سالیانه ساختمانهای زیادی به علت ساخت و سازهای جدید در مجاورت آنها دچار آسیب میشوند. امروزه شکایات حقوقی زیادی توسط صاحبان ساختمانهای آسیب دیده علیه پیمانکاران ساخت و سازهای جدید، به علت آنکه بارهای اضافی اعمالی ساختمانهای تازه تاسیس باعث این آسیبها شده است در شهرداریها وجود دارد. در این تحقیق، بعضی از راهکارهای عملی برای کاهش نشست و اثرات نامطلوب ساخت و سازهای جدید پیشنهاد شده است. مواردی مانند محدود کردن اختلاف طبقات ساختمان جدید نسبت به ساختمان قدیم، اصلاح سیستم پی سطحی، افزایش عمق استقرار پی، اصلاح سیستم سازهای، استفاده از پیهای عمیق و بهبود مشخصههای باربری خاک زیر ساختمان جدید و قدیم باعث کاهش مفاهیم بیان شده ناشی از ساختمانهای سنگین درمناطق شهری خواهد شد. برای بررسی تاثیر راهکارهای بیان شده در حل مشکل، مطالعات عددی با استفاده از نرم افزارflac3dصورت گرفته است. بدین منظور نشستهای تحکیمی القا شده به ساختمان مجاور ناشی از ساخت ساختمان جدید بررسی گردید. میزان خرابیهادر ساختمان قدیم با درنظر گرفتن چرخش زاویهای در سیستم قاب بندی شده و نسبت نشست در سیستم دیوار باربر غیر مسلح ساختمان قدیم ارزیابی گردید. تاثیراصلاح سیستم پی سطحی از منفرد به گسترده و افزایش عمق استقرار پی ساختمان جدید از یک تا شش متر موردمطالعه قرار گرفت. برای بررسی تاثیر اصلاح سیستم سازهای ساختمان جدید در کاهش خرابی ساختمان قدیم، دهانه باربر انتهایی مجاور به ساختمان قدیم به میزان یک متر کاهش یافت. افزایش طبقات مجاز ساختمان جدید به میزان یک طبقه با افزایش یک متری عمق استقرار پی و به میزان چهار طبقه با در نظر گرفتن پی گسترده نشان از تاثیر این راهکارهاست. در صورت استفاده از پی منفرد، با کاهش % 20 بار ستونهای مجاور به ساختمان قدیم میتوان تا دو طبقه ساختمان جدید را مرتفعتر نمود.

روش ساخت سپری های فولادی ممکن است حفاری خاک در جلو و یا خاکریزی در پشت دیوار را شامل شود. اگر چه تکنیک های ساخت چنین سازه هایی به سرعت توسعه یافته اند. اما رفتار مجموعه پیچیده سازه ، مهاربند و اندرکنش خاک با ای اعضا ، شفاف نیست. با در نظر گرفتن تراز مبنا زمین و ارتفاع مورد نیاز طراحی در جلو و پشت دیوار ، سپری ها به دو روش حفاری و خاکریزی ساخته می شوند. ساخت هر دو روش ابتدا با کوبیدن سپری در داخل زمین آغاز می شود. در این مطالعه ، اثر روش ساخت بر روی رفتار خاک ، تغییرشکل سپری ، لنگر خمشی ، نیروهای محوری و برشی سپری مورد بررسی قرار می گیرد و نتایج مطالعات عددی و تحلیل های مقایسه ای از سپری های فولادی مهار شده که به روش های مختلف در خاک های ساحلی ساخته شده اند با استفاده از برنامه اجزاء محدود plaxis ارائه می شود.

پیدایش طبیعی نهشته های طبیعی منجر به شکل گیری ناهمسانی و ناهمگنی در خصوصیات آنها می شود. هدف اصلی این مطالعه مدل کردن لایه خاک دارای مقاومت ناهمسان و دارای تغییرات فضایی با استفاده از تئوری میدان تصادفی و با به کارگیری روش عددی تفاضل محدود است تا میزان تاثیر آنها را روی ظرفیت باربری پی های سطحی تخمین بزند. در این مطالعه مقاومت برشی زهکشی نشده و زهکشی شده خاک به عنوان یک متغیر فضایی در نظرگرفته شده و فرض شده که دارای یک توزیع لوگ نرمال و ساختار فضایی همبسته در سرتاسر محیط داشته باشد. دو نوع ناهمسانی چسبندگی در محاسبات درنظرگرفته شده است. نخست ناهمسانی مکانیکی چسبندگی که با تعمیم مدل همسان موهر-کلمب به حالت ناهمسان لحاظ شده و دوم ناهمسانی ناهمگنی که به تفاوت در ساختار همبستگی چسبندگی خاک در راستای افق و قائم مربوط می شود و با یک تابع ناهمسان همبستگی ویژه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشاندهنده اهمیت مولفه های مختلف ناهمسانی و تغییرات تصادفی پارامترهای مقاومت برشی است. تاثیر ناهمسانی مکانیکی بر روی ظرفیت باربری پی های سطحی برای پارامترهای مختلف مقاومت (? و ?) مورد بررسی قرار گرفت. ناهمسانی مکانیکی با ثابت فرض کردن سایر پارامترها نشان داده شد که تاثیر افزایشی روی ظرفیت باربری پی های سطحی دارد. چگالی مقاومت که در پارامتر ? فرموله شده و همچنین زاویه اصطکاک داخلی خاک نیز چنانچه از مطالعات مقالات انتظار می-رفت نشان داده شده که تاثیر مشابهی روی ظرفیت باربری پی های سطحی دارند. ضریب تغییرات مقاومت برشی زهکشی نشده و زهکشی شده نشان داده شدکه موجب عدم قطعیت در نتایج ظرفیت باربری پی های سطحی می شود و همچنین میانگین ظرفیت باربری نهایی را کاهش می دهد. ناهمسانی ناهمگنی نیز ثابت گردید که موجب افزایش ظرفیت باربری پی های سطحی می شود اگرچه این مقدار افزایش خیلی زیاد نیست. این یعنی که نادیده گرفتن تغییرات فضایی خصوصیات خاک منجر به تخمین بیش از اندازه ظرفیت باربری پی های سطحی می شود.

تثبیت خاک با اضافه نمودن موادی همچون سیمان، آهک، قیر، از دیرباز یکی از روش های موثر در بهبود خواص فیزیکی خاک ها بوده است. نانو ذرات از جدیدترین افزودنی هایی می باشند که مطالعاتی در زمینه استفاده از این ذرات در بهبود خصوصیات فیزیکی خاک ها صورت پذیرفته است. خاک سیلت در مجاورت با رطوبت و اشباع شدن، به شدت کاهش مقاومت می دهد و دارای مقاومت باربری کمی می باشد زیرا نه مانند ماسه ها دارای خصوصیات ژئوتکنیکی خوبی است و نه مانند رس ها چسبندگی دارد که بتواند مقاومت مناسبی داشته باشد و به علت نداشتن چسبندگی در معرض روانگرایی قرار دارد. همچنین سیلت ها براحتی قابل تراکم نیستند. با توجه به پایین بودن مقاومت و وجود خصوصیات تغییرحجمی نامناسب، سیلت ها جز خاک های ضعیف برای بستر راهسازی و روسازی و دیگر عملیات ساختمانی محسوب می شوند. از اینرو تثبیت اینگونه خاک ها به منظور بسترسازی مناسب برای پروژه های عمرانی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش تأثیر نانورس (مونت مریلونیت اصلاح شده یna+ ) بر خواص مهندسی خاک سیلت مورد مطالعه قرار گرفته است. ابتدا از آسیاب توپی برای پراکندن نانو ذرات در توده ی خاک و آماده سازی نمونه ها استفاده شد. درصد های استفاده شده ی نانورس شامل 5/0، 1.0، 5/1و 2.0 درصد وزن خشک خاک در نمونه ها بود و تغییرات حاصل شده ی ناشی از افزایش نانورس در خاک سیلت مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های تراکم و حدود اتربرگ به منظور بررسی تأثیر نانورس بر رطوبت بهینه، وزن مخصوص خشک و خصوصیات پلاستیک خاک انجام گرفتند. در آزمایش های تک محوری، برش مستقیم و نسبت باربری کالیفرنیا تأثیر نانورس بر پارامترهای مقاومتی خاک و کرنش های متناظر با آن مورد ارزیابی قرار گرفت و در پایان با استفاده از میکروسکوپ الکترونی پیمایشی ساختار نمونه ها با درصدهای مختلف نانورس مورد بررسی قرار گرفت

درایران، به جهت وجود مشکلات ناشی ازکمبود آب و شرایط اقلیمی خاص، همواره آب به عنوان ماده ای بسیار ارزشمند و استراتژیک مدنظر بوده است. سد شهر بیجار به منظور تأمین آب شهری صنعتی و مصارف عمومی شهرهای گیلان موردنظر مسئولین آب منطقه ای گیلان واقع شده است. از پدیده هایی که در طبیعت با خسارات فراوان همراه می باشد، روانگرایی (آبگونگی) خاک است. این پدیده به عنوان عامل اساسی گسیختگی در رسوبات ماسه ای سیلت دار اشباع در نظر گرفته می شود. درایران نیز یکی از علل بروز خرابی های گسترده، برای مثال در زلزله 31 خرداد 1369 (منجیل) به ویژه درشهرستان آستانه و روستاهای حومه آن، روانگرایی زمین بوده است. ارزیابی اثر ساختگاه، یکی از مهم ترین مسائل موجود در مهندسی می باشد که در آن، تحلیل پاسخ زمین جهت پیش بینی جنبش آن و تدوین طیف طرح (به منظور ارزیابی خطرات روانگرایی و محاسبه نیروهای ناشی از زلزله) به کار می رود. این عوامل سبب ناپایداری زمین و سازه های حائل می گردند. برای تائید، اعتبار بخشیدن و یافت یک چنین روش شناسی، نیاز به استفاده از قابلیت های برنامه کامپیوتری اجزء محدود می باشد. این برنامه، برای پیش بینی شتاب ها، میزان افزایش بیش از حد فشار آب منفذی و تغییرشکل های ایجادشده در یک سد خاکی، هنگامی که تحت تاثیر و تحریک بار لرزه-ای قرار بگیرد، مورد استفاده قرار می گیرد. در مورد نحوه توسعه و ساخت یک شبکه استاندارد، مدل ها و متدهای بی شمار و متنوعی وجود دارد. یکی از این متدها، به کارگیری شبکه عصبی که یک روش عددی، موازی و المانی است، می باشد. لذا بر این اساس، نیاز بود که کد کامپیوتری حد واسطی بین تمام آن ها تعبیه شود که از نظر منطقی رابط میان آن ها باشد. این کد در محیط برنامه نویسی matlab نوشته شد و جهت انجام محاسبات ژئوتکنیکی پژوهش حاضر از آن استفاده گردید. طبق نتایج، از عمق 8 تا حدود 11 متر، احتمال رخ داد روانگرایی افزایش چشمگیری از خود نشان می دهد. نتایج نشان داد که روش پیشنهادی به همراه یک تصویرسازی علمی، ابزاری ارزشمند است. مطابقت نتایج تحلیل رفتار روانگرایی این روش با روش های معتبر دیگر، تاییدی بر کارایی روش پیشنهادی است.

پس از بررسی مشکلات مسیرهای احداث شده بر روی خاک مارنی آزمایشات لازم بر روی خاک انجام گردیده و نیاز به استفاده از تثبیت کنند برای خاک های مارنی لازم الاجرا می باشد. طبق بررسی های انجام شده ماده ی لیکا (سنگدانه سبک متشکل از رس منبسط شده) گزینه مطرح برای تثبیت خاک مطرح انتخاب گردیده است. ماده ی اولیه لیکا از رسوبات پشت سدها تامین می شود. مزیت استفاده از لیکا همسان بودن ماده ی اولیه آن با طبیعت می باشد. آزمایشاتی بر روی خاک منطقه انجام گردید و در مرحله اول به خاک میزان 10% لیکا افزوده گردید و در مرحله بعدی میزان 30% لیکا به خاک افزوده گردید و تغییرات خاک را از دو جنبه آزمایشگاهی (مقاومت مانند تراکم و تغییر شکل مانند تک محوری) مورد بررسی قرار گرفت تا مسیری احداث گردد دارای طول عمر بیشتر و با سلامت روسازی بالاتر و عبور و مرور راحتتر فراهم گردد.

در حال حاضر بتن یکی از پرمصرف ترین مصالح ساختمانی به ویژه درصنعت پلسازی در دنیا می باشد. یکی از ضعف های بتن معمولی، مشکل متراکم نمودن آن در زمان اجرا می باشد. درسال 1986در کشور ژاپن «بتن خودتراکم»که بدون نیاز به هرگونه لرزاننده و تحت اثر وزن خود متراکم می شود ابداع گردید. با توجه به مزایای عالی این نوع بتن ،کاربرد آن همواره در حال گسترش است. به طوری که حدود 40 درصد حجم بتن مصرفی کشورهای توسعه یافته از نوع خودتراکم می باشد اما به دلیل عدم معرفی وشناخت کافی این نوع بتن کارآمد ، کاربرد آن در کشورمان کمتر از 01/0 درصد است. از طرفی حدود97درصد پلهای کشورمان دهانه کوتاه (تا دهانه 8متر) هستند که اغلب با بتن معمولی اجرا می شوند. از آنجایی که در هر منطقه جغرافیایی،هزینه اجرای هر پروژه بستگی به هزینه« تهیه مصالح ، ماشین الات و دستمزد نیروی انسانی » دارد، لذا در این پایان نامه نسبت به بررسی و مقایسه فنی و اقتصادی کاربرد بتن خودتراکم در پلهای دهانه کوتاه 6،4،2و8 متر دالی و دهانه 2و4 متر باکسی(صندوقه ای) تیپ وزارت راه وشهرسازی با بتن معمولی پرداخته می شود. بررسی ها نشان می دهند هزینه تهیه مصالح برای بتن خود تراکم (به دلیل قیمت بالای فوق روان کننده ها) حدود21درصد بیشتر از هزینه مصالح بتن معمولی است ،اما در اجراء به دلیل حذف عملیات ویبراسیون ، باعث کاهش نسبی کارگران ماهر و ماشین اات در بتن خودتراکم می گردد که در نتیجه حدود 65 درصد هزینه دستمزد وحدود20 درصد هزینه تجهیزات وماشین الات نسبت به هزینه اجرای بتن معمولی کاهش می یابد. در مجموع گرچه هزینه بتن خوتراکم در پلهای دهانه کوتاه حدود 5/4 درصد بیشتر از هزینه بتن معمولی بدست می آید ،لیکن با صرفه جویی در زمان اجرا که همواره یک فاکتور اساسی محسوب می شود، باعث صرفه جویی اقتصادی نیز می گردد.لذا با توجه به کیفیت فنی واطمینان از تراکم بتن خودتراکم می توان آن را جایگزین بتن معمولی در پلها نمود.

یکی از معمول ترین آزمایش های صحرایی، آزمایش نفوذ استاندارد می باشد که در اغلب نقاط جهان برای ارزیابی مشخصات ژئوتکنیکی ساختگاه مورد استفاده قرار می گیرد. از جمله مزیت های مهم این آزمایش می توان به کاربرد آن در تمام انواع خاک ها، سنگ ضعیف و امکان تهیه نمونه اشاره کرد. در این تحقیق به بررسی عملی آزمایش نفوذ استاندارد در ارتباط با مقاومت برشی خاک های دانه ای پرداخته شده و سعی شده است روابط مربوط به زاویه اصطکاک داخلی خاک های ماسه ای و عدد نفوذ استاندارد از روی اطلاعات جمع آوری شده و آزمایش های سه محوری انجام شده روی نمونه های اخذ شده از مناطق مختلف بندر انزلی ارائه شوند. نتایج حاصل نشان می دهد که داده ها از یک نمودار خطی پیروی می کنند که می توان ضرایب آنها را درونیابی کرده و در رابطه= 0.46 n60 + 18 ‘? ارائه داد و با رسم نمودار و مقایسه آن با روابط ارائه شده پیشین این نتیجه حاصل می شود که رابطه فوق بیشترین قرابت را با رابطه بولز 1996 دارا بوده و با دقت بهتری زاویه اصطکاک داخلی را تخمین می زند.

هدف از این مطالعه مدلسازی عددی روش تراکم دینامیکی با استفاده از روش تفاضل محدود برای بررسی رفتار استفاده شده است. flac 2d v5خاک های ماسه ای خشک می باشد. برای این منظور از نرم افزار flac 2d با بررسی نتایج و انجام مدلسازی بر روی یکی از مناطق پتروشیمی عسلویه ،مدل رفتاری موهر-کلمب مورد صحت سنجی قرار گرفت. بر پایه مدل مورد تایید ،نمودار های اندازه حرکت در برابر عمق بهبود بدون بعد ترسیم شد که از این نمودارها برای تعیین عمق بهبود در ترکیبات مختلف ارتفاع سقوط و وزن کوبه استفاده می گردد. عملیات تراکم دینامیکی، خاک ماسه ای خشک، نرم افزار تفاضل محدود flac 2d کلمات کلیدی:

استان گیلان و منطقه رودبار واقع در جنوب این استان، یکی از مستعدترین مناطق کشور نسبت به وقوع زمین لغزش، سنگ ریزش و سایر پدیده های مرتبط با لغزش دامنه ‏ها می باشد. زمین ‏لغزش موجب بروز فرسایش‏ های شدید و گاه خسارات مالی و جانی می شود؛ لذا بررسی علل موثر بر وقوع این پدیده و تعیین پهنه ‏های لغزشی حائز اهمیت است. در این پژوهش جهت تعیین خصوصیات خاک منطقه لغزشی اقدام به نمونه گیری از ترانشه‏ ها و مرز گسلیده دامنه‏ های لغزشی حوزه رودبار شد. نمونه های خاک از 10 زمین لغزش مکان یابی شده پس از بررسی صحرایی تهیه شدند. تعیین سایر عوامل موثر در لغزش دامنه ‏های منطقه و تهیه نقشه ‏های رقومی جداگانه از هر کدام از عوامل مرحله بعدی تحقیق را در برگرفت. 9 لایه اطلاعاتی شامل: جهت و درجه شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارندگی، تغییرات نسبی ارتفاع و فاصله از شبکه راه‏ ها و آبراهه‏ ها و گسل ها در محیط gis جهت تهیه نقشه های وزنی استفاده شد. سپس برای تجزیه و تحلیل داده‏ ها از مدل آماری lnsf در محیط gis استفاده شده و منطقه مورد مطالعه به پنج پهنه با استعداد زمین لغزش خیلی کم (1)، کم (2)، متوسط (3)، زیاد (4)، و خیلی زیاد (5) تقسیم گردید. پس از تلفیق و تجزیه و تحلیل لایه‏ ها با مدل lnsf و محاسبه 26 نقشه پهنه بندی، بهترین نقشه با استفاده از منحنی نرخ موفقیت انتخاب شد. سپس از میان 5 پهنه ذکرشده، مستعدترین منطقه به بروز زمین لغزش جهت مطالعات تکمیلی انتخاب شد. با انجام آزمایش‏ های شناسایی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی نمونه‏ های خاک در آزمایشگاه مکانیک خاک دانشکده فنی دانشگاه گیلان که شامل آزمایش‏های دانه بندی، حدود آتربرگ و برش مستقیم بود، پهنه بندی ژئوتکنیکی پهنه استعداد زمین لغزش خیلی زیاد و تعیین ضریب اطمینان استاتیکی در این پهنه صورت گرفت. نتایج حاکی از آن بود که حدود نیمی از خاک پهنه از نوع cl است، همچنین با تعیین ضریب اطمینان استاتیکی در پهنه استعداد زمین لغزش خیلی زیاد مشخص شد که در صورت رسیدن خاک به درجه اشباع می توان انتظار ناپایداری دامنه‏ ها در بخش وسیعی از منطقه مورد مطالعه را داشت.

با توجه به تبدیل شدن بندر انزلی به عنوان بزرگترین بندر شمالی کشور به منطقه آزاد تجاری و گسترش ساخت و سازها در این شهر و وجود شرایط گوناگون از جمله قرارگیری آن در پهنه زلزله خیزی با خطر نسبی زیاد و قرار داشتن آن بر نهشته های ماسه ای همراه با سطح آب زیرزمینی بالا، ماسه ی انزلی نیز مانند برخی ماسه های شناخته شده ی جهانی، دارای ارزش تحقیقاتی است. تحقیق حاضر به مطالعۀ توان باربری وضریب عکس العمل بستر ماسۀ با رویکرد آزمایشگاهی می پردازد. در این پژوهش، با افزودن %10 کائولینیت به ماسه به بررسی اثر کهولت بر میزان توان باربری وضریب عکس العمل بستر پرداخته شده است. بدین منظور نمونه هایی با تراکم %30 و %60 ساخته شده اند و در 3 زمان مختلف که شامل 1 روز بعد از ساخت نمونه، 7 روز بعد و 45 روز بعد می باشند، مورد آزمایش قرار گرفته اند. مقایسۀ نتایج نشان می دهد که با افزودن ذرات رس به ماسه، با گذشت زمان و تأخیر بارگذاری، مقاومت خاک افزایش می یابد و متعاقباً توان باربری وضریب عکس العمل بستر افزایش می یابد. هم چنین مشاهده می شود که به ازای سرعت بارگذاری یکسان، افزایش تراکم نمونه سبب افزایش توان باربری وضریب عکس العمل بستر می شود.

استفاده از مصالح سنگریزه ای در سازه های عظیمی چون سد ها و موج شکن ها کاربرد زیادی داشته و تعیین دقیق پارامترهای طراحی سازه های سنگریزه ای یکی از بخش های مهم طراحی این نوع سازه ها می باشد چرا که بخش عمده بدنه یک سد خاکی و یا موج شکن از این نوع مصالح ساخته می شود.