نام پژوهشگر: محمداسماعیل جلالی

ترتیب مناسب حفر مغار نیروگاه سد سیاه بیشه با استفاده از مدلسازی عددی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1388
  امین میخک بیرانوند   محمداسماعیل جلالی

امروزه مصرف انرژی روز به روز در حال افزایش است، با توجه به اینکه از یک سو انرژی الکتریکی تولید شده به سادگی قابل ذخیره سازی نیست و از سوی دیگر تقاضای مصرف برق در ساعات مختلف شبانه روز متغیر است، احداث نیروگاه های تلمبه ذخیره ای برای جلوگیری از ایجاد نوسان در مصرف انرژی برق از اهمیت بالایی برخوردار است. نیروگاه تلمبه ذخیره ای سیاه بیشه در 125 کلیومتری تهران جانمایی شده است. یکی از اجزاء اصلی نیروگاه ها، مغارها هستند. به دلیل ابعاد بزرگ این فضاهای زیرزمینی، حفاری آنها به صورت مرحله ای صورت می گیرد. یکی از دغدغه های طراحان این فضاها ترتیب حفاری مغارها می باشد. یکی از روش های تعیین ترتیب حفاری مغارها، روش های عددی هستند. هدف از این تحقیق انتخاب ترتیب حفاری مناسب مغار نیروگاه سیاه بیشه با استفاده از نرم افزار 3dec است. در راستای انجام این تحقیق در گام نخست تاثیر متقابل مغارهای نیروگاه و ترانسفومر بر روی یکدیگر با استفاده از نرم افزار بررسی شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که حفاری این دو مغار بر روی یکدیگر بی تاثیر است، لذا در گام های بعدی فقط ترتیب حفاری مغار نیروگاه به همراه گالری های متصل به آن مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس منطق حاکم بر حفر مغار و برای کم کردن زمان اجرای نرم افزار 3dec، مغار نیروگاه به چهار قسمت تقسیم شده و ترتیب حفاری هر یک از قسمت ها به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. برای انتخاب ترتیب حفاری مغار نیروگاه سد سیاه بیشه 19 مدل ساخته شده و انتخاب ترتیب حفر مناسب بر اساس جابجایی نسبی در دیواره مغار نیروگاه صورت گرفته است. برای تحلیل مدل ها، ابتدا ترتیب حفر مناسب برای قسمت اول از گروه های چهار قسمتی انتخاب شده و پس از حفر قسمت مذکور، قسمت بعدی مورد بررسی قرار می گیرد. این روند تا حفاری کل مغار ادامه پیدا می کند. در پایان برای اطمینان از صحت مدل های ساخته شده نتایج حاصل از کاربرد نرم افزار با نتایج حاصل از تفسیر ابزار دقیق مطابقت داده شده است که نشان دهنده اختلاف جزئی و قابل چشم پوشی هستند.

انتخاب سیستم نگهداری مناسب تونل انتقال آب بهشت آباد با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره (madm)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1388
  رامین رفیعی   محمداسماعیل جلالی

در این تحقیق انتخاب سیستم نگهداری بهینه (موقت) برای تونل انتقال آب بهشت آباد مورد بررسی قرار می¬گیرد. تونل انتقال آب بهشت آباد با طول 65 کیلومتر و قطر 6 متر با مقطع نعل اسبی یکی از بزرگترین پروژهای آب رسانی که با هدف انتقال آب به فلات مرکزی ایران در حال احداث می-باشد. سست بودن ساختگاه تونل و قرارگیری بخش اعظم تونل در زیر سطح ایستایی از مهم¬ترین ویژگی¬هایی است که در زمان اجرا، فعالیت تونل¬سازی را کاملاً تحت تأثیر قرار می¬دهد. مهم¬ترین مساله در طراحی و اجرای این پروژه انتخاب سیستم نگهداری مناسب، به منظور پایداری توده سنگ و کاهش گسترش ناحیه پلاستیسیته در اطراف تونل است. در این تحقیق 6 نوع سیستم نگهداری به عنوان گزینه¬های احتمالی برای این تونل در نظر گرفته شده است و با استفاده از نرم افزار flac2d مقادیر جابه¬جایی و ضریب اطمینان برای هر یک از گزینه¬ها محاسبه شده است، سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) و با توجه به شش معیار هزینه، ضریب اطمینان، زمان، قابلت اجرا، جابه¬جایی و قابلیت مکانیزاسیون، سیستم نگهداری بهینه انتخاب شده است. مطالعات نشان داد پیچ سنگ¬های تزریقی به طول 3 متر و به فواصل متر همراه با 10 سانتی¬متر شاتکریت بهترین سیستم نگهداری برای تونل مذکور می¬باشد. در ادامه تحقیق با استفاده از نرم افزار crystal ball منحنی توزیع آماری مشخصات زمین رسم و با استفاده از نرم افزار rocsupport، احتمال شکست و قابلیت اعتماد سیستم نگهداری بهینه به ترتیب 25/12 درصد و 74/8 درصد محاسبه شده است.

انتخاب ماشین حفاری مناسب تونل زنی کوچک مقطع با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی (مطالعه موردی: فاضلاب شهری همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1388
  علیرضا جعفری مقدم   محمداسماعیل جلالی

سازگاری ماشین تونل زنی کوچک مقطع انتخابی با شرایط زمین شناسی و ژئوتکنیک منطقه مهمترین اصل در موفقیت پروژه محسوب می شود. از طرفی دیگر انتخاب نامناسب روش سبب پائین آمدن کارآئی و حتی در بعضی از موارد نیز منجر به تعطیلی زود هنگام پروژه می شود. دخالت عوامل و پارامترهای تاثیر گذار، فرآیند تصمیم گیری برای انتخاب ماشین تونل زنی مناسب بسیار پیچیده است. در این تحقیق انتخاب روش تونل زنی کوچک مقطع با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای فاضلاب شهری همدان مورد بررسی قرار می گیرد. طرح فاضلاب شهری همدان به طول 6 کیلومتر در چهار مسیر اصلی با قطر داخلی متفاوت در حال احداث است. چهار نوع ماشین تونل زنی کوچک مقطع اسلاری، تعادل فشار زمین، آگری و لوله رانی به عنوان گزینه های احتمالی برای این پروژه در نظر گرفته شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و با توجه به چهار معیار ساختگاهی، دستگاهی، سازه ای، محیطی و انسانی و 18 زیرمعیار، روش تونل زنی مناسب انتخاب شده است. با توجه به نتایج به دست آمده ماشین تعادل فشار زمین مناسب ترین ماشین برای ادامه کار شناخته شده است.

بهینه سازی محدوده نهایی معادن زیرزمینی در کانسارهای رگه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده معدن 1385
  محمداسماعیل جلالی   مجید عطایی پور

تاکنون الگوریتم های متعددی برای بهینه سازی محدوده معدنکاری روباز ارایه شدهاست، اما تدوین چنین الگوریتم هایی با هدف بهینه سازی محدوده معدنکاری زیرزمینی بدلیل پیچیدگی مدل سازی اقتصادی محدوده معدنی و تعدد روش های استخراج زیرزمینین با موفقیت چشمگری همراه نبوده است. علاوه بر این فرضیات و ساده سازی های اعمال شده در معدود الگوریتم ای موجود باعث حذف بعضی از جنبه های ضروری بهینه سازی و سلب جامعیت از این الگوریتم ها شده و در نتیجه بستر لازم برای کاربرد عملی و فراگیر ا»ها در جامعه معدنکاران فراهم نیامده است. دراین تحقیق الوگوریتم موجود برای بهینه سازی محدوده معدنکاری زیرزمنینی از نظر حوه عملکرد به دو گروه جزگرا و کل گرا و کل گرا تقسیم شده اند که هر دو گروه بر روی مدل های بلوکی اقتصادی با ارزش ثابت اجرا می شوند در الگوریتم های جزگرا پهنه بندی و یا تقسیم محدوده معدنکاری به طبقات استخراجی قبل از اجرای الگوریتم انجام می شود و ارزش اقتصادی هر بلوک در هر طبقه با پهنه به عنوان یک مقدار ثابت منظور می شود و ارزش اقتصادی هر بلوک درهر طبقه یا پهنه به عنوان یک مقدار ثابت منظور می شود. در الگوریتمهای کل گرا ابتدا ارزش اقتصادی هر بولک واقع در محدوده معدنی بدون در نظر گرفتن اینکه بلوک موردنظر در چه طبقه یا پهنه ای قرار خواهد گرفت. برآورد می گردد سپس الگوریتم مورد نظر برای تعیین محدوده بهینه معدنکاری بر روی مدل مذکور اجرا می شود طبیعی است در این حالت پس از اجرای الگوریتم محدوده بهینه بر اساس پارامترهای هدسی و مکانیکی روش استخراج به پهنه ها یا طبقات استخراجی تقسیم میگردد. واقعیت این است که ارزش اقتصادی بلوک ها در محدوده معدنکاری زیرزمینی ثابت نیست زیرا ازیک سو ارزش اقتصادی یک بولک به مشخصات هندسی کارگاه استخراج وابسته است و با تغییر مشخصات هندسی کارگاه استخراج تغییر می یابد و از سوی دیگر ارزش اقتصادی هر بلوک تابعی از جانمایی طبقه یا پهنه ای است که در آن واقع می شود. در این تحقق پس از تبیین کاستی های الگوریتم های موجود به عنوان اولین گام یک الگوریتم olips بر روی نوع ویژه ای از مدل بلوکی اقتصادی دو بعدی محدوده استخراج در یک طبقه با پهنه تعریف می شود. برای ساخت این مدل ابتدا مدل پایه که در واقع همان مدل اقتصادی مرسوم محدوده استخرا است با توجه به اطلاعت فنی و اقتصادی معدنکاری ساخته می شود سپس طی دو مرحله باافزون محدودیت های ابعادی کارگاه استخراج در دو جهت عمود و برهم مدل کارگاه محتمل و مدل کارگاه محتمل یکپارچه که الگویتم olips بر روی آن اجرا می شود تولید میگردد. در الگوریتم olips تعیین محدوده بهینه استخراج وارزش اقتصادی متناسب با محدوده مذکوربا استفاده از منطق برنامه ریزی پویا از طریق یک تابع تکرار شونده انجام می پذیرد. تابع هدف در این الگوریتم دست یابی به حداکثر ارزش اقتصادی بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول است. در مرحله بعد برای عمومیت بخشیدن به موضع و بهینه سازی همزمان تعداد ابعاد جانمایی پهنه ها باطبقات الگوریتم فراگیر بهینه ساز محدوده معدنکاری زیرزمینی gouma ارایه شده است. اعمال تغییر بر رش تعداد ارتفاع و جانمایی پهنه ها یا طبقات در حین بهینه سازی محدوده معدنکاری سبب تغییر ارزش اقتصادی بلوک های مدل اقتصادی می شود. بنابراین مدل های بلوکی اقتصادی با ارزش ثابت که تاکنون ارایه شده اند نمی توانند پاسخگوی نیازهای مطرح شده باشند. برای رفع این کاستی الگوریتم gouma بر مبنای یک مدل بلوکی اقتصادی با ارزش متغیر تدوین شده است که دران ارزش اقصتادی هر بلوک با توجه به مشخصات هندسی و جانمایی پهنه یا طبقه ای که بلوک مورد نظر در آن قرار می گیرد تغییر می نماید. الگریتم gouma براساس تفکر استفاده از الگوریتم جزگرا بر روی مدل اقتصادی با ارزش متغیر تدوین شده است. در این الگوریتم مساله جانمایی بهینه پهنه ها یا طبقات همزمان با موضوع تعیین محدوده بهینه استخراج در هر پهنه یا طبقات مورد توجه قررا گرفته است. پس از تدوین این الگوریتم یک برنامه کامپیوتری به نام-cp gouma با هدف فراهم کردن امکان اجرای الگوریتم بر روی مدل های اقتصادی واقعی و بزرگ مقیاس و نیز زمینه سازی برای استفاده گسترده از این الگوریتم تدوین و با زبان ++c پیاده سازی شده است. درهر مرحله پایانی این تحقق اطلاعات فنی و اقتصادی یک کانسار طلای رگه ای واقع در استرالیا کسب و پس از ساخت مدل اتقصادی متناظر با آن بهینه سازی محدوده معدنکاری با استفاده از برنامه کامپیوتری cp- gouma انجام شده است.

تحلیل پایداری و بررسی تاثیر حفاری تونل خط 2 بر تونل خط 1 قطار شهری مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1392
  حسین رضایی مقدم   رحمان ترابی

در این پژوهش اندرکنش حفر تونل خط2 متروی مشهد با ایستگاه موجود خط1 متروی مشهد ( ایستگاه شریعتی) در ناحیه تقاطع مورد بررسی قرار گرفته است. برای بررسی شرایط تنش و تغییر مکان ایجاد شده در اثر حفر ایستگاه،فرآیند حفر ایستگاه به روش کندو پوش، مدل سازی شده است. این روش ساخت ایستگاه، روش متداولی در احداث ایستگاه های مترو در عمق کم است و در چندین مورد در خط1 متروی مشهد استفاده شده است. در قسمت پی ناحیه مرکزی این ایستگاه به منظور کاهش نشست و اثرات اندرکنش بین ایستگاه و تونل جدید از سیستم رادیه- شمع استفاده شده است. تونل جدید در زیر ایستگاه توسط شمع های جانبی به فاصله 20 سانتی متر تا دیواره این تونل احاطه شده است. در طراحی تونل خط2 که با استفاده از tbm- epbحفر خواهد شد، کنترل ایمنی عملیات در مجاورت تونل خط 1 اهمیت بالایی دارد. از این رو بررسی اندرکنش حفر تونل جدید و ایستگاه و همچنین بررسی نشست سطح زمین در این ناحیه از اهمیت بالایی برخوردار است. برای بررسی این ساز و کارتحلیل سه بعدی اجزای محدود با استفاده از نرم افزار abaqusانجام شده و در آن از مدل رفتاری موهر- کلمب برای خاک استفاده شده است. برای بررسی اثر عوامل موثر بر اندرکنش ایستگاه و تونل جدید، تحلیل حساسیت بر روی خصوصیات ژئوتکنیکی خاک، فاصله ایستگاه و تونل جدید، فشار وارد بر جبهه کار و شمع ها انجام شده است. نتایج نشان می دهد سیستم رادیه- شمع به خوبی نشست ها و اختلاف نشست های حاصل از حفاری خط2 را کاهش داده است. همچنین نتایج نشان دهنده ی کاهش اثرات اندرکنشی با افزایش فاصله بین ایستگاه و تونل است. نتایج حاصل از تحلیل حساسیت خصوصیات خاک نشان می دهد که با بهبود خصوصیات خاک در فاصله بین ایستگاه و تونل می توان نشست ها و اختلاف نشست های ناشی از حفر تونل خط2 را کاهش داد. همچنین نتایج حاصل از اثر فشار وارد بر جبهه تونل تحتانی حاکی از این است که با تغییر این فشار، نشست سطحی در ناحیه تقاطع به میزان ناچیزی تغییر می کند.

تحلیل پایداری استاتیکی و دینامیکی دیواره های سنگی مخزن بالادست نیروگاه تلمبه-ذخیره ای رودبار لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1393
  جاسم ترابی   محمداسماعیل جلالی

طرح نیروگاه تلمبه-ذخیره ای رودبار لرستان با 4 واحد به ظرفیت کلی 1000 مگاوات و با حجم مخزن 11 میلیون مترمکعب، می تواند به تثبیت انرژی در شبکه سراسری برق کمک شایانی نماید. اهمیت مطالعه، کنترل و پیش بینی پایداری دیواره های مخزن، به دلیل توانایی ایجاد خسارت در سازه ها، بروز عدم توازن در توزیع برق شبکه، قطعی برق، اثرات نامطلوب روانی و پتانسیل بالای ایجاد خسارت های جبران ناپذیر است که باید به دقت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا از خسارت های جانی و مالی ناشی از آن جلوگیری به عمل آید. در این تحقیق ابتدا با انتخاب 2 مقطع در بحرانی ترین نقاط مخزن بالادست نیروگاه تلمبه-ذخیره ای رودبار، پایداری استاتیکی مخزن بلافاصله پس از ساخت و در حالتی که مخزن خالی است توسط نرم افزار flac2d مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس پایداری دیواره ها در حالتی که مخزن پر است بررسی می شود. در گام بعد اثرات ناشی از تغییرات سطح آب (پر و خالی شدن مخزن) مطالعه خواهد شد. در این مرحله تغییرات سطح آب با شبیه سازی افزایش 9 متری سطح آب در هر مرحله از آبگیری تا رسیدن به ظرفیت کامل مخزن و سپس تخلیه گام به گام آن طی همین مراحل انجام خواهد شد. برای پیش بینی بدترین شرایط ممکن، با فرض خرابی و آسیب دیدن پوشش عایق مخزن، تاثیر ورود آب به محیط سنگی و کاهش مقاومت سنگ و پدیده ی تخلیه ی سریع بررسی خواهد شد. در شبیه سازی پدیده ی تخلیه سریع، با فرض عدم وجود پوشش ژئوممبرین، ارتفاع آب درون مخزن از ارتفاع 45 متری به 10 متر رسانده شد و با انجام محاسبات جریان سیال، سطح آب زیرزمینی درون شیروانی پیش بینی گردید و محاسبات بار دیگر در این حالت انجام شد. سرانجام بارگذاری دینامیکی ناشی از زلزله به تمامی حالات قبل اضافه شد. با توجه به گزارش های لرزه خیزی ساختگاه سد شتابنگاشت زلزله سیلاخور به عنوان زلزله ی مبنای طرح و شتابنگاشت زلزله ی رودبار به عنوان حداکثر زلزله ی محتمل استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل سازی عددی می توان نتیجه گرفت که مقاطع شماره ی 1 و 2 تحت شرایط استاتیکی و بارگذاری دینامیکی زلزله سیلاخور از پایداری بسیار خوبی برخوردار هستند ولی تحت شتاب زلزله ی رودبار شاهد جابجایی های بزرگ و آسیب به این شیروانی ها خواهیم بود. تحلیل حساسیت پارامترها یک روش مناسب جهت تعیین میزان اهمیت پارامترها است. از این رو جهت تعیین تاثیرگذارترین پارامترها و تشخیص میزان اثرگذاری خطاهای موجود در آن ها، تحلیل حساسیت انجام گردید.

بررسی تأثیر حفر تونل خط 7 متروی تهران بر پایداری تونل ابوذر در محل تقاطع غیر هم سطح دو تونل با استفاده از روشهای عددی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1393
  سعید حسینی   محمداسماعیل جلالی

در بخشی از مسیر احداث قطعه شرقی- غربی تونل خط 7 متروی تهران، ماشین حفاری با فاصله 25/2 متر از بالای تونل انتقال پساب ابوذر عبور می¬کند. در مطالعه حاضر، جهت بررسی اندرکنش بین دو تونل از نرم¬افزار flac 3d استفاده شده است. نتایج حاصل از مدلسازی نشان می¬دهد که بعد از حفاری تونل مترو، سیستم نگهداری تونل ابوذر به دلیل افزایش زون پلاستیک و آزاد سازی تنش به سمت بالا جابجا خواهد شد. در این جابجایی تاج تونل ابوذر به میزان 3/7 میلی¬متر و کف تونل 6/6 میلی¬متر به سمت بالا تغییر مکان خواهد داد. این جابجایی سبب ایجاد نیروهای کششی داخلی در تاج تونل به میزان 1266 کیلو نیوتن خواهد شد که بیش از مقادیر مجاز طراحی شده در پوشش بتنی تونل ابوذر است. از این رو باید راهکارهایی جهت کاهش اندرکنش بین دو تونل اندیشده شود. راهکارهای پیشنهادی عبارتند از کنترل فشار سینه¬کار، فشار تزریق پشت پوشش بتنی و اضافه حفاری تونل مترو و بهسازی خاک بین دو تونل می¬باشد. در مدلسازی انجام شده مشخص شد که با افزایش فشار سینه¬کار و فشار تزریق پشت پوشش بتنی تونل مترو از نیروی کششی ایجاد شده در تاج تونل که باعث ناپایداری سیستم نگهداری می¬شود کاسته خواهد شد، ولی این تغییرات با افزایش فشار سینه¬کار در مقایسه با افزایش فشار تزریق پشت پوشش بتنی کمتر خواهد بود. در بررسی اضافه حفاری مشخص شد که با افزایش اضافه حفاری تونل مترو با توجه به افزایش همگرایی خاک اطراف تونل به مقدار نیروی کششی ایجاد شده در تاج تونل افزوده خواهد شد. برای بررسی تاثیر بهسازی خاک مابین دو تونل بر اندرکنش آنها دو مدل ساخته شده است، در حالت اول خاک مابین دو تونل تا دیواره¬های تونل ابوذر و در حالت دوم تمامی خاک اطراف تونل ابوذر بهسازی شده است. نتایج حاصل از مدلسازی نشان می¬دهد که تغییرات نیروهای محوری و لنگرهای خمشی در هر دو حالت تقریبا یکسان است. همچنین مشخص شد که با بهسازی خاک مابین دو تونل نیروی کششی ایجاد شده در تاج تونل ابوذر از 1266 کیلو نیوتن به 840 کیلو نیوتن کاهش خواهد یافت.

تحلیل پایداری و تعیین سیستم نگهداری تونل حلزونی دسترسی به تاج سد بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1393
  مسعود عبداللهی   محمداسماعیل جلالی

سد بختیاری در استان لرستان، در فاصله 100 کیلومتری شهرستان خرم آباد بر روی رودخانه بختیاری واقع شده است. برای دسترسی دایم به تاج سد بختیاری، حفر تونلی حلزونی شکل، مورد مطالعه است. ازاین تونل در تراز¬هایمختلف، تونل¬های دسترسی دیگری منشعب شده و به گالری¬های تزریق مرتبط می¬گردند. با توجه به این¬که درزمانبهرهبرداریسد،نیز از این تونل استفاده خواهد شد و جز تاسیسات دایمی سد خواهد بود، برآورد صحیح سیستم نگهداری آن از اهمیت بالایی برخوردار است.با پیشروی تونل حلزونی، بخش¬هایی از تونل در مجاورت و یا بالای بخش حفر شده قبلی قرار می¬گیرند. بنابراین ضروری است بررسی دقیقی بر روی توزیع تنش¬ها و جابجایی¬ها در این گونه تونل¬ها به عمل آید. در این تحقیق پس از معرفی خصوصیات زمین¬شناسی و مکانیک سنگی منطقه پروژه و مشخصات تونل حلزونی، دومقطع بحرانی در مسیر تونل شناسایی شده است. سپس با استفاده از روش عددی تفاضل محدود (نرم¬افزار flac3d) به مدل¬سازی و تحلیل پایداری این تونل پرداخته شده است. پس از آن، تحلیل پارامتری برای بررسی تاثیر پارامترها بر پایداری تونل و همچنین تحلیل حساسیت برای بررسی تاثیر مشخصات هندسی تونل بر پایداری آن انجام شده است. در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحلیل¬های عددی، به طراحی سیستم نگهداری مناسب پرداخته شده است. به طور خلاصه، در قسمت¬های تقاطع تونل حلزونی و تونل¬های دسترسی، برای رفع مشکل ناپایداری، سیستم نگهداری ترکیبی، شاتکریت به همراه توری سیمی و پیچ¬سنگ، پیشنهاد شده است. همچنین به عنوان نتیجه از بررسی برهم¬کنش تونل¬ها، در بخش¬هایی از تونل که در گروه سنگی a قرار گرفته¬اند، برای جلوگیری از گسترش نشست در طبقات بالا، سیستم نگهداری شاتکریت به همراه توری سیمی، پیشنهاد شده است.

توسعه سه بعدی روش گرو ه های کلیدی برای تحلیل پایداری دیواره واقع در بلوک تکتونیکی 2 معدن چغارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود 1388
  مهدی نوروزی   علیرضا یاراحمدی بافقی

یکی از معروف¬ترین روش¬های تعادل حدی استفاده شده در سی سال گذشته روش تحلیل بلوک های کلیدی یا تئوری بلوکی می¬باشد. تئوری بلوکی به بررسی جابجایی بلوک¬های سنگی و تحلیل تعادل حدی این بلوک¬ها از سطح حفریات مختلف می¬پردازد. در روش تئوری بلوکی تنها بلوک¬های کلیدی در نظر گرفته می¬شود. اگر هیچ یک از بلوک¬ها ناپایدار نباشد، نتیجه می¬شود که مجموعه توده سنگ مورد مطالعه پایدار است، اما در واقع می¬توان گروه¬هایی از بلوک¬ها را یافت که اگر به صورت مجموعه واحد در نظر گرفته شوند، ناپایدار خواهند بود. روش گروه های کلیدی یک روش گروه بندی بر مبنای تحلیل تمام بلوک های همسایه یک بلوک کلیدی است که به جستجوی یک گروه کلیدی ناپایدارتر از بلوک های کلیدی مجزا می¬پردازد. این روش بر اساس یک تحلیل پایداری پیشرونده اجرا می¬شود و در واقع یک روش تعادل حدی دو بعدی است. به¬ دلیل اینکه نتایج تحلیل دو بعدی معمولاً محافظه¬کارانه است، در پروژه¬های بزرگ، تحلیل سه ¬بعدی امری ضروری است. لذا مسئله اصلی در این تحقیق، توسعه روش گروه های کلیدی در سه بعد می باشد تا امکان تحلیل های واقعی تر شیب سنگ های درزه دار بوجود آید. در این تحقیق، پس از بسط و توسعه تئوری روش گروه¬های کلیدی به سه بعد، برای کاربرد عملی این روش، برنامه کامپیوتری آن در محیط mathematica تهیه شده است. برای اعتمادسنجی روش ارائه شده، نتایج اجرای آن بر روی چند مدل فرضی با نتایج حاصل از تحلیل عددی به روش المان¬های گسسته با استفاده از نرم افزار 3dec که برای مدل¬سازی و تحلیل محیط¬های ناپیوسته به کار می¬رود، مقایسه شده است. برای آزمایش کارایی روش در موارد واقعی، مدل هندسی بلوک تکتونیکی ii چغارت تهیه و تحلیل پایداری آن با استفاده از روش گروه¬های کلیدی سه بعدی انجام شده است.