نام پژوهشگر: رسول محمدرضایی
زیبا احمدبیگی شاپور ظریفیان
نواحی روستایی شهرستان شیروان چرداول از جمله مناطقی است که مطالعات علمی، عمیق و جدی در زمینه توسعه-یافتگی در آن صورت نگرفته است. از این رو ارزیابی درست و مبتنی بر روش¬های علمی از میزان برخورداری نقاط روستایی شهرستان شیروان چرداول از امکانات و تسهیلات کشاورزی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و غیره وجود ندارد تا برنامه¬ریزان وسیاستگذاران (سطوح شهرستانی، استانی و ملی) بتوانند براساس آن برنامه¬های متناسب با ویژگی¬های اقتصادی، اجتماعی، امکانات و توانمندی¬های نقاط روستایی این شهرستان تنظیم و اجرا کنند. در این تحقیق به مطالعه سطح توسعه یافتگی مناطق روستایی شهرستان شیروان چرداول پرداخته شد و 52 شاخص در سطح بخش و 14 شاخص درسطح دهستان برای دو مقطع زمانی 1375 و 1385 و همچنین تعداد 10 شاخص درسطح روستا برای سال 1385 مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، 57 روستا در گروه روستاهای برخوردار، 88 روستا در گروه روستاهای نسبتاً برخوردار و 57 روستا در گروه روستاهای محروم طبقه¬بندی شدند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که شکاف و نابرابری بین مناطق روستایی شهرستان از نظر دسترسی به امکانات در طول دوره زمانی 1385- 1375در اکثر موارد کمتر شده ولی در عین حال بهبود سطح نسبی توسعه مناطق روستایی شهرستان هنوز توسعه متوازن، یکپارچه و پایدار را به همراه نداشته است.
کمیل مهجوری رسول محمدرضایی
گندم یکی از راهبردی ترین کالاهای کشاورزی است که همواره مورد توجه دولت بوده است. دولت به منظور افزایش راندمان تولید گندم و حمایت از آن در برابر ریسک قیمتی، سیاست حمایت قیمتی را از سال 1311 در دستور کار قرار داده است. در اجرای این سیاست مشکلاتی بروز کرده است که باید جوانب آن بررسی و تحلیل گردد. مسئله عمده در این حیطه آن است که نه تولید و نه سطح زیر کشت گندم در استان مازندران طی دوره مورد مطالعه افزایش چندانی نشان نمی دهد. این مطلب بدان اشاره دارد که کشاورزان گندم کار مازندرانی انگیزه کافی برای افزایش سطح زیر کشت و تولید ندارند. اجرای یک سیاست هزینه بر است و کمترین انحراف از اهداف اولیه باعث می شود تا هزینه های سنگینی بر دولت و در نتیجه بیت المال و بخش تولید و مصرف جامعه وارد شود. بنابراین انجام مطالعات شفاف-کننده در این زمینه اهمیت می یابد. هدف اصلی مطالعه حاضر آن است که چگونگی تاثیر سیاست حمایت قیمتی روی سطح زیرکشت گندم در استان مازندران تبیین گشته و مشخص شود که مناسب ترین ابزار سیاست قیمتی در حمایت از گندم کاران استان مازندران چه ابزار سیاستی است. آمارهای مورد نیاز در این مطالعه از سایت های وزارت جهاد کشاورزی، بانک مرکزی، سالنامه های آماری کشاورزی و بازرگانی و سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان طی سال های 1387-1357 جمع آوری گردید. با توجه به این که داده های این مطالعه به صورت سری زمانی است، آزمون های ایستایی انجام شد و در نتیجه همه متغیرها، در سطح داده ها ایستا شدند. در ادامه ابتدا به بررسی وضعیت موجود در بازار گندم استان مازندران با استفاده از مدل عرضه نرلاو پرداخته شد و اثرات قیمتی و غیرقیمتی روی سطح زیر کشت گندم در آن تحلیل گردید. مشخص شد که حمایت های دولت از جهت قیمت تضمینی و یارانه نهاده کود کارایی لازم را نداشته و اثرات مهمی روی سطح زیرکشت گندم در استان نمی گذارد. کشش های کوتاه و بلند مدت نیز ناکارایی این سیاست را نشان می دهند. سطح زیر کشت گندم در استان، بیشتر تحت تاثیر عوامل غیرقیمتی است تا عوامل قیمتی. نرخ حمایت اسمی محاسبه شده طی دوره مورد مطالعه نشان می دهد که یک مالیات ضمنی از کشاورزان گندم کار گرفته می شود. چرا که در اکثر سال های مورد مطالعه این نرخ منفی می باشد. در ادامه با استفاده از الگوی تعادل بازار چندجانبه (فلوید) به شبیه-سازی پنج ابزار سیاست حمایت قیمتی شامل یارانه قیمتی، کنترل سطح زیرکشت، کنترل تولید، کنترل سطح زیرکشت همراه با حمایت قیمتی و کنترل عوامل موثر بر تقاضای گندم پرداخته شد. نتایج نشان داد که سیاست کنترل تولید، قیمت گندم را به حداکثر می رساند. در بین ابزارهای مورد بررسی، یارانه قیمتی بیشترین تولید گندم و بیشترین اشتغال نیروی کار و دستمزد را به دست می دهد. با اجرای ابزار سیاستی کنترل تولید، بیشترین بازده کل عوامل تولید برای کشاورزان حاصل می شود. اما از آنجایی که در این روش از تولید و اشتغال نیروی کار کاسته و باعث خروج نیروی انسانی از بخش می گردد، اجرای این سیاست از این حیث پیشنهاد نمی گردد. ابزار کنترل سطح همراه با حمایت قیمتی، زیانبارترین ابزار می باشد. با در نظر گرفتن همه جوانب امر، به نظر می رسد که دولت باید راه کار افزایش قیمت خرید گندم (یارانه قیمتی) همراه با جلوگیری از کاهش سطح زیرکشت توسط کشاورزان را در پیش بگیرد تا سیاست حمایت قیمتی کارایی لازم را داشته باشد. لازم به ذکر است که نتایج مربوط به تحلیل حساسیت در کشش های مختلف عرضهُ زمین نشان داد که با افزایش این کشش، بازدهی عوامل تولید در سیاست یارانهُ قیمتی افزایش بیشتری دارد.
مصطفی جمشیدی فر رسول محمدرضایی
در دنیای کنونی، گندم نقش حیاتی در الگوی مصرفی و در پی آن در الگوی تولیدات کشاورزی جهان دارد. این محصول به عنوان ضروری ترین و مهمترین محصول کشاورزی در جهان، ارزش راهبردی ویژه ای داشته و به عنوان ابزاری سیاسی در روابط بین الملل به کار رفته است. تامین این محصول برای جوامعی مانند ایران که گندم جایگاه خاصی در الگوی تغذیه دارد به معنی ایجاد امنیت غذایی بوده و رفاه اجتماعی طبقات متوسط و ضعیف شدیداً تحت تاثیر این محصول می باشد. بنابراین آینده نگری و بررسی چشم انداز تولید، مصرف و واردات این محصول استراتژیک مسئله ای مهم تلقی می شود که پرداختن به آن می تواند یاری رسان مسئولین امر برای سیاست گذاری در زمینه سامانه گندم ایران باشد. برای پیش بینی وضعیت سامانه گندم در آینده و به منظور بالا بردن دقت آن از چهار رویکرد مدل های کلاسیک اقتصاد سنجی تک متغیره(باکس- جنکینز) و مدل های چند-متغیره(الگوی خود توضیح برداری (var، شبکه های عصبی مصنوعیann)) و الگوریتم بیان ژن(gep) استفاده گردید. به منظور مقایسه قدرت پیش بینی و انتخاب بهترین روش پیش بینی، از دو معیار، میانگین قدرمطلق خطا (mae) و ریشه میانگین مجذورخطا (rmse) استفاده شد که نتایج استفاده از این دو معیار نشان می دهد، رویکرد الگوریتم بیان ژن در پیش بینی سری های زمانی بهتر از سایر روش ها عمل کرده است. نتایج پیش بینی مدل ها نشان می دهد که تولید متوسط سالانه گندم در طی پانزده سال آینده حدود 8/12 میلیون تن خواهد بود. نرخ رشد تولید گندم ایران تا سال 1404 به طور متوسط 45/1درصد محاسبه گردید. همچنین متوسط نیاز مصرفی سالانه حدود 5/17 میلیون تن می باشد و نرخ رشد مصرف 9/1 درصد خواهد بود بنابراین به طور متوسط هر ساله 335 تن به مصرف گندم کشور افزوده خواهد شد. پیش بینی میزان واردات کشور با مدل منتخب نشان-دهنده تداوم واردات این محصول برای سال های آتی است. نتایج مدل، واردات تقریبی برابر 9 میلیون تن را برای سال 1390 پیش بینی کرده است که بیشترین میزان واردات کشور در طی سال-های مورد مطالعه می باشد. گرچه در سال های بعد به تدریج از میزان واردات کاسته خواهد شد اما از سال 1394 به بعد میزان واردات در محدوده ای بین 2 تا 4 میلیون تن در نوسان خواهدبود.
ریبوار عیسی نژاد رسول محمدرضایی
سرمایه اجتماعی بعدی از توسعه را مد نظر قرار داده که به تازگی شناخته شده و مبتنی بر روابط اعتماد و همبستگی و روحیه ی تعاون و مشارکت می باشد. یکی از نقش های مهم دین نیز به عنوان یک پدیده-ی اجتماعی، تأثیر بر روی روابط و تعامل بین افراد و گروه ها می باشد. با این توضیح هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین باورهای دینی و سرمایه اجتماعی در فرآیند توسعه روستایی می باشد. جامعه-ی آماری این پژوهش کلیه ساکنان روستاهای بخش ایلخچی در سال 1389 می باشد و نمونه شامل 446 نفر بود که به شیوه ی تصادفی خوشه ای انتخاب شد. فرضیه ی اصلی پژوهش این بود که بین باورهای دینی و مولفه های آن ( اخلاق و مناسک- عقاید) با سرمایه اجتماعی روستاها و مولفه های آن (اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی) رابطه وجود دارد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سرمایه اجتماعی و آزمون باورهای مذهبی اسلامی بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بین باورهای دینی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد(05/0>p) و همچنین بین مولفه های باورهای دینی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت دیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که باورهای مذهبی اسلامی بیشترین توان تبیین سرمایه اجتماعی را دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که باورهای مذهبی می تواند پیش بینی کننده مناسبی برای سرمایه اجتماعی باشد. یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان و متولیان توسعه روستایی جهت تدوین الگوی بومی و اسلامی توسعه در جهت توسعه اجتماعی روستاها به کارگرفته شود.
کبری فتحی فر رسول محمدرضایی
تجربه ی تاریخی فرایند توسعه در کشورهای پیشرفته نشان می دهد که کشاورزی نقش اساسی در توسعه ی ملی این کشورها داشته است. در کشور ما با توجه به آمارهای رسمی حدود 14 درصد اقتصاد وابسته به بخش کشاورزی می باشد. در فرایند توسعه ی بخش کشاورزی، عوامل متعددی ایفای نقش می کنند که بی شک، نیروی انسانی یکی از مهمترین و اساسی ترین عوامل در فرایند توسعه می باشد. بخش کشاورزی در حال حاضر با چالش عدم بکارگیری بهینه ی نیروی انسانی مواجه است. وجود گروه قابل توجهی از متخصصین جویای کار در رشته ی مهندسی کشاورزی و نیاز مبرم بخش به آنها از یک طرف و محدودیت منابع مالی، کثرت نسبت بهره برداران کشاورزی به کارشناسان دولتی، گستردگی و تنوع فعالیت های کشاورزی، لزوم اجرای اصل 44 قانون اساسی و برنامه ی چهارم توسعه در جهت کاهش تصدی گری دولت از طرف دیگر موجب شده است که استفاده از خدمات تشکل های غیردولتی در بخش کشاورزی آغاز شود. در این راستا شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی که زیرمجموعه ای از سازمان نظام مهندسی کشاورزی است از سال 1385 با تعداد 90 شرکت و 732 کارشناس، بخشی از تصدی گریِ جهاد کشاورزی را در سطح استان آذربایجان شرقی انجام می دهند. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و هدف آن بررسی میزان موفقیت شرکت های خدمات مشاوره ای و عوامل موثر بر آن می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل 90 شرکت خدمات مشاوره ای در سطح 19 شهرستان استان بود که به صورت تمام شماری مطالعه گردید. ابزار تحقیق برای جمع آوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که تجزیه و تحلیل اطلاعات با مدل رگرسیون چندگانه و محاسبات آن توسط برنامه spss.16 صورت گرفت. نتایج نشان داد: بین میزان موفقیت شرکت های خدمات کشاورزی استان آذربایجان شرقی و سطح مشارکت و فعالیت اعضای شرکت ها، تعداد اعضای فعال شرکت ها، سطح فعالیت اعضا، آشنایی اعضا با وضعیت کشاورزی و دامداری منطقه ی تحت پوشش، بکارگیری مهارت برنامه ریزی در انجام کارها، امکانات و تجهیزات شرکت، رضایتمندی کشاورزان از کیفیت ارائه ی خدمات، هزینه های پرداختی به شرکت ها و میزان همکاری با سازمان جهاد کشاورزی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد ولی با سطح تحصیلات و بکارگیری مهارت های هزینه ای رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد. بین رشته های تحصیلی و دوره های آموزشی با میزان موفقیت نیز هیچ گونه ارتباطی وجود نداشت. نتایج مدل رگرسیون برآوردی نشان داد که 73 درصد تغییرات متغیر وابسته را 11 متغیر مستقل تبیین می کند.
مهدی پیری رسول محمدرضایی
چکیده ندارد.
علی صیاد حسین راحلی
چکیده ندارد.
مجید پورنجمی رسول محمدرضایی
محقق در این طرح ، با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی ، به بررسی استفاده اقتصادی از آب در بخش کشاورزی در زمینهای پایاب سدآیدوغموش در شهرستان میانه پرداخته و تابع سود کشاورزان را که تابع هدف مدل می باشد بیشینه کرده است. سوالاتی که این تحقیق در پی پاسخگویی به آنهاست چنین است: 1 - آیا در فعالیتهای کشاورزی این منطقه ، تخصیص آب بین محصولات گوناگون کشاورزی به صورت بهینه انجام می شود؟ 2 - آیا در صورت عدم تخصیص بهینه در شرایط جاری، می شود تخصیص بهینه ، سود کشاورزان را بهبود بخشید؟