نام پژوهشگر: محمد فیضیان
نسرین طهماسبی فرد خسرو عزیزی
به منظور بررسی تاثیر کودهای بیولوژیک نیتروکسین و بارور-2 و پلیمر سوپرجاذب در شرایط تنش خشکی بر عملکرد کمی و کیفی یونجه یکساله ( medicago scutellata. cv. robinson )، آزمایشی به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1391 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان واقع در جنوب خرم آباد به اجرا در آمد. عامل اصلی در این تحقیق تنش خشکی بوده، که در دو سطح تنش و عدم تنش در کرت های اصلی قرار گرفت و کودهای زیستی نیتروکسین و بارور-2، و پلیمرسوپرجاذب، در دو سطح مصرف و عدم مصرف به صورت فاکتوریل 2×2×2 در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که استفاده از کودهای زیستی اغلب صفاتی، نظیر وزن هزار دانه، تعداد شاخه فرعی، سختی بذر، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، درصد پروتئین خام علوفه، درصد پروتئین خام دانه و ارتفاع بوته را تحت تاثیر قرار دادند. ولی بر صفاتی چون تعداد دانه در غلاف و شاخص برداشت تاثیر نداشت. تنش خشکی بر صفاتی مانند وزن هزار دانه، تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، درصد پروتئین خام علوفه، شاخص برداشت و سختی بذر تاثیر معنی داری داشت. ولی بر دو صفت ارتفاع بوته و درصد پروتئین خام دانه تاثیر نداشت. بیشترین وزن هزار دانه، 09/16 گرم، بیشترین عملکرد بیولوژیک، 4452 کیلوگرم در هکتار، بیشترین عملکرد دانه، 5/1325 کیلوگرم در هکتار و بیشترین شاخص برداشت، 68/32 درصد بود.
مژگان کریمی اکبر سهرابی
نیاز به استفاده بهینه از اراضی کشاورزی، به دلیل افزایش بسیار زیاد جمعیت و کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک، در حال حاضر، بیش از پیش احساس می گردد. در این راستا، ارزیابی کیفی تناسب اراضی گام مهمی در فرآیند برنامه ریزی استفاده بهینه از اراضی به حساب می آید. صرفه اقتصادی نیز یکی از عوامل مهمی است که کشاورزان را ترغیب می کند تا نسبت به کشت یک محصول اقدام کنند. این تحقیق به منظور انجام ارزیابی کیفی تناسب اراضی منطقه دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان واقع در خرم آباد برای چغندر قند، جو و گندم انجام گرفت. برای نیل بدین مقصود، با انطباق خصوصیات اراضی با نیازهای رویشی گیاه مورد نظر، از طریق روش های محدودیت ساده و پارامتریک و با استفاده از نرم افزار arc gis، کلاس تناسب واحدهای اراضی برای چغندر قند، جو و گندم تعیین گردید. برای تعیین کلاس در نرم افزار arc gis، روش محدودیت ساده به کار رفت. یک بانک اطلاعاتی دربرگیرنده واحدهای خاک، خصوصیات خاک و نیازهای رویشی چغندر قند، جو و گندم در محیط نرم افزار ایجاد و سپس اطلاعات مربوط به خصوصیات اراضی با نیازهای رویشی چغندر قند، جو و گندم انطباق داده شد. شاخص خاک که نشان دهنده اثر مشخصات محدود کننده آن در کاهش تولید است، از دو فرمول استوری و ریشه دوم بدست آمد. نتایج نشان داد که وقتی از نرم افزار arc gis استفاده می شود و زمانی که در روش پارامتریک، فرمول ریشه دوم به کار می رود، اغلب واحدهای اراضی برای کشت آبی چغندر قند، جو و گندم در زیر کلاس تناسب کیفی (s2) قرار می گیرند. زمانی که فرمول استوری مورد استفاده قرار می گیرد، اغلب واحدهای اراضی به علت ضرب درجات تناسب و نه به خاطر محدودیت هر یک از مشخصات اراضی، دارای تناسب بحرانی (s3) می شوند. بیشترین محدودیت را برای کشت آبی چغندر قند، جو و گندم در منطقه مورد مطالعه، متوسط درجه حرارت حداقل در سردترین ماه و درصد آهک، شیب و سنگریزه ایجاد می کنند و در بعضی واحدهای اراضی برای چغندرقند، ph خاک نیز عامل محدود کننده تولید به حساب می آید. برای ارزیابی کیفی تناسب اراضی به دو روش محدودیت ساده و پارامتریک، استفاده از روش ریشه دوم و نرم افزار arc gis بر روش ریشه دوم برای محاسبه شاخص خاک، ارجحیت دارد.
سحر نصیری محمد فیضیان
آلودگی خاک با فلزات سنگین ناشی از به کارگیری لجن فاضلاب، کود های شیمیایی و فعالیت-های صنعتی بسیار گسترده می¬باشد و نگرانی¬های زیست محیطی و سلامت عمومی را در مناطق متعددی از جهان افزایش داده است. تیمار¬های غیر متحرک کننده آبشویی و قابلیت استفاده زیستی فلزات سنگین را توسط فرآیند¬های متنوع جذب در خاک¬های آلوده کاهش می¬دهد. آزمایشات ستون¬های آبشویی برای بررسی میزان تحرک و توزیع روی، کادمیوم و سرب تحت تاثیر تیمار¬های آلی (کمپوست، کود دامی، کود مرغی و بقایای گندم) و شیمیایی (زئولیت) در خاک دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان آماده شدند. هر ستون توسط آب مقطر به مدت 40 روز آبشویی شد. در پایان آزمایشات آبشویی، جزء¬بندی فلزات سنگین در نمونه¬های خاک با روش عصاره¬گیری متوالی انجام شد. کود دامی و کود مرغی آبشویی فلزات سنگین را در مقایسه با خاک شاهد افزایش دادند. کود دامی و کود مرغی به طور معنی¬داری غلظت روی و کادمیوم را در زهاب¬ها افزایش دادند. زئولیت غلظت سرب، کادمیوم و روی را در زهاب¬ها کاهش داد. کمپوست زباله غلظت فلزات سنگین را در زهاب¬ها کاهش داد. بقایای گندم غلظت روی و کادمیوم را در زهاب¬ها کاهش داد در حالی که غلظت سرب را در زهاب¬ها افزایش داد. مقدار فلزات سنگین قابل تبادل در خاک¬هایی که تیمار¬های آلی دریافت کردند به طورمعنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود. نتایج عصاره¬گیری متوالی نشان داد که در خاک¬های طبیعی بخش اعظم کادمیوم و سرب در جزءهای کربناته و باقیمانده می باشد و بخش اعظم روی در جزء باقیمانده می¬باشد در حالی که بعد از آبشویی خاک¬های تیمار شده با مواد شیمیایی، بخش اعظم روی و سرب در جزء اکسید آهن، باقیمانده و کربناته می¬باشد و بخش اعظم کادمیوم در جزءهای کربناته، باقیمانده و تبادلی می¬باشد. تیمارهای آلی نقش قابل ملاحظه¬ای در افزایش آبشویی فلزات سنگین به آبهای زیرزمینی دارند.
پریسا پرنیان محمد فیضیان
چکیده تنش شوری و خشکی از مهمترین عوامل محدودکننده محیطی رشد گیاه و تولیدات کشاورزی محسوب می?شوند. به منظور بررسی تأثیر شوری (کلرید¬سدیم و کلرید¬کلسیم) و تنش خشکی بر جوانه¬زنی و صفات اسفناج و روابط یونی در گیاه و برخی از خصوصیات خاک، آزمایشی تحت شرایط گلخانه¬ای در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان، شهرستان خرم آباد در سال زراعی 1392 -1391 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به اجرا درآمد. تیمارها شامل تنش شوری در سطوح0شاهد (6/0)، 4 و 8 دسی¬زیمنس¬بر¬متر (ازمنبع کلرید¬سدیم) و 4 و 8 دسی?زیمنس¬بر¬متر (ازمنبع کلرید¬کلسیم) و تنش خشکی در دو سطح رطوبت در حدfc (عدم تنش خشکی) و رطوبت در حد fc %80-?75 بود. نتایج نشان داد که تنش شوری بر سرعت جوانه¬زنی، وزن خشک ریشه و اندام?هوایی، غلظت سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، نیتروژن و کلر در ریشه و اندام-هوایی و غلظت سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، فسفر، نیتروژن، کلر، sar،esr ، esp و ec درخاک بعد از برداشت اسفناج اثر معنی?داری داشت. اما بر درصد جوانه¬زنی اثر معنی¬داری نداشت. همچنین نتایج نشان داد که کلیه پارمترهای اندازه¬گیری شده تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفتند. اثر متقابل دو عامل بر سرعت جوانه?زنی، وزن خشک ریشه و اندام¬هوایی، غلظت سدیم، کلسیم، کلر و نیتروژن در ریشه و اندام¬هوایی و غلظت پتاسیم و فسفر در ریشه و غلظت سدیم، کلسیم، منیزیم کلر، نیتروژن و sar،esr ،esp و ec درخاک اثر معنی¬داری داشت. بیشترین درصد و سرعت جوانه?زنی، وزن خشک اندام?هوایی غلظت پتاسیم، منیزیم، فسفر و نیتروژن در ریشه و اندام¬هوایی در تیمار شاهد (عدم تنش شوری و خشکی) به دست آمد. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، می¬توان گفت برای رسیدن به حداکثر رشد اسفناج، شرایط عدم تنش شوری و خشکی به عنوان بهترین تیمار مناسب می¬باشد. هرچند تنش شوری تا سطح 8 دسی¬زیمنس¬بر¬متر با درصد بسیا رکمتری نسبت به تنش خشکی بر روی رشد اسفناج محدودیت ایجاد می¬کند.
مسعود زندی دره غریبی اکبر سهرابی
امروزه یکی از مسائل مهم زیست محیطی ، آلوده شدن خاک ها به فلزات سنگین مانند کادمیوم ،نیکل، سرب و ... می باشد و ورود فلزات سنگین به خاک علاوه بر خطر جذب شدن توسط گیاه و ورود به زنجیره های غذایی که سبب به مخاطره افتادن سلامت انسان و دام می شود، سلامت خاک و بقای موجودات بومی این زیستگاه را نیز مورد تهدید جدی قرار داده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی میزان عناصر سرب وکادمیوم اراضی مسیر جاده خرم آباد- کوهدشت انجام شده است. نمونه برداری این خاک ها در 10 نقطه در فواصل 0 تا 10 ، 10 تا 20 و 20 تا 50 متر از جاده در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 15 سانتی متری می باشد. پس از اندازه گیری برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک ها ، میزان کل عناصر سنگین سرب و کادمیوم در این خاک ها با دستگاه جذب اتمی پرکین 400 اندازه گیری شد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss22 و از آزمونt استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که غلظت کل عناصر سرب و کادمیوم در این خاک ها پایین تر از حد استاندارد است.همچنین مقایسه میانگین غلظت این عناصر با فاصله از جاده نشان داد که غلظت سرب با فاصله از جاده در دو عمق خاک به طور معنی داری کاهش می یابد.و میانگین غلظت سرب در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 15 سانتیمتر اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد با هم دارند و مقدار آن در عمق 5 تا 15 سانتی متر بیشتر از عمق 0 تا 5 سانتیمتر است.مقایسه میانگین غلظت کادمیوم با فاصله از جاده در خاک های کشاورزی و غیر کشاورزی نشان داد که در خاک های کشاورزی اختلاف معنی داری بین میانگین غلظت کادمیوم و فاصله از جاده در دو عمق خاک وجود ندارد.و در خاک های غیر کشاورزی در عمق 0 تا 5 سانتیمتر اختلاف معنی داری وجود نداشت ولی در عمق 5 تا 15 سانتیمتر بین میانگین غلظت کادمیوم با فاصله از جاده در فواصل 0 تا 10 متر با فاصله 20 تا 50 متر و فاصله 10 تا 20 متر با فاصله 20 تا 50 متر اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد وجود داشت و با فاصله از جاده میانگین غلظت کادمیوم کاهش یافته است. مقایسه میانگین غلظت کادمیوم در دو عمق خاک نشان داد که میزان غلظت کادمیوم در دو عمق 0 تا 5 و 5 نا 15 سانتی متر در سطح 5 درصد با هم اختلاف معنی دار دارند و غلظت کادمیوم در عمق 5 تا 15 سانتیمتر بیشتر از عمق 0 تا 5 سانتی متر است.میزان فسفر در نمونه های خاک در دو عمق 0 تا 5 و 5 تا 15 سانتی متر بین 1/2 تا 9/09 میلی گرم بر کیلوگرم است و میانگین غلظت فسفر در سطح و عمق خاک به ترتیب 3/45 و 3/872 میلی گرم بر کیلوگرم است و نشان می دهد میزان فسفر در عمق 5 تا 15 سانتی متر بیشتر است. همچنین میانگین غلظت فسفر در هر دو عمق خاک در خاک های کشاورزی به طور معنی داری بیشتر از خاک های غیر کشاورزی است.
صابر عتیقی لرستانی محمد فیضیان
به منظور بررسی تأثیر کودهای زیستی و آلی بر عملکرد و اجزای عملکرد تربچه آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و چهارده تیمار به صورت مزرعه ای در سال زراعی 1393 در دانشکده کشاورزی دانشگاه لرستان، واقع در جنوب خرم آباد به اجرا در آمد. عامل کود زیستی در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح شامل مجموع کودهای زیستی ازته بارور-1، فسفات بارور-2 و پتاس بارور-2 بودند. عامل کودهای آلی در دو سطح 50 و 100 درصد شامل کود دامی ، ورمی کمپوست و ترکیب دامی+ ورمی کمپوست بودند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر متقابل کود های زیستی و آلی معنی دار نشد ولی کودهای زیستی در بستر کود دامی و ترکیب دامی + ورمی کمپوست باعث افزایش غیر معنی دار عملکرد شد. همچنین ترکیب کودهای زیستی با ورمی کمپوست باعث کاهش غیر معنی دار عملکرد شد. اثر ساده کودهای آلی معنی داری شد که ترکیب کود دامی و ورمی کمپوست در سطح 100 درصد در همه صفات اندازه گیری شده به غیراز درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و منیزیم غده بااینکه اختلاف معنی داری با بعضی از تیمارها نداشته ولی بیشترین تأثیر مثبت را داشته است. بیشترین وزن تر برگ (874 گرم بر مترمربع)، وزن خشک غده (84.39 گرم بر مترمربع)، وزن خشک برگ (86.98گرم بر مترمربع)، وزن تر کل( 2705گرم بر مترمربع)، وزن خشک کل(174گرم بر مترمربع)، پهنای برگ ( 40.61 میلی متر)، طول برگ (103.13 میلی متر)، مساحت برگ (41.92 سانتی مترمربع) متعلق به تیمار تلقیح کود زیستی و ترکیب دامی+ ورمی کمپوست در سطح 100 درصد (b1m2v2) و بیشترین وزن تر غده( 1865 گرم بر متر مربع) حجم غده (17.40 سانتی متر مکعب ) و تعداد برگ (7 برگ) متعلق به تیمار عدم تلقیح کود زیستی و ترکیب دامی+ورمی کمپوست در سطح 100 درصد (b0m2v2) بود.