نام پژوهشگر: سید جواد سلیمی
الهام سادات هاشمی سید جواد سلیمی
بدیهی است پیشرفت هایی که طی اواخر قرن بیستم در حوزه ی فناوری، رسانه و ابزارها حاصل شد، تأثیر به سزایی در تغییر معنای زیبایی شناسی و هنر داشته و باعث پدید آمدن نوعی هنر میان-رسانه ای شد به طوری که مرزهای رایج میان هنرهایی چون نقاشی، عکاسی، تئاتر، موسیقی، سینما و رقص از بین رفت. با توجه به تأثیر هنرهای مختلف بر یکدیگر و بر سایر شاخه های هنری، در این رساله سعی شده آثار هنری اواخر قرن بیستم معرفی و تحلیل شوند. بدین منظور، فصل اول که دریچه ایست بر این تأثیر، بررسی رابطه ی هنر و عکاسی و همجنین، هنر جدید و عکاسی معاصر را در بر می گیرد و در سه فصل بعد، آثار ارائه شده در زمینه ی هنر اجرا، هنر ویدئو و چیدمان، و هنر کامپیوتری معرفی شده و در بیشتر موارد مورد تحلیل قرار می گیرند. در این بین، تفاوت آشکاری که بین هنر اواخر قرن بیستم با هنر سال های پیشین وجود دارد، به خوبی مشهود می باشد.
فایقه کردستانی سید جواد سلیمی
بسیاری از دانشجویان عکاسی نظریات انتقادی را دشوار و در برخی موارد غیر ضروری انگاشته و از آن دوری می جویند و نمی توانند ارتباطی میان آن و کار عملی شان برقرار کنند. این واقعیت که بسیاری از این نطریات انتقادی توسط دانشگاهیان و برای سایر دانشگاهیانی که قبلاً با چنین مقولات، واژگان و مباحث پیشین آشنا هستند، کمکی به حل این مسأله نمی کند. در نتیجه نظریه انتقادی در اختیار روشنفکران مانده و بسیاری از دانشجویان هنر که احتمالاً بسیار برای این مباحث مستعدند، از آن دور می مانند. ایده اصلی این پایان نامه جلب توجه این دانشجویان دور مانده از این مباحث به برخی از آنهاست. در پایان هر کدام از فصل ها بحثی با عنوان بحث نهایی آمده است که می تواند موجد برانگیختن مباحثات انتقادی میان دانشجویان شود. انتخاب بخش های این نوشتار کار بسیار مشکلی بود از آن رو که از نویسندگان و مباحث بسیار مهمی چشم پوشی شد. این رساله تلاش ندارد تا تمامی مکاتب فکری و مقولات را پوشش دهد، بلکه تلاش دارد که دانشجویان را به تفکر انتقادی تشویق کند، به این امید که آنها خود این مباحث را به سایر مقولات تعمیم دهند. فرضیه بنیادین در این رساله این است که نظریات انتقادی مختلف از منظرهای متفاوت جامعه شناسی، سیاسی، فرهنگی و تصویری در تبیین نقش، جایگاه و کارکرد عکاسی کمک شایانی کرده و ما را در نقد و تحلیل شکل امروزین و حتی آینده این رسانه یاری می کند. در فصل های مختلف این رساله به تناقضات موجود در آراء این پنج متفکر در باب مسائل مشترک پی برده و جرأت می یابیم تا خود نیز رأی شخصی خود را در این مورد بیان کنم. این تفاوت ها و تناقضات نه تنها گمراه و گیج کننده نیستند، بلکه به روشن شدن وجوه مختلف مسئله کمک می-کنند. این تحقیق نظری و به روش تحلیلی بر اساس مطالعه منابع مکتوب نویسندگان و متفکرین مورد نظر انجام می گیرد.
مریم موسوی سید جواد سلیمی
در این پژوهش سعی برآن است که جوانب عکاسی روسیه از زمان تشکیل اتحاد جماهیر شوروی تا سال 1940 مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا عکاسی روسیه به طور کلی و روند پیشرفت آن و همچنین نقشی که این رسانه در نمایش رویدادهای سیاسی- اجتماعی، شخصیتهای بزرگ، زیباییها و زندگی مردم روسیه داشته است، مورد تحقیق قرار میگیرد. مختصری از تاریخ روسیهی شوروی نیز در این پژوهش گنجانده شده است. هدف دیگر از انجام این پژوهش، بررسی شاخهها و سبکهای رایج عکاسی در آن زمان از جمله عکاسی هنری و عکاسی پرتره، فتوژورنالیسم، عکاسی سوسیالیستی و عکاسی آوانگارد و عکاسان فعال در آن شاخهها میباشد. در پایان نیز برخی از عکاسان با توجه به سبک و حیطهی کاریشان انتخاب شده و به معرفی و شرح زندگی و کار آنها پرداخته شده است.روش تحقیق و گردآوری دادهها، به شیوهی کتابخانهای بوده و از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. نتایجی که از این پژوهش حاصل شده است: الف) وقایع سیاسی- اجتماعی، کمونیسم و سوسیالیسم، تغییرات دولتی و اقدامات سیاستمداران، تأثیرات مثبت و منفی بر هنر و عکاسی روسیه داشته است. به عنوان نمونه مسائل سیاسی و بسته بودن محیط آن کشور تا مدتها باعث ناشناخته ماندن عکاسی و عکاسان روس شده بود. ب) هنر و فن عکاسی در روسیه(شوروی)، بسیار غنی و پربار بوده است و عکاسهای مشهور زیادی از جمله رودچنکو، در زمینههای گوناگون و با سلایق متفاوت، فعالیت مینمودند. ج) عکسها در شوروی از طریق نشریات متعدد منتشر میشدند که هم مخاطب داخلی و هم مخاطب خارجی داشتند. واژههای کلیدی تحقیق: عکاسی روسیه (شوروی)، فتوژورنالیسم، عکاسی هنری، پرتره، آوانگارد.
پویا زمانیان سید جواد سلیمی
چکیده ی فارسی برخی مفاهیم اولیه و پایه در زندگی بشر وجود دارد که از دیرباز تا کنون، میان همه مشترک بوده و تلاش برای دست یابی به آن، از نخستین گام های انسان اولیه شروع شده است. حرکت، که مفهوم جداکنندهی جان دار از بی جان است؛ جزء همان مفاهیم اولیه به حساب می آید. انسان که ذات آن با حرکت عجین بوده، در گام های رو به جلوی خود در مسیر پیشرفت، گاه سعی در بازسازی و ترسیم حرکت داشته است. این تلاش، از دیواره ی غارهای محل سکونتش، به واسطه ی ابزار اولیه، آغاز شده و تا دست یابی او به عجیب ترین و تاثیرگذارترین اختراع فرهنگی ـ هنری تاریخ، یعنی تصاویرمتحرک، ادامه یافته است. حتی هنوزهم، بعد از گذشت یک قرن از ثبت این اختراع، هم چنان به حرکت رو به جلوی خود ادامه می دهد. اما پدیده ای که دست یابی به این هدف را ممکن کرد، عکاسی بود. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات، از نوع کتابخانه ای وگردآوری مطالب با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال ، علاوه بر ارائه ی مستنداتی دال بر تلاش همیشگی بشر در ترسیم و بازنمایی حرکت ، سعی شده به نقش تعیین کننده ی عکاسی در این زمینه پرداخته شود. عکاسی علاوه برتاثیر عمیق وگسترده بر تاریخ هنر؛ به واسطه ی قابلیت های تکنیکی که داشت، زمینه را برای شکل گیری تصاویر متحرک، فراهم آورد؛ اما به همین بسنده نکرد و مرزهای خود را در تمام قلمرو این رسانه متحرک گسترش داد. سینما زادهی عکاسی بود و نیز هم ذات دیرینش، انیمیشن، وجود خود را وام دار آن می دانست. بر اساس اطلاعات موجود، آن چه بدیهی است؛ اگر عکاسی را از تاریخ ثبت حرکت کنار می گذاشتیم؛ امروزه دیگر چیزی به نام سینما و تصویر متحرک قابل روئیت، نداشتیم. واژه های کلیدی حرکت ـ عکس ـ عکاسی ـ تداوم دید ـ تصویر متحرک ـ سینما ـ انیمیشن
سیدسعید میرمحمدی سید جواد سلیمی
ایدئولوژی مجموعهای از ایدهها یا نظام فکری خاصی است، که در نیل به اهداف خود از بایدها و نبایدها سخن به میان می آورد و برای هر چیزی چارچوب و خط قرمز تعیین می کند. همین عوامل بر روی هنر و ارکان آن نیز تاثیر بسیاری نهاده است و در پاره ی از موارد باعث تحریف و به بیراهه رفتن آن نیز، گردیده است. برخی از هنرمندان با آثار خود ایدئولوژی را به چالش کشیده اند، برخی در موضع انفعالی بوده اند و برخی نیز با آن همگام شده اند. در این پژوهش با بررسی ایدئولوژی در قالب مارکسیستی آن (به دلیل این که بسیاری از صاحب نظران آن را به سنت مارکسیستی وابسته دانسته اند) به رابطه هنر، ایدئولوژی و سیاست پرداخته شده است. همچنین به ایدئولوژی در ارتباط با مکاتبی چون فرمالیسم و مفاهیمی چون نشانه شناسی، در بررسی و تحلیل آثار هنری و تقابل آن با مفاهیم ایدئولوژیکی پرداخته شده است. در این پژوهش تعدادی از آثار عکاسان ایرانی در اواخر دهه ی پنجاه تا اوایل دهه ی شصت، که تحت تاثیر ایدئولوژی بوده اند نیز مورد بررسی قرار گرفته و تعاملات آنان نیز با ایدئولوژی ترسیم گشته است.
مهدی حبیب زاده سید جواد سلیمی
در این نوشتار، یکی از حوزه های شاخص عکاسی که پس از دهه ی 1960، همراه با مفهوم گرایی و در پاسخ به معیارهای زیبایی شناسانه ی پیشین در عکاسی منظره پدید آمد، مورد بررسی قرار گرفته است. این گرایش در جستجوی معیارهای تازه ای از زیبایی شناسیِ عکاسانه شکل گرفته و این معیارها را با اتکاء به نقش استنادی-تاریخی عکاسی بسط داده است. در این نگاه، دغدغه ها و اشاراتی دیده می شود که با ارجاع به مشخصه های زندگی معاصر، به ویژه کیفیاتی که به جای گیریِ انسان در فضاهای مدرن و شیوه ی اقامت گزیدن او در شرایط معاصر تعین می بخشند، عکاسی را با متنی گسترده تر پیوند می دهند. در این راستا در فصل دوم، به زمینه های پیدایش و رشد مکان نگاریِ عکس محور در قرن 19 پرداخته شده است. این امر مقارن با زمانی است که جهان شاهد رشد بی سابقه ی علم گرایی بوده، و عقلانیت ابزاری و آموزه-های دانش تجربی، شالوده ی اعتبار و اصالتِ نظریه های گوناگون به انسان و جهان را تشکیل می داده است. همچنین به اهمیت و دلالتِ وجه استنادی عکس در آن افق تاریخی اشاره شده است. در فصل سوم، ریشه های نگرشی که مولد دیدگاه دانش محور است، در دوران روشن گری و ظهور عقل گرایی و تجربه گرایی پی گیری شده است. این فصل همچنین تلاشی است برای تبیین دلالت ها و معانی گسترده ای که با جریان مکان نگاری نوین پیوند دارند. برای این منظور و با رویکردی بینارشته ای، از آموزه هایی در حوزه های روان کاوی، پدیدارشناسی و مطالعات فرهنگی یاری گرفته شده است. در این راستا تلاش شده معانی و کارکردهای انسانی مرتبط با مکان ها و فضاها مورد بررسی قرار گیرد. از سوی دیگر سعی شده تبیینی از عملکرد عکس در بازنمایی و استناد، ارائه شده و با کمک گرفتن از برخی آثار، ظرفیت عکاسی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی آشکارتر شود.
مهناز شعبانی سید جواد سلیمی
تحقیق در باب عکاسی شب به خاطر طبیعت ذاتیش ، مطالعه ای درون گرایانه است و در مواردی که شخص می خواهد فراسوی موضوعات رایج گام نهد و به طور محسوس و واقعی حال و هوای شب را به تصویر بکشد، کار، پیچیده تر خواهد شد. فرا رسیدن شب همراه با آغاز تصورات و تخیلاتی است که خود شب، آبستن آن می گردد و سپس نوبت به تولد مخاطره آمیز اسراری می رسد که در ناخودآگاه ما جای گرفته اند و به تجربه ای می ماند که از دوران تاریخ و ما قبل آن، به ما، به ارث رسیده است. شب، به واسطه خصوصیات خیال برانگیزش، می تواند الهام بخش خلق آثار گوناگونی باشد. این دامنه وسیع، از به تصویر کشیدن احساسات، رموز مخفی، فرا واقعیت و ترس، شروع شده و تا خیال پردازی در نور مهتاب و یا واقعیت سرد نور چراغهای خیابان، ادامه می یابد. از آسمان پررنگ و بافت هنگام گرگ و میش تا آسمان یکدست و بی نور ماه، تمامی تصاویر گرفته شده در شب، نهایتاً به یک واقعیت خیالی می رسند و همزمان با آن عکاسانی ظهور می کنند که همواره، کارشان یافتن خصیصه های بی شمار شب، در عکسها ست.