتر به مداخلات کالبدی می پردازد و با نگاه فرایندگرا به پایداری تصمیمات در سطوح مختلف خواهد انجامید. این رهیافت جدید به عنوان برنامه ریزی غیرمتمرکز و غیرجامع برپای? برنامه ریزی دموکراتیک در مقابل برنامه ریزی ناکارآمد جامع و رسمی است و بر قلمرو اجتماع محلی یعنی جایی که زندگی واقعی و روزمره مردم جریان دارد و رفتارهای جمعی ظهور پیدا می کند در مقیاس خرد شهری تاکید دارد. از این روی فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر اختیار فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی در محله آخوند قزوین که به لحاظ کارکردی و با توجه به معیارهای یک اجتماع، مطابق با انگاشت اجتماع محلی است، به منظور پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات آن، به کار برده می شود تا زمینه لازم برای به کارگیری شیوه های موثرتر در فرآیند برنامه ریزی را فراهم آورده و عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری را اصلاح نماید. 3) هدف های تحقیق: بر مبنای موضوع پژوهش و در راستای پاسخگویی به پرسش ها، اهداف پایان نامه در دو دسته اهداف کلی و موردی تقسیم بندی می شوند. هدف کلی این پایان نامه به شرح زیر است: • ایجاد ارتباط بین برنامه ریزی توسعه اجتماع و فرایند مشکل ـ یابی ـمشکل ـگشایی خلاق. اهداف موردی این پایان نامه که در ارتباط با پدیده مورد برنامه ریزی است. به شرح زیر است: • اصلاح عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری با آزمون به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. • یافتن مشکلات محله آخوند از طریق آزمون به کارگیری فنون مشکل ـ یابی ـ گشایی خلاق در برنامه ریزی توسعه اجتماع. • تعیین قیود و محدودیت های برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. • تعیین فرصت های برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. 4) سوالات یا فرضیه های تحقیق (بیان بین متغیر های مورد مطالعه): برنامه ریزی شهری به طور کلی برای تدوین برنامه و ارائه سیاست ها در جهت رفع و کاهش مشکلات موجود فعالیت می کند. رهیافت مبتنی بر توسعه اجتماع نیز به عنوان رهیافتی از پایین به بالا توجه به مشکلات را در سطح اجتماع محلی در بر می گیرد. در واقع از آن جا که تاکنون تدوین برنامه های شهری اهداف توسعه را مبتنی بر شناخت و تحلیل مشکلات واقعی عرصه مورد برنامه ریزی قرار نداده اند یکی از موارد ناکارآمدی آن ها پاسخگو نبودن در رفع و یا کاهش مشکلات افرا ساکن در اجتماع است، بنابراین پرسش اساسی این پایان نامه در زمینه توجه به فرایند شناخت مشکل و ارائ? چارچوبی برای خلق راه حلی خلاق در فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماعات چون "برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق " قرار دارد. در این پایان نامه سعی شده است پرسش ها ساختار سلسله مراتبی داشته باشند تا درنهایت امکان پاسخگویی به آن ها وجود داشته باشد. بدین منظور پرسش ها در دو دسته پرسش های کلی و موردی دسته بندی شده اند: پرسش کلی این پایان نامه عبارتست از: ? فرآیند برنامه ریزی مشکل گشایی خلاق چیست و چگونه می توان از آن در فرآیند توسعه اجتماع استفاده نمود؟ پرسش های موردی این پایان نامه که در ارتباط با پدیده مورد برنامه ریزی است به شرح زیر است: ? آیا با به کار گیری فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین می توان عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری را اصلاح نمود؟ ? قیود و محدودیت های به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین کدامند؟ ? فرصت های به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین کدامند؟ 5) چهار چوب نظری تحقیق : رشد فزایند? ابعاد شهرنشینی و شکل گیری مقیاس های جدیدی از رشد شهری در طی چند ده? اخیر موجب شده است که شهرها با چالش های جدیدی مواجه گردند. وجود مشکلات پیچید? شهری و توجه به ابعاد و جنبه های گوناگون آن ها جامع نگری و توجه به ابعاد و جنبه های مختلف مشکلات به منظور حل پایدار آن ها را اجتناب ناپذیر نموده است. در این میان لزوم توجه و تأکید برنامه ریزی و مدیریت شهرها بیش از هر زمان دیگری بر تشخیص مشکلات شهری، چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن ها است و تدوین برنامه های شهری در سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری مبتنی بر به کارگیری اصول برنامه ریزی در جهت رویارویی با مشکلات شهری از طریق درک فرصت ها، امکانات، تهدیدات و تشخیص و تخصیص منابع و جز آن است. بر این مبنا با توجه به ناکارآمدی برنامه ریزی های مبتنی بر رهیافت های جامع و سنتی که در مقابل نیازهای ساکنان شهری پاسخگو نیستند می توان با معرفی و به کارگیری رهیافت های جدید که در جهت پاسخگویی به نیازهای مردم و پاسخگویی به مشکلات برنامه ریزی شهری و با رویکردی از پایین به بالا مبتنی بر توانمندسازی، نگرشی دارای مبنا، تاکید بر منابع انسانی و سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنان محلات است از بوجود آمدن مشکلات جدید شهری و تشدید مشکلات موجود در برنامه های شهری با اختیار شیو? تدبیر شد? مشکل ـ یابی و مشکل ـ گشایی، جلوگیری نمود. برنامه ریزی شهری در جوامع گوناگون نقش و دستورکار متفاوتی دارد. با هرچه پیچیده تر و احتمالاتی تر شدن سیستم های مورد برنامه ریزی، رهیافت های سنتی و شیوه های رایج برنامه ریزی کارآمدی خود را از دست داده و نیاز به رهیافت های جایگزین بیشتر شده و می شود. در جوامعی که برنامه های شهری با منابع زیادی تولید می گردند و رابط? اندک، سستی بین مشکلات شهری و راه حل ها، بین اجرای آن و نیز بین مشکلات و نیازها و خواست مردم وجود دارد، رهیافت های سنتی در رویارویی با مشکلات ناگشوده در سطوح کلان شهری کارآیی لازم را ندارد. بر این مبنا نیاز به تدبیر و به کارگیری شیوه های گزینه ای مبتنی بر برنامه ریزی در سطوح خرد شهری برای پاسخگویی به نیاز مردم و در جهت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات است. معرفی و تشریح پایه و چارچوب های نظری به منظور شناخت و درک مفاهیم اصلی موضوع مورد پژوهش یعنی "به کارگیری فرایند مشکل ـ گشایی خلاق در برنامه ریزی توسعه اجتماع" و بهره گیری از آن ها در مراحل تحلیل و تجویز است. بر این مبنا اهداف معرفی پایه و چارچوب نظری دو انگاشت "مشکل ـ گشایی" و "توسعه اجتماع" که هر دو توان بهره گیری از "تفکر راهبردی" را دارند، می توان در چهار زمینه به صورت زیر معرفی نمود: الف) معرفی انگاشت های "مشکل ـ گشایی"، "مشکل ـ گشایی خلاق" و "توسعه اجتماع". ب) معرفی " تفکر خلاق" و "تفکر راهبردی". ج) معرفی فرایند "مشکل ـ گشایی"، "مشکل ـ گشایی خلاق"، "برنامه ریزی توسعه اجتماع" و "برنامه ریزی راهبردی". د) معرفی اصول قابل به کارگیری در برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق مبتنی بر اصول برنامه ریزی راهبردی و برای ایجاد ارتباط بین "مشکل ـ گشایی" و "توسعه اجتماع". از آنجایی که شیوه های گزینه ی رهیافتهای عقلانی- جامع که دیدگاه مشکل گشایانه را در برنامه ریزی شهری اختیار می کنند در شدیدترین شکل خود عنوانهای اندک افزایی و اندک افزایی گسسته به خود گرفته اند، این دسته رهیافتها در مخالفت با رهیافتهای عقلانی – جامع برنامه ریزی شهری آنها را ناتوان از دستیابی به اهداف اجتماعی که مدعی آن هستند، می دانند. از جمله طرفداران و نظریه پردازان رهیافتهای مذکور می توان به افراد زیر اشاره نمود: alexander, mee kam, dyckman, bracken, kleindorfer, edmund, davidson از نمونه های تجربی پایان نامه در کشورهای توسعه یافته نیز می توان به تجربیات کشورهای بریتانیا، آمریکا، کانادا، استرالیا و آفریقای جنوبی اشاره نمود که تجربیات مذکور در پایان نامه در دو بخش کلی شامل: تجربه برنامه ریزی مبتنی بر توسعه اجتماع و تشریح چگونگی پرداختن برنامه های مبتنی بر توسعه اجتماع به فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
حسن خدابخش رضا احمدیان
در حال حاضر نوسازی بافت فرسوده، یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری در کشور ما محسوب می شود. امروزه رویکردهای نوینی با اهمیت به بعد اجتماعی زندگی شهری، توانسته اند توسعه و پیشرفت قابل توجهی را بر زندگی شهری شهروندان و ساکنین ببخشد. این پژوهش به دنبال تبیین رابطه الگوهای مداخله در بافت فرسوده و شاخص های سرمایه اجتماعی است. عمده ترین سوال پژوهش این است که چگونه می توان با دیدگاهی خرد در بافت های فرسوده و توجه به شاخص های سرمایه اجتماعی، در بافت فرسوده مداخله نمود. اصلی ترین هدف این پژوهش کارآمد سازی استراتژی های مداخله در بافت فرسوده و تلاش در جهت ارتقاء شرایط سکونت در بافت فرسوده محله طیب با تاکید بر ظرفیت های سرمایه اجتماعی .روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایش است. همچنین به منظور دستیابی به اهداف از سه روش تحقیق توصیفی، موردی - زمینه ای و همبستگی - همخوانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد هرچه سرمایه اجتماعی و ابزارهای آن در بین ساکنین بالاتر باشد میل به ایجاد تغییرات مثبت و نوسازی و بازسازی در بین ساکنین بیشتر می شود. به طوری که در جاهایی که سرمایه اجتماعی در بالاترین سطح خود قرار دارد، ساکنینی که مالک واحدهای مسکونی کوچک هستند تمایل خیلی زیادی به تجمیع از خود نشان داده اند. بنابراین با افزایش سرمایه اجتماعی (اعتماد، شبکه های اجتماعی، پیوندهای همسایگی و مشارکت اجتماعی) می توان نتایج مطلوبی از نوسازی در بافت های فرسوده به صورت مشارکتی و تجیمع را انتظار داشت. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد، در مواردی که ساکنین سرمایه اجتماعی پایینی داشتند تمایل خود را به دو صورت نشان می دادند. یکی در صورتی که خانوارها از تمکن مالی برخوردار نبودند تمایل به مرمت و تعمیر واحد مسکونی فرسوده خود داشتند. دوم اینکه در صورتی که خانوار به لحاظ اقتصادی از وضعیت خوبی برخوردار بود تمایل داشتند واحد مسکونی خود را به صورت انفرادی و با هزینه شخصی بسازند و یا اینکه تمایل داشتند محله را ترک کنند.
بهزاد بهروزی اصفهانی رضا احمدیان
شهر فرودگاهی و تعامل آن با شهر یکی از مهمترین مباحث مطرح در شهرهای فرودگاهی می باشد. مفهوم حوزه نفوذ با موضوع ارائه بهینه خدمات در حوزه های پیرامون شهری در مباحث شهرسازی در دهه 1930 به ابتکار کریستالر شروع شد و در مراحل بعد با نگرشی جامع به تعامل و جریانهای بین دو فضای شهر و محیط پیرامونی تکوین یافت. بنابراین به صورت متعارف مفهوم حوزه نفوذ با مکان زیست و اولی تر با شهرها مرتبط است. اما حوزه نفوذ در واقع نتایج تعامل یک فضای عملکردی و مراکز توسعه ای با محیط پیرامون در راستای رفع نیازمندی های تحقق توسعه مربوط است که به صورت کالبدی بازتاب می یابد. محدوده حوزه نفوذ در طرح توسعه منطقه فرودگاهی تعامل )کنش- واکنش( میان دو فضای زمین و هوا و مفهوم آن ناظر به تعریف فعالیت ها و کارکردهای حوزه فیزیکی و میان کنش آن ها می باشد و به همین علت حوزه نفوذ در مراحل تکوین منطقه فروگاهی عبارت است از : فرودگاه ،هواترابر فرودگاهی و منطقه فرودگاهی با توجه به بررسی های صورت گرفته در بازه های زمانی مختلف حوزه نفوذ شهر های فرودگاهی تغییر پیدا می کند که مهمترین اقدامات صورت گرفته در این حوزه بحث تعیین حوزه نفوذ، بررسی حریم و پیشنهاد ایجاد مدیریت یکپارچه فرودگاه در راستای ایجاد پهنه های همگن می باشد
محمد جواد بشری رضا احمدیان
گردشگری، افزون بر اینکه از جمله فعالیت های اصیل و باستانی انسان است، در عین حال مهمترین عامل فرآیند توسعه با اثر مضاعف می باشد و تاثیر زیادی بر فضاهای شهری دارد. گردشگری انواع مختلفی دارد و شناخت انواع گردشگری برای برنامه ریزی در این عرصه اهمیت اساسی دارد. یکی از قدیمی ترین انواع این گردشگری ها، گردشگری مذهبی است که پتانسیل ها و ظرفیت های این نوع گردشگری در شهر های ایران فراوان و بسیار گران بهاست. شهر قم یکی از مهمترین مراکز مذهبی کشور محسوب می گردد که نقش ملی آن در مولفه های زیارت و گردشگری مذهبی و فرهنگی نهفته است. شهر قم به لحاظ دارا بودن ویژگی های خاص مذهبی، دومین مکان زیارتی کشور بعد از شهر مشهد محسوب می شود که علیرغم وجود پتانسیل های خاص مذهبی، مرکز ثقل جهان تشیع، وجود حوزه های علمیه و مرکزیت علوم انسانی و اسلامی، نتوانسته موفقیت چندانی را به واسطه عدم وجود برنامه ریزی، آشفتگی های کالبدی شهر، کمبود امکانات مورد نیاز و...، حاصل نماید. توسعه مطلوب شهر قم در پی توسعه گردشگری نه تنها به لحاظ ضرورت ایجاد محیطی مطلوب برای زندگی شهروندان در مقیاس محلی دارای اهمیت است، بلکه در مقیاس ملی و فرا ملی نیز ارزشمند است و می تواند معرف فرهنگ و زندگی اجتماعی و شهرنشینی ایران به سایر کشورهای اسلامی و غیراسلامی باشد. برای رسیدن به اهداف فوق، سیاستگذاری های درست، تدوین راهبردهای مناسب و کارآمد و برنامه ریزی در چارچوب سیاست ها امری ضروری است. یکی از ابعادی که رسیدن به همه موارد مذکور را دارا می باشد، برنامه ریزی ارتقاء ظرفیت ها و پتانسیل های گردشگری با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک و بهره گیری از روش swot با درک و شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها و با بررسی محدودیت ها، امکانات، سطح نیازهای گردشگران و به طور کلی وضعیت گردشگری شهر قم می باشد. برنامه ریزی ارتقاء پتانسیل های گردشگری مذهبی شهر قم در برگیرنده بررسی عناصر و اجزای تشکیل دهنده گردشگری مذهبی شهر قم، تحلیل عناصر و اجزای موجود و مکان گزینی مراکز و یا مجتمع های گردشگری، تعیین مسیر های ویژه گردشگری، ارتقا کمی و کیفی جاذبه های شناخته شده و ناشناس و ایجاد زمینه جهت افزایش ارتباط عناصر گردشگری یعنی جاذبه ها، تسهیلات و خدمات، حمل و نقل و... می باشد.
زینب محمدی کردخیلی رضا احمدیان
فعالیت گردشگری امروزه به عنوان یکی از مهمترین و پویاترین فعالیت ها در جهان مطرح است؛ برای دستیابی به موفقیت در توسعه گردشگری، برنامه ریزی در تمام سطوح الزامی است. توسعه گردشگری بدون برنامه ریزی، ضمن این که موفقیتی را در بر نخواهد داشت، جامعه میزبان را با مسائل و مشکلات اجتماعی و محیطی مواجه خواهد کرد. پژوهش حاضر به منظور رتبه بندی شهرستان های ساحلی استان مازندران براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاستمداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در شهرستان های ساحلی انجام گرفته است. بدین منظور، ابتدا به بررسی وضعیت موجود گردشگری ساحلی پرداخته و مشکلاتی که در مناطق ساحلی به چشم می خورد را مورد بررسی قرار گرفته است. سپس محدوده ساحلی شهرستان های دارای مرز مشترک با دریا را مشخص کرده و به جمع آوری آمار و اطلاعات (تعداد هتل و رستوران و...) در مورد زیر ساخت ها و امکانات جذب گردشگر پرداخته شد و 15 شاخص برای هر یک از شهرستانهای ساحلی استان مازندران در 5 بخش(ترابری و حمل و نقل، بخش اقامتگاه ها و اماکن پذیرایی، بخش سازمان های بازاریابی و مدیریت مقصد، بخش جاذبه ها و در نهایت بخش خدمات رفاهی) تهیه شده است تا این شهرستان ها را از لحاظ توسعه گردشگری ساحلی رتبه بندی کنیم. در این پژوهش رتبه بندی را به کمک روش تحلیل مولفه های اصلی و وزن دهی کیفی انجام داده ایم. که بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی با روش تحلیل مولفه های اصلی نسبت امکانات در شهرستان های ساحلی مازندران به شکل زیر می باشد: رامسر، نوشهر، تنکابن، بابلسر، نور، چالوس، جویبار، بهشهر، ساری، محمودآباد، نکا، گلوگاه. و نتایج حاصل از رتبه بندی به کمک وزن دهی کیفی و از دید کارشناسانه نیز به شکل زیر می باشد: رامسر، چالوس، نور، نوشهر، تنکابن، بابلسر، جویبار، بهشهر، ساری، محمودآباد، نکا، گلوگاه. با استفاده از این رتبه بندی، شهرستان های نیازمند به توجه بیشتر و ایجاد زیرساخت های مناسب را مشخص کرده تا در برنامه ریزی های آتی توجه بیشتری به آنها معطوف گردد.
محمود باقری زمانی محمد شیخی
تغییرات حاکمیتی در بدو انقلاب و موضوعات مرتبط با جنگ تحمیلی و اثرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بر درآمد مردم کشور تسریع در رشد مهاجرت به اطراف شهر های بزرگ جهت دسترسی به اشتغال ودرآمد را صورت داد .. امروزه شاهد رشد این سکونت گاه های خودرو با فواصل 5-29 کیلومتری اطراف تهران بزرگ هستیم. سکونت گاههای خودرو با تجمعی از اقشار کم درآمد واکثراً با مشاغل غیر رسمی ونازل وشیوه ای از شهر نشینی ناپایدار همراهند که زمینه ی مناسبی برای بروز آسیب های اجتماعی به شمار می رود .که سرعت شکل گیری این سکونت گاهها از برنامه ریزی و شکل گیری زیر ساخت ها پیشی گرفته است .در این پژوهش سعی در بررسی تاثیرات عوامل موثر بر شکل گیری ودگرگونی سکونتگاههای خودرو است شهر نسیم شهر به عنوان یکی از این شهر ها مورد مطالعه ما است. هدف ما در این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت شهری به عنوان یکی از هدایتگران اصلی بر بهبود وضعیت سکونتگاه و همچنین تاثیر برنامه های توسعه وعمران (طرح ها ی هادی وجامع ) بر سازمان دهی تغییرات کالبدی شهر است.
علی امیرشاه کرمی واراز مرادی مسیحی
عدم هماهنگی میان نهادهای زیرساخت در زمینه خدمات شهری موجب بروز مشکلاتی همانند، موازی کاری، طولانی شدن اجرای پروژه ها، افزایش هزینه، کاهش کیفیت، ایجاد بروکراسی های اداری و .... شده است. به عبارت دیگر میتوان گفت نهادهای خدمات رسان شهری همچون جزیره هایی هستند که در ارائه خدمات به صورت منفرد عمل میکنند. مدیریت یکپارچه شهری راهکاری است جهت هماهنگی میان این نهادها و حل مشکلات ذکر شده که با ایجاد یک شبکه از پلهای ارتباطی بین این جزیره-ها و ایجاد روابط متقابل بین آن ها میتواند یک کل واحد را تشکیل دهد. با استفاده از تکنیک های مدیریت ارتباطات میان نهادهای مسئول میتوان راهکاری ارائه داد که در عین حفظ استقلال، تمامی این نهادها زیر یک چتر مدیریت واحد شهری قرار گیرند. به عبارت دیگر این پایان نامه تلاش دارد با ارائ? یک مدل مفهومی امکان ایجاد ارتباط نرم افزاری بین این نهادها را فراهم کند. به این منظور طی یک فرآیند 3 مرحله ای شناخت، تحلیل و طرح اقدام به طراحی مدل مفهومی مدیریت یکپارچ? شهری در مورد شهر اشتهارد شده است. در این راستا ابتدا با مراجعه به نهادهای خدمات رسان شهری اطلاعات موجود و فرآیندهای کاری در حال جریان شناسایی و در پایان نظرات و خواسته های کارشناسان امر، در خصوص سیستم اطلاعات مکانی جمع آوری شد. در گام دوم فرآیندها و اطلاعات موجود مورد تحلیل قرار گرفت و رهاورد آن دستیابی به مجموعه ای از اطلاعات توصیفی و مکانی مورد نیاز مدیریت شهری است. در ادامه با طبقه بندی و حوزه بندی اطلاعات نحو? ارتباط بین این اطلاعات و نهادهای مرتبط با آنها تبیین و از ترکیب این دو مورد مدل مفهومی داده های مورد نیاز مدیریت حاصل شد. محصول نهایی این پایان نامه یک پایگاه داده (geodatabase) است که ضمن معرفی داده های مورد نیاز مدیریت شهری نحو? ارتباط بین این داده ها در آن مشخص شده است. به این ترتیب کلی? نهادهای خدمات رسان شهری با استفاده از قابلیت شبکه به پایگاه اصلی مرتبط شده و با سطوح دسترسی تعریف شده امکان مشاهده کلی? اطلاعات موررد نیاز را داشته و همچنین امکان به روز رسانی آنلاین اطلاعات حوز? خود را خواهند داشت. با لحاظ جنین امکانی با ایجاد سیالیت اطلاعات، یکی از پارامترهای مهم در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری که همان دسترسی سریع و کامل به اطلاعات است محقق گردیده.
پرنا مرادی رضا احمدیان
شهرهای ایران که دارای ویژگی های تکامل یافته ای در طی قرن های متمادی بودند، در عرض چند دهه اخیر، دچار تحولی عظیم شدند و بافت های شهری سر زنده دیروز، طی تحولات دوران شهرنشینی و گسترش شتاب آلود آن در دهه های میانی قرن حاضر، اصالت خود را در هیاهوی گسترش کالبدی بی وقفه شهر گم نمودند. در واقع مفهوم محله که اساس شکل گیری طبیعی شهرهای قدیم بود و بر اساس نیازهای روزمره ساکنین شهرها شکل گرفته بود، در هم ریخته شد و محلات شهری با نابسامانی های زیادی روبرو شدند. بر این اساس محله مفهوم سنتی خود را از دست داد و امروزه به عنوان واحدی برای تقسیمات کالبدی شهر و تعریف سطوح خدماتی آن به کار گرفته می شود. در این کار پژوهشی سعی شده است ابتدا با تعریف واژه معاصر سازی، رویکردی که در قبال بافت های قدیمی شهرها اتخاذ شده است، مشخص شود، سپس با معرفی اصول نوشهرسازی به عنوان یکی از الگوهای نوین شهرسازی ، نحوه به کار بردن این اصول برای معاصر سازی محلات قدیمی شهرها بررسی گردد. به منظور آزمودن این اصول برای معاصرسازی محلات قدیمی، سه محله، از محلات قدیمی شهر زنجان به عنوان نمونه انتخاب شده و سپس وضع موجود و گذشته این محلات به منظور ارزیابی شاخص های مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور تحلیل جامع تر و هدفمند تر محله ها ،از تکنیک سوآت در ترکیب با چارچوب پیشنهادی کارمونا استفاده شده است.و در نهایت، در فصل پنجم بر اساس یافته های پژوهش در فصول پیشنین، راهبردها و راهکارهای معاصر سازی محلات مبتنی اصول نوشهرسازی تدوین گردیده و به سوالات پژوهش پاسخ داده شده است.
منا فتحعلی بیگلو رضا احمدیان
شهر به عنوان یک کل و محله به عنوان جزئی از آن، ارگانیسمی زنده و پویاست. بنابراین همواره درگیر تحولاتی پیوسته و آرام است؛ تحولاتی که در زمان هایی، به دلیل عزم حاکمان و برنامه ریزان شهری، یکباره صورتی بنیادین و همه جانبه پیدا می کنند. مطرح شدن اندیشه های نوباوری در عرصه شهرسازی نیز یکی از همین مقاطع زمانی است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این اندیشه به عنوان عامل اصلی تحول محلات مسکونی کشور در دوران معاصر، در پی آگاهی یافتن از ابعاد تاثیرپذیری محله ایرانی از این الگو در جهت تدوین چارچوب مداخلات آتی در این عرصه های شهری است. به همین جهت نیز با محدود نمودن دامنه مطالعات، به بررسی محلات مسکونی شهر زنجان؛در گام اول به تدوین چارچوب نظری پژوهش در دو بخش "نوباوری و شهر" و "نوباوری و محله" پرداخته و با انتخاب رویکرد ترکیبی از روش تحقیق کمی و کیفی، به شناسایی الگوهای شکل گیری محلات مسکونی شهر زنجان و بررسی تحولات تاریخی آن ها در بستر زمان پرداخته است. نتایج مطالعات انجام شده، حاکی از تاثیر انکارناپذیر الگوی نوباوری ایرانی بر الگوهای طراحی و مداخله در محلات مسکونی شهر زنجان است. نگاهی عملکردگرا به مفهوم مسکن و محله مسکونی به مرور زمان موجب نادیده گرفتن ابعاد متنوع طراحی و بسنده نمودن به معدودی از مولفه های بعد ریخت شناسی و عملکردی، شده است. با در نظر گرفتن ویژگی های محلات مسکونی در زمان شکل گیری و روند تحول تاریخی آ ن ها، در کنار بررسی وضع موجود هر یک در ارتباط با معیارهای طراحی تدوین شده؛ پژوهش حاضر به تدوین چارچوب های طراحی محلات مسکونی شهر زنجان با به کارگیری ماتریس های تحلیلی-کیفی و مدل ارگون پرداخته است.
گلرخ شیرزاد مرگاوی حسن احمدی
طرح های منطقه ای ایران، با موانع ساختاری و اجرایی فراوانی روبه رو هستند. از جمله ی این مشکلات، کم توجهی به این سطح از برنامه ریزی در کشور می باشد. همچنین با وجود پیوستگی موضوعات منطقه ای، با آن به صورت ترکیبی از اجزای منفک و بدون در نظر داشتن تاثیر عوامل مختلف بر یکدیگر، برخورد شده است. هدف این تحقیق، شناسایی مشکلات برنامه ریزی منطقه ای در کشور و دفع نارسایی های آن در حد امکان و تعدیل آنها می باشد. این پژوهش در نظر دارد تا با بهره گیری از تجارب موفق کشور فرانسه در این زمینه و نیز ارزیابی آنها از نظر قابلیت بهره گیری در کشور با توجه به شرایط محیطی، به ارائه ی برخی راهکارهای بهینه در جهت بهبود برنامه ریزی منطقه ای در کشور، همت گمارد. روش تحقیق، بررسی تطبیقی بوده است. به این صورت که اطلاعات مربوط به برنامه ریزی منطقه ای ایران و فرانسه از جنبه های مختلف با یکدیگر مقایسه شده و توسط تحلیل تطبیقی صورت گرفته، و نیز با در نظر داشتن شرایط محیطی، راهکارهایی جهت بهبود این روند در کشور حاصل شده است. فرانسه، از جمله کشورهای پایه گذار شهرسازی و برنامه ریزی منطقه ای بوده و با مساحتی حدود یک سوم مساحت ایران، از 22 منطقه تشکیل شده است. این کشور، به عنوان یکی از مهم ترین مراجع شهرسازی، فراز و نشیب های فراوانی را تا به امروز طی کرده و دارای تجارب مفیدی در این زمینه می باشد. آنچه از بررسی کلی این روند مشاهده می شود، مطرح شدن سیاست تمرکز زدایی و تراکم زدایی به انحاء مختلف در این کشور، در جهت حل معضلات است. تحلیل یافته های پژوهش، حاکی از آن است که موضوع برنامه ریزی منطقه ای در ایران بیشتر رفع محرومیت های مناطق بوده. این در حالی است که تلاش برنامه ریزی منطقه ای فرانسه، عمدتاً در جهت جلوگیری از رشد بی رویه ی مرکز بوده است. همچنین برنامه های منطقه ای ایران عمدتاً دارای زیربنای بخشی است؛ در صورتی که زیربنای برنامه های منطقه ای فرانسه، بیشتر آمایشی می باشد. پیشنهاد این تحقیق، جهت دهی برنامه ریزی منطقه ای کشور به سمتی است که به برنامه های جامع منطقه ای با در نظر گرفتن اثرات بخش های آن بر یکدیگر بیانجامد. برنامه ریزی ای که از پایین به بالا شروع شده و در طی آن، رابطه ی رفت و برگشتی بین مرکز و مناطق وجود داشته باشد. همچنین فرایند بازخور و ارزیابی مستمر برنامه جهت تقویت متداوم آن و جلوگیری از اتلاف منابع، پیشنهاد می گردد.
مهدیه رحیمی رضا احمدیان
در طول دهه گذشته تغییرات اساسی در ناحیه شرقی شهر تهران رخ داده است . این تغییرات به صورت رشد چشمگیر جمعیت ، ایجاد و گسترش مراکز تحقیقاتی – دانشگاهی ، شبکه های ارتباطی و دسترسی ها در این ناحیه به خصوص شهرستان پردیس بروز کرده است .این مطالعه با تأکید بر اهمیت برنامه ریزی برپایه سناریو و شناخت آینده های محتمل و ممکن این منطقه سعی دارد با پرهیز از تصمیم گیریهای شتابزده واحیانا نادرست و اصلاح وبهبود نظام مند تصمیم های مربوط به آینده، نگرش مدیران و مسئولین منطقه را نسبت به" واقعیتهای پنداری" ونزدیک کردن هر چه بیشتر دیدگاه آنها به "واقعیتهای موجود"ویا "واقعیتهای در حال ظهور" تغییر دهد . پژوهش حاضر طی چند مرحله صورت گرفته است : در مرحله ی اول با مطالعه اسناد فرادست ، به بررسی جایگاه منطقه ی مطالعاتی در این اسناد پرداخته در مرحله ی بعد با بررسی های دقیق تر منطقه از نزدیک ،شرایط موجود را مورد ارزیابی قرار داده و با توجه به اهداف ذکر شده در اسناد فرادست و شرایط حال منطقه با استفاده از روش تحلیل تأثیرات متقابل عوامل کلیدی در محدوده ی مورد نظر را انتخاب کرده و رویداد هایی که ممکن است تا افق طرح تأثیرات مهمی در آینده های ممکن منطقه بگذارد را شناسایی نمودیم . در این مرحله جهت تدوین سناریو ها ابتدا با فرض تداوم جهت گیری های موجود، تحلیل های جمعیت شناختی، اقتصادی ،زیست محیطی و ...را با استفاده از جدول s w o t باز شناسی کرده و سناریوی محتمل با فرض ادامه ی روندهای موجود نوشته شد. در ادامه برای تدوین سناریو های ممکن ،از ماتریس تأثیر عوامل کلیدی و رویدادهای ممکن بر یکدیگر استفاده و 3 سناریوی مختلف تحت عنوان سناریوی اول ؛پردیس قطب توسعه ناحیه شرق تهران ؛سناریوی دوم پردیس منطفه ای با خدمات فرا منطقه ای وسناریوی سوم با عنوان پردیس منطقه ای با خدمات برتر گردشگری تدوین شد. .به این ترتیب سناریوهای حاصله چارچوب توسعه منطقه را در افق مطالعه فراهم آورده اند . واژهای کلیدی : آینده نگاری- عوامل کلیدی- نیروهای پیشران – رویداد – سناریو
فرینا قاضی میرسعید رضا احمدیان
محله دارآباد تهران از لحاظ زیست محیطی داری ظرفیت های بالاو به منزله تنفسگاه شهر و منطقه محسوب شده، از جنبه اجتماعی نیز دارای ساکنینی با حس تعلق به محله خویش و فرهنگ غنی و مشتاق به مشارکت در فرآیندهای جمعی بوده و از منظر اقتصادی دارای ظرفیت های بی نظیر گردشگری است. لیکن چندی است که سرزندگی و نشاط آن، با روند رو به رشد ساخت و سازها و تخریب باغات و فضاهای بکر و درختان از بین رفته است و عدم رسیدگی به این دو موجب زوال و نابودی بستر طبیعی این محدوده می گردد. بنابراین اتخاذ روش ها و سیاست هایی که بتواند ضمن ایجاد پیوند قوی بین محیط طبیعی و بافت شهری موجب ارتقاء کیفیت زیست محیطی آن شود، حائز اهمیت است. به نظر می رسد ایده دهکده شهری که هدف اصلی آن تلفیق ویژگی های مثبت روستا و امکانات شهری می باشد، بتواند الگویی مناسب در راستای تحقق توسعه پایدار در این گونه بافت ها باشد. در این پژوهش سعی بر آن خواهد بود که با استفاده از مبانی نظری، ضمن باز شناسی مفهوم و معیارهای الگوی دهکده شهری، به ارائه راهکارهایی برای دستیابی به راهبردهای تحقق پایداری در محله دارآباد و بافت هایی از این دست پرداخته شود. از این رو با توجه به راهکارهای پیشنهادی و بومی سازی آنها در نمونه های خودی و بر طبق ویژگی های سایت و تطبیق با نیازهای ساکنان بومی، اهدافی تبیین گشته و سیاست هایی جهت دستیابی آنها تبیین می گردد و در ادامه پس از ارائه آلترناتیوهای پیشنهادی در محدوده مورد مطالعه از لحاظ کاربری، دسترسی، کیفیت ابنیه و ... به طراحی قسمت هایی از بافت روستایی دارآباد و ارائه جزئیات طراحی در این زمینه می پردازیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحقق ضوابط و اصول الگوی دهکده شهری در هر منطقه بر پایه نه اصل به شرح زیر می باشد: 1- احترام به حفظ محیط زیست و توجه به عوامل زیست محیطی 2- استفاده کارآمد از منابع زمین و انرژی و کاربرد انرژی های نو 3- خودکفایی نسبی 4- مشارکت مردمی 5- تاکید بر مقیاس انسانی، صمیمیت و هویت 6- ابعاد و اندازه مشخص با نحوه روشنی از استقرار واحدهای همسایگی 7- محیطی پیاده مدار با تأکید بر حمل و نقل عمومی 8- اختلاط مناسب کاربری اراضی و ابنیه 9- فرم فشرده با توسعه مناسب فضا و توده. کلمات کلیدی : ایده دهکده شهری وتوسعه پایدار، واحد همسایگی و بافت روستایی
عصمت عسگرپور رضا احمدیان
امروزه بسیاری از پژوهشگران، توجه خود را بر روی نقش گردشگری در توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها و مناطق متمرکز نموده اند. شهرستان کاشان علاوه بر, دارا بودن بافتهای قدیمی وبا ارزش تاریخی و سنتی ، به دلیل طبیعت زیبای قمصر، نیاسر و برزک، که بالاترین سطح مزارع گل کاشان را به خود اختصاص داده، از اهمیت بسزایی در جذب گردشگران تاریخی فرهنگی و طبیعی برخوردار است. آنچه در این زمینه بسیار حائز اهمیت است،نه تنها قابلیت های ذاتی این شهرستان برای جذب گردشگران ، بلکه شناسایی و تحلیل محورهای گردشگری جاذب شهرستان کاشان می باشد. جهت تحقق اهداف فوق ،در مرحله نخست ،تعیین گردشگاه ها وتاسیسات اقامتی چهار بخش شهرستان کاشان مبتنی بر جاذبه های تاریخی فرهنگی، طبیعی و مذهبی با استفاده ازنرم افزار gis ، صورت گرفت. در مرحله ی دوم با استفاده از توابع تحلیلی gis و تحلیل شبکه از جمله مدل سطح جاذبه، عملیات همسایگی، مدلسازی و تحلیل قابلیت دسترسی، مدل اثر متقابل فضایی و عملیات همپوشی لایه ها و مدلسازی هندسی شبکه، وضعیت گردشگاهها شناسایی و تحلیل گردید. نتایج تحلیل های حاصل از پژوهش نشان می دهد که بخش مرکزی کاشان از نظر جاذبه های تاریخی و فرهنگی وبخش نیاسر از نظر جاذبه های طبیعی و مذهبی نسبت به سایر بخش ها شاخص می باشند. در مرحله ی سوم، نتایج حاصل از این تحلیل ها و اطلاعات شبکه های ارتباطی راهها،با هم ترکیب شدند و محورهای گردشگری جاذب تاریخی فرهنگی،طبیعی و مذهبی به همراه محورهای مشترک ارتباط دهنده بین بخش ها به صورت جداگانه، بر حسب اولویت هر دسته از جاذبه ها با ضخامت هاو درجه ی متفاوتی از رنگ ها ،تعیین شدند. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی در جهت استفاده ی همزمان از نقاط گردشگری شهرستان کاشان، به منظور تقویت پیوندهای مناسب، ارائه گردید. با توجه به نتایج امیدوارکننده ی این پژوهش، استفاده از قابلیت های gis و تحلیل شبکه و مدلهای مبتنی بر آن به منظور شناسایی و تحلیل وضعیت موجود و آتی گردشگاهها و سایر مراکز خدماتی ، توصیه می شود.
الهام داودی آتوسا مدیری
مکان های سوم به عنوان یکی از مهم ترین نهاد های حوزه ی عمومی، مکان های عمومی و جذابی هستند که به زندگی غیر رسمی شهروندان معنا داده، روابط اجتماعی آن ها را در خارج از زندگی رسمی کاری و خانوادگی، ترمیم می نمایند. این مکان ها جزء مهمی از عرصه های همگانی شهر ها هستند که در سطوح مختلف، از سطح شهر تا سطح واحد های همسایگی، قادر به باز تعریف ساختارهای اجتماعی بوده و مفهوم تعاملات اجتماعی را از برخورد ها و روابط سطحی و زود گذر به پیوند های اجتماعی قوی تر ارتقاء می دهند.این مکان ها پذیرنده ی انواع ارتباط ها، برخورد ها و فعالیت ها بوده، و مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی ، ... گرد هم می آورند؛ و بدین ترتیب تاثیر قابل توجهی بر زندگی اجتماعی عمومی دارند. پژوهش حاضر در تلاش است، ضمن بررسی مفهوم مکان سوم و ویژگی ها و خصوصیات آن، به تحقیق پیرامون این مکان ها در یک شهر ایرانی (زنجان) بپردازد. در این پژوهش به این سوال ها پاسخ داده می شود که آیا اساسا چنین مکان هایی در یک شهر ایرانی وجود دارد؟ در صورت وجود، ویژگی های خاص آن ها کدام اند؟ و نهایتا این که این مکان ها چه نقشی در ارتقاء زندگی اجتماعی عمومی دارند؟ لذا پژوهش حاضر تحقیقی پژوهش محور و کیفی و از نوع آزمون نظریه است.
رضا احمدیان علی احمد ناصح
نخستین چیزی که از علوم مختلف برای درک و فهم قرآن نیاز داریم و باید به آن پرداخته شود علوم الفاظ است و بخشی از این علوم علم تحقیق در الفاظ مفرد و تک واژهها است. تحصیل و به دست آوردن معانی مفردات الفاظ در حقیقت نخستین یاری کننده برای کسی است که میخواهد معانی قرآن را بفهمد و آن را درک کند. از گذشته تاکنون تحقیقات متعددی در زمینه مفردات قرآنی صورت گرفته و کتب فراوانی در این زمینه نوشته شده است.محققان برای شناخت مفردات قرآن به سراغ فرهنگ لغت ها و معجم های عربی وکتب لغوی نوشته شده در این زمینه می روند. رسول اکرم (ص) و امامان معصوم که اولین مفسران و معلمان قرآن هستند به مناسبت های مختلف درباره مفردات قرآن بحث نموده اند. بنابراین شناخت و فهم صحیح قرآن و مفردات آن و رجوع به روایات معصومین(ع) در کنار استفاده از کتب لغوی بر هر قرآن پژوهی ، امری ضروری می باشد. در این پژوهش، آن دسته از روایات معصومین که به معانی الفاظ پرداخته اند در کنار اقوال لغویان «در ذیل مفردات سوره ی یوسف»آورده شده و به ارزیابی تطبیقی میان آن دو پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کتابخانه ای است، و با توجه به موضوع مورد پژوهش، از نوع تطبیقی و تحلیلی است. نتیجه ی تحقیق حاظر حکایت از این دارد که معصومین در بیان معانی الفاظ از معانی لغوی آنها عدول نکرده، و با معتبر دانستن اقوال لغویان به دنبال حجیت بخشی به بیان ایشان بوده اند و در مواردی هم که به ذکر مصادیق و ... پرداخته اند با در نظر داشتن حداقل یکی از معانی لغویان بوده است، از طرف دیگر معنا شناسی ایشان بیشتر از سنخ توصیفی (ییان مراد الهی) بوده و بر این اساس به معنای الفاظ در یک دوره ی خاص زمانی نظر داشته اند، برخلاف معناشناسی لغویان که معنا شناسی ایشان عموماً از نوع تاریخی است و بر این اساس به ذکر اصل، ریشه، تطور معنایی، معانی مختلف الفاظ در طول تاریخ و.....پرداخته اند. اما با وجود این اختلاف در اغلب موارد بیان دو گروه کاملاً به یکدیگر مرتبط است.
دنیا توسلی رودسری حسن دارابی
امروزه گردشگری به عنوان صنعتی بزرگ شناخته می شود و گردشگری شهری علاوه بر رونق اقتصادی یک شهر، در بلندمدت به گسترش روابط بین المللی، همزیستی مسالمت آمیز، استحکام دوستی ها و گسترش صلح و امنیت جهانی نیز منجر می شود. بر اساس جایگاه ویژه شهرها در گردشگری، جریان های گردشگری، قابلیت درآمدزایی بالایی دارد و اقتصاد شهری می تواند از این قابلیت به خوبی به شکوفایی برسد و از سوی دیگر، خسارات ناشی از گردشگری نیز در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و محیطی وجود دارد و هر چند که قابل کنترل است، ولی نیازمند برنامه ریزی و مدیریت مناسب است. پژوهش پیش روی به بررسی همین مورد در قالب نمونه ای موردی در مقیاس شهر پرداخته است؛ شهر سلطانیه و منطقه پیرامون آن، از اصلی ترین بسترهای گردشگری استان زنجان است که در ابتدای شکل گیری خود حتی به رقابت با شهر زنجان نیز می پرداخت. با این حال، این شهر با وجود داشتن جاذبه های گردشگری فراوان، در عمل از قابلیت های آن استفاده چندانی نگرده و انواع جاذبه های شهری، فرهنگی، مذهبی، و طبیعی موجود در آن، اثری بر رفاه ساکنان آن و توسعه شهر نداشته است. در چنین شرایطی، تحلیل اثرات گردشگری بر شهر و برنامه ریزی در راستای توسعه پایدار گردشگری شهری از موارد قابل اهمیت در این تحقیق پژوهشی است. از این رو، این پژوهش به پاسخ این پرسش می اندیشد که تأثیر هر یک از عوامل بر گردشگری شهری و ساختار فضایی شهر چگونه بوده و کدام اثرات اهمیت بیشتری دارند و در نهایت در قبال آن ها پیشنهادهایی را ارایه می-کند. این پژوهش، بر بنای رویکرد تحلیل اثر است و به سنجش اثرات گردشگری بر شهر و ساختار فضایی آن بر اساس ادراک ساکنان می پردازد. برای این منظور 25 گویه انتخاب و پرسش هایی مبتنی بر آن ها از ساکنان شهر پرسیده شده است. در تدوین روش نمونه گیری از روش کوکران و در آزمون آن از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. در بخش تحلیل نیز از روش تحلیل عاملی و در بخش امتیازبندی میان عوامل انتخاب شده از آزمون فریدمن استفاده شده است. در میان 25 متغیر که به 4 شاخص کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کالبدی و فضایی، و زیست محیطی دسته بندی شده است، در نهایت به یک دسته بندی سه گانه دست یافته شده که دسته ها با عنوان (1) اثرات اقتصادی، (2) اثرات فضای عمومی و مدنی، و (3) اثرات کالبدی و سکونتی نام گذاری شده اند. پس از آن، با استفاده از آزمون فریدمن که از نظر اساتید و همچنین نظر نگارنده انجام شده، این سه عامل دوباره طبقه بندی گردیدند که نتیجه آن نشان دهنده اهمیت بیشتر اثرات اقتصادی نسبت به دیگر عوامل و بعد از آن به ترتیب فضای عمومی و مدنی و کالبدی و سکونتی است. در نهایت، متناسب با امتیازبندی که میان این عوامل صورت گرفته به ارایه راهکارها و پیشنهادها در خصوص تمامی عوامل موثر بر گردشگری شهر منجر شد و در عین حال، سازوکار مدیریتی آن نیز تبیین گردید.
مریم رزمی رضا احمدیان
انسان در دنیای امروزی ناگزیر به پذیرش این واقعیت است که تغییرات جوامع بشری به صورت خطی و مسیر واحد نمی باشد و در نتیجه برنامه ریزی برای آینده این جوامع نیز نمی تواند به صورت خطی در جهت آینده واحد و قطعی باشد. به همین دلیل برنامه ریزی برای انواع آینده های ممکن و احتمال پذیر، فراتر از روش های سنتی پیش بینی به روش های پویاتر ، بازتر و فراگیرتر نیاز دارد. امری که چند دهه ای است در کشورهای پیشران برنامه ریزی با استفاده از دانش آینده پژوهی و تکنیک های آن از جمله برنامه ریزی برمبنای سناریوها پی گرفته می شود. پژوهش حاضر با درنظر گرفتن ضرورت تغییر دیدگاه نسبت به آینده از آینده خطی و واحد به آینده های ممکن قابل ساخت در فرآیند برنامه ریزی به تبیین مبانی برنامه ریزی و آینده پژوهی و به دنبال آن مبانی برنامه ریزی برمبنای سناریوها می پردازد و نتایج این مطالعات را در نمونه موردی با مقیاس منطقه ای به کار می گیرد. به این ترتیب که ابتدا به معرفی ناحیه ارومیه از بعدهای مختلف طبیعی، جغرافیایی، جمعیتی، اقتصادی و کالبدی –فضایی پرداخته می شود و با مشخص شدن عوامل پیش برندگی و تحدیدکنندگی توسعه ناحیه، موضوعات استراتژیک ناحیه ارومیه با مشارکت کارشناسان مربوطه تعیین می شوند و برمبنای همین موضوعات سناریوهایی برای آینده ناحیه ارومیه شامل سناریوهای ادامه وضع موجود، یکپارچگی، پراکندگی و توازن تدوین می گردد. با استفاده از روش دلفی که هدف آن تجمیع دامنه ای گسترده از تخصص ها و دیدگاه های واگرا و دست یابی به یک تفاهم است به ارزیابی سناریوها پرداخته می شود و انتخاب سناریوی مطلوب نیز به کمک روش ارزیابی و اولویت بندی تاپسیس میسر می گردد. که سناریوی انتخابی سناریوی توازن می باشد.
محمود فرصتی جویباری رضا احمدیان
رشد شتابان شهری در دهه های اخیر نیاز به استراحت روحی و فکری را در میان شهروندان افزایش داده است بنابراین گردشگری به یکی از مقوله های مهم مطالعات شهری تبدیل شده است جذب گردشگر نقاط گردشگری و جاذبه های گردشگری به دلیل اهمیتی که در میزان رسیدن شهرها به توسعه پایدار دارد ضروری است تا بررسی عمیق تری در مطالعات شهری به خود اختصاص دهد.
مهدی نورمحمدی رضا احمدیان
چکیده ندارد.