نام پژوهشگر: احمد صدرایی جواهری
سمیرا طهماسبی ابراهیم هادیان
در این رساله به بررسی تأثیر رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی بر روی فقر می پردازیم. متغیرهای توضیحی مدل، تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص رشد اقتصادی و ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری درآمدی می باشند. همچنین سه شاخص: نسبت سرشمار، شکاف فقر و شدت فقر، با دو مفهوم نسبی و مطلق، به عنوان شاخص هایی برای فقر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. تمام متغیرها در برآورد مدل به صورت لگاریتمی می باشند. برای برآورد الگو از روش خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ardl) استفاده شده است و کشور مورد مطالعه، کشور ایران می باشد. در برآورد الگوی کوتاه مدت، نتایج نشان دادند که رابطه بین ضریب جینی که شاخص نابرابری درآمدی بود و فقر در همه شاخص های فقر، رابطه ای مثبت و معنی دار است و افزایش در نابرابری درآمدی در کوتاه مدت باعث افزایش در فقر می شود، اما رابطه بین رشد اقتصادی و فقر در مفهوم مطلق فقر، رابطه ای منفی و در مفهوم نسبی فقر، در شاخص های نسبت سرشمار و شکاف فقر، رابطه ای مثبت و در شاخص شدت فقر، رابطه ای منفی برقرار است.که این رابطه ها با توچه به تعاریفی که برای شاخص های فقر در نظر گرفتیم قابل توجیح است. در بلندمدت نیز در همه شاخص های فقر، همانطور که انتظار می رفت بین ضریب جینی و فقر رابطه ای مثبت و بین رشد اقتصادی و فقر رابطه ای منفی وجود دارد. همچنین کشش فقر یا حساسیت فقر نسبت به نابرابری درآمدی در متغیرهای نسبت سرشمار، شکاف و شدت فقر در مفهوم مطلق آنها به ترتیب 4، 44/8 و 25/5 و در مفهوم نسبی این متغیرها 85/0، 77/1 و 83/8 می باشند. کشش فقر نسبت به رشد اقتصادی نیز در سه متغیر فوق، در مفهوم مطلق، به ترتیب 58/3- ، 50/3- و 81/1- و در مفهوم نسبی 25/0- ، 14/0- و 30/3- به دست آمد.
سمیرا طهماسبی ابراهیم هادیان
لذا در این رساله به بررسی تأثیر رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی بر روی فقر می پردازیم. متغیرهای توضیحی مدل، تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخص رشد اقتصادی و ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری درآمدی می باشند. همچنین سه شاخص: نسبت سرشمار، شکاف فقر و شدت فقر، با دو مفهوم نسبی و مطلق، به عنوان شاخص هایی برای فقر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. تمام متغیرها در برآورد مدل به صورت لگاریتمی می باشند. برای برآورد الگو از روش خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ardl) استفاده شده است و کشور مورد مطالعه، کشور ایران می باشد. در برآورد الگوی کوتاه مدت، نتایج نشان دادند که رابطه بین ضریب جینی و فقر در همه شاخص های فقر، رابطه ای مثبت و معنی دار است، اما رابطه بین رشد اقتصادی و فقر در مفهوم مطلق فقر، رابطه ای منفی و در مفهوم نسبی فقر، در شاخص های نسبت سرشمار و شکاف فقر، رابطه ای مثبت و در شاخص شدت فقر، رابطه ای منفی برقرار است. در بلندمدت نیز در همه شاخص های فقر، بین ضریب جینی و فقر رابطه ای مثبت و بین رشد اقتصادی و فقر رابطه ای منفی وجود دارد. همچنین کشش فقر نسبت به نابرابری درآمدی در متغیرهای نسبت سرشمار، شکاف و شدت فقر در مفهوم مطلق آنها به ترتیب 4، 44/8 و 25/5 و در مفهوم نسبی این متغیرها 85/0، 77/1 و 83/8 می باشند. کشش فقر نسبت به رشد اقتصادی نیز در سه متغیر فوق، در مفهوم مطلق، به ترتیب 58/3- ، 50/3- و 81/1- و در مفهوم نسبی 25/0- ، 14/0- و 30/3- به دست آمد.
طاهره زارع رضا اکبریان
هدف این پایان نامه بررسی رابطه بین توزیع درآمد و رشداقتصادی، از کانال تلاطم سیاست مالی در ایران طی دوره 1386-1358 می باشد. در این پژوهش برای بررسی رابطه بین توزیع درآمد و رشداقتصادی، از کانال تلاطم سیاست مالی، سه معادله به طور جداگانه مورد آزمون قرار گرفت. در ابتدا رابطه بین رشد و توزیع درآمد با استفاده از روش مدل خود توضیح با وقفه های گسترده مورد آزمون قرار دادیم که طی این بررسی مشخص گردید که رابطه بین رشد و توزیع درآمد یک رابطه منفی می باشد یعنی با افزایش نابرابری، رشد کاهش پیدا می کند. در مرحله بعد رابطه بین نابرابری و تلاطم سیاست مالی مورد آزمون قرار گرفت. در این جا ابتدا تلاطم و نوسانات سیاست مالی را با استفاده از روش واریانس ناهمسانی شرطی رگرسیون خود بازگشتی تعمیم یافته (garch) به دست آوردیم و سپس رابطه بین این دو متغیر از طریق مدل خود توضیح با وقفه های گسترده مورد آزمون قرار گرفت که این بررسی، رابطه مثبت بین نابرابری و تلاطم سیاست مالی را نتیجه داد و در آخر به بررسی رابطه بین دو متغیر تلاطم سیاست مالی و رشد از روش مدل خود توضیح با وقفه های گسترده پرداختیم که این آزمون رابطه منفی بین دو متغیر تلاطم سیاست مالی و رشد را تأیید می کند و در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی از کانال تلاطم سیاست مالی منفی می باشد
نادر اسماعیلی رضا اکبریان
هدف اصلی این پایان نامه بررسی و اندازه گیری رقابت در صنعت بیمه- به جز بیمه عمر- در ایران طی سال های 89-1387 با استفاده از متد پانزار– رز می باشد. نتایج آزمون چاو، آزمون بروش- پاگان و آزمون هاسمن پیشنهاد می کنند که از داده های پانل با اثرات ثابت استفاده کنیم. ما از نرم افزار استتا برای تخمین ضرایب استفاده کردیم. مقدار h در متد پانزار- رز مجموع ضرایب سه متغیر قیمت واحد نیروی کار، قیمت واحد خدمات تجاری و قیمت واحد سرمایه مالی است. مقدار h در مدل اول که تعادل بلند مدت مشاهدات را بررسی می کند 7/0به دست آمد. آزمون والد نشان می-دهداین مقدار به طور معناداری از صفر فاصله ندارد بنابراین مشاهدات در تعادل بلند مدت هستند. مقدار h در مدل اصلی 577/0می باشد و آزمون والد نشان می دهد این مقدار به طور معناداری از صفر و یک فاصله دارد. بنابراین نتایج بیانگر آن است که صنعت بیمه- به جز بیمه عمر- در ایران طی سال های 89-1387 رقابت انحصاری بوده است.
معصومه هادی زادگان احمد صدرایی جواهری
در این مطالعه ماهیت سودآوری در صنعت داروسازی ایران طی دوره زمانی 1380-1386 براساس رویکردهای ساختارکارا و قدرت بازاری مورد مطالعه قرار گرفته است. نظریه ی ساختار کارا، افزایش سودآوری صنعت را ناشی از افزایش کارایی می داند. در این پایان نامه با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها انواع شاخص های کارایی برای بنگاه های موجود در صنعت داروسازی ایران محاسبه شده است. با توجه به نظریه قدرت بازار، برخی شاخص های تمرکز صنعت نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه حاکی از اثر مثبت و معنی دار شاخص های تمرکز صنعت، بر سودآوری صنعت داروسازی ایران می باشند. بنابراین، نظریه قدرت بازار در صنعت داروسازی ایران مورد تأیید قرار می گیرد
میلاد محمدی ابراهیم هادیان
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه تغییرات نرخ ارز حقیقی و چرخه تولید در اقتصاد ایران است. در این پژوهش به منظور بررسی رابطه تغییرات نرخ ارز حقیقی و چرخه تولید و تجزیه و تحلیل اثر متقابل تکانه های تولید و نرخ ارز حقیقی به صورت همزمان، داده های سری زمانی تولید ناخالص داخلی ایران و آمریکا و نرخ ارز، به صورت سالیانه و طی دوره 1388-1344 در نظر گرفته شده اند. این بررسی در چارچوب مدل خود رگرسیون برداری (var)، صورت گرفته است. در ابتدا داده های سری زمانی تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز حقیقی با استفاده از روش غیر پارامتریک هادریک-پرسکات مورد پردازش قرار گرفته و اجزای روند و چرخه ای استخراج شده اند. سپس با استفاده از آزمون ریشه واحد دیکی-فولر تعمیم یافته به بررسی ایستایی اجزای چرخه ای سری های زمانی پرداخته ایم. نهایتاً تحلیل و بررسی نتایج تخمین، با استفاده از تابع عکس العمل آنی (irf) صورت گرفته است. نتایج نشان می دهند که ضربه به متغیر نرخ ارز حقیقی بین دو کشور، درابتدا یک شوک مثبت ناچیز به چرخه تولید ایران وارد می کند و پس از گذشت تقریباً 10 دوره زمانی از ضربه، متغیر را در سطح دائمی قرار می دهد (اثر شوک پس از 10 دوره زمانی از بین می رود). اثر ضربه به چرخه تولید آمریکا بر متغیر چرخه ای نرخ ارز حقیقی، نسبت به اثر ضربه به متغیر چرخه تولید ایران، بیشتر و طولانی تر است.
نیوشا نورجانی ابراهیم هادیان
تحقیق حاضر به بررسی روشی از منحنی فیلیپس کینزین های جدید که بیانگر رابطه تورم و هزینه نهایی واقعی نیروی کار است، طی سال های 1390 - 1355 پرداخته است. در فصل اول این مطالعه ضمن ارائه کلیاتی از بحث، به بررسی اهمیت موضوع تحقیق، هدف تحقیق، فرضیات تحقیق و روش آن پرداخته است. در فصل دوم این پایان نامه مروری بر مطالعات انجام شده در داخل و خارج ایران در رابطه با تورم و منحنی فیلیپس صورت گرفته است. در این فصل هریک از مطالعات انجام شده به صورتی مورد مطالعه قرار گرفته است که ابتدا پیش فرض های تحقیق، و روش برآورد و در نتیجه یافته های تحقیق به صورت مفصل بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که هر یک از محققین در اقتصاد ایران نتایج متفاوتی را گزارش کرده اند و در انتخاب فرم تبعی و علامت متغیرهای مدل اختلاف نظر دارند. همچنین اغلب روش ها برای برآورد الگو مناسب و سازگار با داده های اقتصاد ایران نیستند. در فصل سوم بعد از تعریف تورم و بیان علل بروز آن، به بررسی سیر تحول منحنی فیلیپس پرداخته شد، این سیر تحول از منحنی فیلیپس اولیه با رابطه دستمزد و بیکاری شروع شده و با منحنی فیلیپس کینزین جدید(nkpc) ، که تورم را تابعی از تورم مورد انتظار در دوره ی بعدی و انحراف بیکاری از نرخ طبیعی آن معرفی می کند خاتمه می یابد. سپس منحنی کینزین جدید با جایگذاری هزینه نهایی تولید به جای شکاف بیکاری در منحنی پایه مورد بحث قرار گرفته است و در مبحث بعدی با استفاده از شکاف تولید و مدل تلفیقی (هیبریدی) آن به جای هزینه نهایی مدل جدیدی از nkpc ارئه شده است، پس از آن به دلیل غیر قابل مشاهده بودن نرخ طبیعی تولید، مدل هیبریدی با هزینه نهایی تولید مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که مدل هیبریدی در تخمین داده های سالیانه مدل قدرتمندی نیست و از طرفی این مدل با تعصبات جانبدارانه از مدل ترکیب ناهمگن انتظارات آینده نگر و گذشته نگر، مشکلاتی را به همراه خواهد داشت. از آن جمله می توان گفت مدل هیبریدی به لحاظ عدم یکنواختی در مدل، با روش های اقتصاد سنجی از جمله مدل خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده و مدل گشتاورهای تعمیم یافته سازگاری ندارد. بنابر این با در نظر گرفتن nkpc به صورت یک مدل اتورگرسیو درجه اول، تورم انتظاری در مدل حذف شده است و مدل همگن و سازگاری برای برازش با استفاده از روش خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده ارائه گشته. متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق شامل نرخ تورم، هزینه نهایی واقعی نیروی کار هستند. در فصل چهارم شکل کلی و اولیه مدل تجربی که در این مطالعه از آن برای بدست آوردن مدل نهایی بهره گرفته شده است، معرفی سپس نحوه سنجش متغیرها، منابع مورد استفاده در سنجش متغیرها و آزمون دیکی - فولر به منظور بررسی ایستایی متغیرها استفاده شده و مشخص شده که متغیرهای الگو ترکیبی از (0)i و (1)i هستند. با الهام از یافته های گرنجر و نیوبالد (1974) مبنی بر آنکه که با بکارگیری روش حداقل مربعات معمولی بین متغیرهای غیر ایستا نتایج گمراه کننده ای بدست خواهد آمد و آزمون های fو t از اعتبار لازم برخوردار نخواهند بود، از الگوهای خودتوضیح با وقفه های گسترده استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفاده در این تحقیق (4) microfit و (6) eviews می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هزینه نهایی واقعی نیروی کار تأثیر معناداری بر سطح عمومی قیمت ها (نرخ تورم) داشته و این اثر مثبت است، یعنی این یافته ها منطبق با فرضیه کینزین های جدید است. و بدین صورت تئوری کینزین های جدید برای اقتصاد ایران به اثبات می رسد. متغیر مجازی مورد استفاده در این مدل بر اساس مشاهده روند نرخ تورم طی زمان انتخاب شده است. یعنی برای سال های 1373 و 1374 که بالاترین نرخ تورم را در طول دوره ی مورد بررسی دارا هستند عدد یک و باقی سال ها عدد صفر در نظر گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روند تاثیر جنگ بر تورم متغیر مجازی برای سال های جنگ در نظر گرفته شده که مقدار این متغیر در طول سال های 1359 تا 1367، یک و مابقی سال ها صفر بوده است. آزمون مورد بحث در مدل، با دو متغیر مجازی یکی برای جنگ 2dum با تأثیر بر روی عرض از مبدأ و دیگری متغیر مجازیs 1dum با تأثیر بر شیب مدل بررسی شده است. بررسی تجربی نشان داده است نتایج برآورد برای هر دو مدل هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت سازگار با تئوری ذکر شده می باشد. ضریب متغیر مجازی s1dum کاملاً معنادار و منفی است. در این سال ها به دلیل اجرای سیاست های تعدیل بخش تقاضای اقتصاد تشدید شده و از طرفی چون مدت زمان کمی از پایان جنگ فاصله داشته است و بخش عرضه اقتصاد ایران در آن سال ها کشش ناپذیر بوده است، این امر دلیلی برای افزایش تورم و بی ثباتی فضای فعالیت های اقتصادی در ایران گشته است. آزمون های تشخیصی برای بررسی فروض کلاسیک به منظور اطمینان از کارایی برآورد معادلات انجام شده است که نتایج نشان دادند که مدل هیچ گونه مشکلی به لحاظ فروض کلاسیک ندارد. سپس آزمون وجود رابطه تعادلی بلندمدت پسران و شین (2001)، میان متغیرهای الگو انجام شده و بعد از اطمینان از وجود رابطه مذکور مدل بلندمدت آن برازش شده است. نتیجه آنکه تمام متغیرها به جز متغیر مجازی برای سال های جنگ معنادار هستند. ضریب متغیر مستقل (هزینه نهایی) بیانگر حساسیت و کشش متغیر وابسته به آن است، بنابراین نتایج تخمین بلندمدت نشان می دهد که ضریب کشش هزینه نهای واقعی نیروی کار مثبت و معنا دار است. یعنی با 1 درصد افزایش در هزینه نهایی، تورم به میزان 67/12 درصد (در بلندمدت) به صورت هم جهت با هزینه نهایی تغییر خواهد نمود. اما از طرفی با مقایسه شیب متغیر هزینه نهایی در بلندمدت با مقدار 67/12 و در کوتاه مدت با مقدار 01/11 درصد در می یابیم که کشش هزینه نهایی واقعی در کوتاه مدت نسبت به بلندمدت کمتر می باشد و این مسئله تأییدی بر کارایی تئوری مورد بررسی در ایران است. با توجه به الگوی تصحیح خطا مقدار ضریب ect برابر 86/0- بدست آمده که نشان دهنده تعدیل مدل کوتاه مدت به سمت تعادل بلندمدت به میزان 86 درصد در هر دوره می باشد، به عبارتی ضریب بدست آمده در هر دوره 86 درصد از عدم تعادل را تصحیح خواهد نمود. در پایان از آزمون ثبات پارامترها، آماره جمع انباشته و آماره مربع جمع انباشته به منظور اطلاع از ثبات پارامترها استفاده نموده و نتایج حاکی از ثبات در ساختار مدل بوده است.
افضل عبادی نژاد احمد صدرایی جواهری
در این مطالعه تأثیر بهره وری کل عوامل تولید بر روی اشتغال در صنعت تولید مواد و محصولات شیمیایی در دوره زمانی 1386-1376 مورد بررسی قرار گرفت. روش داده های پانل مورد استفاده قرار گرفته است و به منظور تخمین مدل، روش اثرات ثابت به کار گرفته شده است. در این مطالعه برای اندازه گیری شاخص بهره وری کل عوامل تولید از شاخص مقداری استفاده شده است؛ سپس تأثیر آن روی اشتغال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج برآورد مدل نشان داد که متغیر بهره وری کل عوامل تولید در کنار سایر متغیرها شامل موجودی سرمایه، بهره وری نیروی کار و هزینه واحد نیروی کار دارای اثر مثبت و معنی دار بر روی اشتغال می باشد. بر اساس یافته های این مطالعه سیاست هایی که بتواند موجب بهبود بهره وری کل عوامل تولید و نیز بهره وری نیروی کار گردد می تواند موجب افزایش اشتغال گردد. یافته های این مطالعه همچنین نشان می دهد افزایش سرمایه گذاری می تواند موجب کاهش بیکاری در این صنعت گردد.
مریم شفیعی سروستانی احمد صدرایی جواهری
چکیده ندارد.