چالش ناشی از رقابت جهانی باعث افزایش فشار بر سازمان ها برای بهبود مهارتها و قابلیتها و کیفیت محصولات و خدمات شده است. اصول مدیریت کیفیت فراگیر، به صورت گسترده در سطح جهان به عنوان ابزار بهبود عملکرد سازمانی، بهبود ماهیت سازمان ها و چگونگی رویارویی با چالشهای ویژه بازارها مورد پذیرش قرار گرفته است. از طرف دیگر دانش به منبعی جهانی در رقابت پذیری مبدل شده و مدیریت دانش در همه سازمان ها به مهمترین و ممتازترین اولویت سازمان تبدیل شده است. مدیریت دانش یک موضوع سازمانی است که در تلاش برای تحت کنترل در آوردن ظرفیتهای معنوی و نامشهود و تجارب و مهارت های کارکنان است. یگانه مزیت رقابتی پایدار، به آنچه که سازمان می داند و اینکه چقدر به سرعت می تواند دانسته های خود را عملی کند نشأت می گیرد. امروزه نیاز سازمان ها به یادگیری و تغییر، فزونی یافته است. اگر یک سازمان آهسته تر از محیط پیرامون خویش میل به یادگیری داشته باشد، محکوم به فناست. از این رو، تمامی سازمان های موجود بایستی یادگیرنده باشند. این تحقیق مبنایی را برای درک ارتباط بین مولفه های مدیریت کیفیت فراگیر و مولفه های مدیریت دانش و سطوح سازمان یادگیرنده ارائه می نماید. چهار مولفه مدیریت دانش شامل اجتماعی شدن، برونی سازی، ترکیب و درونی- سازی و هشت مولفه مدیریت کیفیت فراگیر شامل حمایت و رهبری مدیریت عالی سازمان، برنامه ریزی استراتژیک، مشتری مداری، شناسایی و آموزش کارکنان، توانمند سازی کارکنان و کار گروهی، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت، تضمین کیفیت و پیامدهای بهبود کیفیت و بهره وری می باشد که ارتباط آنها با سه سطح فردی، تیمی و سازمانی سازمان یادگیرنده مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این تحقیق ذکر شده است که از طریق بکارگیری رویه های مختلف مدیریت کیفیت و فرآیندهای دانش آفرینی، سازمان ها می توانند با توانایی بالاتری درکسب و کار خود به موفقیت دست یابند. همچنین نشان داده شده که استقرار مناسب رویه های مدیریت کیفیت در سازمان منجر به ایجاد فرآیندهای دانش آفرینی در سازمان می گردد و سازمان ها می توانند از طریق استقرار رویه های مدیریت کیفیتی که فرآیندهای دانش آفرینی را حمایت می کنند، دانش بیشتری را در سازمان ایجاد کنند. نیاز سازمان ها برای تبدیل شدن به سازمان های یادگیرنده، فزونی یافته است. سازمان یادگیرنده به مدیریت دانش نیازمند است و به عکس. پاسخ به این پرسش که کدامیک زودتر مطرح شده، غیر ممکن است; زیرا برای نیل به موفقیت، هر دو به هم نیازمندند. هرسازمان برای تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده، نیازمند توجه به مفاهیم مرتبط به سازمان یادگیرنده و مدیریت دانش است که در این تحقیق بر ارتباط این مفاهیم با یکدیگر پرداخته شده است. شرکت صنایع مخابرات صا ایران(صما)، به عنوان مکان تحقیق تعیین و حجم نمونه مناسب از طریق فرمول محاسبه شده و جمع آوری اطلاعات توسط پرسشنامه تهیه شده از مدیریت کیفیت فراگیر با مرجعیت موسسه کیفیت فدرال آمریکا، مدیریت دانش از پرسشنامه نوناکا و سازمان یادگیرنده از پرسشنامه واتکینز و مارسیک انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و جامعه آماری شامل شاغلان سمتهای استراتژیک و محققان در زمینه مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده است. نتایج به دست آمده از بررسی های آماری و شاخص های برازش مدل نشان می دهد که مدل ارائه شده از برازش خوبی برخوردار است تا تأییدی بر صحت ارتباط مولفه های مدیریت دانش و مدیریت کیفیت فراگیر و سطوح سازمان یادگیرنده با یکدیگر باشد.

بخش عظیمی از نوشته های علمی در حوزه های مدیریت به این ایده اختصاص یافته اند که توانایی یک سازمان در دستیابی به اهدافش، تابعی از سازگاری میان اجزاء مختلف سازمانی است. در صورتی که این اجزاء به خوبی با یکدیگر متناسب باشند، سازمان به طور موثر به فعالیت ادامه می دهد و اگر این تناسب ضعیف باشد، ادامه اثربخش فعالیت با اشکال روبرو خواهد شد. هماهنگی استراتژی ها در سازمان یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از حوزه های بسیار مهم در این زمینه، هماهنگی بین استراتژی های نوآوری و استراتژی های کسب و کار می باشد. در کشور ایران نیز، با استراتژی محور شدن سازمان ها و توسعه برنامه ریزی استراتژیک در این سازمان ها و علاوه بر آن، افزایش روز افزون اهمیت نوآوری در دهه اخیر، سازمان ها نیاز به چارچوب ها و مدل هایی برای هماهنگی استراتژی های نوآوری خود با استراتژی های سطح کلان دارند. صنایع دفاعی معمولاً در هر کشوری از فناوری های جدید ، پیشرفته و سطح بالا استفاده |می نمایند و آگاهی از استراتژی های نوآوری و کسب و کار هماهنگ و مرتبط با یکدیگر کمک شایانی به افزایش بهره وری در این صنایع می نماید. صنایع دفاعی کشور ما که دارای پژوهشکده ها و صنعت های مختلفی می باشد از این قاعده مستثنی نیست و علم به این مسأله، موجب بهبود عملکرد شده، در نتیجه باعث افزایش کارایی آنان می گردد. لذا در همین راستا، در این پژوهش مسأله ی اصلی، عبارت است از شناسایی استراتژی های نوآوری و استراتژی های کسب وکار هماهنگ در صنایع دفاعی می باشد و هدف از این تحقیق، بررسی میدانی بکارگیری استراتژی های مناسب کسب و کار و استراتژی های نوآوری با هدف دستیابی به بهترین عملکرد است.

هدف از انجام این تحقیق، بررسی نگرش کارکنان در مورد تأثیر خصوصی سازی بر نگهداری و بهسازی کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و در زمره مطالعه موردی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t، آزمون کای اسکور و همچنین آزمون فریدمن استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران، کارشناسان و کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران می باشد که تعداد آن ها 1000 نفر می باشد. حجم نمونه به دست آمده از فرمول مربوطه نیز برابر با 278 نفر می باشد که به صورت خوشه ای انتخاب شده اند. مبنای تحقیق بر اساس فرضیات ذیل می باشد: 1. نگرش کارکنان در زمینه تأثیر خصوصی سازی بر حفظ کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران مثبت می باشد؛ 2. نگرش کارکنان در زمینه تأثیر خصوصی سازی بر امنیت شغلی کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران مثبت می باشد؛ 3. نگرش کارکنان در زمینه تأثیر خصوصی سازی بر گردش شغلی کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران مثبت می باشد؛ 4. نگرش کارکنان در زمینه تأثیر خصوصی سازی بر آموزش کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران مثبت می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگرش کارکنان در مورد تأثیر خصوصی سازی بر نگهداری و بهسازی کارکنان حوزه ستادی شرکت ملی گاز ایران، مثبت می باشد و تمام فرضیات، تأیید شدند.

طراحی و پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت جامع در سازمانها در صورتی که مبتنی بر شرایط خاص باشد میتواند موجب بهبود عملکرد سازمانها شود. مطالعه ادبیات موجود در زمینه تاثیرگذاری فعالیت های مدیریت کیفیت برعملکرد سازمانها و نقش متغییرهای وضعیتی بر این رابطه حائز اهمیت است. امروزه باتوجه به گسترش فعالیت سازمانها و نهادهای خدماتی ارائه خدمات با کیفیت بهتر به ارباب رجوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف از این تحقیق تدوین رابطه بین خدمات فرودگاهی و رضایت مسافران با رویکرد نظام مدیریت کیفیت جامع میباشد. بنابراین شناسایی اینکه چه عواملی از دید مشتریان حائز اهمیت بوده و تعیین اینکه این مشتریان تا چه حد از این عوامل راضی هستند، از اهداف پژوهش حاضر میباشد. هم چنین نتایج حاصل از این پژوهش کمک میکند تا سازمانها نقاط قوت و ضعف خود را از دیدگاه مشتریانشان شناسایی کنند. فرودگاه بین المللی مهرآباد به عنوان مکان تحقیق انتخاب شده، تعیین و حجم نمونه از طریق فرمول محاسبه و جمع_آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه با توجه به فاکتورهای تعیین شده در فرودگاه سنگاپور انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، مطالعه موردی و جامعه آماری شامل مسافران ورودی و خروجی فرودگاه بین المللی مهرآباد میباشد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که بین کیفیت خدمات فرودگاهی و رضایت مسافران رابطه وجود دارد.

بانک ها و موسسات مالی در گذشته از طریق انجام عملیات بانکی به جذب منابع مالی می پرداختند. در حال حاضر بانک ها مانند سایر سازمان ها در سطح جهانی داد و ستد می کنند. از طرفی با توسعه با توسعه روزافزون تکنولوژی و صنعتی شدن کشورها، در جذب منابع مالی بانک ها تغییرات چشمگیری به وجود آمده است. به نحوی که شبکه های اتوماسیون بانکی و بانکداری الکترونیکی و اینترنتی یکی از مهمترین راه های تجهیز منابع مالی برای بانک ها و موسسات مالی شده اند. امروزه بانک ها برای افزایش جذب منابع مالی بیشتر، بالا بردن کیفیت خدمات خود، رقابت در بازارهای مالی، خدمات مالی الکترونیکی متنوعی به مشتریان ارائه می کنند و منابع عمده ای را به سمت خود جذب می نمایند. در عصر حاضر، به دلیل وجود رقابت بین بانک ها و موسسات مالی برای جذب بیشتر منابع، تسلط بر مولفه های موثر بر تجهیز منابع مالی، اهمیت ویژه ای یافته است. یکی از این مولفه های اثر گذار بانکداری الکترونیکی می باشد که ضمن ایجاد سهولت در امو بانکی برای مشتریان، کاهش هزینه ها و ارائه خدمات متنوع دیگر سبب جذب منابع مالی برای بانک ها نیز شده است

زنجیره تأمین به منظور بقا در بازارهای پویا و متغیر امروزی، نیازمند ابزاری است تا بتواند به کمک آن بر چالشهای محیطی فائق آید. ابزاری که این توانمندی را در اختیار زنجیره تأمین قرار دهد، چیزی جز چابکی نمی تواند باشد. از این روی، با هدف تدوین مدل چابکی زنجیره تأمین بر اساس مدل اسکور، تحقیق حاضر صورت گرفت. در این راستا ابتدا زنجیره تأمین را به سه بخش مجزای تأمین، تولید و توزیع تقسیم نمودیم و در ادامه با توجه به مطالعه گسترده ادبیات موضوع، برای بخش تأمین نه شاخص اصلی و 21 شاخص فرعی، برای بخش تولید 11 شاخص اصلی و 30 شاخص فرعی، برای بخش توزیع نه شاخص اصلی و 26 شاخص فرعی را بعنوان عوامل موفقیت در زنجیره تأمین چابک شناسایی کردیم که در قالب پرسشنامه های جداگانه در اختیار خبرگان دانشگاه و صنعت داروی کشور قرار داده شد و به تأیید رسید. تعداد 120 پرسشنامه در شرکتهای تأمین کننده، تولید کننده و توزیع کننده دارویی در سه هولدینگ بزرگ و برتر دارویی کشور با نامهای داروپخش، البرز و پارس دارو توزیع و جمع آوری شد. جهت تأیید مولفه های احصا شده از آزمون آماری t- test استفاده شد که با توجه به نتایج بدست آمده کلیه شاخصهای مورد نظر تأیید شدند. بر همین اساس یک مدل مفهومی جهت چابک سازی هر یک از فرایندهای زنجیره تأمین اعم از تأمین، تولید و توزیع ارائه شد. همچنین با استفاده ازدو روش الگوریتم ریاضی تاپسیس فازی و آزمون آماری فریدمن، اولویت بندی کلیه شاخصها بر اساس میزان اهمیت تأثیرشان بر چابکی زنجیره تأمین بدست آورده شد و در مرحله بعد با تعیین ضرایب رگرسیون، شاخصهایی که بیشترین اثرگذاری را بر چابکی زنجیره تأمین داشتند در طراحی مدل نهایی تحقیق، مورد استفاده قرار گرفتند که مدل چابک سازی زنجیره تأمین، در نهایت به دو صورت مدل افقی و مدل عمودی ارائه شد و امید می رود که بتواند به کلیه مدیران برنامه ریزی استراتژیک به ویژه در صنعت داروی کشور، در راستای بهبود چابکی زنجیره تأمین یاری رساند.

علی رغم وجود ظرفیتهای فراوان جهت توسعه صادرات در حوزه تجهیزات پزشکی به نظر می رسد سهم این صنعت در سبد اقلام صادراتی کشور ناچیز می باشد و طی سالهای اخیر نیز توسعه ای صورت نگرفته است. لذا در این تحقیق تلاش شده است مشکلات و موانع اصلی در راه توسعه صادرات تجهیزات پزشکی شناسایی شده، رتبه بندی گردد و در نهایت در صورت امکان، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه شود . با بررسی های انجام گرفته، مطالعه تحقیقات پیشین و استفاده از نظرات کارشناسان در حوزه تجهیزات پزشکی موانع توسعه صادرات در 6 قالب کلی شناسایی شده و فرضیات نیز بر این مبنا بصورت زیر شکل گرفتند: فرضیه اصلی1- موانع اطلاعاتی، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. فرضیه اصلی2- موانع عملیاتی، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. فرضیه اصلی3- موانع مربوط به محصول، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. فرضیه اصلی4- موانع بازاریابی، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. فرضیه اصلی5- موانع محیطی خرد، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. فرضیه اصلی6- موانع محیطی کلان، از موانع اصلی اثر گذار بر عدم توسعه صادرات در بین تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی ایران هستند. از لحاظ مقاصد تحقیق این پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی- تحلیلی برای انجام تحقیق استفاده شده است و تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند. در مرحله تجزیه و تحلیل اطلاعات، فرضیات چهارگانه مورد تأیید قرار گرفت و روشن شد که موانع عملیاتی، موانع بازاریابی، موانع اطلاعاتی و موانع مربوط به محصول، به ترتیب اهمیت، از جمله موانع اثرگذار بر توسعه صادرات تجهیزات پزشکی می باشند و این در حالی است که موانع محیطی کلان کم اثرین موانع شناسایی شده و موانع محیطی خرد (موانع مربوط به صنعت) بی اثر تشخیص داده شدند. و در نهایت در فصل آخر تحقیق، بر مبنای نتایج به دست آمده و میزان اهمیت هر کدام از موانع، راهکارهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه شده است.

بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال رشد اقدامات موثری از طریق استفاده از عوامل موثر بر واحدهای اقتصادی به عمل آورده اند و کشور ما نیز لازم است در زمینه شناخت عوامل محیط اقتصادی، بررسی های لازم را انجام دهد تا بتواند سبب رشد و افزایش کسب و کار گردد. در این تحقیق تأثیر محیط اقتصادی بر عملکرد سازمانی 33 شرکت سازندگان انواع دکل و خطوط انتقال نیرو و پایه روشنایی عضو سندیکای صنعت برق ایران بررسی شده است که شاخص های محیط اقتصادی شامل: خصوصی سازی، سیاست های پولی و مالی دولت و یارانه های دولتی و شاخص های عملکرد سازمانی شامل: بازد? سزمایه، درآمد، سهم بازار و تعداد محصولات جدید در نظر گرفته شده اند که با استفاده از آزمون همبستگی تأثیر شاخص های محیط اقتصادی بر شاخص های عملکرد سازمانی بررسی شده است که به ترتیب خصوصی سازی و سپس سیاست های پولی و مالی دولت و بعد از آن یارانه های دولتی دارای بیشترین تأثیر مثبت بر عملکرد سازمانی بوده و سبب افزایش عملکرد سازمانی شرکتها می باشند.

با توجه به این که شخصیت مدیران از جمله عوامل تأثیرگذار بر سبک رهبری و مدیریت آنان می باشد، این تحقیق در صدد است تا وجود رابطه بین تیپ شخصیتی مدیران (بر اساس شاخص میرز- بریگز) و سبک رهبری آنان (بر اساس مطالعات میشیگان) را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق تمامی مدیران و روسای دفتر مرکزی شرکت انتقال گاز ایران را در بر می گیرد، که به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده های لازم، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای از پرسشنامه های محقق ساخته نیز استفاده شد. بر این اساس، پرسشنامه ای مشتمل بر 48 سوال جهت ارزیابی تیپ شخصیتی مدیران و روسا و پرسشنامه دیگری شامل 26 سوال جهت ارزیابی سبک رهبری آنان تهیه و تنظیم گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات تحقیق، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، فریدمن و آزمون رگرسیون مورد استفاده قرار گرفتند. این تحقیق نشان داد که بطور کلی بین تیپ شخصیتی مدیران (بر اساس شاخص میرز- بریگز) و سبک رهبری آنان (بر اساس مطالعات میشیگان) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج مشخص کرد که، بین هر کدام از مولفه های شخصیتی درون گرایی، برون گرایی، فکری، احساسی، قضاوتی و ادراکی با هر یک از سبک های رهبری کارمداری و کارمندمداری رابطه معنادار وجود دارد. این در حالی است که بین مولفه شخصیتی حسی و شهودی و سبک های رهبری کارمدار و کارمندمدار رابطه معناداری وجود ندارد. ضمناً این تحقیق نشان داد که میزان و توزیع تیپ های شخصیتی در بین مدیران روسای شرکت انتقال گاز ایران یکسان نبوده است و تیپ شخصیت غالب، تیپ "درون گرا- حسی- فکری- قضاوتی" می باشد. هم چنین مدل مفهومی بدست آمده از آزمون رگرسیون مشخص کرد که مولفه های درون گرایی، حسی، شهودی و ادراکی بر هر دو سبک رهبری تأثیرگذارند.

چکیده: امروزه نقش و اهمیت نیروی انسانی در رشد و توسعه سازمان ها بیش از پیش نمایان گشته است. از این رو در عصر جدید در سازمان ها به «انسان» به عنوان «سرمایه ای بی پایان» و با ارزش نگریسته می شود. زیرا به خوبی روشن است که کاهش سرمایه بالنده انسانی منجر به کاهش بهره وری و تولید می شود. به عبارت دیگر منابع انسانی هر سازمان، منبع اصلی زاینده مزیت رقابتی و ایجاد کننده قابلیت های اساسی هر سازمان است، پس یکی از عمده ترین برنامه ریزی های سازمانی، برنامه ریزی منابع انسانی است. شرکت کارخانه چینی ایران، طرح های توسعه ای زیادی را در سال های اخیر اجرا نموده و همچنین تکنولوژی تولید خود را بروز نموده و ارتقاء داده است. بدیهی است که در این راستا، شرکت کارخانه چینی ایران نیازمند کارکنانی با مهارت، تخصص و نیروی فکر برتر می باشد. به علت تغییرات مذکور، ضرورت تجزیه و تحلیل عوامل اثرگذار بر برنامه ریزی منابع انسانی، مورد توجه قرار می گیرد. این گزارش در پنج فصل ارائه می شود: فصل اول تحت عنوان کلیات تحقیق و شامل اطلاعاتی از قبیل عنوان تحقیق، بیان مسأله، ضرورت و اهمیت تحقیق، سوالات و فرضیات، اهداف و پیشینه تحقیق می باشد. فصل دوم نیز تحت عنوان ادبیات تحقیق، در 2 بخش بیان شده است: بخش اول به مبانی نظری و مفهوم شناسی برنامه ریزی منابع انسانی، رابطه متقابل برنامه ریزی منابع انسانی با برنامه ریزی راهبردی، مدل ها و فرایند برنامه ریزی منابع انسانی پرداخته و در بخش دوم نیز، متغیرهای خارجی و داخلی موثر بر برنامه ریزی منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم به طراحی پرسشنامه ای جهت شناسایی و اولویت بندی و ارائه مدل پرداخته شده است. پس از دسته بندی متغیرهای داخلی و خارجی و جمع آوری پرسشنامه ها، اعتبار و پایایی آنها مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. در فصل چهارم با تکیه بر روش تحقیق کمی و پس از انجام آزمون همبستگی اسپیرمن و حصول اطمینان از ارتباط معنی دار بین تمامی عوامل با برنامه ریزی منابع انسانی، از طریق آزمون فریدمن مشخص گردید که عامل تکنولوژی، بالاترین اولویت را بین عوامل خارجی و شرایط شغلی بالاترین اولویت را بین عوامل داخلی به خود اختصاص داده اند. در فصل پایانی این تحقیق، نخست یافته ها و نتایج تحقیق بیان شده است و سپس پیشنهادی کاربردی بصورت مدلی مفهومی جهت برآورده ساختن الزامات حاصله برای شرکت کارخانه چینی ایران، از طریق آزمون رگرسیون و پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی ارائه گردیده است. واژگان کلیدی: برنامه ریزی، مدیریت منابع انسانی، برنامه ریزی منابع انسانی.

در پی افزایش بیش از چهار برابری قیمت نفت خام در سالهای دهه 1970 و تشکیل سازمان بین المللی انرژی، مسئله نحوه استفاده از انرژی های فسیلی به یکی از مسائل راهبردی کشورهای وارد کننده نفت تبدیل گردید. موضوع صرفه جویی در مصرف انرژی نه تنها همچون بسیاری از مسائل تأثیرگذار بر سود مالی برای آنها اهمیت داشته، بلکه از دیدگاه محیط زیست و تجدید ناپذیر بودن انرژی نیز قابل توجه بوده است. به دنبال این سیاست ها، کشورهای پیشرفته به منظور گسترش فعالیت های مدیریت مصرف انرژی به تأسیس نهادهایی با نام شرکت های خدمات انرژی همت گماردند و بعضاً از اوائل دهه 1980 در کشورهای خود جهت ارتقاء و ترویج فرهنگ بهینه سازی انرژی، شرکت های خصوصی خدمات انرژی را حمایت نمودند در حالی که این شرکت ها در کشور ما به خوبی شناخته نشده اند و فعالیت و عملکردشان در راستای بهره وری انرژی به درستی صورت نپذیرفته و در این راه با مشکلات بسیاری رو به رو هستند. این تحقیق با هدف شناسایی موانع و چالش های فعالیت های شرکت های خدمات انرژی در ایران به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته و در پایان راهکارهایی را به منظور بهبود وضعیت پیشنهاد نموده است. پایان نامه متشکل از 5 فصل به شرح زیر می باشد: 1. کلیات؛ 2. ادبیات تحقیق؛ 3. روش تحقیق؛ 4. تجزیه و تحلیل داده ها؛ 5. نتیجه گیری و پیشنهادات. در فصل اول به بیان کلیات، شرح موضوع، هدف، فرضیات، سوال اصلی تحت عنوان "چالشهای موجود بر سر راه فعالیت های شرکت های خدمات انرژی در ایران چه هستند؟" و سوالات فرعی به شرح زیر اشاره شده است. • آیا زیرساخت ها برای فعالیت شرکت های خدمات انرژی در ایران مناسب است؟ • آیا منابع مالی برای فعالیت شرکت های خدمات انرژی در ایران مناسب است؟ • آیا قوانین و مقررات برای حمایت از شرکت های خدمات انرژی در ایران مناسب است؟ • آیا دانش و مهارتهای تخصصی مشاوران برای فعالیت شرکت های خدمات انرژی در ایران مناسب است؟ در فصل دوم فعالیت شرکتهای خدمات انرژی در ایران و کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و به زمان شروع فعالیت شرکتها، نحوه عملکرد و ... پرداخته شده است. در انتها به چالشها و موانع فعالیت این شرکتها اشاره شده است. در فصل سوم روش گردآوری اطلاعات، جامعه آماری، پرسشنامه تنظیم شده و نحوه توزیع آنها تشریح شده است. موانع و مشکلات در چهار بعد کلی زیرساخت، قوانین و مقررات، دانش و منابع و 20 سوال در پرسشنامه بیان شدند. در فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده های حاصل از جمع آوری پرسشنامه ها از مدیران عامل شرکتهای خدمات انرژی با استفاده از آزمونهای فریدمن و اسپیرمن و رگرسیون انجام و عوامل تأثیرگذار مشخص و اولویت بندی شده اند. در فصل پنجم نیز نتایج حاصل از آزمون داده ها بیان و پیشنهاداتی ارائه شده است. مهمترین موانع و مشکلات تأثیرگذار به شرح زیر مشخص گردیدند: 1- پایین بودن قیمت حاملهای انرژی در سبد هزینه تولید محصول و کالا. 2- لازم الاجرا نبودن برنامه های مدیریت مصرف انرژی برای کارخانه ها. 3- کمبود نقدینگی برای اجرای پروژه های مهندسی، تأمین، نصب. 4- تخصصی نشدن فعالیت های شرکت های خدمات انرژی در صنایع.

محصولات جدید از ضروریات شرکت های امروزی به شمار می روند. در حقیقت محصول جدید پاسخی به بزرگ ترین مشکلات سازمان های امروزیست. امروزه بیشتر سازمان ها ضرورت برخورداری از فرایند بهینه ی توسعه ی محصول جدید را به خوبی احساس کرده اند و برای داشتن چنین فرایند موفقی تلاش های زیادی را انجام داده اند و هزینه های هنگفتی را متقبل شده اند. ماهیت توسعه ی محصول جدید یک مفهوم میان رشته ای است که از چند رشته برگرفته شده است و مدیریت دانش به عنوان یکی از مهمترین روشها و ابزارهای مورد استفاده جهت بهینه کردن فرایند توسعه محصول جدید شناخته شده است زیرا فعالیت دانشی در قلب فرایندهای توسعه ی محصول جدید نهفته است. بر این اساس، بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد توسعه محصول جدید به عنوان موضوع اصلی این پایان نامه پیشنهاد گردید. جامعه آماری این تحقیق، کلیه مدیران و کارشناسان شرکت توسعه قوای محرکه دینا می باشد که کارشناسان شامل متخصصین در زمینه توسعه قوای محرکه می باشند. علت انتخاب این صنعت ماهیت دانش محور آن و نقش اساسی دانایی در تولید و توسعه محصولات جدید ساخت تجهیزات و ارائه خدمات آزمایشگاهی خودرویی می باشد. بر اساس نتایج، بین عملکرد توسعه محصول جدید و استفاده از اصول مدیریت دانش در سازمان رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت پیشنهاداتی به منظور استفاده از مبحث مدیریت دانش با رویکرد بهبود عملکرد توسعه محصولات جدید ارائه گردیده و همچنین پیشنهاداتی نیز جهت انجام تحقیقات آتی در این حوزه بیان شده است.

در عصر حاضر، توجه به فناوری اطلاعات جهت رسیدن به اهداف سازمانی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. از طرف دیگر، کارکنان سازمان نیز مانند اطلاعات یکی از منابع بسیار مهم سازمان به شمار می آیند که توجه به آنها نیز جهت رسیدن به اهداف، امری ضروری و غیر قابل انکار می باشد به طوری که می توان اشاره نمود، بقاء و حیات سازمان ها به کیفیت و توانمندی این عامل مهم بستگی دارد؛ زیرا نیروی انسانی توانمند است که سازمان توانمند را به وجود می آورد. شرکت کارخانه چینی ایران، طرح های توسعه ای زیادی را در سال های اخیر اجرا نموده و همچنین تکنولوژی تولید خود را بروز نموده و ارتقاء داده است. بدیهی است که در این راستا، شرکت کارخانه چینی ایران نیازمند کارکنانی با مهارت، تخصص و نیروی فکر برتر می باشد. به علت تغییرات مذکور، ضرورت بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان مورد توجه قرار می گیرد. این گزارش در پنج فصل ارائه می شود: فصل اول تحت عنوان کلیات تحقیق و شامل اطلاعاتی از قبیل عنوان تحقیق، بیان مسأله، ضرورت و اهمیت تحقیق، فرضیه ها، اهداف و پیشینه تحقیق می باشد. فصل دوم نیز تحت عنوان ادبیات تحقیق، در سه بخش بیان شده است: بخش اول به مبانی نظری و مفهوم شناسی فناوری اطلاعات، بخش دوم به مبانی نظری و مفهوم شناسی توانمندسازی کارکنان پرداخته و در بخش سوم نیز تأثیر فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل سوم به طراحی پرسشنامه ای جهت بررسی تأثیر فناوری اطلاعات بر توانمندسازی کارکنان، اولویت بندی عوامل موثر و ارائه مدل پرداخته شده است. پس از دسته بندی متغیرهای تأثیرگذار و جمع آوری پرسشنامه ها، اعتبار و پایایی آنها مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. در فصل چهارم با تکیه بر روش تحقیق کمی و پس از انجام آزمون همبستگی اسپیرمن و حصول اطمینان از ارتباط معنی دار میان فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان، از طریق آزمون فریدمن مشخص گردید که عامل سخت افزار بالاترین اولویت و اکسترانت پایین ترین اولویت را به خود اختصاص داده اند. در فصل پایانی این تحقیق، نخست یافته ها و نتایج تحقیق بیان شده است و سپس پیشنهادی کاربردی به صورت مدلی مفهومی جهت برآورده ساختن الزامات حاصله برای شرکت کارخانه چینی ایران، از طریق آزمون رگرسیون و پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی ارائه گردیده است.

.مدیران پروژه به دلایل مختلف از جمله استفاده از دانش و تخصص سایر شرکت ها، جلوگیری از بزرگ شدن سازمان، فقدان دانش و تجربه انجام کار در سازمان و مواردی از این دست از برون سپاری بسته های کاری استفاده می کنند. انتخاب فعالیت ها با توجه به اولویت آنها جهت انجام در درون سازمان و یا واگذاری آن به خارج از سازمان و انتخاب پیمانکار مناسب و همچنین بررسی موانع و محدودیت های موجود بر سر راه برون-سپاری همواره از مسائلی هستند که مدیران پروژه ها باید به آن توجه کنند. لازمه تصمیم گیری در خصوص روش برون سپاری، شناخت ابعاد پروژه و شرایط محیطی و فرهنگی سازمان و پیمانکاران می باشد. بدیهی است که این تصمیم گیری باید بر اساس شرایط منحصر به فرد هر پروژه و با بررسی میزان اهمیت عوامل مختلف برای کارفرما صورت گیرد. مدت زمان اجرای پروژه، هزینه تمام شده برای کارفرما، اطمینان از کیفیت و یکپارچگی کار، ریسک های کارفرما، دعاوی پیمانکار و امثال آن از جمله عوامل موثر در این تصمیم گیری می باشند. برون سپاری، راهی نوین برای حل مشکلات سازمان ها محسوب می شود و بطور عمده به کوچک شدن همراه با کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری، بهبود کیفیت خدمات، انتقال فناوری، جذب سرمایه گذار خارجی، ایجاد درآمد ارزی، کم کردن فاصله میان بازار های داخلی و خارجی و کمک به توسعه می شود. در این پایان نامه، پس از معرفی انواع روش های برون سپاری و ابعاد مختلف آنها، معرفی طرح پیاده سازی فراسامانه هوشمند اندازه گیری و مدیریت انرژی (فهام) و همچنین بررسی تجارب کشورهای پیش رو در این زمینه، به گردآوری نظرات متخصصین و کارشناسان صنعت برق در خصوص ابعاد برون سپاری فرآیند های طرح مذکور پرداخته می شود و در نهایت مدلی فراگیر برای برون سپاری با توجه به اولویت ها و شرایط سازمان ارائه می نماید

این تحقیق تحت عنوان "بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر توانمندسازی کارکنان در صندوق بازنشستگی کشوری" انجام گرفته است. هدف اصلی از انجام این پایان نامه بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر توانمندسازی کارکنان در صندوق بازنشستگی کشوری است. در این تحقیق ده مولفه از مولفه های فرهنگ سازمانی بر اساس الگوی رابینز مورد استفاده قرارگرفته است. مولفه های فرهنگ سازمانی عبارتند از: نوآوری فردی، ریسک پذیری، هدایت و جهت دهی، یکپارچگی و وحدت، حمایت مدیریت، کنترل، هویت، سیستم پاداش، تحمل تعارض و الگوهای ارتباطی. مولفه های مربوط به توانمندسازی شامل پنج عنصر می باشد که عبارتند از: احساس شایستگی، احساس خودسامانی، احساس موثربودن، معناداربودن و اعتماد. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق توصیفی - همبستگی است و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات از جامعه مورد نظر پرسشنامه می باشد. تعداد نمونه 133 نفر تعیین گردید که اعضای نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این تحقیق یک فرضیه اصلی و ده فرضیه فرعی مطرح بوده است که برای آزمون این فرضیات از آزمون های همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون و برای رتبه بندی متغیرهای مستقل از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد کلیه فرضیه های تحقیق در سطح 95% اطمینان تأیید شده اند. این بیانگر آن است که بین مولفه های فرهنگ سازمانی و توانمندی کارکنان در صندوق بازنشستگی کشوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

امروزه برندها به یکی از ارزشمندترین دارایی های یک سازمان تبدیل شده اند. ساخت برندهای قوی، در راستای حضور پایدار در ذهن مصرف کنندگان، منجر به خلق مزایای رقابتی ارزشمندی می گردد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ارزش ویژه برند بر واکنش های مصرف کنندگان گروه کالای تلفن همراه در مراکز خرید موبایل و کامپیوتر در شهر کرج می باشد. در مدل پیشنهاد شده این تحقیق، ابتدا ابعاد ارزش ویژه برند -شامل آگاهی از برند، تداعی های ذهنی، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند- و سپس تأثیر ارزش ویژه برند بر واکنش های مصرف کننده –شامل تمایل مصرف کنندگان به پرداخت اضافه به عنوان بهای برند، رویکرد مصرف کنندگان به توسعه برند، ترجیح برند، و قصد خرید- بررسی شده است. روش این پژوهش از نوع توصیفی (پیمایشی) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن، آزمون فریدمن و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که در خلق ارزش ویژه برند ترتیبی علّی برقرار است. نخست اینکه، آگاهی و شناخت نسبت به برند تأثیری مثبت بر کیفیت ادراک شده و تداعی های ذهنی دارد. دوم اینکه، وفاداری به برند به طور قابل توجهی تحت تأثیر تداعی های ذهنی است. همچنین کیفیت ادراک شده تأثیری مثبت بر وفاداری به برند دارد. در نهایت اینکه کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند، و تداعی های ذهنی همه بر ارزش جامع برند تأثیر مثبت دارند. یافته ها نشان می دهد با وجود تأثیر مثبت همه ابعاد مذکور، وفاداری به برند اثری غالب بر ارزش ویژه برند دارد. همچنین یافته ها مبنی بر اثر مثبت ارزش ویژه برند بر واکنش-های مصرف کنندگان است. در این تحقیق به صورت تجربی نشان داده شده که ارزش ویژه برند بر تمایل مصرف کنندگان نسبت به پرداخت بهای اضافه به عنوان بهای برند و رویکرد مصرف کنندگان نسبت به توسعه برند اثر مثبت دارد، در نهایت اینکه، ترجیح برند و قصد خرید نیز هر دو با افزایش ارزش جامع برند افزایش می یابند. در این میان تأثیر ارزش ویژه برند بر ترجیح نام تجاری قوی تر از سه مورد دیگر ارزیابی شد.

چکیده : این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین سبک مدیریت و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بویین زهرا و ارائه الگوی بهینه انجام شده است. هدف اصلی در این تحقیق آن بوده است که رابطه بین سبک مدیریت در دو سطح رابطه مداری و وظیفه مداری بعنوان متغیر مستقل از یک سو با رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا بعنوان متغییر وابسته از سوی دیگر، مورد مطالعه قرار گیرد. لذا فرضیه این تحقیق براساس وجود رابطه بین سبک مدیریت و رضایت شغل کارکنان تدوین شده است. مبنای این تحقیق براساس فرضیات ذیل می باشد. فرضیه1: بین سبکهای مدیریت و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا همبستگی معنی داری وجود دارد. فرضیه 2: بین سبک مدیریت وظیفه مداری و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا همبستگی معنی داری وجود دارد. فرضیه 3: بین سبک مدیریت رابطه مداری و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا همبستگی معنی داری وجود دارد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا به تعداد 70 نفر است. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از دو نوع پرسشنامه دارای اعتبار و روایی قابل قبول با طیف لیکرت جمع آوری شده و بوسیله آمار توصیفی و استبناطی ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون تجزیه و تحلیل گردیده اند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین میزان رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوئین زهرا و سبک مدیریت مدیران دانشگاه وجود دارد. در نتیجه ضمن تایید فرضیه تحقیق معلوم شد که میزان رضایت شغلی کارکنان در سبک مدیریت رابطه مدار بیشتر از سبک مدیریت وظیفه مدار است. به عبارت دیگر رضایت شغلی کارکنانی که مدیران رابطه مدار دارند بیشتر از آنهایی است که مدیر وظیفه مدار دارند. کلید واژه ها: سبک مدیریت – رضایت شغلی – رابطه مدار – وظیفه مدار

در این تحقیق، تأثیر اتوماسیون اداری بر بهبود تصمیم گیری، از دیدگاه مدیران سازمان سنجش آموزش کشور بررسی شده است. چهار بعد از نقش ها و کاربردهایی که سیستم اتوماسیون اداری دارد، انتخاب شده و دیدگاه مدیران نسبت به نقش آن ها، در تصمیم گیری سنجیده شده است. روش اجرای این تحقیق پیمایشی بوده است. برای این منظور، پرسشنامه طراحی شده شامل بخش های: وضعیت جمعیت شناختی، نگرش افراد نسبت به استفاده از اتوماسیون اداری و نگرش مدیران در مورد بکارگیری اتوماسیون اداری و تأثیری که در تصمیم گیری خواهد داشت را با تعداد 44 سوال بررسی می کند. پایایی پرسشنامه توسط ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تائید متخصصان و کارشناسان تعیین شده است. تعداد نمونه آماری 59 نفر بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و روش های آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، فریدمن، کولموگروف – اسمیرنوف و رگرسیون انجام شده است. نتایج نشان می دهند که از دیدگاه مدیران، استفاده از اتوماسیون اداری موجب افزایش سرعت، دقت، صحت و اقتصادی بودن(کاهش هزینه) در امر تصمیم گیری می شود که در نهایت منجر به بهبود تصمیم گیری می گردد.

مدل کسب و کار که در حقیقت شیوه خلق، ارائه و تسخیر ارزش سازمان را شرح می‏دهد، از ابزارهایی است که به ذی‏نفعان یک سازمان کمک می‏کند آن را بهتر بشناسند و درک کنند، به عنوان چارچوب اجرایی استراتژی به کار می‏رود، معمولا غیر قابل تقلید است و به مدیران در یکپارچه‏سازی بخش‏های مختلف سازمان و خلق مزایای رقابتی از منابع و دارایی‏ها کمک می‏کند. ویژگی‏های خاص این مفهوم، باعث می‏شود که طراحی بهینه آن برای شرکت‏های خدمات جامع بازاریابی که ویژگی اصلی آن‏ها ارائه یکپارچه خدمات مختلف مربوط به بازاریابی است مزایای رقابتی یکتایی بیافریند. جامعه آماری این پژوهش، شامل متخصصین مدل کسب و کار، استراتژی و بازاریابی در صنعت و دانشگاه بوده و حجم نمونه آماری 35 نفر است. هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل کسب و کار بهینه برای شرکت‏های خدمات جامع بازاریابی، و به دنبال آن، بازطراحی مدل کسب و کار شرکت خدمات جامع بازاریابی آتی‏بال است. برای این کار، پس از بررسی چارچوب‏های مفهومی مختلف موجود و ویژگی‏های شرکت‏های خدمات جامع بازاریابی، معیارهای چارچوب مناسب برای مدل کسب و کار شرکت‏های خدمات جامع بازاریابی مشخص شده، چارچوب‏های مختلف از نظر دارا بودن این معیارها با هم مقایسه شده‏اند و چارچوب مدل کسب و کار الدبی و اویسون به عنوان چارچوب مفهومی انتخاب شده است. سپس با استفاده از مصاحبه نیمه‏ساختاریافته و بهره‏گیری از تکنیک دلفی، مدل کسب و کار بهینه برای شرکت‏های خدمات جامع بازاریابی طراحی شده و در مرحله آخر، بر مبنای مدل بهینه طراحی شده و مصاحبه عمیق با متخصصین شاغل در شرکت آتی‏بال، مدل کسب و کار این شرکت بازطراحی شده است.

با توجه به اینکه در ایران توسعه صنایع داخلی از استراتژیهای توسعه اقتصادی محسوب می شود و با وجود فشارهای رقابتی، توجه به بازارهای متلاطم داخل کشور نیز در سالهای آتی از اهمیت خاصی برخوردار می گردد. از این رو در این راستا ضرورت دارد که برای شناخت عوامل موثر بر رقابت پذیری یک سازمان یا صنعت، به ابزارهای نوین مدیریتی به تدوین راهکارهای مناسب به منظور در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازارها مبادرت ورزیده شود. در فروشگاه های زنجیرهای رفاه، عدم استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی در امر بازاریابی- مانند بازاریابی اینترنتی، مشکلات زیادی را برای این فروشگاه ها فراهم نموده که به دلایل زیادی همچون کمبود بودجه و عدم حضور بازاریابان متخصص و آشنا با این تکنیک ها، همچنان این سازمان بطور کامل، از بازاریابی اینترنتی استفاده نمی کند لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر بازاریابی اینترنتی بر توسعه مزیت رقابتی در فروشگاه های زنجیرهای رفاه استان البرز می باشد. داده های این تحقیق از مدیران و بازاریابان ارشد مسئولان فروشگاه های زنجیرهای رفاه در استان البرز بدست آمده است. جهت انجام این تحقیق یک فرضیه اهم و سه فرضیه اخص تعریف شد که فرضیه اهم تحقیق عبارت است از: بازاریابی اینترنتی بر توسعه مزیت رقابتی فروشگاه های زنجیرهای رفاه استان البرز تاثیر مثبت و معنی داری دارد. جهت تایید یا رد فرضیات از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد و قبل از آن تمام شرایط استفاده از آزمون رگرسیون در این تحقیق بررسی و تحلیل گردید. نتایج بررسی حاکی از آن است که استفاده از بازاریابی اینترنتی بر توسعه مزیت رقابتی فروشگاه های زنجیرهای رفاه استان البرز تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین ارتباط مثبت و معنی دار هریک از ابعاد سه گانه بازاریابی اینترنتی یعنی استفاده از اینترنت در فعالیتهای مرتبط با مشتری، مرتبط با کانالهای توزیع و مرتبط با تحقیقات بازاریابی با ابعاد مزیت رقابتی که شامل: شامل کیفیت، تصویر عمومی، طراحی، قیمت، پشتیبانی و عدم تمایز مورد تایید قرار گرفت. کلیدواژه: مزیت رقابتی، بازاربابی اینترنتی، تجارت الکترونیک

با توجه به دگرگونی های سریع و پرشتاب دانش بشری، همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمان ها به عنوان یک سیستم باز با محیط خود در تعامل قرار دارند و برای تداوم حیات خود نیازمند پاسخگویی به تغییرات محیطی هستند. از آنجا که منابع انسانی مهم ترین عامل و محور سازمان ها محسوب می شود، تجهیز و آماده سازی منابع انسانی و همچنین در نظر گرفتن فناوری های مربوط به آنان برای مواجه شدن با تغییرات از اهمیت ویژه برخوردار است. ارزیابی عملکرد کارکنان فرایندی بسیار مهم و از حساس ترین مسائل در سازمان می باشد که مسئولان باید به آن توجه ویژه ای داشته باشند. همچنین بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان ها به علت گسترش کاربردهای آن، اجتناب ناپذیر است. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات بر ارزیابی عملکرد کارکنان در شرکت داده پردازی ایران می پردازد. در این پژوهش گرد آوری اطلاعات در رابطه با "ارزیابی عملکرد" و "فناوری اطلاعات" و بررسی رابطه میان این دو متغیر در تحقیقات گذشته با استفاده از روش کتابخانه ای انجام شده است. سپس با طراحی پرسشنامه با استفاده از اطلاعات بدست آمده، فرضیه‏های پژوهش در جامعه آماری متشکل از کلیه مدیران، کارشناسان و کارکنان شرکت داده‏پردازی ایران که تعداد آنها در زمان انجام پژوهش 300 نفر بود، مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از آزمون‏های تحلیل همبستگی، رگرسیون و فریدمن حاکی از آن است که «سامانه برنامه‏ریزی و کنترل»، «سامانه اتوماسیون اداری» و «شبکه داخلی شرکت» به ترتیب بیشترین تاثیر را بر فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان در شرکت داده پردازی ایران دارند. همچنین مشخص گردید که «شبکه خارجی شرکت» و «سامانه ثبت ورود و خروج کارکنان» بر این فرایند بی تاثیر می باشند.

مدیریت هزینه یکی از حیاتی ترین فعالیت های سازمان می باشد تا آنجا که داشتن یک سیستم مدیریت هزینه کارآمد را می توان به عنوان یک مزیت رقابتی بر سازمان در نظر گرفت. سازمان ها با داشتن یک سیستم مدیریت هزینه کارآمد می توانند هزینه های خود را به خوبی کنترل و هدایت نمایند و راهکارهای موثری در جهت کاهش هزینه ها اتخاذ کنند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از ابزار مفید در مدیریت هزینه می باشد که هم می تواند اطلاعات دقیق تری در مورد بهای تمام شده محصولات و خدمات تولید کند و هم ابزار خوبی برای سنجش فرآیندها از بُعد هزینه می باشد. هوش مصنوعی به عنوان یکی از ابزار نوین در پردازش اطلاعات، مدتی است توجه محققین را در حوزه سیستم های پشتیبان تصمیم گیری به خود جلب کرده است. سیستم های هوشمند در جایی که نیاز به تحلیل های سریع، پیچیده و بر اساس حجم زیادی از اطلاعات می باشد، برتری هایی نسبت به انسان ها دارند. با توجه به اهمیت مدیریت هزینه در سازمان ها و به ویژه نیاز به کاهش بهای محصولات تولیدی در داخل کشور، در این پژوهش اقدام به طراحی یک سیستم مدیریت هزینه با استفاده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت و هوش مصنوعی گردید. برای تحلیل نیازمندی های یک سیستم مدیریت هزینه از مطالعه مستندات مرتبط استفاده گردید. جهت طراحی سیستم مدیریت هزینه و تعیین طرح نرم افزای آن از روش طراحی شی گرا استفاده شده است. در سیستم طراحی شده، به منظور بررسی شاخص های فرآیندها و تعیین علل تفاوت این شاخص ها از مقادیر مطلوب آن ها از شبکه های عصبی استفاده گردید. همچنین به منظور توانمند سازی سیستم مزبور، مجموعه 32 راهکار کاهش هزینه پیشنهاد گردید که این راهکارها از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این بررسی از طریق آزمون دوجمله ای تحلیل گردید که اثر بخشی 24 راهکار آن تأیید شد. همچنین مجموعاً 32 راهکار از طریق مدل تاپسیس رتبه بندی گردید.

در این پژوهش به بررسی بررسی رابطه بین هوش هیجانی و پنج مولفه آن (خود انگیزی، خود آگاهی، خود کنترلی، مهارت های اجتماعی وآگاهی اجتماعی) بر توانمند سازی کارکنان در شرکت چینی ایران (ایرانا) پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان شرکت چینی ایران (ایرانا) می باشد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. به منظور رد یا پذیرش فرضیه ها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. با توجه تحلیل های آماری رابطه بین هوش هیجانی و تمام مولفه های آن به جز خود کنترلی با توانمندسازی کارکنان در شرکت چینی ایران (ایرانا) پذیرفته شده است. همچنین با توجه به نتیجه آزمون فریدمن مهارت های اجتماعی بیشترین و خود کنترلی کمترین تأثیر را بر روی توانمندسازی کارکنان در شرکت چینی ایران (ایرانا) دارد. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود هوش هیجانی متقاضیان شغل سنجیده شود و در شرایط مشابه افرادی که هوش هیجانی بیشتری دارند، استخدام شوند. همچنین دوره های آشنایی با هوش هیجانی و مهارت های افزایش آن به عنوان بخشی از آموزش های حین خدمت گنجانده شود.

با توجه به افزایش یافتن شدت تحریم های بین المللی سال های اخیر، سرمایه گذاران این روزهای بورس اوراق بهادار تهران، بسیار بیشتر از چند سال پیش، با مفهوم ریسک و عدم اطمینان مواجه هستند. تأثیرات تحریم ها به ابهام و عدم اطمینان مضاعفی منجر می شود که رفتار سرمایهگذاران را دستخوش تحول خواهد کرد. به بیانی جامع، رفتار سرمایه گذاران، به عوامل متعددی وابسته است که در این پژوهش، رفتار سرمایه گذ اران، در قالب درک آن ها از عدم اطمینان محیطی و سطح آگاهی آنان از نظریه های علمی نوین سرمایه گذاری استراتژیک، "نظریه هایی همچون نظریه چشم انداز، چشم انداز جامع، گزینه های موجود و مباحث مالی رفتاری" مورد نظر و بررسی پژوهشگر قرار گرفته است. به این معنا که اگر سرمایه گذاران، محیط اقتصادی (محیط سرمایه گذاری) را نامطمئن می دانند، به صورت منطقی باید به کسب اطلاعات نسبت به روش های نوین سرمایه گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان گرایش یابند تا رفتار نسبتاً بهینه ای داشته باشند. نتایج این پژوهش، حاکی از آن است که اگرچه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، محیط کنونی را سرشار از عدم اطمینان می دانند، اما در این پژوهش، تأثیر وجود عدم اطمینان بر گرایش سرمایه گذاران به یادگیری و به کارگیری بیشتر روش های نوین سرمایه گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان و کنترل تورش های رفتاری، به اثبات نرسید.در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از آزمون همبستگی اسپیرمن، جهت توصیف رفتار سرمایه گذاران از آزمون تی تک نمونه ای و برای قیاس جامعه سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی، با توجه به مستقل بودن آن ها، از آزمون تی دو نمونه ای مستقل استفاده گردیده است. برای رتبه بندی عوامل نیز، از آزمون فریدمن و برای تعیین ارتباط میان متغیرها در پرسش های اطلاعات عمومی، در جایی که یکی از متغیرها از نوع ترکیبی و چندوجهی بوده و متغیر دیگر از نوع اسمی دو وجهی بوده است، از آزمون وی کرامرز استفاده شده است.

در این تحقیق توانمندسازی کارکنان بر اساس بررسی های انجام شده بر روی پیشینه موضوع به دو گروه توانمندسازی مدیریتی و توانمندسازی روانشناختی تقسیم گردیده است. توانمندسازی مدیریتی به وسیله چهار مولفه به اشتراک گذاری اطلاعات و دسترسی به منابع، تفویض قدرت و اختیار تصمیم گیری، پاسخگویی تیمی و پاداش ها و فرصت ها سنجیده شده است. همچنین توانمندسازی روانشناختی نیز با پنج مولفه احساس شایستگی، احساس معنادار بودن، احساس خودمختاری (استقلال)، احساس تأثیر داشتن و احساس اعتماد داشتن مورد سنجش قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نظر روش تحقیق یک تحقیق توصیفی و از لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی می باشد. به منظور جمع آوری داده ها از جامعه مورد نظر از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 176 نفر تعیین گردید که اعضای نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از ارسال پرسشنامه ها و دریافت آن ها تعداد 182 عدد پرسشنامه قابل بررسی بودند که در تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته اند. در این تحقیق دو فرضیه اهم و ده فرضیه اخص مطرح شده اند که به منظور آزمون این فرضیه ها از آزمون های همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون و برای رتبه بندی متغیرهای مستقل از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد کلیه فرضیه های تحقیق در سطح اطمینان 95% تأیید شده اند. این موضوع بیانگر این مطلب است که کلیه مولفه های توانمندسازی مدیریتی و روانشناختی با مشتری مداری کارکنان در بانک سپه شعب غرب تهران ارتباط مثبت و معناداری دارند.

چکیده امروزه هیچ فروشگاهی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد، مگر اینکه بتواند تعداد کافی از مشتریانی آگاه و نکته سنج را جذب و نگهداری کند. به کار گیری عناصر فضای داخلی نظیر گرافیک فروشگا هی، نورپردازی، موسیقی، ارگونومی، تبلیغات و اطلاعات، ویژگی پرسنل، محیط فیزیکی که متغیرهای پژوهش را تشکیل می دهند می تواند به کسب مزیت رقابتی کمک کرده و محیطی زیبا و مشتری پسند ایجاد نموده و مشتریان بالقوه را به مشتریانی بالفعل و خریدارانی راضی تبدیل نماید. در پژوهش حاضر سعی شده تا با با استفاده از آزمون های رگرسیون، همبستگی اسپیرمن و فریدمن اثر هر یک از عناصر فضای داخلی بر خرید مصرف کننده اندازه گیری شود. در این خصوص چهار فرضیه در قالب تاثیر عناصر فضای داخلی، عوامل محیطی، عوامل طراحی و عوامل اجتماعی بر رفتار خرید مصرف کننده مطرح گردید که تمامی فرضیات مورد تائید قرار گرفتند. پژوهش از نظر طرح، توصیفی و از نوع مطالعه موردی و از نظر هدف، کاربردی است. واژگان کلیدی: مصرف کننده، رفتار خرید مصرف کننده، فضای داخلی.

چکیده تعداد کمی از سازمانها به لزوم آماده ساختن خود برای رویارویی با بحرانهای احتمالی، پی برده اند. به همین ترتیب برای مقابله با خطرات احتمالی، سازوکارهای لازم پیش بینی نکرده اند. این عدم توجه، باعث از بین رفتن سازمان های بسیاری شده است. بنابراین لازم است سازمان ها همواره خود را برای مواجه با خطرات احتمالی آماده نمایند. بهترین اقدام بکارگیری مدیریت بحران است. مدیریت بحران دارای جنبه های زیادی است و مسائلی از قبیل فرهنگ سازمانی، ساختار، آموزش، تکنولوژی و.... را در بر می گیرد. در این تحقیق به بررسی یکی از عناصر مدیریت بحران یعنی ارتباطات سازمانی پرداخته ایم. جامعه آماری این تحقیق، شرکت شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران منطقه تهران است. مدیریت بحران در این شرکت با توجه به نقش مهمی که این شرکت در توسعه اقتصادی کشور برعهد دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. این تحقیق بر اساس دادههای جمع آوری شده در نیمه دوم سال 1392 از نمونه ای متشکل از 63 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران منطقه تهران، انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های ارتباات سازمانی از جمله سبک ارتباطات سازمانی، محتوای ارتباات سازمانی، کانال های ارتباطات سازمانی و جهت حرکت ارتباطات سازمانی رابه معنا داری وجود دارد.

امروزه، تجارت الکترونیک یکی از مسائل مطرح در کسب وکار است. تجارت الکترونیک عبارتست از: مبادلات میان اطراف، اعم از سازمان و افراد که بر مبنای تکنولوژی اطلاعات انجام می شود. یکی از شیوه های جدید خرید که مزایای گسترده ای دارد؛ خرید اینترنتی است. در حال حاضر، حجم زیادی از خرید و فروش در سراسر دنیا به این شیوه انجام می گیرد. از آنجا که کشور ما نیز حرکت به سمت این نوع خرید را آغاز نموده است، شناسایی عوامل موثر بر خرید اینترنتی می تواند به بهبود این روش مبادله کمک کند. پژوهش حاضر، هفت عامل موثر (اعتماد، برند، خدمات پس از فروش، تبلیغات، حفظ امنیت و حریم خصوصی، نظم و جذابیت سایت و سهولت پرداخت) بر خرید اینترنتی را بررسی می نماید. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان شهر تهران که بالای 17 سال سن دارند و حجم نمونه آماری شامل 460 نفر گردید. در این تحقیق از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون و همبستگی) با استفاده از نرم افزار آماری spss برای تحلیل دادهها استفاده شده است. هفت فرضیه مربوط به اثرگذاری عوامل اعتماد، برند، خدمات پس از فروش، تبلیغات، امنیت و حفظ حریم شخصی، نظم و جذابیت سایت، و سهولت در پرداخت بر خرید اینترنتی شهروندان شهر تهران تاًیید گردید.

در دنیای رقابتی امروز، بازاریابی برای هر نوع حرکت آگاهانه و هدفمند در بازار، ضروری بوده به طوری که نقش آن در آغاز و انجام تمامی تلاش ها از جمله تولید محصولات و ارائه ی خدمات مطلوب به جامعه به وضوح قابل مشاهده است. عملیات بازاریابی امکان شناخت و توسعه ی بازار را به ما خواهد داد. از طرف دیگر، در عصر کنونی که مفاهیم ارتباطات، رقابت، مشتری گرایی و ... با هم پیوند خورده است، تبلیغات به عنوان عنصری از آمیخته ی بازاریابی، نقش محوری در حفظ و بقاء سازمان ها، با شناساندن و معرفی محصولات، ایفا می کند. تبلیغات، یکی از ابزارهای شناخته شده ی بازاریابی برای گسترش نفوذ در بازار است. این پژوهش، تأثیر تبلیغات و به طور خاص تأثیر ابزارهای مختلف تبلیغاتی را بر تصمیم خرید مشتریان در کانون ایران نوین را مورد بررسی قرار می دهد. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات از مطالعه کتابخانه ای و تحقیق میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است که پرسش نامه ی طراحی شده بین 86 نفر از کارکنان کانون ایران نوین توزیع شد و همچنین جهت تصدیق صحت اطلاعات پرسنل از تعدادی از مشتریان نیز اطلاعات گردآوری شده است. این تحقیق 5 فرضیه را مورد بررسی قرار می دهد تا تأثیر ابزارهای تبلیغاتی کانون ایران نوین را بر تصمیم خرید مشتریان بسنجد و از طریق آزمون فریدمن، آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون به تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد و بر اساس نتایج تحقیق، از دید کارکنان 4 فرضیه (تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات رادیویی، تبلیغات محیطی و تبلیغات اینترنتی کانون ایران نوین بر تصمیم خرید مشتریان تأثیر می گذارد) و از دید مشتریان 3 فرضیه (تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات محیطی و تبلیغات اینترنتی کانون ایران نوین بر تصمیم خرید مشتریان تأثیر می گذارد) از کل فرضیات تحقیق تأیید می گردد.

سازمان ها برای تحقق اهداف خود از منابع بی شماری استفاده می نمایند. یکی از مهم ترین منابع در عصر حاضر، نیروی انسانی می باشد. نیروی انسانی، اساس ثروت واقعی یک سازمان را تشکیل می دهند. مفهوم هوش هیجانی می تواند از طریق افزایش قابلیت های خود تنظیمی، خود تطبیقی، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش کیفیت روابط اجتماعی، سبک رهبری، ایجاد تیم های کاری، مشارکت در تصمیم گیری های گروهی و مدیریت تعارض، یکی از عوامل موثر در اثربخشی سازمان ها باشد. دانشگاه ها نیز بعنوان سازمان های آموزشی جهت دستیابی به اهداف خود در حد انتظار جامعه، باید از نیروی انسانی متخصص، خلاق و با انگیزه بالا برخوردار باشند. اعضای هیأت علمی دانشگاه ها از منابع استراتژیکی بوده که عملکرد آنها بطور مستقیم در اثربخشی که به معنای تحقق اهداف دانشگاه ها می باشد، تاثیرگذار است. یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه هوش هیجانی آنان است. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و اثربخشی دانشگاه علم و فرهنگ است. روش انجام این تحقیق، توصیفی و از نوع مطالعه موردی بوده و جامعه آماری پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ تشکیل می دهد. نمونه آماری شامل 80 نفر بوده که در این پژوهش، نمونه آماری برابر جامعه آماری می باشد. ابزار اندازه گیری پژوهش مشتمل بر، پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ که شامل 30 سوال و نیز پرسشنامه اثربخشی محقق ساخته که حاوی 37 سوال بوده، می باشد. هم چنین سوالاتی در رابطه با ویژگی های عمومی اعضای هیأت علمی، به ابتدای پرسشنامه هوش هیجانی اضافه گردید. از آمار توصیفی (درصد فراوانی، میانگین) به منظور طبقه بندی اطلاعات و ترسیم جداول و نمودارها استفاده شد. هم چنین از روش های آمار استنباطی مانند آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چندگانه و آزمون فریدمن به ترتیب به منظور آگاهی از توزیع نرمال داده ها، بررسی رابطه هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و اثربخشی دانشگاه، پیش بینی اثربخشی دانشگاه از طریق هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و رتبه بندی نمره میانگین ابعاد هوش هیجانی اعضای هیأت علمی استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، که بین هوش هیجانی اعضای هیأت علمی و اثربخشی دانشگاه علم و فرهنگ رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین هر یک از ابعاد هوش هیجانی و اثربخشی دانشگاه علم و فرهنگ نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ( p?0/05). نتایج آزمون فریدمن نشانگر این است که میانگین خود آگاهی اعضای هیأت علمی در بالاترین رتبه و به ترتیب خود انگیختگی،همدلی، خودتنظیمی و مهارت های اجتماعی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد هوش هیجانی اعضای هیأت علمی پیش بینی کننده های مناسبی برای اثربخشی دانشگاه علم و فرهنگ می باشد (p?0/05).

عوامل موثر بر تصمیم خرید مصرف¬کنندگان همواره مورد توجه محققان حیطه بازاریابی بوده است و پژوهش¬های زیادی نیز تأثیرات مستقیم آمیخته بازاریابی را مورد بررسی قرار داده¬اند. در تحقیق حاضر تأثیر چهار آمیخته بازاریابی و زیرمولفه¬های آنها در فروشگاه¬های محصولات الکترونیک بر تصمیم خرید یک گروه از مصرف¬کنندگان این محصولات (دانشجویان 18-33 سال سن) در شهر تهران پرداخته شده است. بر این اساس پرسشنامه¬ای میان دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه غیرانتفاعی علم و فرهنگ تهران متناسب با تعداد دانشجویان هر یک توزیع گردید و داده¬های استخراج شده از 264 پرسشنامه برگشتی با استفاده از آزمون¬های همبستگی پیرسون، رگرسیون و فریدمن تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که آمیخته مکان، محصول و ترویج فروشگاه محصولات الکترونیک همبستگی معنادار و مثبتی با تصمیم خرید دانشجویان داشتند ولی همبستگی آمیخته قیمت معنادار نبود. در میان زیرمولفه¬های این آمیخته¬ها نیز موقعیت مکانی، شرایط ظاهری، ویژگی-های فروشنده، تنوع محصولات، ارائه ضمانت¬نامه معتبر، ارائه خدمات جانبی، چاشنی¬های فروش و فروش اینترنتی فروشگاه محصولات الکترونیک همبستگی معنادار و مثبتی با تصمیم خرید دانشجویان داشتند که البته مقدار ضرایب بدست آمده نیازمند توجه و بررسی است. همچنین همبستگی زیرمولفه¬های درج قیمت محصولات و امکان خرید شرایطی محصولات معنادار نبود.

در این پژوهش هدف بررسی عوامل موثر بر بازاریابی و فروش املاک مسکونی لوکس تهران و تعیین عوامل کلیدی موفقیت در این حوزه ها می باشد. همچنین این پژوهش در منطقه 1 شهرداری تهران انجام پذیرفته است. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از مصاحبه با متخصصین و خبرگان در این بازار استفاده شده است. بنابراین جامعه آماری در این تحقیق مدیران بنگاه های مسکن شناخته شده در منطقه 1 شهرداری تهران و معماران فعال و با سابقه قابل قبول در این منطقه می باشند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده در این پژوهش نظریه برخاسته از داده ها می باشد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها تعداد 20 عامل کلیدی موفقیت در زمینه بازاریابی و فروش املاک مسکونی لوکس در شهر تهران تعیین شدند. در نهایت شبکه ای مفهومی از عوامل کلیدی موفقیت که نشان دهنده ارتباطات بین این عوامل است طراحی شده است.

چکیده پژوهش پیش رو تحت عنوان "بررسی تاثیر کاهش قدرت خرید بر نحوه خرید و استفاده مواد شوینده و پاک‏کننده در میان مصرف‏کنندگان شهر تهران در سال 1392" انجام شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی نحوه تاثیرگذاری کاهش قدرت خرید بر رفتار مصرف‏کنندگان در کالاهای شوینده است. در این تحقیق عوامل تاثیرگذار بر رفتار مصرف‏کننده از منابع مختلف کتابخانه‏ای گردآورده شده است و به نحوه تاثیرگذاری این عوامل پس از پردازش در جعبه سیاه مصرف‏کننده تحت تاثیر انگیزش، نگرش‏ها، ادراک و یادگیری پرداخته شده است. در این پژوهش تاثیر عامل اقتصادی کاهش قدرت خرید خانوار بر ذهنیت و عمل مصرف‏کنندگان از طریق تحقیق میدانی بررسی شده است. تحقیق حاضر از لحاظ دسته‏بندی تحقیقات بر اساس روش گردآوری داده‏ها (طرح تحقیق) تحقیق توصیفی - پیمایشی است و از نظر هدف تحقیق در زمره تحقیقات کاربردی قرار می‏گیرد. ابزار گردآوری داده‏ها، پرسش‏نامه بود که میان 440 نفر از مصرف‏کنندگان تهرانی در سطوح درآمدی مختلف توزیع شد و داده‏های 384 پرسش‏نامه مورد تحلیل قرار گرفت. از آن جایی که در شهر تهران نژادها، فرهنگ‏ها و سبک زندگی‏های متفاوت با درآمدهای مختلفی زندگی می‏کنند، می‏توان نتایج این بررسی را تا حدودی به سایر مناطق شهرنشین کشور بسط داد. با توجه به نتایج به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل داده‏ها، پنج فرضیه پژوهش مورد تایید قرار گرفت. این نتایج نشان‏دهنده تاثیر کاهش قدرت خرید خانوار بر قسمت‏های مختلف فرآیند رفتاری مصرف‏کنندگان مواد شوینده و پاک‏کننده است. واژگان کلیدی: رفتار مصرف‏کننده؛ عوامل تاثیرگذار بر رفتار مصرف‏کننده؛ قدرت خرید خانوار؛ واکنش مصرف‏کننده؛ مواد شوینده و پاک‏کننده.

امروزه مدیران تا حد زیادی به وفاداری مشتریان خود توجه دارند. فقط هنگامی یک سازمان می تواند به بقای خودش ادامه دهد که بتواند نیازهای مشتری را برآورده سازد که همین مسئله نشانه اهمیت مطالعه رفتار مشتریان است. وفاداری در بازاریابی، شامل تعهد مشتری برای خرید مجدد یا ادامه به استفاده کردن از آن محصول و خدمت است. مطالعات نشان می دهد که هزینه جذب مشتریان جدید 5 برابر بیشتر از حفظ مشتریان فعلی است. در مدیریت، به ویژه مدیریت بازاریابی، عوامل بسیاری که بر وفاداری مشتری اثرگذار هستند، مطرح شده است که یکی از این عوامل، کیفیت خدمات سازمان مربوطه است. وفاداری مشتری در بانک به دلیل رقابت شدید و انتظارات بالای مشتریان، یک نگرانی بزرگ برای بانکداران محسوب می شود. بانک های پیشرو جهان به ایجاد وفاداری در مشتریان خود می اندیشند و به دنبال ارتقای کیفیت خدمات خود هستند. عکس العمل مشتریان نسبت به بانک براساس ادراک آنان از کیفیت خدمات ارائه شده شکل می گیرد. مدل سروکوال یکی از معروف ترین مدل هایی است که درسنجش میزان کیفیت خدمات استفاده می شود. در این مطالعه قصد داریم تأثیر کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان در صنعت بانکداری شهرستان فردیس کرج را از طریق مدل سروکوآل، بررسی کنیم. این پژوهش کاربردی و توصیفی (پیمایشی) است. جامعه آماری تمامی بانک های دولتی و خصوصی شهرستان فردیس کرج می باشد. نتیجه آزمون پایایی پرسشنامه برابر با 0.959 شد و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 مشتری بدست آمد. از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون و آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت خدمات بر وفاداری مشتریان در صنعت بانکداری شهرستان فردیس کرج تأثیر دارد و همچنین عوامل فیزیکی، پاسخگویی، اعتماد، تضمین و همدلی (هر یک به طور مجزا) بر وفاداری مشتریان در صنعت بانکداری فردیس کرج تأثیر دارد.

با توجه به اینکه اولا به نظر می رسید معیارهای انتخاب متحد استراتژیک مورد اجماع در میان "شرکت های صادر کننده خدمات فنی و مهندسی فعال در صنعت برق ایران" وجود نداشته باشد و ثانیا مجموعه معیارها مستقل از یکدیگر فرض می گردیده است، لذا اهداف اصلی این تحقیق شامل (1) بررسی و تدوین معیارهایی برای انتخاب متحدین استراتژیک برای این شرکت ها و (2) معرفی، تدوین و پیاده سازی روش anp (فرآیند تحلیل شبکه ای) برای انتخاب متحدین استراتژیک بر مبنای معیارهای مورد تدوین بوده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر طرح تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و از نظر استراتژی تحقیق اکتشافی بوده است. برخی از نتایج این تحقیق حاکی از آن دارد که : الف) معیارهای مورد وثوق پاسخ دهندگان جامعه تحقیق شامل 24 معیار نهایی (زیر-معیار) در قالب 4 معیار اصلی (خوشه) می باشد. این 4 خوشه (معیار اصلی) : (1) فاکتورهای بحرانی موفقیت مربوط به فعالیت، (2) فاکتورهای بحرانی موفقیت مربوط به یادگیری (3) فاکتورهای بحرانی موفقیت مربوط به مشارکت و (4) فاکتورهای بحرانی موفقیت مرتبط با ریسک می باشند. ب) نقشه روابط شبکه معیارهای نهایی نشان داد که زیر-معیارهای موجود در 3 خوشه نخست دارای تعداد نقش عاملی بیشتر و در خوشه "معیارهای مرتبط با ریسک" دارای نقش معلولی بیشتر در شبکه تصمیم انتخاب متحد می باشند که این موضوع جنبه آینده نگرتر بودن معیارهای مرتبط با ریسک را تقویت می کند. ج) بر اساس نتایج بررسی این تحقیق، تجمیع نظرات و دستیابی به نتایج مورد اجماع در خصوص اولویت های ارتباطات در میان شرکت هایی با زمینه های کاری، اهداف و انگیزه های مشارکت غیرهمسان (با حدود ناسازگاری در حد مجاز) تنها یک پیشامد احتمالی و استثنا خواهد بود و جهت دستیابی به نظراتی با قابلیت تجمیع، شرایط لازمی ارائه شده است. د) همچنین در این تحقیق یک مدل فرآیندی برای ارزیابی متحدین بالقوه اتحاد بر مبنای معیارهای تدوین شده و بر مبنای روش فرآیند تحلیل شبکه ای پیشنهاد و ارائه شده است.

سازمان¬ها، امروزه براین باورندکه مهمترین سرمایه ودارایی شان نیروی انسانی می¬باشد .با عنایت به این امر برنامه¬ریزی برای چنین منابع ارزشمند و گران¬بها امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می¬رسد. این تحقیق به منظور بررسی عوامل سازمانی اثرگذار بر برنامه¬ریزی منابع انسانی دانشگاه علم و فرهنگ انجام شده است .در این راستا چهار عامل استراتژی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و شرایط مالی مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی بوده و از پرسشنامه¬ای که روایی و پایایی آن تأیید شد، جهت جمع¬آوری داده¬ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیرانی است که طی سه سال اخیر در دانشگاه علم و فرهنگ بوده¬اند؛ که تعداد آن¬ها 43 نفر می¬باشد. از مجموع 43 پرسشنامه توزیعی در جامعه آماری 38 پرسشنامه جمع¬آوری شد. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق آزمون همبستگی پیرسون جهت آزمون فرضیه¬ها، آزمون فریدمن جهت رتبه¬دهی و رگرسیون برای برازش مدل می¬باشد. پس از انجام آزمون ارتباط هر چهار عامل استراتژی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و شرایط مالی با برنامه¬ریزی منابع انسانی تأیید شد و شرایط مالی بیشترین تأثیر و استراتژی کمترین تأثیر را بر برنامه¬ریزی منابع انسانی دانشگاه علم و فرهنگ داشتند.

انرژی، عنصر حیاتی و اساسی در تولید است. در ایران به لحاظ دارا بودن میادین سرشار نفتی و گازی، بخش عظیمی از انرژی توسط نفت و گاز تأمین می گردد. بخش زیادی از نفت خام تولیدی به صورت خام و بدون هیچ گونه فرآوری صادر می شود؛ در حالی که با انجام دادن عملیات پالایش و جداسازی بر روی نفت خام، ارزش افزوده فرآورده های حاصل از آن به مراتب افزایش می یابد. در این پژوهش کارآیی فنی 9 پالایشگاه نفت را در بازه زمانی 1384 تا 1390 با استفاده از روش تحلیل پوششی داده های زمانی را مورد ارزیابی گرفته است. تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی ریاضی است که کارآیی نسبی گروهی از واحدهای سازمانی با چندین ورودی و خروجی را اندازه گیری می کند. از آن جایی که تعداد ورودی ها و خروجی های مدل بیشتر از تعداد واحدهای سازمانی بود، با تفکیک واحدهای سازمانی به دوره ماهیانه، تعداد 9 پالایشگاه را به 756 واحد تبدیل شده است و سپس با حل مدل و میانگین گیری، جواب های حاصل از حل مدل با دقت بالاتری به دست آمد. در این پژوهش کارآیی بر اساس سه سناریوی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. سناریوی اول استفاده از همه داده های ورودی و خروجی، سناریوی دوم استفاده از نفت خام به عنوان ورودی و همه تولیدات به عنوان خروجی و سناریوی سوم استفاده از نفت خام به عنوان ورودی و شش محصول اصلی به عنوان خروجی می باشد. بر اساس نتایج حاصل شده در سناریوی اول، براساس کارآیی به مقیاس ثابت، پالایشگاه های اصفهان و آبادان و براساس کارآیی به مقیاس متغیر، پالایشگاه اصفهان کارآیی یک و حداکثر را دارند. در سناریوی دوم براساس کارآیی به مقیاس ثابت و متغیر پالایشگاه آبادان کارآترین پالایشگاه است. در سناریوی سوم براساس کارآیی به مقیاس ثابت پالایشگاه بندرعباس و براساس کارآیی به مقیاس متغیر پالایشگاه آبادان کارآیی بیشتر را دارند. خروجی سناریوی های دوم و سوم نشان می دهند که هیچ کدام از پالایشگاه های دارای کارآیی حداکثر نمی باشند.

این تحقیق تحت عنوان "بررسی رابطه بین استراتژیهای سطح کسب و کار و ساختار سازمانی در بانک پاسارگاد" صورت گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای سطح کسب و کار و ساختار سازمانی در بانک پاسارگاد و ارائه ی پیشنهاداتی برای انطباق هرچه بیشتر ساختار با استراتژی کسب و کار می باشد. ساختار سازمانی دارای سه مولفه ی اصلی پیچیدگی، رسمیت و تمرکز می باشد.

امروزه بر جامعه شناسان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم در هر توسعه ای، توجه به سرمایه اجتماعی است. از این رو سرمایه اجتماعی، یکی از مهم ترین شاخصه های رشد و توسعه در هر جامعه و از جمله سازمان ها به شمار می آید. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می شود. بنابراین شناخت عوامل موثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک کرده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع شود. هم چنین حاکمیت شرکتی در برگیرنده ی مجموعه ای از روابط بین مدیریت، هیئت مدیره، سهام داران و سایر گروه های ذینفع است. این نظام، ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن هدف های بنگاه تنظیم و وسایل دستیابی به هدف ها و نظارت بر عملکرد تعیین می شود. همچنین، انگیزه ی لازم برای تحقق اهداف بنگاه را در مدیریت ایجاد و زمینه ی نظارت موثر را فراهم می کند. در نهایت شرکت ها منابع را با اثربخشی بیشتری به کار می گیرند؛ لذا این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر حاکمیت شرکتی در بانک مهر اقتصاد تهران می باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مشخص نمودن تأثیر سرمایه اجتماعی بر حاکمیت شرکتی در بانک مهر اقتصاد تهران و تعیین میزان اثر آن می باشد. در این تحقیق سه مولفه سرمایه اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است که عبارتند از: سرمایه اجتماعی ارتباطی، سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی. تحقیق حاضر از لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی - همبستگی است و از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات از جامعه مورد نظر پرسشنامه می باشد. تعداد نمونه 127 نفر تعیین گردید که اعضای نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. در این تحقیق یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی مطرح بوده است که برای آزمون این فرضیه ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و برای رتبه بندی متغیرهای مستقل از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد کلیه فرضیه های تحقیق تأیید شده اند. این بیانگر آن است که بین مولفه های سرمایه اجتماعی و حاکمیت شرکتی در بانک مهر اقتصاد تهران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

تحقیق حاضر درصدد است که ارکان اساسی ساختار (پیچیدگی، رسمیت و تمرکز) را در "کوی دانشگاه تهران" بررسی و میزان فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب ساختار را تبیین نماید و ساختار مناسب آنرا طراحی کند.