نام پژوهشگر: حسن منصوری
معصومه کریمیان حسن منصوری
تا کنون به طور دقیق وجامع آثار منبت کاری دوره تیموری بررسی نشده است وفقط گهگاهی در بعضی از کتابهای لاتین وبعضی از پایانامه ها به بخشی از این موضوع اشاره شده، به طور مثال در کتاب هنرهای ایران ، فقط دو اثر از سمرقند نام برده شده و توضیحات کامل در مورد آثار ندارد جهت رفع این خلاء مهم در منابع آثار هنری ایران لازم بود تا کلیه آثار چوبی در دسترس، دوره تیموری مورد مطالعه قرار گیرد و ویژگیهای هنری آن استخراج گردد. در پژوهش حاضر تک تک آثار چوبی دوره تیموری را از نظر زیبایی شناسی مورد نقد وبررسی قرارگرفته است. در این تحقیق کلیه ویژگی های هنری آثار مذکور اعم از ویژگی های طراحی ( نقشمایه ها و ترکیب بندی ها) و ویژگیهای اجرایی (شامل مصالح، روشهای اجرا و روشهای ساخت وساز) مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت رسیدن به یک جمع بندی در خصوص آثار فوق بعد از توصیف و تشریح ویژگیهای فوق هریک از آیتم ها کلیه آثار در یک جدول مورد مقایسه وتطبیق قرار گرفته تا به یک تعریف واحد جهت بیان سبک منبت کاری تیموری برسد. جهت بخش عملی این پایان نامه برخی از ویژگیهای هنری دوره مذکور به صورت یک رحل قرآن طراحی و ساخته شده است.
حسن منصوری غلامرضا مصباحی
امروزه صنعت غذا به محصولات کم شکر و با ارزش افزوده با ارزش تغذیه ای بالا، علاقه بسیاری را نشان می دهد. در این راستا، در این مطالعه به منظور جایگزینی شکر با قند مایع خرما یا شیره خرما در فرمول بیسکویت، پس از ارزیابی ارزش تغذیه ای شیره خرما و قند مایع خرما، شکر مصرفی در سطوح 0، 20، 40، 60، 80 و 100 درصد، بوسیله شیره خرما یا قند مایع خرما، به صورت جداگانه جایگزین شد. سپس ویژگی های رئولوژیکی و مشخصات فیزیکوشیمیایی بیسکویت ها مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین بهترین سطوح جایگزینی شیره خرما یا قند مایع خرما در فرمول بیسکویت، ارزیابی حسی با استفاده از آزمون هدونیک 5 نقطه انجام شد. به علاوه، ماندگاری بیسکویت ها بعد از 60 روز نیز مورد مطالعه قرار گرفت. اندازه گیری محتوای املاح با استفاده از دستگاه طیف سنج جذب اتمی نشان داد که شیره خرما به طور قابل توجه ای ارزش تغذیه ای بالاتری از قند مایع خرما داشت. جهت ارزیابی ویژگی های رئولوژیکی خمیر در حین مخلوط کردن، پایداری خمیر و قوام خمیر بعد از 5 و 8 دقیقه از زمان مخلوط کردن بوسیله دستگاه فارینوگراف اندازه گیری شد. نتایج حاصل از دستگاه بافت سنج نشان داد، با افزایش در سطوح جایگزینی، سفتی، صمغیت، انرژی کمپرس و پیوستگی خمیر کاهش و چسبندگی افزایش یافت که افزایش در سطوح جایگزینی، موجب افزایش این تغییرات می شد. طبق نتایج حاصل از ارزیابی حسی، سطوح بیشینه برای جایگزینی شیره خرما و قند مایع خرما، جهت تولید بیسکویت هایی با کیفیت مطلوب به ترتیب سطوح 40% و 60% بودند. طبق نتایج مربوط به ماندگاری، بیسکویت های حاوی شیره خرما یا قند مایع خرما در مقایسه با بیسکویت های حاوی شکر، بیاتی کمتری را نشان دادند.
حسن منصوری سید ابوالقاسم مرتضوی
اندازه گیری بهره وری ماهیان قزل آلا به دلیل اهمیت این آبزیان در تولید غذای با کیفیت و کم عارضه و یا حتی بی عارضه برای کشور اهمیت دو چندان پیدا می کند به این نحو که با شناسایی موانع و محدویت های قابل رفع موجود در تولید این محصول ارزشمند و ارائه ی آن به بهره برداران نسبت به تشویق تولید کننده گان برای کسب سود و همچنین تولید بیشتر با همان منابع موجود اقدام نمود و این امر در شیلات، بدلیل قابل کنترل بودن نهاده ها ، بسیار مهم است. استان زنجان به دلیل برخورداری از شرایط اقلیمی مناسب و نزدیکی با مرکز کشور و همجواری با استان های شمالی واستان های مرزی غرب و شمالغرب و در نتیجه وجود رودخانه بزرگ و پر آب قزل اوزن ومنابع آبی زیر زمینی فراوان و همچنین میانگین بارندگی بالاتر از میانگین سالانه کشوری و رودخانه ها و چشمه های آب با دبی بالا و برخورداری از هوای خنک که شریط مطلوبی برای تکثیر و رشد ماهیان سرد آبی مانند قزل آلا بوجود می آورد، دارای استعداد لازم جهت توسعه پرورش این قبیل آبزی ها می باشد. با توجه به ضرورت افزایش تولید در صنعت پرورش آبزیان، در مطالعه حاضر با هدف سنجش میزان بهره وری و کارایی واحد های تولیدی وشناسایی علل بالا و یا پایین بودن کارایی و بهره وری پرورش ماهیان قزل آلا در استان زنجان، تعیین مجموعه واحد های دارای کارایی وبهره وری بیشتر به منظور الگو شدن برای واحدهای ناکارا و دارای بهره وری پایین، هدف گذاری برای واحدهای ناکارا بر اساس اطلاعات واحدهای کارا و دست یابی به راه های افزایش تولید گوشت ماهی از طریق تخصیص بهینه عوامل واحدهای پرورش ماهی به بررسی بهره وری واحد های پرورش ماهی استان زنجان، با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها )ِdea) پرداخته ایم. برای طراحی مدل ابتدا متغیر های اصلی مورد مطالعه تعیین شد. بدین منظور در مرحله اول واحد های پرورش ماهی در استان زنجان با توجه به سابقه تولیدی وتداوم تولید در طول دوره مورد مطالعه به دو گروه تفکیک شدند. گروه اول شامل تولید کنندگانی که بیش از دو سال سابقه تولید مداوم داشته و از واحد تولیدی خوددرطول دوره مورد مطالعه بهره برداری می نمودند و گروه دوم شامل بهره برداران با سابقه تولیدی کمتر از دوسال و در بخشی از سال از تولید صرف نظر کرده و به تولیدسایر محصولات اقدام نموده اند ، به عبارت دیگر این واحدها واحدهای جانبی و مکمل برای واحدهای تولیدی اصلی آنها می باشند . در ادامه گروه اول که واحد های مورد نظر ما بودند و تعداد آنها 21 واحد بوده که در شهرستان های زنجان و ابهر و خدابنده و ماه نشان فعالیت می نمودند را انتخاب نموده و گروه دوم را از دایره تحقیق حذف نمودیم. در مرحله بعد متغیر های مربوط تعریف گردیده و در مدل وارد شدند. متغیرهای مورد بررسی عبارتند از: تعداد بچه ماهی، مقدار خوراک ماهی ، دبی آب مورد استفاده برای تولید برحسب لیتر در ثانیه، تعداد نفر روز نیروی کار شاغل در واحد، تعداد سرویس استفاده شده جهت حمل و نقل و بازار یابی و تبلیغات و قیمت نهاده های به کار رفته در تولید. ستاده نیز میزان محصول تولیدی می باشد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه مستقیم با مدیران واحد های تولیدی استان جمع آوری شده است. با استفاده از داده های فوق مقادیر مربوط به بهره وری و کارایی و تغییرات آنها و تخمین تابع تولید، به کمک نرم افزارهایdeap 2.1 ،shazam وfrontier4 و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس برای سال های 86-1385 محاسبه گردید. نتایج مطالعه نشان داد که دردوره مورد بررسی بیش از دو سوم واحدها در بکارگیری از نهاده ها دارای بهره وری مطلوب و کارایی تکنیکی مناسب می باشند ولی از نظر کارایی تخصیصی و اقتصادی وضعیت کمی نامطلوب است که مدیران واحدها بایستی با استفاده از اطلاعات قیمتی نهاده ها ترکیب بهینه نهاده ها را که با هزینه معین تولید بیشتری رانتیجه دهد انتخاب نمایند.
حسن منصوری محمد غفوری
چکیده ندارد.
حسین جاقوری حسن منصوری
دو کمپلکس جدید به فرمول های cl{d (bpy)(pipdtc)} و cl{d (bpy)(n-budtc)} که در آنها 2 و -2 بی پیریدینbpy، پی پیریدین دی تیوکرباماتpipdtc و -n بوتیل تیوکرباماتn-budtc می باشد، تهیه گردیدند. شناسایی این کمپلکس های محلول در آب ، به کمک تجزیه عنصری، هدایت سنجی و تکنیک های طیف سنجی uv-visb، ir و h-nmr انجام شده است . نتایج تجربی هدایت سنجی محلول مایی این ترکیبات ، بیانگر نسبت آنیون به کاتیون 1:1 می باشد. در این ترکیبات شیوه پیوند شدن لیگاندها با فلز مرکزی به کمک روش های ir و h-nmr مورد بررسی قرار گرفته است . برهم کنش این کمپلکس ها با calf thymus dna به روش اختلاف جذب در طیف uv-visb بطور مفصل بررسی شده است . نتایج حاصله از این مطالعات مبین وجود پیوندی قوی از نوع کوئوردیناس -کووالانس بین کمپلکی ها و dna می باشد. پارامترهای پیوندی، k (ثابت پیوند) و n (تعداد کمپلکس پیوند شده به dna به ازاء هر نوکلوئید در حالت اشباع) محاسبه شده است . تاثیر قردت یونی محیط بر پیوند کمپلکس - dna نیز مورد بررسی قرار گرفته است .