نام پژوهشگر: علی اصغر سراج

بررسی توزیع فضایی ساقه‏خواران نیشکر sesamia spp. (lep.: noctuidae) با استفاده از آمار کلاسیک و زمین‏آمار و معرفی مناسب‏ترین الگوی نمونه‏برداری در مزارع نیشکر جنوب استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1388
  حسین پریان   علی اصغر سراج

ساقه‏خواران نیشکر sesamia spp. یکی از آفات کلیدی نیشکر در استان خوزستان هستند که همه ساله خسارت سنگینی به محصول کلی و شکر حاصله وارد می سازند. یکی از اساسی ترین اطلاعات، جهت آگاهی یافتن از ویژگی های مختلف آفات در مدیریت تلفیقی (ipm)، تعیین نوع توزیع فضایی آن ها می باشد. به همین منظور در این تحقیق برنامه نمونه برداری منظم و بررسی پراکنش فضایی جمعیت ساقه خواران در سال 1387 در سطح مزارع نیشکر کشت و صنعت دعبل خزاعی واقع در جنوب شهرستان اهواز مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری به صورت ماهیانه طی هفت مرحله، از 363 ایستگاه نمونه برداری در سه مزرعه 25 هکتاری نیشکر با واریته cp69-1062 انجام گرفت. به منظور نمونه برداری و تخمین نسبی جمعیت آفت، از علائم خارجی خسارت آفت (به عنوان شاخص جمعیت) استفاده و تعداد ساقه و میان گره آلوده نیشکر در ایستگاه های نمونه برداری مورد نظر شمارش گردید. در این تحقیق جهت تعیین نوع الگوی توزیع فضایی آفت در این سه مزرعه، از شاخص های مختلف آمار کلاسیک: مدل های توزیع پواسون و دو جمله ای منفی، شاخص نسبت واریانس به میانگین (z)، شاخص 1/k، شاخص تجمع (idm)، شاخص ازدحام لکه ای (ip)، شاخص گرین (cx)، شاخص موریسیتا (i?)، شاخص تیلور و شاخص آیوائو استفاده شد. داده های جمعیت در هر یک از مراحل نمونه برداری، با توزیع دو جمله ای منفی مطابقت داشت. همچنین مقادیر شاخص های نسبت واریانس به میانگین، ip و i? در همه مراحل نمونه برداری به طور معنی داری بیشتر از عدد یک و مقادیر شاخص های 1/k ، idm و cx به طور معنی داری بیشتر از عدد صفر بودند. نتایج حاصل از همه شاخص ها نشان داد، الگوی توزیع فضایی این آفت از نوع تجمعی می باشد. ضرایب رگرسیونی b تیلور و ? آیوائو به ترتیب 065/0± 45/1 و 031/0± 18/1 تعیین شد. به طوری که اختلاف معنی داری از عدد یک داشتند و هر دو بیان گر تجمعی بودن پراکنش فضایی آفت در تمام طول زندگی آن بود. بر اساس مقادیر r2 و p به‏ دست آمده از محاسبات رگرسیونی، شاخص آیوائو داده های توزیع فضایی آفت را بهتر از شاخص تیلور برازش نمود. در این تحقیق مشخصات زمین آماری جمعیت آفت نیز مورد بررسی قرار گرفت. به منظور مدل سازی تغییرات همبستگی فضایی بین نمونه ها در اثر افزایش فاصله بین آن ها، منحنی های واریوگرام مربوط به هر مرحله نمونه برداری از زندگی آفت محاسبه و ارائه گردید. منحنی های واریوگرام هم سو و ناهم سو، در تمام مراحل نمونه برداری با مدل های خطی، کروی و نمایی برازش داشتند و نشان دادند الگوی پراکنش آفت تجمعی است. مدل های واریوگرام برای رسم نقشه های دوبعدی و سه بعدی تراکم جمعیت (کریجینگ) در مراحل مختلف نمونه برداری مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج زمین آماری این تحقیق نشان داد استفاده از نقشه های کریجینگ جهت پیش آگاهی ساقه خواران در مزارع نیشکر بسیار امیدوار کننده می باشد. نتایج حاصل از بررسی های آماری حاکی از وجود همبستگی مثبت و معنی دار پیوسته و پایدار، بین تغییرات جمعیت آفت و تغییرات رشد نیشکر در تمام مراحل نمونه برداری بود. اما بین تغییرات جمعیت ساقه خواران و تغییرات تراکم ساقه های نیشکر در واحد سطح، در طول دوره داشت مزارع نیشکر، همبستگی آماری معنی داری برقرار نبود. نتایج تجزیه واریانس داده ها در هر یک از مراحل نمونه برداری نشان داد، بین میانگین جمعیت ساقه خواران در عمق های مختلف مزارع (در جهت های طولی و عرضی) اختلاف معنی داری وجود دارد. به نحوی که بیشترین تراکم آفت، در عمق های طولی اوائل مزارع و در قسمت های ابتدایی جویچه های آبیاری (با رشد بهتر گیاه نیشکر) بود و کمترین جمعیت آفت در عمق های طولی اواخر مزرعه و در انتهای مسیر جویچه های آبیاری مشاهده گردید. به منظور انتخاب و معرفی مناسب ترین الگوی نمونه برداری در مزارع نیشکر، سه شاخص ضریب تغییرپذیری (cv)، تغییرات نسبی (rv) و دقت خالص نسبی (rnp) محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. از بین الگوهای پیشنهادی جهت نمونه برداری از جمعیت ساقه خواران، الگوی دو قطر با 21 نقطه (جهت ابتدای دوره داشت)، الگوی زیگزاگ با 17 نقطه (جهت اواسط دوره داشت) و الگوی دو قطر با 5 نقطه (جهت پایان دوره داشت) مناسب تر بودند. این الگوهای نمونه برداری همه ساله می توانند مورد استفاده محققین و کارشناسان حفظ نباتات برای اهداف تحقیقاتی و مدیریت تلفیقی آفت قرار گیرند.

بررسی کارایی جستجوگری و ترجیح میزبانی زنبور پارازیتوئید bracon hebetor say در کنترل بیولوژیک شب پره آرد ephestia kuehniella zeller برروی خرمای رقم سایر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1389
  گلناز نادری   علی اصغر سراج

در این پژوهش که طی سال های 1388-1387 انجام شد ، دینامیسم جمعیت، کارایی جستجوگری و ترجیح میزبانی زنبور bracon hebetor say روی شب پره آرد ephestia kuehniella zellerدر شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. .سنین مختلف لاروی شب پره آرد و زنبور پارازیتوئید روی خرما و در جعبه های شیشه ای شبیه استوک انبارداری خرما در شرایط آزمایشگاه در دمای2 ± 27 درجه سانتیگراد و رطو بت نسبی2 ±60 درصد و طول مدت روشنایی- تاریکی 8 : 16ساعت، جهت مطالعه نگهداری شدند. برای بررسی تغییرات جمعیت آفت و زنبور 2 جمعیت با 3 تکرار در نظرگرفته شد. نمونه برداری به صورت هفتگی، به مدت 6ماه و به صورت تصادفی انجام شد. شب پره آرد در انبارهای گرم و مساعد به طور دائم فعالیت و تولید مثل می کند. دوره تکاملی شب پره، از تخم تا حشره کامل 5/2- 2 ماه به طو ل می انجامد. تراکم جمعیت تخم،لارو، شفیره و حشره کامل درتوده ی خرما، در طول دوره ی 24 هفته انبارداری همواره در شرایط تیمار دارای زنبور پارازیتوئید به نسبت چشم گیری کمتر ازتیمار شاهد (جمعیت فاقد زنبور پارازیتوئید) بود. به طوری که به ترتیب حداکثر کاهش تراکم معادل 25/5، 36/5،2/4 و 78/4 ملاحظه گردید. همچنین آزمایشاتی به منظور کارایی جستجوگری زنبور b. hebetor با5 تیمار(تراکم10 ،20،30،40،50 لارو شب پره)و 4 تکرارو ترجیح میزبانی با6 تیمار (40،10)، (20، 30)، (25، 25)، (40، 10)، (30، 20) و (28، 22) و 4تکرار صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که زنبورهای پارازیتوئید تمایل کمی به پارازیته کردن لاروهای کوچک آفت در جمعیت های پایین داشتند. لذا قدرت جستجوگری زنبور در جمعیت لاروهای کوچک(سنین 1،2و3) کمتر از لاروهای بزرگ(سنین4و5) و نرخ برخورد زنبور پارازیتوئید با لاروهای بزرگ بیشتر از لاروهای کوچک بود، زیرا زنبور به دنبال یافتن لاروهای بزرگ بوده و امکان بقاء نتاج زنبور در شرایطی که لاروهای بزرگ را به عنوان میزبان انتخاب کنند، بیشتر بود. زنبور پارازیتوئید ابتداء لاروهای بزرگ را انتخاب می کرد و سپس به تدریج با کاهش تراکم جمعیت آنها و افزایش نسبت لاروهای کوچک به بزرگ، زنبور به تدریج لاروهای کوچک را نیز پارازیته می کرد . در شرایطی که نسبت لاروهای کوچک به بزرگ 5/1 برابر بود، زنبور به نسبت مساوی از دو جمعیت پارازیته می کرد. در نسبت های بالاتر (نسبت لاروهای کوچک به بزرگ) روند افزایش پارازیتسیم جمعیت آفت به سمت افزایش پارازیتیسم جمعیت های کوچک تغییر یافت. از نظر رفتاری اگر چه ترجیح زنبور بر روی لاروهای با اندازه درشت تر شب پره آرد است، اما با جا به جایی مناسب بین لکه های غذایی می توانند با حداکثر کارایی در طی دوره فعالیتی شب پره آرد عملیات پارازیتسمی خود را انجام دهند. زنبور براکون در تراکم های بالا و پایین جمعیت لارو شب پره آرد به صورت وابسته به انبوهی عمل کرد. وجود این واکنش وابسته به انبوهی برای عملکرد مناسب زنبور براکون ضروری می باشد. استقرار زنبور پارازیتوئید براکون در هر دو دوره فعالیت های شب پره آرد در شرایط انبارداری خرما به خوبی انجام شده است و به تدریج با افزایش طول دوره انبارداری میزان استقرار افزایش نشان می دهد. زنبور براکون پتانسیل لازم برای تنظیم تغییرات موقتی جمعیت را در بین دور ه های فعالیتی مختلف شب پره آرد در شرایط انبارداری خرما دارد. به طور کلی نتایج تحقیقات در فاز آزمایشگاهی که قدم نخست در امکان سنجی کاربرد این زنبور در کنترل میکروبی شب پره آرد است نشان داد که زنبور براکون از پتانسیل کاربردی بسیار بالایی برخوردار است.

عنوان پایان نامه: بررسی فونستیک سن های زیر خانواده (heteroptera: anthocoridae) anthocorinae در خوزستان و بررسی کارآیی گونه orius laevigatus fieber در جلوگیری از خسارت اقتصادی تریپس پیاز thrips tabaci lindeman
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  علی رجب پور   علی اصغر سراج

تریپس پیاز thrips tabaci یکی از آفات مهم خیار گلخانه ای در ایران می باشد. سن های زیرخانواده anthocorinae از جمله شکارگران مهم تریپس ها و بسیاری از آفات محصول های کشاورزی می باشند. اطلاع جامعی از فون این شکارگران می تواند به عنوان پایه ای برای استفاده از گونه های مناسب دشمنان طبیعی در برنامه های مدیریت تلفیقی آفات ipm باشد. در میان این زیرخانواده گونه های جنس orius به عنوان شکارگران آفات گلخانه ای شهرت دارند. قبل از کاربرد هر عامل کنترل بیولوژیک در قالب ipm آزمایش ها لازم برای بررسی کارآیی آنها در کنترل آفت ضروری می باشد. تعیین سطوح تصمیم گیری اقتصادی از اصول پایه ای ipm می باشد. فون سن های زیر خانواده anthocorinae در نقاط مختلف استان خوزستان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور گیاهان متنوعی از جمله برخی گیاهان صیفی و جالیز، علوفه ای، غلات و زینتی مورد نمونه برداری قرار گرفتند. شناسایی گونه ها بر اساس خصوصیت های ژنیتالیای نر نشان دهنده وجود 4 گونه از جنس orius (o. albidipennis، o. niger، o. laevigatus و o. pallidicornis ) و یک گونه از جنس anthocoris به نام a. pisolus بود که به غیر از o. albidipennis سایر گونه ها برای فون حشرات خوزستان جدید می باشند. طبق مشاهده های انجام شده گونه غالب در خوزستان گونه o. albidipennis بود. کارایی سن شکارگر o. laevigatus در کنترل تریپس پیاز روی خیار در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفت. نسبت های مختلفی از بالغین این سن در تیمار های مختلف رها سازی و تغییرات جمعیت تریپس و سن شکارگر به صورت هفتگی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنها رها سازی دوره ای سه سن شکارگر به ازای هر بوته به صورت هر 14 روز یکبار یک بار می تواند به صورت موثری آفت مذکور را به صورت پایدار کنترل نماید. نتایج این پژوهش نشان دهنده عدم استقرار این شکارگر روی خیار گلخانه ای در شرایط خوزستان بود. این امر می تواند به دلیل عواملی مانند فقدان گرده در ارقام بی تخم خیار گلخانه ای، بروز دیاپوز تولید مثلی و تغذیه ای یا وجود کرک های زیاد روی برگ خیار گلخانه ای باشد. سطح زیان اقتصادی (eil) تریپس پیاز روی خیار گلخانه ای برای دو فصل رویشی تعیین گردید. برای این هدف چهار تیمار بر اساس سطح آلودگی خیار های گلخانه ای (بدون آلودگی، آلودگی کم، متوسط و زیاد) به وجود آمد. برای ایجاد سطوح مختلف آلودگی به تریپس پیاز در خیار های گلخانه ای، از رها سازی تعداد مختلفی از تریپس روی بوته های هر تیمار و به کار گیری نسبت های مختلف رها سازی o. laevigatus و یا عملیات آب پاشی استفاده گردید. از روش های مختلف نمونه برداری شمارش مستقیم و تله زرد چسبنده برای پیمایش جمعیت این آفت در هر هفته استفاده شد. تراکم های تریپس در هر تیمار براساس پارامتر تعداد تجمعی تریپس-روز (ctd) محاسبه گردید. برداشت محصول در هر تیمار به صورت جداگانه انجام گردید. محصولهای برداشت شده براساس خصوصیت های کیفی به دو دسته باقابلیت فروش مناسب و نامناسب تقسیم و به صورت جداگانه توزین گردیدند. رابطه رگرسیونی بین درصد محصول های باقابلیت مناسب (pum) و ctd برقرار گردید. براساس این نتایج معادله های به دست آمده برای محاسبه eil این آفت براساس کنترل شیمیایی روی خیار گلخانه ای و بر حسب ctd شامل براساس روش نمونه برداری مستقیم و براساس نمونه برداری با تله زرد چسبنده می باشد. معاله های بدست آمده برای محاسبه eil این آفت براساس کنترل بیولوژیک با سن o. laevigatus و به ترتیب براساس روش نمونه برداری شمارش مستقیم و تله زرد چسبنده می باشد. آستانه اقتصادی(et) ثابت و ترسیمی این آفت نیز براساس پارامتر های اقتصادی خوزستان در سال 90 محاسبه گردید. مقادیر et ثابت معادل 75 درصد eil در نظر گرفته شد. مقادیر et ترسیمی براساس کنترل شیمیایی از 440-392 یا 165-151 ctd به ترتیب برای روش های نمونه برداری شمارش مستقیم یا تله زرد چسبنده، متغییر بود. مقادیر et ترسیمی براساس کنترل بیولوژیک با استفاده از روش نمونه برداری شمارش مستقیم و تله زرد چسبنده به ترتیب 3678 و 1115 ctd بود. استفاده از تله زرد چسبنده می تواند به عنوان روشی موثر در پیمایش جمعیت این تریپس در خیارگلخانه ای باشد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که برگ های میانی و پایینی بوته خیار برای نمونه برداری از این تریپس روی مناسب می باشند. سن شکارگر o. laevigatus با توجه به عدم استقرار مناسب روی گلخانه های خیار در شرایط خوزستان؛ تنها در صورت رها سازی دوره ای با نسبت بالا می تواند این آفت را کنترل کند که هزینه بالایی دارد. از طرفی میزان سطوح تصمیم گیری اقتصادی این تریپس روی خیار گلخانه ای با توجه به زیاد بودن هزینه کنترل و عدم تفاوت قیمت محصول های ارگانیک و غیر ارگانیک در بازار فعلی استان به مراتب بیشتر از تراکمی است که خسارت اقتصادی را وارد می نماید. تولید داخلی این عوامل با قیمت تمام شده بسیار پایین تر است و تغییر شرایط بازار می تواند به عنوان راه حلی برای این مشکل پیشنهاد گردد.

بررسی آزمایشگاهی کارآیی قارچ های بیماری زای beauveria bassiana (bals.)vuill. و metarhizium anisopliae (metch.) sorok. در کنترل لارو های برگخوار مصری (boisd.) spodoptera littoralis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  ژاله سادات شریعت زاده   علی اصغر سراج

چکیده: پروانه برگخوار مصری پنبه، spodoptera littoralis boisd، یکی از مهمترین آفات گیاهان در ایران و بسیاری از کشور های دنیاست که لاروهای آن از 78 گونه گیاه مهم اقتصادی متعلق به 40 خانواده گیاهی تغذیه نموده و کشاورزان هر ساله چندین نوبت برای کنترل آن ها اقدام به سم پاشی می کنند. این تحقیق به منظور بررسی کارآیی چهار جدایه ایرانی از قارچ beaueria bassiana (bals.) vuill. و یــــــــک جـــــدایـه از قـــــارچ metarrhizium anisopliae (metch.) sorok. بر روی لاروهای s. littoralis در شرایط آزمایشگاهی و طبیعی صورت گرفت. لاروهای سنین مختلف این حشره بر روی برگ های چغندر به عنوان غذای طبیعی و در شرایط دمایی 2±25 درجه سانتیگراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی پرورش داده شدند. به منظور انتخاب منــــــاسب ترین جدایه ایــــــرانی قارچ b. bassiana ، جدایه های c441iran ، c440iran ، c403iran و 002debi و از قارچ m. anisopliae جدای? rhynchophorus مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل از غوطه وری لاورهای سن سوم آفت مذکور در سوسپانسیون غلظت های متفاوت از جدایه های مختلف نشان دهند? درجه حساسیت متفاوت لاروها به جدایه های مختلف قارچ ها است به طوری که کمترین lc50 و lc90 مربوط به جدایه c441iran bb و به ترتیب 105×6/1 و 106×1/1 اسپور در میلی لیتر و بیشترین lc50 و lc90 مربوط به جدایه c403bb و به ترتیب معادل 106×4/2 و107×9/4 اسپور/میلی لیتر محاسبه گردید. همچنین کمترین مدت زمان 50 درصد کشندگی بر روی لاروهای سن سوم در غلظت 106×5 اسپور/میلی لیتر، 2/4 روز محاسبه گردید. بر اساس نتایج این آزمایش ها ، جدای? c441iran bb مناسب ترین جدایه نسبت به سایر جدایه های مورد بررسی ارزیابی شد. همچنین نتایج حاصل از زیست سنجی لارو های سن سوم آفت s. littoralis به روش برگ آغشته به اسپور در غلظت های مختلف از اسپور های جدایه c441iran ، نشان داد که با افزایش غلظت سوسپانسیون میزان مرگ و میر لاروها نیز افزایش می یابد و lc50 و lc90 این جدایه به ترتیب 105 × 03/2 و 106 × 23/1 اسپور/میلی لیتر محاسبه شد. مقادیر lt50 برای غلظت های 105×5 ، 106 و 106×5 اسپور در میلی لیتر به ترتیب 27/8 ، 37/7 ، 32/5 روز محاسبه شد. نتایج حاصل از بررسی اثر جدایه c441 bbبه روش افشانه سوسپانسیون قارچ بر روی لاروهای سن سوم کرم برگخوار مصری نشان داد که میزان lc50 و lc90 این جدایه به ترتیب 105×273/1 و 106×9/0 اسپور در میلی لیتر تعیین شد و همچنین میزان lt50 جدایه مذکور به روش افشانه پاشی برای غلظت های 105 ، 105×5 و 106 و 106×5 اسپور/میلی لیتر به ترتیب 18/9 ، 56/7 ، 11/7 ، 98/4 روز محاسبه گردید. نتایج حاصل از بررسی کارآیی جدایه c441 bbبر روی لاروهای سنین مختلف s. littoralis در شرایط طبیعی به روش افشانه سوسپانسیون نشان داد که بین مرگ و میر سنین مختلف لاروی آفت اختلاف معنی داری وجود دارد و حساسیت به عامل بیماری با افزایش سن لاروی کاهش می یابد، به طوری که میزان تلفات لاروهای سن دوم تقریباً 10برابر سن چهارم بود

بررسی مقاومت ارقام مختلف خیار به تریپس پیاز thrips tabaci lindeman (thysanoptera: thripidae) در شرایط مزرعه، آزمایشگاه و گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1390
  ناهید زرگری اوروزکی   علی اصغر سراج

تریپس پیاز یکی از آفات مهم محصول خیار می باشد که در برخی از سال ها خسارت زیادی به محصول کدوئیان و از جمله خیار وارد می کند. یکی از روش های کنترل تلفیقی آن، استفاده از ارقام مقاوم می باشد. مقاومت 11 رقم خیار( شامل ارقام امپراتور، کیش، ماکسیموس اف 1، سوپرویتا، سوپرینا 2000 اف 1، پرنس، نگین، ماکسیم اف 1، سوپردامینوس، رشید و ایمپرس)، نسبت به تریپس پیاز، بررسی شد. غربال گری اولیه ارقام خیار در شرایط مزرعه در قالب طرح کاملا تصادفی با 11 تیمار و 5 تکرار، در سال 89-88 انجام شد. ارزیابی مکانیسم تحمل در سال های 89-88 ( در 11 رقم خیار) و 90-89 (در 6 رقم منتخب خیار) در شرایط مزرعه، با سمپاشی نیمی از کرت ها در هر رقم و مقایسه میانگین جمعیت تریپس در هر یک از کرت های سمپاشی نشده و سمپاشی شده و محاسبه درصد کاهش جمعیت تریپس در اثر کنترل شیمیایی و همچنین عملکرد محصول در هر یک از ارقام صورت گرفت. به منظور ارزیابی وجود مکانیسم آنتی زنوز در ارقام منتخب خیار، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار و 5 تکرار در شرایط گلخانه انجام شد. وجود مکانیسم آنتی بیوز در ارقام منتخب با مطالعه سیکل زندگی تریپس پیاز روی دیسک های برگی خیار در شرایط آزمایشگاه در دمای 25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 60 درصد و دوره تاریکی : روشنایی 16:8 ساعت و محاسبه نرخ ذاتی رشد تریپس در هر رقم بررسی شد. بر اساس نتایج غربال گری اولیه ارقام خیار، بیشترین میانگین جمعیت تریپس، در ارقام ایمپرس و سوپرویتا به ترتیب با 7/27 و 7/25 تریپس به ازای هر برگ و کمترین میانگین، در ارقام رشید، کیش، ماکسیموس اف 1و امپراتور به ترتیب با 24/11، 92/11، 6/14 و 3/16 تریپس به ازای هر برگ مشاهده شد..در بررسی گلخانه ای، بیشترین میزان جلب تریپس بالغ، در ارقام سوپرویتا و ایمپرس به ترتیب با میانگین های 8/16 و 3/16 تریپس بالغ به ازای هر برگ وکمترین میزان، در ارقام کیش و رشید به ترتیب با میانگین های 9/5 و 3/6 تریپس بالغ به ازای هر برگ صورت گرفت. در بررسی های آزمایشگاهی، بیشترین میانگین طول مدت سنین اول و دوم لاروی در رقم کیش و کمترین میانگین مراحل مذکور، در ارقام ایمپرس و سوپرویتا صورت گرفت. بیشترین طول دوره زندگی حشره بالغ در ارقام ایمپرس و سوپرویتا و کمترین در ارقام کیش و رشید اتفاق افتاد. بیشترین نرخ ذاتی رشد در ارقام ایمپرس و سوپرویتا (به ترتیب با میانگین 274/0 و 273/0 ) و کمترین در ارقام رشید و کیش (به ترتیب با میانگین های 231/0 و 233/0) وجود داشت.بیشترین میانگین وزن محصول در ارقام رشید و کیش و کمترین در ارقام ایمپرس و سوپرویتا وجود داشت. در نهایت، ارقام رشید و کیش به عنوان ارقام مقاوم و ارقام ایمپرس و سوپرویتا به عنوان ارقام حساس شناخته شدند.

اثر برخی عوامل زنده و غیرزنده بر ویژگی های زیستی و رفتاری زنبورhabrobracon hebetor say (hym.: braconidae پارازیتویید کرم گلوگاه انار ectomyelois ceratoniae zeller(lep.: pyralidaeدر شرایط آزمایشگاهی و بررسی کارائی آن در شرایط نیمه طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  درنا سعادت   سید حسین گلدانساز

کرم گلوگاه انار ectomyeloise ceratoniae zeller (lep.: pyralidae) مهمترین آفت انار در ایران می باشد که بین 30 تا 90 درصد خسارت را به این محصول وارد می سازد. به دلیل عدم تاثیر آفت کش ها علیه این آفت، روشهای کنترل غیرشیمیایی، بویژه کنترل بیولوژیک مورد توجه و توسعه بیشتری می باشند. در کنترل بیولوژیک، یکی از راهبرد های موفق، اطلاع دقیق از پارامتر های زیستی دشمنان طبیعی برای ارتقاء عملکرد بهتر دشمن طبیعی ، علیه آفت می باشد. در این تــحقیق برای اولین بار در دنـیا ، بررسـی پارامـتر های زیستی زنبور habrobracon hebetor say جمع آوری شده از کرم گلوگاه انار صورت پذیرفت. جهت تعیین دمای بهینه، بررسی جدول زندگی در سه دمای 20، 25، و 30 درجه سلسیوس و رطوبت 5±55 درصد و دوره تاریکی روشنایی 8/16 صورت گرفت. نتایج نشان داد بهترین دما برای فعالیت زنبور در این آزمایش بین 27 تا 30 درجه سلسیوس می باشد. به عبارتی نرخ ذاتی و متناهی افزایش جمعیت با افزایش دما ، افزایش یافت. مقایسه جدول زتدگی زنبور h. hebetor بر روی دو میزبان تازه و کهنه (لارو تازه در مقایسه با لارو سرما دیده ephestia kuehniella zeller نشان داد پارامتر های جدول زندگی اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند، اما مدت زمان رشد یک نسل و طول دوره رشدی قبل از بلوغ بر روی میزبان کهنه (سرما دیده) با اختلاف معنی داری (05/0p<) کمتر از میزبان تازه می باشد. در بخش سوم آزمایشات، که قدرت جستجوگری و دسترسی به میزبان در سه جمعیت متفاوت زنبور، مطالعه شد نتایج نشان داد زنبور h.hebetor جمع آوری شده از روی کرم گلوگاه (در باغات انار)کارآیی پارازیتیسم بالاتری بر روی کرم گلوگاه نسبت به دو جمعیت دیگر (جمعیت انباری، و جمعیت جمع آوری شده از کرم غوزه پنبه در مزرعه گوجه فرنگی) را دارا می باشد. همچنین زمان دست یابی به میزبان (کرم گلوگاه) در زنبور جمعیت انار، با اختلاف معنی داری (2= p<0.0001 ( dfکمتر از سایر جمعیت ها می باشد.در هدف چهارم ، سه میزبان ، بید آرد: کرم گلوگاه، و کرم غوزه پنبه در اختیار سه جمعیت متفاوت زنبورh.hebetor (انار، انبار، و مزرعه ) قرار گرفت با توجه به چند خوار بودن زنبور، نتایج نشان داد زنبور ابتدا میزبانی را جهت پارازیتیسم انتخاب می کند که از روی همان میزبان، جمع آوری شده است. نتیجه گیری کلی این است که زنبور در صورتی در کنترل کرم گلوگاه انار می تواند موثرتر باشد که جمعیت اولیه برای پرورش انبوه، از باغات انار، جمع آوری گردد و در حرارت حدود 30 درجه سلسیوس پرورش داده شود. احتمال اینکه این جمعیت زنبور با چندین مرحله رهاسازی بتواند با جمعیت قابل قبول، در باغات انار مستقر شود و در سالهای بعد نیاز به رهاسازی نباشد وجود دارد.

تاثیر میزبان های آزمایشگاهی بر پارامترهای جدول زندگی venturia canescens ، پارازیتوئید کرم گلوگاه انار و بررسی کارآیی آن در شرایط طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  زلیخا میرزاخانی نافچی   سید حسین گلدانساز

کرم گلوگاه انار، ectomyelois ceratoniae zell. (lep.: pyralidae)، مهمترین آفت انار در ایران می-باشد. در این مطالعه به منظور ارزیابی کارآیی زنبور venturia canescens gravenhost (hym.: ichneumonidae) روی کرم گلوگاه انار جنبه های مختلفی از زیست شناسی این زنبور، روی لاروهای سه گونه میزبان آزمایشگاهی، ephestia kuehniella zell. (lep.: pyralidae)، plodia interpunctella (lep.: pyralidae) و galleria mellonella (lep.: pyralidae) مورد بررسی قرار گرفت. عمده مطالعات روی بررسی نقش میزبان بر ویژگی های مختلف زیستی این زنبور متمرکز بود. بر اساس نتایج حاصله هیچ گونه فعالیت پارازیتی روی لاروهای g. mellonella مشاهده نشد ولی طول دوره رشد و نمو پیش از بلوغ زنبور روی e. kuehniella و p. interpunctella به ترتیب 20/.±70/22 و12/.±94/19 روز به دست آمد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) روی e. kuehniella و p. interpunctella به ترتیب 003/.±150/. و 004/.±157/. (ماده/ماده/روز) محاسبه گردید. میزان بقای شفیرگی زنبور روی دو گونه میزبان ذکر شده به ترتیب 58/87 و 60/83 درصد به دست آمد. میزان پارازیتیسم روی لاروهای e. kuehniella و p. interpunctella به ترتیب 53/44 و 73/39 درصد بود. همچنین میزان پارازیتیسم زنبور پرورش یافته روی لاروهای هر دو گونه میزبان، روی لارو کرم گلوگاه با هم تفاوت معنی دار داشتند(05/0p?). بدین معنی که زنبورهای پرورش یافته روی بیدآرد، قدرت پارازیتیسم بالاتری از خود نشان داده اند. زنبور v. canescens از دو جمعیت مختلف انباری و اناری از راه گلوگاه هیچ گونه فعالیت پارازیتی از خود نشان نداد در حالی که همین دو جمعیت، از راه ترک انار، لاروهای کرم گلوگاه را جستجو کرده و پارازیته کرده است ولی بین دو جمعیت تفاوت معنی داری وجود ندارد(064/0=pvalue ؛t-test).

بررسی خصوصیاب شکارگری سن شکارگر orius albidipennis reuter در کنترل کنه تارتن ترکستانی tetranychus turkestani و سفیدبالک پنبه bemisia tabaci
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1391
  آیدا صمیم بنی هاشمی   فاطمه یاراحمدی

کنه دولکه ای ugarov & nikolski tetranychus turkestan و سفیدبالک پنبه bemisia tabaci gennadius از جمله آفات مهم گلخانه های خیار و فلفل دلمه ای می باشند که سبب ایجاد خسارت های فراوان می شوند. سنorius albidipennis reuter (hem.: anthocoridae) شکارگری عمومی با نرخ شکاری زیاد می باشد که قادر است به طور بالقوه جمعیت هردو آفت را کنترل نماید. این پژوهش با توجه به غالب بودن گونه o. albidipennis در استان خوزستان و عدم وجود تحقیقی در زمینه قدرت شکار و ترجیح شکارگری این سن بین سفید بالک پنبه و کنه تارتن ترکستانی، همچنین تفاوت کارایی این شکارگر بین دو گیاه بدون کرک (فلفل دلمه ای) و با کرک های فراوان (خیار) انجام شد. آزمایشات در طی سال های 1389-1391 انجام گرفت. آزمون ها در شرایط آزمایشگاه و در دمای 1±25 درجه، رطوبت 5±60% و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام گرفت. به منظور بررسی توانایی شکار این سن بر روی سفیدبالک پنبه و کنه ترکستانی آزمون های نرخ شکارگری، ترجیح میزبانی و نظریه ی تغییر رفتار در شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت. نتایج حاصل از آزمون نرخ شکارگری نشان داد که این سن قادر به ایجاد کنترلی مناسب از جمعیت هر دو آفت شد. آزمون های صورت گرفته روی کنه بر روی برگ خیار و فلفل دلمه ای نیز نشان داد که این سن در برخی تراکم ها قادر به شکار 100درصد از آفت بر روی برگ فلفل دلمه ای بود در حالی که حداکثر شکار انجام شده بر روی برگ خیار به 90درصد رسید. همچنین این آزمون ها بر روی سفیدبالک نشان داد که این سن قادر به شکار تا 75/83 درصد از آفت بر روی برگ فلفل دلمه ای است در صورتی که این عدد بر روی برگ خیار به 50/67 درصد کاهش یافت. این امر به دلیل صاف بودن برگ فلفل دلمه ای و کرک دار بودن برگ خیار می باشد و نتیجه گیری می شود که وجود کرک و پرز برگ خیار از فعالیت این شکارگر می کاهد. ترجیح طعمه و نظریه ی تغییر رفتار سن o.albidipennis نسبت به t.turkestani و b.tabaci مورد بررسی قرار گرفت. شاخص آلفای منلی t.turkestani و b.tabaci به ترتیب 88/0 و 11/0 بود. مقدار شاخص ترجیح (c) برای کنه با استفاده از شاخص مورداک روی خیار و فلفل دلمه ای به ترتیب 53/1 و 57/1 بود. این مقدار برای رسم خط no-switch مورداک به کاررفت. ترجیح ثابت نبود و با افزایش نسبت کنه تارتن به سفیدبالک افزایش یافت. نتایج نشان داد که o.albidipennis می تواند یک عامل مناسب کنترل بیولوژیک برای کنترل t.turkestani و b.tabaci باشد.

فون سه زیر خانواده از شب پره های خانواده noctuidae در استان خراسان رضوی و مطالعه روابط آلومتری در گونه helicoverpa armigera (hübner, 1808)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد مهدی ربیعه   علی اصغر سراج

شب پره های خانواده noctuidae با بیش از 25000 گونه شناسایی شده، بزرگترین خانواده بالپولکداران را تشکیل می دهند. خانواده نوکتوئیده از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت زیادی دارد و لاروهای تعدادی از گونه های این خانواده جزء آفات مهم بسیاری از محصولات کشاورزی می باشند. مطالعه روی تنوع ساختمان دستگاه تناسلی حشرات مختلف منجر به شکل گیری فرضیاتی در خصوص روابط آلومتری در حشرات شد. آلومتری به معنی مقایسه رابطه بین اندازه یک قسمت از بدن با اندازه کل بدن در یک مرحله رشدی معین یک موجود زنده می باشد. به منظور بررسی فون شب پره های نوکتوئیده در استان خراسان رضوی نمونه برداری هایی طی 3 سال (1389-1391) و در تمام ماه های سال در مناطق با ارتفاع و پوشش های گیاهی مختلف انجام گرفت. به این منظور از روش های مختلف جمع آوری شامل انواع تله های نوری با طیف های مختلف، تله طعمه ای و همچنین جمع آوری و پرورش لاروها استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روابط آلومتری در گونه helicoverpa armigera (hübner, 1808) که از آفات مهم کشاورزی منطقه می باشد، تعداد 31 عدد نر از این گونه جمع آوری شده و طول اندام های بال جلو، ران پای جلو، ران پای عقب، ساق پای جلو، ساق پای عقب و نیز قسمتهایی از اندام جنسی شامل والو، اونکوس، تگومن، ادیاگوس و قطر ادیاگوس اندازه گیری شد. به منظور دستیابی به شاخصی برای اندازه بدن در گونه h. armigera از روش تحلیل مولفه اصلی استفاده شد. در مجموع 70 گونه و زیرگونه متعلق به 27 جنس از سه زیرخانواده noctuinae، hadeninae و plusiinae جمع آوری گردید که شامل 43 گونه و 6 زیرگونه از زیرخانواده noctuinae، 13 گونه و 2 زیرگونه از زیرخانواده hadeninae و 6 گونه از زیرخانواده plusiinae می باشد. از این تعداد یک گونه از جنسanagnorisma برای فون دنیا جدید می باشد. پنج گونه و دو زیرگونه برای اولین بار از ایران و 21 گونه برای اولین بار از استان خراسان رضوی گزارش می شوند. گونه های جدید برای ایران با دو ستاره و جدید برای استان با یک ستاره مشخص هستند. dichagyris flammatra ([denis & schiffermüller], 1775), *d. (dichagyris) tyrannus (bang-haas, 1912), *d. psammochroa (boursin, 1940), *d. amoena (staudinger 1891), d. (dichagyris) multicuspis (eversmann, 1852), *d. (dichagyris) candelisequa ([denis & schiffermuller), 1775], d. (dichagyris) humilis (boursin, 1940), d. (dichagyris) leucomelas brandt, 1941, d. (dichagyris) grisescens staudinger, 1879, *d. (dichagyris) celebrata (alpheraky, 1896), d. (dichagyris) forficula (eversmann, 1851), d. (dichagyris) truculenta khorassana brandt, 1941, *yigoga orientis (alpheraky, 1882), *euxoa (euxoa) conspicua (hübner, [1824]), *e. (euxoa) cos (hübner, [1824]), e. aneucta binaloudica brandt, 1941, *e. (euxoa) aquilina ([denis & schiffermüller], 1775), e. homicida (staudinger, 1900), e. difficillima draudt, 1937, e. (euxoa) basigramma hyrcana (corti, 1932), **e. sayvana varga & ronkay, 1998, e. sigmata kozhanchikov, 1928, e. clauda püngeler, 1906, *agrotis crassa (hübner, [1803]), a. exclamationis (linneaus, 1758), a. segetum ([denis & schiffermüller], 1775), a. ipsilon (hufnagel, 1766), rhyacia arenacea (hampson, 1907), chersotis firdussi (schwingenschuss, 1937), ch. alpestris ponticola (draudt, 1936), ch. ?juvenis staudinger, 1901, ch. larixia (guenée, 1852), ch. fimbriola raddei (christoph, 1877), **ch. curvispina boursin, 1961, **noctua fimbriata (schreber, 1795), *n. orbona (hufnagel, 1766), *spaelotis ravida ([denis & schiffermüller], 1775), s. demavendi (wagner, 1937), *s. deplorata (staudinger, 1896), *s. senna (freyer, 1829), xestia (megasema) c-nigrum (linnaeus, 1758), *xenophysa junctimacula (christoph, 1887), **eicomorpha firyuza ronkay, varga & hreblay, 1998, **eugnorisma cuneiferum varga and ronkay, 1994, e. eminens (lederer, 1855), e. insignata (lederer, 1853), *e. spodia (püngeler, 1900), **e. pontica deserta ronkay, varga and hreblay, 1998, tholera hylaris (staudinger, 1901), anarta (calocestra) dianthi (tauscher, 1809), a. (calocestra) trifolii (hufnagel, 1766), lacanobia (diataraxia) oleracea (linnaeus, 1758), *conisania (luteohadena) literata (fischer de waldheim, 1840), hecatera dysodea ([denis & schiffermuller], 1775), **hadena (hadena) compta armeriae (guenée, 1852), *h. (hadena) gueneei hostilis (püngeler, 1806), h. (anepia) perplexa ([denis & schiffermuller], 1775), mythimna (mythimna) vitellina (hübner, 1808), m. (pseudaletia) unipuncta (haworth, 1809), *m. (hyphilare) ferrago argyristis (fabricius, 1787), m. (hyphilare) l-album (linneaus, 1767), *leucania (leucania) punctosa (treitschke, 1825), *l. (acantholeucania) loreyi (duponchel, 1827), abrostola clarissa (staudinger, 1900), trichoplusia ni (hübner, 1803), *chrysodeixis chalcites (esper, 1789), macdunnoghia confusa (stephens, 1850), autographa gamma (linnaeus, 1758), cornutiplusia circumflexa (linneaus, 1767). نتایج این پژوهش نشان می دهد که گونه های متعلق به فون سه زیرخانواده مورد بررسی در استان خراسان رضوی عمدتا در ترکمنستان و افغانستان و به طور کلی در آسیای میانه انتشار دارند. به نظر می رسد استان خراسان رضوی به طور کلی غنای گونه ای بیشتری نسبت به بسیاری از مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران دارد. نسبت تعداد گونه های جمع آوری شده این زیرخانواده ها تقریبا مشابه با نسبت تعداد گونه های آن ها در اروپا و در تحقیقات مشابه در ایران می باشد. بررسی روابط آلومتری در گونهh. armigera نشان داد که مولفه اصلی اول در روش تحلیل مولفه اصلی بهترین شاخص برای اندازه بدن در این گونه است. تمام اندام های جنسی نسبت به شاخص اندازه بدن در گونه h. armigera دارای آلومتری منفی هستند و تمام اندام های غیرجنسی به جز ساق پای عقب نسبت به اندازه بدن دارای ایزومتری می باشند. ساق پای عقب در این گونه دارای آلومتری مثبت می باشد. این نتایج فرضیه "یک اندازه برای همه" را تایید می نماید. بر اساس این فرضیه در یک گونه، انتخاب جنسی منجر به برتری نرهای با اندازه استاندارد در اندام تناسلی (و نه بزرگتر یا کوچکتر) می شود. بنابراین در گونه h. armigera نیز نرهای با اندازه استاندارد در اندام تناسلی موفقیت تولید مثلی بیشتری نسبت به نرهای دیگر در افراد این گونه دارند. براساس فرضیه "آلومتری مثبت"، آلومتری مثبت ساق پای عقب در نرهای h. armigera ممکن است نتیجه عملکرد آن در این حشره به عنوان یک اندام ثانویه جنسی باشد. تایید این مساله نیاز به بررسی رفتارهای جنسی این حشره دارد.

بررسی سمیت تماسی، تدخینی و اثر دورکنندگی اسانس دو گونه گیاهی روی کنه تارتن ترکستانی tetranychus turkestani ugarov & nikolski و سنک شکارگر آن orius albidipennis reuter
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  نیلوفر فرجی   علی اصغر سراج

کنه تارتن ترکستانی tetranychus turkestaniیکی از مهمترین آفات گیاهان جالیزی درخوزستان و استان¬های جنوبی کشور می¬باشد. اسانس¬های گیاهی به دلیل مزایایی از جمله کم خطر بودن برای انسان و سایر پستانداران می¬تواند یکی از راهکارهای مناسب برای کاربرد در برنامه¬های مدیریت تلفیقی آفات باشد .در پژوهش حاضر سمیت تماسی، تدخینی و اثردورکنندگی اسانس دو گونه گیاهی روی کنه ترکستانی t. turkestani و سنک شکارگر آن orius albidipennis در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی سمیت تماسی اسانس¬ها، غلظت¬های 50، 100، 300، 800 و 2000 پی‏پی¬ام و تیمار شاهد روی مرگ و میر مراحل بالغ و نابالغ حشره و کنه مورد آزمایش، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در تیمار با غلظت¬های 800 و 2000 پی¬پی¬ام هر دو اسانس برای مراحل تخم، پوره سن دو و بالغ کنه ترکستانی مرگ و میر بالایی را ایجاد نمود. این در حالی بود که همین غلظت¬ها¬ مرگ و میر پایینی را برای سن شکارگر o. albidipennis داشت . برای بررسی سمیت تدخینی، lc50 هر یک از اسانس¬های مورد آزمایش روی مراحل مختلف رشدی کنه تارتن ترکستانی و سنک o. albidipennis در شرایط آزمایشگاهی تعیین شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت اسانس، درصد مرگ و میر کنه ترکستانی و سن o. albidipennis افزایش یافت. هم¬چنین نتایج بررسی سمیت تدخینی حاکی از آن است که درصد مرگ و میر پوره سن دو کنه نسبت به سایر مراحل رشدی در تمامی غلظت¬ها بالا بود و دارای میزان lc50 برابر با 98/7 و 86/9 به ترتیب برای اسانس¬های لیموترش و رازیانه بود. برای تعیین اثرات دورکنندگی اسانس‏های مورد آزمایش، شاخص دورکنندگی (ri) هر اسانس روی مراحل مختلف رشدی کنه ترکستانی و سن o. albidipennis در غلظت 2000پی¬پی¬ام تعیین شد. شاخص دورکنندگی نشان داد که اسانس لیموترش دورکنندگی بیشتری نسبت به رازیانه برای کنه داشت. نتایج آزمون ضد تخم¬گذاری نیز نشان داد که هیچ اختلاف معنی‏داری در اثرات ضد تخم¬گذاری اسانس‏ها وجود نداشت. بیشترین اثر ضد تخم¬گذاری توسط کنه و سن شکارگر مورد مطالعه، در روز اول پس از شروع آزمایش مشاهده شد. به¬طوری¬که میانگین تعداد تخم-های گذاشته شده توسط کنه در تیمارهای لیموترش و رازیانه به ترتیب 28/0 ± 3/0 و 48/0 ± 5/0 تخم و میانگین کمترین تعداد تخم‏گذاری سن شکارگر برای تیمارهای مذکور به ترتیب 52/0 ± 1 و52/0 ± 3/1 تخم بود. با گذشت زمان و کم شدن اثر اسانس¬ها، میزان تخم گذاشته شده به کندی افزایش یافت. بنابراین می¬توان گفت اسانس¬ گیاهان رازیانه و لیموترش از پتانسیل بالایی برای استفاده در برنامه مدیریت تلفیقی آفات در گلخانه¬ها برخوردارند.

تنوع زیستی سن های شکارگر خانواده anthocoridae در استان کهگیلویه و بویراحمد ومطالعه اثرمتقابل سن albidipannis (reuter) orius و کنه (athias-henriot) amblyseius sowirski در کنترل سفیدبالک پنبه (gennadis) tabaci bemisia در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم کشاورزی 1383
  حمزه داوری   علی اصغر سراج

سفید بالک پنبه bemisia tabaci (gennadius) از جمله آفات مهم گلخانه¬ها می¬باشد که سبب ایجاد خسارت فراوان می¬شود. خانواده anthocoridae از دشمنان طبیعی بسیاری از آفات گیاهی در دنیا می¬باشند که امروزه به صورت وسیعی در برنامه¬های کنترل بیولوژیکی آفات از جمله سفیدبالک¬ها مورد استفاده قرار می¬گیرند. بررسی¬های فونستیک و ارزیابی تنوع زیستی شکارگرها، گام اول در توسعه برنامه¬های مبارزه بیولوژیک بوده و در تخمین وضعیت کارایی طبیعی، اهمیت دارد. سنک شکارگر albidipennis orius شکارگری عمومی با نرخ شکارگری زیاد می¬باشد که برای کنترل آفات گلخانه¬ای توصیه می¬شود. کنه شکارگر amblyseius sowirski از مهمترین کنه¬های خانواده phytoseiidae است که قادر است به طور بالقوه سفید بالک را کنترل نماید. شکارگری درون گیلدی به صورت شکار و تغذیه بین رقابت کنندگان بالقوه تعریف شده است که از شاخص¬های مهم در بررسی امکان رهاسازی دو دشمن طبیعی می¬باشد. این مطالعه به منظور بررسی فون و تنوع زیستی سن¬های anthocoriade در شرایط مختلف اقلیمی استان کهکلویه و بویراخمد (در مطالعات صحرایی) و بررسی شکارگری درون گیلدی سنک شکارگر o. albidipennis و a. swiriski در کنترل سفیدبالک پنبه (در مطالعات آزمایشگاهی) صورت گرفت. مناطق مورد نمونه برداری شامل گچساران به عنوان اقلیم گرمسیری، یاسوج به عنوان اقلیم معتدل و سی سخت به عنوان اقلیم سردسیری بود. از هر اقلیم سه اکوسیستم(باغی، زراعی وبکر) واز هر اکوسیستم سه تکرار انتخاب و نمونه برداری هر دو هفته یکبار انجام شد. شناسایی گونه ها براساس ژنیتالیای افراد نر صورت گرفت و تعیین تنوع زیستی با استفاده از شاخص چیرگی شانون-وینر با کمک نرم افزار sdr انجام گرفت. در مجموع شش گونه شامل orius albidipennis (reuter, 1884) ، orius niger (wolff, 1811) ، orius laevigatus (fiber, 1860)، orius pallidicornis (reuter, 1884)، orius vicinus (ribaut, 1923) ، (reuter, 1884) orius horvati از مناطق مختلف این استان شناسایی شدند. نتایج نشان داد که در اقلیم گرمسیری o. albidipennis و در اقلیم سردسیری گونه o. niger به عنوان گونه غالب خانواده anthocoridae در استان کهگیلویه و بویراحمد بودند. در سه منطقه گچساران، یاسوج و سی سخت شاخص شانون بدست آمده برای تنوع زیستی به ترتیب1/245، 1/233و 9896/ بود که منطقه گچساران به علت داشتن کمترین نوسانات دمایی و وجود منابع غذایی برای سن های خانواده anthocoridae در طول سال از تنوع زیستی بیشتری برخوردار بود. درمنطقه گچساران و سی سخت در اکوسیستم دست ورزی شده فراوانی گونه های شناسایی شده بیشتر از گونه های شناسایی شده در اکوسیستم دست ورزی نشده بود. در حالی که در منطقه یاسوج فراوانی گونه های شناسایی شده در اکوسیستم دست ورزی نشده بیشتر از اکوسیستم دست ورزی شده بودآزمون¬های مربوط به کارایی شکارگری این شکارگران روی سفیدبالک پنبه و شکارگری درون گیلدی در شرایط آزمایشگاهی با دمای 1±25 درجه سلیسیوس، رطوبت 5 ±60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی، انجام گرفت.نتایج حاصل از نرخ شکارگری نشان داد که تغییر تراکم سفید بالک و نسبت تراکم کنه شکارگر بر میزان شکارگری کنه به صورت معنی¬داری اثر داشت. به ¬طوریکه این کنه توانست67/11 در صد از تراکم سفید بالک را شکار کند.از طرفی آنالیزها نشان داد که استفاده همزمان از هر دو شکارگر اثر مرگ و میر بیشتری نسبت به استفاده جداگانه از کنه و سنک دارد بر روی سفید بالک دارد. نتایج تجزیه و تحلیل داده¬های حاصل از آزمایش ترجیح گونه¬های کنه sowirski a. و سفید بالک پنبه (b.tabaci) به وسیله حشره ماده سنک o. albidipennis بر روی برگ فلفل دلمه¬ای نشان داد که بین میزان تغذیه از کنه و سفید بالک پنبه اختلاف معنی¬داری وجود دارد. نتایج نشان داد که سنک شکارگر در تراکم مساوی از دو گونه طعمه، سفید بالک پنبه را با تعداد بیشتری نسبت به کنه sowirski a. مورد تغذیه قرار داد بطوری که شاخص منلی برای سفید بالک 92/ بود. همین طور نتایج حاصل از آزمایش ترجیح گونه¬های سنک o. albidipennis و سفید بالک پنبه (b.tabaci) به وسیله کنه شکارگر sowirski a. بر روی برگ فلفل دلمه¬ای نشان داد که بین میزان تغذیه از سنک و سفید¬بالک پنبه اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد که کنه شکارگر در تراکم مساوی از دو گونه طعمه، سفید بالک پنبه را با تعداد بیشتری نسبت به سنک مورد تغذیه قرار داد و در واقع سفید بالک پنبه را ترجیح داد. میانگین شاخص منلی برای سفید¬بالک پنبه بر روی برگ فلفل دلمه ای 82/ بود.

بررسی ترجیح تخمریزی و جدول زندگی باروری مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick)(lep.:gelechiidae) روی سه گونه گیاهی خانواده بادمجانیان درشرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1393
  ابراهیم تامولی طرفی   علی اصغر سراج

مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta یکی از آفات مهم وکلیدی خانواده بادمجانیان وبخصوص گوجه فرنگی است، که خسارت های جبران ناپذیری به مزارع و گلخانه های کشت این محصولات در دنیا وارد می کند. اهداف این مطالعه بررسی خصوصیات زیستی و جدول زندگی باروری مینوز گوجه فرنگی روی 3 میزبان گوجه فرنگی، بادمجان و سیب زمینی و ترجیح میزبانی و تخم ریزی آن روی 4 میزبان گوجه فرنگی، بادمجان، سیب زمینی و فلفل در شرایط دماییc?1±25، رطوبت نسبی 5±60% و دوره روشنایی:تاریکی 16:8 ساعت است. براین اساس طول دوره پیش از بلوغ حشرات نر روی 3 میز بان مذکور به ترتیب 84/24، 45/29 و 12/28 روز و حشرات ماده برابر با 61/26، 74/33 و 13/31 روز تعیین شد. میزان تخم روزانه روی 3 میزبان فوق الذکر به ترتیب 47/31، 70/16 و 13/20 عدد محاسبه گردید. از طرفی طول عمر بالغین تخم گذار برابر با 28/14، 73/11 و 33/13 روز روی میزبان های مذکور بود. همچنین نسبت جنسی ماده ها برابر با 66%، 70% و72% تعیین شد. میزان rm برای 3 میزبان ذکرشده به ترتیب برابر با 10/0، 06/0 و 07/0 ماده/ماده/روز ، میزان r0 به ترتیب برابر با 09/17، 54/8 و 05/10 تخم/ماده/ماده ، میزان t به ترتیب برابر با 24/28، 97/32 و 67/32 روز، میزان ? به ترتیب برابر با 10/1، 06/1 و 07/1 روز و dt به ترتیب برابر با 89/6 ، 65/10 و 81/9 روز ثبت شد. با توجه به ویژگی های زیستی و پارامترهای جدول زندگی، گوجه فرنگی حساس ترین میزبان گیاهی برای رشد و تولید مثل t.absoluta بود. در ترجیح تخم ریزی، بیشترین تخم روی سطح روئی برگ گوجه فرنگی(20/28 عدد) و کمترین تخم روی سطح زیرین برگ فلفل(00/0 عدد) شمارش گردید. این دو ترجیح نشان از حساس تر بودن گوجه فرنگی در مقایسه با سایر میزبان های گیاهی به این آفت را نشان می دهد.

تأثیر سطوح مقاومت ارقام خیار گلخانه‏ای نسبت به tetranychus turkestani روی‏ برخی ویژگی‏های زیستی و شکارگریorius albidipennis در یک سیستم سه سطحی جهت اجرای برنامه ipm
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  سمیه محمدی   علی اصغر سراج

کنه تارتن ترکستانی tetranychus turkestani ugarov & nikolskii یکی از آفات مهم خیــــار گلخانه‏ای می باشد. استفاده تلفیقی از برخی روش های سازگار کنترل آفات (مانند مقاومت میزبان گیاهی و کنترل بیولوژیکی) می تواند منجر به کاهش مصرف سموم شیمیایی در گلخانه ها گردد. سن شــکارگر orius albidipennis (reuter) از عوامل مهم کنترل بیولوژیک این آفت در گلخانه ها است. در تحقیق حاضر در مرحله اول مقاومت 6 رقم خیار گلخانه ای (هدیه، پویا، نگین، خسیب، میلاد قدیم و میلاد جدید) نسبت به کنه تارتن ترکستانی ارزیابی شد.براساس نتایج به دست آمده در این پژوهش وجود سطح متوسط و بالایی از مقاومت نسبی در ارقام خیار میلاد قدیم و نگین نسبت به کنهt. turkestani با کارایی و موفقیت شکارگر o. albidipennis نقش تقویت کنندگی دارد. بنابراین پس از تأیید ویژگی های باغبانی و بازار پسندی ارقام مذکور، توصیه به کاشت آنها درگلخانه ها به همراه استفاده از سن شکارگر o. albidipennis، تا حد زیادی منجر به کنترل کنه تارتن ترکستانی و به دنبال آن کاهش مصرف سموم می گردد