نام پژوهشگر: غلام رضا محمدی

تاثیر فسفات آمونیوم به عنوان کود آغازگر بر دوره بحرانی تداخل علف های هرز در سویا glycine max l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی 1389
  فاطمه امیری   غلام رضا محمدی

در آزمایش مزرعه ای و آزمایشگاهی شاخص های فیزیولوژیک رشد سویا، عملکرد و اجزای آن، صفات کیفی سویا، میزان قرائت spad، تراکم و وزن خشک علف های هرز و صفات مربوط به جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان هفت گونه علف هرز شناسایی شده، تاج خروس با 4/54 درصد، بیشترین و پیچک با 1/2 درصد کمترین سهم تجمع ماده خشک علف های هرز را داشتند. با افزایش دوره عاری از علف های هرز وزن خشک آن ها به طور معنی-داری کاهش یافت. عملکرد دانه تحت تاثیر رقابت با علف های هرز قرار گرفت، به طوری که افزایش دوره حضور علف های هرز باعث کاهش بیشتر عملکرد دانه سویا گردید. حداکثر کاهش عملکرد در تیمار تداخل کامل مشاهده شد که در مقایسه با تیمار کنترل کامل به میزان 40 درصد کمتر بود. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین اثرات ساده تیمارهای علف هرز و کود از نظر تاثیر بر درصد پروتئین بذر وجود داشت. در مقابل، تنها کنترل علف هرز به طور معنی داری درصد روغن دانه را افزایش داد. اعمال تیمارهای مختلف علف های هرز تاثیر معنی داری بر کلیه صفات مورد مطالعه به جز عملکرد بیولوژیک داشت، و سطوح مختلف کوددهی بر تعداد نیام در بوته، قرائت spad، وزن خشک علف های هرز، میزان پروتئین، شاخص های فیزیولوژیک رشد، درصد جوانه زنی و وزن خشک ریشه چه معنی دار بود. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که در شرایط کاربرد کود، این دوره برای کاهش قابل تحمل محصول تا حد 5 درصد در مقایسه با تیمار شاهد بدون علف هرز در فاصله 36 تا 62 روز پس از کاشت (مرحله v7 تا r3) و برای 10 درصد کاهش عملکرد در فاصله 43 تا 48 روز پس از کاشت (مرحله v11) بود. بر اساس همین نتایج در شرایطی که کود آغازگر مصرف نشد هم زمان شروع و هم زمان پایان دوره بحرانی تغییر پیدا کرد به صورتی که این دوره برای کاهش قابل تحمل عملکرد دانه تا حد 5 درصد در فاصله زمانی 19 تا 57 روز پس از کاشت (مرحله v1 تا r1) بود و برای 10 درصد کاهش قابل تحمل عملکرد این دوره در فاصله روزهای 24 تا 43 پس از کاشت (مرحله v3 تا v11) بود. بنابراین افزودن کود باعث کاهش دوره بحرانی کنترل علف های هرز سویا گردید

تاثیر خاکپوش زنده بر روی رشد، عملکرد و کنترل علفهای هرز در ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1389
  سمیه مظفری   غلام رضا محمدی

به منظور بررسی تاثیر شبدر برسیم (trifolium alexandrinum l.) به عنوان خاکپوش زنده بر رشد، عملکرد و کنترل علف های هرز در ذرت (zea mays l.)، آزمایشی در سال زراعی 1388 در مزرعه پژوهشی دانشگاه رازی انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورها شامل تراکم کاشت خاکپوش زنده در سه سطح (0، 20 و 40 کیلوگرم در هکتار)، زمان کاشت خاکپوش زنده در سه سطح (15 روز قبل، همزمان و 15بعد از کاشت ذرت به عنوان محصول اصلی) و فاکتور سوم علف هرز (در دو سطح کنترل و تداخل علف های هرز در تمام طول فصل رشد) بودند. تیمارهای بدون خاکپوش به عنوان شاهد (در دو حالت شاهد با تداخل علف هرز و شاهد کنترل علف هرز) جهت مقایسه در نظر گرفته شد. با مطالعه جمعیت علف های هرز، 10 گونه شناسایی شد که بالاترین جمعیت مربوط به دو علف هرز سلمه تره و تاج خروس بود. نتایج نشان داد در شرایط کنترل علف های هرز، حضور خاکپوش در مزرعه تاثیر چندانی بر رشد و عملکرد ذرت ایجاد نکرد اما خاکپوش در شرایط تداخل علف های هرز، از تاثیر مثبت قابل توجهی بر رشد و عملکرد ذرت برخوردار بود. تاخیر در کاشت شبدر به عنوان خاکپوش زنده، موجب شد که خاکپوش نتواند به موقع استقرار پیدا کند و از پتانسیل های محیط به خوبی استفاده نماید. بهترین زمان، کاشت 15 روز قبل از ذرت بود. این تاریخ کاشت توانست4/71 درصد (درمقایسه با شاهد بدون خاکپوش) بیوماس علف های هرز را کاهش دهد که می توان دلیل آن را به ایجاد پوشش و ممانعت از رسیدن نور به سطح خاک و در نتیجه جلوگیری از جوانه زنی علف های هرز و کاهش تراکم آنها نسبت داد. این تیمار همچنین افزایش چشمگیری در شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک، سرعت رشد محصول و عملکرد دانه در شرایط تداخل علف های هرز ایجاد کرد. در شرایط تداخل علف های هرز با کشت خاکپوش قبل از کشت ذرت، عملکرد دانه1/56 درصد (نسبت به عدم کشت خاکپوش در شرایط تداخل علف هرز) افزایش یافت. خاکپوش همچنین باعث افزایش محتوای پروتئین دانه نسبت به شاهد شد. بالاترین بیوماس خاکپوش زنده (699 و 9/663 گرم در متر مربع) و میزان نیتروژن (179/8و 167/7کیلو گرم در هکتار) به ترتیب در تیمارهای کنترل علف هرز و کشت خاکپوش قبل از ذرت و در تراکم های20 و 40 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. این بیوماس می تواند به عنوان علوفه به مصرف تغذیه دام برسد و یا به عنوان کود سبز به خاک برگردانده شود. به طور کلی این تحقیق نشان داد که کشت خاکپوش زنده قبل از ذرت می تواند جایگزین مطلوبی برای روش های متداول در کنترل علف های هرز باشد که در نهایت موجب افزایش بهره وری نهاده ها و رسیدن به اهداف کشاورزی پایدار خواهد شد.

بررسی مورفومتری طاقدیسهای زاگرس چین خورده (شمال غرب) با تاکید بر فعالیت ها زمین ساختی
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  غلام رضا محمدی   شهرام بهرامی

هدف این پژوهش می باشد بررسی مورفومتری8 طاقدیس در زاگرس چین خورده در استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان . هدف این تحقیق بررسی مورفومتری طاقدیس ها بر اساس یک سری شاخصهای ژئو مورفیک با استفاده از نقشه های توپوگرافی50000/1و زمین شناسی250000/1 و تصاویر ماهواره ای کویک برد می باشد. شاخصهای کمی ژئومورفولوژیک مورد استفاده در این تحقیق شامل شاخص سینوسیته جبهه کوهستان، شاخص فاصله بندی شبکه زهکشی، نسبت جهت، تقارن چین، طول خط الراس، زاویه تلاقی و نسبت انشعاب جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیک است. بررسی و مطالعه داده های مربوط به سینوسیته جبهه کوهستان، تراکم زهکشی، نسبت انشعاب، فاصله بندی شبکه زهکشی و شاخص طول خط الراس نشان می دهند که طاقدیسهای ویژنار،راوندی و پی کلا عموما طاقدیس هایی هستند که تکتونیک به طور موثر بر روی آنها تاثیر گذاشته است و می توان گفت که این طاقدیس ها در زمره طاقدیس های جوان و فعال از لحاظ تکتونیک می باشند .نتیجه شاخصهای مذکور نشان می دهد که طاقدیسهای نواکوه،چناره،ماله کوه و دنه خشک بالعکس طاقدیس های هستند که بیشتر تحت تاثیر فرسایش قرار گرفته اند .پس می توان این طاقدیسها را در زمره طاقدیسهای قدیمی قرار داد و تکتونیک کمتر از طاقدیسهای بالا بر آنها عمل میکند. نتیجه ای که از این شاخص ها در تحقیق بدست آمد نشان می دهد که با وجود اینکه تمامی طاقدیس های مورد مطالعه از نظر تکتونیکی فعال هستند اما درجه فعالیتهای تکتونیکی در آنها متفاوت است.

ارزیابی اثرات دگرآسیبی ماشک و چاودار بر برخی از گونه های علف هرز مزرعه ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  نگین نوروزی چقامارانی   غلام رضا محمدی

علف¬های هرز گیاهان ناخواسته¬ای هستند که در کشتزارها روییده و رقیبیانی جدی برای گیاهان زراعی می¬باشند. کشاورزی پایدار یکی از راهکارهای مناسب جهت مبارزه با علف های هرز در ، استفاده از توان دگرآسیبی گیاهان زراعی است که علاوه بر کاهش وابستگی به نهاده¬های شیمیایی و مصنوعی از دیدگاه زیست محیطی نیز می¬تواند سودمند باشد. به منظور بررسی توان دگرآسیبی ماشک زراعی و چاودار در کنترل علف¬های هرز رایج در مزرعه ذرت، این پژوهش در سال ¬های 92-91 در گلدان و آزمایشگاه فیزیولوژی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه به صورت فاکتوریل و بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و در دو بخش انجام شد.فاکتور اول: نوع گیاه دگرآسیب شامل ماشک زراعی، چاودار، مخلوط آنها و شاهد (بدون گیاه دگرآسیب) و فاکتور دوم: گونه گیاهی مورد تیمار شامل ذرت و علف¬های هرز رایج در مزرعه ذرت (تاج¬خروس، توق، چچم، دم-روباهی، سوروف، سلمه¬تره) بخش اول پژوهش به صورت گلدانی اجرا شد که شامل دو مرحله: 1) بررسی تاثیر بافت¬های پودر شده گیاهان دگرآسیب بر ویژگی¬های رشدی ذرت و علف¬های هرز. 2) بررسی تاثیر عصاره آبی بافت¬های گیاهان دگرآسیب بر ویژگی¬های رشدی ذرت و علف¬های هرز. بخش دوم پژوهش که در آزمایشگاه اجرا شد شامل پنج مرحله بود: 1) بررسی تاثیر عصاره آبی خاک محیط ریشه گیاهان دگرآسیب بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت و علف¬های هرز. 2) بررسی تاثیر عصاره آبی خاک کرت¬های گیاهان دگرآسیب یک ماه بعد از برگرداندن آنها به خاک بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت و علف¬های هرز. 3) بررسی تاثیر عصاره آبی خاک کرت-های گیاهان دگرآسیب دو ماه بعد از برگرداندن آنها به خاک بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت و علف¬های هرز. 4) بررسی تاثیر خاک کرتهای گیاهان دگرآسیب سه ماه بعد از برگرداندن آنها به خاک بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت و علف¬های هرز. 5) بررسی تاثیر عصاره آبی بافت¬های گیاهان دگرآسیب بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت و علف-های هرز. با بررسی نتایج تجزیه واریانس تفاوت¬های معنی¬دار بین سطوح هر دو عامل (نوع گیاه دگرآسیب و گونه گیاهی مورد تیمار) از نظر تاثیر بر صفات مورد بررسی، مشاهده شد. در بخش گلدانی، گونه¬های گیاهی دگرآسیب کمترین اثر منفی را بر ویژگی¬های رشدی ذرت نشان دادند. در بین علف¬های هرز توق از حساسیت کمتری نسبت به تیمارهای دگرآسیب برخوردار بود. در بخش آزمایشگاهی نیز تجزیه واریانس نشان داد که بین سطوح عوامل مورد بررسی اختلاف معنی¬دار وجود دارد. اثر بازدارندگی عصاره¬های آبی خاک نمونه ¬برداری شده در زمان¬های مختلف بر جوانه¬زنی و رشد گیاهچه ذرت در مقایسه با علف¬های هرز کمتر بود. علاوه بر آن، در حضور عصاره آبی حاصل از بافت¬های گیاهان دگرآسیب فقط ذرت قادر به جوانه¬زنی و تولید گیاهچه شد و هیچیک از علف¬های هرز جوانه نزدنند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که عصاره¬های خاک در مراحل مختلف روندهای خاصی را دنبال نمی¬کنند. واژگان کلیدی: چاودار، دگرآسیبی، ذرت، علف هرز، ماشک.