نام پژوهشگر: سلیمان محمدی لیمایی
رقیه هیبتیان سلیمان محمدی لیمایی
این تحقیق به منظور بررسی صادرات و واردات چوب و فرآورده های چوبی در طی سال های 1358 تا 1387 و بررسی رابطه آنها با متغیرهای کلان اقتصادی از جمله جمعیت کشور، تولید ناخالص داخلی، تولید چوب آلات در داخل کشور، قیمت جهانی نفت و قیمت چوب آلات تولید داخل صورت گرفت. پس از جمع آوری داده ها، چوب آلات و محصولات چوبی صادراتی و وارداتی در 3 دسته چوب آلات خام(صنعتی و هیزمی)، محصولات چوبی( مبلمان ، اشیاء چوبی و پارکت ) و محصولات سلولزی( کاغذ و مقوا ، بهداشتی و خمیر کاغذ ) دسته بندی شدند به منظور بررسی صادرات و ورادات و ارتباط آنها با متغیرهای کلان اقتصادی از آنالیز رگرسیونی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان صادرات چوب آلات و محصولات چوبی و سال و نیز میزان واردات و سال رابطه وجود دارد و با گذر زمان هم میزان صادرات و هم میزان واردات نوسان داشته است. بین میزان صادرات انواع چوب آلات و محصولات چوبی بر حسب تن وکلیه متغیرهای کلان اقتصادی ذکر شده به صورت تکی رابطه معنی داری وجود داشت و بین صادرات و واردات چوب آلات و محصولات چوبی و بعضی از متغیرهای کلان نیز به صورت دوتایی رابطه معنی داری وجود داشت. بین متغیرهای کلان اقتصادی و میزان صادرات چوب هیزمی بر حسب متر مکعب رابطه معنی داری وجود داشت. رابطه بین میزان خمیر کاغذ بر حسب متر مکعب چوب خام و متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. میزان واردات چوب و محصولات چوبی و رابطه آنها با متغیرهای کلان اقتصادی مورد بحث قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان چوب آلات وارداتی و محصولات چوبی (تن) در سال های مختلف ثابت نبوده و نوسان داشته است. رابطه ی معنی داری نیز بین میزان چوب آلات وارداتی و محصولات چوبی بر حسب تن با متغیرهای کلان اقتصادی مورد بحث به دست نیامد. رابطه بین میزان واردات مترمکعب چوب هیزمی به عنوان متغیر وابسته و جمعیت کشور و نیز همین متغیر وابسته با قیمت جهانی نفت معنی دارشد. جمعیت کشور و تولید ناخالص داخلی نیز متغیرهایی بودند که هر کدام به صورت جدا گانه بر روی میزان واردات مترمکعب چوب خام معادل تن چوب صنعتی اثر گذاشته و روابط معنی داری به دست دادند. روابط معنی دار بین میزان واردات مترمکعب چوب خام معادل تن خمیر کاغذ به عنوان متغیر وابسته با هر چهار متغیر مستقل عنوان شده به دست آمد. هیچ رابطه معنی داری بین میزان واردات چوب آلات با میانگین قیمت فروش مشاهده نشد. و در نهایت در رابطه با پیش بینی میزان نیاز به چوب آلات در سال های آتی ، در بحث صادرات روابط به دست آمده برای دسته چوب خام و دسته محصولات چوبی با میانگین مورد انتظار 37/2133 (تن) در آینده بوده و در بحث واردات هیچ رابطه معنی دار و بالطبع آن میانگین مورد انتظاری به دست نیامد.
زهرا بهرام آبادی سلیمان محمدی لیمایی
هدف از این تحقیق، تعیین سن بهره برداری بهینه صنوبر (popolus deltoides) و تعیین نرخ بازدهی صنوبرکاری در استان گیلان بود. به منظور تعیین سن بهینه بهره برداری از داده های رویش، قیمت چوب سرپا ، هزینه و درآمد صنوبرکاری استفاده شد. از آنالیز رگرسیونی برای تعیین بهترین مدل رویش کلن های مختلف صنوبر دلتوئیدس استفاده شد. نتایج نشان داد که بهترین رابطه بین رویش سالیانه و حجم در هکتار یک مدل رویش لجستیک یا تابع درجه دوم است. همچنین نتایج نشان داد که بهترین رابطه بین سن و حجم در هکتار یک تابع درجه سوم می باشد. معادله قیمت چوب سرپای صنوبر با استفاده از مدل خود کاهشی بدست آمد. با توجه به قیمت، رویش سالیانه و نرخ سود بانکی، سن بهینه کلن مختلف صنوبر دلتوئیدس به دست آمد. در واقع، سنی که حداکثر ارزش خالص فعلی بعلت قطع درختان بدست می آید. نتایج نشان داد که سن بهره برداری بهینه صنوبر به ازای نرخ های مختلف سود بانکی و فواصل کاشت مختلف تغییر می کند. در نهایت نرخ بازدهی صنوبرکاری با استفاده از پرسشنامه بدست آمد. نتایج نشان داد که نرخ بازده سرمایه گذاری صنوبرکاری برابر با 14/16 درصد است.
مجید زاد میرزایی سلیماندارابی سلیمان محمدی لیمایی
در این تحقیق با توجه به اهمیت شرکت چوب وکاغذ مازندران بعنوان مهم ترین تامین کننده فراوردهای کاغذی ایران، به اندازه گیری کارایی نسبی آن پرداخته شده است. برای انجام تحقیق مزبور، داده ها بصورت یک دوره ی 6 ساله (1384 تا 1389) و برای 6 واحد تولیدی از ترازنامه مالی شرکت جمع آوری شده است. با توجه به ساختار شرکت مذکور برای ارزیابی عملکرد و اندازه گیری کارایی از مدلهای شبکه ای با ساختار موازی و بر اساس تحلیل پوششی داده استفاده شده است. با بکاربردن مدلهای اساسی dea در الگوهای بازده به مقیاس ثابت و متغیر( مدلهای ccr, bcc) و همچنین کارایی مقیاسی (se) ، این شرکت در کلیه سالهای مورد مطالعه دارای کارایی خوبی بوده است. ولی در مجموع، مبنی بر مدلهای شبکه ای با ساختار موازی، سالهای 1386 و 1387 نمره کارایی بمراتب بیشتر نسبت به سایر سالها داشته است ، که در نهایت با استفاده از مدلهای رتبه بندی متقاطع(cross-efficiency) در سال 1386 این شرکت بهترین عملکرد را داشته است و این امر را میتوان با توجه به ماهیت ورودی محور بودن مدلها بدلیل مدیریت صحیح منابع و استفاده بهینه از آن ها دانست.
مصطفی ادیب نژاد سلیمان محمدی لیمایی
هدف مطالعه حاضر تعیین سن بهره برداری بهینه اقتصادی گونه کاج تدا (pinus taeda) در استان گیلان بود. برای این منظور داده های رویش و قیمت چوب سرپا کاج تدا مورد استفاده قرار گرفت. از آنالیز رگرسیونی برای تعیین بهترین مدل رویش کاج تدا استفاده شد. نتایج نشان داد که بهترین رابطه بین رویش حجم در هکتار و سن یک مدل رویش چند جمله-ای درجه سوم است. میانگین تعدیل شده قیمت چوب محاسبه شد. با توجه به قیمت، رویش سالیانه و نرخ سود بانکی، سن بهینه کاج تدا با توجه به معیارهای فنی و اقتصادی به دست آمد. نتایج نشان داد که سن بهره برداری بهینه اقتصادی کاج تدا به ازای نرخ های مختلف سود بانکی تغییر می کند.
محبوبه محبی بیجارپس تیمور رستمی شاهراجی
در سیستم آگروفارستری اثرات متقابلی بین عوامل بوم شناختی و اقتصادی و بین مولفه های آن وجود دارد، لذا اهمیت پژوهش و رسیدن به یک مدیریت پایدار در آگروفارستری بیش از پیش نمایان می شود و روشهای آگروفارستری می تواند در اصلاح و بهبود زندگی جوامع روستایی و حفاظت از منابع طبیعی نقش اساسی ایفاء کند. تأمین نیازهای اقتصادی اجتماعی یکی از اهداف سیستم های آگروفارستری است. هدف این تحقیق، بررسی قابلیت روستاهای گیلان برای توسعه و ترویج آگروفارستری است. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات، روستای تمچال واقع در شهرستان آستانه اشرفیه و روستای نارنج بن پایین واقع در شهرستان لنگرود انتخاب شد و داده ها از روش پیمایش از طریق پرسشنامه ای و مصاحبه حضوری با کشاورزانی که به -صورت سنتی سیستم های آگروفارستری را اجرا می کردند، جمع آوری شد. متغیر های اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. میزان درآمد بدست آمده از سیستم های مختلف مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری بین درآمد خالص بدست آمده از سیستم تک کشتی (برنج) و سیستم های آگروفارستری (جنگل- زراعت) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیر درآمد خالص رابطه مثبت و معنی داری با متغیرهای سطح تحصیلات و سطح زمین و تعداد فرزندان در شهرستان آستانه اشرفیه و با متغیرهای سطح تحصیلات و سن در شهرستان لنگرود دارد. بنابراین، روش های مختلف استفاده از زمین نه تنها می تواند موجب تداوم منابع طبیعی شود، بلکه سبب توسعه اقتصاد روستایی نیز خواهد شد و همچنین در ایجاد اشتغال تأثیرگذار هستند.
ژاله ملایی بوساری سلیمان محمدی لیمایی
در این تحقیق اندازه گیری کارایی نسبی طرح های جنگلداری شرکت سهامی جنگل شفارود مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام تحقیق مزبور، داده ها مربوط به 12 طرح جنگلداری از ترازنامه مالی شرکت در طی یک دوره اجرای طرح جنگلداری جمع آوری شده است. با توجه به ساختار طرح های جنگلداری برای ارزیابی عملکرد و اندازه گیری کارایی از مدلهای کارایی هزینه ایی و کارایی درآمدی و بر اساس تحلیل پوششی داده ها استفاده شده است. با بکار گیری مدلهای اساسی تحلیل پوششی داده ها در الگوهای پایه ایی (مدلهای bcc و ccr) و همچنین کارایی هزینه ایی و کارایی درآمدی (re و ce)، این طرح ها در کلیه دوره های مورد مطالعه دارای کارایی خوبی بوده است. ولی در مجموع، مبنی بر مدلهای کارایی هزینه ایی و کارایی درآمدی طرح (جنبه سرا – حوزه آبخیز لومیر 8) و بر اساس مدلهای اولیه تکنیک تحلیل پوششی داده ها طرح های شماره (سیاهبیل – حوزه 8 لومیر – سری 2 ، ناواسالم – سری 3 ، سری 1-حوزه ناواسالم ، سری 16 – حوزه 9 ، سری 5 – حوزه شاندرمن و سری 2 – حوزه چفرود) کارا بوده اند و بهترین عملکرد را داشته اند و این امر را می توان با توجه به ماهیت ورودی محور بودن مدلها بدلیل مدیریت صحیح منابع و استفاده بهینه از آن ها دانست.
راهله استادهاشمی تیمور رستمی شاهراجی
تحقیق حاضر به بررسی توسعه پایدار جنگلکاری ها با در نظر گرفتن معیارهای اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و اهداف مختلف (حداکثر موجودی کربن، حداکثر ارزش سود خالص و حداکثر اشتغال زایی) به طور همزمان پرداخته و با استفاده از روش های ریاضی تصمیم گیری با معیارهای چندگانه (برنامه ریزی آرمانی و تحلیل سلسله مراتبی)، مناسب ترین ترکیب گونه ای با سطوح مشخص را معرفی کرد به طوری که بتوان به تمامی اهداف در یک زمان دست یافت. منطقه مورد مطالعه شهرستان آستارا بود که از دو حوزه آبخیز آستاراچای و لوندویل با مساحت 43791 هکتار تشکیل شده است. گونه های مورد مطالعه شامل توسکای ییلاقی (alnus subcordata)، بلندمازو (quercus castaneifolia)، نمدار (tilia begonifolia)، گیلاس وحشی (prunus avium)، پلت (acer insigne))، زبان گنجشک ( fraxinus excelsior)، کاج سیاه pinus nigra)) و کاج تدا(pinus taeda) بود. ابتدا ارزیابی توان اکولوژیکی با استفاده از مدل اکولوژیکی مخدوم انجام شد و آمایش منطقه از نظر تعیین سطوح مناسب برای جنگلکاری به عنوان یکی از معیارهای مورد بررسی با استفاده از gisانجام شد و با درنظر گرفتن نیازهای اکولوژیکی گونه ها، سطوح با قابلیت جنگلکاری برای هر گونه مشخص شد. همچنین میزان موجودی کربن، ارزش خالص فعلی چوب سرپا و تعداد نیروی کار لازم به ازاء هر هکتار جنگلکاری برای گونه های مختلف محاسبه شدند. در ادمه برای بررسی تمام اهداف به طور همزمان از برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. توابع هدف و محدودیت های هدف با ضرایب و وزن های مختلف در قالب 4 مدل، تعریف و حل شدند. در نهایت با بررسی کلیه نتایج به دست آمده از حل مدل های مختلف، مدل1 با اهمیت نسبی یکسان برای تمامی اهداف شامل سطح با قابلیت جنگلکاری برای گونه پلت با 810 هکتار، گونه کاج سیاه با 110 هکتار، گونه توسکای ییلاقی با 348 هکتار، گونه بلندمازو با 149 هکتار، گونه نمدار با 165 هکتار،کاج تدا با 235 هکتار و حذف گونه ون، مطلوب شناخته شد که در مقایسه با مدل اکولوژیکی مخدوم میزان کربن، ارزش خالص فعلی سود و تعداد نیروی کار در هکتار بیشتری به دست آمد.
زهره محمدی سلیمان محمدی لیمایی
امروزه اهمیت جنگل¬کاری از چنان جایگاهی برخوردار شده است که سطح جنگل¬کاری سالیانه در هر کشوری را می¬توان معیاری برای ارزیابی توسعه یافتگی آن کشور تلقی نمود. با توجه به اهمیت جنگل¬کاری و نقش آن در ابعاد مختلف ضرورت اقدام به جنگل¬کاری در کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش تعیین گونه مناسب جهت جنگل¬کاری در سری 2 ناحیه شفارود استان گیلان با استفاده از مدل برنامه¬ریزی خطی می¬باشد. ابتدا گونه¬های مناسب براساس شرایط اکولوژیکی )نوع خاک( تعیین شدند. سپس مساحت جنگل¬کاری برای گونه¬های پیشنهادی براساس خصوصیات اکولوژیکی مشخص گردید. داده¬هایی از قبیل متوسط رویش سالیانه، تعداد کارگر برای جنگل¬کاری، هزینه جنگل¬کاری جمع آوری شدند. گونه¬های مناسب بر اساس شرایط اکولوژیکی زبان گنجشک، توسکای قشلاقی، پلت، بلندمازو، دارتالاب بودند. مدل برنامه¬ریزی خطی و دو مدل برنامه ریزی عدد صحیح براساس داده¬های جمع آوری شده طراحی گردید و توسط نرم افزار lingo معادله برنامه ریزی خطی حل شد. مدل (1) برنامه¬ریزی عدد صحیح زمانی¬که شرایط اکولوژیکی یکسان نیست و گروه بندی صورت گرفته است، گروه (1) گونه پلت و زبان گنجشک و گروه (2) دارتالاب، بلندمازو و توسکای قشلاقی می¬باشد و مدل (2) زمانی¬که شرایط اکولوژیکی یکسان در نظر گرفته شده و همه گونه¬ها با هم لحاظ شده¬اند. نتایج مدل برنامه ریزی خطی نشان داد که گونه های دارتالاب و پلت برای جنگل¬کاری مناسب هستند و بالاترین قیمت سایه ای را دارد. این بدین معناست که اگر مدیران جنگل بتوانند میزان مساحت این گونه¬ها را افزایش دهند به بیشترین میزان سود خالص فعلی دست خواهند یافت. نتایج حاصل از مدل (1) برنامه ریزی عدد صحیح نشان داد که در گروه (1) پلت و در گروه (2) دارتالاب بیشترین ارزش خالص فعلی دارند. نتایج مدل (2) برنامه ریزی عدد صحیح نشان داد که گونه دارتالاب بیشترین ارزش خالص فعلی را دارد.
فاطمه حسن زاده تیمور رستمی شاهراجی
بهره برداری از محصولات غیر چوبی جنگلها، از دیرباز مورد توجه انسانها بوده به طوری که امروزه نقش های بسیار مهم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشورهای دارای اکوسیستم های جنگلی ایجاد نموده است. اهمیتی که این محصولات در تهیه غذا، دارو، مواد بهداشتی و صنعتی دارند، موجب شده سالانه مقادیر زیادی از این محصولات از جنگلها تهیه شده و به بازارهای محلی، ملی و بین المللی وارد شود و از این طریق درآمد قابل توجهی عاید ساکنان منطقه گردد. در تحقیق حاضر، ضمن شناساندن سیاه گیله(vaccinium arctostaphylos) به عنوان یکی از محصولات غیر چوبی جنگلهای شمال ایران، ارزش اقتصادی این محصول، محاسبه و مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری داده های مورد نیاز برای انجام محاسبات اقتصادی چوب و سیاه گیله در منطقه مورد مطالعه(در سال 1392)، در دو مرحله(آماربرداری و پرسشنامه) انجام گرفت. به منظور تعیین درصد حضور سیاه گیله و میانگین مقدار تولید میوه در هکتار، آماربرداری(به روش تصادفی سیستماتیک با ابعاد شبکه 200×150 و قطعات نمونه دایره ای شکل) در مجموع 33 قطعه نمونه و سطح 100هکتار از دو پارسل انتخابی سری 3 ناو اسالم انجام گرفت. در هر قطعه نمونه ضمن شمارش تمامی پایه های سیاه گیله و تعیین درصد پایه های دارای میوه ، 3 پایه سیاه گیله انتخاب و میوه آنها جمع آوری و توزین شد. از طریق پرسشنامه ای که بصورت حضوری از مردم روستای متش واقع در منطقه طرح و فروشندگان گیاهان دارویی در شهرهای مختلف انجام گرفت، داده های قیمت میوه سیاه گیله طی دوره 10 ساله(1383 تا 1392) بدست آمد. داده های مربوط به قیمت چوب و هزینه های متغیر بهره برداری نیز از آمار شرکت شفارود استخراج گردید. نتایج نشان داد که مردم منطقه بخشی از درآمد سالیانه خود را از محل خرید و فروش سیاه گیله بدست می آورند. همچنین با تحلیل داده ها در نرم افزار microsoft office excel، تعداد پایه سیاه گیله در هکتار برابر با 5275 پایه و مقدار تولید میوه در هکتار برابر با 57/119 کیلوگرم بدست آمد. همچنین مقایسه درآمدهای خالص حاصل از برداشت چوب و سیاه گیله در یک دوره نامتناهی نشان داد که ارزش خالص فعلی سیاه گیله(930،428،125 ریال) بیشتر از ارزش خالص فعلی چوب (119،754،721 ریال) می باشد.
رحیم کوه نشین لیلی تیمور رستمی شاهراجی
با توجه به اهمیت و ارزش اقتصادی محصولات غیرچوبی جنگل، بدون تردید در صورت تدوین روشهای درست بهره برداری از این منابع که با حضور مردم انجام گیرد تولید و استمرار این فرآورده ها را تضمین خواهد کرد همچنین برای مردم به علت آنکه منبع درآمد مستمری برای آنان خواهد بود، تعلق خاطری به وجود خواهد آورد که در نهایت منجر به حفاظت مستمر منبع تولید(جنگلها) خواهد شد، انجام این اصل بدون شناخت ویژگی های کمی و کیفی این منابع و چگونگی به فعل در آوردن آن امکان پذیر نخواهد بود. لذا با هدف بررسی ارزش اقتصادی محصولات فرعی جنگل «تحت عنوان دوشاب حاصل از میوه درخت خرمندی در شرق گیلان شهرستان لنگرود، حوزه آبخیز 26 کوره رود در پارسل211» از طریق بررسی های میدانی و برداشت های صحرایی24درخت دارای میوه انتخاب و پس از برداشت، جمع آوری و پخت میوه، دوشاب استخراج شد و سپس مقدار تولید دوشاب و سود حاصل از آن در هر هکتار برآورد گردید. سپس با استفاده از پرسشنامه « به صورت مشارکتی و مصاحبه ای»، از اهالی منطقه، اطلاعاتی نظیر نحوه بهره برداری میوه، نوع مصرف و فروش،... به دست آمد و نتایج نشان داد که درمقایسه درآمدهای خالص حاصل از برداشت چوب ودوشاب در یک دوره نامتناهی، ارزش خالص فعلی دوشاب(235319454ریال)بیشتر از ارزش خالص فعلی چوب (24320370ریال)می باشد.
سمانه شفیعی تیمور رستمی شاهراجی
چکیده ندارد.