نام پژوهشگر: رضا فرخی نژاد
نادیا ساسانی رضا فرخی نژاد
نماتد مولد سیست چغندرقند از مهمترین نماتدهای خسارت زای این محصول در دنیا و در ایران است. به منظور تشخیص نماتدschmidt heterodera schachtii ازآغازگر های یونیورسال و اختصاصی گونه استفاده شد. برای این کار dna ژنومی گونه های h. schachtii,h. glycines, meloidogyne sp. استخراج و با استفاده از آغازگر اختصاصی گونه h. schachtii جهت تکثیر جمعیت های ایرانی این گونه استفاده شد و آغازگر مورد نظر قادر به تکثیر dna ژنومی جمعیت های ایرانی این نماتد گردید. نتایج آن تکثیر قطعه 255 جفت بازی بود. در بخش دیگری از این تحقیق ژن های خاص مقاومت به نماتد h. schachtii بنام hs1pro-1 با استفاده از آغازگرهای اختصاصی در شش ژنوتیپ و رقم تجاری ردیابی شد. با استفاده از آغازگر اختصاصی ژن، درصد فراوانی بوته های حامل ژن در ارقام تجاری آنما، نماکیل، پائولیناو لاین جابجایی w1009 به ترتیب 65%، 71%، 74% و58% بود. فراوانی این ژن در ژنوتیپ های تلاقی برگشتی هیبرید چغندر w1009 زراعی با لاین جابجایی از منشا beta procumbens و در ژنوتیپ خودگشنی حاصل از تلاقی برگشتی هیبرید چغندر زراعی با لاین جابجایی 5/1% و 37% بود. بالغ بر 20% از بوته های حامل ژن hs1 در ژنوتیپ تلاقی برگشتی هیبرید چغندر w1009 زراعی با لاین جابجایی از منشا beta procumbens دارای فنوتیپ چند مریستمی multi-top بودند.
ویدا مهین پو رضا فرخی نژاد
به منظور تعیین قارچ های همراه با پوسیدگی ریشه و پیاز گل مریم در استان خوزستان و نیز تعیین تنوع ژنتیکی در گونه غالب با استفاده از گروه های سازگار رویشی و نشانگر مولکولی rapd مطالعه ذیل انجام گرفت. بعد از نمونه برداری از گیاهان آلوده در مزارع مختلف گل مریم شهرستان دزفول با استفاده از روش های معمول جداسازی در آزمایشگاه جمعا 143 جدایه از جنس فوزاریوم شامل 110 جدایه f. oxysporum، 27 جدایه f. solani و 6 جدایه f. eqiuseti و نیز 4 جدایه hederae cylindrocarpon به دست آمد. تنوع ژنتیکی در بین 45 جدایه f. oxysporum با استفاده از گروه های سازگار رویشی تعیین شد که برای این کار از موتانت های نیت استفاده به عمل آمد. برای تولید موتانت های نیت از محیط کشت حاوی سه درصد کلرات پتاسیم زاپک (czapeck dox agar chlorate= cdac) حاوی mg/l 50 رز بنگال استفاده شد. با استفاده از این محیط جمعا 547 موتانت نیت حاصل شد. کلاس فنوتیپی موتانت های نیت بر اساس نحوه رشدشان روی محیط کشت پایه حاوی یکی از چهار منبع ازت (نیترات سدیم، نیتریت سدیم، هیپوزانتین و تارتارات آمونیوم) تعیین گردید. از نیت های حاصله تعداد 301، 171 و 75 عدد به ترتیب به nit1، nit3 و nitm تعلق داشتند. بعد از مکمل سازی که بین موتانت های nit1 یا nit3 یک جدایه با nitm جدایه های دیگر روی محیط کشت حداقل صورت گرفت 45 جدایه بیمارگر در چهار گروه سازگار رویشی قرار گرفتند؛ به این ترتیب که vcg a شامل 28 جدایه، vcg b شامل 10 جدایه، vcg c شامل 3 جدایه و vcg d شامل 4 جدایه بودند. آزمون بیماریزایی در مورد 20 جدایه که از گروههای سازگار رویشی چهارگانه انتخاب شده بودند انجام شد و نتایج حاکی از بیماریزا بودن کلیه جدایه ها بود. تنوع ژنتیکی این بیست جدایه با استفاده از نشانگر مولکولی rapd نیز مطالعه شد. در این آزمون از 13 آغازگر تصادفی استفاده بعمل آمد. گروه بندی داده های rapd توسط روش upgma و با استفاده از ضریب تشابه dice در سطخ تشابه 61% صورت گرفت. بر این اساس جدایه ها در شش گروه ژنتیکی جای گرفتند. در این گروه بندی گروه های i، iii و vi دو عضوی، گروه ii دوازده عضوی و گروه-های iv و v تک عضوی بودند. تعداد کم گروه بندی صورت گرفته از طریق vcg و rapd نشان دهنده تنوع ژنتیکی پایین قارچ مورد مطالعه در گل کاری های منطقه دزفول می باشد. مقایسه گروه بندی های صورت گرفته به وسیله گروه های سازگار رویشی و نشانگر rapd نشان داد که تطابق کامل بین این گروه بندی ها وجود ندارد
زینب بهمنی رضا فرخی نژاد
بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه برنج به طور گسترده در مناطق برنج کاری دنیا پراکنده است به طوری که از عوامل محدود کننده کشت این گیاه محسوب می شود. به منظور مطالعه پوسیدگی طوقه و ریشه برنج در فصل زراعی 1388 از شالیزار های برنج در استان-های فارس(فیروزآباد، رامجرد، درودزن، شیراز، پاسارگاد و سپیدان)، خوزستان(ایزه، آهودشت و رامهرمز) و ایلام(سرابله و شیروان) نمونه برداری به عمل آمد. از کشت نمونه های آلوده ریشه و طوقه گیاه برنج جمعا 132جدایه قارچ جداسازی گردید. جهت شناسایی جدایه ها ی قارچ از محیط کشت های برگ میخک-آگار(cla)، سیب زمینی-دکستروز-آگار(pda) استفاده به عمل آمد. قارچ های شناسایی شده شامل f. verticillioides(80 جدایه)، f. equiseti(25 جدایه) و cylindrocarpon hederae (26 جدایه) بود. تعداد 41 جدایه ازگونه f. verticillioides از مناطق مختلف استان ها ی ذکر شده انتخاب شد و تنوع ژنتیکی آنها با استفاده از گروه-های سازگار رویشی مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی با استفاده از دو محیط mmc و pdc حاوی 6% و محیط زاپک حاوی 5% کلرات پتاسیم جمعا 446 جهش یافته نیت بدست آمد که بر اساس استفاده از منابع مختلف ازت در سه کلاس فنوتیپی nit 1 ) 32/49%) nit3(02/30%) و nit m ( 4/20%) قرار گرفتند. آزمون مکمل سازی بین جهش یافتگان نیت روی محیط کشت حداقل، انجام گرفت. در مجموع 17 گروه سازگار رویشی در بین جمعیت قارچ مشخص شد که بزرگترین گروه دارای 21 عضو بود و همچنین 12 گروه تک عضوی و سایر گروهها دو عضوی بودند. آزمون بیماری زایی برای 37 جدایه از قارچ f. verticillioides صورت گرفت نتایج آزمون نشان دهنده بیماریزا بودن همه جدایه ها بود. همچنین بیماریزا بودن جدایه های c.hederae نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از بیماری زا بودن هر 10 جدایه مورد استفاده بود. این اولین گزارش از وقوع بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه برنج در دنیا می باشد که توسط گونه c. hederaeایجاد می شود. تنوع ژنتیکی تعداد 24 جدایه از قارچ f.verticillioides با استفاده از 7 آغازگر با تکنیک rapd مورد مطالعه قرار گرفت.. تجزیه خوشه ای داده های rapd با استفاده از ضریب تشابه ساده و روش upgma نشان داد که جدایه ها در سطح تشابه 52 درصد در 9 گروه قرار گرفتند که این نشان دهنده تنوع ژنتیکی بالا در بین جدایه ها ی قارچ عامل بیماری می باشد. بیشترین تشابه بین جدایه ها 84 درصد برآورد شد.
محمدرضا پروین رضا فرخی نژاد
پوسیدگی ریشه و طوقه گوجه فرنگی از بیماری های مهم این محصول در استان خوزستان می باشد. برای بررسی این بیماری از مزارع گوجه فرنگی در شهرهای بهبهان، رامهرمز، دزفول، شوش، شوشتر و گتوند نمونه برداری بعمل آمد. از کشت نمونه های ریشه و طوقه گیاهان آلوده در آزمایشگاه جمعا 108 جدایه از فوزاریوم بدست آمد که پس از شناسایی در 3 گونه f.solani (79 جدایه)، f.oxysporum (8 جدایه) و f.equiseti (21 جدایه) قرار گرفتند. تنوع ژنتیکی در جمعیت f.solani با استفاده از گروه های سازگار رویشی مطالعه شد. برای تولید موتانت های نیت از جدایه های f.solani از محیط های کشت pdc حاوی 5/1، 3، 5، 7، 5/8 و 9 درصد، mmc حاوی 5/1، 3 و 5 درصد کلرات پتاسیم و نیز زاپک کلرات (cdac) حاوی 3% کلرات پتاسیم و رزبنگال (50 میلی-گرم در لیتر) استفاده شد که منجر به تولید هیچ موتانتی نشد. در نتیجه برای تولید موتانت نیت از محیط کشت زاپک کلرات حاوی 5% کلرات پتاسیم و رزبنگال (50 میلی گرم در لیتر) استفاده شد. فراوانی کلاس نیت های حاصله در این محیط 68% nit1 = ، 18% = nit3 و 14% = nitm بود. آزمون مکمل سازی بین موتانت های نیت روی محیط کشت حداقل انجام شد و نهایتا جدایه های f.solani در 25 گروه سازگار رویشی قرار گرفتند. بزرگترین گروه سازگار رویشی دارای 8 عضو از دزفول و کوچکترین گروه ها شامل vcg7 و vcg11 (هر کدام دو عضو) به ترتیب از رامهرمز و بهبهان بودند. vcg4 (6 جدایه) از شوشتر با vcg5 (4 جدایه) از رامهرمز، vcg6 (4 جدایه) از گتوند با vcg7 (دو جدایه) از رامهرمز، vcg8 (5 جدایه) از رامهرمز با vcg9 (4جدایه) از گتوند، vcg10 (4 جدایه) از شوش و vcg11 (2 جدایه) از بهبهان مشترک بودند. در این مطالعه هیچ رابطه ای خاصی بین منشا جغرافیایی جدایه ها و vcg مشاهده نشد. در حالی که بعضی از گروه های vcg مربوط به مناطق جغرافیایی خاصی بودند ولی بعضی دیگر از گروه های vcg در مناطق مختلف مشترک بودند. آزمون بیماری زایی در مورد 23 جدایه از f.solani انجام شد. نتایج حاکی از بیماری زا بودن کلیه جدایه ها بود. مقایسه میانگین شدت بیماری زایی جدایه ها با استفاده از آزمون دانکن جدایه ها را در 8 گروه قرار داد. نتایج نشان داد که بین گروه های vcg و شدت بیماری زایی جدایه ها رابطه ای وجود ندارد. بررسی تنوع ژنتیکی جدایه ها با استفاده از نشانگرهای iss و issr صورت گرفت. بعد از استخراج dna قارچ و انجام pcr، به کمک آغازگر های iss و issrباندهای واضح در تصاویر ژل مشخص شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های این نشانگرها با استفاده از نرم افزار ntsyspc 2.02 از ضرایب مختلف ماتریس تشابه و روش های مختلف تجزیه خوشه ای برای گروه بندی جدایه ها استفاده شد. در نشانگر iss و تجزیه ترکیبی iss-issr بهترین روش گروه بندی با ضریب جاکارد و روش تجزیه خوشه ای upgma و در issr با ضریب sm و روش تجزیه خوشه ای upgma بدست آمد. در iss جدایه ها به 12گروه، در issr به 14 گروه و در تجزیه ترکیبی iss-issr به 20 گروه تقسیم شدند. در این بررسی نشانگر iss تا حد زیادی یافته های حاصل از vcg را تایید کرد ولی بین گروه بندی حاصل از نشانگر issr و vcg و همچنین بین گروه بندی حاصل از هر دو نشانگر و بیماری زایی و مناطق جغرافیایی رابطه ی قابل توجهی مشاهده نشد.
بهادر صحت فرد رضا فرخی نژاد
بیماری پوسیدگی ساقه برنج (stem rot of rice) که اولین بار سال 1373 از شمال ایران گزارش شد بطور معمول دراکثر مزارع استان فارس وجود داشته و دربعضی از نقاط استان که از شدت بیشتری برخوردار است موجب بروز خسارت می گردد . تاکنون نه مطالعه جامعی در مورداین بیماری در استان فارس انجام شده و نه وجود آن در استان خوزستان گزارش شده است. با توجه به اینکه استانهای خوزستان و فارس از نظر سطح زیرکشت برنج در رتبه چهارم و پنجم کشور قراردارند مطالعه حاضر برای تعیین وضعیت بیماری در استانهای فوق از تیر تا آبان ماه سال 1388 به اجرا درآمد. برای انجام این پروژه از مزارع برنج استان فارس در شیراز، مرودشت، پاسارگاد، سیوند، کامفیروز، درودزن، رامجرد، کازرون، بیضا، بانش و فیروزآباد واز مزارع استان خوزستان در ایذه، رامهرمز، آهودشت و شاوور بازدید بعمل آمده ونمونه برداری انجام گرفت.وجود بیماری درتمام مناطق مورد بازدید در استان فارس به اثبات رسید ولی در استان خوزستان آلودگی به این بیماری مشاهده نشد. نتیجه آزمون بیماریزایی در شرایط گلخانه در رقم مورد استفاده (لنجان) مثبت بود. بر اساس مشاهدات مزرعه ای درصد آلودگی مزارع درمناطق مختلف استان فارس از 10% درشیراز تا 70% در رامجرد و درودزن متغیر بود. شدت آلودگی شالیزارهای برنج در مناطق مورد بازدید بین 5% درشیراز تا 50% دردرودزن برآورد شد. علائم و خسارت ناشی از بیماری معمولا درانتهای فصل بروز می کند. هرچند شروع علائم می تواند از خزانه باشد ولی معمولا علائم بیماری از مرحله پنجه زنی به بعد آشکار می شود. ابتدا غلافهای خارجی که درتماس با سطح آب هستند آلوده شده و علائم بصورت لکه های قهوه ای تا تیره ظاهر می شود. با توسعه این لکه ها سرانجام غلافهای آلوده خشکیده شده وقارچ به غلافهای بعدی و ساقه گیاه نفوذ می کند. در اثر آلودگی ،ساقه برنج پوسیده و سیاه شده وبه شدت سست می گردد. قارچ عامل بیماری داخل ساقه نفوذ و درمیانگره های اول و دوم و گاهی درمیانگره سوم تشکیل کلنی داده و اسکلروت های ریز و سیاهرنگ تولید می نماید. گاهی اوقات نیز میسلیوم خاکستری رنگ قارچ همراه این اسکلروت ها درون ساقه دیده می شود. ساقه ها به علت سست بودن دراثر وزش باد یا بارش باران دچار ورس شده و اگر ورس در اوایل خوشه دهی رخ دهد باعث پوکی دانه ها می شود. در اثر بیماری گیاه آلوده کوتاه مانده و خوشه های تشکیل شده نیز کوتاه و درصد پوکی دانه در آنها بالا است. ضمنا درصورتی که وقوع آلودگی زودهنگام کل بوته ممکن است خشک شود. تشکیل اسکلروت معمولا درانتهای فصل داخل یا روی ساقه و یا روی غلافهای خشکیده برگ صورت می گیرد. وجود اسکروتهای ریز و سیاهرنگ داخل ساقه یکی از علائم بارز بیماری پوسیدگی ساقه درانتهای فصل است . تشکیل اسکلروتها بعد از برداشت محصول درباقیمانده ساقه های زنده و آلوده ادامه می یابد. با شروع فصل زراعی، اسکلروتها بعنوان اینوکلوم اولیه، نقش مهمی در ایجاد آلودگی دارند. همراه با آماده سازی مزرعه (شخم زدن) و وجین کردن، اسکلروتهای موجود در خاک و بقایای گیاهی، در سطح آب شناور شده و دراثر تماس با غلافهای خارجی برگ باعث بروز آلودگی می گردد. نفوذ قارچ به داخل بافت گیاه، بصورت طبیعی و بدون نیاز به وجود زخم انجام می شود ولی در صورت وجود زخم نفوذ و پیشرفت قارچ سریعتر خواهد بود. با تندش اسکلروتها قارچ روی سطح بافت گیاه تشکیل آپرسوریوم داده و به درون بافت نفوذ می نماید. تشکیل اپرسوریوم در شرایط آزمایشگاهی نیز روی قطعات سترون ساقه برنج دردمای 27 درجه سانتیگراد اثبات گردید. قارچ عامل بیماری magnaporthe salvinii است که پریتسهای آن درشرایط آزمایشگاه باتلاقی جدایه های سازگار قارچ بدست آمد ودر نتیجه هتروتال بودن آن اثبات گردید. این اولین گزارش از تشکیل فرم جنسی قارچ در استان فارس می باشد. فرم کنیدی دار قارچ نیز در آزمایشگاه با کشت اسکلروتها روی کاغذ صافی مرطوب و سترون و کشت میسلیوم روی محیط غذایی هویج آگار بدست آمد و تحت نام nakataea sigmoidea شناسایی گردید. این قارچ بعلت دارا بودن اسکلروت آن بنام sclerotium oryzae نیز معروف است. بقاء و زمستانگذرانی قارچ بوسیله اسکلروتهای موجود درخاک یا داخل ساقه های برنج باقیمانده درخاک صورت می گیرد.در این مطالعه درجه حرارت بهینه برای رشد قارچ 30-27 درجه سانتیگراد تعیین شد. درجه حرارت بهینه رشد برای جدایه های مناطق گرمسیری بالاتر از جدایه های مناطق سردسیری بود. با مطالعه واکنش ارقام مختلف برنج در مقابل بیماری که در شرایط گلخانه انجام گرفت، معلوم شد که دربین ارقام تحت کشت در استان فارس، رقم شمیم از بقیه متحمل تر بوده وبعد از آن به ترتیب رقم آمل ولنجان قرارداشته ، رقم چمپا نیز به عنوان حساس ترین رقم تعیین گردید. در این مطالعه شناسایی قارچ عامل بیماری با استفاده ازروشهای مولکولی نیز مورد تایید قرار گرفت.
حمید علوانی پور رضا فرخی نژاد
یکی از مهم ترین معضلات کشت ناترک در استان خوزستان بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه می باشد. جهت مطالعه بیماری از مناطق مختلف استان خوزستان شامل اهواز، سوسنگرد و حمیدیه بازدید و از گیاهانی که حالت زردی و خشکیدگی را نشان می دادند نمونه برداری به عمل آمد. از کشت قطعاتی از بافت های آلوده ریشه و طوقه، شصت و پنج جدایه قارچی شاملfusarium solani(55 جدایه)،f. equiseti(5 جدایه)، lasiodiplodia hormozganensis(3 جدایه)و .pythiumsp(2 جدایه) بدست آمد. گزارش قارچl. hormozganensis از ناترک برای اولین بار در دنیا صورت می گیرد. گونه های مختلف این قارچ سبب ایجاد انواعی از بیماری ها در بسیاری از گونه های گیاهی و حتی انسان می شوند. آزمون بیماری زایی درون شیشه ای قارچ های فوق حاکی از بیماری زا بودن کلیه جدایه هابود. در گلخانه ضمن مطالعه بیماری زایی قارچf. solani(گونه غالب جدا شده از اندام های بیمار) روی ناترک، اثرات سطوح مختلف ph=6 و ph=8 و کلات کننده آهن eddha(صفر،10 و 20 میلی مول در لیتر) و کلسیم (صفر وmeq/l 12) روی صفات مختلف (میانگین وزن خشک و تر بخش هوایی، وزن تر ریشه، شدت بیماری و طول گیاه) بررسی گردید. نتایج اثر ph و سطوح مختلف کلات کننده بر صفات مورد بررسی نشان داد که در سطوح مختلف eddha(صفر، 10 و 20 میلی مول در لیتر)اختلاف معنی داری بین ph=8 و ph=6 وجود داشت، در صورتی که در هر دو ph بین سطوح غلظتی mmol/l 10 وmmol/l 20 اختلاف معنی داری وجود نداشت. بین سطح mmol/l 10 وmmol/l 20 کلات کننده و سطح صفر در هر دو ph نیز اختلاف معنی داری وجود داشت. همچنین نتایج بررسی اثر کلسیم و غلظت های مختلف eddhaدر ph=6 بر صفات مختلف فوق گویای آن بود که اختلاف معنی داری بین تیمارهای دریافت کننده کلسیم و غلظت های mmol/l 10 وmmol/l 20 کلات کننده و سایر تیمارها وجود دارد. علاوه بر این نتایج حاکی از آن بود که کاربرد غلظت mmol/l 10 وmmol/l 20 کلات کننده به تنهایی و نیز کلسیم به تنهایی هیچگونه تفاوتی با هم نداشتند ضمناً نتایج مبین آن بود که کاربرد کلسیم یا کلات کننده اختلاف معنی داری با عدم کاربرد آن ها داشت.
صدیقه ربیعی رضا فرخی نژاد
بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه یکی از بیماری های مهم گیاه بادمجان به شمار می آید. به منظور مطالعه این بیماری در استان خوزستان در طی سال های زراعی 1391-1390، از مزارع بادمجان در شهرهای دزفول، الهایی، رامهرمز، حمیدیه و حسام آباد نمونه برداری به عمل آمد. در این بررسی چهار گونه ازقارچ فوزاریوم شامل7 جدایه ازf.solani و یک جدایه از هرکدام از گونه هایf. poliferatum، f. avenaceum وf.nygamai، هشت جدایه ازsclerotiniasclerotiorum، شش جدایه از macrophomina sp. و دوجدایه از cylindrocarponhedereae جدا شد. طبق اطلاعات موجود جداسازی گونه هایf. poliferatum، favenaceum، f.nygamai وc.hedereae از بادمجان برای اولین بار در دنیاگزارش می شود. جداسازی گونه macrophomina sp. برای اولین بار در ایران و جداسازی گونه s.sclerotiorumبرای اولین بار در استان خوزستان از گیاه بادمجان گزارش می شود. توان بیماری زایی دو جدایه از گونه s.sclerotiorum در گلخانه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مبین بیماری زا بودن هردو جدایه روی گیاهچه های چهل روزه بادمجان بود، اگرچه شدت بیماری ایجاد شده توسط دو جدایه مذکور با هم تفاوت داشت، بطوریکه شدت بیماری زایی جدایه s8 نسبت به s2 بیشتر بوده و هردو با شاهد اختلاف معنی دار داشتند. کنترل بیماری با استفاده از راه های بیولوژیک، شیمیایی، افزایش میزان پتاسیم خاک و تلفیقی از عوامل مذکور مورد مطالعه قرار گرفت. در کنترل بیولوژیک از گونه های t.harzianum1، t.hrzianum2،t.virens، t.longibrachiatum وcylindrocarpon sp. استفاده به عمل آمد. در کشت متقابل سرعت پیشروی، کلنیزاسیون و اسپورزایی t.hrzianum2و t.longibrachiatum زیاد و بیشتر از سایر جدایه ها بود، بطوریکه 5 روز پس از کشت، آنتاگونیست ها به طور کامل سطح پرگنهs.sclerotiorumرا پوشاندند. در مطالعات میکروسکوپی پیچش هیف ونفوذ داخل ریسه های اسکلروتینیا در تمامی جدایه ها مشاهده شد و در تمامی موارد واکوئله شدن، لیز شدن و خارج شدن محتویات سلولی قارچ s.sclerotiorum توسط آنتاگونیست ها مشاهده گردید، با این وجود این حالات بیشتر در جدایه های t.harzianum,2t.virens, دیده شد. در مطالعه اثر ترکیبات فرار، جدایه t.harzianum1 با 35 درصد بیشترین تأثیر را در ممانعت از رشد پرگنه قارچ اسکلروتینیا نشان داد. در بررسی مربوط به اثر ترشحات مایع خارج سلولی آنتاگونیست ها جدایه t.longibrachiatum با20/47 درصد بیشترین تأثیر را در بازدارندگی از رشد میسیلیومی قارچ بیمارگر داشت. به منظور کنترل شیمیایی از غلظت های متفاوت قارچ کش های بنومیل، تتراکونازول و لاماردور استفاده شد که از میان آن ها بنومیل و لاماردور 50 پی پی ام با میزان 100 درصد بازدارندگی از رشد بیشترین تأثیر را در ممانعت از رشد میسیلیومی قارچ اسکلروتینیا داشتند. همچنین بنومیل در غلظت های هزار، پانصد و صد پی پی ام، تتراکونازول و لاماردور هزار پی پی ام با درصد بازدارندگی 100 درصد بیشترین اثر را در جلوگیری از جوانه زنی سختینه های قارچ اسکلروتینیا داشتند. به منظور تعیین اثر قارچ کش های مورد استفاده در این بررسی روی عوامل کنترل بیولوژیک اثر غلظت های(10، 30 و 50 پی پی ام) قارچ کش های مذکور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که قارچ کش لاماردور در تمامی غلظت های مورد استفاده هیچ تاثیری روی رشد میسیلیومیt.harzianum2 نداشت. از میان سطوح مختلف کود سولفات پتاسیم تیمارk1 (167/0 گرم پتاسیم در 500 گرم خاک)، باعث ایجاد بیشترین مقاومت گیاه در برابر بیماری پوسیدگی اسکلروتینیایی شد. با توجه به نتایج به دست آمده برای کنترل تلفیقی بیماری در مطالعات گلخانه ای از سوسپانسیون 106 قارچ آنتاگونیست t.hrzianum2، غلظت 50 پی پی ام سم لاماردور و مقدار 334/0 گرم کود پتاسیم استفاده شد. نتایج مشخص کرد که تلفیق سه عامل فوق بیشترین تأثیر را در کاهش درصد بیماری نشاء های بادمجان داشته و با شاهد سالم در یک گروه قرار گرفتند. شاهد آلوده بیشترین شدت بیماری را به میزان 95% نشان داد.
ثمینه معتمدی محمد رضا تابنده
چکیده: پوسیدگی ریشه از بیماری های مهم و اقتصادی درگندم است، که گسترش جهانی دارد. عوامل مختلفی سبب بروز این بیماری شده است که یکی از آن ها گونه هایی از قارچ فوزاریوم می باشد. یکی از این گونه ها ، f. culmorum می باشد که یکی از مخرب ترین بیمارگرهای گندم به شمار می رود. این قارچ گندم را از زمان کاشت تا برداشت مورد حمله قرار داده و سبب بلایت خوشه ، پوسیدگی طوقه و ریشه و ... شده و در نهایت منجر به کاهش عملکرد گیاه می شود. به دلیل خاکزی بودن این بیمارگر، ترکیبات ضد قارچ شیمیایی مرسوم برای کنترل آن، موثر نبوده است. اخیرا از جایگزینی ارقام مقاوم یا کنترل بیولوژیک برای کنترل این بیماری استفاده شده است. محدودیتهای روش های موجود در کنترل بیماری منجر به افزایش تمایل برای کاربرد ترکیبات ضد قارچی جدید شده است. نانو ذرات نقره دارای فعالیت ضد میکروبی با طیف وسیع است و در دهه گذشته کاربرد این ترکیبات در کشاورزی توسعه یافته است. علی رغم شناسایی مکانیسمهای متداول ضد میکروبی نانو ذرات نقره تأثیر این ترکیبات بر روی عوامل دفاع ذاتی و رشد گیاه ناشناخته است. در این مطالعه برای اولین بار تأثیر نانو ذرات نقره به تنهایی و در ترکیب با زئولیت بر روی تغییرات میزان آنزیم های موثر در دفاع ذاتی در ریشه گندم در آلودگی های تجربی گلخانه ای با قارچ f. culmorum مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه که از آزمایش فاکتوریل سه فاکتوره با طرح پایه کاملا تصادفی استفاده شد، تأثیر غلظتهای مختلف نانو ذرات نقره (ppm150و ppm300( به تنهایی و در ترکیب با زئولیت (1 و 5/0 گرم بر کیلوگرم خاک) در حضور فوزاریوم بر فعالیت آنزیم های پلی فنول اکسیداز و پروکسیداز در ریشه گندم مورد مطالعه قرار گرفت. تمام نمونه ها به صورت تکرار سه تایی در نظر گرفته شدند. کنترل های مختلف شامل نمونه های بدون نانو ذرات نقره ، بدون فوزاریوم و بدون زئولیت در نظر گرفته شد. آلودگی با مایه بیمارگر (دانه های گندم آغشته به قارچ) با غلظت 50 گرم در یک کیلوگرم خاک انجام شد. دانه های گندم رقم الوند در خاک گلدانهای مایه کوبی شده و کنترل (24عدد بذر در هر گلدان) کشت داده شدند و 11، 27، و 38 روز پس از کشت، نمونه های ریشه گندم جدا و در فریزر?c 80- نگهداری شدند. تغییرات میزان آنزیم های پلی فنل اکسیداز و پروکسیداز با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه داده ها با استفاده از آزمایش فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی نشان دهنده تأثیر متقابل دو و سه طرفه بر صفات مورد مطالعه بود بطوریکه نانو ذرات نقره با و بدون زئولیت منجر به کاهش فعالیت آنزیم های ppo و pox (p?0.01)، در ریشه در حضور قارچ فوزاریوم گردید.
مریم باورساد رضا فرخی نژاد
پوسیدگی ریشه و طوقه لوبیا چشم بلبلی یکی از مهمترین بیماریهای این گیاه در ایران و دنیا است. نمونه برداری از مزارع لوبیا چشم بلبلی استان در خلال سالهای 1391-1390 صورت گرفت و تعداد 18 جدایه rhizoctonia solani، 69 جدایه macrophomina phaseolina، 16 جدایه fusarium sp. شامل 6 جدایه f.equiseti،5 جدایه f.verticillioides،3 جدایه f.solani و 2 جدایه f.chlamydosporum و سه جدایه cylinderocarpon sp. از طوقه و ریشه لوبیا چشم بلبلی مزارع شهرستانهای رامهرمز، ملاثانی، سوسنگرد، شوشتر، جنت مکان گتوند، الهائی اهواز و حمیدیه جدا گردید. جدایه های رایزوکتونیا همگی چند هسته ای بودند. بررسی گروههای آناستوموزی جدایه ها نشان داد که 16 جدایه متعلق به گروه آناستوموزی 4 بوده و دو جدایه دیگر با هیچکدام از گروههای آناستوموزی استاندارد موجود واکنش نشان ندادند(ag-3, ag-7, ag-11, ag1-ia, ag1-ib). در بررسی بیماریزایی جدایه های رایزوکتونیا در شرایط درون شیشه همگی آنها بیماریزا تشخیص داده شدند و از رشد و جوانه زنی بذور لوبیا چشم بلبلی ممانعت بعمل آوردند. در بررسی مقاومت به کلرات در بین جدایه های macrophomina phaseolina تعداد 26 جدایه نسبت به کلرات حساسیت نشان دادند. برای بررسی فنوتیپ های کلرات از محیط حاوی 120 میلی مولار کلرات پتاسیم استفاده گردید و از محیط کشت فاقد کلرات پتاسیم بعنوان شاهد استفاده گردید. از تعداد 26 جدایه حساس به کلرات، 5 جدایه فنوتیپ محدود و 21 جدایه دیگر فنوتیپ پروش داشتند. جدایه های مقاوم به کلرات دارای فنوتیپ متراکم بودند. در آزمون بیماریزایی در شرایط درون شیشه، جدایه های m.phaseolina همگی بیماریزا بودند. اختلاف بین شدت بیماریزایی جدایه ها در سطح 1% معنی دار بود و جدایه ها تنوع بیماریزایی زیادی را نشان دادند. از میان جدایه های مورد مطالعه، جدایه ms34 دارای بیشترین و جدایه ms15 دارای کمترین شدت بیماریزایی در شرایط درون شیشه بودند. آزمون بیماریزایی در شرایط گلخانه به دو صورت مایه زنی خاک و مایه زنی ساقه صورت گرفت. تعداد 10جدایه در این آزمون براساس شدت بیماریزایی در شرایط درون شیشه انتخاب شدند که از این میان یک جدایه ضعیفترین بیماریزایی را در شرایط درون شیشه دارا بود و 9 جدایه دیگر دارای بالاترین شدت بیماریزایی در شرایط درون شیشه بودند. نتایج حاصل از آزمون بیماریزایی در خاک نشان داد که شدت بیماریزایی جدایه ها در سطح 1% دارای اختلاف معنی دار است. در آزمون بیماریزایی به روش مایه زنی خاک، جدایه eh1 دارای بالاترین و جدایه ms17 دارای کمترین شدت بیماریزایی بود. آزمون بیماریزایی در شرایط گلخانه به روش مایه زنی ساقه با 9 جدایه بیمارگر منتخب براساس آزمون بیماریزایی در شرایط درون شیشه و یک تیمار شاهد صورت گرفت. در این آزمون جدایه های ss10 و eh1 به ترتیب دارای بیشترین و کمترین شدت بیماریزایی بودند. نتایج آزمون در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری را نشان داد و جدایه ها تنوع بیماریزایی بالایی را براساس آزمون دانکن نشان داده و در 8 گروه تقسیم بندی گردیدند.
حسین وفایی رضا فرخی نژاد
این مطالعه به منظور شناسایی فوزاریوم های همراه ریشه و طوقه گندم و جو در استان خوزستان در سال زراعی 1377 انجام گرفت . در طول این فصل زراعی از مزارع گندم و جو استان جمعا 15 مرتبه (هر دو هفته یک بار) گونه برداری انجام گردید. از 350 قطعه ریشه و طوقه منتقل شده به آزمایشگاه، 103 جدایه قارچی پس از ضد سطحی اندامهای گیاهی با هیپوکلریت سدیم (کلراکس ) یک درصد و با استفاده از محیط کشتهای nash & snyder modifi وwa جداسازی و خالص گردید. جهت شناسایی قارچها از محیط کشتهای sna, cla, pd، ساقه یونجه - آگار و ساقه گندمsna+ و با رعایت شرایط استاندارد (تناوب نوری و دمای 250c) استفاده شد و در نتیجه جدایه ها در 7 گروه (section) و 12 گونه قرار گرفتند. گونه های f.semitectum, f.equiseti, f.moniliforme, f.subglutinans, f.proliferatum, f.f.solan و f.longipes به ترتیب با دارا بودن 24، 15، 11، 10، 10، 8، 8 و 7 جدایه بیشترین فراوانی و گونه های f.diversisporum, f.sambucinum, f.lateritium و f.anthophilum با داشتن 4، 3، 2 و جدایه کمترین فراوانی را داشتند. دو گونه f.diversisporum و f.longipes برای اولین بار در دنیا از روی ریشه و طوقه گندم و جو گزارش می شوند. همچنین گونه f.anthophilum نیز برای اولین بار در دنیا از روی طوقه گندم گزارش می گردد. سه گونه f.solani، f.subglutinans و f.lateritium نیز برای اولین بار در ایران از روی ریشه و طوقه جو گزارش می شوند.