نام پژوهشگر: حسین مسعود نیا

مطالعه تطبیقی شکل گیری و کارکرد دولت مدرن در اروپا و ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1389
  اقبال امیری   حسین مسعود نیا

دولت مدرن یا دولت ـ ملت، از نظر بسیاری از جامعه شناسان معاصر پدیده ی کاملاً جدیدی است که مقدمات نظری آن در نیمه دوم قرون وسطا و در حوزه فرهنگی مذهب کاتولیک فراهم آمد و زمینه های عینی آن در دو قرن پایانی قرون وسطا در پرتو استراتژیهای متضاد بازیگران سیاسی شکل گرفت و اولین جلوه ی آن در قالب دولتهای مطلقه از قرن شانزدهم به تدریج نمایان شد و از قرن نوزدهم به بعد در همه ی نقاط جهان جای اشکال دیگر نظام سیاسی را گرفت. لذا از آنجایی که دولت مدرن پدیده ای برخاسته از تمدن غرب است، مطالعه فرایند توسعه سیاسی، شکلگیری و کارکرد دولت مدرن در ایران یا هر جامعه ی غیراروپایی دیگر، بدون توجه به مراحل و مسائلی که این پدیده در غرب با آن روبرو بوده، قابل درک و فهم عمیق نخواهد بود. بنابراین مقایسه تطبیقی این پدیده در اروپا و ایران برای شناخت بیشتر این مسئله ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ی تطبیقی نحوه تکوین و کارکرد دولت مدرن در اروپا با ایران بوده و روش تحقیق در این پژوهش نیز توصیفی ـ تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج این تحقیق، در ایران با ناکامی مشروطه راه برای ظهور اقتدارگرایانه دولت مدرن و پیدایش ساخت دولت مدرن مطلقه فراهم شد. اگرچه شکل ساختاری و ارکان دولت مدرن در ایران و اروپا تقریباً یکسان بود، اما شرایط متفاوت فرهنگی ـ مذهبی و همچنین ویژگیهای متفاوت اجتماعی و منحصر به فرد هر جامعه به همراه ناتوانی در انجام کارویژه های دولت مدرن، متمایزکننده دولت مدرن در ایران از نوع اروپایی اش می باشد. شکل گیری دولت مدرن در اروپا منجر به توسعه سیاسی شد، در حالی که در ایران این مسئله توسعه سیاسی را به تأخیر انداخت

بررسی شالوده شکنی پادگفتمانهای پهلوی دوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  هادی بیاتی   علیرضا آقا حسینی

چکیده پهلوی دوم به عنوان یک گفتمان از مفصل بندی عناصر و مولفه های خاصی در یک مقطع تاریخی در ایران شکل گرفت و برمبنای همین عناصر و مولفه ها حوزه مشروعیت خود را تعریف نمود. گفتمان فوق ناگریز درمقابل حوزه مشروعیت «خود» به غیریت سازی و تعریف حوزه غیریت پرداخت که از آنها تحت عنوان پادگفتمانهای پهلوی دوم یاد می شود. این تحقیق در پی یافتن ارتباط بین هویت یابی گفتمان پهلوی دوم از طریق نفی غیریت ها و درحاشیه قرار دادن آنها و فروپاشی و واژگونی خود می باشد. این تحقیق سعی دارد در پرتو دو نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موفه و شالوده شکنی دریدا ضمن بررسی نحوه شکل گیری، غیریت سازی و انتقال گرایی گفتمان حاکم در دوره پهلوی دوم و دلایل ناکامی آن، به بررسی تلاش های شالوده شکنانه غیریت ها در از بین بردن هژمونی گفتمان حاکم و در نهایت نحوه هژمونی شدن گفتمان امام خمینی (ره ) بپردازد. دراین پژوهش از روش توصیفی – تحلیلی و اسنادی استفاده شده و تلاش شده است تا با رجوع به کتابها و منابع دست اول از سطح تحلیل های تعیین کننده اقتصادی عبور کرده و در عرصه سیاست به عنوان کارزاری که قدرت و روند گفتمانی آن تعیین تکلیف می شود و نهایتاً یک گفتمان بر گفتمانهای رقیب به سروری می رسد مورد مطالعه قرارگیرد. کلیدواژه ها: شالوده شکنی، گفتمان، پادگفتمان، پهلوی دوم، غیریت،استراتژیهای انتقالگرا

تأثیر رقابت های احزاب بر رفتار انتخاباتی گروه های قومی خرم آباد در انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1390
  حسین سوری   امیر مسعود شهرام نیا

همه نظام های سیاسی که خاستگاه آنان مردم سالاری است، دغدغه مشارکت شهروندان در فرآیندهای سیاسی به عنوان بازیگران موثر این فضا را دارند. دموکراسی و مشارکت مردمی نیز رویکردهای متعددی دارد لیکن انتخابات بارزترین جلوه آن است و بنا به زمینه های سیاسی هر کشور، شاخصی از مشروعیت نظام سیاسی آن کشور می تواند باشد. توجه به فزونی نقش شگفتی ساز انتخابات در سرنوشت اکثر کشورهای رو به توسعه، اهمیت بررسی و تحلیل رفتار انتخاباتی در کشور ما را نیز دو چندان کرده است. رفتار انتخاباتی در حوزه انتخابیه خرم آباد به عنوان یک جامعه با ساختار اجتماعی دوگانه نیمه سنتی- نیمه مدرن متأثر ازمولفه-های چون رقابت های حزبی (مدرن) و وابستگی قومی (سنتی) می باشد که این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر رقابت های حزبی بر رفتار انتخاباتی گروه های قومی حوزه انتخابیه خرم آباد در مجلس هشتم می باشد. که به نظر می رسد با حضور احزاب نقش اقوام و ایلات در تأثیرگذاری بر رفتار انتخاباتی مردم کاهش یافته و در نتییجه با حضور احزاب خشونت های قومی قبیله-ای جای خود را به رقابت های حزبی و جناحی داده اند. نتایجی که از طریق روش تجزیه و تحلیل داده های آماری و اسناد و کتب و نیز روش پرسشگری از یک جامعه » آماری، در شهرستان خرم آباد بدست آمد، نشان داد که مبنای تصمیم گیری گروههای قومی برای رأی دادن متأثر از احزاب بوده و همچنین حضور احزاب باعث کاهش منازعات قومی و ایلی- عشیره ای شده است.

بررسی عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی شهرستان بهمئی «مطالعه موردی: انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی»
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  خداداد پوران اصل   حسین مسعود نیا

چکیده مشارکت در انتخابات و رأی دادن از مولفه های اساسی رفتار سیاسی شهروندان محسوب می شود. این سوال که عوامل موثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان چیست، یا به عبارتی بهتر، چه عواملی رفتار رأی دهی شهروندان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، از موضوعات مهم در مطالعه جامعه شناسی سیاسی است. در پژوهش حاضر بر اساس پیمایشی که در سطح شهرستان بهمئی صورت گرفت تأثیر ساختارهای قومی قبیله ای و نقش نخبگان بر مشارکت شهروندان بهمئی در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در جمعیت مورد مطالعه در شهرستان بهمئی عواملی چون ساختارهای قومی-قبیله ای و نخبگان اعم از سیاسی، قومی و مذهبی رابطه معناداری با مشارکت انتخاباتی دارند؛ به عبارت دیگر، پاسخ دهندگان عوامل مذکور را موثر بر جهت دهی آرای خود دانسته اند. در نهایت باید اشاره کرد که ساختار قومی-قبیله ای از قابلیت پیش بینی قوی در رابطه با تأثیر گذاری بر رفتار انتخاباتی برخودار است اما تأثیرگذاری نخبگان از قابلیت پیش بینی قوی برخوردار نیست. همچنین از میان متغیرهای زمینه ای جنس، سن، محل سکونت، تحصیلات، شغل، و وضعیت تأهل، متغیر تحصیلات رابطه معناداری با مشارکت در انتخابات نداشته است. واژگان کلیدی: نخبگان، ساختار قبیله ای، انتخابات، رفتار انتخاباتی، مشارکت سیاسی، شهرستان بهمئی