نام پژوهشگر: احمد سیفی
فرید اصغری پور احمد سیفی
در این تحقیق با استفاده از مدل جاذبه تعمیم یافته به بررسی آثار تشکیل هسته اولیه بازار مشترک اسلامی به عنوان یک همگرایی اقتصادی با توجه به داده های کشورهای منتخب عضو، در بازه زمانی 1994-2008 پرداخته شده است. در این راستا دو اثر ایجاد و انحراف تجارت (به عنوان پیامدهای اقتصادی تشکیل چنین همگرایی اقتصادی) مورد توجه ویژه ایی قرار گرفته است. به منظور بررسی این دو اثر از دو متغیر مجازی در مدل مربوطه استفاده شده است. همچنین به منظور مشخص شدن عوامل تأثیرگذار برروی تجارت دوجانبه در بین کشورهای منتخب عضو مدل دیگری (بر پایه نتایج مدل اول) مورد استفاده قرار گرفته است.بر اساس نتایج بدست آمده از تخمین مدل جاذبه تعمیم یافته تشکیل هسته اولیه بازار مشترک اسلامی هیچگونه تأثیری بر روی جریانات تجاری کشورهای عضو این همگرایی نخواهد داشت و یا به عبارتی در این همگرایی پدیده ایجاد تجارت رخ نخواهد داد. همچنین این همگرایی موجب کاهش تجارت میان کشورهای عضو و کشور های غیر عضو در این همگرایی نخواهد شد. از سوی دیگر در بین عوامل تأثیر گذار بر روی تجارت دوجانبه در این کشورها، تنها عامل مرز مشترک آبی نقشی موثری دارد، به طوری که وجود چنین خصوصیتی در بین این کشورها تاثیر مثبتی بر روی جریانات تجاری آنها خواهد داشت.
سید محمد حسینی احمد سیفی
یکی از روش ھای توسعه تجارت خارجی ھر کشور، شناخت دقیق پتانسیل ھای صادراتی به شرکای تجاری و راه ھای رساندن حجم و ترکیب صادرات، به سطح مطلوب آن است، به گونه ای که حداکثر پتانسیل صادراتی به شرکای تجاری مورد شناسایی قرار گرفته و بازارھای اولویت دار تعیین گردد. از آنجایی که بخش قابل توجھی از حجم صادرات افغانستان را کالاھای کشاورزی تشکیل می دھند، در این تحقیق سعی شده است تا با تکیه بر پتانسیل ھای صادراتی چھار گروه از مھمترین محصولات tradesim مدل جاذبه تجارت و بھره گیری از الگوی شبیه سازی تجارت دو جانبه کشاورزی افغانستان شناسایی گردند. 2002 انجام گرفته است نشان می دھد - نتایج حاصل از این مطالعه که با استفاده از روش داده ھای تابلویی (پانل دیتا) و برای دوره زمانی 2008 که کشور افغانستان از پتانسیل صادراتی قابل توجھی در صادرات محصولات کشاورزی برخوردار است که با استفاده بھینه از آنھا می تواند در جھت توسعه صادرات و اتکا به منابع داخلی، با توجه به مزیت ھای نسبی و شرایط جغرافیایی و اقلیمی گام بردارد. کلید واژگان: افغانستان،پتانسیل صادراتی، داده ھای تابلویی، مدل جاذبه .
لادن قدرتی مهدی مصطفوی
در میان محصولات مختلف تولیدی در بخش کشاورزی ایران، زعفران جزء محصولات خاص و سنتی کشور ما به شمار می رود و با توجه به قیمت بالای آن در صادرات غیر نفتی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. مزیت نسب و اهمیتی که زعفران از نظر تولید، سطح زیر کشت، اشتغالزایی و نیز قابلیت توسعه ی صادرات دارد، آن را از جایگاه ویژه ای در اقتصاد کشاورزی ایران برخوردار کرده است. از این رو در تحقیق حاضر، یک مدل اقتصاد سنجی از تابع تقاضای صادرات زعفران ایران که رابطه ی بین مقدار زعفران تقاضا شده ی ایران با، قیمت ها، درآمد و نرخ ارز را نشان می دهد، معرفی شده است. مدل مورد بحث با استفاده از داده های پانل برای دوره ی زمانی 2001-2008 برآورد گردیده است. نتایج حاصل از برآورد حاکی از با کشش بودن تابع نسبت به درآمد کشورهای واردکننده بوده و ضریب کشش برابر 44/11 برآورد شده است. قیمت های نسبی بدون اثر بر تقاضا بوده و تابع تقاضای صادرات نسبت به نرخ ارز واقعی دارای کشش 40/293 می باشد. همچنین نتایج پایین بودن سرعت تعدیل در تابع را نشان می دهند.
علی اصغر دلخواه احمد سیفی
امروزه تقریباً همه اقصاددانان، انرژی را یکی از عوامل اصلی تولید و رشد اقتصادی می دانند. افزایش مصرف انرژی از یک طرف باعث رشد اقتصادی و از طرف دیگر باعث افزایش انتشار co2 که عامل اصلی گرم شدن کره زمین است می شود. بنابراین کاهش انتشار co2 از طریق کاهش مصرف انرژی، روند رشد اقتصادی را هم کند خواهد کرد. در این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال هستیم که در ایران برای کاهش میزان مشخصی co2از طریق کاهش مصرف هر یک از حامل های عمده انرژی (برق، نفت و فرآورده های نفتی و گاز طبیعی) و همچنین کل حامل های انرژی، متغیرgdp چقدر کم خواهد شد؟ روش مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، روش var و استفاده از توابع واکنش به ضربه می باشد. نتایج نشان می دهد که در صورت کاهش 1 تن co2 از طریق کاهش مصرف برق، نفت و فرآورده های آن وگاز طبیعی، تولید ناخالص داخلی به ترتیب 300 هزار تومان، 120 هزار تومان و 64 هزار تومان کاهش خواهد یافت. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که در طراحی سیاست های کاهش انتشار co2 علاوه بر ملاحظات فنی، تأثیرپذیری gdp از کاهش حامل های مختلف انرژی به عنوان یک عامل مهم در نظر گرفته شود.
هانیه فنودی احمد سیفی
انتشار گازهای خروجی از دودکش نیروگاه های حرارتی برق یکی از عوامل اصلی آلودگی های محیط زیست محسوب می شود. با رشد اهمیت توسعه پایدار، مفهوم کارایی زیست محیطی جایگاه ویژه ای را در ادبیات اقتصادی یافته است. کارایی زیست محیطی یعنی تولید کالا و ارائه خدمات با بکارگیری انرژی و مواد اولیه کمتر که ضایعات، آلودگی و هزینه کمتر را نیز بدنبال داشته باشد. در نتیجه کارایی زیست محیطی دو جنبه محیطی و اقتصادی را به طور هم زمان بررسی می کند. در این مطالعه با استفاده از اطلاعات سال های 84 تا 87 مربوط به 6 نیروگاه حرارتی برق استان های خراسان جنوبی، رضوی و شمالی کارایی زیست محیطی صنعت برق نسبت به آلاینده ی اکسیدهای نیتروژن محاسبه شده است. در این پایان نامه از توابع فاصله هایپربولیک برای محاسبه ی کارایی زیست محیطی با در نظر گرفتن ستانده های مطلوب و نامطلوب به صورت نامتقارن استفاده شده است. برای این کار رهیافت اقتصاد سنجی الگوی مرز تصادفی، با بهره گیری از شکل تابعی ترانسلوگ بکار گرفته شده است. و در نهایت با استفاده از روش حداکثر راست نمایی در قالب داده های تابلویی الگوی مورد نظر تخمین زده شده است. طبق محاسبات انجام شده کارایی زیست محیطی نیروگاه های نمونه به طور متوسط 81/93 درصد می باشد. همچنین نتایج، قیمت سایه ای معادل 12/1 ریال به ازای هر کیلوگرم اکسیدهای نیتروژن را نشان می دهد. یافته های چنین مطالعاتی می تواند زمینه ای برای مسئولان اقتصادی ایجاد نماید تا با شناخت صحیح تر موقعیت زیست محیطی صنعت، سیاست گذاری و برنامه ریزی نمایند.
سعید شعوری مصطفی سلیمی فر
انرژی برق امروزه به عنوان یکی از ارکان مهم رشد و توسعه اقتصادی بشمار می رود. مطالعات تقاضای برق و تغییرات زمانی آن، یک بخش مهم و لازم الاجرا در فرآیند برنامه ریزی در زمینه توسعه بهینه سیستم انرژی می باشد. در دهه اخیر مطالعات گسترده ای در کشور های مختلف به منظور برآورد و پیش بینی تقاضای برق در بخش های مختلف اقتصاد صورت گرفته است. در این تحقیق با استفاده از از روش ardl، تقاضای برق در هر یک از بخش های اقتصاد کشور ایران برآورد و پیش بینی گردید. توابع برآورد شده حاکی از آن است که ارزش افزوده بخش خدمات و صنعت تأثیر مثبت و معناداری بر روی تقاضای برق این بخش ها دارد ولی در بخش خدمات تاثیر معناداری وجود ندارد. کشش های درآمدی در بخش خدمات و صنعت کوچکتر از یک بوده که بیانگر ضروری بودن کالای برق می باشد. همچنین کشش های قیمتی در بخش های خدمات و صنعت کوچکتر از یک می باشد که این مسئله به دلیل یارانه ای بودن برق و متعاقباً پایین بودن قیمت برق می باشد که سبب گردیده قیمت برق تاثیر کمی بر روی تقاضای برق در این دو بخش داشته باشد. در قسمت پایانی به دلیل وجود رابطه بلند مدت میان متغیرهای در دو بخش خدمات و صنعت پیش بینی تقاضای برق بر اساس اصلاحات قیمتی مربوط به قانون هدفمند کردن یارانه ها انجام شد که نتایج بیانگر کاهش مصرف برق در بخش خدمات و افزایش مصرف در بخش صنعت می باشد.
شیرکو بهادری محمد علی فلاحی
ایران طی چند دهه اخیر همواره یکی از مهمترین تولید کنندگان و صادر کنندگان نفت خام دنیا بوده است. ایران بعد از عربستان سعودی و روسیه سومین صادرکننده بزرگ دنیا و دومین صادرکننده نفت اُپک می باشد. وابستگی اقتصاد ایران به منابع ارزی ناشی از درآمدهای نفتی و در نقطه مقابل آن وابستگی دنیا به نفت خام ایران به دلیل نیاز روزافزون به منابع انرژی، نشان دهنده اهمیت ویژه تولید نفت خام ایران برای داخل کشور و دنیا می باشد. گواه این مدعی، رکود اقتصاد جهانی اوایل دهه هشتاد به دلیل افزایش قیمت های نفت خام، ناشی از کاهش تولید نفت خام ایران به دلیل انقلاب 1979 بود. با توجه به اهمیت تولید نفت خام ایران، برای اقتصاد داخلی و جهانی، روند تولید نفت خام ایران در این مطالعه پیش بینی شده است. بر اساس ارقام برآورد شده برای کل نفت قابل استحصال با استفاده از الگوهای هابرت کلاسیک، هابرت اصلاح شده و لاجستیک، مقادیر150، 170، 190، 205 و 225 میلیارد بشکه کل نفت قابل استحصال برای پیش بینی روند تولید نفت ایران در نظر گرفته شده است. پیش بینی روند تولید نفت با استفاده از دو الگوی هابرت اصلاح شده دوگانه و چهارگانه انجام پذیرفت. درحالت اول زمان رسیدن به نقطه اوج دوم برای مقادیر مختلف 150، 170، 190، 205 و 225 میلیارد بشکه کل نفت قابل استحصال، به ترتیب سال های 2019، 2024، 2027، 2031 و 2033 به دست آمد. زمان رسیدن به نقطه چهارم اوج برای مقادیر کل نفت قابل استحصال فوق، در الگوی هابرت اصلاح شده چهارگانه، به ترتیب سال های 2058، 2061، 2063، 2064و 2066 پیش بینی گردید.
مینا محتشمی تقی ابراهیمی سالاری
امنیت انرژی امروزه ابعاد گسترده ای یافته که این امر تصمیم گیری و سیاستگذاری آتی در رابطه با انرژی را برای اغلب کشورها با مشکلی جدی مواجه ساخته است. این پژوهش با بررسی ابعاد و شاخص های امنیت انرژی به ارائه شاخص ترکیبی جامع، جهت ارزیابی امنیت انرژی در کشورهای عضو اوپک (opec) و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه (oecd) می پردازد. ابعاد در نظرگرفته شده بر اساس جدیدترین تعریف ارائه شده از سوی سواکول(2011) انتخاب گردیدند که عبارتند از: «بعُد دسترسی به انرژی»، «بعُد تکنولوژی»، «بعُد قیمت انرژی»، «بعُد محیط زیست» و «بعُد پایداری حکومت». برای بررسی و محاسبه این ابعاد، 182 شاخص برای کشورهای (oecd) و 152 شاخص برای کشورهای (opec) درنظرگرفته شد. سپس بر اساس روش شناسی هفت مرحله-ای ارائه شده جهت ساخت شاخص های ترکیبی، رتبه بندی این دو گروه کشورها صورت گرفت. علاوه براین، رتبه بندی این دو گروه بر اساس شاخص منفرد «نسبت ذخیره به تولید (r/d) و شاخص تجمعی «هرفیندال-هیرشمن (hhi)» نیز انجام گرفت و مشخص شد که رتبه بندی انجام شده بر اساس این سه معیار، نتایج متفاوتی را ارائه می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بر اساس شاخص ترکیبی امنیت انرژی، ایران پس از عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر در جایگاه چهارم امنیت انرژی کشورهای اوپک قرار دارد و مولفه های «عرضه و تولید انرژی»، «تقاضای مکفی خارجی»، «r&d»، «تنوع سازی در تولید» از نقاط قوت کشور ایران می باشد. اما عدم توجه به مولفه هایی چون «کارایی و بهره وری انرژی»، «سرمایه گذاری» و «حکمرانی» از جوانب تهدید کننده امنیت انرژی در کشور در سال های آتی محسوب گردد. لذا با توجه به رویکرد سند چشم انداز و استراتژی تبدیل شدنِ ایران به قدرت اول منطقه، لازم است با بهبود شاخص امنیت انرژی و توجه همه جانبه به ابعاد ومولفه های دخیل در این بحث، و کاهش فاصله موجود میان ایران و کشورهای رقیب، موجبات افزایش امنیت انرژی و تبدیل شدن به قدرت اول منطقه فراهم گردد.
نسرین خراسانی احمد سیفی
گاز طبیعی پاکترین سوخت فسیلی با قابلیت تبدیل به محصولات مختلف است که در دهه های اخیر بسیار مورد توجه تقاضاکنندگان سوخت های فسیلی قرار گرفته است. همچنین کشورهای صاحب این ذخایر، به دلیل بازار گسترده محصولات متنوع گاز طبیعی در جهت استفاده این منبع، برنامه ریزی گسترده ای انجام داده اند. از میان تبدیلات متنوع فیزیکی و شیمیایی گاز طبیعی، فناوری تبدیل گاز به فرآورده های مایع و فناوری گاز مایع شده، دو فناوری با تقاضای بسیار بالا هستند. فناوری تبدیل گاز طبیعی مایع با استفاده از فرآیند فیشر-تروپس، گاز طبیعی را به سوختهای مایع عاری از سولفور تبدیل می کند. فناوری گاز طبیعی مایع شده نیز همان تقاضای سنتی گاز طبیعی را فراهم می کند اما به وسیله این فناوری مشکل انتقال گاز در فواصل طولانی به وسیله خط لوله برطرف می شود و امکان صادرات گاز طبیعی به بازارهای دوردست فراهم می گردد. بررسی روشهای مختلف صادرات گاز طبیعی، برای ایران به عنوان دومین کشور صاحب ذخایر گازی بسیار اهمیت دارد و در تصمیم گیری برای انتخاب بهترین شیوه صادرات گاز از لحاظ اقتصادی موثر است. هدف از این تحقیق، بررسی مقایسه اقتصادی بین صادرات lng و gtl با توجه به قانون هدفمند شدن یارانه ها است. این تحقیق با استفاده از نرم افزار کامفار و تأکید بر معیارهای ارزش خالص فعلی، نرخ بازده داخلی، دوره بازگشت سرمایه عادی و متحرک انجام شده است. بنابراین پس از طراحی چندین سناریو در خصوص هزینه سرمایه گذاری و قیمت گاز خوراک واحدهای lng و gtl، بررسی های لازم در خصوص طرحهای منتخب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از هر دو فناوری توجیه داشته و کاهش هزینه سرمایه ای و هزینه عملیاتی و افزایش درآمد فروش، سودآوری پروژه را بیشتر خواهد کرد. همچنین پروژه صادرات gtl نسبت به پروژه صادرات lng از توجیه اقتصادی بالاتری برخوردار است.
الهه جانتن محمد علی فلاحی
هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر مهاجرت از 15 کشور توسعه یافت? عضو سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی و 14 کشور در حال توسعه به ایالات متحد? آمریکا طی سال های 1??1-2008 می باشد. برای این منظور در چارچوب نظریه جاذبه- دافعه مهاجرت ضمن استفاده از الگوی داده های تابلویی، تأثیر عوامل مختلف بر مهاجرت از این دو گروه کشور به ایالات متحد? آمریکا بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که فاصله میان کشور مبدأ و کشور مقصد، برای هر دو گروه از کشورها معنی دار و منفی است اما میزان تأثیر آن بر مهاجرت از کشورهای در حال توسعه بیشتر است. میزان عرض? نیروی کار در کشور مبدأ، برای کشورهای در حال توسعه معنی دار و مثبت است اما برای کشورهای توسعه یافته معنی دار نمی باشد. برای هر دو گروه از کشورها متغیر تفاوت سران? تولید ناخالص داخلی معنی دار و مثبت است. متغیر شکاف تکنولوژی برای کشورهای توسعه یافته منفی و معنی دار و برای کشورهای در حال توسعه مثبت و معنی دار است. هر دو گروه از کشورها نسبت به متغیر نرخ سرمایه گذاری در کشور مبدأ حساس هستند، به طوری که افزایش نرخ سرمایه گذاری در این کشورها مهاجرت از این کشورها را کاهش می دهد اما کشورهای در حال توسعه حساسیت بیشتری نسبت به این متغیر دارند. متغیرهای جمعیت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور مبدأ برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مثبت و معنی دار است ضمن این که در مقایسه با سایر متغیرهای الگو تأثیر اندکی در شکل گیری جریان مهاجرت دارند. نرخ زاد و ولد کشورهای مبدأ اثر مثبت و معنی داری بر مهاجرت از این کشورها به آمریکا دارد. شاخص سرمای? انسانی برای هر دو گروه از کشورها مثبت و معنی دار است، البته در میان کشورهای در حال توسعه این متغیر در مقایسه با سایر متغیرهای مدل نقش مهم تری در توضیح جریان مهاجرت به آمریکا دارد. تأثیر مهاجرت دو سال گذشته از کشور مبدأ بر مهاجرت، مثبت و معنی دار است اما کشورهای توسعه یافته نسبت به این متغیر حساس ترند به طوری که در میان این کشورها، این متغیر مهم ترین تأثیر را در شکل گیری مهاجرت به مقصد کشور آمریکا دارد.
زهرا یزدان پرست احمد سیفی
یکی از اهداف مهم کشور های در حال توسعه مانند ایران، توسعه یافتگی است، این کشور ها می بایست به بخش تجارت خارجی توجه کافی داشته باشند و در عصر حاضر موفقیت یا نا کامی اقتصادی کشور ها را نمی توان صرفاً با توجه به وضعیت اقتصاد داخلی آنها مورد ارزیا بی قرار داد، چرا که تعا مل با اقتصاد جهانی به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. براین اساس بررسی وضعیت کشور ها در حوزه اقتصاد بین الملل و مبادلات بازرگانی آنها با دنیای خارج از اهمیت شایانی بر خوردار است. از این رو پژوهش حاضر با استفاده از الگو ی داده های تابلویی به بررسی تجارت دو جانبه ایران و شرکای تجاری بر اساس نظریه لیندر در دوره زمانی 2006-2010 می پردازد. لیندر معتقد است سطح درآمد سرانه یک کشور الگو-ی خاصی از سلیقه ها را به بار می آورد. در واقع طبق مدل هم پوشانی تقاضای لیندر ، تجارت دوجانبه بین کشور های با درآمد سرانه مشابه بیشتر از کشور های با درآمد سرانه ی متفاوت است. نتایج حاکی از پذیرش فرضیه اصلی مبنی بر تاثیر منفی و معنادار بین حجم تجارت (صادرات و واردات) و اختلاف (کاهش) درآمد سرانه میان دو کشور است. به عبارتی هر چه تفاوت درآمد سرانه میان کشور ها کمتر شود تجارت میان دو کشور افزایش خواهد یافت. در مورد فرضیه دوم ، که مبین ارتباط منفی میان متغیر مسافت و حجم تجارت می باشد در تجارت ایران پذیرفته نمی شود. واژگان کلیدی: صادرات، واردات، نظریه لیندر، شکاف درآمد سرانه
رضا کامران احمد سیفی
چکیده: سنجش ریسک اعتباری مشتریان بانک ها، به عنوان اصلی ترین راه پیشگیری از وارد آمدن خسارات ناشی از تخلف مشتریان، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق بر آنیم که با استفاده از روش های جدید طبقه بندی و تشخیص الگو، به طراحی یک مدل اعتبارسنجی بپردازیم و سپس با تکیه بر مفاهیم اقتصادی کارایی مدل ساخته شده را سنجیده و در صورت امکان بهبود ببخشیم. به منظور یافتن بهترین مدل ابتدا برای دو مدل شبکه عصبی پرسپترون و پایه شعاعی و نیز ماشین بردار پشتیبان ساختارهای مختلف را آزموده ایم و سطح زیر منحنی roc و نیز درصد طبقه بندی صحیح را ملاک تشخیص بهترین ساختار و بهترین ابزار قرار داده ایم. در بخش انتهایی با تکیه بر مفاهیم اقتصادی به بررسی این موضوع پرداخته ایم که چگونه می توان با در نظر گرفتن هزینه طبقه بندی اشتباه یا لحاظ نمودن یک ناحیه عدم تصمیم، کارایی مدل را بهبود بخشید. همچنین تأثیر کاهش ابعاد در بهبود کارایی مدل به شیوه های استخراج و انتخاب ویژگی در مورد تمام مدل های استفاده شده، مورد توجه بوده است. تکیه بر مفهوم منحنی roc ، توجه به هزینه های طبقه بندی اشتباه، حجم بالا و قابل اتکا بودن نمونه تصادفی مورد استفاده و رعایت مفاهیم آماری در پیش پردازش داده ها را می توان به عنوان نقاط برجسته پژوهش حاضر نام برد.
مهدی کوکبی دلاور احمد سیفی
کمبود و عدم تقارن اطلاعات بین بانک و مشتریان محصولات اعتباری، یکی از مهمترین عوامل تشدید ریسک اعتباری است. یکی از روش های موثر برای بالا بردن اطلاعات بانک ها از مشتریان، رفتارسنجی و یا به عبارت دیگر بررسی و تحلیل رفتار مشتریان در طول دوران تعامل با بانک است. در این پژوهش ابتدا به تشریح ماتریس های تغییروضعیت که پایه و اساس بررسی های رفتاری است، پرداخته می شود که این مهم با استفاده از دو روش دوره ای و گروهی محقق می گردد. برای این موضوع نمونه ای از اطلاعات مشتریان بانک مسکن مورد استفاده قرار گرفته و برای این افراد یک چارچوب رتبه بندی با توجه به معیار های موسسات رتبه بندی معتبر جهانی، طراحی می شود. در ادامه با استفاده از نظری? زنجیر مارکف به پیش بینی رفتار آیند? این مشتریان در طول افق های زمانی متفاوت پرداخته و جهت اندازه گیری میزان خطا با استفاده از تکنیک بوت استرپ، بازه های اطمینانی را حول احتمالات پیش بینی شده تعیین خواهیم کرد. در نهایت مشاهده می شود بخش بسیار بزرگی از مشتریان بانک همواره در وضعیت های رتبه بندی خوب قرار داشته و در کل احتمالات ارتکاب قصور برای مشتریان بانک اعدادی بسیار کوچک اند. این موضوع اگرچه مهر تائیدی بر کیفیت عملکرد بانک در باز پسگیری وام های مسکن است، اما باید در نظر داشت که این موضوع با اخذ وثیقه هایی بسیار ارزشمندتر از رقم وام فراهم گردیده است و نه شناسایی مشتریان با کیفیت که این موضوع نیز باعث رانده شدن بخش بزرگی از متقاضیان وام می گردد که یا امکان تأمین این گونه وثیقه ها را ندارند و یا این وثیقه ها را متناسب با رقم وام نمی دانند.
مسعود مهاجری حسن تحصیلی
تقریبا انجام هیچ فعالیت اقتصادی اعم از کشاورزی، صنعتی و خدماتی بدون وجود آب امکان¬پذیر نیست. آب در چرخه طبیعت دارای مصارف گوناگونی است که شامل مصارف شرب و مصارف خانگی، استفاده در فعالیت¬های کشاورزی و دامداری، صنعتی و معدنی است. استان خراسان رضوی دارای تنوع اقلیمی است، اما به طور کلی جزو مناطق نیمه خشک کشور به شمار می رود و مسئله آب در استان مسئله بسیار مهمی است. برای انجام تحقیق از میان 420شرکت صنایع غذایی شهرستان مشهد، حدود 40% آنها فعال بوده، که از میان واحدهای فعال در سال 1392 تعداد 34 شرکت انتخاب گردید که اطلاعات شرکت¬ها پس از تهیه پرسشنامه بر اساس اهداف تحقیق، در شرکت¬های مذکور تکمیل گردید. بدین منظور، به جای استفاده از روش متداول تولید از روش حداقل¬سازی هزینه، فرم تابع هزینه ترانسلوگ و معادلات سهم هزینه¬ها با استفاده از روش رگرسیون¬های به ظاهر نامرتبط تکراری(isur) استفاده شده و پس از تخمین مدل با استفاده از نرم¬افزار eviews، کشش¬های جانشینی و قیمتی نهاده-های تولید به دست آمده و همچنین آزمون¬های هموتتیک بودن، بازده ثابت نسبت به مقیاس و کاب – داگلاس بودن تابع تولید صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیان می¬کند که آب کالایی بی¬کشش بوده و کشش قیمتی آن نزدیک به صفر (0.01-) می¬باشد. مقادیر حاصل از کشش¬های جانشینی آلن – آوزاوا و موری شیما نشان می¬دهند که نهاده آب با ماشین¬آلات و نیروی کار رابطه¬ی جانشینی داشته ولی با ساختمان و زمین رابطه مکمل دارند. مطالعه حاضر این امکان را برای مدیران و تصمیم گیرندگان فراهم می¬سازد تا بتوانند نسبت به برنامه¬ریزی¬های مناسب در جهت مصرف بهینه آب اقدام نمایند.
هدی زنده دل شهرنوی احمد سیفی
تصمیمگیری در خصوص چگونگی سرمایه گذاری وجوه حاصل از درآمد، همواره یکی از چالش های مهم پیش روی همه ی اشخاص حقیقی و حقوقی در حوزه های مالی- اقتصادی بوده است. در شرایط وجود تورم بالا و انتظار تورم بالاتر در آینده، این چالش برای سرمایه گذاران، مدیران، بنگاه ها و خانوارها اهمیت بیشتری پیدا می کند. به این دلیل که در شرایط تورمی ارزش پول کاهش مییابد و سرمایهگذاران برای جلوگیری از زیانهای ناشی از تورم، نیازمند این هستند که درآمدهای امروز خود را در دارایی هایی سرمایه گذاری کنند که ریسک تورم آینده را پوشش دهد و قیمت و بازده آن ها به گونه ای همراه با تورم تغییر کند که در نهایت ثروت و قدرت خرید آن ها بدون تغییر یا حتی افزایش پیدا کند. ادبیات مالیِ پوشش تورم، سرمایه گذاری های متنوع را پیشنهاد می کند بنابراین شناخت دارایی هایی که پوشش بهتری در مقابل تورم نشان می دهد دارای اهمیت است، چراکه سرمایه گذاران می توانند سبد دارایی خود را در بین دارایی های مالی و واقعی تغییر دهند و به عملکرد سرمایه گذاری بهتری دست یابند.
محمدرضا دهقانپور ماهانی احمد سیفی
اهداف اصلی این تحقیق بررسی نرخ بهره برداری از ظرفیت اقتصادی و صرفه جوئی های ناشی از مقیاس صنعت برق ایران (بخش تولید) در دوره 80-1350 می باشد. همچنین، برآورد معادلات سهم هزینه و بررسی نرخ تغییرات فنی و تورش تغییرات فنی از جمله اقدامات دیگری است که در این مطالعه بدان ها پرداخته شده است. در این مطالعه از دو تابع، هزینه ترانسلوگ و تقاضای سرمایه استفاده شده است. جهت حصول اهداف فوق، ابتدا از خاصیت شفارد لما استفاده نموده و معادلات سهم هزینه را استخراج کرده، سپس معادلات فوق به همراه تابع هزینه ترانسلوگ از روش sur برآورد می شود. شرایط خوش رفتاری در آن آزمون شده، سپس از نتایج به دست آمده صرفه جوئی های ناشی از مقیاس و همچنین شاخص هایی چون نرخ تغییرات فنی، تورش تغییرات فنی، کشش متقاطع و خودی، کشش جانشینی آلن اوزاوا، کشش جانشینی موریشیما بررسی می شوند. محاسبه میزان ظرفیت اقتصادی از دیگر کارهایی است که می توان از طریق تابع هزینه ترانسلوگ بدان دست یافت اما دشواری هایی بر این روش مترتب است. بدین منظور با استفاده از تابع تقاضای سرمایه و با لحاظ کردن قید همگنی قیمت نهاده ها از درجه صفر، آن را برآورد نموده و سپس با کمک روابط ریاضی، معادله ظرفیت اقتصادی تولید را که در آن منحنی هزینه متوسط کوتاه مدت و بلند مدت بر یکدیگر مماس می شوند، به دست می آید. آنگاه از نسبت تولید واقعی به ظرفیت تولید اقتصادی، نرخ بهره برداری از ظرفیت اقتصادی را برای صنعت برق ایران (بخش تولید) محاسبه و در نهایت، تابع نرخ بهره برداری از ظرفیت بر اساس نهاده های تولید برق برآورد می شود. نتایج حاصل از این تحقیق به طور خلاصه نشان می دهد که شرایط خوش رفتاری تابع هزینه ترانسلوگ، مورد تائید قرار می گیرد. بررسی نرخ بهره برداری از ظرفیت نشان می دهد که میزان تولید واقعی از ظرفیت تولید اقتصادی و مهندسی کمتر است. همچنین فرضیه صرفه جوئی های ناشی از مقیاس صنعت برق ایران رد می شود. آزمون حداکثر راستنمایی، تورش تغییرات فنی را برای صنعت برق ایران مورد تائید قرار می دهد. برآورد سهم نهاده ها در ترکیب هزینه نیروگاه ها، بیشترین سهم را به سوخت و کمترین سهم را به نیروی کار اختصاص می دهد.