نام پژوهشگر: مهرک رحیمی
سمانه یدالهی مهرک رحیمی
چکیده مدرسان زبان انگلیسی در کشورهای مختلف از جمله ایران اغلب در بکارگیری ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند تدریس با مشکلاتی مواجه می شوند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد اگرچه اکثر این مدرسان تمایل دارند تا از این ابزارها در تدریس مهارتهای زبانی استفاده کنند؛ اما به علت وجود اضطراب رایانه و فقدان سواد رایانه ای کافی، از این امر صرف نظر می کنند. بنابراین اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: -بررسی رایج ترین ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات بکارگرفته شده در تدریس مهارتهای زبانی در مدارس ایران ؛ - بررسی رابطه میان بکارگیری ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، سواد رایانه ای و اضطراب از رایانه در میان مدرسان زبان انگلیسی؛ در راستای اهداف این پژوهش، 254 مدرس زبان انگلیسی به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آنها به سوالات موجود در چهار ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی اضطراب رایانه ای، مقیاس درجه بندی سواد رایانه ای، مقیاس درجه بندی استفاده از فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در آموزش مهارتهای زبان انگلیسی و پرسشنامه اطلاعات شخصی پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که اکثر شرکت کنندگان در این پژوهش به اضطراب رایانه مبتلا نبودند و بیش از نیمی از آنها سواد رایانه ای متوسطی داشتند. رایج ترین ابزارهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در میان مدرسان زبان ضبط صوت دیجیتالی و کم رونق ترین ابزار، فناوریهای مبتنی بر اینترنت گزارش شده است. همچنین یافته های این پژوهش موید رابطه معنادار و مثبت بکارگیری ابزارهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی با سواد رایانه ای می باشد. بعلاوه، یافته های این پژوهش بیانگر رابطه معنادار ولی منفی میان بکارگیری ابزارهای فناوری اطلاعاتی و ارتباطی با اضطراب رایانه می باشد.
حسین صادقی راد رضا نجاتی
در اواخر قرن بیستم تحقیقات در باره ی یادگیری واژگان گسترش یافت . بیشتر مطالعات در زمیته تاثیر تکرار در بافت زبانی بر یادگیری واژگان صورت گرفته است? اما نتایج تحقیقات گذ شته بی ثبات و بعضاً متناقض است. این تحقیق به بررسی تکرار در دو نوع بافت زبانی در دانش آموزان پیش دانشگاهی پرداخته است. این مطالعه در دو آزمایش با لغات حقیقی و ساختگی بر روی مجموعا 240 آزمودنی انجام شد. برای انجام مطالعه ?0 واژه از بانک اطلاعاتی کورپس (corpus) که منطبق با تست نلسون (nelson) بود انتخاب شدند. واژه های انتخاب شده برای کنترل یک? سه و شش بار تکرار در بافت های زبانی کم داده و پرداده در طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه ارایه شد. در تحقیق دو برای کنترل اعتبار تحقیق بجای لغات حقیقی لغات ساختگی جایگزین شد. نمرات پیش آزمون به عنوان کوواریانس درنظر گرفته شد? پس، دستور تحلیل کواریانس (ancova) اجرا شد (05. =?). نتیجه مطالعات تفاوت معنا داری میان تمام گروه ها نشان داد (05.>?). بر این اساس یادگیری لغات در بافت متنی پر داده تأثیر زیادی در مقایسه با بافت متنی کم داده دارد. یادگیری وا ژگان در بافت های متنی پر داده نیاز به تعداد تکرار کمتری نسبت به بافت های زبانی کم داده دارد. این نتایج کاربرد های مفیدی در زبان آموزی و تهیه وتدوین مطالب درسی دارد.
قدرت مومنی مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش تدریس واژگانی (واژه-محور) بر یادگیری لغات در بین دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی است. بدین منظور دو گروه از دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی (شصت نفر) که در سال تحصیلی 1389 در شهرستان نور آباد استان لرستان مشغول به تحصیل بودند انتخاب شده و به صورت قراردادی گروه آزمایش و گواه در نظر گرفته شدند. در ابتدا به منظور اطمینان یافتن از میزان همگن بودن دو گروه از دانش واژگان، آزمون واژگان به عنوان پیش آزمون از هر دو گروه به عمل آمد.سپس آزمایش مورد نظر به اجرا درآمد. در گروه آزمایش لغات کتاب پیش دانشگاهی با استفاده از تکنیک های روش تدریس واژگانی (واژه-محور) تدریس شد در حالیکه گروه گواه با تکنیک های متعارف مانند ارائه مترادف ها، ترجمه به فارسی و توضیح، لغات را فرا گرفتند.در پایان آزمایش از هر دو گروه آزمون واژگان به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل آماری کوواریانس نشان داد که روش تدریس واژگانی (واژه-محور) در یادگیری لغات کتاب پیش دانشگاهی از روش های متداول موثر تر بوده است. نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده دبیران زبان انگلیسی و دست اندرکاران برنامه ریزی آموزشی قرار گیرد. کلید واژگان:روش تدریس واژگانی ؛ یادگیری لغت؛ دوره پیش دانشگاهی
امین هرندی زاده فرهاد قربان دوردی نژاد
چکیده اگر چه ادبیات موجود در حیطه ی خود کارآمدی نگارشی در پی انجام مطالعات حول محور رابطه ی میان باورهای خودکار آمدی نگارشی و عملکرد نگارشی در میان دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی است، اما در عین حال مطالعات بسیار کمی در این زمینه در ایران انجام پذیرفته است. بنابراین تحقیق حاظر با هدف برآورد رابطه میان باورهای خودکار آمدی نگارشی و عملکرد نگارشی در میان دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی پایه گذاری گردید. برای نیل به این هدف، گروهی صدو چهل نفره از دانشجویان سطح پیشرفته رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه فردوسی مشهد در این تحقیق شرکت داده شدند. سپس به منظور گردآوری داده ها، پرسشنامه خودکارآمدی نگارشی میان دانش آموزان توزیع گردید. در این مرحله از شرکت کنندگان در تحقیق خواسته شد تا به نگارش انشایی با موضوعی خاص و با کمیت یکصد کلمه مبادرت ورزند. بعد از فراهم آوردن داده ها، محقق با استفاده از ابزار راهنمای نمره دهی، نسخه های مکتوب را تصحیح کرد. این داده ها در مرحله بعد با استفاده از روشهای تحلیل آماری داده ها مانند میانگین، انحراف معیار و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی رابطه میان باورهای خودکار آمدی نگارشی و عملکرد نگارشی، تحلیل های همبستگی انجام پذیرفت. برای یافتن میزان پیش بینی عملکرد نگارشی توسط عوامل تشکیل دهنده ی پرسشنامه خودکار امدی، یک تحلیل رگرسیون انجام پذیرفت و عامل "دقت"، مهمترین عامل پیش بینی کننده شناخته شد. همچنین نتایج بیانگر رابطه ای مثبت اما نچندان قابل توجه میان دو متغیر تحقیق میباشند.
فاطمه اسداللهی مهرک رحیمی
the present study aimed at investigating the relationship between iranian efl teachers’ classroom management orientations and their teaching styles. additionally, the difference between male and female teachers’ teaching styles and classroom management orientations and their relationship with experience and age were explored. three hundred efl teachers filled in attitudes and beliefs on classroom control inventory and teaching activities preference questionnaire. the result showed that iranian efl teachers adopt an interventionist approach toward classroom management with regard to all three orientations of the classroom management (instructional management, people management, and behavior management). in addition, it was found that iranian male and female efl teachers do not much differ with regard to their classroom management orientations, and regardless of their age and teaching experience they are interventionist and controlling in their classes. moreover, the findings of the present study indicated that iranian efl teachers use a variety range of teaching activities including thinking (m=4.29), sensing (m=4.44), judging (m=4.40), intuitive (m=4.18), feeling (m=4.15), extroverting (m=4.12), and introverting (m=3.75) type activities. however, the findings suggested that they prefer thinking, sensing, and judging type activities to others. it was also found that female teachers were different from male teachers with regard to extroverting (t=3.70, p<.05), sensing (t=4.15, p<.05), and feeling (t=2.81, p<.05) types of activities. the results also showed that age and experience were inversely related to sensing style of teaching and they were positively related to thinking style of teaching. finally, the results of the study indicated that a positive and significant relationship exists between classroom management orientations and all activities teachers use (except judging and perceiving type), implying that those teachers who are more controlling and interventionist use more activities than those teachers who are more interactionalist in english classes. key words: classroom management, teacher experience, teaching style,iranian efl teachers
سمیه فروزش نیا مریم مشکوه
چکیده در قرن اخیر، فناوری کامپیوتر نقش مهمی را در عرصه های مختلف از جمله آموزش و پرورش ایفا کرده است. استفاده از ابزارهای کامپیوتری در فرایند یادگیری و یاددهی برای بهبود فعالیتهای آموزشی و تقویت انگیزش و خود محوری دانش آموزان در یادگیری توسط متخصصان آموزش مورد تاکید قرار میگیرد. در طی ادغام فناوری در امر آموزش، شناخت نگرشهای مثبت و منفی فراگیران نسبت به کامپیوتر بسیار حائز اهمیت است. بنابراین اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و انگیزش آنها در یادگیری زبان خارجه - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و خودتنظیمی آموزشی آنها در یادگیری زبان خارجه -بررسی تفاوت میان نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر در راستای این پژوهش، 213 دانش آموز راهنمایی از مدارس دختر و پسر بصورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنها به سوالات موجود در سه ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، مقیاس درجه بندی انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجه ، و مقیاس درجه بندی خودتنظیمی یادگیری پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین نگرش کامپیوتری دانش آموزان با انگیزش و همچنین خودتنظیمی در یادگیری زبان خارجه در سطح تمیز01/0 وجود دارد. بعلاوه، هیچ تفاوت معناداری بین نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر یافت نشد. واژگان کلیدی: یادگیری به کمک کامپیوتر، نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، انگیزش یادگیری، خودتنظیمی یادگیری
سمیه فروزش نیا مریم مشکو?
چکیده در قرن اخیر، فناوری کامپیوتر نقش مهمی را در عرصه های مختلف از جمله آموزش و پرورش ایفا کرده است. استفاده از ابزارهای کامپیوتری در فرایند یادگیری و یاددهی برای بهبود فعالیتهای آموزشی و تقویت انگیزش و خود محوری دانش آموزان در یادگیری توسط متخصصان آموزش مورد تاکید قرار میگیرد. در طی ادغام فناوری در امر آموزش، شناخت نگرشهای مثبت و منفی فراگیران نسبت به کامپیوتر بسیار حائز اهمیت است. بنابراین اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و انگیزش آنها در یادگیری زبان خارجه - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و خودتنظیمی آموزشی آنها در یادگیری زبان خارجه -بررسی تفاوت میان نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر در راستای این پژوهش، 213 دانش آموز راهنمایی از مدارس دختر و پسر بصورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنها به سوالات موجود در سه ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، مقیاس درجه بندی انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجه ، و مقیاس درجه بندی خودتنظیمی یادگیری پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین نگرش کامپیوتری دانش آموزان با انگیزش و همچنین خودتنظیمی در یادگیری زبان خارجه در سطح تمیز01/0 وجود دارد. بعلاوه، هیچ تفاوت معناداری بین نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر یافت نشد. واژگان کلیدی: یادگیری به کمک کامپیوتر، نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، انگیزش یادگیری، خودتنظیمی یادگیری
سیده فاطمه حسینی کارکمی مهرک رحیمی
بر اساس تحقیقات انجام شده در رابطه با انگیزش در حیطه روانشناسی آموزشی و یادگیری زبان دوم (خارجه) ، نگرش و انگیزش دانش آموزان در یادگیری تحت تاثیر نظرشان نسبت به شخصیت معلم و رفتار او می باشد. بدین ترتیب عملکرد معلم می تواند نقش تعیین کننده ای در عملکرد دانش آموزان ایفا نماید. از اینرو، هدف مطالعه حاضر یافتن ارتباط بین تدابیر انضباط کلاسی دبیران زبان انگلیسی با موفقیت حرفه ای آنان و انگیزه یادگیری دانش آموزان در این درس از نقطه نظر دانش آموزان می باشد. برای نیل به این هدف، 1484 دانش آموز از مدارس مختلف راهنمایی ساری سه پرسشنامه انضباط کلاسی معلم، معلم زبان ایده آل، و انگیزه یادگیری زبان انگلیسی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که از دیدگاه دانش آموزان معلمان انگلیسی زن نسبت به همکاران مردشان در برخورد با رفتارهای نابهنجار از تدابیرتنبیه، خشونت، وبحث و بررسی بیشتری استفاده میکنند. اما از نقطه نظر دانش آموزان دبیران زن و مرد از نظر موفقیت حرفه ای در امر تدریس زبان انگلیسی در یک سطح قرار دارند. همچنین، ارتباط معنا داری بین استفاده از تدابیر تنبه و خشونت توسط معلم و انگیزه دانش آموزان در جهت معکوس وجود دارد در حالی که استفاده از تدابیر انضباطی همچون مشارکت دانش آموزان، تشویق، و نصیحت و راهنمایی کردن با موفقیت حرفه ای معلم در جهت مثبت در ارتباط است. علاوه بر آن، خشونت و تنبیه با موفقیت حرفه ای معلمان زبان در جهت منفی در ارتباط است و بین موفقیت حرفه ای معلمان زبان انگلیسی و انگیزش یاد گیری در این درس، ارتباط مثبت و قابل توجهی وجود دارد
فاطمه صایب مریم مشکات
تحقیق حاضر به بررسی رابطه میان باورهای دانش آموزان دبیرستانی درباره زبان آموزی و استفاده آنها از راهبرد های یادگیری می پردازد. این تحقیق همچنین همبستگی میان این دو متغیر را میان دانش آموزان دختر و پسر یک زبانه و دوزبانه با یکدیگر مقایسه کرده است. دو پرسشنامه sill (آکسفورد، 1990) و balli (هورویتز، 1987) برای جمع آوری داده ها از 462 دانش آموز دبیرستانی از استانهای مختلف کشور مورد استفاده قرار گرفت. آمار توصیفی، همبستگی پیرسون، و آزمون z فیشر برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان دبیرستانی از راهبردهای یادگیری متنوعی در یادگیری زبان انگلیسی بهره می برند و درباره امر زبان آموزی باور های متفاوتی دارند. دانش آموزان گزارش کردند که از راهبرد های فراشناختی بیشترین استفاده و از راهبردهای عاطفی و جبرانی کمترین استفاده را می برند. آنها همچنین باور هایی قوی درباره انگیزه آموختن زبان انگلیسی داشتند. همبستگی مثبت و معناداری میان زیرگروه های باورها و راهبردها به دست آمد. در همه گروه ها باورهای دانش آموزان درباره انگیزه و انتظارات زبان آموزی، بالاترین همبستگی را با راهبرد های فراشناختی و راهبردهای اجتماعی نشان داد. علاوه بر آن، هیچ تفاوت معناداری میان ضریب همبستگی راهبردها و باورها در دانش آموزان دختر و پسر و یک زبانه و دوزبانه به دست نیامد.
محمد مرادی رضا نجاتی
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر گزینه های "همه موارد بالا"، "هیچکدام از موارد بالا"، و "موارد ... و ..." بر عملکرد فراگیران ایرانی زبان انگلیسی و همچنین سنجش میزان پایایی و توان تمییز این گزینه ها پرداخته است. به همین منظور دو گونه از یک آزمون چندگزینه ای محقق ساخته به 142 نفر از دانش آموزان سال سوم دبیرستان ارائه گردید. در گونه اول سوالات آزمون عاری از گزینه های فوق الذکر بوده و در گونه دوم که دو هفته بعد از اجرای اول انجام گردید، این گزینه ها درج شده بودند. نتایج بیانگر این بود که سوالاتی که در برگیرنده "همه موارد بالا" و "هیچکدام از موارد بالا" بودند برای آزمودنی ها آسان ولی سوالاتی که دربرگیرنده "گزینه های ... و ..." بودند، اندکی مشکل تر از نظایرشان در آزمون اول بودند. آزمون دوم که در آن گزینه های فوق الذکر وجود داشت از پایایی بالاتری نسبت به آزمون اول برخوردار بودند. نهایتاً این که سوالاتی که در آن ها "همه موارد بالا" و یا "هیچکدام از موارد بالا" وجود داشت، از توان تمییز بسیار بالاتری نسبت به نظایرشان در آزمون اول و سوالاتی که در آن ها از "گزینه های ... و ..." استفاده شده بود از توان تمییز پایین تری نسبت به نظایر خود در آزمون اول برخوردار بودند. کلیدواژه ها: آزمون های چندگزینه ای، همه موارد بالا، هیچکدام از موارد بالا، گزینه های ... و ...، پایایی، توان تمییز، و فراگیران زبان انگلیسی
مارال کتال مهرک رحیمی
مطرح شدن شیوه آموزش زبان به صورت ارتباطی در دهه هشتاد میلادی و افزایش روزافزون نیاز به کسب مهارت در زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی در جهان موجب افزایش اهمیت بیشتر مهارت شنیداری و گفتاری در آموزش زبان گردید. بنابراین ابداع شیوه های مفید و سازنده برای آموزش مهارت شنیداری و گفتاری در سال های اخیر اهمیت بیشتری یافته است.ازاینرو،هدف این تحقیق بررسی تأثیرآگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری برروی مهارت شنیداری و گفتاری زبان آموزان ایرانی است. 50 نفر از زبان آموزانی که در کلاس های مکالمه شرکت داشته اند در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند. طرح درس پیشنهادی وندرگریفت برای تدریس مهارت شنیداری به منظور آموزش آگاهی فراشناخت به زبان آموزان گروه آزمایشی استفاده شد. تدریس در گروه کنترل به شیوه متداول تدریس مهارت شنیداری بدون ذکر راهبردهای یادگیری،مباحث درک مطلب،بازبینی و تأمل و مباحث استفاده از راهبردهای یادگیری انجام شد.از پرسشنامه آگاهی فراشناخت راهبردهای یادگیری و آزمون تافل به عنوان پیش و پس آزمون استفاده شد.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری در بالا بردن سطح آگاهی زبان آموزان از راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری موثر بوده است. همچنین آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر بالا بردن مهارت شنیداری زبان آموزان تأثیر مثبتی داشته است اما میزان این پیشرفت به سطح معنا دار آماری نرسیده است. تأثیر مثبت آموزش آگاهی فراشاخت راهبردهای یادگیری مهارت شنیداری بر مهارت گفتاری از دیگر یافته های این تحقیق است. نتایج این تحقیق می تواند برای معلمان زبان انگلیسی، مربیان تربیت معلم ووزارت آموزش و پرورش مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: فراشناخت، آموزش،مهارت شنیداری، مهارت گفتاری،انگلیسی به عنوان زبان خارجی
سجاد عابدی مهرک رحیمی
the main purpose of the present study was to investigate the relationship between listening proficiency and metacognitive listening strategies awareness among low, mid, and highly self-regulated students. three hundred and seventy one efl students participated in this study (all grade 3 and 4 high-school students who were studying in khansar in academic year 1391-92). to gather the data, three instruments including preliminary english test (pet) (listening part), metacognitive awareness listening questionnaire (malq), and academic self-regulation questionnaire (asrq) were used. the data were analyzed using descriptive statistics and inferential statistics (correlation analysis and multiple regression). the results revealed that, when the whole sample was considered, there was a significant relationship between listening proficiency and one type of metacognitive strategies, that is problem-solving (r=.170, p<.01). while listening proficiency was not related to either malq or its subsections among highly self-regulated learners, it was related to one type of metacognitive strategies, mental translation strategies (r=.198, p<.05), among low self-regulated learners. further listening proficiency was found to be related to malq (r=.272, p<.01) and its three subsections, namely planning-evaluation (r=.259, p<.01), directed attention (r=.197, p<.05), and problem solving (r=.322, p<.01) among mid self-regulated learners. in addition, regression analysis demonstrated that problem solving strategies could predict more than 10% of the variance of listening proficiency among mid self-regulated learners. the findings of the study has certain implications for teachers, policy makers and the ministry of education to provide opportunities for implementing language learning strategies in efl classes.
مریم سریانی مهرک رحیمی
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین مهارت های تفکر انتقادی معلم های زبان انگلیسی و تدریس راهبردهای یادگیری لغت به دانش آموزان می باشد. به علاوه در این تحقیق بررسی شد که با در نظر گرفتن جنسیت آیا تفاوت معناداری بین میزان همبستگی تفکر انتقادی معلم ها و تدریس راهبردها وجود دارد یا خیر. آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم (ب) و آزمون تدریس راهبرد های لغت برای نود معلم زبان (26 مرد و 64 زن) شهر تهران برگزار گردید. نتایج نشان داد که معلم ها «راهبرد ارتباط دادن بین مترادف و متضاد» را بیشتر از راهبردهای دیگر به دانش آموزان می آموزند. در عین حال «استفاده از روش کلید واژه» کمتر از همه تدریس می شود. نتایج نشان داد که همبستگی بین دو متغیر تفکر انتقادی معلم ها و تدریس راهبرهای یادگیری لغت منفی است. این ارتباط منفی بین میزان تدریس راهبرد های یادگیری لغت و مولفه های تفکر انتقادی استدلال قیاسی، تحلیل، و استنتاج معنی دار می باشد. در صورتی که این همبستگی منفی در خصوص دو مولفه ی دیگر یعنی ارزیابی و استدلال استقرایی معنی دار نمی باشد. نتیجه ی(زی فیشر) نشان داد که با در نظر گرفتن جنسیت میزان همبستگی تدریس راهبرد های یادگیری لغت فقط بااستنتاج از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. یافته های این مطالعه می تواند برای برنامه های آموزشی دانشجو معلمان، معلم های زبان و اساتید تربیت معلم برای کمک به ارتقای مهارت های تفکر انتقادی معلمان و دانشجو معلمان مفید باشد. نتایج می تواند برای طراحان کتب درسی زبان مفید باشد تا در مواد آموزشی نقش پررنگ تری برای تدریس و یادگیری لغت برای معلم ها در نظر بگیرند. کلما ت کلیدی: راهبردهای یادگیری، لغت، تفکر انتقادی، معلم زبان
فرهاد َنادری مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نگرش دبیران زبان انگلیسی به روش تدریس ارتباطی و درک آنان از مشکلات به کار گیری این روش در سبک های آموزشی آنان است. دویست وسه دبیر زبان انگلیسی با پر کردن سه پرسشنامه نگرش به روش تدریس ارتباطی (شامل پنج زیر مقیاس: جایگاه و اهمیت دستور زبان، نقش معلم در کلاس، فعالیت های گروهی، نقش و همکاری دانش آموزان در فرایند یادگیری، کمیت و کیفیت تصحیح خطاها)، پرسشنامه درک معلمان از مشکلات به کارگیری روش تدریس ارتباطی (شامل 4 زیر مقیاس معلم، دانش آموز، سیستم آموزشی، روش تدریس) و پرسشنامه سبک های آموزشی (شامل چهار نوع سبک: دانش آموز محوری، دانش آموز محوری با رویکرد کتابی، دستور زبان محوری، معلم محوری) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج اولیه نشان دادکه عمدتاً می توان معلمان را بر اساس سبک های آموزشی به دو گروه دانش آموز- محور و دانش آموز- محور با رویکرد کتابی تقسیم کرد. بین نگرش به روش تدریس ارتباطی و درک مشکلات به کارگیری این روش به طور کلی ارتباط معناداری یافت نشد؛ اگرچه نگرش به روش تدریس ارتباطی با مشکلات مرتبط با دانش آموزان در کلاس های ارتباطی رابطه منفی و معناداری داشت (1/0=p ، 160/0=r) علاوه بر این نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که وارد کردن هر دو متغیر نگرش به روش تدریس ارتباطی و درک مشکلات به کار گیری این روش به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده سبک آموزشی قادر است 16% (ضریب تعیین آزمون کاکس و اسنل) تا 22% (ضریب تعیین آزمون نگل کرک) از واریانس سبک های آموزشی را تبیین نماید. بدین ترتیب که نگرش به روش تدریس ارتباطی بطور معناداری پیش بینی کننده سبک آموزشی معلمان است ولی درک مشکلات به کارگیری روش تدریس ارتباطی به عنوان عامل پیش بینی کننده سبک آموزشی معلمان از نظر آماری معنا دار نیست.
امید شریعتی فرهاد قربان دردی نژاد
این تحقیق به منظور یافتن ارتباط "انگیزش معلم 1 ", "استفاده از راهبردهای انگیزشی 2 " بر روی "رضایتمندی شغلی 3 " دبیران زبان انگلیسی ایرانی از یک طرف و از طرف دیگر نقش اهمیت یا فراروانی استفاده از راهبردهای انگیزشی به عنوان عامل میانجی در رابطه بین انگیزش معلم و رضایتمندی شغلی آنها انجام گرفت. به منظور انجام تحقیق حاضر سه پرسشنامه که جهت جمع آوری داده ها در ارتباط با متغییرهای تحقیق و بخش اول آنها در خصوص اطلاعات مربوط به معلمان از قبیل سن, جنسیت و تجربه کاری بود در بین 100 معلم استان کردستان توزیع گردید. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تاثیر هر دو ارتباط انگیزش معلم و استفاده از راهبردهای انگیزشی بر روی رضایتمندی شغلی دبیران انگلیسی معنا دار می باشد و همچنین اهمیت و فراوانی استفاده از راهبردهای انگیزشی به عنوان عوامل میانجی در بالا بردن رضایتمندی شغلی دبیران نقش بسزایی دارند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که انگیزش معلم و استفاده از راهبردهای انگیزشی بر روی رضایتمندی شغلی دبیران تاثیر گذار می باشد و می توانند توسط معلمان در فضاهای آموزشی مورد استفاده قرار بگیرند.
مسعود بهرامی شرق مریم مشکوه
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تاثیر دسته بندی معنایی و موضوعی در بالابردن یادگیری لغت زبان آموزان ایرانی، با توجه به نظریه تداخل و فرضیه تمایز است. از این رو هفتاد زبان آموز درسطح متوسط به پایین در نظرگرفته شدند و به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند. برای آموزش لغات در گروه اول از روش دسته بندی موضوعی مرتبط، گروه دوم روش دسته بندی معنایی مرتبط و گروه سوم روش دسته بندی معنایی نامرتبط استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنا داری در نمرات پس از آزمون واژگان برای سه گروه وجود دارد که دراین بین تفاوت بین دسته بندی موضوعی مرتبط و دسته بندی معنایی مرتبط معنا دار می باشد. نتیجه حاصل حاکی از این است که آموزش لغات انگلیسی به وسیله دسته بندی موضوعی مرتبط می تواند بر پیشرفت یادگیری لغت زبان آموزان موثر باشد.
رعنا صدیق پور مهرک رحیمی
هوش و انگیزه از جمله تفاوت های فردی هستند که نقش مهم آنها درفرآیند اکتساب زبان دوم گزارش شده است. با این حال، تعداد کمی از مطالعات رابطه بین این دو سازه را جستجو کرده اند. از این رو هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین هشت نوع هوش چندگانه و انگیزه یادگیری زبان انگلیسی در بین زبان آموزان ایرانی است. برای رسیدن به این هدف هزارو پانصدو پنجاه و سه دانش آموز بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای از منطقه بهارستان شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش نامه های انگیزه یادگیری زبان و هوش های چند گانه پاسخ دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر یک ازهشت نوع هوش چندگانه رابطه مثبت و معنی داری با انگیزه یادگیری زبان خارجی دارند. این هوش ها به ترتیب از قویترین تا ضعیف ترین رابطه عبارتند از: هوش زبانی/کلامی، بین فردی، منطقی/ریاضی، بصری/ فضایی، طبیعت گرا،درون فردی، بدنی/جنبشی و موسیقایی. به همین ترتیب، بین هوش های چندگانه به عنوان یک عامل کلی وانگیزه یادگیری زبان ارتباط معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتیجه تحقیق نشان داد که هوش های زبانی/کلامی، بین فردی، منطقی/ریاضی، بصری/ فضایی، درون فردی و طبیعت گرا به به ترتیب قادر به پیش بینی انگیزه یادگیری زبان آموزان هستند در حالی که هوش های موسیقایی و بدنی/جنبشی فاقد قدرت پیش بینی انگیزه یادگیری زبان می باشند. یافته های این پژوهش برای برنامه ریزان دوره های آموزش زبان، طراحان و نویسندگان کتب درسی، معلمان زبان و دانش آموزان مفید واقع خواهد شد.
مینو رشوند فرهاد قربان دوردی نژاد
تدریس فکورانه و سبک های تدریس به عنوان عوامل اصلی در پیشرفت حرفه تدریس محسوب می شوند. از آنجائیکه معلمان زبان خارجی با سطح بالای تدریس فکورانه و سبک های تدریس مناسب می توانند به طور موثرتری تدریس کنند، این مطالعه به منظور بررسینقش تدریس فکورانه و سبک تدریس معلمان زبان ایرانی در پیشرفت درسی زبان انگلیسی دانش آموزان آنها انجام شده است. برای تحقق این امر، 70 معلم سطح متوسطه استان قزوین (سوم دبیرستان) در این مطالعه شرکت کردند. دو پرسشنامه ی تدریس فکورانه وترجیحات سبک تدریس در میان معلمان توزیع شد و همچنین لیست نمرات نهایی دانش آموزان هر معلم برای جمع آوری داده ها گرفته شد. داده ها توسط ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند گانه و رگرسیون لوجیستیک تحلیل شدند. نتیجه ی ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ی معناداری بین تدریس فکورانه و ترجیحات سبک تدریس معلمان وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه بیانگر آن بود که از 6 جزء تدریس فکورانه ی معلمان، عوامل عاطفی و اخلاقی می تواند به طور معناداری سبک تدریس معلمان را پیش بینی کند. نتیجه ی تحلیل رگرسیون لوجیستیک حاکی از آن بود که بین عوامل تدریس فکورانه ی معلمان و سبک تدریس آنها، عامل اول می تواند دستاوردهای بچه ها پیش بینی کند و نهایتا نتیجه ی تحلیل رگرسیون لوجیستیک دوم نشان داد که در میان عوامل تدریس فکورانه، عامل فرآشناختی می تواند به طور معناداری دستاوردهای بچه ها را پیش بینی کند.
رقیه مرادیان احمدآباد فرهاد قربان دوردی نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خود مختاری و میزان پیشرفت دانش آموزان پایه سوم متوسطه در درس زبان انگلیسی در شهرستان تکاب با میانجی گری عامل اضطراب کلاس زبان خارجه است . بدین منظور تعداد 400 دانش آموز ( 187 پسر و 213 دختر) پایه سوم متوسطه در این تحقیق شرکت کردند و میزان خود مختاری و اضطراب کلاس زبان خارجه آنها با استفاده از مقیاس خودمختاری و مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجه مورد سنجش قرار گرفت. از نمره ی امتحان زبان انگلیسی پایان سال دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت زبان انگلیسی آنها استفاده گردید. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل همبستگی، رابطه معنا دار ومثبتی بین خودمختاری و میزان پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان یافت شد. همچنین طبق یافته های تحقیق ، اضطراب کلاس زبان خارجه دارای رابطه ای معنا دار و منفی با میزان پیشرفت زبان انگلیسی است. در آخر ، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه برای بیان عملکرد خود مختاری در پیش بینی میزان پیشرفت زبان انگلیسی بعد از کنترل تاثیر میانجی گری اضطراب ، استفاده شد . فرضیه مربوط به نقش میانجی گری عامل اضطراب کلاس زبان خارجه بر رابطه بین خود مختاری و پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان مورد تایید قرار گرفت .
لیلا محسنی رضا نجاتی
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر ساختار متن، شکل پاسخ و سبک های شناختی ( وابسته به زمینه/ مستقل از زمینه) بر روی عملکرد آزمون درک مطلب می باشد. به عبارتی دیگر هدف این مطالعه بررسی تفاوت عملکرد افراد وابسته به زمینه و افراد مستقل از زمینه روی آزمون های بسته ( توصیفی و مشکل که همراه راه حل است) می باشد. بدین منظور 180 زبان آموز در سطح پیش متوسط بر اساس قابل دسترسی بودن انتخاب شدند و سبک های شناختی آن ها توسط آزمون نهفته ویتکین شناخته شد. بعد از آن، آزمون بسته ( توصیفی و مشکل که همراه راه حل است ) بین زبان آموزان توزیع شد. مطالعه نشان داد که تفاوت معنا داری بین سبک های شناختی زبان آموزان و عملکرد آن ها در دو تست مورد نظر وجود داشت. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که زبان آموزان وابسته به زمینه عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان مستقل از زمینه روی تست بسته توصیفی داشتند. واژه های کلیدی: ساختار متن، شکل پاسخ، وابسته به زمینه/مستقل از زمینه، درک مطلب، سطح پیش متوسط
نگار صادقی قاسم آباد مهرک رحیمی
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس تعاملی بر توانایی خواندن دانش آموزان ایرانی است. پنجاه دانش آموز سال اول دبیرستان در این تحقیق شرکت کردند. در ابتدا برای اطمینان از یکسان بودن سطح توانایی خواندن انگلیسی هر دو گروه در آغاز آزمایش، هر دو گروه در آزمون خواندن کت شرکت کردند. نتایج حاکی از یکسانی سطح توانایی خواندن دو گروه بود. راهبردهای روش تدریس تعاملی بر طبق رویه ی پیشنهادی پالینکسار و برون به گروه آزمایش آموخته شد. گروه کنترل نیز بر طبق روش مرسوم پیش-خواندن، خواندن و پس-خواندن آموزش داده شدند و دانش آموزان در این گروه فرصتی برای تمرین راهبرد ها در کلاس نداشتند.. نتایج تحقیق نشان داد که توانایی کلی خواندن دانش آموزان گروه آزمایش و توانایی آنان در هر 5 قسمت آزمون کت بعد از شرکت در کلاس روش تدریس تعاملی بطور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. نتایج این تحقیق برای معلمان زبان انگلیسی، دوره های تربیت معلم و وزارت آموزش و پرورش مورد استفاده قرار می گیرد.
حمیده افشار فرهاد قربان دردی نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودکارآمدی، کمال گرایی و میزان پیشرفت دانش آموزان پایه سوم متوسطه در درس زبان انگلیسی در شهر تهران است. بدین منظور تعداد 400 دانش آموز دختر پایه سوم متوسطه در این تحقیق شرکت کردند و میزان خودکارآمدی و کمال گرایی آنها با استفاده از مقیاس خودکارآمدی زبان انگلیسی و مقیاس کمال گرایی مورد سنجش قرار گرفت. از نمره ی امتحان زبان انگلیسی پایان سال دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت زبان انگلیسی آنها استفاده گردید. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل همبستگی، رابطه معنادار و مثبتی بین خودکارآمدی و میزان پیشرفت زبان ). r = .303, p < 0.01) انگلیسی یافتشد همچنین طبق یافته های تحقیق و تحلیل همبستگی، رابطه معنا دار و منفی بین کمال گرایی و میزان پیشرفت زبان را به .(r=-.064, p<0.01) اثبات رساندند در آخر، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه برای بیان عملکرد خودکارآمدی در پیشرفت زبان انگلیسی بعد از کنترل تاثیر کمال گرایی، استفاده شد. فرضیه مربوط به نقش میانجی گری عامل کمال گرایی بر رابطه بین خودکارآمدی و پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان مورد تایید قرار گرفت
منصوره ابراهیمی مریم مشکوه
انگیزش فاکتوری کلیدی دریادگیری بخصوص یادگیری زبان دوم می باشد. در حقیقت انگیزش بعدی منفی دارد که عدم انگیزش میباشد. عدم انگیزش از دست دادن انگیزش موجود می باشد که میتواند منجر به عدم موفقیت دانشجویان در یادگیری زبان دوم شود. علی رغم اهمیت عدم انگیزش تحقیقات بسیار کمی در این زمینه انجام شده است. هدف این تحقیق پیدا کردن مهمترین فاکتور عدم انگیزش در میان دانشجویان رشته های مهندسی و علوم انسانی بود. علاوه بر آن هدف این تحقیق پاسخ به این سوالات بود که آیا تفاوت معناداری بین دانشجویان دو رشته ی مهندسی و علوم انسانی وجود دارد یا خیر؟ در این تحقیق از فرم تغییر یافته ی پرسشنامه ی ساکایی و کیکوچی توسط کیوانپناه و قاسمی(2011 ) استفاده شد که پایایی آن .87 بود.این پرسشنامه بین 300 (150 دانشجوی مهندسی و 150 دانشجوی علوم انسانی) توزیع شد که این دانشجویان از سه شهر قم کاشان و تهران واز هفت دانشگاه مختلف بودند.نتایج تحقیق نشان داد که سه عامل: "محتوی و مواد درسی و وسایل کمک آموزشی" و "معلم" و "نگرش به یادگیری زبان دوم" مهمترین عوامل عدم انگیزش درهر دو گروه دانشجویان مهندسی و علوم انسانی بودند. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در عوامل عدم انگیزش بین دانشجویان مهندسی و علوم انسانی. نتایج این تحقیق برای مولفان و نویسندگان کتب درسی انگلیسی برای دانشجویان غیر زبانی و همچنین اساتید زبان انگلیسی مفید خواهد بود
عاطفه باباتبار ملکشاه فرهاد قربان دوردی نژاد
پژوهش حاضر تاثیر آموزش با کمک کامپیوتر بر قابل فهم بودن تلفظ زبان انگلیسی دانش آموزان ایرانی دوره اول متوسطه را بررسی کرده است. نمونه تحقیق 30 دانش آموزان کلاس سوم ، که براساس تست نلسون همگن بودند.آنها به دوگروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. یک مربی، تلفظ زبان انگلیسی را به هر دو گروه آموزش داد. آموزش به کمک کامپیوتر برای گروه تجربی و روش سنتی برای گروه کنترل استفاده شد. دو گروه بعد از آموزش، در قالب آزمون پیشرفت و آزمون تلفظ ،تست پس آزمون دادند. نتایج نمونه آزمون های t مستقل نشان داد که تفاوت های معنی داری بین دو گروه در آزمون پیشرفت (t=1.17, ? > .05) و در آزمون تلفظ (t=1.54, ? > .05) وجود ندارد، امامیانگین نمرات گروه تجربی در هر دو پس آزمون، بالاتر از میانگین نمرات گروه کنترل بود. بنابراین نتیجه گرفته شد که تحقیقات بیشتری نیاز است تا تاثیر استفاده از آموزش به کمک کامپیوتر بر قابل فهم بودن تلفظ زبان انگلیسی دانش آموزان دوره اول متوسطه را بررسی کند.
الهام سلیمانی مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش تدریس داستان گویی الکترونیکی بردرک و اضطراب شنیداری فراگیران زبان انگلیسی در ایران است. بدین منظور دوکلاس سطح متوسط انتخاب و به صورت قراردادی گروه آزمایش (=24) و گواه (=24) در نظر گرفته شدند. .تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل آماری کوواریانس نشان داد که روش تدریس بخش شنیداری توسط داستان گویی الکترونیکی سبب افزایش درک شنیداری وکاهش اضطراب شنیداری زبان آموزان درگروه آزمایش درمقایسه باگروه گواه شد. نتایج این تحقیق می تواند به طورکلی مورد استفاده دست اندرکاران برنامه ریزی آموزشی و بویژه دبیران زبان انگلیسی قرار گیرد.
مریم محسنی مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین 8 هوش چندگانه و اضطراب یادگیری زبان در بین دانش آموزان دختر و پسر ایرانی است. علاوه بر این، این تحقیق میکوشد مشخص کند کدام یک از انواع هوش ها بهترین پیش بینی کننده اضطراب یادگیری زبان است. به این منظور، 1176 دانش آموز دبیرستانی (679 دختر و497 پسر) از 7 مدرسه ناحیه 1 شهرستان ساری توسط نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هوش چندگانه آنها بوسیله پرسشنامه هوش چندگانه که توسط گاردنر(1993) طراحی شد اندازه گیری شد. علاوه بر این، جهت اندازه گیری اضطراب یادگیری زبان انگلیسی از مقیاس اضطراب یادگیری زبان انگلیسی استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی، بصری/فضایی، بدنی/جنبشی و بین فردی و اضطراب یادگیری زبان در حالت کلی و جود دارد. دومین یافته مهم این مطالعه این بود که زمانی که دانش آموزان دختر و پسر به طور جداگانه در تجزیه و تحلیل در نظر گرفته میشوند همبستگی بین اضطراب یادگیری زبان و هوش چندگانه از نظر آماری معنادار است. هرچند نتیجهz فیشر نشان داد زمانی که دانش آموزان دختر و پسر با هم مقایسه میشوند درجه همبستگی این دو متغیر تقریبا یکسان است. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی،درون فردی و بین فردی بهترین پیش بینی کننده اضطراب یادگیری زبان هستند. در حالیکه هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی و بین فردی مانع اضطراب یادگیری زبان هستند، هوش درون فردی منجر به احسس تنش و استرس در کلاس های زبان میشود.نتایج این مطالعه برای طراحان مواد آموزش و خصوصا معلمان بسیار مفید است از این جهت که آنها میتوانند از هوش چندگانه برای کاهش اضطراب در کلاس های زبان استفاده کنند و بنابراین انگیزه و موفقیت دانش آموزان را افزایش دهند.
عاطفه گلی مهرک رحیمی
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی رابطه بین نگرش و تجارب تقلب زبان آموزان ایرانی و خودتنظیمی تحصیلی آنها می باشد. هفتصد و هشتاد و چهار دانش آموز پایه سوم راهنمایی مشغول به تحصیل در منطقه بهارستان استان تهران در سال تحصیلی 93-1392 در این تحقیق شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از سه ابزار شامل پرسشنامه خود تنظیمی تحصیلی، پرسشنامه نگرش تقلب، و پرسشنامه تجربه تقلب استفاده شد. داده های بدست آمده بوسیله ضرایب همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین نگرش زبان آموزان نسبت به تقلب و خودتنظیمی تحصیلی آنها وجود دارد (r = .167, p<.01). رابطه بین تجارب تقلب زبان آموزان و خودتنظیمی تحصیلی آنها منفی و معنادار بود (r = -.269, p<.01). نتایج رگرسیون نشان داد خودتنظیمی تحصیلی می تواند نگرش های زبان آموزان نسبت به تقلب را به میزان 7/2درصد پیش بینی کند. علاوه بر این، خودتنظیمی تحصیلی تجارب تقلب زبان آموزان را به میزان 1/7 درصد پیش بینی می کند که به عنوان یک مانع برای تقلب تحصیلی عمل می کند.یافته های این پژوهش برای متخصصان، وزارت آموزش و پرورش، و معلمان زبان انگلیسی به منظور طراحی و استفاده بیشتر فعالیت های خودتنظیمی در برنامه درسی زبان انگلیسی مفید می باشد. این امر می تواند تاثیر بسزایی در بالابردن سلامت اخلاقی کلاسهای زبان داشته باشد.
عبدالحسین مولایی رضا نجاتی
مطالعه حاضر به بررسی نقش بازخورد زبان آموزان ایرانی نسبت به تدریس معلم در موفقیت آنها در درک مطلب پرداخته است. به همین منظور پرسشنامه seeqآقای مارش(1982) ترجمه و اصلاح شد و بین 20دانش آموزان هدف به مدت هشت هفته پیاپی ارایه گردید. اما در یک گروه 20 نفری دیگر از دانش آموزان هیچ بازخوردی نسبت به کار معلم دریافت نگردید. بعد از هشت هفته تدریس در هر دو گروه، توانایی درک مطلب دانش آموزان با استفاده از یک آزمون برگرفته از key english test (ket) بررسی گردید. این آزمون دوبار از دانش آموزان گرفته شد. یک باربعد از هشت هفته و یک بار هم بعد از دو هفته بعد از آن. نتایج این مطالع نشان داد که دریافت بازخورد از دانش آموزان آخر هر جلسه آموزشی روی توانایی دانش آموزان در درک مطلب تاثیر مثبتی داشت و در حقیقت این توانایی را بهبود بخشید. اما محقق این تاثیر را در گروهی که بازخورد نگرفته بود مشاهده نکرد.
سحر روزرخ مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تدریس بر اساس هسته ی زبانی بین المللی بر روی میزان قابل فهم بودن تلفظ زبان آموزان ایرانی می باشد.به منظور دستیابی به این هدف دو کلاس از مقطع اول دبیرستان به عنوان گروههای کنترل و آزمایش انتخاب شدند. سپس بمدت چهارده هفته در گروه کنترل تلفظ بریتانیایی ودر گروه آزمایش تلفظ هسته ی زبانی بین المللی تدریس شد.در پایان آزمایش دو آزمون کتبی و شفاهی تلفظ از هر دو گروه به عمل آمد. نتایج این تحلیل نشان داد که تدریس تلفظ بر اساس هسته ی زبانی بین المللی موثرتر بوده است.نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده ی برنامه ریزان آموزشی برنامه نویسان درسی و بخصوص معلمان قرار گیرد.تا بازده کلاس های تلفظ و تدریس زبان را افزایش دهد.
فهیمه فرجادنیا مهرک رحیمی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش بلندخوانی تعاملی بر توانایی درک مطلب زبان آموزان به انجام رسیده است. در این راستا چهل و چهار دانش آموز دبیرستانی در قالب دو گروه بیست و دونفره (گروه آزمایش و کنترل) انتخاب شدند که برای اطمینان از یکسان بودن سطح توانایی درک مطلب این دوگروه از آزمون خواندن کِت استفاده شد. یافته های این آزمون حاکی از یکسانی سطح درک مطلب دو گروه بود. در ادامه، بلندخوانی تعاملی برای تدریس خواندن در گروه آزمایش به کار گرفته شد و گروه کنترل نیز برطبق روش مرسوم پیش-خواندن، خواندن و پس-خواندن آموزش داده شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بصورت کلی توانایی درک مطلب دانش آموزانِ گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود یافته است. اگرچه باید خاطر نشان کرد توانایی درک مطلب دانش آموزان گروه آزمایش در چهار قسمت آزمون کِت شامل: درک جان کلام، تشخیص پاسخ مناسب، توانایی درک جزئیات و تمیز دادن لغات ساختاری بصورت معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش داشته است. تنها قسمتی که بصورت معنادار تحت تأثیر روش بلند خوانی تعاملی قرار نگرفت ، خواندن و درک مولفه های لغوی مناسب بود.