نام پژوهشگر: علیرضا سالار
علیرضا سالار فضل ا... احمدی
مقدمه: در میان دانش های مختلف بشری شاید بتوان دانش مدیریت را جز با اهمیت ترین، پیچیده ترین و مشکل ترین دانش زمان حاضر به حساب آورد. و هیچ شغلی در جامعه ما حیاتی تر از شغل مدیریت نیست از جمله مشاغل تاثیر گذار در رفاه وسلامتی ملی، شغل پرستاری است. که در این ارتباط مدیریت پرستاری آن هم در حیطه بالینی در ارتقاء سطح سلامت جامعه نقش مهمی راایفاء می نماید. لذا لازم است که سرپرستاران از فرآیند مدیریت بخش ها آگاهی داشته و بر مبنای مدل های زمینه ای مداخلات خود را انجام دهند. از این جهت مطالعه حاضر با هدف تبیین فرآیند مدیریت سرپرستاران و ارائه مدل مدیریتی کاربردی انجام می شود. روش: ابتدا با استفاده از روش تحقیق کیفی نظریه زمینه ای، فرآیند مدیریت سرپرستاران بر اساس تجارب آنها در بیمارستان های زاهدان مورد بررسی قرار گرفت. مصاحبه ها ی بدون ساختار، روش اصلی جمع آوری داده ها بود. نمونه گیری با انتخاب سرپرستاران به صورت هدفمند شروع گردید و به تدریج به صورت نمونه گیری تئوریک بر اساس کد ها و طبقات بدست آمده تا اشباع نظریه ادامه یافت. در این مطالعه تا رسیدن به مرحله اشباع نظریه، با 25 مشارکت کننده (شامل 22نفرسرپرستار، 1 نفرپرستار، 1نفرمدیر خدمات پرستاری و 1نفرپزشک)مصاحبه انجام شد، تحلیل داده ها به روش تحلیل مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین انجام گردید. پس از شناسایی مفاهیم اساسی فرآیند مدیریت سرپرستاران، و مدل کاربردی مدیریتی، با استفاده از راهبرد ساخت نظریه واکر و اوانت، طراحی و ارائه گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مهمترین دغدغه اصلی مشارکت کنندگان"تهدید موقعیت سازمانی " بوده و آنها در این مواجهه با این نگرانی از راهبرد اساسی و پایه ای "حفاظت تساهلی از خود و سازمان" جهت حفظ موقعیت سازمانی خود استفاده می کردند. این راهبرد اصلی، یک فرآیند منحصر به زمینه می باشد. که شامل گام های، رفتار انفعالی، کنار آمدن با شرایط نامتعارف کاری، سازش اجباری، هدایت وظیفه مدار، تسلیم ناگزیر در برابر خواسته های مدیران ارشد، برقراری ارتباط کم اثر، و عدم حمایت از پرسنل در صورت به خطر افتادن موقعیت، به عنوان گذرگاه هایی برای حفظ وضعیت جاری بود، که مشارکت کنندگان در پاسخ به نگرانی اصلی اتخاذ می کردند، که در نهایت منجر به کنار آمدن با شرایط موجود در محیط کار می گردید. در طی این فرآیند عوامل، احساس سرپرستار از نارضایتی بیمار، نگرانی از موقعیت خود در آینده، عدم تناسب اختیار و مسئولیت، خستگی جسمی و عاطفی، تقابل منافع فردی و شغلی، جو نامناسب کاری، و ازدحام و شلوغی بخش نقش بازدارنده را در مدیریت سرپرستاران ایفا می کردند. از این جهت دانش نظری و تئوری حاصل از این مطالعه کیفی مبنای سودمند و موثری برای طراحی یک مدل تجویزی می باشد. لذا پس ازشناسایی مفاهیم اساسی فرآیند مدیریت سرپرستاران با محوریت مفهوم مدیریت حفاظت کننده و اثربخش که حاصل مطالعه زمینه ای بوده، و همچنین با توجه به استراتژی های منحصر به فرد بر اساس این مطالعه و هم چنین با استفاده از نظریه های مرتبط مدل کاربردی مدیریتی مناسب طراحی گردید. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که عوامل تعاملی مختلفی وجود دارد که برمدیریت سرپرستاران تاثیرمی گذارد که محوریت آن با مفهوم مرکزی "حفاظت تساهلی از خود و سازمان" می باشد. لذا از این جهت دانش نظری و تئوری حاصل از این مطالعه کیفی مبنای سودمند و موثری برای طراحی یک مدل تجویزی شد. بر این اساس کاربرد مدل پیشنهاد شده در این مطالعه می تواند به سرپرستاران در بکارگیری یک رویکرد مثبت در این موقعیت کمک می کند، تا به حداکثر اثربخشی ممکن برسند.