نام پژوهشگر: هدایت غضنفری

شناسایی معیارها و شاخص های مدیریت پایدار جنگل های زاگرس شمالی (مطالعه موردی جنگلهای آرمرده و هواره خول بانه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1388
  فاطمه خوانچه سپهر   هدایت غضنفری

تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تعیین اهمیت معیارها و شاخص های پایداری در جنگل های زاگرس شمالی (مطالعه موردی آرمرده و هواره خول) انجام شده است. برای رسیدن به این هدف از معیارها و شاخص های فرآیند خاور نزدیک و برای تعیین اهمیت معیارها و شاخص ها از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) استفاده گردید. پرسشنامه طراحی شده در اختیار دست اندرکاران قرار گرفت تا هر فرد وزن دهی به معیارها و شاخص ها را با توجه به شرایط منطقه مورد مطالعه انجام دهد. جهت مقایسه نظرات و دیدگاه های افراد، کارشناسان به سه گروه سنندج، بانه و تهران تقسیم شدند و برای هر گروه وزن نهایی و مهمترین معیارها و شاخص ها تعیین شده و در مرحله بعدی جهت رسیدن به یک ارزیابی کلی از مقایسات و انتخاب مهمترین معیارها و شاخص های پایداری بر اساس نظرات هر سه گروه، تلفیق نظرات صورت گرفت. مقایسه زوجی گزینه ها نیز توسط یک فرد کاملا آشنا و مسلط به منطقه انجام گردید. بر اساس نتایج حاصله، معیار عملکرد اقتصادی-اجتماعی دارای بیشترین اهمیت و معیار وسعت منابع جنگلی دارای کمترین اهمیت بوده است. در مورد تلفیق نظرات گروه ها با همدیگر، برخی از نتایج با نتایج حاصل از نظرات هر کدام از گروه ها مغایرت داشت برای رفع این مشکل به جای وارد نمودن نظرات هر گروه (شامل 9 نظر)، میانگین نظرات سه گروه وارد گردید. در ارتباط با گزینه های مورد مطالعه نیز با توجه بر اینکه وزن گزینه ها در مورد برخی از شاخص ها مشابه بوده و اهمیت یکسانی داشتند همچنین با توجه بر اینکه در فرآیند ahp مقایسات زمانی ایده آل است که گزینه ها در یک شرایط آرمانی با هم مقایسه گردند به همین دلیل دو گزینه آرمرده و هواره خول با توده بکر پیرمحمد مقایسه شدند که در این مقایسه پیرمحمد دارای وزن نهایی 0/439، هواره خول 0/295 و آرمرده 0/266 گردید.

تهیه نقشه تیپ جنگل با استفاده از داده های ماهواره ای (مطالعه موردی: بخشی از جنگل های مریوان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1391
  قانع ابراهیمی   مهتاب پیر باوقار

چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی قابلیت داده های تصاویر ماهواره ایirs-p6 و spot5 در تهیه نقشه تیپ جنگل در شهرستان مریوان استان کردستان صورت گرفت. تصحیح هندسی داده ها با دقت 051/0 پیکسل انجام شد. شاخص های گیاهی مناسب برای کاهش اثر بازتاب خاک و باندهای مصنوعی از طریق تجزیه مولفه های اصلی ایجاد شدند. نقشه واقعیت زمینی نمونه ای از طریق روش تصادفی سیستماتیک و با شبکه ای به ابعاد 400×250 متر و با سطح قطعات نمونه 50×50 متر تهیه شد. انتخاب ترکیب باندی مناسب برای طبقه بندی به کمک نمونه های تعلیمی و با استفاده از شاخص واگرایی تبدیل شده صورت گرفت. طبقه بندی داده ها به روش نظارت شده و با استفاده از خوارزمی های متوازی السطوح، حداقل فاصله از میانگین، حداکثر احتمال و روش فازی در ابتدا با 12 طبقه تیپ انجام شد و با نقشه واقعیت زمینی مورد ارزیابی صحت قرار گرفت. به دلیل تفکیک-پذیری کم بین برخی طبقه ها، این طبقات با هم ادغام شدند. طبقه بندی با 8 طبقه انجام شد و بالاترین صحت کلی و ضریب کاپا برای تیپ بندی 8 طبقه ای برای تصاویر irs، به ترتیب 5/45% و 29/0 و برای تصاویرspot5 ، به ترتیب 81/32% و 15/0 با استفاده از روش فازی به دست آمد. طبقه بندی در 2 طبقه جنگل وغیرجنگل نیز انجام شد و بالاترین صحت کلی و ضریب کاپا برای 2 طبقه برای تصاویر irs، به ترتیب 93/93% و 61/0 و برای تصاویرspot5 ، به ترتیب 64/86% و 45/0 با استفاده از روش حداکثراحتمال به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان دهنده قابلیت بیشتر تصاویر irs نسبت به تصاویر spot5 در طبقه بندی تیپ جنگل می باشد. در مجموع، نتایج ارزیابی تصاویر irs و spot حاکی از نتایج ضعیف آن ها درتفکیک تیپ های جنگلی در منطقه مورد مطالعه می باشد. کلمات کلیدی: نقشه تیپ جنگل ، شاخص های گیاهی، طبقه بندی، واقعیت زمینی، روش فازی

ارایه الگوی مناسب جهت مدیریت بحران آتش در جنگل های مریوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی 1391
  مژده میرکی   مسلم اکبری نیا

یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده جنگل های زاگرس در حال حاضر، آتش سوزی های عمدی و غیرعمدی است که در چند سال اخیر منجر به تخریب بخش وسیعی از این منابع شده است. بنابراین مطالعه و ارائه تدابیر مدیریتی می تواند نقش کنترل کننده ای را برای مقابله با این بحران ایفا کند. مطالعه حاضر به منظور شناسایی، ارایه و ارزیابی مهم ترین راهکارهای مدیریتی با استفاده از ترکیب مدل swot-ahp در مهار آتش سوزی با تکیه بر شناسایی مهمترین عوامل موثر در بروز بحران آتش سوزی در بخشی از جنگل های زاگرش شمالی (جنگل های منطقه مریوان) تدوین شد. با توجه به متفاوت بودن استراتژی های مدیریتی در مهار آتش سوزی، این راهکارها به دو دسته مدیریت بحران و مدیریت خطر تفکیک شد. معیارهای اشتغال زایی و درآمد با وزن نهایی 106/0و دسترسی به هنگام با وزن نهایی 069/0، کارایی با وزن نهایی 068/0، به عنوان مهم ترین معیارهای تاًثیر گذار بر راهکارهای مدیریت بحران و معیارهای جلوگیری از گسترش آتش در جنگل با وزن نهایی 123/0، سرعت عمل با وزن نهایی 120/0، امکان ایجاد اشتغال با وزن نهایی 118/0، به عنوان مهم ترین راهکارهای مدیریت خطردر منطقه تمیز داده شد. در اولویت بندی گزینه های استراتژیک نیز همکاری با دهیاری روستاها در مناطق بروز بحران آتش سوزی با وزن نهایی 413/0 در راهکارهای مدیریت بحران و احداث آتش بر با تراکم کافی قبل از وقوع بحران با وزن نهایی 595/0 در راهکارهای مدیریت خطر بیشترین وزن را به خود اختصاص دادند. به منظور شناسایی عوامل مهم بروز بحران در این جنگل ها، میزان بارندگی بهاره و خشکی در فصل تابستان و میزان پوشش علفی با توجه به تعداد دام در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد در سال هایی با میزان بارش بهاره فراوان (ترسالی) امکان وقوع آتش سوزی به دلیل رشد پوشش علفی کف جنگل نسبت به سال های دیگر دارای بیشترین سطح و فراوانی بوده است. ارتباط تعداد دام با سطح آتش-سوزی در 6 سال اخیر به صورت تابع نمایی بوده و ضریب تبیین آن 24% بوده است.

بررسی فرآیند زغال گیری و ارزیابی پیامدهای آن در جنگل ( مطالعه موردی: جنگل های گمارلنگ شهرستان مریوان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1391
  رحمت نامداری   لقمان قهرمانی

زغال گیری یک الگوی دیرینه در نظام معیشتی مردمان گمارلنگ در زاگرس شمالی است. این مطالعه به منظور فراهم کردن اطلاعات پایه ای مورد نیاز برای حل این مساله در مدیریت روستای جنگل انجام شده است. مکان یابی برای زغال گیری در این منطقه بر پایه ی سه نمایه ی گونه ی درختی، فراوانی درختانی که به قطر برداشت رسیده و مالکیت عرفی انجام می شود. در این بررسی، مطالعه ی کار بر اساس آموختن با کارکردن و زمان سنجی به صورت پیوسته انجام شده است. در آخرین گام، دو توده ی زغال گیری نشده و زغال گیری شده که در شرایط رویشگاهی مشابهی قرار گرفته اند؛ برای ارزیابی پیامدهای زغال گیری اندازه گیری شدند. این بررسی نمایان کرده که هریک از کوره ها در یک گستره ی 5 روزه و با کارایی 37 درصد برپا می شوند. همچنین توده های بهره برداری-شده دارای رویه ی زمینی کمتری هستند که به منظور مدیریت مستمر جنگل، می توان برداشت را با یک چرخه ی 13 ساله انجام داد.

ارزیابی پیامدهای برداشت سقز بر نمایه های زیست سنجی درختان بنه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  فریده سعیدی زاده   لقمان قهرمانی

گونه بنه (.atlantica desf pistacia) و سقز بدست¬آمده از این درخت به لحاظ نقشی که از دیرباز در گذران زندگی و تامین معیشت جنگل¬نشینان ناحیه زاگرس داشته، از اهمیت اقتصادی-اجتماعی ویژه ای برخوردار است. به منظور ارزیابی پیامدهای برداشت سقز بر نمایه¬های زیست-سنجی درختان بنه، یک لکه مورد بهره برداری¬ سقز به مساحت 6/9 هکتار و یک توده رهاشده (توده¬ای که در 22 سال اخیر 1391-1369 برداشت سقز از آن متوقف شده است) به مساحت 8/4 هکتار با شرایط فیزیوگرافی مشابه در روستاهای بیوند پایین و بیوند بالا، شهرستان جوانرود در استان کرمانشاه انتخاب شدند. برای بررسی نمایه¬های زیست¬سنجی، در دو توده مورد بررسی، با انجام آماربرداری صد در صد ضمن ثبت نام گونه، قطر¬برابر¬سینه تمام درختان موجود اندازه¬گیری شد. در درختان بنه علاوه بر قطربرابر¬سینه سایر نمایه¬های کمی (قطر تاج، قطر یقه، ارتفاع کل، طول¬ تاج و ارتفاع تنه) مورد اندازه¬گیری قرار گرفت. برای بررسی رویش قطری، در لکه مورد بهره-برداری 16 اصله و در توده رها¬شده 18 اصله درخت بنه به عنوان درخت نمونه انتخاب و از هر درخت یک جفت نمونه رویشی با استفاده از مته سال¬سنج در ارتفاع 30 سانتی¬متری استخراج شد. بررسی نرمال بودن داده¬ها با استفاده از آزمون کلموگروف- سمیرنف، مقایسه پراکنش درختان بنه در طبقات قطری با استفاده از آزمون کای اسکور و مقایسه میانگین¬های نمایه¬های کمی با استفاده از آزمون t مستقل (independent samples t-test) انجام شد. نتایج نشان داد بین نمایه¬های قطر یقه، ارتفاع کل، طول تاج، سطح تاج، نسبت سطح تاج به سطح مقطع درختان بنه، درصد رویش قطری در طبقات قطری 60-35 سانتی¬متری در دوره زمانی 1369 تا 1391 و درصد رویش قطری سالیانه در دوره زمانی 1391- 1369 اختلاف معنی¬داری بین توده¬های مورد بررسی وجود دارد. میانگین این مشخصه¬ها (غیراز قطر یقه) برای درختان بنه در توده رهاشده بیشتر از لکه مورد بهره-برداری بود. بین میانگین سایر نمایه¬های زیست¬سنجی (طول تنه و درصد رویش قطری در طبقات قطری در دوره زمانی 1343 تا 1369 و درصد رویش قطری سالیانه در دوره زمانی 1369- 1358) در درختان نمونه بنه تفاوت آماری معنی¬داری بین توده¬های مورد بررسی مشاهده نشد.

پهنه بندی مناطق جهت توسعه گردشگری طبیعت در منطقه عباس آباد بانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  هیرو صالحی   مهتاب پیرباوقار

اکوسیستم¬های جنگلی که با گذشت زمان به صورت فعلی درآمده¬اند نقش موثری در تعادل و حفظ برقراری موازنه طبیعت دارند. بهره¬گیری از این منابع باید با مطالعه دقیق شرایط و خصوصیات رویشگاه و تعیین توان اکولوژیک آن¬ها صورت پذیرد. از این اکوسیستم¬ها استفاده¬های مختلفی می-شود که یکی از آن¬ها گردشگری می¬باشد. گردشگری فرآیندی است که از دیرباز به شکل¬های مختلف به منظور تأمین نیازهای روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انسان¬ها وجود داشته است. یکی از شاخه¬های رو به رشد این صنعت، گردشگری طبیعت می¬باشد که برای پایدار بودن آن می-بایست ضوابط خاصی را در نظر گرفت. در همین راستا گزینش پهنه¬های مناسب گردشگری طبیعت از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی توان محیطی و پهنه¬بندی منطقه عباس¬آباد به¬منظور تعیین مناطق مناسب جهت توسعه گردشگری طبیعت با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی است. ارزیابی توان گردشگری طبیعت منطقه مورد مطالعه در سه مرحله صورت گرفت. در مرحله اول مهمترین گروه¬نمایه¬ها، نمایه¬ها و نشانه¬های موثر در ارزیابی توان گردشگری منطقه مورد مطالعه تعیین شدند و سپس با توجه به نظرات کارشناسان این گروه¬نمایه¬ها، نمایه¬ها و نشانه¬ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن¬دهی شدند. در مرحله دوم نقشه جغرافیایی مربوط به نمایه¬ها و نشانه¬های موثر در ارزیابی توان گردشگری با استفاده از توانایی¬های gis تهیه شد. در مرحله آخر هر کدام از این نقشه¬ها در محیط gis با وزن¬های متناظر خود که در مرحله اول این مطالعه به¬دست آمدند، تلفیق شدند و نقشه نهایی توان گردشگری طبیعت منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که به ترتیب 15/15 و 26/61 درصد از سطح منطقه دارای توان طبقات یک و دو برای تفرج است که نشان¬دهنده توان بسیار مناسب این مناطق برای توسعه گردشگری طبیعت است. همچنین نتایج نشان داد که 18/23 درصد از سطح منطقه دارای توان طبقه سه، 39/0 درصد دارای توان طبقه چهار یا توان ضعیف و 02/0 درصد دارای توان طبقه پنج یا توان بسیار ضعیف برای توسعه گردشگری طبیعت است.

پهنه بندی خطر کاهش گستره جنگل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  شیدا رحیمی   هدایت غضنفری

چکیده آشکارسازی و بررسی تغییرات کاربری اراضی از جمله ابزارهای مدیریت منابع طبیعی و ارزیابی تغییرات اکوسیستم، به ¬شمار می¬آید. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش سطح جنگل و پهنه بندی خطر کاهش گستره جنگل با تلفیق روش¬های تصمیم¬گیری چند معیاره مکانی (تحلیل سلسله مراتبی و فازی) و سامانه اطلاعات جغرافیایی در جنگل¬های باغان شهرستان مریوان واقع در زاگرس شمالی با مساحت 05/2686 هکتار صورت گرفت. به منظور تهیه نقشه تغییرات کاهش گستره جنگل طی سال¬های 1368 تا 1390 از تصاویر سنجنده tm ماهواره لندست استفاده شد. سپس نمایه¬های مؤثر بر کاهش گستره جنگل از جمله فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از مناطق زراعتی و باغی، فاصله از جاده¬ها، فاصله از آبراهه¬ها، شیب، جهت و ارتفاع در این تحقیق در نظر گرفته شدند. با ترکیب نظرهای کارشناسان، انجام مقایسه¬های زوجی در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و همچنین استفاده از متغیرهای کلامی در روش فازی وزن نهایی هر کدام از نمایه¬ها استخراج شد. پس از تهیه نقشه¬های مربوط به هر یک از نمایه¬ها، با استفاده از تکنیک ترکیب خطی وزن¬دار وزن¬ها در هر نمایه تأثیر داده شد و نهایتاً در محیط جی¬آی¬اس روی¬هم¬گذاری شدند. بدین ترتیب نقشه نهایی پهنه¬بندی مناطق مستعد وقوع تخریب در پنج طبقه با خطر بسیار زیاد، خطر زیاد، خطر متوسط، خطر کم و خطر خیلی کم در دو روش تحلیل سلسله مراتبی و فازی تهیه و استخراج شد. نتایج ارزیابی صحت نشان داد که در روش تحلیل سلسله مراتبی 55/81 درصد و در اعداد قطعی شده، کمینه، میانه و بیشینه فازی به ترتیب 61/80، 01/81، 61/80 و 96/79 درصد از مناطقی که مورد تخریب قرار گرفته¬اند، در نقشه¬های پهنه¬بندی حاصله در مناطق با خطر بسیار زیاد و خطر زیاد قرار دارند. این میزان صحت، کارایی روش¬های تحلیل سلسله مراتبی و فازی در پهنه-بندی خطر کاهش گستره جنگل را مورد تأیید قرار می¬دهد. واژهای کلیدی: خطر کاهش گستره جنگل، سامانه اطلاعات جغرافیایی، تحلیل سلسله مراتبی، فازی، ماهواره لندست

ارزیابی پیامدهای کارکرد بهره برداران گلاجار، بر رویش قطری گونه ی وی ول (quercus libani) در جنگل های شهرستان بانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  عبدالله نادری   لقمان قهرمانی

منطقه رویشی زاگرس از جمله مناطق مهم و با ارزش منابع طبیعی کشور ایران است. در مدیریت سنتی رایج در منطقه مورد مطالعه هر خانوار روستایی به صورت عرفی محدوده ای از جنگل را تحت مالکیت دارد. هدف اصلی مدیریت سنتی در منطقه مورد پژوهش تولید علوفه برای حیوانات اهلی، هیزم و چوب ساختمانی می باشد. نبود مدیریت و نظارت بر بهره برداری از جنگل ها باعث شده؛ شاهد اعمال روش های متفاوتی برای انجام گلازنی باشیم. این پژوهش، در پی یافتن اثرگذاری بهره برداران مختلف محلی بر رویش قطری گونه ی وی ول است. برای انجام این تحقیق 6 گلاجار در حوزه آرمرده با شرایط فیزیوگرافی مشابه از دو روستای مجاور، دوله گویر و کانی چوله-که انتخاب و محدوده آنها با gps برداشت شد. با استفاده از اطلاعات موجود، تعداد درختان نمونه مورد نیاز برای برداشت نمونه رویشی در هر گلاجار 17 اصله محاسبه گردید. برای انتخاب درختان نمونه مورد نظر از روش نزدیک ترین درخت به نقطه تصادفی استفاده شد. نمونه های رویشی در ارتفاع یک متری از سطح زمین و از درختان با قطر 20 تا 25 سانتی متر در دو جهت عمود بر هم براساس روش شاین گروبر با استفاده از مته سال سنج برداشت شد. داده های کمی با آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و داده های کیفی با آزمون کای اسکور و با استفاده از نرم- افزار spss و excel تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از مقایسات میانگین رویش قطری در طبقات قطری و رویش سالیانه گلاجارهای مورد بررسی نشان داد بین این گلاجارها از نظر رویش تفاوت معنی داری وجود دارد. در گلاجارهای مورد بررسی گلاجار جمال سعیدی با بیشترین متوسط رویش قطری در طبقات قطری (1/90 میلی متر در سال) و رویش سالیانه (2/24 میلی متر در سال) در بین گلاجارهای روستای دوله گویر و در کل گلاجارها بوده است. این موضوع می تواند با انجام اصولی گلازنی توسط مالک عرفی گلاجار ارتباط داشته باشد.

بررسی و مقایسه شاخص های زیست سنجی گونه وی ول در توده های تحت مدیریت سنتی (گلازنی شده) و کمتر دخالت شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  الهه قلاوند   لقمان قهرمانی

گونه وی¬ول از گونه¬های مهم تشکیل دهنده¬ی جنگل¬های زاگرس شمالی می¬باشد که به¬دلیل خوش¬خوراکی برگ¬ها در معرض گلازنی شدید قرار گرفته¬ است. به¬منظور بررسی و مقایسه نمایه¬های زیست¬سنجی گونه وی-ول در توده¬های گلازنی شده و کمتر دست¬خورده، یک توده کمتر دست¬خورده به مساحت 7/0 هکتار و یک توده گلازنی شده به مساحت یک هکتار در مجاورت توده کمتر دست¬خورده با شرایط فیزیوگرافی مشابه انتخاب شد. در توده¬های انتخاب شده با انجام آماربرداری صددرصد ضمن ثبت اسم گونه، قطر یقه، قطر برابر سینه، دو قطر بزرگ وکوچک تاج و فاصله با نزدیک¬ترین درخت همسایه در تمامی درختان با قطر یقه بیش از 5 سانتی¬متر اندازه¬گیری شد. در درختان وی¬ول علاوه بر مشخصات بالا ارتفاع کل، ارتفاع تنه و ارتفاع تاج نیز اندازه¬گیری شد. برای بررسی رویش قطری در توده کمتر دست¬خورده و گلازنی شده به¬ترتیب 23 و 17 اصله درخت وی¬ول با قطر 18 تا 28 سانتی¬متر (قطر باپوست) انتخاب و در ارتفاع یک متری با استفاده از مته سال-سنج یک جفت نمونه رویشی در دو جهت عمود بر هم برداشت شد. در نمونه¬های رویشی بعد از آماده سازی، رویش جاری سالانه با بینوکولار اندازه¬گیری شد؛ سپس متوسط رویش قطری در طبقات قطری همنام، در سال¬های مشابه و در کلاس¬های سنی مشابه تعیین شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمایه¬های زیست-سنجی ارتفاع کل (درسطح احتمال 5 درصد)، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج در طبقات قطری 5/57-5/32 سانتی¬متر و سطح تاج (در سطح احتمال یک درصد) درختان وی¬ول در توده¬های مورد بررسی تفاوت معنی¬دار وجود دارد. میانگین نمایه¬ها¬ی زیست سنجی یادشده در توده¬ی کمتر دست¬خورده بیشتر از توده گلازنی شده بود. بین الگوی پراکنش درختان در طبقات نمایه¬های زیست¬سنجی مورد مطالعه در توده¬های مورد پژوهش در سطح یک درصد تفاوت معنی¬دار وجود داشت. بر اساس نتایج، میانگین رویش قطری در طبقات قطری در توده کمتر دست¬خورده و گلازنی شده به¬ترتیب 80/1 و 99/1 میلی¬متر در سال می¬باشد. نتیجه¬ی مقایسه میانگین رویش قطری در طبقات قطری بیانگر تفاوت معنی¬دار در سطح 5 درصد بین توده¬های مورد بررسی می¬باشد. مقایسه میانگین درصد رویش قطری در بازه زمانی 1390-1350 شمسی نشان داد که بین دو توده از نظر این مشخصه تفاوت معنی¬داری وجود ندارد. میانگین رویش قطری در کلاسه¬های سنی 85-1 سال در توده¬های کمتر دست¬خورده و گلازنی شده به¬ترتیب 06/2 و 26/2 میلی¬متر در سال می¬باشد. بین میانگین رویش قطری توده¬های مورد بررسی در کلاسه¬های سنی تفاوت معنی¬دار در سطح 1 درصد وجود دارد.

ارزیابی طرح های جنگلداری چندمنظوره چناره و باغان (مطالعه موردی بخش های گله، گلیکران و قامیشله و خوشکلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  لیلا رحیمی نیا   هدایت غضنفری

تحقیق حاضر با هدف ارزیابی فرایند تهیه و اجرای طرح های جنگلداری چندمنظوره جنگل های حوزه چناره و باغان شهرستان مریوان (مطالعه موردی گله، گلیکران و قامیشله و خوشکلان) انجام شده است و بر این اساس راهکارهایی برای بهبود طرح های جنگلداری در دوره های بعدی ارایه گردید. برای رسیدن به این هدف از روش رتبه دهی و وزن دهی استفاده گردید. در مرحله اول رتبه دهی به میزان برنامه های اجرا شده و به انجام رسیده بر اساس مقیاس لیکرت صورت گرفت. در مرحله بعدی، پرسشنامه طراحی شده در اختیار دست اندرکاران قرار گرفت، تا هر فرد وزن دهی به برنامه های پیش بینی شده را با توجه به میزان ارزش و اهمیت آن ها انجام دهد. در نهایت جهت رسیدن به یک ارزیابی کلی ارزش وزنی برنامه های پیش بینی شده از حاصلضرب رتبه هر برنامه در میانگین وزنی آن بدست آمده است. نتایج نشان داد که طرح های مورد بررسی با چهارچوب اصول و قوانین مدیریت منابع طبیعی، نظر کارشناسان خبره و مشارکت مردمی سازگاری نداشته است. میانگین نظرات دست اندرکاران نشان داد که نمایه حفاظت با وزن نسبی 44/63 و نشانه ساماندهی دام با وزن نسبی 11/17 بیشترین اهمیت را داشته اند. برای بهبود تهیه، اجرا و نتایج حاصل از طرح های جنگلداری در دوره های بعدی پیشنهاد می شود که در تهیه طرح ها از چهارچوب ملی و نظرات دست اندرکاران و مشارکت مردمی پیروی گردد؛ اعتماد مردم قبل از تهیه طرح ها جلب شود؛ نظارات صحیح بر طرح ها صورت گیرد و اطلاعات حاصل از آن ثبت گردد. امکان تجدیدنظر در طرح های تهیه شده وجود داشته باشد و بودجه کافی و به هنگام برای اجرای طرح ها تخصیص داده شود.

اولویت بندی و تعیین چارچوب مدیریت راهبردی جنگل های شهرستان کامیاران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  نشمین غلامی   هدایت غضنفری

این پژوهش با هدف تعیین اولویت حوزه های جنگلی شهرستان کامیاران در فرآیند تهیه طرح جنگلداری انجام شده است. تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای موجود در حوزه های جنگلی شهرستان کامیاران با استفاده از الگوهای مدیریت راهبردی به ارائه سازگارترین راهبردها و سپس اولویت بندی حوزه های جنگلی با هدف تهیه ی طرح جنگلداری پرداخته شدهاست. روش های مورد استفاده ماتریس ارزیابی عوامل داخلی، ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس داخلی و خارجی و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی است. پیش نیاز تدوین برنامه سازماندهی مکانی و تهیه طرح جنگلداری، تعیین مرز یکان های مدیریت جنگل است به این ترتیب مناطق جنگلی منطقه مورد بررسی به 5 حوزه ژاورود، گاورود، عوالان، سورسور و شاهو تقسیم گردید. در نهایت جهت اولویت بندی حوزه های جنگلی با استفاده از روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی توسط کارشناسان محلی، اولویت حوزه های جنگلی جهت تهیه طرح جنگلداری انجام گرفت. نتایج نشان داد که از 5 حوزه جنگلی طبق نظر دو گروه کارشناسان و مردم محلی، حوزه ژاورود، گاورود و عوالان دارای راهبردی رقابتی، حوزه سورسور دارای راهبردی تدافعی و حوزه شاهو دارای دو راهبرد، راهبردی تهاجمی از نظر مردم محلی و راهبردی رقابتی از نظر کارشناسان هستند. در نتایج اولویت بندی حوزه های جنگلی، حوزه سورسور در اولویت اول و به ترتیب حوزه های شاهو، گاورود، عوالان و ژاورود جهت تهیه طرح های جنگلداری قرار گرفتند.

ارزیابی توان تولید چوب (زغال) در جنگل های مریوان (گماره لنگ)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  شبنم احمدی   هدایت غضنفری

زغال گیری از دیرباز در روستای گماره لنگ مریوان در زاگرس شمالی انجام شده است و در نظام معیشتی مردمان این روستا اهمیت به سزایی دارد. این مطالعه به منظور تجزیه و تحلیل ساختار جنگل و ارزیابی توان تولید جنگل برای زغال گیری انجام شده است. برای این منظور مناطق با کاربری زغال گیری در منطقه مورد مطالعه شناسایی گردید. برای بررسی ساختار جنگل شبکه آماربرداری با ابعاد 132×250 متر به صورت تصادفی- سیستماتیک طراحی و تعداد 235 قطعه نمونه برداشت گردید. در داخل قطعات نمونه برای تمام درختان با قطر یقه بیش از 5 سانتی متر، نام گونه ثبت و مشخصه های قطر برابر سینه، قطر میانی، ارتفاع و قطر تاج درختان (در دو جهت عمود بر هم) اندازه گیری شد. همچنین، قطر یقه کنده های موجود نیز اندازه گیری شد. به منظور بررسی رابطه بین سن و قطر و برآورد رویش قطری درختان، تعداد 50 دیسک در طبقات قطری مختلف در داخل قطعات نمونه برداشت گردید. مدل رگرسیون خطی با اعمال تبدیل لگاریتمی، مناسب ترین مدل (ضریب تعیین 924/0) برای بررسی رابطه بین سن و قطر برآورد گردید. نتایج این بررسی نشان داد که متوسط موجودی جنگل 64/14 سیلو در هکتار و قطر هدف در فرآیند زغال-گیری 15 سانتی متر است. امکان برداشت بر اساس قطرهدف، موجودی جنگل و در نظر گرفتن اندوخته گیری بین 78/0-39/0 سیلو در هکتار برآورد شد.

طراحی شبکه جاده های حوزه طرح جنگلداری چند منظوره آرمرده (بانه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1386
  محسن مصطفی   هدایت غضنفری

چکیده ندارد.

ارزیابی یکان مدیریتی جنگل در سامان تاف- استان لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1387
  مهدی زندبصیری   هدایت غضنفری

یکان مدیریت جنگل، محدوده پی ریزی طرح جنگلداری جنگل و پایه تعریف وظایف مدیریت جنگل و حدود آن هاست. سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، سامان عرفی روستا را به عنوان یکان مدیریت جنگل های زاگرس معرفی کرده است. در جنگل های زاگرس نقش مردم محلی در مدیریت و اداره جنگل ها انکارناپذیر است. از آنجا که سامان عرفی روستا بین خانوارها و اجتماع های مختلف روستایی تقسیم شده؛ یکان مدیریت سامان عرفی روستا با مدیریت مردم محلی ساکن جنگل سازگاری ندارد. یکان مدیریت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در سامان عرفی تاف در حوزه آبخیز قلعه گل استان لرستان، یک عرف بزرگ در سطح کل سامان می باشد. در این پژوهش، با میدان گردشی محقق جنگلبان و انجام مصاحبه با مردم محلی، یکان های سنتی مردم محلی، 9 عرف کوچک شامل در عرف بزرگ شناسایی گردید. برای مقایسه یکان مدیریت اجرایی با یکان مردم محلی، با استفاده از تجزیه و تحلیل دست اندرکاران، معیارهای تعیین یکان مدیریت جنگل برای سامان عرفی تاف گردآوری گردید. در مرحله بعد با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، این دو گزینه مقایسه گردیدند. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد عرف کوچک دارای اهمیت 711/0 و عرف بزرگ (یکان مدیریت اجرایی) دارای اهمیت 289/0 است. عرف بزرگ (یکان مدیریت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور) یکان مدیریت مناسبی برای منطقه مورد مطالعه نمی باشد و یکان مدیریت جنگل مدیریت اجرایی سازگار با منطقه نمی باشد.