نام پژوهشگر: محمدجواد موسوی

چینه نگاری سکانسی و محیط رسوبی سازند تیرگان در برش زاوین
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1389
  احمد صفار فیض آبادی   محمدجواد موسوی

سازند تیرگان از سازند های حوضه رسوبی کپه داغ به سن کرتاسه زیرین (بارمین-آپتین) است که در منطقه زاوین بیرون زدگی دارد.مطالعات صحرایی نشان می دهد که در منطقه زاوین سازند تیرگان بر روی سازند شوریجه و در زیر سازند سرچشمه قرار دارد. مرز زیرین سازند تیرگان با سازند شوریجه و مرز فوقانی آن با سازند سرچشمه به صورت غیرفرسایشی است. مطالعات آزمایشگاهی و پتروگرافی نشان داده است که لیتولوژی سازند تیرگان در منطقه مورد مطالعه به طور عمده کربناته بوده و بطور ناچیز از رسوبات آواری تشکیل شده است.قسمت عمده رسوبات از آهکهای اائیدی و همچنین از آهکهای اربیتولین دار تشکیل شده است. قسمت پایینی برش, ضخامتی از رسوبات آواری و قسمت میانی برش از اهکهای اائیدی و اربیتولین دار و قسمت بالایی از آهکهای مارنی تشکیل شده است. آلوکم های اسکلتی مشاهده در سنگ آهک های سازند تیرگان عبارتند از فرامینیفرهای بنتیک نظیر اربیتولین و میلیولید,تکستولاریا جلبک های سبز از خانواده داسی کلاداسه (سالپینگوپورلا) و کدیاسه آ (لیتوکدیوم), دوکفه ای, گاستروپود, براکیوپود و بریوزوئر. آلوکم های غیراسکلتی نیز شامل اائید, اینتراکلست, پلوئید و خرده های آواری هستند. نتایج حاصل از مطالعات صورت گرفته بر روی رخساره های میکروسکوپی سازند تیرگان مشخص کرد که رسوبات این سازند از 16 رخساره رسوبی تشکیل شده است که در چهار مجموعه رخساره ای پراکنده هستند. این مجموعه های رخساره ای از سمت دریا به خشکی عبارتند از مجموعه رخساره ای d(مادستون, وکستون یایوکلستی) که در محیط دریای باز تشکیل شده است. مجموعه رخساره ای c (گرینستون بیوکلستی, گرینستون اائیدی بایوکلستی,گرینستون اائیدی اینتراکلستی,گرینستون اائیدی آگرگات دار,گرینستون اائیدی, گرینستون پکستون اائیدی, پکستون اائیدی لیتوکلست دار, پکستون اائیدی پلوئیدار), که بیانگر ته نشینی این رسوبات در محیط های پر انرژی سدی است, مجموعه رخساره ای b (پکستون پلوئید دار, پکستون بیوکلستی اربیتولین دار, پکستون بیوکلستی ,وکستون بیوکلستی جلبکی), که محیط لاگونی را نشان می دهد و نهایتا مجموعه رخساره ای d (پکستون اائیدی اینتراکلستی کواتز دار رخساره ماسه سنگی آرکوزیک) که متعلق به پهنه های جزر و مدی است.که وسعت رخساره سدی در مقایسه با دیگر رخساره ها خیلی بیشتر می باشد.با توجه به خصوصیات رخساره های سازند تیرگان و بررسی تغییرات عمودی و جانبی این رخساره ها, محیط رسوبی رسوبات سازند تیرگان در مناطق مورد مطالعه را می توان به صورت یک رمپ کربناته هموکلینال با پشته سدی تفسیر کرد. بررسی فرآیندهای دیاژنزی در این سازند نشان می دهد که مهمترین فرآیند های دیاژنزی موثر بر این رسوبات شامل میکریتی شدن, سیمانی شدن, , انحلال, فشردگی فیزیکی و شیمیایی و نئوموفیسم است. این فرآیند ها در سه محیط دریایی, متئوریک و محیط تدفینی بر روی رسوبات تاثیر گذار بوده اند. بررسی تغییرات سطح نسبی آب دریا در رسوبات سازند تیرگان منجر به شناسایی دو سکانس رسوبی رده سوم در این توالی ها شده است. هر یک از این سکانس ها از دسته رخساره های tst و hst تشکیل شده اند که هر کدام از این دسته رخساره ها خود شامل پاراسکانس های به سمت بالا کم عمق شونده هستند. در این مطالعات دو مرز سکانسی شناسایی شده که یکی از آنها به صورت مرز سکانسی از نوع اول ودیگری مرز سکانسی نوع دوم می باشد. مقایسه منحنی های رده سوم مربوط به تغییرات سطح آب دریا در این منطقه با منحنی های جهانی, بیانگر همخوانی این منحنی هستند.

بررسی لیتواستراتیگرافی، میکروفاسیس و محیط رسوبی سازندهای لار و دلیچای در شمال شرق سبزوار
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1392
  محبوبه مهرایین   محمدجواد موسوی

به منظور بررسی و مطالعه رخساره ها و محیط رسوبی نهشته های ژوراسیک در منطقه ساختاری البرز شرقی، یک برش چینه شناسی در شمال شرق سبزوار انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. در این منطقه نهشته های ژوراسیک با ضخامت 78/435 متر شامل واحد های سنگی دلیچای با ضخامت 12/131 متر شامل آهک های مارنی در پایین است که به طور هم شیب و تدریجی و گاه گسله بر روی سازند شمشک قرار دارد و سازند لار با ضخامت 66/304 متر شامل سنگ آهک توده ای و ضخیم لایه در بالا است که با ناپیوستگی هم شیب بر روی سازند دلیچای قرار می گیرد. از برش مورد نظر تعداد 200 نمونه جمع آوری شد که 99 مقطع نازک جهت مطالعات میکروسکوپی و تکمیلی تهیه گردید. مطالعه مقاطع میکروسکوپی و مقایسه آن با داده های صحرایی، منجر به کسب نتایج زیر گردید: نهشته های سازند های دلیچای و لار، رخساره های کربناته را تشکیل می دهند که در چهار کمربند رخساره ای سکوی خارجی، سکوی میانی، سکوی داخلی (دریای باز) و (پشته های ماسه ای) نهشته شده اند. فرآیند های اصلی دیاژنز شامل انحلال، تخلخل، سیمانی شدن، فشردگی و دولومیتی شدن می باشد و انواع رگه ها و آشفتگی زیستی جزء فرآیند های فرعی دیاژنز در نظر گرفته شدند. بررسی ارتباط عمودی رخساره ها و محیط رسوبی سازند های دلیچای و لار در برش مورد نظر نشان می دهد که رخساره های این سازند ها در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هم شیب نهشته شده اند. بر طبق مطالعات چینه نگاری سکانسی و با توجه به تغییرات رخساره ای، سازند های دلیچای و لار در برش مورد مطالعه از شش سکانس رسوبی تشکیل شده که هر کدام شامل دسته رخساره های hst وtst می باشند. مرزهای سکانسی این سازند ها را مرز های سکانسی نوع اول (sb1) ونوع دوم (sb2) تشکیل می دهند.

اختلافات سیاسی-اقتصادی پاکستان و افغانستان و پیدایی و رشد طالبان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 0
  محمدجواد موسوی   محمد شیرخانی

با توجه به یافته های این پژوهش، پاکستان از زمان استقلال در سال 1947 تا به حال، با توجه به اختلافات سیاسی- اقتصادی ای که با افغانستان دارد و تا اکنون هم به صورت لاینحل باقی مانده است، هیچ گاه متمایل نبوده است، در افغانستان، ثبات و امنیت به وجود آید؛ از این رو در سال 1994 پاکستان با فرصتی که به دست آورد، تلاش کرد تا گروهی را در افغانستان سازمان دهی، تجهیز و به قدرت برساند که هماهنگ با سیاست های پاکستان عملکرده و برای رقیبان منطقه ای پاکستان مشکلات را به وجود آرد، و از سوی دیگر جانشین مناسب حکمتیار و گروه های پشتون گرای دیگر، به نفع پاکستان در داخل افغانستان باشد. هم اکنون نیز، این گروه، به عنوان مهم ترین چالش سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی در صحنه تحولات افغانستان خود نمایی می کند. این پژوهش از چهار بخش تشکیل یافته است. در بخش اول، مباحث مقدماتی، چارچوب نظری و کلیات مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش دوم به تحولات 1989-2001 افغانستان پرداخته شده است. در بخش سوم، فرضیه های رقیب و فرعی این پژوهش مورد بحث قرار گرفته است. فرضیه اول پژوهش به عنوان زمینه های داخلی پیدایش و رشد طالبان؛ و فرضیه دومی که در برخی از متون نیز برای پیدایش و رشد طالبان اشاره رفته است؛ یعنی عوامل محیطی منطقه ای و فرامنطقه ای مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. در بخش چهارم فرضیه اصلی پژوهش بر مبنای متغیر اختلافات سیاسی- اقتصادی، با توجه به شاخص بندی صورت پذیرفته بررسی و ارزیابی شده که مشتمل است بر مباحث: الف) مسائل سیاسی؛ یعنی سرحدات و منازعات ارضی، استقلال و تمامیت ارضی، نگرانی امنیتی پاکستان، نفوذگذاری سیاسی و در نتیجه ایجاد حکومت وابسته. و ب) بحث مسائل اقتصادی که دربرگیرنده موضوعات؛ منابع انرژی آسیای میانه و مسیر انتقال آن، بحث وابستگی اقتصادی افغانستان، رونق تجاری پاکستان، منازعات تاریخی بر سر آب ها، منابع اقتصادی تجارت و ترانزیت کالا می باشد. در مجموع، حمایت های پاکستان از طالبان به صورت همه جانبه بوده و می توان گفت: مهم ترین عامل خارجی طالبان، پاکستان بوده است.

مطالعه کیفیت مخزنی و زون بندی سازند فهلیان با استفاده از داده های مغزه و نمودار تصویری fmi (میدان فردوسی)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1393
  الهام صائمی   مسعود لطف پور

میدان نفتی فردوسی در بخش مرکزی ناحیه خلیج فارس و در 30 کیلومتری غرب میدان گلشن واقع شده است. سازند فهلیان در جنوب غربی ایران یکی از مخازن مهم کربناته است. این سازند به سن بریازین-والانژین از سازندهای مخزنی گروه خامی می باشد. با توجه به خصوصیات سنگ شناسی، سازند فهلیان قابل تقسیم به دو بخش فهلیان بالایی(رتاوی)و فهلیان پایینی(یاماما)است. این دو بخش هر کدام به دو زیر بخش فهلیانa وb بالایی و پایینی تقسیم بندی می شوند. ضخامت فهلیان در برش تحت الارضی مورد مطالعه 212 متر می باشد. سازند فهلیان با مرز پیوسته در بالای سازند گرو و با مرز ناپیوسته در زیر سازند گدوان جای دارد. بررسی های دقیق پتروگرافی و تفسیر نمودارهای پتروفیزیکی(پرتو گاما، نوترون، چگالی و صوتی)سازند فهلیان در برش مورد مطالعه، نشان می دهد که این سازند از 4 گروه رخساره ای وابسته به پهنه جزر و مدی ،تالاب ،سد و دریای باز تشکیل شده است. مقایسه رخساره های مذکور با نهشته های کربناته مشابه در نقاط دیگر، نشان دهنده رسوبگذاری در یک رمپ کربناته با بخش های کم عمق می باشد. کیفیت مخزنی سازند فهلیان در این قسمت ارتباط نزدیکی با رخساره های رسوبی ذکر شده دارد به نحوی که عوامل دیاژنزی موثر بر تخلخل و تراوایی سازند نیز توسط رخساره کنترل شده است . از خرده های حفاری سازند مورد مطالعه، 500 مقطع نازک تهیه و مطالعات دقیق میکروسکوپی برروی آن ها انجام شده است. از مهم ترین فرآیندهای دیاژنزی در این سازند، می توان به میکریتی شدن، سیمانی شدن، فشردگی(پیریتی شدن، دولومیتی شدن)انحلال و نئومورفیسم اشاره کرد. در مقاطع مطالعه شده تخلخل های قالبی، حفرهای بین دانه ای و شکستگی مشاهده شده است. که فراوان ترین آن ها از نوع تخلخل حفره ای است. سازند فهلیان عمدتاً متشکل از آهک و مقادیر متغیری کانیهای رسی می باشد. بخشهای بالایی و میانی سازند فهلیان فاقد پتانسیل هیدروکربوری بوده و عمدتاً متراکم می باشد.

بررسی رسوب شناسی و محبط رسوبی و میزان فرسایش رسوب حوزه آبخیز سد خاکی میغان در شمال شاهرود
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1393
  امیررضا احمدیان   محمدجواد موسوی

در این پایان نامه،رسوب شناسی و محیط رسوبی و میزان فرسایش در حوضه آبریز سذ میغان واقع در شمال شاهرود مورد مطالعه قرار گرفته است.حوضه مورد بررسی در زون رسوبی – ساختاری البرز شرقی به مختصات ?36?^? ?36?^ 00عرض شمالی و 55^? 1^ 41 طول شرقی واقع شده است. ارتفاع حوضه مزبور از سطح دریا1510 متر می باشد.در ناحیه مورد بررسی سنگها و واحدهای لیتولوژیک عمدتا از نوع سنگ آهک،مارن،شیل،سیلتستون و کنگلومرا می باشند.همچنین در کنار این واحدهای لیتولوژیک نهشته های آبرفتی قدیمی (q)t1و نهشته های آبرفتی جدید(q)t2 به همراه نهشته های رودخانه ای عهد حاضر(qal) رخنمون دارد که همگی منشا تولید و تامین رسوب در حوضه می باشند.درمطالعات فیزیوگرافی ضرایب مختلفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.منطقه مذکور دارای شیب بالا بوده و اغلب نقاط دارای ارتفاع زیاد می باشد.حوضه دارای شبکه زهکشی نسبتا زیاد و گسترده ای است.هدف از بررسی این پارامتر حداکثر و حداقل ارتفاع بوده به طوری که حداقل ارتفاع در حوضه مورد مطالعه m 1124و حداکثر ارتفاع m 3245برآورد گردید.در این حوضه رخساره های gmm (گراول با طبقه بندی توده ای و چهار چوب ماتریکسی(،gmg (گراول با طبقه بندی تدریجی و زمینه ماتریکسی)، gh(گراول با طبقه بندی افقیدانه افزون)، sm (ماسه با طبقه بندی توده ای)، sp (ماسه با طبقه بندی مورب) ،fi (گل و سیلت و ماسه لامینه ای)، fm (سیلت و گل توده ای) تشخیص داده شد. در بررسی خصوصیات ژئومورفولوژی میزان آورد رسوب در حوضه برآورد گردید. به منظور اجرای برنامه های حفاظت خاک و تعیین روشهای مبارزه با فرسایش و کاهش رسوب زایی همچنین محاسبه و طراحی دقیق حجم در احداث سدهای مخزنی ضرورت دارد . حجم کل میزان تولید رسوب سالانه در یک حوضه آبریز نیز ارزیابی و برآورد گردد در محدوده طرح مطالعاتی وجود سد خاکی میقان اهمیت ویژه ای به برآورد میزان فرسایش در رسوب زایی در این حوضه داده است.طی دهه های گذشته از روشها و مدلهای مختلفی برای تعیین نرخ فرسایش پذیری در سطح حوضه های آبریز درسراسر دنیا استفاده گردیده است که گاها نتایج به دست آمده از این روشها بعضا متفاوت و غیر قابل بوده است . از جمله روشهایی که می توان به آن اشاره نمود مدلهای شاهوه ای،تجربی(fsm-musle – slem sa ) ، (psiac epm –fao)،استدلال و فرایندی (evrosem guest–wepp) اشاره نمود که هر کدام با توجه به نوع آب و هوا،سادگی روش مطالعه،قابل استفاده بودن روش–وجود یا عدم وجود اطلاعات برای آن روش مورد استفاده قرار می گیرند. برای ارزیابی میزان فرسایش و رسوب دهی حوضه آبریز سد خاکی میقان و بررسی فاکتورهای 9 گانه مدل mpsiac مطالعات صحرایی و پیمایش صحرایی برای تعیین نقاط کنترل و نمونه برداری،مطالعات ازمایشگاهی و آنالیز داده های ماهواره ای با استفاده از نرم افزار های arcview و arc map انجام شد.در مرحله بعدی عوامل 9 گانه موثر در فرسایش حوضه آبریز شامل زمین شناسی–خاک شناسی–اقلیم رواناب–توپوگرافی–پوشش گیاهی–کاربری اراضی–فرسایش سطحی و فرسایش رودخانه ای مورد بررسی قرار گرفت و براساس مدل mpsiac ارزش گذاری شده و سپس میزان رسوب زدایی در حوضه محاسبه گردید .میزان تولید رسوب در این حوضه 16.31 تن در سال در هکتار برآورد شد و جزو کلاس فرسایشی 5 (دخیلی زیاد ) می باشد.این میزان تولید رسوب در این ناحیه احداث سد خاکی میقان را توجیه می کند.

لیتواستراتیگرافی، لیتوفاسیس، محیط رسوبی و تغییرات نسبی سطح آب در نهشته های سازند لالون دربرش کوه خربش (شمال غرب دهملا)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1393
  فاطمه نوروزی   محمدجواد موسوی

چکیده سازند لالون یکی از سازندهای کامبرین پیشین در منطقه دهملا در زون البرز شرقی است. این سازند بصورت تدریجی بر روی سازند زاگون قرار گرفته و کنتاکت آن با سازند میلا بصورت ناپیوستگی است که با یک افق فرسایشی مشخص می¬شود. ضخامت این سازند در منطقه مورد مطالعه 398 متر می¬باشد. مقطع مورد مطالعه در 25 کیلومتری جنوب غرب شهرستان شاهرود و در مسیر جاده اصلی شاهرود به دامغان قرار دارد. این سازند بطور کلی از واحدهای شیلی و ماسه سنگی تشکیل شده است. هدف اصلی این مطالعه تعیین لیتولوژی، محیط رسوبی و بررسی تغییرات سطح آب در سازند لالون در این منطقه بوده که بر پایه مطالعات رخنمون استوار می¬باشد.نتایج بدست آمده از مطالعات در این منطقه،منجر به شناسایی 5 لیتوفاسیس :ماسه سنگ توده ای، ماسه سنگ با لایه های ریپلی، ماسه سنگ با طبقات مورب با زاویه کم ، ماسه سنگ با طبقات موازی وافقی و شیل بالامیناسیون افقی براساس روش میال گردید. به منظورتعیین رخساره های رسوبی وتفسیر محیط رسوبی سازند لالون در این منطقه135مقطع نازک مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفت و این مطالعات منجر به شناسایی وتفکیک 4 پتروفاسیس: آرکوز، ساب آرکوز، کوارتز آرنایت و گریوک (وکی کوارتزی) بر اساس فولک و پتی جان گردید. جهت تعیین محیط رسوبی، نتایج بدست آمده از مطالعات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی را با هم تلفیق نموده و بر اساس آن مجموعه¬های رخساره¬ای مشخص گردید، که نهایتاً 4 مجموعه رخساره¬ای شناسایی شد. با توجه به مجموعه رخساره¬ای و تفسیر محیطی آنها، مدل رسوبی پیشنهاد گردید در این مطالعه، محیط رسوبی سازند لالون یک محیط رودخانه مئاندری است که در انتها به یک محیط ساحلی ختم می¬شود.در بحث تغییرات سطح آب، بر طبق مطالعات چینه نگاری سکانسی و با توجه به تغییرات رخساره ای، سازند لالون در برش مورد مطالعه از سه سکانس رسوبی تشکیل شده که شامل دسته رخساره های hst وtst می باشند. مرز های سکانسی این سازند ها را مرز های سکانسی نوع اول (sb1) ونوع دوم (sb2) تشکیل می دهند. بطور کلی با توجه به مطالعات انجام شده و با توجه به جایگاه چینه¬شناسی سازند لالون می¬توان نتیجه گرفت که در طی کامبرین با گذر از سازند زاگون به سازند لالون و نهایتاً سازند میلا، سطح آب دریا بالا آمده است.

پترولوژی توده های آندزیتی شمال شاهرود (منطقه تپال و کوههای زرین کمر)و ارتباط احتمالی آنها با یکدیگر
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1388
  مصطفی مرتضایی   حسین مهدیزاده شهری

چکیده ندارد.

محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند مبارک در منطقه میغان در شمال شرق شاهرود
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1387
  آذر فخارزاده   محمدجواد موسوی

چکیده ندارد.

رسوب شناسی و بررسی اثرات برداشت رسوبات آبرفتی از رودخانه فریزی چناران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1388
  علیرضا خرقانی   حبیب الله ترشیزیان

چکیده ندارد.

مطالعات رسوب شناسی و ژئومورفولوژی حوضه آبریز سد بینالود واقع در جنوب غربی مشهد
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1388
  سیف الله اعلمی   مهدی رضا پورسلطانی

چکیده ندارد.

توالی ها، رخساره ها و محیط رسوبی سازند خوش ییلاق در برش میقان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم پایه 1387
  حیدر رامه   محمدجواد موسوی

چکیده ندارد.

بررسی اثر روش و تاریخ کاشت بر خصوصیات فیزیولوژیک و عملکرد گوجه فرنگی در شرایط آب و هوایی منطقه مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1375
  محمدجواد موسوی   حمید رحیمیان

به منظور تعیین اثرات روش و تاریخ کاشت بر خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد گوجه فرنگی آزمایشی در سالهای زراعی 1372-1373 و 1373-1374 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی مشهد انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه عبارت بودند از سه روش (بذری، نشاء سنتی، نشاء گلدانی) و سه تاریخ کاشت (25 فروردین - 15 اردیبهشت - 16 اردیبهشت) که با استفاده از آزمایش اسپیلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در زمان انتقال، نشاهای گلدانی از نظر وزن خشک ریشه، برگ و طول ساقه تفاوت معنی داری با نشاهای سنتی داشتند. در گیاهان روش گلدانی سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و درصد جذب نور بیش از گیاهان روش سنتی و بذری بود. در هر دو سال اثر روشهای کاشت بر عملکرد اولیه و عملکرد کل معنی دار بود و روش گلدانی عملکرد بیشتری نسبت به دو روش دیگر داشت . بطوریکه درصد افزایش عملکرد کل با تغییر روش کاشت از بذری به گلدانی در سال 1373 و 1374 به ترتیب 38 و 65 درصد بود. در سال 1373 تاریخ کاشت دوم و در سال 1374 تاریخ کاشت دوم و سوم عملکرد اولیه بیشتری داشتند در حالیکه از نظر عملکرد کل در هر دو سال تفاوت معنی داری بین تاریخهای کاشت مشاهده نشد. اثر متقابل روش و تاریخ کاشت بر عملکرد اولیه معنی دار بود و در سال 1373 روش گلدانی در کاشت دوم و در سال 1374 روش گلدانی در کاشت سوم بیشترین عملکرد اولیه را تولید کرد. در سال 1373 گیاهان روش گلدانی در کاشت اول بیشترین عملکرد کل را داشتند، در حالیکه در سال 1374 هر چند گیاهان روش گلدانی در هر سه تاریخ کاشت عملکرد کل بیشتری نسبت به دو روش دیگر داشتند ولی تفاوت معنی داری بین عملکرد کل روش گلدانی در تاریخهای کاشت مشاهده نشد. هزینه تولید یک گیاه در روش گلدانی حدودا 5 برابر روشهای بذری و سنتی بود ولی افزایش عملکرد اولیه و عملکرد کل نه تنها هزینه مذکور را جبران نمود بلکه درآمد خالص نیز در روش گلدانی بیش از دو روش دیگر بود. در این آزمایش مشاهده شد در سالی که سرمای دیررس بهاره و زودرس پایزه سال (1373) وجود نداشت ، کشت زود گیاهان سبب افزایش عملکرد شد، ولی وقوع سرمای دیررس بهاره (سال 1374) سبب کاهش عملکرد گیاهان کاشت اول گردید و لذا به نظر می رسد در این شرایط کاشت دیرتر (بعد از وقوع سرمای دیررس بهاره) مطلوب تر باشد.