موفقیت یک شرکت بستگی زیادی به توانایی آن در یکپارچگی و هماهنگی، در شبکه پیچیده ای از ارتباطات تجاری در میان اعضای زنجیره تأمین دارد. در این فضای رقابتی شدید، کلید مزیت رقابتی پایدار در ارائه خدمات با کیفیت بالا است که در نهایت منجر به رضایت مندی مشتری نهایی خواهد شد. از طرفی لجستیک را به عنوان عامل حیاتی در کسب مزیت رقابتی می شناسند و روابط بین کیفیت خدمات با عملکرد کسب و کار؛ کاهش هزینه ها، رضایت مشتری و سودآوری در تحقیقات مختلف مورد تائید قرار گرفته است . هدف از این تحقیق ارائه مدلی برای ارزیابی کیفیت خدمات در مراحل مختلف زنجیره تأمین است. متدولوژی تحقیق مبتنی بر مطالعه جامع مبانی نظری و انجام مصاحبه های اکتشافی، تحلیل شکاف برای تدوین مدل و روش های کیفی و کمی برای جمع آوری داده ها و تحلیل آنها می باشد. شکاف های کلیدی در دو جهت مختلف رفت و برگشت بین عناصر زنجیره تأمین در نظر گرفته می شود. همچنین از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر برای تعیین روابط بین شکاف ها استفاده می شود. مجموعه ای از شاخص های عملکردی نیز برای عناصر مختلف زنجیره تأمین پیشنهاد می-شود. ابزار کیفیت خدمات زنجیره تأمین در شناسایی فرصتهای بهبود کیفیت خدمات زنجیره بسیار مفید خواهد. این تحقیق برخی موضوعات که کمتر مورد توجه قرار گرفته را مد نظر قرار داده که کمک های عملی به متخصصان و مجریان در راستای فراهم کردن مسیر و بهبود کیفیت خدمات زنجیره تأمین ارائه می کند.

میزان بهره گیری از ظرفیت تولیدی مستقیما بر روی قابلیت رقابت در بازار و سرعت پاسخگویی به مشتری تأثیر می گذارد. استاندارد عملکرد شرکت در تحویل به موقع کالا به مشتری، ارتباط دهنده عملکرد عملیات تولیدی با سودآوری و رقابت در بازار می باشد. تمامی این عوامل در برنامه ریزی تولید واحد تولیدی مدنظر قرار گرفته و زمینه تداوم مناسب تولید را مهیا می سازد. در پژوهش حاضر، پس از مطالعه ادبیات و پیشینه تحقیق و شناسایی فرایند تولید در کارخانه آجر سوفالین، با توجه به شرایط موجود، مدلی ریاضی، برای برنامه ریزی تولید این کارخانه بر مبنای حداقل نمودن هزینه کل طراحی گردید، سپس مدل حاصل با نرم افزار lingo حل شد و نتایج آن به دست آمد. در نهایت اعتبار مدل در نتیجه مقایسه خروجی ها با وضعیت واقعی مورد تأیید قرار گرفت.

چکیده با افزایش رقابت در سطح جهانی سازمانها مجبور شدند فرایندهای داخلی خود را به سرعت بهبود بخشند تا در عرصه رقابت باقی بمانند. اما هرچه به جلو می رفت مدیران بیشتر به اهمیت ورودی های مواد و خدمات ارائه شده توسط تامین کنندگان و همچنین توانائی در توزیع مناسب توسط توزیع کنندگان پی بردند.بنابراین لزوم برنامه ریزی هماهنگ طی سه مرحله تامین،تولید و توزیع احساس شد، که برنامه ریزی زنجیره تامین یا عرضه نام گرفت. هدف از نگارش این پایان نامه ،طراحی یک مدل سلسله مراتبی برای برنامه ریزی زنجیره تامین در شرکت تجهیزات پزشکی صبا طب فرام (تولید کننده تجهیزات ارتوپدی و ترمیمی) می باشد. در گام اول ،از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه جهت ارزیابی و رتبه بندی عرضه کنندگان استفاده شده است.سپس خروجی های حاصل به عنوان ورودی های سطح تاکتیکی مورد استفاده قرار می گیرد. در سطح تاکتیکی ،یک مدل چند هدفه آرمانی برای برنامه ریزی جامع خرید ،تولید و توزیع ارائه شده است که وضعیت بهینه را در یک دوره 3 ماهه مشخص می کند.در سطح عملیاتی به دنبال حداقل نمودن کلیه ی هزینه های زنجیره عرضه می باشیم.مدل سلسله مراتبی با جمع آوری اطلاعات از شرکت فرام حاصل گردید و جواب های بهینه به دست آمد.مقایسه نتایج حاصل از مدل با وضعیت واقعی کارائی مدل را مورد تائید قرار داده است.

امروزه یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه مدیران، بالا بردن عملکرد نیروهای انسانی و بهره-برداری هر چه بهتر از منابع گران و رو به اتمام موجود است. تکنیک های تحقیق در عملیات، با مدلسازی مسائل، در عین حال که محدودیت های موجود را در نظر می گیرند، به بهینه سازی اهداف گوناگون سازمانی میپردازند. هدف هم? این تکنیک ها، بالابردن بهره وری در سازمان است. بهره وری معیاری برای ارزیابی عملکرد فرایندها و تعیین میزان موفقیت در رسیدن به اهداف مطلوب سازمان با توجه به مصرف منابع است و به عنوان مهمترین شاخص در ارزیابی عملکرد، دارای کاربرد وسیعی است. مدل ریاضی معرفی شده برای سنجش بهره وری در این تحقیق، مدل برنامه ریزی کسری بوده که در مرکز آمار ایران مورد بررسی قرار گرفته است. مدل بهره وری؛ هم به صورت قطعی و هم به صورت فازی حل گردید و نتایج آن که برآوردی از نیروی انسانی مورد نیاز و هزینه لازم جهت انجام طرحهای تعریف شد? سازمان است، با هم مقایسه شدند. همچنین هر کدام از مدلهای فازی و قطعی را با توجه به نیاز سازمان به دو صورت طراحی کردیم. ضرایب اهمیت اهداف و ضرایب مقایسه ای طرحها، یکبار به صورت تلفیقی و یکبار به صورت منفک؛ در مدل استفاده شدند.

چکیده ندارد.

جهان پس از پایان جنگ سرد با تحولات مهمی روبرو بوده است که یکی از مهمترین آنها، تغییرات حاصل در تجارت بین المللی است. بخش اعظم این تغییرات حاصل تقویت موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات) است که در سال 1947 بین 24 کشور منعقد شد. اما در سال 1994 و در پایان مذاکرات دور اروگوئه، سازمان تجارت جهانی تشکیل و گات بعنوان یکی از موافقتنامه های این سازمان تعیین شد. در حال حاضر 134 کشور عضو این سازمان می باشند که تقریبا 80 درصد تجارت بین المللی را در اختیار دارند. تجارت در اقتصاد پیچیده جهان امروز، تجارتی در شرایط مساوی و در عرصه رقابت کامل نیست و سازمان تجارت جهانی با اصول متعددش بر پیکره اقتصاد جهانی تاثیر بسزایی دارد. انتظار می رود بعد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، فعالیت های این سازمان تاثیر بسزایی بر روی صنایع غذایی ایران داشته باشد. صنایع غذایی ایران از جمله صنایعی است که در بخش کالاهای غیرنفتی پتانسیل بالقوه ای برای کسب ارز خارجی دارد. از طرفی با توجه به اینکه صنعت برای افراد زیادی اشتغال ایجاد کرده است می تواند عامل مهمی در تقلیل نرخ بیکاری برای جامعه باشد. همچنین تغییر در سیاستهای تجاری که در نتیجه عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی حاصل خواهد شد می تواند گشایشهایی را برای این صنعت به همراه داشته باشد و سبب گردد تا ایران در این صنعت مزیت نسبی و توان رقابتی خود را در تجارت محصولات این صنایع افزایش دهد. در این تحقیق سعی شده است پس از معرفی سازمان تجارت جهانی و صنایع غذایی ایران به این سوال اساسی پاسخ داده شود که: آیا پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی بر صادرات محصولات صنایع غذایی ایران تاثیر مثبت دارد یا خیر؟ برای دستیابی به پاسخ سوال مذکور سه عامل تعدیل موانع غیرتعرفه ای، بهبود وضعیت ماشین آلات مورد استفاده در صنایع غذایی ایران و سیاست های تشویق صادرات دولت در نظر گرفته شد و تاثیر سه عامل مذکور بعد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی بر صادرات محصولات صنایع غذایی ایران از طریق تهیه پرسشنامه و آزمونی تی - استودنت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به این مسئله پرداخته شد که آیان بین تاثیر عوامل سه گانه مذکور بر صادرات محصولات صنایع غذایی ایران در وضعیت بعد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (وضعیت مطلوب) و وضعیت قبل از پیوستن ایران به سازمان تجارتی جهانی (وضعیت موجود) اختلاف معناداری وجود دارید یا خیر؟ که این امر از طریق آزمون تفاضل میانگین ها تست شد و معلوم شده است که تفاضل میانگین ها به صورت تصادفی نبوده بلکه معنادار است. بعبارت دیگر تاثیر عوامل سه گانه مذکور بر بهبود صادرات محصولات صنایع غذایی ایران در وضعیت بعد از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی در مقایسه با وضعیت قبل از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی بیشتر است.

این تحقیق سعی دارد عوامل موجد فشارهای عصبی را مورد شناسایی قرار داده و نقش آنها بر روی عملکرد کارکنان دانشگاه تربیت مدرس را بررسی نماید و پیشنهاداتی مبنی بر تعدیل فشارهای عصبی و روانی به منظور بهبود عملکرد کارکنان ارائه دهد.در این پژوهش ازروش پیمایشی و از نوع تحلیلی استفاده شد و از طریق تصادفی ساده تعداد 100 نفر از مجموع 454 نفر از کارکنان دانشگاه تربیت مدرس بعنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع و جمع آوری گردید. با توجه به نتایج بدست آمده، عوامل موجد فشارهای عصبی و روانی بر روی عملکرد کارکنان دانشگاه تاثیر می گذارند، بنحوی که با افزایش شدید فشارهای عصبی و روانی، عملکرد کارکنان کاهش پیدا می کند. عوامل اثرگذار تحت عنوان عوامل فردی، سازمانی و محیط خارجی تقسیم بندی شده اند.از مهمترین پیشنهادهای ارائه شده برای کاهش فشارهای عصبی می توان به اجرای برنامه های حمایتی و پشتیبانی در نظام حقوق و دستمزد، ارزشیابی واقعی از عملکرد کارکنان، تداوم برنامه های آموزش کارکنان، غنی سازی شغلی، تبدیل جو سازمانی به جو مثبت، تقویت مرکز بهداشت و مشاوره روانی و تعین حدود انتظارات توسط دانشگاه و همچنین مشاوره کارکنان با فاراد موثق و مثبت اندیش درباره حرفه خود به منظور بهبود عملکرد کارکنان اشاره نمود.

این پژوهش سعی دارد سبکهای مدیریتی را مورد شناسایی قرار داده و بهترین سبک مدیریتی موثر بر کارایی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس را معرفی نماید و در نهایت پیشنهاداتی را جهت حفظ و نگهداری نیروی انسانی و همچنین افزایش کارایی کارکنان ارائه دهد. در این تحقیق از روش پیمایشی و از نوع تحلیلی استفاده شد و تعداد 400 فقره پرسشنامه بین کارکنان دانشگاه تربیت مدرس توزیع شد و تعداد 187 فقره پرسشنامه اعاده گردید. با توجه به یافته های پژوهش، بین سبک مدیریت و کارایی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس ارتباط معنی داری وجود دارد یعنی هرچه از سبک مدیریت استبدادی - استثماری و سبک استبدادی - خیر خواهانه به سمت مدیریت سبکهای مشاوره ای و مشارکتی پیش برویم کارایی کارکنان افزایش می یابد و برعکس هرچه در مدیریت زیردستان به استفاده از سبکهای مدیریت استبدادی تمایل وجود داشته باشد کارایی کارکنان نیز کاهش می یابد. از مهمترین پیشنهادهای ارائه شده می توان به ایجاد فرهنگ سازمانی مشوق سبک مدیریت مشاوره ای و مشارکتی، ایجاد تغییر در روشها و استفاده از فن ‏‎suggestion system‎‏ (سیستم مشارکت از طریق ارائه پیشنهادها) و همچنین داشتن تلقی مثبت از شغل توسط کارکنان بهمراه نظم و انضباط کاری برای برنامه ریزی زمانی موثر در جهت افزایش کارایی اشاره کرد. به پژوهشگران نیز توصیه می شود رابطه بین سبکهای مدیریتی و کارایی را در سطوح مختلف مدیریتی (عالی - میانی - اجرایی) و بصورت مجزا مورد بررسی قرار دهند.