نام پژوهشگر: غلامرضا اسداله فردی
پگاه اسماعیلی غلامرضا اسداله فردی
با توجه به مشکلات انرژی در دنیای امروز استفاده از انرژی های جایگزین یکی از مهم ترین چالش ها برای دولت ها بشمار می رود. انرژی های نوین در کنار مزایای که به همراه دارند هر یک بنوبه خود با مشکلات و چالش هایی نیز همراه می باشند. انرژی زمین گرمایی نیز به عنوان یکی از انرژی های تجدید پذیر، در کنار مزایای زیست محیطی که به همراه دارد، آسیب هایی نیز از قبیل نشست های سطحی، زمین لغزش های القایی و ارتعاشات القایی برای محیط زندگی انسان فراهم می کند. در این پژوهش روشی تکمیلی جهت محاسبه نشست های سطحی در سایت های زمین گرمایی ارائه شده و با تکیه بر آن مدلی رایانه ای طراحی و اجرا شده است. در انتها پس از کنترل کارایی مدل، تاثیر پارامترهای مشخصه زمین و تغییرات فشار و دما بر روی نشست های سطحی در یکی از سایت های زمین گرمایی کشور نیوزلند ارزیابی شده است. در میان نتایج می توان مشاهده نمود که با تغییر مشخصات زمین، میزان نشست های سطحی در دامنه ای قابل توجه تغییر می کند. نتایج نشان دهنده آن است که نشست ها پس از 50 سال بهره برداری به کمتر از 40 سانتی متر محدود می شوند. این میزان نشست منجر به آسیب چندانی برای ساختمان ها و سازه های موجود در سایت نخواهد شد. در این سایت زمین گرمایی تغییرات دما در مخزن کنترل کننده میزان نشست های سطحی است.
مریم یوسفی غلامرضا اسداله فردی
انتشار بو از مهمترین مشکلات تولید کمپوست ,و مراکز دفن زباله می باشد. لذا مطالعه فاصله انتشار بو با توجه به شرایط جغرافیایی وآب وهوایی منطقه تولید کمپوست و یا مرکز تولید بو تا مناطق مسکونی، اداری و تجاری ضروری است. در این تحقیق، بسط و توسعه مدل ریاضی انتشار بو از مراکز دفن و تولید کمپوست بر اساس تئوری انتشار آلاینده گاوسی انجام شده است. با استفاده از مدل ریاضی، معادلات انتشار بو از مرکز دفن و تولید کمپوست کهریزک حل گردید. مدل ریاضی استفاده شده برای حل معادلات انتشار بو به روش پاسکوئیل جی فورد (pasquill gifford) و گاوس (gauss) انجام شده است. در روش پاسکوئیل جی فورد، با استفاده از اطلاعات هواشناسی منطقه ضرایب پراکندگی در جهت جانبی و عمودی و معادله انتشار به روش گاوسی حل شده است. برای یافتن جهت باد غالب از نرم افزار wrplot view و برای یافتن سرعت انتشار آمونیاک از معادله تجزیه درجه اول استفاده شده است. سپس مدل انتشار آمونیاک با استفاده از معادله انتشار گاوسی محاسبه گردید. برای تشخیص کلاس پایداری در روز و محل مشخص از محاسبه طول مونین ابوخوف و مقدار تابش خالص خورشید استفاده شد. اثر زاویه تابش آفتاب و پارامترهای توپوگرافی منطقه در این محاسبات در نظر گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد سرعت آمونیاک انتشار یافته از این مرکز دفن و تولید کمپوست، برابر 163 گرم بر ثانیه می باشد. با حل معادله انتشار گاوسی حداکثر غلظت لحظه ای آمونیاک برابر 180 میلی گرم بر متر مکعب در فاصله 80 متری از منبع و در ارتفاع موثر 5/1 متری بدست آمد. آمونیاک انتشار یافته از این مرکز، توانایی انتقال تا فاصله 2 کیلومتری از این مرکز دفن را دارد. با توجه به اینکه نزدیکترین مرکز مسکونی در فاصله 1/8 از این مرکز دفن قرار دارد، بنابراین خطری از لحاظ انتشار آمونیاک مردم این منطقه را تهدید نمی کند.
مسلم صالحی زیری مسعود طاهریون
هدف از ارائه این پایان نامه بررسی روشهای حذف گاز سولفید هیدروژن منتشره از تاسیسات فاضلاب شهری می باشد. این گاز به دلیل داشتن بوی نامطبوع و عوارض جانبی استنشاق آن، موجب نارضایتی ساکنین اطراف تاسیسات فاضلاب شهری از جمله ایستگاههای پمپاژ فاضلاب شده است. روشهای مختلفی نظیر سیستم های بیولوژیکی همانند بیوفیلتر و بیواسکرابر، و همچنین استفاده از جاذب های فیزیکی وجود دارد. در این تحقیق پایلوتهایی از سیستم های بیوفیلتر، بیواسکرابر و کربن فعال ساخته شد. در ستون بیوفیلتر از مخلوط کمپوست زائدات شهری و تراشه های چوب (به نسبت وزنی 5:1)، در ستون بیواسکرابر از پوکه های معدنی (قطر متوسط 5 سانتی متر) به عنوان سطوح رشد میکروارگانیسم ها و فاضلاب شهری برای تامین سوبستره، و همچنین از کربن فعال زائدات غذایی با سطح ویژه m2/gr 1150 به عنوان جاذب فیزیکی در ستون کربن فعال استفاده گردید. پایلوت این تحقیق در ایستگاه پمپاژ فاضلاب شهر خرم آباد احداث شده و از گاز h2s منتشره از این ایستگاه استفاده گردیده است. هدف از اینکار بررسی عملکرد پایلوتهای ساخته شده تحت شرایط واقعی و تغییرات غلظت گاز h2s در طول شبانه روز بوده است. در طی راهبری 75 روزه این پایلوت، نتایج حاکی از راندمان میانگین 86% برای بیوفیلتر در زمان ماند 60 ثانیه، و همچنین راندمان 100% توسط کربن فعال در زمان ماند 14 ثانیه می باشد. در ستون بیواسکرابر به دلیل کمبود غلظت گاز سولفید هیدروژن به عنوان منبع تغذیه میکروارگانیسم ها، سیستم به مرحله راه اندازی نرسیده و میانگین راندمان حذف برای زمان ماند 60 ثانیه 58% را دارا بوده است.
محمد جواد جلیل پور غلامرضا اسداله فردی
آلودگی زیست محیطی، بی شک یکی از معضلات جهان کنونی است و اثرات زیان بار آلودگی هوا بر سلامت انسان و در کل محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. تهدید سلامت بشر از یک سو و هزینه های سنگین ناشی از آلودگی هوا از سوی دیگر، در دهه های اخیر توجه بسیاری از متخصصین محیط زیست و مدیران این بخش را به خود جلب نموده است دو نرم افزار aermod و isc-prime دو مدل پیشنهادی سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (epa) است که برای پیش بینی نحوه انتشار آلاینده های هوا تهیه شده است. در این تحقیق ابتدا ویژگی های هر یک از دو نرم افزار aermod و isc-prime مرور گردیده و با توجه به اینکه هر دو نرم افزار مذکور برای فواصل با ابعاد کمتر از 50 کیلومتر پیشنهاد شده اند، لذا در این مطالعه پخش آلاینده از کارخانه تولید مواد شوینده واقع در 8 کیلومتری غرب شهر تهران، که 9 منبع نقطه ای (دودکش) در مرکز آن قرار دارد در فاصله 17.5 کیلومتر از کارخانه مذکور در نظر گرفته شده است. هدف عبارت است از تعیین نحوه پخش آلاینده های co، nox و so2 بر اساس شرایط جوی حاکم بر منطقه مورد مطالعه و نتایج بدست آمده نشان می دهد که غلظت های بدست آمده از نرم افزار aermod در تمام نقاط گیرنده با نرم افزار isc-prime از تطابق خوبی برخوردار می باشد به طوری که ضریب همبستگی بین دو مدل 95% شده است. در نهایت برای بررسی میزان دقت نتایج به تحلیل حساسیت دو نرم افزار مذکور با تغییر پارامتر میزان سرعت باد و مقایسه این نتایج با نتایج بدست آمده در شرایط جوی واقعی پرداختیم. نتایج حاصل نشان داد که غلظت آلاینده ها در شرایط جوی واقعی مابین غلظت آلاینده ها در شرایط جوی با سرعت باد بیشینه و کمینه بود.
محمدامین عطارنصرتی غلامرضا اسداله فردی
گسترش فزاینده و رو به رشد شهرها و در نتیجه افزایش بی رویه جمعیت شهری در جهان و در کشورهای مختلف، مخصوصا در سالهای اخیر موجب افزایش بیش از حد مصرف و در نتیجه افزایش تولید انواع مواد زائد جامد در مناطق شهری شده است . مکان¬یابی بهینه برای دفن زباله یکی از مهمترین جنبه های مدیریتی مواد زاید جامد شهری می¬باشد. عدم توجه به این مهم، اثرات نامطلوب زیست محیطی ، اقتصادی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. هدف از انجام این تحقیق شناسایی و معرفی مکان¬های مناسب برای دفن مواد زائد جامد شهری محدوده هشتگرد می¬باشد. ناحیه مورد بررسی در شهرستان ساوجبلاغ واقع در غرب شهرستان کرج در موقعیت ?30 َ52 ?35 تا ?30 َ07?36 عرض شمالی و از ?30 َ37?50 تا ?30 َ52 ?50 طول شرقی قرار دارد. برای انجام این پژوهش از 22 لایه اطلاعاتی از مجموعه معیارهای زیست محیطی و اقتصادی-اجتماعی استفاده شده و با بهره گیری از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) محل مناسب برای دفن بهداشتی پسماند در محدوده مطالعاتی تعیین شد. در نتیجه روی هم گذاری لایه های فازی با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی (wlc) با در نظر گرفتن حداقل مساحت مورد نیاز برای محل دفن در طول 20 سال آینده ، محدوده 48 هکتاری در جنوب غرب محدوده مکانیابی و مناسب تشخیص داده شد. با تلفیق لایه¬های استاندارد شده با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی ، منطقه 50 هکتاری که هم پوشانی زیادی با منطقه بدست آمده از روش ترکیب خطی وزنی دارد پیشنهاد گردید. تلفیق لایه های فازی با استفاده از عملگرهای فازی نیز انجام گرفت و در نهایت منطقه 29 هکتاری در شرق محدوده مطالعاتی به عنوان گزینه پیشنهادی ارائه شد. وسعت اراضی مکان¬یابی شده با مطلوبیت بالا برای محل دفن به روش ahp، بیشتر از همین وسعت در نتایج حاصل از تلفیق به روش wlc و مقادیر مختلف عملگرهای گامای فازی، ضرب فازی و اشتراک فازی می¬باشد. در نهایت با توجه به دامنه گسترده ارزش های هر گزینه (0 تا 1) و سلولی بودن اطلاعات، امکان در نظر گرفتن ویژگی های نواحی کوچک از سطح منطقه وجود دارد. از این رو ارزش گذاری لایه¬ها و مکان¬یابی با استفاده از مدل منطق فازی و روش ترکیب خطی وزنی (wlc)نتایج بهتری را ارائه داد.
صابر مرادی نژاد مسعود طاهریون
از ابتدای تاریخ تاکنون آب به عنوان یکی از حیاتی ترین نیازهای انسان همواره مورد توجه بشر بوده است. با توجه به اهمیت تامین آب سالم، سامانه های تأمین، انتقال و توزیع آب شهری از جمله زیرساخت های اساسی هر جامعه محسوب گردیده که مستقیماً با نیازهای حیاتی و اولیه افراد جامعه در ارتباط می باشد. یکی از اجزاء اصلی سامانه های تأمین، انتقال و توزیع آب شهری تصفیه خانه های آب هستند. واحدهای تصفیه آب به دلیل متمرکز بودن، ماهیت نقششان در سیستم (تضمین آب باکیفیت مناسب) و سطح وسیع تأثیرپذیر آن، پتانسیل بیشتری برای ایجاد بحران های گسترده در جامعه را دارا می باشند. تصفیه خانه های آب به عنوان حلقه رابط سیستم تأمین و توزیع آب شهری مستقیماً در دو پارامتر اساسی تأمین آب یعنی کمیت و کیفیت آب شهری تأثیر دارند. نوسانات هر چند اندک و کوتاه مدت در سطح سرویس دهی واحدهای تصفیه آب تأثیر ها بسیار گسترده ای را در عملکرد کل شبکه توزیع آب شهری می گذارد. حفظ و نگهداری و رعایت اصول ایمنی و حفاظتی تصفیه خانه های آب با آگاهی از تهدیدات ممکن و نقاط و مراکز آسیب پذیر و انجام برآوردهای فنی و اقتصادی جهت تصمیم گیری در رابطه با نوع روش اصلاحی یا رویه مقابله با آسیب در جهت کاهش یا حذف درجه بحرانی و شدت خسارات ممکن ضروری و لازمه توسعه پایدار کشور می باشد. با توجه به موارد ذکر شده لازم است تا با انجام مطالعات لازم میزآن آسیب پذیری در تصفیه خانه های آب را کاهش داد. در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از روش ها و مطالعات انجام گرفته میزان اطمینان پذیری در تصفیه خانه های آب مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور با تدوین الگویی مبتنی بر روش تحلیل درخت خطا با رویکرد فازی میزان اطمینان پذیری در تصفیه خانه های آب شماره ی 3 و4 شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تعیین این مقدار در گام نخست به شناسایی ریسک ها و شکست های محتمل در ایجاد شکست کیفیت خروجی تصفیه خانه آب که به عنوان رویداد اصلی است، پرداخته شده است. بر این اساس با استفاده از پرسشنامه نظرات متخصصان در این زمینه جمع آوری شده و با استفاده از روش تحلیل درخت خطا میزان ریسک و اطمینان پذیری نهایی سیستم با استفاده از سه روش معمول، مونت کارلو و استفاده از رویکرد فازی به دست آمد.در گام بعد به بررسی میزان تاثیر رویدادهای پایه در به وقوع پیوستن رویداد اصلی با سه روش مذکور پرداخته شده و با یکدیگر مقایسه شده اند. در نهایت پیشنهادات لازم در جهت افزایش اطمینان پذیری و کاهش ریسک ایجاد شده در اثر تهدیدات مدنظر در تصفیه خانه های مورد مطالعه ارائه گردیده است.
محسن اسدی بگلویی غلامرضا اسداله فردی
آمونیاک گازی سمی ، واکنش پذیر و با بویی تند و آزار دهنده است که از مراکز تهیه کمپوست و لندفیل منتشر می شود. با انتشار آمونیاک در جو، نیتروژن آمونیاکی می تواند به آسانی با ترکیب های اسیدی مانند سولفات یا نیترات واکنش دهد که فراورده این واکنش ها، ذراتی با قطر آیرودینامیکی 2.5?m)pm 2.5) می باشد. ذراتی با چنین قطر هایی می تواند مشکلات تنفسی در انسان ها پدید بیاورند. در این پایان نامه بر اساس اندازه گیری های میدانی به مطالعه ریاضی آهنگ انتشار آمونیاک از مجتمع پردازش و دفع پسماند کهریزک پرداخته شده است. این مجتمع در جنوب شهر تهران و در ابتدای جاده تهران – قم قرار دارد. در آغاز در دو فصل گرم با دمای میانگین ? 24 (ماه مهر) و سرد با دمای میانگین ? 4/5 (ماههای آذر و دی) سال 1391، غلظت گاز آمونیاک در 9 ایستگاه مختلف به روش ایندوفنل در مجتمع کهریزک پایش شد و نمونه ها جهت تحلیل در آزمایشگاه مورد مطالعه قرار گرفت. مقایسه پایش های انجام شده در دو بازه زمانی متفاوت (فصل گرم و سرد) نشان می دهد که اختلاف غلظت اندازه گیری شده در ایستگاههایی که در پایین دست و نزدیک به مراکز انتشار آمونیاک واقع شده بودند، بیشتر از دیگر ایستگاهها می باشد و با بیشتر شدن فاصله از منابع انتشار، مقادیر غلظت های پایش شده به یکدیگر نزدیکتر می شوند. بنابراین ممکن است که دمای محیط نقش نسبتاً پررنگی در تعیین آهنگ انتشار آمونیاک داشته باشد. در ادامه با کمک اطلاعات هواشناسی منطقه در سال 1391 و قابلیت برنامه نویسی نرم افزار microsoft excel 2007 به بررسی و محاسبه پارامترهای هواشناسی مانند کلاس پایداری پاسکوییل – جیفورد، بودجه انرژی سطحی، سرعت اصطکاکی باد و طول پایداری ابوخو پرداخته شد. پس از بررسی انواع مدل ها و نرم افزارهای پخش اتمسفری، تکنیک پس گشت اتفاقی لاگرانژی (bls) و نرم افزار windtrax 2.0.8 جهت پیش بینی آهنگ انتشار آمونیاک از سابت لندفیل و مرکز تهیه کمپوست کهریزک انتخاب گردید. نتایج نشان داد که به طور متوسط در ماه مهر از هر متر مربع مساحت مرکز تهیه کمپوست 0.001032 g/m^2s آمونیاک منتشر می شود. همچنین در ماههای آذر و دی نیز آهنگ انتشار آمونیاک از هر مترمربع مرکز کمپوست و سایت لندفیل در حال بهره برداری، به ترتیب برابر با 0.0009303 g/m^2 s و 0.0004238 g/m^2s است. اختلاف آهنگ انتشار آمونیاک پیش بینی شده از کمپوست در دو بازه زمانی گرم (دمای ? 24) و سرد (دمای ? 4/5) اختلاف اندکی با هم دارد که دلیل آن می تواند متغیر بودن شرایط جوی و دوری ایستگاههای هواشناسی از منطقه مورد مطالعه باشد. با این حال بررسی و مقایسه نتایج به دست آمده با دیگر مطالعات انجام شده نشان می دهد که نتایج این مطالعه قابل قبول است.
حسین زنگوئی غلامرضا اسداله فردی
آب¬های سطحی دارای انواع ناخالصی¬های معلق هستند که باعث کدورت و یا ایجاد رنگ می¬شوند. انعقاد فرآیند اصلی در مجتمع کردن ذرات ریز و تبدیل آنها به ذرات درشت¬تر به عنوان یکی از مراحل اصلی تصفیه آب مطرح می¬باشد. در این پایان¬نامه سعی شده تا جایگزینی روش¬های مدل¬سازی با روش¬های آزمایشگاهی زمان¬بر و هزینه¬بر مانند آزمایش جار بررسی گردد. بدین منظور از دو مدل پیشخور و پایه شعاعی از شبکه¬های عصبی مصنوعی، سیستم استنتاج عصبی- فازی و انواع مختلف تحلیل رگرسیون فازی جهت پیش¬بینی میزان نهایی کدورت پس از فرآیند انعقاد و لخته¬سازی و همچنین روش سری زمانی باکس- جنکینز جهت پیش¬بینی روند تغییرات کدورت طی فرآیند، در تصفیه¬خانه¬¬های آب 3 و 4 تهران، استفاده گردید. منعقدکننده به¬کار گرفته شده در پایلوت آزمایشگاهی راهبری¬شده در این تصفیه-خانه¬ها پلی¬آلومینیوم¬کلراید (pac) بوده و از اطلاعات اولیه نوع و غلظت منعقدکننده، کدورت و ph آب خام جهت پیش¬بینی کدورت آب تصفیه¬شده بهره گرفته شد. در بین شبکه¬های عصبی استفاده¬شده، مدل پایه شعاعی به¬دلیل امکان افزایش خودکار تعداد نرون¬های لایه پنهان جهت رسیدن به تابع کارایی با حداقل خطا، از قابلیت بالایی در شبیه¬سازی فرآیند انعقاد برخوردار می¬باشد. شبکه¬های پیشخور بر خلاف شبکه¬¬های پایه شعاعی به تعداد کمتر نرون احتیاج داشته و از طرفی قابلیت تغییر پارامترهای مختلف جهت دستیابی به نتایج مطلوب را دارا می¬باشد. افزایش تعداد نرون¬های لایه¬های مخفی و نرمال-کردن داده¬های ورودی به شبکه قابلیت پیش¬بینی شبکه¬های عصبی مصنوعی را افزایش می¬دهد. در این مطالعه همچنین عمومیت شبکه پیشخور جهت پیش¬¬بینی داده¬های صحت¬سنجی با اصلاح تابع کارایی افزایش یافته است. با توجه به عدم قطعیت ناشی از خطای انسانی در آزمایشگاه از روش¬های استنتاج عصبی- فازی تطبیقی و تحلیل رگرسیون فازی، که داده¬ها را در قالب مجموعه¬های فازی به مدل وارد می¬کنند، استفاده شد. نتایج نشان داد که شبکه¬های عصبی مصنوعی و تحلیل رگرسیون فازی نسبت به سیستم استنتاج عصبی- فازی تطبیقی توانایی بالاتری در پیش¬بینی راندمان حذف کدورت در شرایط مختلف آزمایشگاهی داشته و قابل جایگزینی با روش¬های زمان¬بر و هزینه¬بر مانند آزمایش جار می¬باشند. بهترین شبکه ساخته¬شده جهت پیش¬بینی کدورت آب تصفیه¬شده در این مطالعه، شبکه پیشخور با دو لایه مخفی و تعداد 6 و 8 نرون و توابع انتقال tansig و purelin به ترتیب در لایه¬های اول و دوم، با استفاده از داده¬های نرمال¬شده و همراه با اصلاح تابع کارایی بوده است. این شبکه موفق به پیش¬بینی فرآیند انعقاد با ضریب همبستگی 96/0، شاخص تطابق 99/0 و جذر میانگین مربعات خطای 0106/0 گردید. بهترین پیش¬بینی به¬وسیله تحلیل رگرسیون فازی با استفاده از تابع درجه دوم برازش داده شد. این تابع موفق به پیش¬بینی داده¬های صحت¬سنجی با ضریب همبستگی، شاخص تطابق و جذر میانگین مربعات خطای به ترتیب 94/0، 96/0 و 75/0 شد. همچنین مدل استنتاج عصبی- فازی تطبیقی با استفاده از توابع عضویت gaussmf برای داده¬های ورودی کدورت آب خام و ph و trimf برای اعمال داده¬های نوع و غلظت منعقدکننده به شبکه بهترین عملکرد را با ضریب همبستگی 89/0، شاخص تطابق 91/0 و جذر مربعات خطای 02/1 داشته است. همچنین استفاده از سری زمانی باکس- جنکینز جهت پیش¬بینی روند تغییرات کدورت در زمان انجام فرآیند انعقاد ولخته¬سازی با موفقیت همراه بوده است. مدل¬های arima(1,1,1)، arima(0,1,1) و arima(2,1,0) به¬ترتیب بهترین عملکرد را برای آب خام با ph¬های 7، 8 و 9 داشته¬اند.
محمدحسن شکری حسن افراخته
چکیده ندارد.