نام پژوهشگر: روحا کسری کرمانشاهی
شراره پیمانفر روحا کسری کرمانشاهی
پروبیوتیک ها ، میکرو ارگانیسم های زنده ای هستند که فوایدی را برای سلامتی انسان و حیوانات دارا می باشند. در این مطالعه جداسازی و شناسایی باکتریهای پروبیوتیک اسید لاکتیک مانند لاکتوباسیلوسها و انتروکوکوسها از علوفه سیلوشده ذرت و سبوس برنج انجام گرفت. باکتریهای پروبیوتیک اسید لاکتیک به طور وسیعی در طبیعت بر روی اجزاء گیاهی و فرآورده های لبنی وجود دارند و به علت داشتن اثرات مثبت بر روی سلامتی و مقاومت به شرایط اسیدی و نمک های صفراوی به عنوان افزودنی به غذا مورد استفاده قرار می گیرند. پری بیوتیک هایی مانند اینولین به علت تأثیرات مثبت بر روی رشد پروبیوتیکها ، گاهی همراه آنها استفاده می شوند. در این مطالعه تحمل شرایط اسیدی و نمک صفراوی باکتریهای جداسازی شده بررسی گردید . کاهش بقاء پروبیوتیکها در شرایط اسیدی وصفراوی دستگاه گوارشی ، همواره دانشمندان راتشویق به پایدارسازی آنهاکرده است به این دلیل اقدام به پوشش دار کردن آنها با استفاده از آلژینات و کیتوزان گردید باتوجه به مطالعات انجام شده مبنی بر افزودن باکتریهای پروبیوتیک ، پری بیوتیکها و آنزیم های تجزیه کننده اجزاء گیاهی به علوفه ، باکتریهای جداسازی شده همراه با اینولین و آنزیم های سلولاز ، ?-آمیلاز به علوفه ذرت اضافه و علوفه ها ذخیره شدند. فساد علوفه درفواصل زمانی مختلف بررسی شد نتایج نشان داد که باکتریهای جداسازی شده دارای خصوصیات پروبیوتیکی نسبی بوده پوشش دادن آنها در بهبود بقاء آنها می تواند موثر باشد تأثیرات مثبت این باکتریها همراه بااینولین و آنزیم ها ثابت شد. بنابراین باکتریهای اسید لاکتیک ، پری بیوتیکها و آنزیم های تجزیه کننده اجزاء گیاهی می توانند برای پایدارسازی علوفه سیلوشده استفاده شوند .
زهرا نیک جوان روحا کسری کرمانشاهی
استرهای فتالیک اسید دسته ای از پایدارترین و آلاینده ترین ترکیبات شیمیایی به حساب می آیند که از راه فعالیت شرکت های شیمیایی در محیط زیست آزاد می شوند. برخی از این مواد شیمیایی از نظر سمیت شناسی، ترکیبات مهمی هستند و اثرات سرطانزایی آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش که مورد حمایت «شرکت پژوهش و فناوری پتروشیمی» قرار گرفت، تجزیه میکروبی ترکیب di-(2-ethylhexyl) phthalate مورد تحقیق قرار گرفت. غربال سازی باکتری ها در نمونه های آب و لجن فعال که از یکی از بزرگترین سیستم های wwt در منطقه ی صنعتی ماهشهر نتیجه ی برجسته ای نداشت، اگرچه تعداد بسیاری از میکروارگانیسم ها (80 مورفوتیپ مختلف) از جمله میکروارگانیسم های غیر تخمیری جدا شدند که در تجزیه ی دیگر ترکیبات شیمیایی می توانند نوید بخش باشند. یک بررسی گسترده بر روی 66 نمونه خاک از نواحی مختلف، از جمله خاک های شنی رودخانه ای، ماسه های ساحلی و رس های آلوده به نفت و... منجر به جداسازی کنسرسیوم های میکروبی تجزیه کننده شد. یکی از کشت های خالص به دست آمده توانست حدود 94% از mg l-1 600 dehp موجود در کشت محیط پایه معدنی مایع را طی 5 روز حذف نماید و بر روی dehp به عنوان تنها منبع کربن به خوبی رشد کند. تخلیص و تعیین مشخصات این سویه همچنین تعیین توالی 16srdna و بررسی های فیلوژنی منجر به معرفی یک باکتری گرم منفی هوازی ساکن خاک مشابه راسته rhizobiales و جنس ensifer spp. شد.
الهه مبارک قمصری روحا کسری کرمانشاهی
در دو دهه اخیر راکتورهای بیهوازی به طور وسیع جهت تیمار پسابهای دارای مقادیر بالای چربی و پروتئین به کارمیروند. کاربرد یک فرآیند پیش تیمار به منظور هیدرولیز و حل چربی ها ممکن است تجزیه زیستی پسابهای چرب را بهبود داده، منجر به تسریع فرآیند وکاهش زمان گردد. تیمارهای چنین پسابهایی از منابع مختلف یک نمونه از کاربردهای جدید و امید بخش برای لیپازها میباشد. در این پژوهش تعدادی باکتری تولید کننده لیپاز از یک نمونه پساب شرکت فرآوری روغن جداسازی شدند. شناسایی جدایه ای که بیشترین فعالیت لیپازی را نشان داد با استفاده از تعیین توالی قسمتی از ژن rdna 16s و آزمون های بیوشیمیایی تاییدی انجام گرفت. نتایج حاصل نشان دادند که جدایهkm110 متعلق به جنس pseudomonas می باشد و 98.94 درصد به گونه pseudomonas aeruginosa شباهت دارد. بهینه سازی محیط کشت نشان داد که حداکثر تولید آنزیم در حضور %2 روغن زیتون به عنوان منبع کربن، پپتون و فسفات آمونیم بترتیب به عنوان منابع نیتروژن آلی و معدنی، ph 7و دمای?c 30، با %5 غلظت مایه تلقیح و rpm150، میباشد. عصاره آنزیمی جدایه km110 با فعالیت u/ml 3/0 جهت پیش تیمار آنزیمی یک نمونه پساب ساختگی لبنیات مورد استفاده قرار گرفت. پساب ساختگی لبنیات با غلظت mg/l 1000 چربی به مدت 48 ساعت در دمای ? c45 با v/v %10 عصاره آنزیمی گرماگذاری شد. هر دو پساب خام (بدون آنزیم) و تیمار شده آنزیمی به یک بیو راکتور بسته (bach) افزوده شدند. بعد از گذشت 13 روز راندمان حذف cod، 90 درصد و تولید ml 4710 بیوگاز برای پساب هیدرولیز شده بیشتر از مقادیر مربوط به پساب خام بود (راندمان حذف cod، 66 درصد و تولید ml 2330 بیوگاز).
پرستو رضایی روحا کسری کرمانشاهی
چکیده: تجزیه ناپذیری مواد مورد استفاده در بسته بندیهای مواد غذایی یکی از بزرگترین مشکلات جامعه ی امروزی است. از این رو استفاده از پلیمرهای زیستی در جهت حذف این مشکل قابل توجه میباشد. پلیمرهای زیستی نسبت به پلیمرهای شیمیایی و سنتزی از نظر خواص مکانیکی سطح کیفیت پایینتری دارند، اما با استفاده از صنعت نانوتکنووژیی می توان این مشکل را حل نمود. نانوذرات به همراه پلیمرهای زیستی هم در جهت بهبود خواص مکانیکی این فیلم ها و هم درجهت کنترل آلودگیهای میکروبی به علت خاصیت ضدمیکروبی آ نها در صنعت بسته بندی مواد غذایی استتفاده می - گردند. از طرفی پروبیوتیکها به علت خواص درمانی و اثرات سلامت بخش، در صنایع غذایی در تعداد مشخصی استتفاده می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر برخی نانوذرات وفیلم زیستی بر باکتریهای بیماری زا با منشأ غذا و باکتری- های پروبیوتیک میباشد. در این پژوهش از نانوذرات نقره، کیتوزان و نانوماده تیتانیویم دی اکسید و فیلم کیتوزان استفاده گردید. خاصیت ضد میکروبی آ نها، با سنجیدن کمترین غلظت بازدارنده رشد وکمترین غلظت کشتنده رشتد بر روی باکتری هتای بیماری زا با منشتأ غذا staphylococcus aureus ptcc 1431 و listeria monocytogenes ( و باکتریهای پروبیوتیک همچون lactobacillus plantarum atcc 8014, lactobacillus fermentom atcc 9338 ، lactobacillus casei atcc 39392 سنجیده شد. آ نگاه تأثیر نانوذرات نام برده و فیلم در مدت زمان 24 ستاعت، 7 و 15 روز بر علیه تعداد باکتریهای پروبیوتیک و برخی خواص پروبیوتیکی مقاومت به ph های اسیدی مختلف، مقاومت به نمک صفراوی، خاصیت ضدمیکروبی) و مقاومت آنتی بیوتیکی آ نها با احتمال p?0/05 و حذف پلاستمیدی مورد بررسی قرارگریت. در بخشی دیگر اثر ضدمیکروبی نانو ذرات نقره،کیتوزان و نانو ماده تیتانیویم دی اکسید( و فیلم کیتوزان بر پروبیوتیکها درحضور پریبیوتیکها سنجیده گردید. نتایج نشان داد که پروبیوتیتک ها مقاومتت بیشتری نسبت به خاصیت ضدمیکروبی نانوذرات نقره، کیتوزان و نانو ماده تیتانیویم دی اکسید( و فیلم کیتوزا نسبت به باکتریهای بیماریزا با منشأ غذا داشته اند. از میان خواص پروبیوتیکی مقاومت به اسید و صفرا بیشتر تحت تأثیر نانوذرات قرارگرفته، خاصیت ضدمیکروبی تغییری نکرده و تنها الگوی مقاومت به جنتامایسین در لاکتوباسیلوس کازئی از حاوت مقاوم به این آنتی بیوتیک به حاوت حد واسط در رابطه با پیش تیمار با نانوذره نقره دیده شد. فیلم کیتوزان نیز به مراتب تاثیرضدمیکروبی کمتری نسبت به نانوذرات روی تعداد و خواص پروبیوتیکها نشان داد. در بخشی دیگر مشخص گردید اثرضدمیکروبی نانوذرات و فیلم کیتوزان بر روی پروبیوتیکها در حضور پری بیوتیتک ها کاهش یافت . در پی مطالعات مولکولی این نتیجه حاصل شد که تنها نانوماده تیتانیویم دی اکسید با اندازه 21 نانومتر در مدت زمان قرارگیری 7 و 15 روز قابلیت حذف پلاسمید موجود در لاکتوباسیلوس کازئی atcc 39392 را دارد.
رویا واحدی شاهاندشتی روحا کسری کرمانشاهی
serratia باکتری گرم منفی و متحرکی هست که دارای کپسول کوچکی می باشد و کلونی های آن دارای رنگیزه سفید - صورتی و یا قرمز می باشند. serratia marcescens از گونه های معروف آن است و از اهمیت بالایی برخوردار است. تشکیل بیوفیلم یکی از ویژگی های مهم serratia marcescens می باشد که منجر به مقاومت بالاتر به آنتی بیوتیک ها می شود. به کار گیری ترکیبات ضد میکروبی جدید که منجر به حذف بیوفیلم و هم چنین کاهش مقاومت آنتی بیوتیکی گردند، از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. در این پژوهش به بررسی اثر تعدادی از متابولیت های ثانویه (باکتریوسین، بیوسورفاکتانت) برخی باکتری های پروبیوتیک بر روی بیوفیلم و مقاومت آنتی بیوتیکی serratia marcescens پرداخته شد. پس از تخلیص باکتریوسین و بیوسورفاکتانت و بررسی تاثیر آنها بر روی بیوفیلم ، اثبات شد که اثر مهاری بیوسورفاکتانت بر روی بیوفیلم نسبت به اثر مهاری باکتریوسین ها بر روی بیوفیلم بیشتر می باشد و هم چنین اثر مهاری باکتریوسین حاصل از باکتری atcc 8014 lactobacillus plantarum بر روی بیوفیلم سراشیا مارسه سنس نسبت به اثر مهاری باکتریوسین lactobacillus acidophilus atcc 4356 بر روی بیوفیلم بیشتر می باشد. در بخش مربوط به مقاومت آنتی بیوتیکی، به بررسی اثر توام باکتریوسین و تعدادی از آنتی بیوتیک های انتخابی بر مقاومت آنتی بیوتیکی serratia marcescens پرداخته شد، از نتایج به دست آمده مشخص گردید که هر کدام از باکتریوسین ها و برخی آنتی بیوتیک ها اثر هم افزایی دارند. نتایج حاصل اثبات کننده این موضوع نیز بودند که پیش تیمار سویه های serratia marcescens با رقت sub miic از باکتریوسین موجب کاهش مقاومت آنها نسبت به تعدادی از آنتی بیوتیک های به کار رفته در آزمایش می گردد. میزان نفوذ پذیری آنتی بیوتیک ها به درون بیوفیلم نیز از طریق غشاء های پلی کربناتی مورد سنجش قرار گرفتند و نشان داده شد که علت مقاومت نسبت به تعدادی از آنتی بیوتیک های به کار رفته، عدم نفوذ پذیری یا نفوذ پذیری آهسته می باشد.
امید فخری پیمان زارع
ایجاد مقاومت در برابر داروهای ضدویروسی موجود باعث بروز نگرانی های روزافزون در سطح جهان شده است. بنابراین نیاز به عوامل ضدویروسی جدید برای جایگزینی داروهای موجود رو به فزونی است. در همین راستا مطالعات متعددی انجام شده و نشان داده شده است که باکتری های تولید کننده ی اسید لاکتیک و محصولات آنها می توانند دارای آثار ضدویروسی باشند. اثر ضدویروسی پروبیوتیک های تولید کننده ی اسید لاکتیک به 3 شکل اتفاق می افتد: 1- اثر مستقیم باکتری بر ویروس، 2- اثر تولیدات باکتری بر ویروس و 3- تحریک سیستم ایمنی توسط باکتری ها. در این مطالعه اثر متابولیت های ثانویه ی دو باکتری پروبیوتیک از جنس لاکتوباسیلوس بر قدرت تکثیر و عفونت زایی ویروس تب برفکی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور مایع رویی فاقد باکتری (cfs) از کشت بسته ی باکتری ها در محیط mrs broth تهیه گردید و در 3 حالت مختلف با ویروس تب برفکی روی کشت سلول های ba چالش داده شد. نتایج حاصله از این بررسی نشان داد که مجاورت ویروس با رقّت 125/0 مایع رویی کشت باکتری ها منجر به غیرفعال شدن کامل (100%) ویروس تب برفکی می گردد ولی این محصولات نمی توانند مانع تکثیر ویروس در سلول های آلوده به ویروس شوند. این محصولات فاقد آثار سمّی در غلظت های مورد آزمایش (125/0 تا 004/0) بودند. نهایتاً می توان نتیجه گرفت که تولیدات باکتری های مورد مطالعه می توانند به عنوان ماده ای موثر برای غیرفعال سازی ویروس تب برفکی محسوب شوند و کاربرد هایی در زمینه ی کنترل عفونت، ضد عفونی محیط و یا تولید واکسن داشته باشند.
پریسا تاجر محمد قزوینی احمد نوزاد گلی کند
باکتری های مگنتوتاکتیک و نانوذرات مغناطیسی آنها به دلیل پتانسیل کاربردی خوب آنها در زمینه های بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی دارای جاذبه های خاصی هستند. علی رغم پراکندگی همه جایی باکتری های مگنتوتاکتیک در محیط های آبی، ثابت شده است که جداسازی و کشت آنها به صورت خالص بسیار دشوار می باشد و تنها تعداد بسیار اندکی از این باکتری های مشکل پسند در کشت خالص جدا شده اند. هدف اصلی این مطالعه جداسازی و کشت سویه های جدیدی از باکتری های مگنتوتاکتیک از کشور ایران به منظور بکارگیری آنها در زمینهٴ فرایندهای پاکسازی زیستی بود. در این پژوهش تعداد 30 نمونه از زیستگاه های مختلف ایران نمونه برداری شد. بررسی ها ارتباطی را مابین فاکتورهای فیزیکو شیمیایی مانند ph و آهن با رشد باکتری های مگنتوتاکتیک در میکروکوزم ها نشان داد. در مرحله جداسازی از روش capillary racetrack و جداسازی مغناطیسی برای خالص سازی و غنی سازی باکتری های مگنتوتاکتیک استفاده شد، سپس انواع مختلفی از محیط های جداسازی به طور همزمان برای جداسازی آنها در کشت خالص استفاده گردید. نهایتاً در این تحقیق، دو سویهٴ جدید از باکتری های مگنتوتاکتیک به نام های mtb-ktn90 و mtb-ktn92 از تالاب انزلی در محیط کشت جداسازی اصلاح شده، جدا گردیده و سپس در محیط کشت رویشی مناسب کشت داده شدند. بررسی های فیلوژنتیکی بر اساس ژن 16s rrna نشان داد که این دو باکتری جدید متعلق به رده alphaproteobacteria هستند. توالی های جدید ژن 16s rrna باکتری های جدا شده در پایگاه اطلاعاتی genbank در ncbi تحت عدد دسترسی توالی نوکلئوتیدی kf623694 و kj852768 به ترتیب برای باکتری mtb-ktn90 و mtb-ktn92 ثبت شد. نانوذرات مغناطیسی تولید شده توسط این باکتری ها به وسیله میکروسکوپ های الکترونی، دستگاه های پراش اشعه x و الگوی پراش الکترونی مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش برای اولین بار دو باکتری مگنتوتاکتیک متعلق به alphaproteobacteria معرفی شدند که قادر به رشد و سنتز مگنتوزوم ها در دمای بالاتر از c ˚30 بودند. امروزه پاکسازی زیستی فلزات سمی به وسیله باکتری های مگنتوتاکتیک و جداسازی مغناطیسی آنها از پساب یکی از جالب ترین زمینه های تحقیق می باشد. در این مطالعه پتانسیل حذف cs, sb, se, sr و co توسط هر دو باکتری alphaproteobacterium mtb-ktn90 و alphaproteobacterium mtb-ktn92 مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله، مطالعات بر روی حذف کبالت توسط باکتری mtb-ktn90 و جداسازی مغناطیسی کبالت از محلول ها متمرکز گردید. مشاهده شد که بیشترین مقدار جذب فلز کبالت به وسیله بیومس پیرامون ph6/5 تا 7 می باشد. هنگامیکه غلظت خشک بیومس از g/l 0/009 تا g/l0/09 افزایش می یابد، بازده جذب از % 13/87به % 19/22 افزایش یافت. بیشترین مقدار جذب کبالت در 15 دقیقه اول مجاورسازی می باشد (mg/g dry weight 859/17). هنگامیکه غلظت اولیهٴ کبالت از 1 تا mg/l 225 افزایش می یابد، مقدار جذب فلز کبالت نیز افزایش پیدا می کند. نتایج جذب زیستی توسط دو مدل فرویندلیش و لانگمویر نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار جذب فلز کبالت در شرایط بهینه شده برابر mg/g dry weight 15/42 ±1160/51 می باشد. همچنین نتایج نشان داد که %88/55 کبالت (در غلظت mg/l 1) می تواند بعد از فرایند جداسازی مغناطیسی زیست توده mtb-ktn90 بارگذاری شده با کبالت، از محلول خارج شود. مکانیسم جذب زیستی کبالت توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره fesem، ftir و pixe مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
فاطمه خیری محمدمهدی فیض آبادی
klebsiella pneumoniae یک باکتری بیماریزای فرصتطلب و علت رایج عفونت مجاری ادراری است. استقرار باکتریهای عفونت زای ادراری روی سوند ادراری باعث تشکیل بیوفیلم شده و مستلزم برداشت سوند است. اشکال بیوفیلمی باکتریها مانعی در برابر نفوذ مواد ضدمیکروبی به داخل سلولهای باکتریایی محسوب میشود. افزایش مقاومت دارویی سویههای باکتریایی، مطالعه درمانهای جایگزین برای عفونت ناشی از سویههای جدا شده از عفونتهای مجاری ادراری با قابلیت تشکیل بیوفیلم قوی را حائز اهمیت کرده است. هدف از این مطالعه جداسازی سویههای تولیدکننده بیوفیلم ازجدایههای بیمارستانی k. pneumoniae از نمونههای جدا شده از عفونت مجاری ادراری و بررسی اثر پروبیوتیکها، نانوذرات و عصارههای گیاهی روی اشکال پلانکتونی و بیوفیلمی این سویهها و نیز سویهklebsilla pneumoniae atcc 700603 بهعنوان سویه استاندارد بود. از سویه های l. rhamnosus atcc 7469، l. acidophillus atcc 4356، l. plantarum atcc 8014، l. casei atcc 39392، l. fermentum atcc 9338 به عنوان پروبیوتیک، نانوذرات نقره و کیتوزان و عصارههای گیاهی مورد، پنیرک و اکالیپتوس بهعنوان مواد ضدباکتریایی استفاده شد. لاکتوباسیلوسها عاملی محافظت کننده در برابر عفونت مجاری ادراری هستند. نقش محافظتی لاکتوباسیلوس دربرابر عفونت مجاری ادراری و واژینوزیز باکتریایی ناشی از اتصال به اپی تلیوم واژن، و کنترل میکروفلور واژن به واسطه تولید متابولیت هایی ازجمله محصولات اسیدی، مواد شبیه باکتریوسین و هیدروژن پراکسید است. نانوذرات و عصارههای گیاهی مواد غیرسمی و موثر علیه باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیکها هستند. این پژوهش نشان داد پروبیوتیکها توانایی بالقوهای برای درمان بیوفیلمk. pneumoniae را دارند. مایع رویی کشت تمام سویههای لاکتوباسیلوس در غلظتهای µl/ml 5/62 و بالاتر تقریبا 100% (100%-92%) تشکیل بیوفیلم را مهار و در غلظتهای مشابه بیوفیلم را بهطور کامل حذف کرد. نانوذره نقره در غلظت µl/ml 5/12 بیش از 54% تشکیل بیوفیلم را مهار کرد. از بین عصارههای گیاهی، پنیرک بهترین اثر مهارکنندگی را داشت، بهطوری که در غلظتهای µl/ml 125و بالاتر، بیش از 89% از تشکیل بیوفیلم جلوگیری نمود.
فائزه مسلم زاده طهرانی روحا کسری کرمانشاهی
enterococcus کوکسی گرم مثبت ، بی هوازی اختیاری و بدون اسپور می باشد که در محیط های مختلفی شامل مجاری روده ای انسان، خاک ، گیاهان و آب یافت می شود. e. faecium از گونه های معروف آن است و به جهت مقاومت آنتی بیوتیکی از اهمیت بالایی برخوردار است. توانایی تشکیل بیوفیلم روی سطوح زنده یکی از عوامل مهم بیماریزایی در این باکتری محسوب می شود. انتروکوکوس با تشکیل بیوفیلم در اندوکاردیت، عفونت مجاری ادراری، عفونت های ریشه دندانی و عفونت های چشمی دخیل است. امروزه استفاده از مواد ضدمیکروبی جدید که باعث حذف بیوفیلم و یا ممانعت از تشکیل بیوفیلم و نیز کاهش مقاومت آنتی بیوتیکی می گردند بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش به بررسی اثر عصاره ی بدون سلول تعدادی از باکتری های پروبیوتیک بر روی بیوفیلم ، حذف پلاسمید مقاومت (plasmid curing) و مقاومت آنتی بیوتیکی e. faecium پرداخته شد. با بررسی تأثیر عصاره ی بدون سلول آنها بر روی بیوفیلم اثبات شد که عصاره ی بدون سلول l. rhamnosus بر روی ممانعت از تشکیل بیوفیلم و حذف بیوفیلم نسبت به عصاره ی بدون سلول l. casei تأثیر بیشتری دارد. در بخش مربوط به حذف پلاسمیدی ، به بررسی اثر عصاره ی بدون سلول دو باکتری فوق بر روی حذف پلاسمیدی در این گونه پرداخته شد و نتایج حاکی از آن است که بخش شناور هیچ گونه اثری در حذف پلاسمید و کاهش مقاومت از این طریق نداشته است. در ادامه تأثیر بخش شناور این پروبیوتیک ها بر کاهش میزان مقاومت آنتی بیوتیکی در e. faecium مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاصل اثبات کننده ی این موضوع بودند که پیش تیمار سویه های e. faecium با غلظت (1/8 submic ( از بخش شناور پروبیوتیک ها موجب کاهش مقاومت آنها نمی شود.
سیده زهرا هاشمی کرویی روحا کسری کرمانشاهی
خطر ابتلا به عفونت های متقاطع در حین اعمال پزشکی و دندانپزشکی، یکی از دغدغه های دیرین بیماران و کادر درمانی است. از این رو گندزدایی و ضدعفونی کردن سطوح و ابزار آلوده، در پیشگیری از عفونت های متقاطع بسیار حائز اهمیت است. میکروب ها می توانند بر روی سطوح زنده بمانند و از طریق پوست، مجاری هوایی، مخاط، چشم و بلع وارد بدن شوند و ایجاد بیماری کنند. به علاوه این میکروب ها می توانند بر روی سطوح و ابزار دندانپزشکی و همچنین خطوط آب یونیت دندانپزشکی، بیوفیلم تشکیل داده و موجب آلودگی شوند. امروزه به علت افزایش مقاومت باکتری ها، استفاده از مواد ضدمیکروبی جدید که باعث حذف و مهار تشکیل بیوفیلم و نیز کاهش مقاومت آنتی بیوتیکی می گردند، اهمیت زیادی پیدا کرده است. در این پژوهش، به جداسازی و شناسایی باکتری های آلوده کننده تجهیزات، سطوح و هوای کلینیک دندانپزشکی، بررسی اثر عصاره هیدروالکلی آویشن، بابونه و بومادران و همچنین عصاره فاقد سلول برخی پروبیوتیک ها بر سلول -های پلانکتونی و بیوفیلمی این باکتری ها، حذف و مهار تشکیل بیوفیلم توسط این عصاره ها و تعیین اثر توأمان این عصاره ها بر حالت پلانکتونی این باکتری ها پرداخته شد. به علاوه تمامی این اثرات با ترکیب گندزدای سارفوسپت سریع که برای ضدعفونی کردن سطوح و ابزار دندانپزشکی بکار می رود، مقایسه شد. با شناسایی های انجام شده، گونه های باسیلوس و استافیلوکوک، از جمله سویه های bacillus safensis و staphylococcus xylosus جداسازی شدند. نتایج نشان داد که در میان عصاره های اتانولی گیاهان دارویی، عصاره آویشن دارای بیشترین اثر بازدارندگی بر سلول های پلانکتونی می باشد. بعلاوه عصاره فاقد سلول l. rhamnosus ptcc 1607 توانست رشد جدایه s. xylosus را مهار کند. بررسی اثر توأمان عوامل ضدمیکروب، بیشتر اثرات بی تفاوتی و آنتاگونیستی را نشان داد. این عصاره ها، اثرات حذف و مهار تشکیل بیوفیلم را نیز نشان دادند. در تمام موارد، اثر ترکیب گندزدای سارفوسپت سریع، بسیار قوی تر بود.
فرناز ولی زاده روحا کسری کرمانشاهی
چکیده ندارد.
مهدی حسن شاهیان روحا کسری کرمانشاهی
چکیده ندارد.
ماندانا لک روحا کسری کرمانشاهی
چکیده ندارد.