نام پژوهشگر: حسین عمادی
مجید ساعدی میر مسعود سجادی
در این مطالعه اثر جایگزینی آرد ماهی با آرد سویا در جیره های غذایی به مدت 8 هفته بر روی عملکرد رشد، ترکیب بدن، شاخص های خونی و مورفولوژی روده ماهی پاکوی قرمز (piaractus brachypomus) ارزیابی شد. ماهیان انگشت قد پاکوی قرمز با میانگین وزنی 07/0 ± 8/1 گرم با 5 جیره غذایی ایزونیتروژنیک و ایزوکالریک با پروتئین 46/0 ± 04/32 درصد و انرژی 31/0 ± 26/17 کیلوژول در گرم غذا (mean ± s.d)، غذادهی شدند. جیره غذایی شاهد با 50 درصد آرد ماهی فرموله شد (0smp)، درحالی که 4 جیره غذایی دیگر حاوی 5/16، 33، 5/49 و 66 درصد آرد سویا یا جایگزینی 25 (25smp)، 50 (50smp)، 75 (75smp) و 100 درصد (100smp) پروتئین آرد ماهی بودند. تعداد 195 عدد ماهی پاکوی قرمز در 5 تیمار که هر تیمار شامل 3 تکرار بود به طور تصادفی توزیع شدند (13 ماهی در هر آکوآریوم). پس از 8 هفته غذادهی، ماهیان تغذیه شده با تیمارهای 25smp و 50smp وزن بدست آمده (wg) و ضریب رشد ویژه (sgr) بیشتری نسبت به ماهیان تغذیه شده با سایر تیمارهای غذایی داشتند (p<0.05). ماهیان تغذیه شده با تیمار 50smp به طور معنی داری، غذای مصرف شده بیشتری از سایر تیمارهای غذایی داشتند (p<0.05). تیمار غذایی 100smp ضریب تبدیل غذایی بیشتری از ماهیان تغذیه شده با سایر تیمارهای غذایی داشت (p<0.05). ترکیب شیمیایی بدن اختلاف معنی داری را در تیمارهای غذایی نشان داد (p<0.05) و تیمار 50smp، پروتئین خام، چربی و خاکستر کمتر و رطوبت بیشتری نسبت به سایر تیمارهای غذایی داشت. شاخص های خونی اختلاف معنی داری در بین تیمارهای غذایی داشتند و تیمار غذایی 100smp دارای بیشترین مقدار هموگلوبین و کمترین مقدار هماتوکریت خون در بین تیمارهای غذایی بود. تفاوتی در مورفولوژی روده از قبیل تجمع سلول های جامی و آتروفی در روده ماهیان تیمارهای غذایی مشاهده نشد، اما تفاوت معنی داری در طول پرز روده در بین تیمارهای غذایی وجود داشت (p<0.05)، بطوریکه تیمارهای غذایی 25smp و 50smp به طور معنی داری طول پرز روده بیشتری از سایر تیمارهای غذایی داشتند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که آرد سویا می تواند تا 50 درصد پروتئین آرد ماهی در جیره غذایی ماهی پاکوی قرمز با رشد و بهره وری غذایی خوب جایگزین شود و اجازه تولید یک جیره اقتصادی را بدون داشتن اثرات نامطلوب در رشد ممکن می سازد.
حسین عمادی مهدی قریشی
دیابت بیماری عمومی جهانی است که از قند خون بالا ناشی می¬شود. دیابت می¬تواند عوارض بسیاری داشته باشد و حتی گاهی منجر به مرگ شود. دیابت باید تا جایی که امکان دارد در مراحل اولیه خیلی سریع و به¬موقع با ارزیابی سطح گلوکز خون تشخیص داده شود. در این پایان نامه نانوکامپوزیتی از نانولوله¬های کربنی عامل¬دار شده با گروه کربوکسیل به¬همراه نانوذرات نیکل اکسید برای ساخت زیست¬حسگر گلوکز تهیه شده است. ابتدا نانولوله-های کربنی چند جداره با روش¬های مرسوم تیمار اسیدی دارای گروه¬های کربوکسیل شده و سپس از روش ولتامتری برای نشاندن الکتروشیمیایی نانوذرات نیکل اکسید روی نانولوله کربنی استفاده شد که تصویرهای الکترونی سطح الکترود این امر را تأیید می¬کند. زیست¬حسگر پیشنهادی برای تعیین گلوکز با روش ولتامتری ضربان تفاضلی دارای محدوده خطی از 00/15 تا 00/185 میکرومولار و حد تشخیص 63/1 میکرومولار می¬باشد. نتایج به¬دست آمده نشان داد که زیست¬حسگر طراحی شده دارای پایداری و تکرارپذیری است. در بررسی کارآیی زیست¬حسگر طراحی شده برای اندازه¬گیری گلوکز در نمونه¬های واقعی درمانگاهی، از روش افزایش استاندارد استفاده شد. مقایسه مقادیر گلوکز به¬دست آمده با روش الکتروشیمیایی و گزارش شده توسط درمانگاه نشان داد که زیست¬حسگر پیشنهاد شده از اعتبار خوبی برخوردار است. در پایان می¬توان نتیجه گرفت که زیست¬حسگر طراحی شده با نانوکامپوزیت نانولوله¬های کربنی کربوکسیل¬دار - نانوذرات نیکل اکسید پاسخ و فعالیت الکتروکاتالیزوری خوبی برای اکسایش گلوکز با استفاده از آنزیم گلوکز اکسیداز تثبیت شده روی این بستر از خود نشان می¬دهد.
حسین عمادی کاظم برخورداری
در این تحقیق، تأثیر پارامترهای مختلف بر ظرفیت باربری دینامیکی پی های سطحی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. همان گونه که از نتایج حاصل از پژوهش های محققین برمی آید، ظرفیت باربری پی های سطحی تحت بارهای دینامیکی به شدت کاهش می یابد. در روش های تحلیلی انجام شده در گذشته، تأثیر عوامل مختلفی همچون مدت زمان اعمال بار دینامیکی، فرکانس و غیره بر روی ظرفیت باربری دینامیکی پی ها در نظر گرفته نمی شد و لذا مکانیسم صحیحی برای گسیختگی زیر پی به دست نمی آمد. امروزه با وجود روش های عددی همچون اجزای محدود و نرم افزارهای مختلف نوشته شده در این زمینه، لزوم بررسی های بیشتر موضوع ایجاد شده است. مدل سازی های انجام شده در این پایان نامه تماماً در فضای سه بعدی و به کمک نرم افزار اجزای محدودی abaqus 6.13-1 صورت گرفته است. برای مدل سازی خصوصیات خاک زیر پی از سه نوع خاک ماسه ای با پارامترهای مختلف و با فرض مدل رفتاری موهر-کولمب به صورت الاستوپلاستیک کامل استفاده شده است. برای مش بندی مدل از المان های آجری خطی هشت گرهی با انتگرال گیری کاهش یافته کمک گرفته شده است. تحریک زلزله به صورت شتاب با فرکانس های مختلف و تنها به صورت افقی به مرزهای تحتانی مسئله اعمال شده است. شرط مرزی مورد استفاده در این تحقیق، تکیه گاه ساده با مرزهای دور و با درنظرگرفتن سنگ بستر در عمق 50 متری می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در محدوده ی فرضیات صورت گرفته، با افزایش شتاب افقی زلزله، ظرفیت باربری کاهش می یابد. این در حالی است که آهنگ کاهش ظرفیت باربری برای خاک های با زاویه ی اصطکاک داخلی بیشتر، افزون تر است. همچنین افزایش مدت زمان اعمال بار لرزه ای و کاهش وزن مخصوص خاک، باعث کاهش ظرفیت باربری دینامیکی پی های سطحی می شود. تنها عاملی که تأثیری بر ظرفیت باربری ندارد، مدول الاستیسیته ی خاک است. همچنین با مقایسه ی ظرفیت باربری دینامیکی در حالت سه بعدی با تحقیقات انجام شده ی مشابه در حالت دوبعدی می توان گفت با توجه به پیچیدگی مدل سازی های سه بعدی، حتی المقدور برای سازه های با درجه ی اهمیت بالا از آنالیزهای دینامیکی سه بعدی برای تعیین ظرفیت باربری استفاده شده تا هم از لحاظ اقتصادی، مقرون به صرفه تر باشد و هم اطمینان بیشتری از طراحی صورت گرفته حاصل شود.