نام پژوهشگر: مهدی مرادزاده فرد
آزاده پورباقری مهدی مرادزاده فرد
این پایان نامه به بررسی امکان پیش بینی سودهای آتی با استفاده از ترکیب نسبت های مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.بدین منظور هشت نسبت مالی شامل رشد فروش(gsales)، رشد خالص داراییهای عملیاتی(gnoa)، بازده خالص داراییهای عملیاتی(rnoa)، گردش داراییهای عملیاتی(ato)، اهرم بدهیهای عملیاتی(ollev) ،حاشیه سود(pm)،شدت هزینه های آگهی و تبلیغات(adv) و شدت هزینه های تحقیق و توسعه(rd)به عنوان متغیرهای مستقل و متغیر لگاریتم خالص داراییهای عملیاتی (lognoa) به عنوان متغیر کنترلی انتخاب شده و هشت فرضیه فرعی در خصوص وجود رابطه معنادار میان هر یک از نسبتهای ذکر شده با سود عملیاتی تدوین گردید . نمونه انتخابی شامل 55 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. طرح تحقیق شامل برازش مدل رگرسیون برای سالهای 1377 الی 1385 و پیش بینی سودعملیاتی برای سال 1386 و بررسی دقت پیش بینی با مقایسه مقادیر واقعی و برآورد شده با استفاده از آزمون جفت نمونه ای می باشد. روش آماری دراین تحقیق، تحلیل همبستگی از طریق رگرسیون با استفاده از تکنیک حداقل مربعات ترکیب شده(pls) به دو روش تحلیل تک متغیره و رگرسیون چندگانه بوده و آزمونها با استفاده از نرم افزارهای spss نگارش 15 و eviews نگارش 4 انجام شده اند. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق، وجود رابطه معنادار میان لگاریتم خالص داراییهای عملیاتی(متغیر کنترلی) ،رشد فروش،بازده خالص داراییهای عملیاتی،گردش داراییهای عملیاتی و شدت هزینه های آگهی و تبلیغات با سود عملیاتی تایید گردید . همچنین با توجه به نتایج حاصل از رگرسیون چند گانه و روش گام به گام فرضیه اصلی این پژوهش تایید گردید ، یعنی پیش بینی سودهای آتی با استفاده از ترکیب نسبت های مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران امکانپذیر است .
مجتبی عدیلی مهدی مرادزاده فرد
در این تحقیق، رابطه بین مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و هزینه حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا بین معیارهای مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی (جریان نقدی غیرعادی، تولید غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی) و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه وجود دارد؟. جامعه آماری تحقیق حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. تعداد 104 شرکت به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند که طی دوره ی زمانی 1387-1383 مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به این که داده های جمع آوری شده برای فرضیه های این تحقیق مربوط به 104 شرکت طی 5 سال و از نوع داده های ترکیبی بوده اند؛ از روش تجزیه و تحلیل پنل و رگرسیون حداقل مربعات ادغامی از طریق نرم افزار spss جهت آزمون فرضیهها و تخمین ضرایب استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 درصد بین معیارهای مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی (جریان نقدی غیرعادی ، تولید غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی) و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه و از نوع مستقیم وجود دارد.
سجاد پورآرین زهرا لشگری
چکیده براساس مفاهیم نظری گزارشگری مالی، اطلاعاتی مفید است که دارای خصوصیت کیفی مرتبط با ماهیت و محتوای اطلاعات باشد که شامل مربوط بودن و قابلیت اتکاست. احتیاط یا محافظه کاری یکی از ویژگی های اصلی قابلیت اتکاست. محافظه کاری حسابداری یک رویکرد محتاطانه غالب نسبت به قضاوت حرفه ای در برآوردها و روش های حسابداری است. مدیریت در مورد چگونگی لحاظ کردن مسئولیت اختیاری خود از طریق به کارگیری معیارهای سخت گیرانه تر برای شناسایی سود نسبت به زیان، یک دیدگاه محافظه کارانه اتخاذ می کند. تحقیقات باسو (1997) و فولتهام و اولسون (1995) دو رویکرد برای تعریف و سنجش محافظه کاری حسابداری معرفی کرده اند؛ محافظه کاری سود و زیانی و محافظه کاری ترازنامه ای. این دو رویکرد به دو شیوه کاری مهم در تحقیقات حسابداری در زمینه محافظه کاری مبدل شده اند. در این پژوهش ما به بررسی ارتباط بین 2 معیار ارزیابی محافظه کاری که یکی از دیدگاه ترازنامه ای و دیگری از دیدگاه سود و زیانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 900 شرکت- سال می باشد، بدین ترتیب که از بین کلیه شرکت-های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تعداد 90 شرکت طی 10 سال در قلمرو زمانی بین سالهای 1378 تا 1387 بعنوان نمونه برگزیده شدند. جهت بررسی و ارتقای دقت در انجام آزمون های فوق از فرم نرم افزاری آماری eviews 6 و minitab 15 استفاده می شود. رگرسیون حداقل مربعات معمولی (ols)، منجر به نتایج اُریب و برآورد نادرستی از ضرایب پارامترها می شود، لذا در این پژوهش برای آزمون فرضیه ها از مدل پانلی استفاده می شود که رگرسیون داده های پانل، مدل اثرات ثابت یا تصادفی و روش حداقل مربعات پانل (pls) برای آزمون فرضیات استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که ارتباط منفی و معنا داری بین معیار سود و زیانی و معیار ترازنامه ای محافظه کاری وجود دارد و علت وجود این ارتباط منفی ناشی از اقلام تعهدی تشکیل دهنده سود می باشد و نه اقلام نقدی آن. واژگان کلیدی: محافظه کاری، عدم تقارن زمانی سود، اقلام تعهدی، جریان وجه نقد عملیاتی
الهام بادپا کامبیز فرقاندوست حقیقی
با گسترش نیاز شرکت ها، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در تهیه اطلاعات حسابداری مربوط، قابل اتکا، قابل مقایسه و مفید استفاده از استانداردهای حسابداری کاربردی و عملی تر روز به روز بیشتر و تلاش برای تدوین آنها هدفمندتر شده است. هدف از تحقیق حاضر این است که با بررسی سطح رعایت و بکارگیری استاندارد حسابداری شماره 29 ایران (فعالیت های ساخت املاک) در واحدهای اقتصادی، حتی الامکان مشکلات اجرایی و ایرادهای وارد بر این استاندارد شناسایی شود. در این تحقیق با طرح شش فرضیه و استفاده از پرسشنامه، نظرات دو جامعه آماری حسابداران رسمی و مدیران مالی شرکت های ساخت املاک جمع آوری شده است. طبق نتایج به دست آمده از نظر مدیران مالی فقدان یک چارچوب مفهومی معتبر، فقدان آگاهی و شناخت کافی مدیریت و فقدان آموزش کافی و مناسب مفاهیم و روش های حسابداری، کاهش کارایی واحدهای اقتصادی با رعایت استاندارد مزبور از موانع اجرای استاندارد 29 بوده و فقدان نظام نظری برای نظرخواهی در فرایند تدوین و تصویب چارچوب مفهومی و استانداردها، مشکلات اجرایی در زمینه بکارگیری استاندارد مزبور و فقدان ضمانت اجرایی لازم و کافی از موانع اجرای استاندارد 29 نمی باشد. از نظر حسابداران رسمی فقدان آگاهی و شناخت کافی مدیریت از استاندارد مزبور و فقدان آموزش کافی و مناسب مفاهیم و روش های حسابداری از موانع اجرای استاندارد 29 بوده و سایر موارد از موانع اجرای استاندارد نمی باشند.
امیر سروش مهدی مرادزاده فرد
تصور نقاش یا مجسمه سازی که تاریخ هنر را مطالعه نکرده و یا آهنگ سازی که دانش و معلوماتی درباره تاریخ موسیقی نداشته باشد چندان هم ساده و آسان به نظر نمی رسد و می توان با مطالعه و بررسی تاریخچه و سرگذشت یک علم به شناخت بهتری از آن دست یافت و بدین ترتیب علاقه بیشتری به آن پیدا کرد. در شرایطی که بسیاری از علوم، از چنین مزیتی برخوردارند، تاریخ حسابداری هنوز به صورت کامل به رشته تحریر درنیامده است، بررسی خاستگاه و سیر تحول هر علمی جهت دست یابی به سرآغاز و منشا پیدایش آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در رابطه با منشا حسابداری دوطرفه، غربیان در دهه های آغازین قرن بیستم اسناد و دفاتر به جای مانده شرکت ها، از میانه ی قرن 13 میلادی به بعد را مورد مطالعه قرار داده و نظریه های گوناگونی ارائه کرده اند و این در حالی است که در مورد پیش از آن مطالب درخوری ارائه نمی کنند. اما نکته ای که به آن کمتر توجه شده این است که حسابداری مانند هر علم دیگری در بستر زمان شکل گرفته است. بنابراین اگر زمان را در مطالعات خود در نظر نگیریم شاید دست یابی به حقیقت، کمی مشکل تر شود. علمی که با زمان سر و کار دارد، علم تاریخ است. بنابراین برای بررسی خاستگاه حسابداری دوطرفه علاوه بر بررسی دفاتر و اسناد به جای مانده شرکت ها و یا اشخاص باید تاریخ را نیز مورد بررسی قرار داد و این موضوعی است که غربیان به آن کمتر توجه نموده اند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاریخچه ی حسابداری دوطرفه، حسابداری سیاق با قدمتی حداقل 1400 سال را، مورد بررسی قرار داده است و در صدد کشف این حقیقت می باشد که آیا حسابداری دوطرفه همان سیاق ایرانی است یا اینکه اشتراکاتی با آن دارد؟ از اینرو تاریخ ایران پیش از اسلام، تاریخ ایران در دوره ی انتقال و تاریخ اروپا پیش و پس از ورود مسلمانان به اسپانیا را به همراه تاریخ علوم و حساب در ایران به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار داده و اطلاعات مورد نیاز را نیز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد اگر چه نمی توان حسابداری دوطرفه را برداشتی مستقیم از سیاق دانست اما حسابداری سیاق جنبه های زیادی از حسابداری دوطرفه را در خود جای داده است و سیاق یک سیستم حسابداری یک طرفه ی مطلق نیست و می توان آن را حلقه ی ارتباط میان حسابداری یک طرفه و حسابداری دوطرفه دانست.
مریم رستمی یداله تاری وردی
در این تحقیق اثر مدیریت سود بر کیفیت گزارشگری مالی مورد بررسی قرار گرفته است. دقت پیش بینی جریا ن های نقدی عملیاتی آتی و پایداری سود به عنوان معیارهایی از کیفیت سود که خود شاخص مهمی برای کیفیت گزارشگری مالی می باشد، در نظر گرفته شده است. برای محاسبه اقلام تعهدی رویکرد گردش وجوه نقد به کار رفته است. برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل کاسنیک استفاده شده است. همچنین برای اندازه گیری دقت پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی آتی از طریق اجزای سود عملیاتی از مدل تعدیل شده بارث و برای پیش بینی پایداری سود قبل از اقلام غیرعادی آتی از طریق سود قبل از اقلام غیرعادی جاری استفاده شده است. فرضیه های پژوهش از طریق داده های تلفیقی با استفاده از اطلاعات 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی باعث کاهش کیفیت گزارشگری مالی می شود یعنی هدف از انجام مدیریت سود جهت گیری به سمت تحریف گزارشات مالی و منافع فرصت طلبانه دارد؛ به دلیل اینکه مدیریت سود، کاهش دقت پیش بینی جریان های نقدی عملیاتی آتی را به همراه دارد. اما مدیریت سود رابطه معناداری با پایداری سود ندارد.
محمد حسین جعفریان طاهری احمد مدرس
در این پژوهش رابطه میان تمایل به افشای مسئولیتهای اجتماعی در گزارشهای مالی از سوی شرکتها بر اساس نظریه های اقتصاد سیاسی، مشروعیت و گروه های ذینفع و ارزشهای فرهنگی بر اساس مدل هافستد (1980) یعنی فردگرایی (در مقابل جمع گرایی)، مرد منشی (در مقابل زن منشی)، فاصله قدرت و اجتناب از عدم اطمینان بررسی شد. تحلیل داده های حاصل از 63 پرسشنامه تکمیل شده در سال 1388 توسط مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران نشان داد که رابطه معنی داری میان تمایل به افشای مسئولیتهای اجتماعی در صورتهای مالی و چهار بعد فرهنگی هافستد وجود ندارد.
علی بنایی مهدی مرادزاده فرد
این تحقیق به بررسی ارتباط میان شفافیت سود، هزینه سرمایه، نقد شوندگی سهام و ارزش شرکت می پردازد. سود حسابداری و اجزای مربوط به آن از جمله اطلاعاتی است که در تصمیم گیری استفاده کنندگان موثر است. در صورتیکه سود حسابداری گزارش شده فاقد کیفیت و شفافیت باشد، عدم اطمینان ایجاد می گردد، عدم اطمینان مزبور منجر به ایجاد ریسک و در نهایت تقاضای یک نرخ بازده بالاتر از جانب سهامداران می شود. افزایش نرخ بازده مورد انتظار سهامداران، هزینه سرمایه سهام عادی را افزایش داده و به تبع آن هزینه سرمایه شرکت افزایش می یابد. با در نظر گرفتن این مهم که نقد شوندگی در صورت عدم حضور هزینه های معاملاتی تحقق می یابد، افزایش هزینه سرمایه به عنوان یک هزینه معاملاتی ضمنی، باعث کاهش نقد شوندگی سهام در بورس می شود. در نهایت با توجه به اینکه آنچه که از دیدگاه بازار سرمایه و سهامداران ارزش شرکت را تشکیل می دهد رشد پایدار و متمادی ارزش آفرینی است و نه سودآوری گذشته، فرآیند توصیف شده منجر به کاهش ارزش شرکت می گردد. نمونه مورد استفاده تحقیق شامل 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و دوره تحقیق نیز سالهای 1383 لغایت 1388 می باشد. نتایج بدست آمده از تحقیق بیانگر این مهم می باشند که با افزایش شفافیت سود، نقد شوندگی سهام افزایش می یابد. همچنین افزایش شفافیت سود و نقد شوندگی سهام محرکی در جهت افزایش ارزش شرکت می باشد؛ اما در خصوص ارتباط میان نقد شوندگی سهام و شفافیت سود با هزینه سرمایه، گرچه با افزایش نقدشوندگی سهام و شفافیت سود، هزینه سرمایه سهام عادی کاهش می یابد ولی لازم به ذکر است که رابطه مزبور با ضریب همبستگی بسیار پایینی در نمونه انتخابی مشاهده گردیده است.
مینا ابوحمزه مهدی مرادزاده فرد
با توجه به اهمیت روزافزون نقدشوندگی سهام و نقش بسزای آن در کشف قیمت دارایی ها، توزیع ریسک مالی، افزایش بازده مورد انتظار و کاهش هزینه معاملات، شناخت عوامل موثر بر آن اهمیت دارد. این پژوهش، به بررسی اثر کیفیت افشای شرکتی بر نقد شوندگی سهام شرکت ها، می پردازد. از آن جا که بهبود کیفیت افشای شرکتی باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می شود و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، افزایش نقدشوندگی را به همراه دارد، فرض اصلی این پژوهش این است که کیفیت افشای شرکتی بر نقدشوندگی سهام اثر دارد. در این پژوهش، به منظور تفکیک آثار اجزای گوناگون کیفیت افشا بر نقدشوندگی سهام، از دو معیار به موقع بودن و قابل اتکا بودن افشای شرکتی، استفاده شده و نقدشوندگی سهام با استفاده از پانزده معیار مختلف معاملاتی و اطلاعاتی اندازه گیری شد. تعداد 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1384 تا 1388 انتخاب و فرضیه های پژوهش در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه آزمون شده اند. نتایج نشان می دهد، کیفیت افشای شرکتی بر نقدشوندگی سهام اثر مثبت دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از وجود اثر مثبت قابل اتکا بودن افشای شرکتی بر نقدشوندگی سهام می باشد.
محمدرضا عالمی مهدی مرادزاده فرد
تحقیق حاضر به بررسی برتری روش الگوی جریان های نقدی نسبت به روش آنتونی و رامش در تعیین چرخه عمر در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. درروش الگوی جریان نقدی برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت از الگوهای ایجاد شده از علامت مثبت ومنفی طبقات صورت جریان وجه نقد سه طبقه ای(عملیاتی،سرمایه گذاری وتأمین مالی) استفاده می گردد. .همچنین اطلاعات هر یک از سال شرکت ها به صرت جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد.این در حالی است که ، روش آنتونی ورامش (1992) از چند نسبت مالی و همچنین سن شرکت برای تفکیک مراحل چرخه عمر شرکت استفاده می کند. ازآنجایی که در روش آنتونی ورامش(1992) از معیار سن شرکت و همچنین استفاده از نقاط انفصالی که هیچ یک از تئوری های اقتصادی از ان حمایت نمی کند استفاده می گردد، می توان انتظار داشت که روش الگوی جریان نقدی روش تفکیک کننده بهتری برای چرخه عمر شرکت باشد. نکته دیگری که می توان از آن به عنوان یک ایراد در روش آنتونی ورامش (1992) از آن یاد کرد این است که چرخه عمر شرکت متأثر از نمونه مورد بررسی است ،در حالی که در روش الگوی جریان نقدی با استفاده از خصوصیات شرکت وبه صورت مستقل تفکیک مراحل چرخه عمر انجام می گیرد.به همین جهت در این تحقیق محقق در پی پاسخ به این سوال بوده است که آیا معیارهای مالی که انتظار می رود طی مراحل چرخه عمر شرکت متفاوت باشد، مراحل چرخه عمرمنتج شده از الگوی جریان نقدی را نسبت به روش آنتونی ورامش (1992) بهتر توضیح می دهد یا خیر. در این پژوهش برای بررسی کارایی هر یک از روش های تفکیک مراحل چرخه عمرشرکت ازمعیارهای سود آوری( متغیرهای سود هر سهم و رشد فروش)، ریسک (متغیر های انحراف معیار بازده ماهانه سهام،نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت اهرم مالی، بتای مدل بازار(?) واندازه شرکت) ، رشد دارایی های عملیاتی، نسبت سودتقسیمی و بازده سهام به عنوان معیارهای پیش بین یا محک استفاده شده است. درنهایت تحلیل اطلاعات مالی 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران در فاصله سال های 1380 الی 1389 بیانگر این نتیجه بوده است که تمام معیارهای مالی مورد استفاده در این پژوهش بجز انحراف معیار بازده ماهانه سهام ونسبت اهرم مالی ارتباط قوی تری با مراحل چرخه عمر روش الگوی جریان نقدی دارند. از اینرو می توان بیان کرد که روش الگوی جریان نقدی روش نسبت به روش آنتونی ورامش(1992) معیار مناسب تری برای تعیین چرخه عمر شرکت است.
سعید محمودی زهرا دیانتی
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر کاهش احتمال ریسک ریزش (سقوط) قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. ریزش قیمت سهام پدیده ای است که در آن قیمت سهام دچار تعدیل شدید منفی و ناگهانی می گردد(chen, j., h. hong, et al,2001). یکی از مهم ترین روش های دستکاری اطلاعات حسابداری تسریع در شناسایی اخبار خوب در مقابل به تاخیر انداختن شناسایی اخبار بد در سود می باشد( callen, j. l. and x. fang ,2011). اما همواره یک سطح نهایی برای انباشته ساختن اخبار بد در شرکت وجود دارد، و با رسیدن به آن سطح نهایی به یک باره این اخبار بد منتشر خواهد شد و سرمایه گذاران را به تغییر در باورهای خود درباره ارزش شرکت و در نتیجه آن قیمت سهام شرکت ملزم می سازد، که این قضیه باعث سقوط قیمت سهام شرکت می شود. همواره برای پدیده ریزش قیمت سهام دو علت اصلی شناخته می شود; اول، مدیریت شرکت که به دلیل انگیزه-های خودخواهانه (در جهت منافع شخصی خود) و یا خیرخواهانه (در جهت اهداف سازمان) اقدام به بیش نمایی عملکرد شرکت از طریق به تعویق انداختن در انتشار اخبار بد و نیز تسریع در انتشار اخبار خوب می نماید، (که این روند ایجاد حباب در قیمت سهام شرکت را در پی دارد) و دوم، سیستم حسابداری و استفاده از آن در جهت این اقدام مدیریت می باشد، که به مدیریت اجازه انجام اقدامات فوق را می دهد( callen, j. l. and x. fang ,2011). در کنار عوامل فوق می توان از عواملی نظیر عدم شفافیت اطلاعات مالی و مدیریت سود نیز به عنوان علل دیگر وقوع این پدیده نام برد و استفاده سرمایه گذاران نهادی از توانایی هایشان برای نظارت بر مدیریت و عملکرد شرکت ،تابعی از میزان سرمایه گذاری آن ها است بعبارتی هر چه سطح سرمایه گذاری آن ها بیشتر باشد ،نظارت بر مدیریت بهتر انجام می شود "این یک ارتباط مستقیم"است. به بیانی دیگر، سرمایه گذاران نهادی از طریق نظارت بر مدیریت مانع از انباشته شدن اخبار بد می شوند . در این پژوهش تعداد دفعات ریزش قیمت سهام هاتن و تهرانیان (2009) به منظور اندازه گیری ریزش قیمت سهام برای 56 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1380 الی 1389 استفاده شده است. همچنین به منظور کنترل اثرات متغیرهای مداخله گر متغیرهایی نظیر: عدم شفافیت اطلاعات مالی، ناهمگنی عقاید سرمایه گذاران، ضریب منفی چولگی بازده ماهانه خاص شرکت، میانگین بازده ماهانه خاص شرکت، انحراف معیار بازده ماهانه خاص شرکت و... به عنوان متغیر کنترلی انتخاب گردیده است. در تحقیق حاضر شواهدی قوی ارائه می گردد که وجود سرمایه گذاران نهادی احتمال رخ دادن سقوط قیمت سهام را به صورتی معنادار کاهش می-دهد. کلمات کلیدی: سرمایه گذاران نهادی ، ریزش (سقوط) قیمت سهام، ضریب منفی چولگی بازده سهام.
ابراهیم نوروزبگی علی ثقفی
تحقیقات حسابداری اندکی در خصوص تبیین ریسک از طریق داده های بنیادی صورت گرفته است و بیشتر در مورد نقش اطلاعات مالی جهت اندازه گیری بازده سهام تاکید شده است. در این تحقق دو پرسش مد نظر قرار گرفته است: 1) آیا معیارهای ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری با ارزیابی های بازار و قیمت گذاری ریسک توسط آن ارتباط دارد؟ 2) اگر چنین است، آیا مدل پایه گذاری شده بر اساس این معیارهای ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری نسبت به مدل های رایج بازار (مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل فاما و فرنچ) در ارزش گذاری سهام کاراتر است؟ نتایج حاصل از بررسی 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 تا 1389 نشان داد که معیارهای ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری می تواند ریسک قیمت گذاری شده توسط بازار را به خوبی توجیه کند و با معیارهای ریسک رایج در بازار همخوانی دارد. همچنین خطای ارزش گذاری مدل مبتنی بر متغیرهای بنیادی نسبت به مدل های رایج بازار کمتر و هزینه سرمایه تعیین شده از طریق آن همبستگی بیشتری با هزینه سرمایه ضمنی دارد. این در حالی است که علی رغم آشنایی کمتر محققان و فعالان بازار، محاسبه ریسک مبتنی بر اطلاعات حسابداری کار پیچیده ای تلقی نمی شود.
محمد مهدی میرزایی عباس اباد مهدی مرادزاده فرد
یکی از مهمترین خصوصیات کیفی اطلاعات مالی، ویژگی «به موقع بودن» است. طبق این ویژگی، اطلاعات مالی برای آنکه در تصمیم گیری های مالی استفاده کنندگان مفید واقع شوند، همواره باید هرچه سریع تر در اختیار آنها قرار گیرد. مسئله ای که این پژوهش بدان پرداخته این است که چه عواملی و هریک به چه میزان بر ویژگی «به موقع بودن» اثر دارند؟ عوامل مورد بررسی در سه گروه عوامل مربوط به عملکرد حسابرس، عملکرد شرکت و وضعیت سهام شرکت طبقه بندی شدند که برای بررسی هریک از آن ها از اطلاعات مالی 68 شرکت برای سال های 1383 الی 1387 جهت طراحی مدل ها در مرحله پیش آزمون استفاده شد. برای طراحی مدل ها از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد؛ همچنین از داده های سال 1388 همان شرکت ها برای ارزیابی توان پیش بینی مدل ها و آزمون اضافی فرضیات استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان دادند عملکرد حسابرس و عملکرد شرکت نقش بسزایی در افشا به موقع اطلاعات مالی دارند اما وضعیت سهام شرکت تاثیر زیادی بر این ویژگی ندارند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از این امر است که سطح بالای حاکمیت شرکتی و محافظه کاری سبب افشا سریع تر اطلاعات شرکت ها می شود.
علی مظاهری زهرا د
در این تحقیق ارتباط بین دوره تصدی مدیرعامل با ارزش شرکت، هزینه های نمایندگی و ریسک اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی این موضوع می باشد که آیا افزایش دوره تصدی مدیرعامل، تاثیر قابل توجهی بر روی ارزش شرکت، هزینه های نمایندگی و ریسک اطلاعاتی دارد؟ برای این منظور نمونه ای مشتمل بر نود و شش شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1380 تا 1389 انتخاب گردید. در این تحقیق دوره تصدی بعنوان معیاری برای سنجش میزان افق تصمیم گیری مدیرعامل در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن دوره تصدی مدیرعامل بعنوان متغیر مستقل، و استفاده از رگرسیون حداقل مربعات دو مرحله، آزمونهای تجربی نشان می دهد که دوره تصدی بلند مدت مدیرعامل با ریسک اطلاعاتی و ارزش شرکت در ارتباط می باشد همچنین میان دوره تصدی مدیرعامل و هزینه های نمایندگی رابطه معنی داری مشاهده نشده است.
سیدعلی کاشف مهدی مرادزاده فرد
هدف از این تحقیق بررسی رابطه میان اقلام تعهدی، ویژگیهای رشد شرکت و جریانات نقدی میباشد. نتایج تحقیقات گذشته حاکی از آن است که بین همبستگی اقلام تعهدی و ویژگیهای رشد شرکت با بازده آتی و همچنین همبستگی میان اقلام تعهدی و جریانهای نقدی با بازده آتی رابطه معنادار وجود دارد. از این رو تعداد 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1383- 1388، به منظور بررسی این موضوع مورد آزمون قرار گرفتهاند. در این مطالعه ابتدا رابطه میان ویژگیهای رشد شرکت (رشد فروش، رشد داریی ثابت و رشد تأمین مالی خارجی) با اقلام تعهدی مورد بررسی قرار گرفته و سپس رابطه میان اقلام تعهدی و بازده آتی آزمون شده است. همچنین در فرضیه سوم رابطه بین همبستگی اقلام تعهدی و ویژگیهای رشد شرکت با بازده آتی و در فرضیه چهارم رابطه بین همبستگی اقلام تعهدی و جریانات نقدی با بازده آتی بررسی شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که اقلام تعهدی با ویژگیهای رشد شرکت رابطه مستقیم داشته و میتوان اقلام تعهدی را به عنوان معیاری برای رشد شرکت در نظر گرفت. همچنین رابطه میان اقلام تعهدی با بازده آتی نیز تأیید شد. ولی فرضیات سوم و چهارم تأیید نشد. به عبارت دیگر رشد شرکت (سرمایهگذاری) و پایداری تأثیر بااهمیتی بر بازده آتی ندارد.
مهلا شاهینی زهرا دیانتی دیلمی
چکیده: روند گرایش به تئوری های حسابداری در تحقیقات حسابداری به عنوان فرآیند بررسی در طول سالیان گذشته دستخوش تغییراتی گردیده است. از آنجا که این موضوع از جمله موضوعاتی است که در سال های اخیر مغفول مانده است، در این پژوهش بر آن شدیم که به بررسی روند ارائه ی تئوری های حسابداری در تحقیقات داخلی و خارجی به صورت تطبیقی بپردازیم. ازجمله تئوری های مطرح در تحقیقات حسابداری از زمان قدیم تاکنون، تئوری های دستوری و اثباتی اند. مضافاً در سال های اخیر با وجود اهمیت و امکان توسعه تئوری های دستوری، حتی تئوریسین های دستوری هم به سمت تحقیقات حسابداری تجربی گرویدند تا جهت استفاده در تصمیم گیری های اقتصادی، به بررسی اطلاعات حسابداری مفید بپردازند. بارگذاری این خط از تحقیقات حسابداری از پیامدهای تغییر اهداف حسابداری است. بنابراین در این تحقیق به صورت تجربی، تغییر پارادایم گرایش تحقیقات حسابداری دانشگاهی را در 2 مجله بررسی های حسابداری و حسابرسی در ایران از سال 1371 الی 1390 و مجلهaccounting review the در امریکا از سال 1993 تا تاریخ 20/03/2012، را دنبال می نماییم. تعداد مقالات مورد بررسی، شامل 337 مقاله ی داخلی و 337 مقاله ی خارجی می باشد. در این مرحله کدگذاری مقاله های منتشره در این 2 مجله، بسته به اینکه آیا مقاله ی مورد بررسی دارای ویژگی های متغیرهای شناسایی شده در این تحقیق هست یا خیر، انجام و به آن مقاله تحت هر متغیر کد 0 و 1 می دهیم. سپس از طریق آزمون فرض مقایسه ی نسبت موفقیت در دو جامعه ی آماری به تجزیه و تحلیل و بررسی فرضیات تحقیق می پردازیم. یافته های تحقیق نشان داد که پرداختن به تئوری حسابداری در مقالات ایرانی نسبت به مقالات خارجی، کمتر است. استفاده از روش آرشیوی تجربی و نفوذ علوم اقتصاد و مالی در مقالات ایرانی نسبت به مقالات خارجی بیشتر می باشد، این امر نشان می دهد که توجه به تئوری حسابداری دستوری در مقالات حسابداری ایرانی مورد بررسی این تحقیق تا حدود زیادی مغفول مانده است. همچنین پرداختن به موضوعات حسابداری مالی در ایران به نسبت مقالات خارجی، کمتر است که دلیل آن افزایش فزاینده ی مقالات با ساختار و داده های بازار سرمایه است که منجر گردیده بخش عظیمی از مقالات در سال های اخیر، با موضوعاتی در حیطه ی بازار سرمایه باشند.
محسن میره کی مهدی مرادزاده فرد
شواهد تجربی بسیاری، این ایده را که فشار رقابتی عامل مهمی در تصمیم گیری های مدیریتی است، پشتیبانی و تأیید می کنند. تعدادی از مطالعات نشان داده اند که محیط بازار محصول یک شرکت، بر سرمایه گذاری ها، تأمین مالی، توزیع وجه نقد، حاکمیت شرکتی، پیش بینی های سود تحلیل گران، و تصمیمات مدیریتی، موثر است. اما هنوز، چگونگی تأثیر قدرت بازار محصول بر تصمیمات استراتژیک برای مدیریت سود گزارش شده توسط شرکت، موضوعی است که تا میزان زیادی نادیده گرفته شده است. موضوعی محوری در تحقیقات مدیریت سود، عبارت است از شناسایی اینکه کدام شرکت ها، انگیزه ورود به دستکاری سود را دارند. اکثر ادبیات راجع به مدیریت سود، به کنکاش این موضوع پرداختند که شرکت ها تا چه میزان می توانند از طریق دستکاری سود، بازار سرمایه را "بازی" دهند. به هر حال، اطلاعاتی بسیار اندک راجع به ویژگی هایی از شرکت که منجر به مدیریت سود می شود، در دست می باشد. در حقیقت، به بیان هیلی و واهلن (1999)، "این مطالعات، ارزش تحقیقات بیشتر برای توضیح چگونگی تأثیر عوامل تجاری بر ایجاد اقلام تعهدی را نشان می دهند". هدف اصلی این مطالعه، آزمون ارتباط بین قدرت قیمت گذاری بازار محصول شرکت و رقابت در صنعت با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه مورد استفاده در این مطالعه، مشتمل بر 111 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381 تا 1390 است و برای آزمون فرضیه ها از مدل اثرات تصادفی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر ارتباطی معکوس و معنادار بین رقابت در صنعت و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.