نام پژوهشگر: محمدجواد شیخ داودی

تحلیل فنی و اقتصادی مکانیزاسیون کنترل آفات برنج در استان فارس با استفاده از رگرسیون چند متغیره و منطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  افشین مرزبان   مرتضی الماسی

آفت کش های شیمیایی به دلیل سادگی استفاده، سرعت عمل و ویژگی های موثر در مدیریت کردن عمده مشکلات مربوط به آفات، علیرغم جنبه های منفی زیست محیطی به کارگیری این نهاده ها، همواره به عنوان بخش جدایی ناپذیر فعالیت های کشاورزی در بسیاری از مناطق دنیا است و نقشی کلیدی در سیستم های تولید غذا ایفا می نماید. اولین گام برای بهبود مصرف آفت کش های شیمیایی بررسی عملکرد سیستم های کنترل شیمیایی آفات می باشد. هدف اصلی این تحقیق تحلیل وضعیت مکانیزاسیون کنترل شیمیایی آفات برنج در استان فارس بود. با استفاده از پیمایش و مشاهدات مزرعه ای داده های مورد نیاز از 365 بهره برداری و کاربران مربوط جمع آوری گردید. بهره وری آفت کش ها در هر بهره برداری با استفاده از تابع تولید کاب-داگلاس محاسبه گردید. بهره وری علف کش ها و حشره کش ها به ترتیب 76/452 و 02/413 کیلوگرم شلتوک بر لیتر سم مصرف شده به دست آمد. قارچ کش ها اثر معنی داری بر تابع تولید نداشتند. به دلیل پیچیدگی و ابهام ذاتی همراه با شبکه تامین نهاده ها و خدمات، تصمیمات مرتبط، کاربرد و اثربخشی آفت کش ها به کمک منطق فازی شاخص ترکیبی شامل ایمنی کاربران، بهره وری متوسط نیروی کار در عملیات مبارزه با آفات، بهره وری آفت کش، میزان رضایت کشاورزان از کنترل انجام شده و سود ناخالص ارائه گردید. با استفاده از این شاخص، سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات در بهره برداری ها ارزیابی گردید. دامنه شاخص سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات بین 5/15 تا 1/81 درصد قرار گرفت. میانگین شاخص سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات 9/48 درصد می باشد. با استفاده از رگرسیون چند متغیره عوامل موثر بر سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات تعیین گردید. متغیرهای مستقل نوع تجهیزات سم پاشی مورد استفاده، وضعیت نگهداری و تعمیرات تجهیزات، ضریب دانش فنی و ضریب شبکه های پشتیبانی اثر مثبت و معنی داری بر متغیر وابسته سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات داشتند. تاثیر متغیرهای نیروی کار خانوادگی و فاصله تا مراکز شهری بر سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل آفات منفی بود. تغییرات متغیر وابسته سطح توسعه مکانیزاسیون کنترل افات نسبت به 1 درصد تغییر در متغیرهای نیروی کار خانوادگی، دانش فنی و فاصله واحدهای بهره برداری تا مراکز شهری به ترتیب 13/0-، 19/0 و 12/0- درصد بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای دانش فنی کشاورزان و کاربران با بهره وری سموم و وضعیت نگهداری و تعمیرات رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد (01/0p<). ضرایب همبستگی دانش فنی کشاورزان و کاربران با بهره وری سموم و وضعیت نگهداری و تعمیرات تجهیزات به ترتیب 377/0 و 336/0 به دست آمد. این یافته نشان می دهد ظرفیت سازی در منابع انسانی از طریق آموزش های تخصصی و مهارت افزایی کشاورزان و کاربران می تواند در بهبود مصرف نهاده های شیمیایی و افزایش سودمندی اقتصادی موثر باشد. بررسی درصد مسمومیت حاد و اعمال و شرایط ناایمن موثر بر آن نشان داد که 7/12 درصد از کاربران سم پاشی دچار مسمومیت حاد شده اند. نتایج نشان داد که مسمومیت حاد ناشی از آفت کش ها تحت تاثیر روش های ناایمن در کار با آفت کش ها، رفتارهای حفاظت شخصی و بد کار کردن تجهیزات می باشد.

بررسی وضعیت مدیریت ماشین های کشاورزی در زراعت نیشکر (مطالعه موردی کشت و صنعت امیر کبیر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  عبداله عمرانی   محمدجواد شیخ داودی

در این پژوهش تقویم عملیات زراعی، روزهای مناسب کاری، جدول تراکم عملیاتی، دلایل عدم موفقیت کشت مکانیزه نیشکر، ظرفیت مزرعه ای ماشین ها، هزینه به موقع انجام نشدن عملیات برداشت، رهگیری عوامل ضایعات در فرآیند برداشت و میزان آگاهی کاروران دروگر نیشکر بدست آمد. همچنین بیشترین درصد فراوانی فشردگی خاک با استفاده از نفوذسنج مخروطی در لایه 80-0 سانتی متری خاک حاصل شد. نتایج نشان داد که عملیات تهیه زمین و برداشت از بیشترین تراکم عملیاتی برخوردار بوده و در عملیات تهیه زمین مشاهده شد که زیرشکنی برای از بین بردن فشردگی خاک در چندین مرحله و بدون تعیین عمق دقیق سخت لایه انجام می شود. در عملیات سمپاشی مرحله داشت، کاروران نیاز به گذراندن دوره آموزشی داشته و تجهیزات سمپاشی، نیاز به بازنگری اساسی دارند. از طرفی، عوامل دخیل در ایجاد ضایعات در مرحله برداشت نیز مشخص گردید و برای رفع آن راهکارهای مناسب بدست آمد. علاوه بر این نکات فنی لازم برای انتخاب و کاربرد صحیح ماشین های مزرعه ای در فرآیند تولید نیشکر، جهت مدیریت بهینه آن ارایه گردید. مکانیزاسیون نیشکر یک سیستم کاملاً مهندسی بوده و نه تنها به ماشین های پیشرفته و تکنسین های مجرب وابسته است بلکه به همکاری و تعامل میان کلیه بخش های تولید از قبیل تهیه زمین، کاشت، داشت، برداشت نیازمند است و عواملی از قبیل شرایط مزرعه، وضعیت اقتصاد کشاورزی، مدیریت سازمانی، مطالعات کاربردی، پایش اطلاعات هواشناسی، سطح خدمات و همکاری کلیه بخش ها برای واحد برداشت و غیره می تواند بر روی آن تأثیرگذار باشد و تاخیر در هر بخش می تواند بازدهی کاری کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد و این نکته از اهمیت زیادی برای شرکت های کشت و صنعت نیشکر، برخوردار می باشد. برای تکمیل مکانیزاسیون تولید نیشکر می بایست در انتخاب و کاربرد ماشین های مزرعه ای دقت و نظارت کافی را داشت و از ترکیب ماشین های وارداتی و فن آوری های بومی و ساخت داخل استفاده کرد. از آنجا که هسته ی مکانیزاسیون بر بهبود راندمان کاری و بازدهی اقتصادی استوار است باید عملیات کشت دستی نی که از بازدهی پایین و هزینه بالایی برخوردار است را بصورت مکانیزه انجام داد و روند مکانیزه کردن کشت می بایست ابتدا بصورت گام به گام انجام شود و ابتدا مکانیزه شدن کاشت نیشکر را از کارنده های نیمه مکانیزه شروع کرد. انتخاب ماشین و تراکتورها برای بازدهی بیشتر باید در مکانیزاسیون نیشکر رعایت شود، ماشین های برداشت و حمل نیشکر باید در یک سیستم خاص برای افزایش بازدهی، مدیریت و اداره شوند، آماده سازی و تهیه مناسب زمین برای کشت نیشکر در داشتن سطح سبز یکنواخت مزرعه، و عملکرد آن تاثیر گذار خواهد بود، مهم ترین نکته در مکانیزاسیون برداشت کاهش اُفت های ناشی از برداشت ماشینی است بدین معنی که مدیریت کشاورزی در موقع برداشت باید تدابیر ویژه ای برای آموزش کاروران و تکنسین های برداشت داشته باشد، ولی همکاری دو جانبه شرکت های داخلی و خارجی تامین کننده ادوات مورد نیاز مکانیزاسیون نیشکر بوسیله کمی ارتباط و هماهنگی با هم محدود مانده است که می بایست بهبود یابد. ضریب بهره وری برای توان تراکتوری 77/0 و در مورد دروگرهای نیشکر85/0 بدست آمد. سطح مکانیزاسیون برای کل اراضی کشت و صنعت امیرکبیر 69/0 و برای سطح سبز مزارعhp/ha 87% بدست آمد که در مقایسه با استاندارد پذیرفته جهانی در سطح پایین تری قرار دارد.

مطالعه تولید هیدروژن از باگاس نیشکر به روش گازیفیکاسیون در آب فوق ‏بحرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  محمد علی ابراهیمی نیک   محمدجواد شیخ داودی

باگاس نیشکر یکی از عمده‏ترین منابع ضایعات کشاورزی استان خوزستان است. با هدف تولید هیدروژن، گازیفیکاسیون آب فوق‏بحرانی این ماده لیگنوسلولزی در یک رآکتور ناپیوسته در فشار 25 مگاپاسکال مورد مطالعه قرارگرفت. تاثیر دمای واکنش (800-400 °c)، زمان ماند (285-15 دقیقه) و کاتالیزور (5 نوع نمک قلیا، رانی‏نیکل و کربن فعال) بر میزان، ترکیب و ارزش حرارتی گاز تولیدی، بازده گازیفیکاسیون کربن و بازده گازیفیکاسیون هیدروژن مورد بررسی قرار گرفت. نسبت ماده خام به کاتالیزور برابر با 2 و میزان ماده جامد برابر 9% برای تمامی آزمایش‏ها ثابت بود. آنالیز گازهای تولیدی توسط دو دستگاه گازکروماتوگراف صورت گرفت. نتایج آنالیزها نشان داد که واکنش‏پذیری باگاس نیشکر در دمای پایین - اما فوق‏بحرانی- کم است. در دمای 400 درجه سانتی‏گراد، درصد هیدروژن و متان کم بود و افزایش زمان ماند تا 285 دقیقه نیز تاثیری بر مقدار آن نداشت. بااین‏حال، بازده گازیفیکاسیون کربن از 7/13% در 15 دقیقه به 7/22% در 285 دقیقه رسید. درمقابل، میزان منوکسیدکربن با افزایش زمان ماند کاهش یافت به‏طوری‏که با افزایش زمان ماند تا 105 دقیقه، اثری از آن در گاز تولیدی وجود نداشت. تمامی کاتالیزورهای قلیایی باعث افزایش معنی‏دار هیدروژن تولیدی و کاهش منوکسیدکربن شدند. ترتیب اثرگذاری کاتالیزورها به نفع تشکیل گاز هیدروژن به‏صورت به‏دست آمد؛ koh > naoh = k2co3 > khco3 > nahco3 > activated carbon. کاربرد رانی‏نیکل باعث افزایش 17 برابری تولید متان شد. میزان هیدروژن با افزایش دمای واکنش زیادتر شد به‏طوری‏که بدون حضور کاتالیزور، بازده گازیفیکاسیون هیدروژن از 45/21% در دمای 500 درجه سانتی‏گراد به 155% در دمای 800 درجه سانتی‏گراد رسید. بیشترین میزان هیدروژن تولیدی (6/75 مول بر کیلوگرم) در دمای 800 درجه سانتی‏گراد و با حضور کاتالیزور هیدروکسیدپتاسیم به‏دست آمد. گازیفیکاسیون کامل باگاس نیشکر در همین شرایط رخ داد. بدون کاتالیزور، بیشترین بازده گازیفیکاسیون کربن در دمای 800 درجه سانتی‏گراد به میزان 91% حاصل شد. براساس نتایج به‏دست آمده از آزمایش‏ها، پتانسیل تولید هیدروژن از باگاس نیشکر استان خوزستان 470 میلیون مترمکعب نرمال در سال محاسبه گردید.

ارزیابی پتانسیل تولید بیوگاز از ضایعات کارخانه های صنایع غذایی مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1392
  محسن ثقوری   یعقوب منصوری

با توجه به افزایش مصرف سوخت های فسیلی در جهان، همچنین قیمت و اثرات زیست محیطی آن ها، امروزه نیاز و علاقه به جایگزینی آن ها با منابع جدید و تجدیدپذیر انرژی زیاد شده است. بیوگاز به عنوان یکی از گزینه های اصلی برای تامین انرژی های تجدیدپذیر در دنیا مطرح است که نسبت به سایر آن ها از مزایای بسیاری برخوردار است. یکی از منابع قابل توجه تولید ضایعات آلی کارخانجات فرآوری مواد غذایی می باشد. شهرستان مشهد یکی از قطب های عظیم کشاورزی و تولید فرآورده های غذایی در ایران می باشد که سالانه حجم بسیار عظیمی از ضایعات و پسماند در آن تولید می شود. هدف اصلی در این تحقیق ارزیابی پتانسیل تولید بیوگاز از ضایعات کارخانه های صنایع غذایی شهرستان مشهد بوده است. برای این منظور ابتدا صنایع غذایی منطقه با کارشناسان متخصص به 10 گروه تقسیم و با مطالعات میدانی میزان تولید سالیانه گروه های مختلف صنایع غذایی از آمارنامه های مربوطه محاسبه گردید. سپس میزان ضایعات به عنوان نسبتی از تولید با مراجعه به کارشناسان هر گروه تعیین و میزان ضایعات سالانه برآورد گردید. با اندازه گیری خصوصیات ضایعات گروه های مختلف و با توجه به حجم آن ها، سه گروه از مناسب ترین ضایعات شامل ضایعات گوجه فرنگی، عرق گیری و کشتارگاهی تحت آزمایش هضم بی هوازی قرار گرفت، که به ترتیب 14/0 و 21/0 مترمکعب بیوگاز به ازای هرکیلوگرم مواد جامد فرار از ضایعات گوجه فرنگی و عرق گیری شامل 26/60% و 50% متان، به دست آمد. پتانسیل بیوگاز سایر گروه ها براساس عملکرد تولید بیوگاز واحد وزن هر یک از آن ها تخمین زده شد. درنهایت میزان تولید حجم بیوگاز سالانه از محل این ضایعات 7/46416810 مترمکعب برآورد گردید که با توجه به ارزش انرژی هر مترمکعب بیوگاز میزان انرژی سالانه حاصل از بیوگاز ضایعات صنایع غذایی در منطقه مورد نظر 37/1044 تراژول و میزان انرژی الکتریکی سالانه حاصل از آن 1/290 گیگاوات ساعت ارزیابی شد.

مقایسه عملکرد ردیف کارهای نیوماتیک تراشکده و یونیسم در کاشت ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1392
  اسماعیل غلامی قالوندی   هوشنگ بهرامی

امروزه در کشت گیاهان ردیفی عواملی همچون قیمت بالای بذور اصلاح شده، نیاز محصول به فاصله دقیق بین بوته ها و هزینه های بالای کارگری تنک کردن لزوم آزمایش کارنده ها را ایجاب می کند. در این تحقیق عملکرد دو ردیف کار نیوماتیک تراشکده و یونیسم در منطقه اهواز در شرایط مزرعه ای کنترل شده و مزرعه ای مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. عامل های مستقل مورد بررسی در شرایط مزرعه ای کنترل شده و مزرعه ای عبارت بود از: 1-نوع ردیف کار(یونیسم و تراشکده) 2- سرعت پیشروی بذرکار در سه سطح(3، 6، 9) کیلومتر در ساعت 3-فاصله کاشت بین بذور در سه سطح(15، 20، 25)سانتی متر. بذر مورد آزمایش بذر ذرت و برای اجرای آزمایش از طرح فاکتوریل اسپلیت پلات در سه تکرار با 18 تیمار استفاده گردید. در شرایط مزرعه ای کنترل شده صفات مورد بررسی شامل شاخص چندکاشت، نکاشت، کیفیت تغذیه و دقت کاشت بودند. در شرایط مزرعه ای صفات مورد بررسی عبارت بود از بازده مزرعه ای، ظرفیت مزرعه ای، شاخص چندکاشت، نکاشت، کیفیت تغذیه، دقت، ضریب یکنواختی(افقی، عمودی) بذرها حول فاصله تنطیمی، ضریب پراکندگی جانبی بذرها از میانگین و درصد سبز شدن. در شرایط مزرعه ای کنترل شده، نتایج نشان داد، که فاکتور نوع ردیف کار بر شاخص چندکاشت و دقت، تأثیر معنی دار در سطح احتمال 5% داشته است. ردیف کار تراشکده به دلیل شاخص چندکاشت کمتر و دقت بیشتر نسبت به ردیف کار یونیسم ارجحیت دارد. اثر متقابل نوع ردیف کار و سرعت پیشروی بر شاخص چندکاشت و نکاشت اثر معنی داری در سطح احتمال 5% داشت. با افزایش سرعت پیشروی در هر دو کارنده در سطح احتمال 1% شاخص چندکاشت کاهش و نکاشت افزایش یافت. همچنین با افزایش فاصله کاشت در هر دو کارنده، در سطح احتمال 1% شاخص دقت افزایش یافت. نتایج آزمایش های مزرعه ای نشان داد، که ردیف کار تراشکده دارای شاخص چند کاشت کمتر، دقت بیشتر، یکنواختی توزیع عمودی بیشتر و پراکندگی جانبی بذر بیشتر در سطح احتمال 5% نسبت به ردیف کار یونیسم بود. همچنین اثر متقابل نوع ردیف کار و سرعت پیشروی برشاخص چندکاشت و نکاشت اثر معنی داری در سطح احتمال 5% داشت. در هر دو کارنده افزایش سرعت پیشروی در سطح احتمال 1% باعث افزایش ظرفیت مزرعه ای و شاخص نکاشت، همچنین باعث کاهش بازده مزرعه ای، شاخص چندکاشت، دقت، یکنواختی عمودی بذر حول فاصله تنظیمی و درصد سبز شدن شد. همچنین سرعت پیشروی بر شاخص کیفیت تغذیه و یکنواختی توزیع افقی بذر و پراکندگی جانبی بذر ازمیانگین تأثیر معنی داری داشت. فاصله کاشت بر روی شاخص چندکاشت، نکاشت، کیفیت تغدیه و دقت، تاثیر معنی داری داشت. در نهایت با توجه به نتایج برای هر دو ردیف کار بهترین فاصله کاشت 20 سانی متر و بهترین سرعت پیشروی 6 کیلومتر در ساعت بدست آمد و ردیف کار تراشکده در شرایط مزرعه ای کنترل شده و مزرعه ای نسبت به ردیف کار یونیسم برتری نسبی داشت.

تاثیر سیستم های مختلف خاک ورزی بر آبشویی نیترات در خاک تحت کشت گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  عبدالامام فدوی پور   احمد فرخیان فیروزی

نوع سیستم خاک¬ورزی می¬تواند جریان آب وانتقال املاح درخاک¬های کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، رابطه بین سیستم¬های خاک¬ورزی و آبشویی نیترات در خاک هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر سیستم¬های خاک¬ورزی مرسوم (cot)، کم¬خاک¬ورزی(rt) و بی¬خاک-ورزی(nt) بر انتقال نیترات در خاک تحت کشت گندم و همچنین بررسی تاثیر انواع سیستم های خاک¬ورزی بر ویژگی های هیدرولیکی خاک بوده است. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به تعداد 9 کرت در مزرعه آزمایشی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. کود اوره به میزان 200 کیلوگرم در هکتار و سوپرفسفات¬تریپل به میزان 150 کیلوگرم در هکتار به صورت پایه مصرف شد. نمونه¬های خاک از قبل کاشت و پس از هر مرحله آبیاری و رسیدن رطوبت خاک به حد زراعی از سه عمق 0 تا 30 (d1)، 30 تا 60 (d2) و 60 تا 90 (d3) سانتی¬متر تهیه شد. نیتروژن کل خاک، نیترات خاک، آمونیوم خاک، نیتروژن کل گیاه و شاخص کلروفیل گیاه اندازه¬گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روش خاک¬ورزی بر نیتروژن کل خاک تاثیری معنی¬دار نداشت ولی در تغییرات غلظت نیترات و آمونیوم تاثیری معنی¬دار دارد. بیشترین مقدار نیتروژن کل خاک ، نیترات و آمونیم به ترتیب در تیمار کم¬خاک¬ورزی، عمق 30-0 سانتی¬متری و مرحله نمونه¬برداری اول(rtd1m1)، تیمار بی¬خاک¬ورزی، عمق 60-30 و مرحله نمونه¬برداری دوم(ntd2m2) و تیمار بی¬خاک¬ورزی، عمق30-0 و مرحله دوم نمونه¬برداری(ntd1m2) مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار نیتروژن کل گیاه در تیمار بی¬خاک¬ورزی و مرحله اوایل پنجه¬زنی(ntm1)وبیشترین مقدار شاخص کلروفیل در تیمار بی¬خاک¬ورزی و مرحله اوایل پنجه¬زنی(ntm1) مشاهده شد. با گذشت زمان، نیترات به عمق پایین¬تر شسته شد و در آخرین نمونه¬برداری غلظت آن به حداقل رسید. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×عمق نمونه برداری×مرحله نمونه برداری بر هر سه پارامتر نیتروژن کل خاک، نیترات خاک و آمونیوم خاک در سطح آماری 1 درصد تاثیری معنی¬دار داشت نتایج نشان داد که تاثیر روش خاک¬ورزی و مرحله نمونه برداری بر نیتروژن کل گیاه گندم در سطح آماری 1 درصد معنی¬دار شد ولی تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×مرحله نمونه برداری بر این پارامتر معنی¬دار نبود. همچنین تاثیر روش خاک¬ورزی در سطح آماری 5 درصد و مرحله نمونه برداری در سطح آماری 1 درصد بر میزان شاخص کلروفیل گیاه معنی¬دار شد ولی تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×مرحله نمونه برداری بر این پارامتر معنی¬دار نبود. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر انواع سیستم های خاک¬ورزی بر ویژگی های هیدرولیکی خاک مانند هدایت هیدرولیکی اشباع، نفوذ تجمعی آب به خاک، درصد و اندازه منافذ، شاخص¬های پایداری ساختمان و جرم ویژه ظاهری تاثیر معنی¬دار دارد. با افزایش شدت خاک¬ورزی، احتمالاً منافذ درشت بیشتری ایجاد می¬شود. به همین دلیل میزان شدت نفوذ و هدایت هیدرولیکی اشباع در تیمار خاک¬ورزی مرسوم بیشتر است و به تبع آن آبشویی نیترات نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین به کار بردن سیستم¬های خاک¬ورزی حفاظتی علاوه بر کاهش هزینه، باعث کاهش آلودگی محیط زیست از نیترات آبشویی شده در مزارع، می¬شود.

ارائه مدل سینتیک خشک کردن ذرت در خشک کن مخزنی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی بهینه سازی شده بوسیله الگوریتم ژنتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا نورقدمی   محمدجواد شیخ داودی

ذرت یکی از مهمترین محصولات زراعی است که برای افزایش و یا کنترل کیفیت محصول در طی انبارداری بایستی دارای رطوبت کم و یکنواخت باشد. به همین دلیل نیاز به خشک کردن دارد. آگاهی از نحوه ی خشک شدن محصول، منجر به کاهش مصرف انرژی در فرآیند خشک کردن و کنترل ضایعات محصول می گردد. هدف از این پژوهش، ارائه مدل های پیش بینی مدت زمان لازم برای فرآیند خشک کردن دانه های ذرت با استفاده از مدل رگرسیونی و مدل شبکه عصبی و همچنین مدل شبکه عصبی بهینه سازی شده توسط الگوریتم ژنتیک می باشد. تیمارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: دمای هوای ورودی در 5 سطح 70، 80، 90، 100 و 110 درجه سلسیوس، ارتفاع لایه محصول در 4 سطح 20، 40، 60 و 80 سانتی متر و محتوای رطوبتی اولیه محصول نیز از جمله تیمارها بود که برای تمامی آزمایش ها متغیر بود کلیه آزمایش ها در سه تکرار انجام شد. خشک کردن نمونه های ذرت تا رسیدن به محتوای رطوبتی 14 درصد (بر پایه خشک) ادامه داده شد. آنالیز داده ها توسط نرم افزارهای sas، spss16 و matlab11 و مقایسه میانگین ها توسط آزمون دانکن انجام گرفت. مدل رگرسیونی به دست آمده دارای ضریب همبستگی 939/0 بود در صورتی که مدل شبکه عصبی با الگوریتم یادگیری لونبرگ – مارکوارت با ضریب همبستگی 976/0 و میزان خطای 046/0 نتیجه بهتری داشت و مدل شبکه عصبی بهینه سازی شده توسط الگوریتم ژنتیک نیز دارای ضریب همبستگی 966/0 و میزان خطای 007/0 بود. ساختار به دست آمده برای شبکه عصبی 1-3-3 با تابع آستانه تانژانت سیگموئید می باشد که با در نظر گرفتن تابع کارایی و ضریب همبستگی نسبت به ساختارهای دیگر نتایج بهتری ارائه کرده است. شبکه عصبی بهینه سازی شده توسط الگوریتم ژنتیک میزان خطای شبکه عصبی را از 046/0 تا 007/0 کاهش داد و نتایج بهتری را از نظر کاهش خطا نسبت به شبکه عصبی با الگوریتم لونبرگ-مارکوارت ارائه کرد. علاوه بر مدل های ارائه شده برای خشک شدن، روند مصرف انرژی بر اساس افزایش دمای هوای ورودی و ارتفاع لایه محصول نیز مورد بررسی قرار گرفت نتایج حاکی از این بود که با افزایش دمای هوای ورودی، میزان مصرف انرژی در واحد جرم روند کاهشی دارد و با افزایش ارتفاع لایه محصول، میزان مصرف انرژی در واحد جرم کاهش می یابد. در این پژوهش همچنین کیفیت دانه های خشک شده ذرت از لحاظ تغییر رنگ نسبت به حالت قبل از خشک کردن نیز مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات رنگ محصول خشک شده نسبت به حالت قبل از خشک شدن افزایش یافته است. در ارتفاع 20 سانتی متر و دمای 70 درجه سلسیوس کمترین تغییرات رنگ و در ارتفاع 80 سانتی متر و دمای 110 درجه سلسیوس بیشترین تغییرات رنگ وجود داشت.

بررسی مشکلات ارگونومیکی تراکتور مسی فرگوسن 285
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  جلال اله نوری   محمدجواد شیخ داودی

ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی بخش عمدهای از بیماریهای شغلی را در محیط های کاری به خود اختصاص می دهد. پیشگیری از بروز این ناراحتی ها مستلزم ارزیابی و اصلاح وضعیت های کاری با استفاده از روش های تحلیل شغلی علم ارگونومی می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اختلالات اسکلتی- عضلانی و ارزیابی ریسک ابتلا به این اختلالات بر روی رانندگان تراکتور مسی فرگوسن 285 در شهرستان دره شهرانجام شد. در این مطالعه توصیفی- تحلیلی وضعیت های بدنی 140نفر از رانندگان در چهار وظیفه(عملیات) و 20 پوسچر کاری با استفاده از روش ارزیابی سریع وضعیت کل بدن، ارزیابی شد و میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از پرسش نامه نوردیک بدست آمد. اطلاعات جمع آوری شده توسط spss 20 مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون ‎های آماری t مستقل،chi-square)x 2) و آزمون نسبت‎ها انجام شد. 05/0p? به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد ‎. میانگین سن ،وزن وقد افراد مورد مطالعه به ترتیب برابر( 22/37) سال ، (47/82 ) کیلوگرم و(27/179)سانتی متربدست آمد.85درصد از افراد مورد مطالعه اظهار کردند که در طی 12 ماه گذشته حداقل در یک ناحیه از بدن دچار اختلالات اسکلتی- عضلانی بوده‎اند. بیشترین اختلالات در ناحیه گردن(86/82درصد)، زانو(29/44درصد) و مچ دست ودست(14/41درصد) گزارش شده است. همچنین نتایج حاصل از تکنیکreba نشان داد در میان 20 پوسچر کاری بررسی شده، 7 پوسچر در سطح خطر متوسط قرار دارند و انجام اقدامات اصلاحی در مورد آن‏ها ضروری است و 13 پوسچر در سطح خطر بالا قرار دارند و اقدامات اصلاحی در مورد آن‎ها هرچه زودتر باید انجام شود. این مطالعه نشان داد که میزان شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار در بین رانندگان تراکتور مسی فرگوسن285 بالا است. بر اساس نتایج بدست آمده، عمده ترین مشکل ارگونومیک در تحقیق انجام گرفته پوسچر نامطلوب، نیروی وارد برزانو،نیروی وارد بر مچ دست و خمش و پیچش گردن می باشد. انجام اقدامات اصلاحی جهت بهبود شرایط کارضروری است.

اثر سرعت موتور و نسبت دنده بر مصرف سوخت تراکتور 285mfدر عملیات خاک ورزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  ابراهیم صیدی   محمدجواد شیخ داودی

تراکتور وماشینهای کشاورزی بصورت رکن اصلی تولیدات کشاورزی به حساب می آیندوباتوجه به گستردگی دامنه فعالیت آنها و وسعت اراضی کشاورزی بررسی عواملی که برمیزان مصرف سوخت وراندمان کاری تراکتور تاثیر گذارندیک مهم بشمار می آید.پارامترهای سرعت پیشروی و دور موتور برمصرف سوخت و راندمان کاری تراکتور ، در انجام عملیات کشاورزی تاثیر گذار می باشد.لذا هدف ازاین تحقیق بدست آوردن ترکیب مناسبی ازپارامترهای فوق درجهت حصول بهترین حالت استفاده ، راندمان کاری، مصرف سوخت درهکتارومصرف سوخت ویژه مالبندی بود.دراین تحقیق به بررسی مصرف سوخت تراکتور مسی فرگوسن 285در عملیات خاک ورزی با گاوآهن قلمی پرداخته شد و در آن میزان مصرف سوخت در18تیمارمختلف شامل، عامل دنده در3سطح وسرعت موتوردر6سطح با انجام آزمایشات مزرعه ای با عمق کاری در حدود 15سانتی متر در خاک رسی ،لومی مورد ارزیابی وسنجش قرار گرفت .هر تیمارسه بار تکرارگردیدومساحت هر کدام از54کرت های آزمایشی باعرض5/2درطول160 متر 400 مترمربع بود. با بدست آوردن میزان سوخت مصرفی به دو صورت لیتربرهکتار ولیتر بر کیلووات ساعت درقالب طرح آماری کرت های های خرد شده مورد ارزیابی قرارگرفتند وبرای تجزیه وتحلیل داده های آماری به دست آمده ازآزمایش، از نرم افزار sasوبرای مقایسه میانگین تیمارها از آزمون چنددامنه ای دانکن استفاده گردید.نتایج داده های بدست آمده نشان دادندکه متغیر دنده بر میزان مصرف سوخت ویژه مالبندی وهمچین میزان مصرف سوخت در هکتار با اطمینان 99/0اثر معنی داری داردولی متغیر سرعت موتور بر میزان مصرف سوخت ویژه مالبندی وهمچین میزان مصرف سوخت در هکتار اثر معنی داری ندارد،وهردو متغیر دنده وسرعت موتوربر 4صفت دیگرشامل توان مالبندی،ظرفیت مزرعه ای،زمان انجام عملیات خاک ورزی وهزینه خاک ورزی با اطمینان 99/0اثر معنی داری دارند

ارزیابی مصرف انرژی خط تولید چوب-پلاستیک مدلmd90 و ارائه راهکارهایی جهت بهبود مصرف انرژی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  آسو مسماری   هوشنگ بهرامی

روش کار بدین شرح بود که ابتدا از طریق مشاهدات میدانی و مطالعات دفترچه راهنماهای موجود، کلیه ی مصرف کننده های انرژی شناسایی شد. سپس از طرق مختلف بسته به انرژی مصرفی در هر مصرف کننده، میزان مصرف انرژی در هر کدام اندازه گیری شد. با در دست داشتن مصرف انرژی در کلیه ی واحدها، انرژی لازم برای ساخت هر کیلوگرم محصول چوب-پلاستیک محاسبه گردید. کل انرژی مصرفی برای ساخت هر کیلوگرم محصول چوب-پلاستیک برابر (mj/kg) 975/9 می باشد که از این مقدار 06/20% معادل (mj/kg) 001/2 مربوط به نهاده های مستقیم انرژی و 94/79% معادل (mj/kg) 974/7 مربوط به نهاده های غیرمستقیم انرژی است. پس از ارزیابی انرژی خط تولید مورد تحقیق، کارایی بعضی از واحدهای پرمصرف مدنظر قرار گرفت؛ در این زمینه با مواردی برخورد شد که حاکی از اتلاف انرژی در بعضی از واحدها بود. لذا با تحقیق و مطالعه در مورد هرکدام، راهکارهایی جهت بهبود کارایی انرژی در این واحدها ارائه شد. از جمله راهکارهایی که ارائه شد می توان به جایگزینی درایر چیپسی با درایر پودریِ چوب، جایگزین نمودن پلی اتیلن ضایعاتی و یا جایگزین نمودن پلی اتیلن تولید شده با فن آوری جدید به جای پلی اتیلن مورد استفاده، استفاده از چیلر جذبی به جای چیلر کمپرسوری و ... اشاره نمود. هر یک از راهکارهای فوق به ترتیب به میزان 8174268 ، 6507576 ، 1519560 و 641592 مگاژول در سال باعث صرفه جویی انرژی می شوند.

مقایسه انرژی مصرفی در تولید گندم و کلزا در دو منطقه از استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1388
  احسان هوشیار   محمدجواد شیخ داودی

با توجه به اهمیت گندم و دانه های روغنی در ایران و کمبود منابع انرژی در جهان امروز، پژوهشی با هدف ارزیابی چگونگی مصرف انرژی در تولید گندم و کلزا در دو منطقه از شهرستان مرودشت(استان فارس) انجام گرفت.میانگین تولید گندم در مناطق سیدان و حومه به ترتیب 6813/996 و kg/ha 6046/968 و میانگین تولید کلزا نیز برای دو منطقه به ترتیب 2977/760 و kg/ha 2290/787 بود. این در حالی است که میانگین انرژی مصرفی کل در تولید گندم برای دو منطقه به ترتیب 38589/677 و mj/ha 38817/823 و برای کلزا 31086/779 و mj/ha 32315/076 می باشد.همچنین نتایج نشان داد که بیشترین قسمت های مصرف کننده انرژی در دو منطقه برای تولید هر دو محصول، کود، الکتریسیته و سوخت دیزل بوده اند، بدین صورت که سه رقم مذکور در تولید گندم و کلزا به ترتیب حدود 80% و 85% از کل انرژی مصرفی را بخود اختصاص داده اند.از کل انرژی مصرف شده حدود 50% مستقیم و 50% غیر مستقیم بود. همچنین در مورد کلزا حدود 3% تجدید پذیر و بقیه تجدید ناپذیر بوده که برای گندم به ترتیب حدود 12% و 88% بودند.شاخص انرژی ویژه نشان می دهد که برای تولید گندم mj/kg 6/2-5/6 و برای کلزا mj/kg 14/1-10/44 انرژی مصرف شده است. نسبت انرژی خروجی- ورودی در حالت استفاده از بقایا نسبت به عدم استفاده از آن برای گندم 2/28 برابر و برای کلزا 2/71 برابر بیشتر بوده است. همچنین انرژی خالص دریافتی در حالت استفاده از بقایا نسبت به عدم استفاده از آن برای گندم 3/16 برابر و برای کلزا 4/5 برابر شده که بسیار قابل توجه می باشد.

اثر سرعت پیشروی تراکتور و وضعیت استقرار سرپوش بر پارامترهای عملکردی تیلر دوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1378
  محمدعلی به آیین   محمدجواد شیخ داودی

در این طرح، تاثیر سرعت پیشروی تراکتور و وضعیت های مختلف استقرار سرپوش بر میزان خردشدگی خاک ، بر گردان شدن خاک ، لغزش چرخهای محرک تراکتور، همواری سطح خاک و کارایی یکنواختی شخم در شرایط خاکهای رسی با رطوبتی بین 14-16 درصد مورد بررسی قرار گرفت . در اجرای این تحقیق از آزمایشهای فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 9 تیمار، سه سرعت پیشروی (4،6 و 9 کیلومتر در ساعت ) و سه وضعیت استقرار سرپوش (بسته، نیمه باز و باز)در سه تکرار (مجموعا 27 کرت ) استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که تاثیر سرعت پیشروی تراکتور و وضعیتهای مختلف استقرار سرپوش و اثر متقابل دو فاکتور یاد شده بر میزان خردشدگی و برگردان شدن خاک با احتمال 99 درصد معنی دار بود. تاثیر سرعت پیشروی تراکتور و وضعیتهای مختلف استقرار سر پوش روی کارایی یکنواخت شخم به ترتیب با احتمال 99 درصد و 95 درصد معنی دار بودند ولی اثر متقابل دو فاکتور عدم وجود اختلاف معنی دار را ثابت کرد. در نهایت نتایج تجزیه و تحلیل های آماری داده ها در مورد لغزش چرخهای محرک تراکتور خاطر نشان ساخت که اثر سرعت پیشروی تراکتور و وضعیتهای مختلف استقرار سرپوش روی کارایی یکنواختی شخم به ترتیب با احتمال 99 درصد و 95 درصد معنی دار بودند ولی اثر متقابل دو فاکتور عدم وجود اختلاف معنی دار را نشان نداد. با توجه به اینکه دستگاه تیلر دوار مورد آزمایش حداکثر 20 سانتیمتر از خاک را به هم خواهد زد و با توجه به داده های بدست آمده تیمار s1d1 (سرعت 4 کیلومتر در ساعت و سرپوش در حالت بسته) با توجه به هدف اصلی طرح (انجام شخم اولیه و ثانویه با یک عبور) توصیه می گردد.

آزمایش و ارزیابی شش نوع نازل سمپاش پشت تراکتوری ساخت ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1378
  محمدتقی شیروانی فیل آبادی   مرتضی الماسی

به منظور آزمایش و ارزیابی نازل های سمپاش های پشت تراکتوری ساخت ایران شش نوع از این نازل ها در سال 1377 در محل کارگاه گروه ماشین های کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز آزمایش شد. یکنواختی "دبی، الگوی پاشش ، همپوشانی و زاویه پاشش " مورد ارزیابی قرار گرفت . از یک نازل خارجی به عنوان شاهد استفاده گردید. نازل ها همگی از نوع بادبزنی موسوم به استاندارد و عبارتند از: tee jet 11002, tee jet 8003, tee jet 11004, lechir 652.517 سرس 1-، قرمز پلاستیکی، فلزی و نازل شاهد آب به عنوان محلول حامل و در دمای بین 25-15 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی حدود 50 درصد استفاده شد. کلیه آزمایشات با کمک یک دستگاه تسست نازل انجام گرفت . یکنواختی دبی تیمارهای هر گروه و نازل ها، با کمک طرح کاملا تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت . در تمام گروههای نازل های داخلی، اختلاف بین تیمارها (نازل های موجود در هر گروه) در سطح 1 درصد بسیار معنی دار بود. بر مقایسه ای که بین دبی میانگین تیمارها، در سطح 1 درصد به وسیله آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت نشان داد که اختلاف بین تیمارها در تمام گروهها بسیار معنی دار است . آزمایش ها نشان داد که بین تیمارهای هر نوع نازل، یکنواختی در الگوی پاشش ، وضعیت همپوشانی و زاویه پاشش وجود ندارد. به طور خلاصه در هر گروه اختلاف میان تیمارها در سطح 1 درصد بسیار معنی دار است ، که این نازل ها را فاقد کارائی منصوب می کند.

بررسی ضایعات قندی ناشی از برداشت مکانیکی محصول نیشکر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1378
  حیدر محمدقاسم نژادملکی   مرتضی الماسی

بمنظور مطالعه و تعیین میزان قندی در برداشت مکانیکی، آزمایشاتی در خلال سالهای 1377-1378 بر روی دو نوع ماشین دروگر از توع استافت 7000 ساخت کشور استرالیا و کلاس 3000 ساخت کشور آلمان در مزارع شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان خوزستان انجام گردید. در این آزمایشات آنالیز کیفی و کمی شدت صدمات مختلف مکانیکی قلمه های فی، عملکرد پروانه سیستم تمیز کننده دروگرها، کیفیت نی در طول عمر تیغه های قطعه قطعه کن، تاثیر ارتفاع کف بر روی درصد خاک و میزان نی باقیمانده در مزرعه و ضایعات ناشی از عملکرد دروگرها در ارتباط با شرایط محصول و شرایط مزرعه ارزیابی کردید. اندازه گیریها شامل فاکتورهایی از قبیل میزان تلفات کمی و کیفی قلمه های نی، مقدار مواد خارجی همراه با نی (قبل و بعد از عملیات درو)، درصد آسیب دیدگی قلمه های نی، شرایط مزرعه و شرایط محصول می باشد. همزمان میزان آسیب دیدگی قلمه های نی ناشی از برداشت ماشینی بمنظور تعیین تاثیر فاسد شدن نی در فاصله زمانی بین برداشت و آسیاب نی در چهار درجه سالم، آسیب دیدگی جزئی، متوسط و شدید مورد بررسی قرار گرفت . داده های کیفی و کمی بدست آمده پس از برآورد ریاضی تجزیه آماری گردید. از نتایج مطالعات بعمل آمده چنین استنباط می شود که آسیب دیدگیهای شدید از عوامل اصلی کاهش دهنده کیفیت و کمیت قند استحصالی در فرآیند برداشت و پس از برداشت بوده که در ساعتهای اولیه پس از برداشت تاثیر این عوامل بطنی بوده و با گذشت زمان سیر تصاعدی بخود گرفته و شدیدا کیفیت قلمه های نی را تحت تاثیر قرار داده است . با بررسی و دقت در نتایج حاصله از سه شاخص کیفی (تلفات نی، درصد مواد زائد و درصد آسیب دیدگی) چنین به نظر می رسد که در برداشت نی سوخته، عمکرد دروگر استافت 7000 نسبت به دروگر کلاس 3000 مطلوبتر است . در این آزمایشات حداکثر سرعت دورانی مجاز برای پروانه مکنده دروگر استافت حدود 1100 دور در دقیقه تعیین شده است . آزمایشها همچنین حاکی از آن است که در برداشت مکانیکی نیشکر ساعت کار مفید تیغه ها، ارتفاع کف بر، وضعیت قرارگیری نی در جوی و پشته و اندیکس خوابیدگی در ایجاد ضایعات نی تقش بسزائی داشته است .