نام پژوهشگر: احمد امیری

ارزیابی تجربی پارامترهای موثر بر عامل دار کردن نانولوله های کربنی با استفاده از مایکروویو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1390
  احمد امیری   مجید بنی آدم

نانولوله های کربنی دارای خواص گرمایی، الکتریکی و مکانیکی منحصربفردی هستند و می توانند به عنوان مواد امیدبخشی برای کاربردهای گوناگون ایفای نقش کنند. از جمله کاربردهای اصلی نانولوله های کربنی ساخت کامپوزیت ها، سنسورها و پیل های سوختی را می توان نام برد. متاسفانه بسیاری از این کاربردها به به واسطه وجود نیروی واندروالس قوی بین لایه های نانولوله های کربنی کاربردی نمی گردد. بر همین اساس، برای افزایش برهمکنش این مواد با سایر مواد، عامل دار کردن پیشنهاد گردیده است و گروه های عاملی مختلفی توسط دانشمندان به ابتدا و جداره نانولوله های کربنی اضافه گردید. در بین عوامل مختلف اضافه شده به سطح نانولوله های کربنی، دی آمین ها به دلیل وجود دو گروه آمینی از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. در حقیقت از دی آمین ها به عنوان یک پل برای نشاندن سایر گروه های عاملی استفاده می کنند. به منظور نشاندن گروه های دی آمین روش های مختلفی توسط محققان گزارش شده است اما بیشتر روش های گزارش شده سخت، زمانبر و چندمرحله ای می باشد. تولید یون دیازونیوم به کمک آمین ها به سرعت انجام می گیرد و این فرایند می تواند راهکار مناسبی جهت اضافه کردن دی آمین ها به سطح نانولوله های کربنی باشد. علاوه بر این، روش مایکروویو نیز به عنوان روشی سریع و شناخته شده پیشنهاد گردیده است.سه مکانیسم هدایت، پلاریزاسیون و قطبی شدگی بین صفحه ای باعث ایجاد نقاط داغی در نانولوله های کربنی میشود. احتمالا تلفیق روش مایکروویو و استفاده از روش تولید یون دیازونیوم می تواند روش جالب و سریعی برای نشاندن گروه های حاوی آمین بر روی نانولوله های کربنی باشد. لذا در این مطالعه ما به کمک تولید یون دیازونیوم تحت امواج مایکروویو، یک سری از دی آمین ها را به سطح نانولوله های کربنی اضافه کردیم. این واکنش با سرعت بالا و به صورت تک مرحله ای انجام گرفت. گروه های عاملی موجود بر روی نانو لوله های کربنی به کمک طیف سنجی مادون قرمز و دستگاه گرماوزن سنج بررسی گردید. تغییرات ساختاری نانولوله های کربنی بعد از عامل دار کردن به کمک طیف سنجی رامان معین گردید. به جهت بررسی مورفولوژی از دو دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی و عبوری استفاده شد. دستگاه های مذکور شکل گیری گروه های عاملی بر روی سطح نانولوله های کربنی را تایید کردند. مطاله دیگری جهت نشاندن گروه های لیزین و یک گروه از اتانول آمین ها بر روی سطح نانولوله های کربنی انجام گرفت. در این بخش نیز به کمک روش مایکروویوگروه های لیزین به نانولوله های کربنی اضافه گردید. مجددا، دستگاه های تعیین مشخصات مادون قرمز، گرما وزن سنج و میکروسکوپ الکترونی عبوری برای بررسی گروه های عاملی و مورفولوژی ما را یاری دادند. از جمله مزایای اصلی این مکانیسم می توان به تک مرحله ای بودن، درجه عاملی بالا، فرایند تولید ساده و کم هزینه و ساخت سوسپانسیون های پایدار را می توان نام برد. نتایج نشان داد که عامل دارکردن به روش تولید یون ناپایدار دیازونیوم برای نشاندن گروه های محتوی آمین نوع اول به مراتب بهتر از سایر روش ها مانند آمیداسیون می باشد. ضمنا برای اضافه کردن عامل های محتوی گروه های هیدروکسیل، فرآیند افزایش الکترون دوستی به مراتب عملکرد بهتری را نسبت به سایر روش ها مانند استری شدن دارد. از سوی دیگر گروه های عاملی درجه عامل دار شدن متفاوتی را نشان داده اند که به شرح زیر میباشد. نانولوله های عامل دار شده با اتیلن دی آمین > عامل دار شده با هگزا متیلن دی آمین > عامل دار شده با دی آمینو بنزن ضمنا گروه های دی آمینی آلیفاتیک نشان دادند که می توانند به مانند یک پل در بین نانولوله های کربنی عمل کنند در حالی که گروه های آروماتیکی اینگونه نبودند.

بررسی اثرات ساختاری بر رفتار الکتروشیمیایی کمپلکس های فلزات واسطه سری اول بلوک d
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1390
  احمد امیری   مهدی امیرنصر

الکتروشیمی معدنی یکی از زمینه های مهم و ارزشمند مورد مطالعه شیمیدانان معدنی است.و می توان به کاربرد های مهم الکتروشیمی در شیمی معدنی از جمله در فهم شیمی اکسایش-کاهش مراکز فلزی سیستم های بیولوژیکی، بررسی شیمی اکسایش-کاهش نوری ترکیبات کئوردیناسیون مورد استفاده در سیستم های تبدیل انرژی خورشیدی، بهینه کردن خواص کاتالیزوری ترکیبات معدنی، تعیین مکانیسم خوردگی و بازدارندگی، طراحی وسایل الکتروشیمیایی مانند منابع تغذیه، سنسورها و نمایشگرها اشاره نمود. در این پایان نامه با هدف بررسی اثرات ساختاری بر رفتار الکتروشیمیایی کمپلکس های قلزات واسطه سری اول بلوک d، ولتامتری چرخه ای طیف وسیعی از کمپلکس های باز شیف و کربوکسامیدی فلزاتco(iii), ni(ii), cu(ii) مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور رفتارالکتروشیمیایی تعداد 107 ترکیب شیمایی سنتز شده در آزمایشگاه معدنی a مورد مطالعه قرار گرفت. ترکیبات معدنی مورد استفاده به دسته ی کلی ترکیبات باز شیف و ترکیبات کربوکسامیدی قابل تقسیم بندی هستند.. تغییر در اجزای سازنده ی لیگاندها باعث بوجود آمدن تغییرات ساختاری در کمپلکس های مربوطه گردید.. کمپلکس های فلزی دارای فعالیت ردوکس مربوط به مرکز فلزی، لیگاند و یا یون همراه هستند. مطالعه رفتار الکتروشیمایی کمپلکس های باز شیف نشان داد که لیگاندهای باز شیف مورد استفاده فاقد فعالیت الکتروشیمیایی بوده و فعالیت های ردوکس مشاهده شده اغلب مربوط به مرکز فلزی هستند. تغییر پارامترهای ساختاری در کمپلکس های مورد مطالعه باعث تغییر در خواص ردوکس این ترکیبات گردید. در این تحقیق مشخص شد که میزان دانسیته بار الکترونی که لیگاند یر روی مرکز فلز می فرستد، تنها به عوامل الکترونی بستگی ندارد و پارامترهای ساختاری و فضایی لیگاند نقش اساسی در تعیین خواص ردوکس مرکز فلزی ایفا می کنند. به عبارت دیگر پارامترهای ساختاری نقش تعیین کننده در میزان برهمکنش و همپوشانی موثر بین اربیتال های دهنده ی لیگاند و اربیتال های پذیرنده ی فلز دارند. با مطالعه تعداد زیادی کمپلکس باز شیف کبالت (iii) و در نظر گرفتن پارامترهای ساختاری و الکترونی سری الکتروشیمیایی برای لیگاندهای باز شیف مورد استفاده ارائه شد. درادامه الکتروشیمی کمپلکس های کربوکسامیدی فلزاتی نظیر co(iii), ni(ii), cu(ii) و zn(ii) مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. لیگاندهای آمیدی دارای سایت های فعال الکتروشیمیایی بوده و مستعد فعالیت ردوکس هستند. بنابراین قبل از مطالعه الکتروشیمی کمپلکس های مربوطه لازم است الکتروشیمی لیگاند آزاد مورد بررسی قرار گیرد. قرار دادن استخلاافات الکترون دهنده یا الکترون کشنده بر روی لیگاند آمیدی منجر به جابجایی پتانسیل های ردوکس گردید. همانند لیگاندهای باز شیف یک سری الکتروشیمیایی برای لیگاندهای کربوکسامیدی بدست آمد. اهمیت مطالعه خواص ردوکس کمپلکس های باز شیف و کربوکسامید باعث بهینه کردن آگاهی از شرایط الکترونی ترکیب و بهینه نمودن آن جهت استفاده در یک فعالیت خاص دارد.

طراحی مجموعه ی مسکونی – تجاری با تاکید بر توسعه ی فضاهای خدماتی و عمومی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده معماری و هنر 1391
  احمد امیری   مهرداد جواهریان

شاید بتوان خانه را ملموس ترین نمود کالبدی نیاز بشر ئر طول تاریخ دانست. اما تمایل همیشگی انسان به حیات جمعی و زندگی اجتماعی، همواره او را به زندگی و سکونت در کنار همنوعان خویش تشویق نموده است. ارضای این وجه از تمایلات انسان، نیاز به فضایی برای به تحقق پیوستن آن را ملزم می کند. بدین صورت فضاهای عمومی و متعلق به همگان، همچون میدان ها، فوروم ها، آگوراها و ... در طول تاریخ، موید این مطلب می باشند. در عصر حاضر و پس از انقلابات صنعتی، کمبود کمّی و کیفی این این نوع بستر کالبدی به خصوص در بافت مسکونی، به عنوان بافت اصلی تشکیل دهنده ی شهر به شدّت احساس می شود. با توجه به این مطالب، در این تحقیق ابعاد و ویژگی های مختلف فضاهای عمومی و خدماتی در شهر و در محیط های مسکونی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، در ابتدا به بررسی ویژگی های فضاهای عمومی به طور مستقل و به عنوان عنصری مهم در فضاهای شهری پرداخته، و پس از آن با استفاده از تبیین و بررسی الگوها و نظریه های مرتبط، به ویژگی های محلّه ها و مجموعه های مسکونی ای پرداخته شده است که بر اساس ارتقای کیفیت محل سکونت، با در نظر گرفتن فضاهای عمومی و خدماتی پویا و سرزنده طراحی می شوند.