نام پژوهشگر: کریم میرزایی
عادل ظاهر مهدی محمدزاده
حکومت اسلامی و نوپای عثمانی پس از به قدرت رسیدن در اوایل سده نهم هجری شروع به وام گیری فرهنگی از کشور های اسلامی، از جمله ایران نمود. بعدها در سده های دهم و یازدهم هجری هنر عثمانی به ویژه نگارگری ایشان به دلایل گوناگون از جمله غنایم فرهنگیِ حاصل از جنگ های ایران و عثمانی و حضور نگارگران ایرانی که از راه های گوناگون وارد مرز های عثمانی شدند، از نگارگری ایرانی بهره جست. در این بین، شاهنامه ی طهماسبی با ارزش ترین هدیه ی فرهنگی از دولت صفوی به سال 974 ه. ق وارد دربار عثمانی شده و 335 سال در دسترس هنرمندان آن دیار بود، تا از صور خیال انگیز شاهکار مکتب تبریز بهره ببرند. تأثیر های برگرفته از شاهنامه ی طهماسبی در قالب مواردی همچون موضوع نگاره ها و عناصر تجسمی، تصویری، طبیعی و معماری قابل بررسی است، البته هر یک از موارد فوق با شدت و ضعف همراه بوده اند که در این پژوهش به بررسی آن ها پرداخته شده است. به این منظور در این مجال تعدادی از نگاره های شاهنامه طهماسبی به عنوان جامعه ی آماری انتخاب، و با نگاره های موجود در چهار شاهنامه ی عثمانی مورد مقایسه کمی و کیفی قرار گرفته است و نتایج حاصل در جدولی تنظیم شده است و برای نتیجه گیری بهتر داده های آماری موجود به صورت کیفی بیان شده است که بیانگر بیشترین تأثیر پذیری در عناصر تجسمی و کم ترین تأثیر پذیری در عناصر معماری است و در موضوع حد وسط وجود دارد.
فاطمه عارف پور کریم میرزایی
حکومت طولانی مدت شاه تهماسب (930-984ه.) دومین پادشاه صفوی، نقش بسزایی در ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در سال های میانی قرن دهم داشت. همسو با رویکرد های مذهبی، سیاسی و اقتصادی شاه صفوی، هنر این دوره نیز دچار فراز و نشیب های متعددی گردید. از جمله این رویکرد ها نوع برخورد شاه تهماسب با هنر نگارگری، در پی تعلقات خاص مذهبی وی بود. توبه شاه تهماسب از جمیع مناهی و رویگردانی وی از هنر نگارگری، موضوعی است که در این پژوهش با فرض قرار دادن : 1- عدم توجه شاه تهماسب به هنر نگارگری، تأثیرات مثبتی در فراگیر شدن این هنر داشت. 2- فضا و موضوع نگاره های زمان سلطنت شاه تهماسب، بعد از رویگردانی او، متفاوت از گذشته توسط نگارگران دنبال شد. بدان پرداخته شده است. این تحقیق با حفظ سیر تاریخی و ترتیب و توالی رویدادها برحسب زمان، مطالعه تأثیر عوامل سیاسی، مذهبی، اقتصادی، فرهنگی و ابعاد شخصیت شاه تهماسب به عنوان حامی اصلی هنر در این دوره، بررسی زندگی و فعالیت هنرمندان و زمان و دلایل کوچ آنها، به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسید. مطالعات این پژوهش نشان داد که رویگردانی شاه تهماسب از هنر نگارگری نه به معنای طرد این هنر بلکه به صورت تغییر رویکرد در نگارگری بوده است. این تحولات باعث فراگیر شدن هنر نگارگری و تغییر در فضا و موضوع نگاره ها با محوریت مضامین مذهبی گردید. واژگان کلیدی: شاه تهماسب، رویگردانی، بهزاد، سلطان محمد، آقامیرک، مالک دیلمی
کاظم دانش قراملکی مهدی محمدزاده
در مسیر تکامل نقاشی ایرانی، در سده های هشتم و نهم هجری، دو مکتب محلی و تاثیرگذار جلایری و ترکمانان در غرب ایران بوجود آمدند که تاثیرات بسزایی در نگارگری ایران داشتند. این مکاتب بویژه در طبیعت پردازی و تحولات رنگ دست به ابداعاتی جدید و عمده ای زدند که تبدیل به اصول اصلی نگارگری ایران در طول تاریخ نگارگری آن می شود و مقدمه ای برای شکوفایی آنها در دوره های پیشرفته نگارگری ایران یعنی تیموری و صفوی می شود. نگارگران جلایری روح شاعرانه طبیعت پردازی نگاره های چینی را اخذ کرده و با ابداعات نوین خویش در منظره نگاری و ترکیبات رنگ همراه ساخته و در خدمت نگارگری ایران قرار میدهند. این روند تحولات در دوره ترکمانان بخصوص ترکمانان تبریز نیز ادامه می یابد. هنرمندان ترکمان تبریز با به ارث بردن اصول نگارگری جلایری و دستیابی به اصول نوین هنرهای تجسمی و رنگامیزی دست به ابتکارات جدیدی میزنند که نتیجه آن صحنه های پراحساس از طبیعت با رنگامیزی غنی می باشد. در هر دو مکتب نگارگری، اهمیت ویژه ای به طبیعت و رنگ داده شده و در درجه اول اهمیت قرار داده میشود، که موضوع اصلی تحقیق پیش روست.در این مجال ابتدا به بررسی تحولات طبیعت و رنگ در درون مکاتب پرداخته شده که در آخرفصلها در جدولی نشان داده شده اند. درنهایت امر به مقایسه ای تطبیقی در نسخه های منتخب از دوره های پیشرفته مکاتب فوق اقدام شده است.
مصطفی نظری کریم میرزایی
مکاتب نگارگری ایرانی در هر دوره ای دارای ویژگی هایی منحصر به فرد بوده است که نگارگران براساس شرایط خاص زمانی و مکانی به مصورسازی کتب ادبی و مذهبی پرداختند. از این رو می توان با بررسی هر یک از این مکاتب به ویژگی-های فرهنگی هر دوره دست یافت. مکتب هرات یکی از مهمترین مکاتب نگارگری ایران است. معراج نامه ی میرحیدر که به واقعه ی معراج پیامبر اسلام(ص) اشاره دارد معرف هنر نگارگری این دوره است. به نظر می رسد نگارگر یا نگارگران این دوره با توجه به شرایط خاص اجتماعی زمان خود، بدین موضوع پرداخته اند. که چگونگی تأثیر شرایط بر شکل گیری این نسخه دستمایه ی این پژوهش قرار گرفته است. بینامتنیت روشی است که در مطالعات ادبی و هنری به کار می رود و بر این نکته تأکید دارد که هر متن ترکیبی از متن های دیگر است و متن ها در روابط بینامتنی شکل می گیرند. بعدها از این روش ترامتنیت شکل گرفت که انواع آن به پنج دسته تقسیم می شود و یکی ازاقسام آن بیش متنیت است. این تحقیق براساس یکی از اقسام ترامتنیت یعنی «بیش متنیت» که بر رابطه ی برگرفتگی بین متن ها استوار است؛ و با رویکردی متنی و بافتاری (یک متن تا چه میزان به بسترهای برآمده از آن یعنی تاریخ و جامعه وابسته بوده است)، به بررسی و تحلیل تصاویر معراج نگاره ی میرحیدر پرداخته است. هدف این تحقیق نیز شناخت بیش متن این نگاره هاست که از دو نظام کلامی و نظام تجسمی تشکیل شده اند. بیش متن معراج نگاره ها با پیش متن هایی از قرآن، تفاسیر و متون ادبی مرتبط بوده است.همچنین معراج نامه ی میرحیدر به دلایل مذهبی حاکمان همان دوره، با عناصر برون متنی خویش پیوند خورده است؛ ضمن اینکه پیش متن های بینافرهنگی نیز در معراج نگاره ها حضور دارند.
سارا پیامی محمد تقی پیربابایی
تصویرگری به معنی مجسم کردن و شکل بخشیدن به یک داستان، رویداد و یا یک مفهوم است و هنرمند به وسیله ی آن سعی در انتقال پیام متن به شیوه ای تصویری دارد. هنرمندان ایرانی نیز همواره کتاب های شناخته شده و آثار نفیس ادبی را الهام بخش نگاره های خود قرار داده اند. در این پایان نامه در میان رویکردهای مطالعاتی، بینامتنیت انتخاب شد که در حوزه ی مطالعات تطبیقی قرار می گیرد و از آنجا که به روابط میان متون می پردازد، در جهت خلق اثرهم تاثیرگذار است و به هنرمند در شناخت رابطه ی اثرش با متون دیگر کمک می کند. در مطالعات بینامتنی هر اثری از جمله تصویر، نوشته و ... یک متن محسوب می شود و نیز هیچ متنی بدون پیش متن خلق نمی شود. در واقع تصویرگری یک متن ادبی، خود عملی بینامتنی است. باب هشتم گلستان سعدی شیرازی که « در آداب صحبت » نام دارد، موضوع پروژه قرار گرفت. تصویرگری گلستان موجب می شود تا این کتاب گرانبها بار دیگر مخاطب معاصر پیدا کند. از طرف دیگر نگاره های مکتب شیراز (دوره ی آل اینجو) برای تصویرگری باب هشتم گلستان مورد الگوبرداری قرار گرفتند. آثار این مکتب از نظر بصری جذاب، دارای رنگ های درخشان و گرم، پیکره های ساده، تزیینات فراوان و نیز وام دار سنت های تصویری ایرانی هستند. کوشش بر آن بوده است تا با شناخت شیوه های مطالعاتی (بینامتنیت) و کمک گرفتن از آن و با مطالعه ی ویژگی های بصری مکتب شیراز و الهام گرفتن از آنها، گزیده ای از چند پند و اندرز گلستان سعدی، که دارای هویت ایرانی-اسلامی می باشد، تصویرگری شود. مطالعات صورت گرفته در این پروژه نیز پیرو همین بینش صورت گرفته اند.
زهرا شمس کرانی فاطمه اکبری
استان چهار محال و بختیاری یکی از مناطق غنی و با سابقه در تولید و صادرات فرش ،با ویژگی های منحصر به فرد می باشد.در این پایان نامه با تمرکز بر چهار منطقه مهم فرشبافی استان چهار محال و بختیاری شامل چالشتر، شلمزار، بروجن و شهرکرد، به بررسی و مطالعه قالی های دستباف آنها پرداخته شده است.در این پزوهش ابتدا قالی های مناطق به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفته و سپس به تطبیق و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است.نوع پژوهش در این پایان نامه با توجه به هدف های آن کاربردی است و به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی صورت گرفته است و به شیوه ی تجزیه و تحلیل استقرائی ،به مدت یک سال مورد بررسی قرار گرفته است.بخش اعظم این پژوهش با توجه به مطالعات میدانی و بعضاً با مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است.با توجه به مطالعات صورت گرفته در چهار منطقه مورد بررسی طرح های لچک ترنج،خشتی،قابی،گلدانی،گل پتو ،گل شونه و یلمه ،جزو اصلی ترین تولیدات منطقه می باشند.طرح های تولید شده ی امروزی بعضاً متفاوت از نمونه های قدیمی و مغایر با اصول طراحی فرش طراحی و تولید می شوند.