نام پژوهشگر: سعید شیخ زاده نجار
منصور دیاری بیدگلی سعید شیخ زاده نجار
فرش نوعی منسوج است که از سه قسمت مجزا یعنی نخهای تار پود و خاب (پرز) تشکیل شده است. نخهای تار و پود زمینه فرش را بوجود آورده و از طرفی سطح خارجی فرش را نخهای خاب عمود بر سطح زمینه تشکیل می دهند. از آنجا که فرش نوعی کفپوش است بهنگام راه رفتن و یا قراردادن اشیا روی آن نخهای خاب تحت فشار قرار می گیرند. بنابراین شناسایی رفتار فشارپذیری خاب فرش می تواند در شناخت کیفیت و دوام آن بسیار مهم باشد. تاکنون پژوهشگران زیادی روی خواص فیزیکی مکانیکی فرش تحقق نموده و مدلهای مختلفی ارایه کرده اند. در این تحقق ضمن مطالعه و مرور بحث فشارپذیری کالاهای نساجی خواص فشارپذیری فرش ارایه شده است بیان می گردد. در ادامه به بررسی مکانیزم تغیر شکل نخهای خاب فرش خاب بریده پرداخته و با درنظر گرفتن برخی مفروضات سه تیوری براساس سه رویکرد مختلف برای محاسبه انرژی کل تغییر شکل نخ خاب ارایه می شود. برای سنجش میزان کارایی تیوریهای ارایه شده 20 نمونه فرش متقاوت در چهار نوع نخ خاب اکرییک ریسیده شده پلی پروپیلن bcf پلی پروپیلن هیت ست bcf و پلی استر bcf و پنج تراکم مختلف (6/39، 4/37، 2/53، 0/33، 9/29 بر سانتی متر مربع) بافته شده و تحت نیروی فشاری استاتیکی مشخص (معادل وزن یک انسان) قرار داده شدند. انرژی تجربی تغییر شکل نخ خاب هر یک از نمونه فرش ها بدست آورده شد مورد تحلیل قرار گرفت و سپس با نتایج حاصل از دو تیوری برگزیده از بین سه تیوری ارایه شده مقایسه گردید. نتایج تجربی نشان داد کهفرش پلی پروپیلن واکرییک بترتیب دارای بیشترین وکمترین مقدار hystersis و کمترین و بیشتین مقدار جهندگی می باشند. ضمنا با بررسی نتایج تیوری تجربی پی برده شد که در هر دوی آنها با افزایش تراکم فرش انرژی کل تغییر شکل نخ خاب کاهش می یابد. علاوه بر آن مقایسه نتایج نشان داد که تیوریهای ارایه شده در این تحقیق توانستند مقدار انرژی کل تغییر شکل نخ خاب را با میانگین خطای بسیار پایینتر نسبت به مدل ارایه شده قبلی پیش بینی نمایند.
فرشید محمدزاده سعید شیخ زاده نجار
نخ به عنوان جزء تشکیل دهنده پارچه تاثیر بسیار مهمی در خواص فیزیکی-مکانیکی آن دارد. لذا مطالعه و بررسی ساختمان نخ گامی اساسی در جهت شناخت این تاثیر است. در تحقیق حاضر سعی شده تا ساختمان داخلی و شکل قرار گیری الیاف لایوسل در نخ چرخانه ای با استفاده از تکنیک ردیابی الیاف مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور پنج نمونه نخ چرخانه ای با پنچ فاکتور تاب متفاوت (60، 150، 140، 120 = am) در شرایط ریسندگی ثابت (92000rpm =سرعت چرخانه، 900rpm = دور زننده) تولید گردید. سپس خواص فیزیکی و مکانیکی نخ های تولیدی شامل استحکام تا حد پارگی، ازدیاد طول تا حد پارگی، مقاومت سایشی، موبینگی و یکنواختی نخ مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده کاهش استحکام تا حد پارگی و ازدیاد طول تا حد پارگی در نخ ها را با افزایش تاب نشان می دهد. مقاومت سایشی موبینگی تغییر معناداری را در اثر افزایش تاب از خود نشان نداد. میزان یکنواختی نخ نیز با افزایش تاب تغییری پیدا نکرد. علاوه بر موارد فوق مهاجرت الیاف با استفاده از تکنیک ردیابی الیاف مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک پردازش تصویر موقعیت لیف ردیاب در نخ توسط نرم افزاری که با زبان برنامه نویسی مطلب نوشته شد پویش شد و سپس پارامترهای مهاجرت الیاف لایوسل در نخ چرخانه ای شامل میانگین موقعیت الیاف (y)، دامنه مهاجرت (d)، میانگین شدت مهاجرت (i)، فرکانس مهاجرت و فاکتور مهاجرت (mf) محاسبه گردید. همچنین شکل قرارگیری الیاف در ساختمان داخلی نخ نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات نشان می دهد که افزایش تاب باعث کاهش میانگین موقعیت لیف و دامنه مهاجرت الیاف در نخ می شود و از طرف دیگر میانگین مهاجرت، فرکانس مهاجرت و فاکتور مهاجرت ابتدا افزایش و سپس کاهش پیدا می کنند. همچنین نتایج مشاهدات شکل قرار گیری الیاف در نخ نشان می دهد که با افزایش تاب درصد الیاف قلاب در افزایش و درصد الیاف مستقیم کاهش می یابد.
حسین شیخی سعید شیخ زاده نجار
هدف از انجام این پروژه بررسی تاثیر درصد الیاف اکریلیک با ظرافتهای مختلف در نخ خاب بر فشار پذیری فرش ماشینی می باشد. در این پروژه نمونه نخهای خاب فرش ماشینی با نمره 5/10 متریک و 250 تاب در متر از مخلوط های متفاوت الیاف اکریلیک با ظرافتهای 7،10 و 15 دنیری در سیستم ریسندگی نیمه فاستونی تولید گردید. درصد مخلوط الیاف بگونه ای انتخاب گردید که ظرافت متوسط مخلوط و تعداد متوسط الیاف در سطح مقطع نخهای مخلوط مطابق با نمونه شاهد باشد. نمونه نخهای تولیدی تحت فرایند دولاتابی در متر 160-157 قرار گرفتند و سپس خواص فیزیکی و مکانیکی نخ ها شامل استحکام و ازدیاد طول تا حد پارگی پرزینگی مقاومت سایشی و حجم نخ اندازه گیری و مطالعه گردید. مشاهده شد که با افزایش درصد لیف 15 دنیری که طول بیشتری دارد استحکام نخ و ازدیاد طول تا حدپارگی آن افزایش می یابد و پرزینگی نخ کاهش نشان می دهد. مقاومت سایشی نخ تغییر معنی داری نشان داد و حجم نخ از یک روند کاهشی سپس افزایشی پیروی می نماید. در مرحله بعدی از نخهای ذکر شده نمونه فرش های ماشینی پرز بریده در شرایط تراکم پرز ثابت و ارتفاع پرز مشخص تولید شد. سپس رفتار فشارپذیری نمونه فرشها تحت تنش فشاری ثابت اندازه گیری و مطالعه گردید پارامترهای فشارپذیری شامل انرژی فشردگی انرژی برگشت پذیری خاصیت ارتجاعی انرژی پسماند فاکتور فشارپذیری و درصد فشرده شدن غیرقابل بازگشت محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. مشاهده شد که پارامترهای انرژی فشردگی انرژی برگشت پذیری خاصیت ارتجاعی فاکتور فشارپذیری و درصد فشرده شدن غیرقابل بازگشت روندی فزایشی و سپس کاهشی را نشان می دهند ولی پارامتر انرژی پسماند یک روندنامنظم دارد. همچنین یک رابطه تجربی جهت تخمین رفتار فشار پذیری فرش ماشینی ارایه گردید. در ادامه رتفار فشارپذیری نمونه فرشها با تیوری ارایه شده توسط دی-یانگ مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که رفتار فشارپذیری نمونه فرشها مطابقت خوبی با تیوری دی-یانگ دارد.
علی اصغر مجنونی سعید شیخ زاده نجار
در این تحقیق نخ های فاستونی مخلوط پشم/ پلی استر با نمره 5/49 تکس(2/20 متریک) و تاب در متر 410 در سیستم های ریسندگی سولو، سایرو و سولو- سایرو، با پنج نسبت مخلوط مختلف ( 10، 30، 50، 70 و 90 درصد پلی استر) تولید شدند. خصوصیات فیزیکی نخ های تولیدی شامل استحکام ، ازدیادطول، پرزآلودگی، مقاومت سایشی و یکنواختی و همچنین نحوه قرارگیری الیاف در نخ با توجه به شاخص مهاجرت (m)، شاخص نایکنواختی مخلوط (i.b.i) و اندازه دسته های الیاف (c)، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که سیستم ریسندگی سولو- سایرو تاثیر معنی داری بر خواص فیزیکی نخ، بویژه پرزآلودگی و مقاومت سایشی نخ دارد. همچنین مشاهده شد که این سیستم بر نحوه قرارگیری الیاف در نخ های مخلوط تاثیر گذار است.
رستم نمیرانیان سعید شیخ زاده نجار
در این پروژه نخ های ترکیبی کشسان با استفاده از سیستم ریسندگی چرخانه تولید، و تاثیر نسبت کشش فیلامنت کشسان و فاکتور تاب بر روی خواص مکانیکی آن مورد مطالعه قرار گرفت. برای رسیدن به این منظور 8 نمونه نخ ترکیبی کشسان با نسبت های کشش 5/2، 3، 25/3، 5/3، 75/3، 4، 25/5، و5/4 نمونه دیگر فاکتورهای تاب 3/3، 6/3، 9/3،و 2/4 به همراه 5 نمونه نخ معمولی ریسیدهشده چرخانه ای به عنوان نمونه های شاهد تولید شد و آزمایشات مربوطه بر روی آن ها انجام شد. نتایج نشان می دهد که نسبت کشش و فاکتور تاب تاثیر بسزایی بر روی خواص کششی نخ های ترکیبی کشسان تولید شده دارند. میزان استجکام پارگی نمونه نخ های کشسان در نسبت کشش 3 مینیمم می باشد. این در حالی است که در نسبت کشش 25/2 به ماکزیمم مقدار خود می رسد. همچنین با افزایش فاکتور تاب استحکام تا پارگی نخ ها تدریجا کاهش می یابد به طوری که در فاکتور تاب 3/3 بیشترین مفدار را دارد. با افزایش نسبت کشش میزان ازدیاد طول نمونه نخ ها افزایش می یابد در حالی که با افزایش میزان فاکتور تاب این روند نزولی خواهد بود. با افزایش میزان نسبت کشش میزان برگشت پذیری نمونه نخ های کشسان ابتدا تا مقدار 75/3 افزایش و سپس کاهش می یابد. افزایش فاکتور تاب باعث افزایش نسبت برگشت پذیری کشسان نمونه نخ های ترکیبی کشسان و نمونه های مشابه ریسیده شده معمولی می شود. این در حالی است که در اثر موارد استحکام، ازدیاد طول تا حد پارگی و برگشت پذیری کشسان نمونه نخ های کشسان از نمونه های ریسیده شده معمولی به صورت معناداری بیشتر می باشد. به علاوه میزان ضریب تغییرات (%cv) و سایر نا یکنواختی ها (نقاط نازک و کلفت و نپ) برای نمونه های کشسان به صورت معناداری کمتری از نخ های ریسیده شده معمولی می باشد. پرزینگی نمونه نخ های کشسان نیز به صورت معناداری از نمونه های ریسیده شده معمولی کمتر می باشد.
محمد گودرزی سعید شیخ زاده نجار
در نخ های مغزی دار کشسان، مغزی یک فیلامنت کشسان (مانند اسپاندکس) بوده و پوشش را الیاف استیپل تشکیل می دهد. نخ های مغزی دار کشسان را معمولاً در سیستم های ریسندگی الیاف کوتاه (پنبه ای)، فاستونی و پشمی تولید می کنند. هدف از این تحقیق، تولید نخ مغزی دار الاستیک / پنبه در سیستم ریسندگی اصطکاکی (drefii) و مطالعه ویژگی های فیزیکی – مکانیکی آن می باشد. بدین منظور ابتدا سیستم تغذیه مثبت جهت تغذیه و کنترل نسبت کشش نخ مغزی دار الاستیک طراحی و ساخته شد و سپس بر روی ماشین ریسندگی اصطکاکی (dref ii) نصب گردید. ماشین ریسندگی اصطکاکی (dref ii) برای تولید نخ پنبه ای با نمره اسمی 100 تکس تنظیم گردید (سرعت درام: 4800دور در دقیقه، سرعت تغذیه: 4/0 متر در دقیقه و سرعت تولید: 100 متر در دقیقه). نسبت کشش اسپاندکس از 2 تا 2/4 (2، 5/2، 3، 25/3، 5/3، 7/3، 4 و 2/4) تنظیم شد. خصوصیات مکانیکی نخ های تولیدی از شامل ازدیاد طول، استحکام، پرزینگی، نایکنواختی، تاب، پوشانندگی، مقاومت سایشی و برگشت پذیری الاستیک بررسی و مقایسه شده اند. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که با افزایش نسبت کشش اسپاندکس ، تاب نخ مغزی-دار کشسان کاهش می یابد در حالیکه استحکام، ازدیاد طول و برگشت پذیری الاستیک افزایش می یابد. در نسبت کشش 7/3 کمترین مویینگی به دست می آید. این مطالعات نشان می دهد که نسبت کشش اسپاندکس اثر معنی داری بر مقاومت سایشی نخ مغزی دار کشسان ندارد.
مریم صالحی مجید صفرجوهری
از آنجائیکه فاکتور تجمع نحوه توزیع الیاف در سطح مقطع نخ را بیان می کند در این تحقیق این فاکتور مورد مطالعه قرار گرفت روش مورد استفاده جهت اندازه گیری فاکتور تجمع الیاف در سطح مقطع نخ پردازش تصویر است. که در امر استخراج اطلاعات از سطح مقطع بسیار موثر می باشد دقت و سرعت از خصوصیات بارز این روش است. تاکنون روشهای مطرح شده برای محاسبه فاکتور تجمع این فاکتور را برای الیاف با مقطع دایره ای محاسبه کرده اند از خصوصیات بارز روش مطرح شده در این تحقیق توانایی محاسبه این فاکتور برای نخهای حاصل از الیاف با مقطع غیردایره ای و تولید شده در سیستمهای ریسندگی متفاوت است. اثر میزان تاب، نمره نخ، قطر غلتک فوقانی جلویی، سرعت دوک و وزن شیطانک بر تجمع الیاف در نخ رینگ تولید شده از الیاف لایوسل مورد مطالعه قرار گرفته است و مشاهده شده با افزایش تاب، وزن شیطانک، قطر غلتک جلویی و سرعت دوک میزان فاکتور تجمع افزایش می یابد و با افزایش نمره غیرمستقیم نخ این فاکتور کاهش می یابد. اثر فاکتور تجمع بر استحکام و ازدیاد طول تا حدپاره گی و پرزینگی نخ مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج نشان می دهد افزایش فاکتور تجمع افزایش نیرو تا حد پارگی و ازدیاد طول تا پارگی و کاهش پرزینگی را باعث می شود.
خدایار دوستار سعید شیخ زاده نجار
کاسه انداختن یا bagging یکی از تغییر شکل های رایج در پارچه ها – به خصوص پارچه های مورد استفاده در پوشاک – است که در بیشتر موارد تغییری نامطلوب به شمار می رود. در تحقیق حاضر تاثیر طرح بافت و تراکم پودی پارچه های تاری پودی پنبه ای روی خواص کاسه انداختن مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور طرح های تافته، سرژه 3-1، سرژه 2-2 و پاناما در تراکم های پودی 18، 16، 14، 12 و 10 بافته شده اند. ابتدا خواص مکانیکی آنها توسط دستگاه sirofast اندازه گیری شده و سپس تحت آزمایش کاسه انداختن توسط دستگاه instron قرار گرفته اند و پارامترهای مختلف کاسه انداختن آنها تعیین شده است. سپس تاثیر طرح بافت و تراکم پودی روی خواص مکانیکی و متعاقبا تاثیر طرح بافت، تراکم پودی و خواص مکانیکی روی پارامترهای کاسه انداختن بررسی گردیده است. نتایج نشان می دهند که با باز و شل تر شدن طرح بافت (مثلا با حرکت از تافته به سوی سرژه 2-2) و همچنین با کمتر شدن تراکم پودی، سختی خمشی و برشی پارچه کم، و ازدیاد طول پذیری پارچه زیاد می شوند. طرح سرژه 2-2 بیشترین مقدار انرژی بارگذاری و باربرداری، نیروهای بارگذاری و باربرداری، خستگی، مقاومت، هیسترزیس و هیسترزیس باقی مانده کاسه انداختن و کمترین مقدار ارتفاع باقی مانده را دارد. با افزایش تراکم پودی مقادیر خستگی، ارتفاع باقی مانده، مقاومت، هیسترزیس و هیسترزیس باقی مانده کاسه انداختن کاهش می یابند.