نام پژوهشگر: یدالله زرگر
فرزانه هومن نیلوفر خواجه الدین
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی به روش شناختی- رفتاری بر کاهش علائم پرخوری عصبی و بهبود تصویر تن در زنان پرخور مراجعه کننده به انجمن پرخوری در شهر اهواز است. جامعه آماری این پژوهش شامل پرخوران مراجعه کننده به انجمن پرخوری اهواز می باشد. نمونه پژوهش به روش در دسترس انتخاب شد. 34 نفر از بین 67 نفر افراد مراجعه کننده به انجمن پرخوری که با استفاده از آزمون بازخورد خوردن، مقیاس پرخوری و مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته تشخیص اختلال پرخوری دریافت کرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی ها علاوه بر مقیاس پرخوری پرسشنامه تصویر تن را نیز تکمیل کردند. گروه آزمایش 12 جلسه روان درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری دریافت کردند. ولی روی گروه کنترل هیچ درمانی صورت نگرفت. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری (mancova) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که مداخله مورد استفاده، در کاهش علائم پرخوری (001/0 > p و22/156f=) و بهبود تصویر تن (001/0 > p و 93/53= f) موثر واقع شده است. پیگیری با فاصله 6 ماهه، سودمندی روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری را بر علائم پرخوری (001/0> p و 01/118= f) و تصویر تن (001/0 > p و27/49 = f) نشان داد.
محمد علی قاسمی نژاد یدالله زرگر
چکیده هدف این پژوهش مقایسه حساسیت اضطرابی، عاطفه منفی و ناگویی خلقی بیماران مبتلا به آسم با افراد عادی با کنترل سلامت روان در شهر اهواز است. نمونه پژوهش حاضر، شامل 152 نفر، 78 بیمار مبتلا به آسم و 74 فرد عادی بود که به عنوان همراه بیمار در مطب حضور داشتند و با تکمیلasi ,panas , tas-20و scl-25 در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس و تحلیل کواریانس چند متغیری در سطح معنی داری 05/0p< استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بیماران مبتلا به آسم از نظر متغیرهای مورد پژوهش با افراد سالم تفاوت معنی داری دارند به طوری که افراد بیمار در مقایسه با افراد عادی، ناگویی خلقی بیشتر، حساسیت اضطرابی بیشتر و عاطفه منفی تری نشان می-دهند. به علاوه نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد در صورت کنترل روان نیز دو گروه بیمار و عادی تفاوت معنی داری نشان دادند.
وحید احمدی یدالله زرگر
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای خودشیفتگی بود. در این پژوهش متغیرهای شیوه های فرزندپروری و تروماهای اوایل زندگی به عنوان پیشایندهای خودشیفتگی و پرخاشگری و سازگاری اجتماعی به عنوان پیامدهای آن در نظر گرفته شده اند. هم چنین متغیر سبک های دلبستگی به عنوان میانجی گر در ارتباط بین پیشایندها و خودشیفتگی در نظر گرفته شده است. نمونه این پژوهش شامل 314 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (sem) و با استفاده از نرم-افزار spss ویراست 16 و amos ویراست 16 انجام گرفته است. هم چنین جهت آزمودن فرضیه های واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگو با برخی اصلاحات از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. به طور کلی از بین 15 فرضیه پژوهش، 12 فرضیه مورد تأیید قرار گرفت
زینب غفاری یدالله زرگر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلالات شخصیت با علائم جسمانی سازی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرستاران زن شاغل در بیمارستان های شهر اهواز می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 283 پرستار انتخاب و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه چک لیست نشانگان استرس، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و پرسشنامه چند محوری میلون-3 استفاده شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی است و جهت آزمون فرضیه ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج داده از طریق همبستگی پیرسون نشان داد ناگویی خلقی، عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و اختلالات شخصیت (اجتنابی، ضد اجتماعی، پارانوئید) با علائم جسمانی سازی رابطه مثبت و علائم اختلال شخصیت نمایشی با جسمانی سازی رابطه منفی دارد. نتایج رگرسیون چندگانه با استفاده از روش ورود مشخص شد که حدود 49 درصد از واریانس علائم جسمانی سازی توسط متغیرهای ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلالات شخصیت تبیین می شود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلال شخصیت اجتنابی توان بالاتری در پیش بینی علائم جسمانی سازی دارند.
علی احمدیان مهناز مهرابی زاده هنرمند
: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان شناختی ذهن آگاهی، بر فشار خون، تنیدگی و شادکامی بیماران مرد مبتلا به فشار خون بیمارستان گلستان اهواز بود. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل مردان مبتلا به فشار-خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان گلستان اهواز می باشد. نمونه ی پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. بدین صورت که تعداد 32 نفر از بین 40 نفر با انجام مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل دستگاه اندازه گیری فشار خون، مقیاس تنیدگی ادراک شده و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. در مورد گروه آزمایش مداخله درمانی شامل 8 جلسه درمان شناختی ذهن آگاهی اجرا گردید، در حالی که آزمودنیهای گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری (mancova) استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین دو گروه از لحاظ فشار خون، تنیدگی و شادکامی تفاوت معنیداری وجود دارد. بنابراین میتوان گفت درمان شناختی ذهن آگاهی بر کاهش فشار خون، تنیدگی و افزایش شادکامی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل موثر بوده است.
میثم خدیوی یدالله زرگر
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر الگوهای رفتاری تیپ a و استرس شغلی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان شرکت صنایع فولاد خوزستان بود که تعداد 500 نفر از آنها (10 درصد کل جامعه) به صورت تصادفی انتخاب شدند و بر اساس پرسشنامه تیپ شخصیتی a مورد بررسی قرار گرفتند و از بین افرادی که در پرسشنامه تیپ شخصیتی a ، نمره آنان بالاتر از یک انحراف معیار بود، به طور تصادفی تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. ابتدا در دو گروه پیش آزمون اجرا شد و سپس به گروه آزمایش 10 جلسه مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری آموزش داده شد. پس از اعمال مداخله آزمایشی، بار دیگر میزان بروز علائم الگوهای رفتاری تیپ a و استرس شغلی گروه آزمایش و گواه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری در اصلاح الگوهای رفتاری تیپa و کاهش استرس شغلی موثر بوده است
حسن سواری حسین قمری گیوی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری وذهن آگاهی بر پیشگیری از عود وسلامت روان مصرف کنندگان کراکبود.روش پژوهش حاضر آزمایشی وشامل دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل بود .حجم جامعه ی آماری تقریبا1000نفر بود. 48نفر از مصرف کنندگان کراک که دوره ی 21روزه ی ترک بدون دارو را درخانه های بهبودی(کمپ)شهرستان اهواز گذرانده اند به صورت تصادفی انتخاب وپس از تکمیل آزمون تجدید نظر شده ی علائم روانی(scl90_ir)و رعایت ملاکهای ورود و خروج درسه گروه درمان شناختی رفتاری،ذهن آگاهی و گروهکنترل جایگزین شدند. داده های پژوهش با کمک آزمایش ادرار وآزمون تجدید نظر شده علائم روانی(scl90-ir)در پایان درمان و پساز دوماه پیگیری جمع آوری شدند.برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون خی2،تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.یافته های آزمون خی2نشان داد که هر دو روش درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی در پیشگیری از عود مصرف کراک اثربخشی معناداری دارند واثربخشی ذهن آگاهی دراین زمینه اندکی بیشتر بود (اگرچه معنادارنبود).یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو روش درمانی به طور معنی داری بر افزایش سلامت روان تاثیر دارند واز حیث میزان اثربخشی بین آنها تفاوت معنی داری وجود ندارد..بر اساس یافته ها درمانهای شناختی رفتاری و ذهن آگاهی منجر به کاهش معنی دار شکایتهای جسمانی،وسواس-اجبار،افسردگی،حساسیت در روابط بین فردی،اضطراب و پرخاشگری شد اما اثربخشی معنی داری بر کاهش ترس مرضی،افکار پارانوئید وعلائم روانپریشی مصرف کنندگان کراک نداشت.
نرگس درویشی سودابه بساک نزاد
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درمان شناختی – رفتاری چند مولفه ای بر علایم بی خوابی، باورهای ناکارآمد خواب، خودکارآمدی خواب و شاخص های شش گانه خواب است. جامعه آماری کارکنان روزکار شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارکنان مبتلا به بی خوابی بود که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در گروه آزمایش، پلاسیبو و لیست انتظار گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل جدول گزارش خواب? مقیاس باورها و نگرش-های ناکارآمد خواب، مقیاس بی خوابی اتنس و مقیاس خودکارآمدی ادراک شده خواب بود. گروه آزمایش 6 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. گروه های کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و فقط از گروه پلاسیبو خواسته شد که به مدت 6 هفته برگه های گزارش خواب را تکمیل و هر جلسه برای بازبینی همراه بیاورند. داده ها با استفاده از 18 spss-در سطح 05/0 p< تحلیل شد. نتایج مانکوا و مقایسه های زوجی بونفرنی در پس آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین نمره بی خوابی، باورهای ناکارآمد، تاخیر در شروع خواب و فراوانی بیداری شبانه گروه آزمایش در مقایسه با گروه پلاسیبو و گروه کنترل کاهش و خودکارآمدی خواب، مقدار کلی خواب و کارایی خواب افزایش معنی داری یافته بود، ولی بین دو گروه پلاسیبو و کنترل تفاوت معنی داری یافت نشد. اما از نظر مقدار بیداری شبانه در پس آزمون و مقدار کلی در بستر بودن در پیگیری تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه های کنترل مشاهده نشد.
کیهان فتحی مهناز مهرابی زاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب آزمودنی ها، از نمونه در دسترس استفاده گردید. بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) 16 نفری قرار گرفتند. همه ی شرکت کنندگان به پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری، شاخص کیفیت زندگی اسکیندکس 16، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی و شاخص وسعت و شدت پسوریازیس پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری مانکوا و آنکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری به طور معنی داری ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت روان و علائم بالینی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل، بهبود بخشیده است. این یافته ها نشان می دهد که مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در کمک به بیماران مبتلا به پسوریازیس در کنترل علائم بالینی بیماری و همچنین کاهش پیامدهای بیماری پسوریازیس سودمند باشد.
علی اردمه سودابه بساک نژاد
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف و ذهن آگاهی در معتادان تحت درمان داروی نگه دارنده متادون شهر اهواز بود. این پژوهش از دسته پژوهش های نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی معتادین تحت درمان با داروی نگهدارنده متادون مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد پارس اهواز می باشد که توسط پزشک مرکز و بر اساس ملاک های تشخیصی dsm-iv، تشخیص اختلال وابستگی به مواد دریافت کرده بودند، که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه و جهت آزمون فرضیه های پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های ولع مصرف و ذهن آگاهی را تکمیل نمودند. از میان این30 نفر، به شکل تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گماشته شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت گروه درمانی قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که این درمان به صورت معنی داری ولع مصرف را کاهش و ذهن آگاهی را افزایش داده است. این یافته ها نشان می دهد که درمان پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند در کاهش ولع مصرف افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مفید باشد.
سیده فاطمه سجادی یدالله زرگر
چکیده هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون الگویی از برخی پیشایندها و پیامدهای اختلال شخصیت مرزی بود. در این پژوهش متغیرهای نگرش نسبت به پدر، نگرش نسبت به مادر، تروماهای دوران کودکی و ناگویی خلقی، طرحواره، تجربیات تجزیه ای و تنظیم هیجان به عنوان پیشایندهای اختلال شخصیت مرزی، و آمادگی اعتیاد فعال، آمادگی اعتیاد غیرفعال، افکار خودکشی و عملکرد تحصیلی به عنوان پیامدهای آن در نظر گرفته شده اند. نمونه ی این پژوهش شامل 300 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر شیراز بود که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ویژگی های شخصیت مرزی کودکان، مقیاس تروماهای اوایل زندگی، نسخه ی کوتاه پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ، مقیاس تجربیات تجزیه ای، مقیاس نگرش فرزند نسبت به پدر و مادر، مقیاس ناگویی خلقی، مقیاس دشواری های تنظیم هیجان، مقیاس آمادگی اعتیاد، مقیاس افکار خودکشی بک بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (sem) و با استفاده از 18 spssو 18amos انجام گرفته است. هم-چنین جهت آزمودن فرضیه های واسطه ای از روش بوت استروپ استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که الگوی پیشنهادی دارای برازش نسبتا خوبی با داده ها بود که با انجام اصلاحاتی بهبود یافت. به طور کلی از بین 15 مسیر مستقیم الگوی پیشنهادی، تنها دو مسیر نگرش فرد نسبت به پدر و نگرش فرد نسبت به مادر به تنظیم هیجان به دلیل معنی دار نشدن از الگو حذف شدند. کلیه ی فرضیه های غیر مستقیم پژوهش نیز مورد تأیید قرار گرفتند. کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی، نگرش نسبت به پدر و مادر، تروماهای دوران کودکی، ناگویی خلقی، آمادگی اعتیاد فعال و غیر فعال، افکار خودکشی، عملکرد تحصیلی
پریسا گنجه ایران داودی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بین المللی شیوع شناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آن ها تایید گردید. 12 کودک شرکت کننده در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) 6 نفری قرار گرفتند. همه ی کودکان شرکت کننده در پژوهش به پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، مقیاس خود کارآمدی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله شناختی رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری یومان ویتنی در نرم افزار spss نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری به طور معنی داری کیفیت زندگی و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. اما در مولفه علائم آسم کیفیت زندگی، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. این یافته ها نشان می دهد که مداخله شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی برای کودکان دارای علائم آسم در کاهش پیامدهای بیماری سودمند باشد.
زهرا حبیبی ایران داوودی
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی فراشناختی بر اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه شهر دزفول بود. این پژوهش با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به بیمارستان گنجویان دزفول در سال 92 بود. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر در دسترس بود، بدین ترتیب که ملاک های ورود به پژوهش به پزشک متخصص بیمارستان داده شد و ایشان تعداد 20 نفر را به پژوهشگر معرفی نمودند که به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (10نفر) و کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه اضطراب (bai) و افسردگی بک (bdi)، به عمل آمد، گروه آزمایش طی 8 جلسه هفتگی، تحت درمان فراشناختی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. بعد از یک ماه از اتمام جلسات، پیگیری نیز انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری کلمگروف اسمیرونف و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) استفاده گردید. و سطح معنا داری برای تایید فرضیه پژوهش 05/0> p در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش علایم اضطراب و افسردگی زنان مبتلا به سرطان سینه تاثیر معناداری دارد.
بهنام کرمی راد یدالله زرگر
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش هوش هیجانی بر آمادگی اعتیاد و ناگویی عاطفی در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه¬ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز در سال92-91 بودند.نمونه اولیه شامل 623 نفر پسر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و سپس 30 دانشجوی پسر که نمره آن¬ها در مقیاس آمادگی اعتیاد و ناگویی عاطفی بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین بود و همچنین واجد ملاک¬های ورود به گروه¬ها بودند، گزینش شدند. دانشجویان به طور تصادفی به دو گروه (گروه آزمایش و گروه گواه) اختصاص داده شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس آمادگی اعتیاد و مقیاس ناگویی عاطفی بود. مداخله طی 8 جلسه آموزشی در مورد گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری مانکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش هوش هیجانی، آمادگی اعتیاد و ناگویی عاطفی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه کاهش داده است. این یافته¬ نشان می¬دهد که آموزش هوش هیجانی می¬تواند به عنوان یک روش آموزشی مؤثر، آمادگی اعتیاد و ناگویی عاطفی افراد را کاهش دهد و زمینه¬ی اصلاح و بهبودی آن¬ها را فراهم نماید.
مسلم سردارپور سودابه بساک نژاد
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان تحلیل تبادلی بر صمیمیت اجتماعی و راهبردهای مقابله با فشار روانی در دانشجویان پسر غیر بومی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر غیربومی ساکن در خوابگاه های دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 92- 1391 بود. از بین 66 نفر از کسانی که بصورت داوطلبانه جهت شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 30 نفر که در مقیاس صمیمیت اجتماعی نمره پایین تر از یک انحراف استاندارد از میانگین کسب کرده بودند به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. این 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان تحلیل تبادلی دریافت کردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس های صمیمیت اجتماعی میلر و راهبردهای مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد که درمان تحلیل تبادلی باعث افزایش صمیمیت اجتماعی در گروه آزمایش شده است. نتایج همچنین نشان داد که درمان باعث افزایش راهبرد مقابله مسئله مدار و کاهش راهبردهای مقابله هیجان مدار و اجتناب مدار در مقابله با فشار روانی در گروه آزمایش شده است. این یافته ها نشان می دهد که درمان تحلیل تبادلی می تواند به عنوان یک درمان موثر در سطح مراکز مشاوره دانشجویی جهت کمک به دانشجویان برای مقابله موثر با فشارهای روانی، به کار گرفته شود.
فخری جرفی عبدالکاظم نیسی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی بین خرده استرس های روزانه با سلامت روانی با میانجی گری افکاربدگمانانه ( خصمانه ) بین کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت . فرض اساسی این پژوهش آن است که افزایش خرده استرس های روزانه با میانجی گری افکاربدگمانانه ( خصمانه ) باعث کاهش سلامت روانی درکارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز می شود. نمونه ی مورد پژوهش متشکل از 200 نفر از کارکنان دانشگاه شهید چمران (100 مرد و 100 زن ) بود. آزمودنی ها در محدوده ی سنی 57-20 سال قرار داشتند . ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بودند از :1- مقیاس خرده استرس های روزانه ، که در دو بعد فراوانی و ناخشنودی ، خرده استرس های روزانه ی افر اد را می سنجید.2- مقیاس سلامت روان scl25 و3- مقیاس تجدید نظرشده ی افکاربدگمانانه (خصمانه ). دراین پژوهش ، روش تحقیق توصیفی همبستگی است . همچنین روش های آماری مورد استفاده ، تحلیل مسیر وضریب همبستگی پیرسون وبااستفاده از نرم افزار لیزرل وspss می باشد. دراین پژوهش یافته ها نشان دادند که درفرضیه های 1و2 : بین خرده استرس های روزانه ( در دو بعد فراوانی وناخوشایندی ) با سلامت روانی ، رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد وفرضیه های 1 و2 تأیید می شوند. همچنین درفرضیه های3و4 : بین خرده استرس های روزانه ( دردوبعد فراوانی وناخوشایندی ) باشدت افکاربدگمانانه (خصمانه ) ، رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد وفرضیه های 3و4 تأیید می شوندودرنهایت فرضیه های 5و6 بین فراوانی ومیزان ناخشنودی خرده استرس های روزانه با سلامت روانی بامیانجیگری افکاربدگمانانه ( خصمانه ) ، رابطه منفی و معنی داراست .یعنی در این پژوهش تمامی 6 فرضیه با توجه به داده ها ومحاسبات آماری انجام شده مورد تأیید قرار گرفتند.
علی شمس پور سید محمد رضا علوی
در بسیاری از نظرسنجی های نمونه ای، متغیر های مورد علاقه دارای ماهیت حساس هستند که از آن جمله می توان به موضوع استعمال سیگار در بین دانشجویان اشاره کرد. در اغلب موارد افراد به سوالی که مستقیماً در این باره از آن ها پرسیده شود، پاسخ هایی غیر واقعی و نادرست می دهند و یا از پاسخ دادن امتناع می ورزند. وارنر در سال 1965 برای برآورد نسبت های حساس روش پاسخ تصادفیده را معرفی کرد. روش پاسخ تصادفیده این امکان را می دهد علاوه برامنیت پاسخ دهنده، برآوردی با کارایی مناسب تر در پاسخ به سوال حساس مطرح شود. تاکنون روش های تصادفیده مختلفی برای برآورد نسبت های حساس توسط محققین ارائه گردیده است که در این پایان نامه برخی از روش های تصادفیده را معرفی خواهیم کرد و سپس مدل پاسخ تصادفیده برای سوال حساس براساس رگرسیون لجستیک بررسی می شود. در پایان برآورد رگرسیون لجستیک تعداد کل سیگاری ها در دانشگاه غیرانتفاعی خراسان رضوی با استفاده از روش گرینبرگ بدست می آید.
لیلی اخلاقی جامی یدالله زرگر
هدف از این پژوهش بررسی میزان شیوع اضطراب اجتماعی و تأثیر آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی و درمان گروهی شناختی – رفتاری بر کاهش آن در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. این بررسی یک روش آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. همچنین طرح تحقیق در مرحله ی شیوع شناسی پیمایشی است. جامعه ی آماری شامل دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. که 10 درصد این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای بررسی میزان شیوع انتخاب شدند. از جامعه ی مورد نظر آزمودنی هایی که در پرسشنامه اضطراب اجتماعی دارای نمره ای به میزان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند، تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در 3 گروه درمان شناختی – رفتاری، آموزش مهارتهای اجتماعی و لیست انتظار جای داده شدند. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی داوودی – نجاریان استفاده شد. نمره های به دست آمده از ارزیابیها در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس یک راهه (anova) و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش اضطراب اجتماعی، آموزش گروهی مهارتهای اجتماعی نسبت به گروه کنترل موثر است و تفاوت این دو روش از لحاظ آماری معنی دار است 05/0p <، همچنین بین درمان گروهی شناختی – رفتاری و گروه کنترل این تفاوت معنی دار می باشد 05/0p< . ولی بین درمان گروهی شناختی – رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجود ندارد. بر پایه یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که درمان شناختی – رفتاری و آموزش مهارتهای اجتماعی در کاهش اضطراب اجتماعی اثر عمده ای دارند. همچنین تاثیر این دو روش در کاهش اضطراب اجتماعی به یک میزان می باشد.