نام پژوهشگر: رضا فتوحی قزوینی
زهرا خسروی لرگانی منصور افشار محمدیان
بسیاری از آسیب های وارده به گیاهان ناشی از افزایش روز افزون گونه های فعال اکسیژنی (reactive oxygen (species می باشد. از آن جایی که تحت شرایط تنش مانند دمای پایین، توانایی طبیعی گیاه برای حذف رادیکال های اکسیژنی دچار نقص می شود، یکی از مکانیسم های سازگاری با این تنش، افزایش سطح آنزیم های آنتی اکسیدانی جهت مقابله با استرس اکسیداتیو می باشد و به این طریق توازن احیایی سلول حفظ می شود. با توجه به این امر، شناسایی آنزیم های آنتی اکسیدانی به عنوان یکی از مکانیسم های جمع کنندهros مهم می باشد. با توجه به حساسیت زیاد مرکبات به دماهای پایین و تقارن فصل برداشت میوه با ایام سرد سال، تحقیق بیشتر روی اثرات فیزیولوژیکی آسیب های سرمایی استرس دمای پایین این گیاه ضروری است. در این تحقیق بخش های مختلف میوه مرکبات شامل فلاودو، آلبدو و گوشت میوه پنج رقم شامل پرتقال خونی، لیموترش مازندرانی، والنسیا، انشو و پرتقال محلی از شمال کشور به منظور تعیین میزان فعالیت آنزیم های سوپر اکسید دیس موتاز(sod) ، آسکوربات پراکسیداز(apx) ، کاتالاز (cat) و پراکسیداز (pod) در دمای کنترلی(c?15~) تیمارهای دمایی 3، 0، 3- و 6- درجه سانتی گراد در دو مرحله قبل از رسیدگی و رسیدگی کامل مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق میزان فعالیت آنزیم sod نسبت به سایر آنزیم ها در بافت فلاودوی همه ارقام بررسی شده بالاتر بود که نشان دهنده این است که آنزیم sod اولین خط دفاعی میوه ها در همه ارقام مورد بررسی و در همه تیمارهای دمایی می باشد. بافت فلاودوی پرتقال خونی در هر دو مرحله رسیدگی کامل و قبل از رسیدگی، فعالیت بالاتری از کاتالاز را در همه تیمارهای دمایی دارا بود که نشان دهنده مقاومت قابل ملاحظه این رقم در مقایسه با ارقام دیگر می باشد. ارقام انشو و پرتقال محلی به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فعالیت آنزیم apx را در همه تیمارهای دمایی در هر دو مرحله برداشت در بخش فلاودو دارا بودند. در ضمن، در ارقام انشو، پرتقال خونی و لیمو ترش در بافت فلاودو با کاهش دما، افزایش قابل ملاحظه فعالیت آنزیم pod دیده شد.
ابراهیم رضازاده کته سری رضا فتوحی قزوینی
یکی از مسائل اراضی نزدیک به مناطق نفتی آلودگی به پساب های نفتی است. در صورت بروز چنین عارضه ای، امکان کشت گیاه هان دشوارمی شود و به مرور این زمین ها غیر قابل استفاده می شوند. با هدف گیاه پالایی در این بررسی سطح تحمل گیاه کنوکارپوس(conocarpus erectus l.) به پساب های نفتی و تاثیر اکسیدکلسیم بر افزایش سطح مقاومت گیاه آزمایشی انجام شد.در این مطالعه اثر پساب نفتی با 5 سطح (0، 5، 10، 15 و20 میلی لیتر در کیلوگرم خاک) و اکسیدکلسیم با 5 سطح (0، 5/2، 5، 5/7 و10%) بر دانهال های 4 برگی گیاه کنوکارپوس بررسی گردید. نتایج نشان داد که علیرغم تحمل نسبی دانهال ها به پساب نفتی، ولی افزایش غلظت پساب نفتی باعث کاهش معنی دار صفت های رویشی مانند طول ساقه، طول ریشه، وزن خشک شاخساره و وزن خشک ریشه نسبت به شاهد گردید. هم چنین افزایش پساب نفتی تا سطح 20 میلی لیتر باعث کاهش معنی دار محتوای نسبی آب برگ، آنزیم آسکوربات پراکسیداز و پروتئین کل به ترتیب 3/3 %، 6/50 % و 1/62 % نسبت به شاهد گردید. میزان کلروفیل a در سطح 5 میلی لیتر پساب نفتی نسبت به شاهد 19% کاهش معنی دار داشت ولی افزایش پساب نفتی تا سطح 20 میلی لیتر سبب شد 6/13% کلروفیل a بالاتر از شاهد شود. براساس نتایج کلروفیل b در تمام سطوح پساب نفتی نسبت به شاهد افزایش معنی دار داشت به طوری که در بالاترین سطح پساب نفتی بکار رفته (20 میلی لیتر)، کلروفیل b نسبت به شاهد 9/47 % بیشتر شد و کلروفیل کل نیز فقط در سطح 5 میلی لیتر پساب نفتی 87/13% کاهش معنی دار نسبت به شاهد داشت. هم چنین افزایش پساب نفتی تا سطح 20 میلی لیتر باعث افزایش معنی دار نشت یونی و پراکسیداسیون لیپید به ترتیب 51/8 % و 8/42 % در 20 میلی لیترنسبت به شاهد گردید. از طرفی مصرف اکسیدکلسیم به طور قابل ملاحظه ای باعث کاهش خسارت پساب های نفتی و بهبود شاخص های رشد مانند: طول ساقه، طول ریشه، نسبت طول ساقه به ریشه، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه و نسبت وزن خشک ساقه به ریشه گردید. همچنین تیماراکسید کلسیم باعث بهبود محتوای نسبی آب برگ، میزان کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، نشت یونی، پراکسیداسیون لیپید، فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز و پروتئین کل شد.
مسعود شاهمرادی رضا فتوحی قزوینی
خودناسازگاری در بادام و گونه های جنس پرونوس از صفات مهم ژنتیکی بوده که از خودباروری جلوگیری می کند. خودناسازگاری در بادام از نوع گامتوفیتیک بوده و توسط یک لوکوس چند اللی کنترل می شود. در این مطالعه بذور دورگ بادام f1 پنج خانواده شامل تونو × رقم 101، سوپرنوآ × رقم 101، جنکو × شاهرود 21، تونو × ژنوتیپ 12، تونو × شاهرود 17 کشت شد. پس از استخراج dna از نمونه های برگی گیاهان دانهال، روش pcr صورت پذیرفت. نتایج حاصل با استفاده از جفت آغازگر sff-sfr، نشان داد که نتاج حاصل از خودسازگاری، تولید باندی به اندازه 449 جفت باز نشان دادند که این باند در نتاج خودناسازگار دیده نمی شود. علاوه براین، تمام نتاج خودناسازگار فاقد الل s1 بوده و این الل تحت هیچ شرایطی در والدین مادری وجود نداشت. استفاده از این روش (pcr) پتانسیل بالایی جهت تشخیص ژنوتیپ های خودسازگار از خودناسازگار دارد.
مهدی صالحی رضا فتوحی قزوینی
باران اسیدی باعث آسیب به برگ هه از طریق افزایش آکسیدان ها می شود و در پی آن نشت یونی، لیپیدپراکسیداسیون در برگ های افرای ایرانی پلت افزایش یافت. باران اسیدی باعث کاهش کلروفیل در برگ های افرا گردید. خمیدگی حاشیه برگ و بافت مردگی از دیگر آسیب های مشاهده شده در ph های پایین باران اسیدی بود. آسکوربیک اسید باعث افزایش فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز شد و میزان آسیب را کاهش داد.
جواد فتاحی مقدم رضا فتوحی قزوینی
در این پژوهش خصوصیات فیزیکی، آنتی اکسیدان های آنزیمی و غیرآنزیمی میوه ی ارقام مختلف مرکبات طی رسیدن و تحت تیمارهای مختلف قبل و بعد از برداشت در قالب چهار آزمایش در سال های 87 تا 89 در موسسه تحقیقات مرکبات کشور مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش اول تغییر این صفات در شش رقم مرکبات (پرتقال های ‘تامسون’، ‘سیاورز’، ‘مورو’، ‘سانگینلو’، ‘تاراکو’ و نارنگی ‘پیج’) طی رسیدن میوه بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، کارایی آنتی رادیکالی، ظرفیت آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های سنتز ترکیبات فنلی فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) و پلی فنل اکسیداز (ppo) در غالب ارقام در زمان رسیدن حداکثر بود. مجموع ترکیبات فلاونوئیدی شامل نارینجین، هسپریدین، نئوهسپریدین و کاتچین در زمان رسیدن بیشتر از مرحله ی بلوغ در بیشتر ارقام بود. میزان فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (sod) و آسکوربات پراکسیداز (apx) در هر رقم و بسته به مرحله ی رسیدن میوه در هر دو بافت گوشت و پوست متفاوت بود. در مجموع، به دلیل کیفیت و ظرفیت آنتی اکسیدانی مناسب میوه در برداشت 200 و 230 روز بعد از تمام گل، این زمان ها جهت برداشت میوه ی ارقام مورد مطالعه مناسب تشخیص داده شد. در آزمایش دوم اثر محلول پاشی قبل از برداشت با کلسیم کلراید (0، 1، 2 و 4 درصد) و سالیسیلیک اسید (0، 1، 2 و 4 میلی مول) روی خصوصیات کیفی میوه ی ارقام ‘تامسون’، ‘مورو’ و نارنگی ‘پیج’) در زمان برداشت و طی انبارداری بررسی شد. یافته ها نشان داد که میزان کاروتنوئید گوشت، آسکوربیک اسید، فنل کل، فلاونوئیدکل، مقدار ic50، فعالیت آنزیم sod، در طی انبارداری در میوه های تیمارشده بالاتر از شاهد بود. تیمار کلسیم کلراید میزان کاهش وزن میوه و مواد جامد محلول (tss) را در انبار کاهش داد لیکن تاثیر معنی داری روی فعالیت آنزیم apx نداشت. اثر سالیسیلیک اسید (sa) روی میزان فنل و کاروتنوئید کل در طول انبارداری و نیز در گوشت و پوست میوه متفاوت بود. مقدار فلاونوئید کل پوست به مراتب بیشتر از گوشت بود. sa بخوبی ظرفیت بالای آنتی اکسیدانی را تا 30 روز اولیه انبارداری حفظ و یا افزایش داد. با اینکه هر دو ترکیب اثر مثبتی روی حفظ خصوصیات کیفی میوه داشته اند، ولی نقش کلسیم کلراید بیشتر از sa بود. در آزمایش سوم اثر متیل سالیسیلات (mesa) و متیل جاسمونات (meja) با غلظت های صفر، 6، 12 و 25 میکرولیتر روی میزان ترکیبات فنلی، فلاونوئیدی و فعالیت آنتی اکسیدانی میوه ی برداشت شده ارقام پرتقال (‘تامسون’، محلی ‘سیاورز’، ‘مورو’ و ‘سانگینلو’) بررسی شد. نتایج نشان داد که فعالیت آنزیم های pal و ppo در میوه های تیمار شده با mesa بیشتر از شاهد بود. به همین ترتیب میزان فنل کل نیز با افزایش غلظت mesa افزایش یافت. میزان آنتوسیانین گوشت رابطه ی مستقیمی با غلظت mesa داشت، در مقابل تنها غلظت 25 میکرولیتر meja بعد از گذشت 40 روز اثر افزایشی روی آنتوسیانین داشت. با تجزیه ی hplc مشخص شد که هر دو ترکیب (غلظت 25 میکرولیتر) سبب حفظ و یا افزایش این ترکیبات مفید تا پایان انبارداری شدند. هر دو ترکیب درصد مهار رادیکال های abts را بخصوص در تیمار 25 میکرولیتر افزایش دادند. بطورکلی، فعالیت sod و apx در میوه های تیمار شده با mesa در پایان انبارداری بیشتر از شاهد بوده است، ولی meja تاثیر کمی روی فعالیت sod و apx داشت. در مجموع mesa و meja سبب تحریک به ساخت و حفظ ترکیبات مفید میوه ی مرکبات در مراحل پس از برداشت شدند. در آزمایش چهارم دو رقم پرتقال خونی ‘مورو’ و ‘سانگینلو’ با دمای 12 درجه سانتی گراد (یک هفته)، 20 درجه سانتی گراد (3 روز) و 30 درجه سانتی گراد (2 روز) پیش تیمار شدند. بعلاوه یک گروه از میوه ها در سردخانه با دمای 5 درجه سانتی گراد به عنوان شاهد و گروهی دیگر در انبار معمولی بدون پیش تیمار دمایی قرار داده شدند. نتایج نشان داد که تیمارهای دمایی روی میزان آسکوربیک اسید و کاروتنوئید کل تاثیر معنی داری نداشت، ولی میزان آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی نسبت به شاهد افزایش یافت. فعالیت آنزیم های apx و کاتالاز (cat) کمتر تحت تاثیر تیمارهای دمایی قرار گرفت، ولی فعالیت آنزیم های پروکسیداز (pod) و sod در میوه های تیمار شده افزایش یافت و این افزایش تا پایان انبارداری حفظ شد. نتیجه کلی، اینکه تیمار دمایی نقش مهمی در میزان آنتوسیانین و هم چنین حفظ آنزیم های آنتی اکسیدانی داشت. این اثر باعث بهبود ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه پس از برداشت شد.
مریم نظری رضا فتوحی قزوینی
در تحقیق حاضر اندازه گیری میزان آنتی اکسیدان ها و پروتئین ها در زمان های مختلف فصل رشد، شاخصی برای ارزیابی رفتارهای فیزیولوژیک برخی گونه های مرکبات شمال ایران در چهار فصل سال در قالب طرح کرت های خرده شده مورد بررسی قرارگرفت. برگ های نارنج، لیموشیرین و نارنگی ساتسوما (انشو) در ماه های مرداد، اردیبهشت، آبان و بهمن به-ترتیب در دامنه های دمایی 30-27، 18-15، 15-12 و 5-2 درجه سانتی گراد برداشت شدند. سپس آنزیم های کاتالاز، پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز، آنتی اکسیدان کل، پراکسیداسیون لیپید و نیز پروتئین کل آنها اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در نمونه های فصل پائیز از هر سه گونه میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز، ظرفیت آنتی اکسیدانی و پروتئین کل نسبت به سایر فصول همان گونه ها به طور معنی داری بالاتر بود. سپس این شاخص ها سیر کاهشی شدیدی را در فصل زمستان نشان دادند و در فصل بهار مجددا افزایش معنی داری نشان دادند. نارنگی دارای بالاترین میزان آنزیم کاتالاز در بهمن ماه و مرداد ماه بود. نارنج بالاترین میزان پروتئین کل را در آبان ماه و اردیبهشت ماه نشان داد. همچنین لیموشیرین بیشترین فعالیت پراکسیداز را طی سه فصل تابستان، پائیز و زمستان داشت. به نظر می رسد که دمای فصل بهار و پائیز برای اغلب گونه ها دمای مناسب رشد بوده و سطوح آنتی اکسیدانی و پروتئینی بالاتری نشان دادند. کاهش آنها در زمستان بسته به حساسیت این گونه ها در دماهای زیر 12 درجه سانتی گراد است. نارنگی انشو که به عنوان گونه مقاوم به دمای پائین شناخته می شود بالاترین میزان آنزیم کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پروتئین کل را در فصل زمستان نشان داد. در پایان نتیجه می-شود که پاسخ آنتی اکسیدانی گونه های مختلف مرکبات در برابر دماهای متفاوت فصول مختلف متفاوت بوده است.
شایان احمدیان رضا فتوحی قزوینی
تنش خشکی و دمای پایین (سرمازدگی و یخ زدگی) از مهمترین تنش های غیرزیستی در سراسر جهان محسوب می شوند. در این پژوهش، اثرات کاربرد گلایسین بتائین بر مقاومت گیاهچه های لیموآب شیراز نسبت به تنش های دمای پایین و خشکی ارزیابی گردید. گیاهچه ها با غلظت های مختلف گلایسین بتائین (0 (شاهد)، 5/2، 5، 5/7 و 10 میلی مولار) برگپاشی شدند. تنش خشکی در 4 سطح (fc (شاهد)، fc 75/0، fc 5/0 و fc 25/0) و تنش دمای پایین در 5 سطح (6-، 4-، 2-، 0 و 2 درجه سانتیگراد) اعمال شدند. گیاهان مربوط به تنش دمای پایین، قبل از اعمال تنش و تیمار گلایسین بتائین به مدت 1 هفته در دمای 10/15 (شب/روز) درجه سانتیگراد برای خوسرمایی قرار گرفتند. تنش خشکی به مدت 2 ماه اعمال گردید. 24 ساعت پس از پایان پذیرفتن تنش، نمونه گیری ها انجام شد. پراکسیداسیون لیپید، نشت یونی، پروتئین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که تیمار 5/7 و 10 میلی مولار گلایسین بتائین سبب حداقل کاهش فعالیت پراکسیداز در تنش های خشکی و دمای پایین شده است. همچنین غلظت 10 میلی مولار سبب حداقل کاهش میزان پروتئین کل در هر دو تنش شده است. با اینحال، اثر غلظت های مختلف گلایسین بتائین بر صفاتی همچون سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداسیون لیپید، ظرفیت آنتی اکسیدان و درصد نشت یونی کم تاثیر و یا بی تاثیر بوده است و اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. در مجموع بین گیاهان تیمار شده با غلظت-های مختلف در تنش های دمایی مختلف تفاوتی از لحاظ ظاهری مشاهده نشد. در پایان، کاربرد گلایسین بتائین با غلظت های به کار رفته به عنوان محلول محافظت کننده اسمزی نتوانست مقاومت گیاهان را در برابر تنش های خشکی و دمای پایین افزایش دهد.
محبوبه حدادیان رضا فتوحی قزوینی
از عوامل محدودکننده پرورش زیتون (olea europaea l.) در مناطق معتدله و سردسیر، مقاومت کم به دمای پایین است. دمای پایین یکی از تنش های غیرزنده است که منجر به تنش اکسیداتیو شده و با تخریب پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک همراه است. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل تنش دمای پایین در سه سطح (5-، 10- و 15- درجه سانتیگراد) و محلول پاشی برگی با اسپرمین در چهار سطح (0، 125، 250 و 500 میکرومولار اسپرمین) در نهال های یکساله دو رقم "زرد" و "روغنی" زیتون اجرا گردید. خصوصیاتی مثل میزان مالون دی آلدئید (شاخص پراکسیداسیون لیپیدها)، پروتئین کل، کلروفیل کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز، ظرفیت آنتی اکسیدان کل و نشت یونی برگ پس از تیمار دمای پایین و محلول پاشی اسپرمین اندازه گیری شدند. محلول پاشی برگی اسپرمین با اثر حفاظتی بر ترکیبات غشایی سبب کاهش نشت مواد از غشا در دمای 5- درجه سانتیگراد در رقم روغنی و در دمای 5- و 10- درجه سانتیگراد در رقم زرد زیتون شد. افزایش غلظت اسپرمین میزان کلروفیل کل و پروتئین محلول برگ را در هر دو رقم نسبت به گیاهان شاهد افزایش داد. افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر-اکسید دیسموتاز و پراکسیداز تحت تنش دمای پایین نشان دهنده توانایی این آنزیم ها در تجزیه رادیکال های آزاد اکسیژن است. آنزیم پراکسیداز با کاربرد اسپرمین تحت تنش دمای پایین در رقم زرد زیتون افزایش یافت اما در رقم روغنی تأثیر معنی دار نداشته است. کاربرد اسپرمین در افزایش ظرفیت آنتی اکسیدان کل و کاهش پراکسیداسیون لیپیدها و افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز معنی دار نشد. کلید واژه ها: زیتون، پلی آمین، تنش، تنش اکسیداتیو
مریم تاتاری ورنوسفادرانی رضا فتوحی قزوینی
تنش خشکی از مهم ترین عواملی است که رشد و کیفیت ظاهری چمن را کاهش می دهد. در بسیاری از شهرهای ایران محدودیت منابع آب مطرح است. با توجه به نیاز آبی بالای چمن ضروری است راهکارهایی برای داشتن چمن اندیشیده شود. از جمله این راهکارها، استفاده از چمن های مناسب برای شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک است. استفاده از گونه ها و ارقام مقاوم به خشکی می تواند یک برنامه مدیریتی مفید برای کاهش نیاز آبی در چمن باشد. این پژوهش به منظور بررسی پاسخ های مورفولوژیک، فیزیولوژیک و مولکولی چمن های آگروپایرون دزرتوروم، پوآ پراتنسیس رقم ‘باریمپالا’ و بروموس اینرمیس به قطع آبیاری انجام شد. بذور چمن در گلدان های استوانه ای در فضای آزاد کشت شدند و آبیاری به نحوی انجام شد که آب به آرامی از انتهای زهکش گلدان خارج شود. پس از استقرار کامل گیاهان، آبیاری قطع گردید تا بیشتر گیاهان به حدود 80 درصد خشکیدگی برسند و پس از آن آبیاری مجدد انجام شد. با قطع کامل آبیاری به ترتیب چمن های بروموس اینرمیس، پوآ پراتنسیس و آگروپایرون دزرتوروم به حدود 80 درصد خشکیدگی رسیدند. درصد خشکیدگی آگروپایرون دزرتوروم و پوآ پراتنسیس پس از آبیاری مجدد کاهش یافته و پس از مدتی مشابه گیاهان شاهد شدند، اما بروموس اینرمیس به خشکیدگی کامل رسید. تنش خشکی ارتفاع رشد، ماده ی خشک حاصل از سربرداری، کیفیت چمن، محتوای نسبی آب برگ و محتوای کلروفیل برگ را کاهش داد که این کاهش در آگروپایرون دزرتوروم کم تر از دو گونه ی دیگر بود. آگروپایرون دزرتوروم در مقایسه با دو گونه ی دیگر چمن از طول و وزن خشک ریشه ی بسیار بیشتری برخوردار بود. اختلاف معنی داری بین بروموس اینرمیس و پوآ پراتنسیس در طول و وزن خشک ریشه دیده نشد، ولی با طولانی شدن تنش، نشت یونی و پراکسیداسیون اسیدهای چرب در بروموس اینرمیس به شدت افزایش پیدا کرد. کم ترین نشت یونی و پراکسیداسیون اسیدهای چرب در آگروپایرون دزرتوروم دیده شد. در شرایط تنش آگروپایرون دزرتوروم بیشترین افزایش را در محتوای پرولین نشان داد. در آگروپایرون دزرتوروم و پوآ پراتنسیس فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در گیاهان تحت تنش افزایش یافته و با طولانی شدن تنش کاهش پیدا کرد که بیشترین و کم ترین فعالیت این دو آنزیم به ترتیب در آگروپایرون دزرتوروم و بروموس اینرمیس مشاهده شد. فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز در بروموس اینرمیس تفاوت معنی داری با گیاهان شاهد نداشت. فعالیت این دو آنزیم در پوآ پراتنسیس ابتدا افزایش و با پیشرفت خشکی کاهش پیدا کرد، اما آگروپایرون دزرتوروم افزایش روز افزونی را در فعالیت این آنزیم ها نشان داد. پوآ پراتنسیس و بروموس اینرمیس در ابتدا افزایش فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز را نشان دادند، اما با طولانی شدن خشکی فعالیت این آنزیم در این دو گونه ی چمن کاهش پیدا کرد، ولی فعالیت این آنزیم در آگروپایرون دزرتوروم روند افزایشی را نشان داد. نتایج تجزیه همبستگی ساده صفات، وجود همبستگی مثبت و منفی معنی داری را بین برخی از صفات ارزیابی شده نشان داد. در کلیه ی نمونه گیری های انجام شده در گیاهان تحت تنش و نیز گیاهان شاهد ژن های cat و pod بیان گردید، اما میزان رونوشت ها بسته به گونه و زمان نمونه برداری متفاوت بود. بیان ژن cat و pod در آگروپایرون دزرتوروم مطابق با فعالیت این آنزیم ها بود. در پوآ پراتنسیس بیان ژن cat منطبق با فعالیت آن بود، ولی بیان ژن و فعالیت آنزیم pod در زمان های مختلف نمونه برداری با یکدیگر منطبق نبود. بیان ژن آنزیم های cat و pod در بروموس اینرمیس نیز هماهنگ با فعالیت این آنزیم ها نبود. به طور کلی بیان و فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی در گونه ی آگروپایرون دزرتوروم بیشتر از دو گونه ی دیگر بود.
مایده آهنکوب رو جواد فتاحی مقدم
بیوتیپ های طبیعی واقع در کلکسیون ژرم پلاسم موسسه تحقیقات مرکبات کشور شاید مناسب تازه خوری نباشند ولی قابلیت استفاده در صنایع فرآوری را دارند به این منظور از میوه های 16 بیوتیپ با کد های 6، 8، 15، 21، 24، 25،26، 29، 30، 41، 43، 45، 48، 51، 52 و 53 که در شرایط مشابه محیطی بودند در سه مرحله، 60 روز پس از 50 درصد شکوفایی گل ها ، 120 و 240 روز بعد از شکوفایی گل ها برداشت شدند. در هر زمان صفت های فیزیکی، فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی مورد بررسی قرار گرفت. ترکیب های فلاونوئیدی همانند هسپریدین، نارنجین، کاتچین و کوئرستین فقط در میوه های زمان اول و دوم اندازه گیری شد. ارزیابی صفت های دیگری از قبیل ویتامین c، کاروتنوئید و صفت های کیفی عصاره بیوتیپ هاtss) ، ta، tss/ta و ph) در مرحله رسیدن انجام گرفت. نتایج نشان داد روند تغییر وزن، حجم، طول و عرض میوه، طول و عرض بخش خوراکی در طی سه مرحله افزایشی بود. بیوتیپ های 41، 45، 48 و 53 از اندازه بزرگ تری نسبت به سایر بیوتیپ ها برخوردار بودند. چگالی میوه و ضخامت پوست در سه مرحله از رشد در اکثر بیوتیپ ها اختلاف معنی داری با یکدیگر نشان نداد. بیش ترین مقدار ترکیب های فلاونوئیدی کاتچین و کوئرستین در بین بیوتیپ ها 60 روز پس از 50 درصد شکوفایی گل ها بود و بیوتیپ 29 بالا ترین مقدار از کاتچین و کوئرستین را نشان داد. ولی هسپریدین و نارنجین در بین بیوتیپ ها روند متفاوتی داشت و بالاترین میزان این ترکیب ها در 120 روز بعد از شکوفایی بود. بیوتیپ 43 و 41 به ترتیب بیش ترین مقدار هسپریدین و نارنجین را در این زمان داشتند. ظرفیت آنتی اکسیدانی در طی سه مرحله از رشد روند کاهشی داشت و بیش ترین ظرفیت آنتی اکسیدانی بیوتیپ ها 60 روز پس از شکوفایی بود که در بیوتیپ های 6، 29، 43 و 51 مشاهده شد. ولی فنل کل در طی سه مرحله از رشد، روند افزایشی را نشان داد. بالاترین میزان فنل کل در زمان 240 روز بعد از شکوفایی بود. فنل کل در گوشت بیوتیپ ها بالا تر از پوست بود. در بین بیوتیپ ها شماره 25 بالاترین میزان فنل کل را در پوست و گوشت نسبت به سایر بیوتیپ ها نشان داد. ویتامین c، کاروتنوئید و ظرفیت آنتی اکسیدانی در پوست بیوتیپ ها بالا تر از گوشت بود. ویتامین c در پوست وگوشت بیوتیپ های 6، 25، 26، 29 و 43 نسبت به سایر بیوتیپ ها بالاتر بود. هم چنین میزان کاروتنوئید در پوست وگوشت بیوتیپ های 8، 21 و 43 بالاتر از سایر بیوتیپ ها بود. بررسی ها نشان داد بیوتیپ 6، 21 و 29 بالاترین ظرفیت آنتی اکسیدانی را در پوست و گوشت داشتند. بالا بودن ta و پایین بودن tss/ta در اکثر بیوتیپ ها تا حدودی بیانگر نامناسب بودن این بیوتیپ ها جهت مصرف تازه خوری است. از این رو می توان با انجام بررسی های بیش تر از بیوتیپ های 6، 21، 29، 41 و 43 جهت بهره برداری در صنایع غذایی و تبدیلی استفاده کرد.
فاطمه همایون رضا فتوحی قزوینی
کیفیت میوه انار تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اقلیمی است. در مناطق مختلف ایران ارقام انار بدون توجه به سطح شاخص های کیفی آنها در محل تولید می شود. در این پژوهش برخی از صفات مرفولوژی و شیمیایی میوه از سه رقم انار متداول در منطقه فاروق شهرستان مرودشت به اسامی اتابکی، رباب و شیرین شهوار بر مبنای طرح اسپلیت پلات در زمان، در قالب کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار زمان برداشت (15شهریور،4مهر، 24مهر و 15آبان) مورد ارزیابی قرار گرفت. با پیشرفت نمو و رسیدن میوه وزن، طول، قطر، ضخامت پوست، درصد آب میوه، درصد دانه، وزن بذر، سختی دانه، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فنل کل، ویتامین c، پیش آنزیم های آنتوسیانین و درصد مواد جامد افزایش یافت. اگر چه برهمکنش اثر وزن و طول میوه ارقام در مراحل مختلف برداشت معنی دار بود ولی تفاوتی بین ارقام ازحیث وزن و طول میوه در آخرین مرحله برداشت نبود. به علاوه همبستگی مثبتی بین وزن میوه با طول میوه (0/88=r) مشاهده شد. بین ارقام از حیث ضخامت پوست در مرحله رسیدن اختلاف معنی دار بود. بهعلاوه همبستگی مثبت بین ضخامت پوست با وزن میوه، قطر و طول میوه دیده شد. بیشترین آب میوه از میوه های شیرین شهوار اندازه گیری شد که با دو رقم دیگر اختلاف معنی دار داشت. سختی پوسته داخلی دانه دو رقم شیرین شهوار و اتابکی در یک سطح وکمتر از رباب بود. پائین ترین سطح ta در میوه رقم شیرین شهوار با 0/27 در مرحله برداشت اندازه گیری شد در حالیکه بیشترین میزان در ارقام دیگر مشاهده شد. تفاوت معنی داری در مقدار tss بین ارقام نبود. بر اساس نسبت tss/ta مزه و طعم شیرین شیرین شهوار نسبت به دو رقم دیگر بالاتر بود. رنگ آریل یا آنتوسیانین که یکی از مهمترین شاخص های کیفی انار است در شیرین شهوار در پائین ترین سطح بود و اتابکی با اختلاف معنی دار نسبت به دو رقم دیگر بیشترین آنتوسیانین را داشت. در میزان فعالیت آنتی اکسیدانی و فنل کل میوه سه رقم در محل آزمایش هنگام برداشت نهایی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد ولی ویتامین c در شیرین شهوار نسبت به دو رقم دیگر کمتر بود. در این پژوهش برخلاف عنصر نیتروژن در میزان عناصر کلسیم، منیزیم و فسفر میوه سه رقم در آخرین مرحله برداشت تفاوت معنی داری نبود. به علاوه بین نیتروژن و فسفر با صفاتی مانند درصد آب میوه و وزن بذر همبستگی منفی مشاهده شد.
مریم پرستش علی تهرانی فر
کیفیت میوه انار (punica granatum l.) تحت تاثیر عوامل مختلف ژنتیکی و محیطی می باشد. در مورد تاثیر اقلیم¬های مختلف بر میوه ارقام تجارتی اطلاعات کافی وجود ندارد. این پژوهش با هدف شناسایی بهترین منطقه آب وهوایی جهت تولید رقم تجاری شیشه کپ و ارزیابی اقلیم های مختلف بر کیفیت این میوه انجام گرفت. میوه¬های انار شیشه کپ اقلیم¬های باغستان علیا، باغستان سفلی، قوجد کاشمر، مهولات فیض آباد، آق دره ساوه و داراب شیراز از لحاظ صفات کیفی وکمی مورد مقایسه قرار گرفتند.. در میوه¬های اقلیم¬های باغستان علیا و باغستان سفلی وزن آریل سالم و وزن کل دانه بیشتری نسبت به اقلیم¬های دیگر داشتند و همچنین در میوه¬های اقلیم¬های باغستان علیا، باغستان سفلی، قوجد ومهولات میزان وزن میوه ،طول میوه، تعداد کل دانه، قطر آریل، طول آریل، قطر گلوگاه، طول گلوگاه، درصد آب میوه اختلاف معنی داری باهم نداشتند. نتایج داده¬ها نشان داد که در میوه¬های سالم میزان طول میوه، درصد پوست، درصد دانه سفیدی، مواد جامد محلول، اسید تیترشده و ph کمتر از میوه¬های دانه سفید بود. همچنین وزن 100 دانه، وزن کل دانه، قطر گلوگاه، درصد وزن آریل سالم، درصد رطوبت پوست، درصد آب میوه، نسبت قند به اسید، ویتامین c، ظرفیت آنتی اکسیدان و آنتوسیانین در میوه¬های سالم بیشتر از میوه¬های دانه سفید بود. مقدار عناصر روی، فسفر وکلسیم در آب میوه¬های سالم بیشتر از میوه¬های دانه سفید بود. ومقدار عنصر پتاسیم در آب میوه¬های سالم (آریل قرمز) کمتر از میوه¬های ناسالم (دانه سفید) بود. به¬علاوه در میوه¬های اقلیم باغستان علیا میزان فعالیت آنتی اکسیدان، آنتوسیانین، وزن 100 دانه، قطر میوه و ضخامت پوست نسبت به میوه¬های اقلیم¬های دیگر بیشتر بود . باتوجه به بررسی خاک و آب هر منطقه، در مناطقی با شوری بالا درصد دانه سفیدی بیشتری مشاهده شد. کلید واژه¬ها: شیشه کپ، آنتی اکسیدان، آنتوسیانین
ابوذر هاشم پور محمود قاسم نژاد
در این پژوهش ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی و مولکولی با میزان تحمل به تنش یخ زدگی 11 رقم زیتون تجاری از طریق نمونه های برگ، شاخه های جدا شده و نهال بررسی شد. بعلاوه، اثر کاربرد خارجی سالیسیلیک اسید (sa) بر میزان تحمل به یخ زدگی نهال های زیتون رقم زرد نیز ارزیابی شد. برای این منظور، چهار آزمایش مختلف طراحی و اجرا شد. آزمایش اول، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان تحمل به یخ زدگی (lt50) 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما از طریق نمونه های برگ ارزیابی شد. برگ های جدا شده به دو گروه تقسیم شدند، گروه اول جهت اندازه گیری ویژگی های بیوشیمیایی بلافاصله با نیتروژن مایع منجمد شدند و گروه دوم برای تعیین lt50 در معرض دماهای مختلف یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام فیشمی، میشن و شنگه متحمل ترین و ارقام زرد، مانزانیلا و آمیگدالولیا حساس ترین بودند. سازگاری به سرما فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (sod)، پراکسیداز (pod)، آسکوربات پراکسیداز (apx)، کاتالاز (cat) و پلی فنل اکسیداز (ppo) و مقدار پروتئین کل را نسبت به مرحله عدم سازگاری افزایش داد. بعلاوه، بین lt50 با فعالیت cat، ppo و podدر هر دو مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما همبستگی معنی داری وجود داشت. در آزمایش دوم، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان lt50 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری به سرما از طریق شاخه های جدا شده ارزیابی شد. بدین منظور شاخه جدا شده در معرض دماهای یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام میشن، فیشمی و لچینو متحمل ترین و ارقام مانزانیلا، زرد و آمیگدالولیا حساس ترین به تنش یخ زدگی بودند. با کاهش دمای یخ زدگی پراکسیداسیون لیپید (mda) برگ ها افزایش یافت و این افزایش در ارقام حساس بیشتر از ارقام متحمل بود. با کاهش دما میزان فعالیت آنزیم های sod، apx و cat در بیشتر ارقام زیتون کاهش یافت. آنزیم ppo و پروتئین کل در همه ارقام با کاهش دما تا 10- درجه سانتی گراد افزایش یافت، اما پس از آن کاهش نشان داد. هم چنین بین lt50 با میزان فعالیتcat و ppo همبستگی معنی داری دیده شد. در آزمایش سوم، سطح بیان ژن های بتاگلوکوزیداز (bglc) و فتی اسید دساچورازها fad7)، fad6 و (fad2 را در دو رقم فیشمی و زرد پس از 1، 4 و 8 ساعت مواجهه شدن با دمای یخ زدگی (10- درجه سانتی گراد) و نیز در مرحله ریکاوری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که بیان ژن bglc نسبت به شاهد در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش یخ زدگی کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری داشت. در حالی که در رقم زرد بیان این ژن در 8 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری کاهش معنی داری را نشان داد. بیان ژن fad2 در رقم فیشمی در 1و 4 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نشان داد. بیان fad6 تنها در رقم فیشمی در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد. هم چنین، بیان ژن fad7 تنها در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد. در آزمایش چهارم، نهال های زیتون رقم زرد با غلظت های مختلف sa تیمار شدند و سپس در معرض دمای مختلف یخ زدگی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تنش یخ زدگی باعث افزایش معنی دار نشت یونی و میزان mda شد. تیمار 1 میلی مولار sa باعث کاهش نشت یونی و mda از طریق افزایش فعالیت pod، apx، cat و ppo و نیز افزایش غلظت پرولین، پروتئین و ظرفیت آنتی اکسیدانی شده است.
مسعود محمدصالحی رضا فتوحی قزوینی
در این پژوهش صفات کیفی شامل اسیدیته، ارزش پراکسید، ضریب خاموشی در دو طول موج 270 و 232 نانومتر،ترکیب اسیدهای چرب، فنل کل،ضریب شکست،درصد روغن در ماده خشک و میزان اسکوالن نمونه های روغن به دست آمده از دو رقم ماری و فیشمی در دو منطقه رودبار وعلی آباد مورد بررسی و آنالیز آزمایشگاهی قرار گرفت. ضمن اینکه رقم این ارقام مورد ارزیابی حسی هشت نفر از متخصصین روغن زیتون کشور قرار گرفت. نتایج نشان داد روغن ارقام مورد مطالعه در طبقه اکسترا ویرجین قراردارد.
حمیدرضا روحی قرابایی رضا فتوحی قزوینی
چکیده ندارد.
ابوذر هاشم پور رضا فتوحی قزوینی
چکیده ندارد.
هادی شهیدی پوراکبری رضا فتوحی قزوینی
چکیده ندارد.
رسول اعتمادی پور رضا فتوحی قزوینی
چکیده ندارد.