نام پژوهشگر: مریم مشکوه
امیر ولدی مریم مشکوه
teachers’ beliefs greatly influence their performance in the classroom, their choice of instructional strategies, their way of controlling the class, their dealing with the students, and their general goals and objectives. one of these beliefs is teachers’ sense of efficacy which is viewed as an important construct and has shown to be positively correlated with students’ achievement (ross, 1992). teachers’ sense of efficacy has three subscales; class management, student engagement, and instructional strategies. in iran, teachers’ sense of efficacy has not been deeply studied yet and the few numbers of the related researches are concentrated on correlational studies. unlike these studies, the present study focuses on this construct in its own right and tries to explore it among iranian efl teachers. in order to carry out this study, fifty teachers from state schools and fifty from private institutes were chosen as the participants. all the teachers held b.a degrees, with a teaching experience of more than seven years. to measure their efficacy beliefs, they were given the teachers’ sense of efficacy questionnaire (tses), developed by t-schannen-moran and wolfolk-hoy (2001). the findings showed that the majority of the iranian efl teachers did not enjoy high degrees of efficacy beliefs. a similar status was found in the teacher sense of efficacy subscales. the argument put forward in this study is that the non-high degrees of efficacy beliefs among the iranian efl teachers might be rooted in the four main sources of efficacy beliefs propounded by bandura (1997); namely mastery experiences, vicarious learning experiences, social persuasion, and physiological arousal.
مختار حیدری فرهاد قربان دردی نژاد
تحقیق حاضر سعی داشت ارتباط بین توانایی تفکر انتقادی و مهارت خواندن دانشجویان در کل و ارتباط مهارت های فرعی مهارت خواندن و توانایی تفکر انتقادی به طور خاص را کشف کند. این تحقیق در بین دانشجویان گروه زبان انگلیسی در دانشکدهی زبانهای خارجی دانشگاه اصفهان انجام شد. دو آزمون : یک آزمون تفکر انتقادی و یک آزمون مهارت خواندن که به سه قسمت – ایده ی اصلی،استنتاج وجزییات خاص- تقسیم شده بود، بین دانش جویان برگزار شد. تحلیل ضریب همبستگی بین نمرات تفکر انتقادی و نمرات مهارت خواندن دانشجویان انجام شد. همچنین نمرات مهارت های فرعی مهارت خواندن دانشجویان با نمرات تفکر انتقادی آنها با توجه به جنس انها مقایسه شد. نتایج نشان داد در حالی که همبستگی نزدیکی بین توانایی تفکر انتقادی و مهارت خواندن دانشجویان در کل و بین مهارت های فرعی مهارت خواندن به طور خاص وجود دارد، تفاوت خاصی بین مهارت های فرعی مهارت خواندن - ایده ی اصلی،استنتاج وجزییات خاص - دانشجویان با توجه به جنس انها وجود ندارد. همچنین تفاوت خاصی بین مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان با توجه جنسیت آنها دیده نشد.
معصومه محمدی مریم مشکوه
چکیده هدف اصلی تحقیق حاضر مطالعه و بررسی رابطه بین خودکارامدی شنیداری با درک شنیداری بود.همچنین رابطه درک شنیداری وخودکارآمدی شنیداری با جنسیت و رابطه خودکارامدی شنیداری با سن نیز مورد بررسی قرار گرفت.تعداد شصت زبان اموز-سی دختر و سی پسر- کانون زبان ایران در مرکز خرم آباد به صورت تصادفی انتخاب شدند. روشهای به کار رفته در جمع اوری داده ها عبارت بودند ازبرسشنامه خودکارآمدی و تست درک شنیداری لانگمن. داده های گرد اوری شده بااستفاده ازامارتوصیفی و استنباطی-شامل آزمون تی من ویتنی آزمون تی مستقل و همبستگی- مورردتحلیل و بررسی قرار گرفتند.نتایج به دست امده نشان داد که بین خودکارامدی شنیداری و درک شنیداری رابطه معناداری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که جنسیت در خودکارآمدی شنیداری و درک شنیداری تاثیر چشمگیری ندارد و بین سن و خودکارآمدی شنیداری رابطه منفی وجود دارد. وازه های کلیدی: خودکارآمدی شنیداری - درک شنیداری– زبان اموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه
فاطمه اسداللهی مهرک رحیمی
the present study aimed at investigating the relationship between iranian efl teachers’ classroom management orientations and their teaching styles. additionally, the difference between male and female teachers’ teaching styles and classroom management orientations and their relationship with experience and age were explored. three hundred efl teachers filled in attitudes and beliefs on classroom control inventory and teaching activities preference questionnaire. the result showed that iranian efl teachers adopt an interventionist approach toward classroom management with regard to all three orientations of the classroom management (instructional management, people management, and behavior management). in addition, it was found that iranian male and female efl teachers do not much differ with regard to their classroom management orientations, and regardless of their age and teaching experience they are interventionist and controlling in their classes. moreover, the findings of the present study indicated that iranian efl teachers use a variety range of teaching activities including thinking (m=4.29), sensing (m=4.44), judging (m=4.40), intuitive (m=4.18), feeling (m=4.15), extroverting (m=4.12), and introverting (m=3.75) type activities. however, the findings suggested that they prefer thinking, sensing, and judging type activities to others. it was also found that female teachers were different from male teachers with regard to extroverting (t=3.70, p<.05), sensing (t=4.15, p<.05), and feeling (t=2.81, p<.05) types of activities. the results also showed that age and experience were inversely related to sensing style of teaching and they were positively related to thinking style of teaching. finally, the results of the study indicated that a positive and significant relationship exists between classroom management orientations and all activities teachers use (except judging and perceiving type), implying that those teachers who are more controlling and interventionist use more activities than those teachers who are more interactionalist in english classes. key words: classroom management, teacher experience, teaching style,iranian efl teachers
فاطمه میری کرباسکی مریم مشکوه
with the growth of more humanistic approaches towards teaching foreign languages, more emphasis has been put on learners’ feelings, emotions and individual differences. one of the issues in teaching and learning english as a foreign language is demotivation. the purpose of this study was to investigate the relationship between the components of language learning strategies, optimism, duration of learning, learners’ educational status, and demotivtion. the instruments used for data collection were three questionnaires, sill questionnaire (oxford, 1990), optimism questionnaire (ganji, 2005), and demotivation questionnaire (sakai & kikuchi, 2009). the participants of the study were 142 english learners of respina-talk english institute in tehran. in order to get information about duration of learning and learners’ educational status, the students were asked to answer some questions on a separate sheet of paper attached to the questionnaires. the data gathered by means of questionnaires were subjected to correlation coefficient. based on the results obtained, there is a significant relationship between using memory strategies and demotivation due to the test scores (-0.172, ? <0.05); there is a significant relationship between affective strategies and demotivation due to the content (-0.182, ? <0.05); and using metacognitive strategies has a significant relationship with occurring demotivation because of the content (-0.230, ? <0.01), methodology (-0.211, ? <0.05), lack of intrinsic motivation (-0.216, ? <0.05) and test scores(-0.211, ? <0.05). in addition, using social strategies has a significant relationship with demotivation due to the methodology (-0.197, ? <0.05) and test scores (0.193, ? <0.05). however, the findings revealed that, there is no significant relationship between optimism and demotivation (-0.132), duration of learning and demotivation (0.044), and learners’ educational status and demotivation (-0.103).
سمیه فروزش نیا مریم مشکوه
چکیده در قرن اخیر، فناوری کامپیوتر نقش مهمی را در عرصه های مختلف از جمله آموزش و پرورش ایفا کرده است. استفاده از ابزارهای کامپیوتری در فرایند یادگیری و یاددهی برای بهبود فعالیتهای آموزشی و تقویت انگیزش و خود محوری دانش آموزان در یادگیری توسط متخصصان آموزش مورد تاکید قرار میگیرد. در طی ادغام فناوری در امر آموزش، شناخت نگرشهای مثبت و منفی فراگیران نسبت به کامپیوتر بسیار حائز اهمیت است. بنابراین اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و انگیزش آنها در یادگیری زبان خارجه - بررسی رابطه میان نگرش فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر و خودتنظیمی آموزشی آنها در یادگیری زبان خارجه -بررسی تفاوت میان نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر در راستای این پژوهش، 213 دانش آموز راهنمایی از مدارس دختر و پسر بصورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. آنها به سوالات موجود در سه ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس درجه بندی نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، مقیاس درجه بندی انگیزش و نگرش یادگیری زبان خارجه ، و مقیاس درجه بندی خودتنظیمی یادگیری پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین نگرش کامپیوتری دانش آموزان با انگیزش و همچنین خودتنظیمی در یادگیری زبان خارجه در سطح تمیز01/0 وجود دارد. بعلاوه، هیچ تفاوت معناداری بین نگرش دختران و پسران ایرانی نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر یافت نشد. واژگان کلیدی: یادگیری به کمک کامپیوتر، نگرش نسبت به یادگیری به کمک کامپیوتر، انگیزش یادگیری، خودتنظیمی یادگیری
امیرحسین فرجادنسب فرهاد قربان دوردی نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کمال گرایی بر پیشرفت دانش آموزان پایه سوم متوسطه در درس زبان انگلیسی با میانجیگری عامل اضطراب کلاس زبان خارجه بوده است. بدین منظور تعداد 239 دانش آموز (110 پسر و 129 دختر) پایه سوم متوسطه شهرستان چناران انتخاب شده و میزان کمال گرایی و اضطراب کلاس زبان خارجه ی آن ها با استفاده از مقیاس کمال گرایی (aps-r) و مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجه (flcas) مورد سنجش قرار گرفت. از نمره ی امتحان زبان انگلیسی پایان سال دانش آموزان به عنوان مشخصه ی پیشرفت زبان انگلیسی آن ها استفاده گردید. نتایج پژوهش رابطه ی معناداری بین کمال گرایی و میزان پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان نشان نداد (f = .515, p > .05)، هر چند که دانش آموزانی که دارای کمال گرایی منفی بودند، میانگین نمره ی زبان پایین تری داشتند. همچنین طبق یافته های تحقیق اضطراب کلاس زبان خارجه دارای رابطه ی معنادار و منفی با میزان پیشرفت زبان انگلیسی بود (r = -.357, p < .01). نتایج تحلیل آنووای یک سویه نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین کمال گرایی و اضطراب زبان خارجه بود، به شکلی که دانش آموزان دارای کمال گرایی منفی، در مقایسه با دانش آموزان دارای کمال گرایی مثبت و غیرکمال گرا، میزان اضطراب بیشتری داشتند.تفاوت های جنسیتی دانش آموزان بر میزان پیشرفت زبان انگلیسی و اضطراب آن ها تأثیری نداشت، امّا نتایج نشان داد که تفاوت معناداری از نظر میزان کمال گرایی بین دانش آموزان دختر و پسر وجود داشته و میزان کمال گرایی دختران بیشتر از پسران است (t = -3.920, p = .000). فرضیه ی مربوط به نقش میانجی گری عامل اضطراب کلاس زبان خارجه بر رابطه ی بین کمال گرایی و پیشرفت زبان انگلیسی دانش آموزان نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
ابوالفضل ریحانی خواه رضا نجاتی
چکیده هدف از مطالعه ی حاضر بررسی نقش سبکهای شناختی بازتابی و آنی و جنسیت بر روی آزمون تکلیف محور درک مطلب در خواندن بود. بدین منظور تعداد 180 نفر دانشجوی زبان انگلیسی (90 دختر و 90 پسر) در مقطع لیسانس که در دانشگاههای تبریز و شهید مدنی آذربایجان در حال تحصیل بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گرد آوری اطلاعات در این تحقیق نسخه فارسی پرسشنامه ی سبک شناختی ایزنک و آزمون تکلیف محور خواندن سلمانی ندوشن بودند. داده های پژوهش براساس آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. همچنین آزمون چند متغیری برای یافتن تاثیر هریک از متغیرهای مستقل بر روی متغیرهای وابسته مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مابین زبان آموزان دارای سبک شناختی بازتابی و زبان آموزان دارای سبک شناختی آنی در عملکرد بر روی انواع آزمون تکلیف محور خواندن تفاوت وجود دارد. نتایج همچنین نشان دادند که هیچ تفاوتی ما بین زبان آموزان دختر و پسر در عملکرد بر روی آزمون تکلیف محور خواندن وجود ندارد. علاوه بر این نتایج مشخص کردند که سبک شناختی بازتابی به صورت مثبت پیش بینی کننده ی عملکرد زبان آموزان در آزمون تکلیف محور خواندن است در حالی که سبک شناختی آنی بصورت منفی عملکرد زبان آموزان را در آزمون تکلیف محور خواندن پیش بینی می کند. واژگان کلیدی: سبک شناختی، ابعاد بازتابی آنی، آزمون تکلیف محور خواندن
علی حسن زاده مریم مشکوه
هدف این تحقیق بررسی تاثیر "یادگیری زبان خود راهبر " بر روی " مولفه های درک مطلب خواندن " است. آزمون درک مطلب خواندن (pet) ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر بود. برای بررسی تاثیر " یادگیری زبان خود راهبر" بر روی " مولفه های درک مطلب خواندن" شصت دانش آموز پسر سال دوم به طور مساوی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. " یادگیری زبان خود راهبر" به مدت شانزده هفته به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه شاهد هیچگونه آموزش جدیدی دریافت نکرد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری نمراتindependent samples t-test ,وmanovaمورد استفاده قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که" یادگیری زبان خود راهبر" "مولفه های درک مطلب خواندن" را تا حدی بهبود بخشیده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که "یادگیری زبان خود راهبر" میتواند توسط معلمان مورد استفاده قرار گیرد ودر برنامه درسی دانش آموزان گنجانده شود.
مریم مشکوه فرهاد قربان دردی نژاد
ویکی و وبلاگ، به عنوان ابزارهای آموزشی تعریف می شوند که با روش هایی خلاقانه و در راستای اهداف نگارش مشارکتی، می توانند مشکلات موجود در روش های نگارش سنتی را مرتفع کنند. اگرچه ویکی و وبلاگ محیط هایی متفاوت برای نوشتن دارند، ولی هدف هر دواین فضاها بهبود روش نگارش مشارکتی می باشد. این اعتقاد وجود دارد که با توجه به ویژگی های ویکی ووبلاگ حضور آن ها در زندگی زبان آموزان می تواند منجر به عملکرد بهتر ایشان درامر نگارش شود. این تحقیق با هدف بررسی جنبه های آموزشی محیط های ویکی و وبلاگ و با امید رفع موانع موجود در کلاس های سنتی، میزان پیشرفت نگارش زبان اموزآن را در یک محیط ساختار گرا مورد بررسی قرار داد. جهت بررسی این مقوله، سه گروه از زبان آموزان با سطح زبانی متوسط در گروه های ویکی، وبلاگ و گروه کنترل با هم مورد مقایسه قرار گرفتند. بر خلاف فراگیران کلاس نگارش سنتی، زبان آموزان در کلاس های ویکی و وبلاگ در یک فضای اینترنتی با هم به تعامل و تبادل اطلاعات پرداختند. جهت ارزشیابی میزان پیشرفت هر یک از گروه ها یک آزمون پیشرفت تحصیلی در پایان دوره برگزار شد. نتایج حاصل از این مطالعه بینش عمیقی نسبت به نوشتن در محیط های ویکی و وبلاگ در مقایسه با روش های نگارش سنتی ایجاد نمود. نتیجه گیری کلی از مقایسه کلاس نگارش سنتی، از یک سو، وکلاس های ویکی و وبلاگ، از سوی دیگر، نشان می دهد که روش دوم تاثیر سازنده تری برروی پیشرفت نگارش زبان آموزان دارد.
مسعود بهرامی شرق مریم مشکوه
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی تاثیر دسته بندی معنایی و موضوعی در بالابردن یادگیری لغت زبان آموزان ایرانی، با توجه به نظریه تداخل و فرضیه تمایز است. از این رو هفتاد زبان آموز درسطح متوسط به پایین در نظرگرفته شدند و به سه گروه آزمایشی تقسیم شدند. برای آموزش لغات در گروه اول از روش دسته بندی موضوعی مرتبط، گروه دوم روش دسته بندی معنایی مرتبط و گروه سوم روش دسته بندی معنایی نامرتبط استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنا داری در نمرات پس از آزمون واژگان برای سه گروه وجود دارد که دراین بین تفاوت بین دسته بندی موضوعی مرتبط و دسته بندی معنایی مرتبط معنا دار می باشد. نتیجه حاصل حاکی از این است که آموزش لغات انگلیسی به وسیله دسته بندی موضوعی مرتبط می تواند بر پیشرفت یادگیری لغت زبان آموزان موثر باشد.
رعنا صدیق پور مهرک رحیمی
هوش و انگیزه از جمله تفاوت های فردی هستند که نقش مهم آنها درفرآیند اکتساب زبان دوم گزارش شده است. با این حال، تعداد کمی از مطالعات رابطه بین این دو سازه را جستجو کرده اند. از این رو هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین هشت نوع هوش چندگانه و انگیزه یادگیری زبان انگلیسی در بین زبان آموزان ایرانی است. برای رسیدن به این هدف هزارو پانصدو پنجاه و سه دانش آموز بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای از منطقه بهارستان شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش نامه های انگیزه یادگیری زبان و هوش های چند گانه پاسخ دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر یک ازهشت نوع هوش چندگانه رابطه مثبت و معنی داری با انگیزه یادگیری زبان خارجی دارند. این هوش ها به ترتیب از قویترین تا ضعیف ترین رابطه عبارتند از: هوش زبانی/کلامی، بین فردی، منطقی/ریاضی، بصری/ فضایی، طبیعت گرا،درون فردی، بدنی/جنبشی و موسیقایی. به همین ترتیب، بین هوش های چندگانه به عنوان یک عامل کلی وانگیزه یادگیری زبان ارتباط معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتیجه تحقیق نشان داد که هوش های زبانی/کلامی، بین فردی، منطقی/ریاضی، بصری/ فضایی، درون فردی و طبیعت گرا به به ترتیب قادر به پیش بینی انگیزه یادگیری زبان آموزان هستند در حالی که هوش های موسیقایی و بدنی/جنبشی فاقد قدرت پیش بینی انگیزه یادگیری زبان می باشند. یافته های این پژوهش برای برنامه ریزان دوره های آموزش زبان، طراحان و نویسندگان کتب درسی، معلمان زبان و دانش آموزان مفید واقع خواهد شد.
محمد شعبانی مریم مشکوه
پژوهش حاضر طی دو مرحله به بررسی تاثیر راهبردهای خود تنظیمی مدیریت منابع بر یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه می پردازد. در مرحله ی اول و از طریق یک مطالعه ی موردی ، استفاده از راهبردهای مدیریت منابع در بین زبان آموزان موفق و ناموفق مقایسه گردید . از این رو چهار زبان آموز با سطوح مختلف موفقیت به مدت دو ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که زبان آموزان موفق در مقایسه با زبان آموزان ناموفق ، آگاهی و شناخت بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت منابع و چگونگی بکارگیری آن ها دارند؛ بدین معنی که این دسته از راهبردهاییادگیری از جمله مشخصات ویژه ی زبان آموزان موفق می باشند. در مرحله ی دوم این پژوهش و طییک مطالعه ی شبه آزمایشی، تاثیر این راهبردها بر یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه در بین دانش آموزان مقطع راهنمایی بررسی گشت. دو کلاس از دانش آموزان پایه ی دوم راهنمایی که هر کدام سی و دو دانش آموز پسر را شامل می شد، به طور تصادفی به گروه های کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی به مدت حدوداً سه ماه تحت تعلیم راهبردهای مدیریت منابع قرار گرفتند.سپس عملکرد دانش آموزان هردو گروه در پیش آزمون و پس آزمون زبان انگلیسی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و آزمایشی در نمرات پس آزمون آنها وجود ندارد و متغییر 1 درصد از واریانس در متغیر وابسته را توضیح می دهد.بر اساس یافته های این مطالعه، هیچ تاثیر / مستقل گروه تنها 11 مثبتی برای راهبردهای مدیریت منابع بر یادگیری زبان انگلیسی در دانش آموزان مشاهده نشد.
محبوبه سادات حسینی شموشکی رضا نجاتی
در سال های اخیر تحقیقات متعددی بر اهمیت نقش هوش هیجانی بر موفقیت تحصیلی در محیط های آموزشی تاکید کرده اند.هوش هیجانی توانایی کنترل و مدیریت کردن احساسات و هیجانات می باشد که در فرآیند یادگیری زبان تاثیر گذار می باشد .هوش هیجانی هم بر محیط آموزشی و هم بر زبان آموز در طی فرآیند یادگیری زبان تاثیر می گذارد .بنابراین ابداع شیوه های مفید و سازنده برای افزایش هوش هیجانی در کلاس های درس آموزش زبان انگلیسی در سال های اخیر اهمیت بیشتری یافته است. زبان یک توانایی می باشد که شامل مهارت های خواندن،نوشتن،گوش دادن و صحبت کردن می شود و مهارت خواندن نقش کلیدی را در یادگیری زبان ایفا می کند هم به عنوان یک مهارت و هم به عنوان روشی برای یادگیری.در سال های اخیر برخی از محققان رابطه معناداری را بین هوش هیجانی و توانایی خواندن و راهبردهای یادگیری یافته اند.از اینرو هدف این تحقیق بررسی تاثیر مدیریت هوش هیجانی بر توانایی خواندن ،درک مطلب و کاربرد راهبرد های خواندن دانش آموزان دبیرستانی ایرانی است.58 نفر از دانش آموزان در این تحقیق شرکت کرده اند.دستورالعمل های برنامه مدیریت هوش هیجانی کاظمی و همکاران برای آموزش هوش هیجانی به زبان آموزان گروه آزمایشی استفاده شد در حالی که دانش آموزان گروه کنترل هیچ گونه آموزش هوش هیجانی را دریافت نکرده اند.از پرسش نامه هوش هیجانی،پرسش نامه راهبردهای شناختی و فراشناختی خواندن و آزمون خواندن کت به عنوان پیش و پس از آزمون استفاده شد.نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مدیریت هوش هیجانی در بالا بردن توانایی مهارت خواندن دانش آموزان موثر بوده است.همچنین مدیریت هوش هیجانی بر افزایش کاربرد راهبردهای شناختی و فراشناختی خواندن توسط دانش آموزان تاثیر گذار بوده است.نتایج این تحقیق می تواند برای معلمان زبان انگلیسی، مربیان تربیت معلم و وزارت آموزش و پرورش مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: هوش هیجانی، برنامه آموزش مدیریت هوش هیجانی،توانایی درک مطلب، راهبردهای خواندن
منصوره ابراهیمی مریم مشکوه
انگیزش فاکتوری کلیدی دریادگیری بخصوص یادگیری زبان دوم می باشد. در حقیقت انگیزش بعدی منفی دارد که عدم انگیزش میباشد. عدم انگیزش از دست دادن انگیزش موجود می باشد که میتواند منجر به عدم موفقیت دانشجویان در یادگیری زبان دوم شود. علی رغم اهمیت عدم انگیزش تحقیقات بسیار کمی در این زمینه انجام شده است. هدف این تحقیق پیدا کردن مهمترین فاکتور عدم انگیزش در میان دانشجویان رشته های مهندسی و علوم انسانی بود. علاوه بر آن هدف این تحقیق پاسخ به این سوالات بود که آیا تفاوت معناداری بین دانشجویان دو رشته ی مهندسی و علوم انسانی وجود دارد یا خیر؟ در این تحقیق از فرم تغییر یافته ی پرسشنامه ی ساکایی و کیکوچی توسط کیوانپناه و قاسمی(2011 ) استفاده شد که پایایی آن .87 بود.این پرسشنامه بین 300 (150 دانشجوی مهندسی و 150 دانشجوی علوم انسانی) توزیع شد که این دانشجویان از سه شهر قم کاشان و تهران واز هفت دانشگاه مختلف بودند.نتایج تحقیق نشان داد که سه عامل: "محتوی و مواد درسی و وسایل کمک آموزشی" و "معلم" و "نگرش به یادگیری زبان دوم" مهمترین عوامل عدم انگیزش درهر دو گروه دانشجویان مهندسی و علوم انسانی بودند. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در عوامل عدم انگیزش بین دانشجویان مهندسی و علوم انسانی. نتایج این تحقیق برای مولفان و نویسندگان کتب درسی انگلیسی برای دانشجویان غیر زبانی و همچنین اساتید زبان انگلیسی مفید خواهد بود
فرهاد نوری زاده فرهاد قربان دوردی نژاد
یادگیری زبان خارجه که در آن زمینه ذهنی و تفاوت های فردی فراگیران از اهمیت بالایی برخوردار است، فرآیندی پیچیده ودشوار در نظر گرفته می شود که با عوامل عاطفی و عقلانی رابطه تنگاتنگی دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان گرایش به تفکر انتقادی وموفقیت دانش آموزان پایه سوم متوسطه شهرستان مشگین شهر در درس زبان انگلیسی با میانجیگری عامل هوش هیجانی بوده است. بدین منظور تعداد 264 نفردانش آموز (145 پسر و119 دختر) پایه سوم متوسطه انتخاب شده و میزان گرایش به تفکر انتقادی و هوش هیجانی آنان به ترتیب با استفاده از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و پرسشنامه هوش هیجانی تجدید نظر شده شات مورد سنجش قرار گرفت. از نمره امتحان زبان انگلیسی پایان سال دانش آموزان به عنوان مشخصه پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی آنان استفاده گردید. نتایج پژوهش رابطه معناداری بین گرایش به تفکر انتقادی و ابعاد آن یعنی تعهد، بالندگی، شادکامی با میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی نشان داد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن بود که هوش هیجانی می تواند به عنوان یک عامل میانجی در رابطه بین گرایش به تفکر انتقادی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی عمل کند.
ّبابک عسگری کیوی مریم مشکوه
انگیزش یکی از عوامل کلیدی است که تعیین کننده¬ی موفقیت یا شکست زبان¬آموزان در محیط¬های eflیا esl می-باشد. بنابراین مسئولیت سنگینی بر دوش پژوهشگرهای حوزه¬ی انگیزش قرار دارد تا معلمان را در جهت ایجاد انگیزش در زبان¬آموزان، بالا بردن، و حفظ آن یاری کنند. تحقیق دورنیه و سیزر (1998) در کشور مجارستان اولین مطالعه¬ی مهم روی راهبردهای انگیزشی بود. بعد از آنها مطالعات اندکی در این حوزه انجام شد. در این تحقیق 250 نفر معلم ایرانی شرکت کرده¬اند و از آنها خواسته شده است که دو نوع پرسشنامه شامل 48 راهبرد انگیزشی را به این شرح کامل کنند: (1) نگرش آنها درباره¬ی میزان اهمیت راهبردهای انگیزشی (پرسشنا مه¬ی میزان اهمیت) و (2) نگرش آنها درباره¬ی میزان استفاده از راهبردهای انگیزشی در کلاس درس (پرسشنامه ی میزان استفاده)، در ضمن نسخه¬ی فارسی پرسشنامه¬ها به معلمان تحویل داده شده است. نتایج بدست آمده از تحلیل آماری پرسشنامه¬ها مشخص کرد که : راهبردهای انگیزشی " نمایش رفتار مناسب از طرف معلمان" و " آشنا کردن زبان آموزان با ارزش¬های مربوط به زبان انگلیسی" در هر دو پرسشنامه به ترتیب در رتبه¬های اول و دهم ( آخرین رتبه ) قرار گرفته¬اند. در میان 10 ماکرو راهبرد انگیزشی استخراج شده از هر دو پرسشنامه، راهبردهای اشاره شده در بالا وابسته به فرهنگ خاصی نیستند و در اکثر فرهنگ¬های کشورهایمختلف به میزان مشابهی قابل رویت هستند، ولی تکنیک¬های انگیزشی از قبیل: "بوجود آوردن محیطی شاداب در کلاس درس" به نظر می¬رسد وابسته به فرهنگ خاص کشورها هستند و میزان اهمیت و کاربرد آنها برای فرهنگ¬های کشور های مختلف، متفاوت است. علاوه بر این، مقایسه¬ی نتایج پرسشنامه¬های "میزان اهمیت" و "میزان استفاده" مشخص کرد که نگرش معلمان نسبت به اهمیت راهبردهای انگیزشی هیچ رابطه¬ای با نگرش آنها نسبت به میزان کاربرد واقعی این راهبردها در کلاس درس ندارد.
مریم محسنی مهرک رحیمی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین 8 هوش چندگانه و اضطراب یادگیری زبان در بین دانش آموزان دختر و پسر ایرانی است. علاوه بر این، این تحقیق میکوشد مشخص کند کدام یک از انواع هوش ها بهترین پیش بینی کننده اضطراب یادگیری زبان است. به این منظور، 1176 دانش آموز دبیرستانی (679 دختر و497 پسر) از 7 مدرسه ناحیه 1 شهرستان ساری توسط نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. هوش چندگانه آنها بوسیله پرسشنامه هوش چندگانه که توسط گاردنر(1993) طراحی شد اندازه گیری شد. علاوه بر این، جهت اندازه گیری اضطراب یادگیری زبان انگلیسی از مقیاس اضطراب یادگیری زبان انگلیسی استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی، بصری/فضایی، بدنی/جنبشی و بین فردی و اضطراب یادگیری زبان در حالت کلی و جود دارد. دومین یافته مهم این مطالعه این بود که زمانی که دانش آموزان دختر و پسر به طور جداگانه در تجزیه و تحلیل در نظر گرفته میشوند همبستگی بین اضطراب یادگیری زبان و هوش چندگانه از نظر آماری معنادار است. هرچند نتیجهz فیشر نشان داد زمانی که دانش آموزان دختر و پسر با هم مقایسه میشوند درجه همبستگی این دو متغیر تقریبا یکسان است. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی،درون فردی و بین فردی بهترین پیش بینی کننده اضطراب یادگیری زبان هستند. در حالیکه هوش منطقی/ریاضی، زبانی/کلامی و بین فردی مانع اضطراب یادگیری زبان هستند، هوش درون فردی منجر به احسس تنش و استرس در کلاس های زبان میشود.نتایج این مطالعه برای طراحان مواد آموزش و خصوصا معلمان بسیار مفید است از این جهت که آنها میتوانند از هوش چندگانه برای کاهش اضطراب در کلاس های زبان استفاده کنند و بنابراین انگیزه و موفقیت دانش آموزان را افزایش دهند.
رقیه محمدپور مریم مشکوه
این مطالعه تحقیقاتی به بررسی تاثیر راهبردهای شناختی? فراشناختی و باورهای خودکارآمدی بر روی موفقیت درک مطلب خواندن فراگیرندگان زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی می پردازد.نتایج این مطالعه تفاوت معنا داری بین گروه کنترل و گروههای تجربی نشان داد و اینکه آموزش راهبردهادی یادگیری بطور موثری باعث پیشرفت مهارتهای درک مطلب خواندن فراگیرندگان میگردد. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که آموزش راهبردها تغییرات بسزایی رادر بالا بردن باورهای خودکارآمدی زبان آموزان ایجاد کرد. بالاخره نتایج نشان داد که رابطه مثبتی بین باورهای خودکارآمدی فراگیرندگان و درک مطلب خواندن آنها وجود دارد.
مریم مشکوه -
چکیده ندارد.