نام پژوهشگر: جواد هادیان

ارزیابی تنوع خصوصیات مورفولوژیکی فیتوشیمایی جمعیت های مرزه جنگلدی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1390
  احسان کریمی   عظیم قاسم نژاد

ایران یکی از مراکز مهم گونه های مرزه بشمار می آید. چنانکه بیش از 14 گونه تاکنون شناسایی شده و از بین آنها 9 گونه بومی ایران است. مرزه جنگلی یکی از گونه‏های مرزه است که در مناطق شمالی ایران از خراسان تا استان گیلان پراکنش دارد. این گونه مرزه مانند سایر گونه‏ها دارای ترکیبات فنلی کارواکرول و تیمول است که در صنایع غذایی و دارویی به عنوان ترکیبات آنتی اکسیدانی، آنتی میکروبی، آنتی باکتریای و همچنین ترکیبات ضد قارچی مورد استفاده قرار می‏گیرند. در فرایند اهلی‏سازی و ایجاد ارقام همگن از توده‏ها و جمعیت‏های وحشی، آگاهی از تنوع موجود گیاه ضروری است. همچنین بررسی دقیق جنبه‏های ژنتیکی، شیمیایی، اکوفیزیولوژیکی و پتانسیل تولید جمعیت‏های گیاهی گونه مورد نظر گام مهم در شروع پروژه اصلاح گیاه است. در تحقیق حاضر تنوع صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی هفت جمعیت از مرزه جنگلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی صفات مورفولوژیک نشان داد که، صفات ارتفاع گیاه، طول گل‏آذین، طول برگ، طول برگه، طول شاخه فرعی و تعداد گل‏آذین در بوته توده‏های مطالعه شده بسیار متنوع بود. به نحوی که در جمعیت‏های مختلف تفاوت معنی‏داری مشاهده شد. تجزیه کلاستر که بر اساس صفات مورفولوژیک جمعیت‏ها انجام شد، جمعیت‏های مطالعه شده را به سه گروه مجزا تقسیم کرد. همچنین مطالعات فیتوشیمیایی صورت گرفته تنوع بالایی از ترکیبات شیمیایی را در توده‏های مطالعه شده نشان داد. در تجزیه کلاستر، جمعیت‏های مطالعه شده به چهار گروه مجزا تقسیم شد. بیشترین تنوع در میزان کارواکرول و تیمول مشاهده شد به نحوی که میزان کارواکرول از 9/0 تا 4/70 درصد و تیمول از 5/6 تا 6/74 درصد متغیر بود. با توجه به بررسی‏های انجام شده در توده‏های مختلف مرزه جنگلی، جمعیت‏های کشانک و درکش چه به لحاظ خصوصیات مورفولوژیکی (ارتفاع بیشتر، طول برگ بلندتر، طول گل‏آذین بلندتر) و چه از نظر خصوصیات فیتوشیمیایی نسبت به توده‏های دیگر دارای ارجحیت بوده و پیشنهاد می‏شود که در برنامه‏های اصلاحی و بهنژادی مورد توجه قرار گیرند.

بررسی ترکیب فیتوشیمیایی و خواص آنتی اکسیدانی توده های وحشی مرزه بختیاری (satureja bachtiarica) رویشگاه های مختلف استان ایلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی 1390
  مریم محمدزرین آبادی   مهدی صیدی

در سال های اخیر گرایش عمومی جوامع به طب سنتی و استفاده از داروهای گیاهی به علت بروز اثرات زیان بار داروهای شیمیایی بر سلامت انسان، همچنین نیاز مبرم به مواد موثره گیاهان دارویی در صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی، سبب شده که این گیاهان بیش از پیش از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار باشند. مرزه بختیاری (satureja bachtiarica) از خانواده نعناعیان و یکی از گونه های بومی ایران است. در این پژوهش تنوع فیتوشیمیایی، خواص آنتی اکسیدانی، درصد و کیفیت اسانس و عوامل اکولوژیک موثر بر اسانس مرزه بختیاری در نه رویشگاه طبیعی آن در استان های ایلام و کرمانشاه و همچنین یک نمونه گلخانه ای مورد مطالعه قرارگرفت. بالاترین و پایین ترین میزان بازده اسانس حاصل از تقطیر با آب، به ترتیب مربوط به مناطق شلم با ارتفاع 1849 متر و نمونه گلخانه با ارتفاع 1300 متر بود. نتایج آنالیز اسانس نمونه ها توسط دستگاه های کروماتوگرافی گازی (gc) و کروماتوگرفی گازی متصل به طیف سنج جرمی (gc-ms) نشان داد که عمده ترین ترکیبات موجود در آنها شامل: تیمول (30/87-28/39 درصد)، پاراسیمن (63/30-15/0 درصد)، گاماترپینن (71/14-04/2 درصد) و کارواکرول (41/8-0 درصد) می باشد. در تجزیه به مولفه های اصلی ترکیبات شیمیایی اسانس ده جمعیت مرزه بختیاری از بین 27 متغییر ارزیابی شده هفت مولفه استخراج شد که جمعا حدود 2/96 درصد از واریانس کل را توجیه می کردند. تجزیه کلاستر جمعیت ها بر اساس ترکیبات شیمیایی اسانس با استفاده از الگوریتم ward، آنها را در سه کلاستر اصلی قرار داد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تاثیر جمعیت بر میزان فنل کل، درصد فعالیت آنتی اکسیدانی و بازده اسانس، در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. نتایج همبستگی نشان داد که میان میزان ترکیب تیمول با ترکیبات کارواکرول، گاماترپینن و پاراسیمن همبستگی منفی وجود داشت. و نیز میان پاراسیمن با گاماترپینن همبستگی مثبت بود. همچنین آنالیز خاک و مطالعات اکولوژیک بیانگر وجود همبستگی مثبت میان میزان کارواکرول با ph خاک و ارتفاع از سطح دریا بود. در بین ده جمعیت مورد بررسی بالاترین و پایین ترین میزان فنل کل به ترتیب 91/0±5/292 (قلارنگ) و 08/1±04/194 (گردکان) میلی گرم پیروکتکول در میلی لیتر اسانس بود. در بین جمعیت های مورد مطالعه میزان فعالیت آنتی اکسیدانی بین 45/0±8/73 (بدره) تا 9/0±1/59 (گلخانه) درصد بود. همچنین در بین نمونه ها بالاترین و پایین ترین میزان ic50 به ترتیب 67/0 و 40/0 میلی گرم بر میلی لیتر بود که در مقایسه با آنتی اکسیدان صناعی bht (mg/ml11/0=ic50) رادیکال زدایی بالایی داشت.

تاثیر برخی کودهای آلی بر رشد و عملکرد اسانس نعناع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  زهرا کیانی   جواد هادیان

چکیده: امروزه داروهای با منشا طبیعی و گیاهی تقاضای روز افزونی پیدا کرده اند، mentha spicata از مهمترین گیاهان خانواده نعناع می باشد که دارای مصارف دارویی و تغذیه ای زیادی می باشد. از طرفی کشاورزی ارگانیک (آلی) امروزه به عنوان یکی از روش های کشاورزی نوین مفید و مقرون به صرفه در تولید گیاهان می باشد که از این سو می تواند در راستای تولید پایدار گیاهان دارویی نیز مورد استفاده قرار گیرد. از این رو در یک سیستمی مبتنی بر کشاورزی ارگانیک (پایدار)، برای بررسی اثرات کودهای آلی ورمی کمپوست و کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بر رشد و عملکرد اسانس گیاه دارویی نعناع سبز آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی در مزرعه پژوهشی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90-1389 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های حجمی صفر (شاهد)، 10، 20، 30، 40 و50 درصد از ورمی کمپوست و پسماند کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بود. محیط کشت پایه در این آزمایش نیز شامل 2 قسمت خاک و یک قسمت ماسه بود. نتایج نشان داد که جایگزین نمودن ورمی کمپوست و پسماند کمپوست قارچ در بستر کاشت گیاه بر شاخص-های رشد رویشی از قبیل وزن تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل و سطح برگ، محتوای عناصر درشت مغذی در بخش هوایی گیاه و همچنین عملکرد اسانس در گیاه دارویی نعناع اثر معنی داری داشت. بیشترین مقدار برای شاخص-های رشد رویشی نعناع در تیمارهای20 درصد ورمی کمپوست، 40 درصدsmc شسته نشده و 10 درصد smcشسته شده حاصل شد. محتوای عناصر بخش هوایی و همچنین میزان اسانس در گیاه نیز با افزایش نسبت حجمی جایگزینی هریک ازکود های آلی در بستر کاشت نعناع روند افزایشی را نشان داد . به طور کلی کاربرد کودهای آلی ورمی کمپوست و پسماند کمپوست قارچ شسته نشده به علت دارا بودن میزان بالایی از عناصر غذایی مورد نیاز برای رشد گیاه و تولید اسانس سبب افزایش بیوماس(عملکرد) کل و در نتیجه عملکرد اسانس درگیاه نعناع شد.

اثر باکتری های محرک رشد گیاه (pgpr) بر رشد و عملکرد اسانس ترخون(artemisia dracunculus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  سیده فاطمه حاتمی شاهخالی   جواد هادیان

ریزوباکترهای محرک رشد گیاه (pgpr) شامل گروه وسیعی از باکتریهای خاک می باشند که به عنوان کود بیولوژیک، رشد گیاه میزبان راتحریک می نمایند. ترخون یکی از سبزی هایی است که از جنبه داروئی و تغذیه ای از اهمیت فراوانی برخوردار است.به منظور بررسی تأثیر باکتری های محرک رشدگیاه بر رشد رویشی و عملکرد اسانس ترخون یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در مزرعه آموزشی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90- 1389 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تلقیح با سوسپانسیون سه گونه باکتری های محرک رشد گیاهان به نام های ازتوباکتر، آزوسپیریلوم، سودوموناس به صورت جداگانه و ترکیبی و تیمار شاهد (بدون تلقیح با باکتری) بود که به دو روش مایه کوبی ریزوم و محلول پاشی برگی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تلقیح گیاهان ترخون توسط باکتری های محرک رشد تاثیر معنی داری بر شاخص های رشد گیاه داشت. بیشترین مقدار برای صفاتی از قبیل تعداد انشعابات ساقه و ریزوم و تعداد برگ در تیمارهای ترکیبی محلول پاشی برگی آزوسپیریلوم + سودوموناس و ترکیب هر سه باکتری مذکور حاصل شد. تیمار ترکیبی ازتوباکتر + آزوسپیریلوم به صورت ریزوم مال باعث افزایش ارتفاع و وزن خشک ریزومدر مقایسه با شاهد شد. بیشترین و کمترین میزان اسانس به ترتیب در ترکیب محلول پاشی برگی باکتری ازتوباکتر+ آزوسپیریلوم و تیمار ترکیبی مایه کوبی ریزومی هر سه باکتری بدست آمد. . به طورکلی نتایج این پ‍‍ژوهش بیانگر آن است که تلقیح گیاه ترخون با باکتری های محرک رشد از طریق افزایش رشد و توسعه ریشه و در نتیجه جذب بهتر آب و مواد غذایی از خاک می تواند سبب افزایش رشد و عملکرد اسانس آن گردد.

بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های مرزه بختیاری رویشگاه های مختلف کشور با استفاده از نشانگرهای rapd و issr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی 1390
  خاور موحدی   مهدی صیدی

گیاه دارویی مرزه بختیاری با نام علمی satureja bachtiarica bunge یک گیاه دارویی چندساله و متعلق به خانواده lamiaceae می باشد. بررسی تنوع ژنتیکی موجود در ژرم پلاسم گیاهان پیش نیاز هر برنامه اصلاحی یا حفاظتی گیاهان است. لذا این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بین و درون هشت توده وحشی شامل 57 گیاه مرزه بختیاری طی سال های 89 و 90 در گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ایلام انجام شد. روابط ژنتیکی این نمونه ها با استفاده از 15 آغازگر issr و 11 آغازگر rapd مطالعه گردید. dna ژنومی نمونه های برگی نگهداری شده در 80- درجه سانتی گراد به روش ctab استخراج گردید. کمیت dna استخراج شده با اسپکتروفوتومتر و ژل آگاروز 8/0 درصد تعیین شد. برای مشاهده قطعات تکثیر شده از ژل آگاروز 5/1 درصد استفاده شد. سپس امتیازدهی باندهای تکثیر شده به صورت حضور باند (یک) و عدم حضور باند (صفر) انجام شد. ماتریس تشابه دایس و جاکارد با استفاده از نرم افزارهای (darwin (ver 5.0، mega 3.1 محاسبه و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار genalex (ver 6.4) تجزیه واریانس مولکولی شدند. نتایج نشان داد که تکثیر dna ژنومی با استفاده از آغازگرهای rapd، 84 باند تولید کرد که 81 باند (4/96%)، با میانگین 36/7 باند چندشکل در هر آغازگر، چندشکلی نشان دادند. تعداد قطعات تکثیر شده با آغازگر rapd دامنه ای از 4 تا 14 باند داشت که اندازه قطعات تکثیر یافته 180 تا 1700 جفت باز بود. همچنین، با استفاده از نشانگر rapd به ترتیب بیشترین و کمترین درصد باندهای چندشکل در جمعیت سمیرم (38/77 درصد) و جمعیت فارسان (48/40 درصد) مشاهده گردید. جمعیت سمیرم بالاترین شاخص تنوع ژنی نا اریب (259/0) و بالاترین میزان شاخص شانون (38/0) را نیز به خود اختصاص داد. در حالی که کم ترین میزان شاخص تنوع ژنی نا اریب (172/0) برای جمعیت اقلید و کم ترین میزان شاخص شانون (245/0) برای جمعیت فارسان به ثبت رسید. از طرفی، پانزده آغازگر issr بکار رفته، 136 باند تولید کردند که 134 باند (52/98%) از آن ها چندشکلی نشان دادند. تعداد باندهای تکثیر شده از 6 تا 12 باند متغیر بود که قطعات تکثیر شده اندازه ای در حدود 100 تا 1900 جفت باز داشتند. در سیستم نشانگری issr مشخص شد که بالاترین درصد باندهای چندشکل در جمعیت سمیرم با میزان 18/66 درصد وجود داشت. جمعیت فارسان نیز با میزان 62/31 درصد باندهای چندشکل کمترین میزان چندشکلی را نشان داد. برطبق نتایج این نشانگر جمعیت شهرکرد دارای بالاترین شاخص تنوع ژنی نااریب (211/0) و بالاترین میزان شاخص شانون (301/0) بود. جمعیت فارسان و یزد نیز دارای کمترین میزان شاخص تنوع ژنی نااریب (175/0) بودند، اما پایین ترین میزان شاخص شانون (191/0) به جمعیت فارسان اختصاص داشت. آنالیز واریانس مولکولی نشان داد که سطح بیشتری از تنوع به درون جمعیت ها (63 درصد) تعلق داشت، در حالی که تنها 37% تنوع در بین جمعیت ها مشاهده گردید. آنالیز خوشه ای هشت جمعیت را به شش گروه شامل جمعیت های اقلید و سپیدان؛ جمعیت سمیرم؛ جمعیت های فارسان و یزد؛ جمعیت سی سخت؛ جمعیت شهرکرد؛ و در نهایت جمعیت ایلام تقسیم نمود. نتایج این تحقیق نشان داد که هر دو نشانگر rapd و issr برای ارزیابی میزان تنوع ژنتیکی در گیاه دارویی مرزه بختیاری سودمند هستند.

ریزازدیادی به لیمو (lippia citriodora) و کاربرد متیل جازمونات و سالیسیلیک اسید در افزایش متابولیت های ثانویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  اکرم ایوبی نجف آبادی   سیروس قبادی

گیاهان از دیر باز منبع اصلی پزشکی و داروسازی در اکثر نقاط جهان بوده اند. طبق آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (who) گیاهان یکی از مهمترین منابع تامین کننده دارو برای انسان هستند.گیاهان دارویی به دلیل توأم بودن ماهیت طبیعی و وجود ترکیبات همولوگ دارویی در آنها، با بدن سازگاری بهتری دارند و معمولاً فاقد عوارض ناخواسته داروهای شیمیایی می باشند. دارو های تولید شده با منشاء گیاهی از دسته متابولیت های ثانویه می باشند. متابولیت-های ثانویه موادی هستند که گیاهان در صورت مواجه شدن با محرک های غیر طبیعی در خود تولید می کنند.گیاه دارویی به لیمو lippia citrodora یک گیاه چند ساله از خانواده verbenaceae می باشد. این گیاه خاصیت مسکن و ضد تشنج و همچنین دارای اثر ضد باکتریایی می باشد. به لیمو به دلیل داشتن ترکیبات فلاونوئیدی، ترپنوئیدها و اسید فنولیک خاصیت آنتی اکسیدانی ضد میکروبی و ضد تومور دارد. برگ های این گیاه بسیار معطر می باشد و به عنوان چای استفاده فراوانی دارد. این گیاه دارای اسانس می باشد که مهمترین ترکیبات آن شامل سینئول، لیمونن و نرال می باشد. با توجه به اهمیت دارویی این گیاه در این تحقیق بر افزایش این گیاه از طریق کشت بافت و افزایش متابولیت های ثانویه آن مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در دو بخش انجام شد. در بخش اول کشت بافت به لیمو مورد بررسی قرار گرفت. که از دو نوع ریز نمونه گره و جوانه انتهایی و 16 ترکیب هورمونی(شامل غلظت های 0، 1/0، 3/0 و 5/0 میلی گرم در لیتر هورمون naa و 0، 1، 2 و 4 میلی گرم در لیتر هورمون bap) در محیط کشت ms با 4 تکرارانجام شد. فاکتور های اندازه گیری شده شامل تعداد شاخه، طول شاخه، تعداد برگ ، تعداد گره، طول میان گره و تشکیل ریشه بود. بهترین نتیجه با ریز نمونه گره و ترکیب هورمونی 3/0 میلی گرم در لیتر naa و بدون کاربرد bap بدست آمد. نتایج نشان داد ترکیب های هورمونی naa بدون bap در ریشه دهی تاثیر مثبت داشتند و با افزایش میزان naa تا 3/0 میلی گرم در لیتر ریشه دهی افزایش یافت وغلظت های بالاتر از آن باعث عدم تشکیل ریشه شد. همچنین بیشترین تعداد شاخه در ریز نمونه گره و تیمار 1/0 میلی گرم در لیترnaa + 1 میلی گرم در لیتر bap مشاهده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین طول شاخه در تیمار 3/0 میلی گرم در لیترnaa ، بدون bap بدست آمد. در بخش دوم آزمایش به منظور بررسی تاثیر دو هورمون متیل جازمونیک و سالیسیلیک اسید بر افزایش متابولیت های ثانویه در به لیمو از 7 تیمار هورمونی شامل(0، 5/12، 25 و 50 میلی گرم در لیتر هورمون متیل جازمونات و0، 100، 200 و 400 میلی گرم در لیترهورمون سالیسیلیک اسید) با 3 تکرار استفاده شد. از دستگاه کلونجر به منظور استخراج اسانس و از دستگاه گروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی(gc-mass) برای شناسایی ترکیبات اسانس استفاده گردید. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار های هورمونی باعث افزایش برخی از ترکیبات شده و غلظت های مختلف تاثیر یکسانی بر ترکیبات نداشند. ترکیب 1,8-cineole در غلظت 100 میلی گرم در لیتر سالیسیلیک اسید و 5/12 میلی گرم در لیتر متیل جازمونات بیشترین تولید را داشتند. ترکیب neral در غلظت 400 میلی گرم در لیتر سالیسیلیک اسید و ترکیب geranial در غلظت 5/12 میلی گرم در لیتر متیل جازمونات بیشترین تولید را داشته است.

بررسی تنوع ژنتیکی مرزه جنگلی با استفاده از نشانگر issr
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده فنی 1390
  سمانه کاوند   جعفر احمدی

چکیده ندارد.

تأثیر ورمی کمپوست و کمپوست قارچ مصرف شده بر رشد و متابولیت های ثانویه دو گونه گیاه دارویی مرزه و ریحان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  مهدی رحمانیان   جواد هادیان

در حال حاضر تقاضای روز افزونی برای داروهای با منشا طبیعی وجود دارد. مرزه satureja hortensis و ریحان ocimum basilicum از مهمترین گیاهان خانواده نعناع هستند که مصارف خوراکی و دارویی دارند برای بررسی اثرات کودهای آلی ورمی کمپوست و کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بر رشد و متابولیت های ثانویه دو گونه گیاه دارویی مرزه و ریحان دو آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی در مزرعه پژوهشی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال های 1388 و 1389 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبتهای حجمی صفر(شاهد)، 10، 20، 30، 40 و50 درصد از ورمی کمپوست و پسماند کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بود. و محیط کشت پایه در این آزمایش ها نیز شامل 3 قسمت خاک و یک قسمت ماسه بود. نتایج نشان داد که جایگزین نمودن ورمی کمپوست و پسماند کمپوست قارچ در بستر کاشت گیاه بر شاخص های رشد رویشی از قبیل وزن تر و خشک بوته، ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل و سطح برگ، محتوای عناصر درشت و ریز مغذی در بخش هوایی گیاه و همچنین بازده و اجزای تشکیل دهنده اسانس در هر دو گونه گیاه دارویی ریحان و مرزه اثر معنی داری داشت. بیشترین مقدار برای شاخص های رشد رویشی مرزه در تیمار 30 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده و 30 درصد ورمی کمپوست حاصل شد. در ریحان نیز حداکثر مقدار برای شاخص های مذکور در تیمارهای 40 و 50 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده به دست آمد. محتوای عناصر بخش هوایی در هردو گیاه با افزایش نسبت حجمی جایگزینی هریک ازکود های آلی در بستر کاشت روند افزایشی را نشان داد . به طور کلی کاربرد پسماند کمپوست قارچ شسته شده سبب افزایش بیوماس و در نتیجه عملکرد اسانس در هردو گیاه مرزه و ریحان شد. و مهمترین ترکیبات شناسایی شده در ریحان لینالول و اوژنول در مرزه کارواکرول و پی سیمن بود.

مقایسه تاثیر حشره کشی اسانس چند گیاه دارویی با برخی حشره کش های شیمیایی روی سوسک کلرادوی سیب زمینی، leptinotarsa decemlineata (say) (coleoptera: chrysomelidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  اکرم تقی زاده ساروکلائی   هوشنگ رفیعی دستجردی

سوسک کلرادوی سیب زمینی، leptinotarsa decemlineata (say)، یکی از مهم ترین آفات سیب زمینی در جهان و ایران می باشد که برای کنترل آن از حشره کش های شیمیایی استفاده می شود. امروزه اسانس ها و عصاره های گیاهی، که از گیاهان معطر استخراج می شوند، به عنوان جایگزین حشره کش های سنتتیکی بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در این تحقیق کارایی اسانس شش گیاه دارویی شامل مرزه خوزستانی، satureja khuzistanica jamzad؛ ریحان، .ocimum basilicum l؛ آویشن دنایی، thymus daenensis celak. ؛ مورد، myrtus communis l.؛ نعناع، spicata l. mentha و میخک ،eugenia caryophyllus (sprengel) در مقایسه با حشره کش های شیمیایی تیامتوکسام، دینوتفوران، ایمیداکلوپرید و لوفنوران بر مراحل رشدی سوسک کلرادوی سیب زمینی در داخل اتاقک رشد مورد بررسی قرار گرفت.

تاثیر هیومیک اسید و کلسیم بر کیفیت پس از برداشت گل محمدی(.rosa damascena mill)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  علی عظیم پور   جواد هادیان

به منظور بهبود کیفیت اسانس و عمر پس از برداشت گل محمدی (rosa damascena mill) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه کاشان اجرا شد. تیمارها شامل مصرف هیومیک اسید (در دو مرحله همراه آب آبیاری محلول پاشی کلسیم کلرید در سه مرحله قبل از باز شدن گل ها، هنگامی که انتهای کاسبرگ ها به شکل فتیله ای بوده، زمانی که انتهای کاسبرگ ها شروع به جدا شدن از هم کرده و زمانی که گلبرگ ها شروع به شکفتن کرده، بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از هیومیک اسید با غلظت 4 گرم در لیتر توأم با10 و 20 میلی مولار کلسیم کلرید، بیشترین تاثیر را روی خصوصیاتی مانند درصد وزن خشک گل ها، آنتوسیانین کل و مقدار سیترونلول و ژرانیول گل ها داشتند، همچنین کمترین میزان کاهش وزن گلبرگ ها پس از برداشت تا زمان تقطیر گل ها، مربوط به تیمار 8 گرم در لیتر هیومیک اسید و 20 میلی مولار کلسیم کلرید بود. در غلظت های 6 گرم در لیتر هیومیک اسید و 10 میلی مولار کلسیم کلرید نیز کمترین میزان پراکسیده شدن لیپیدهای غشاء (مقدار mda) و بیشترین مقدار نونادکان مشاهده شد. بعلاوه، با افزایش غلظت کلسیم کلرید بیشترین مقدار هنی کوزان و کمترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز مشاهده شد. به طور کلی، با کاربرد همزمان هیومیک اسید در غلظت های 4 و6 گرم در لیتر و کلسیم کلرید در غلظت های بالا، 20 و 10 میلی مولار به ازای هر بوته می توان کیفیت پس از برداشت گل های محمدی را بهبود بخشید.