نام پژوهشگر: جاسم غفله مرمضی

بررسی اثرات سطوح مختلف پروتئین و انرژی غذایی بر شاخص های رشد، تغذیه و ترکیبات بیوشیمیایی بدن ماهی هامور معمولی (epinephelus coioides) در مرحله انگشت قدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی دریا 1388
  بنفشه احمدی   جاسم غفله مرمضی

به منظورتعیین پروتئین و انرژی مورد نیاز ماهی هامور معمولی e. coioides در مرحله انگشت قدی, 9 جیره غذایی نیمه خالص حاوی سه سطح پروتئین خام (40, 50 و 60 درصد) و سه سطح انرژی قابل هضم (kjgr-1 16,14 و 18), در یک سیستم آب در گردش (litmin-1 2) با متوسط دمایی 1/11±24/32 درجه سانتی گراد برای 8 هفته آزمایش شد. 3 تکرار برای هر تیمار در نظر گرفته شد که هر تکرار 20 عدد ماهی (0/4±16/79 گرم) در مخازن پلی اتیلینی حدود 300 لیتری ذخیره سازی و روزانه دوبار تا حد سیری تغذیه می شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بازماندگی, شاخص کبدی و شاخص وضعیت تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قرار نمی گیرد (p>0.05). اما پارامتر های کارایی رشد, بازده غذایی و پروتئینی, ضریب تبدیل غذایی و دریافت غذای روزانه به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قابل هضم قرار می گیرند (p<0.05). جیره شماره 5 حاوی پروتئین 50 درصد و انرژی قابل هضم kjgr-116, مناسب ترین جیره بود و بهترین میزان کارایی رشد, بازده غذایی و پروتئین و استفاده از مواد مغذی را در بین جیره های آزمایش شده نشان داد. کمترین مقدار دریافت غذای روزانه برای جیره ی حاوی بالاترین سطح پروتئین (60%) و انرژی (kjgr-1 18) مشاهده شد. مقدار ظاهری استفاده از پروتئین خالص (anpu) در بین سطوح مختلف پروتئین و انرژی قابل هضم اختلاف معنی داری نداشت (p>0.05). شاخص احشایی به طور معنی داری با افزایش میزان انرژی قابل هضم, افزایش یافت. میزان چربی, رطوبت و خاکستر ترکیبات بدن تحت تاثیر سطوح مختلف پروتئین و انرژی قرار گرفت (p<0.05). چربی بدن ماهی با افزایش سطح انرژی افزایش و رطوبت و خاکستر لاشه کاهش یافتند. پروتئین لاشه تحت تاثیر سطوح مختلف انرژی جیره غذایی قرار نگرفت, اما با افزایش پروتئین جیره غذایی از 40 به 50 درصد در سطوح ثابت انرژی به طور معنی داری افزایش یافت. این مطالعه نشان می دهد که ماهی هامور معمولی e. coioides بهترین رشد را در جیره غذایی حاوی پروتئین 50 درصد, انرژی قابل هضم kjgr-116 و با نسبت پروتئین به انرژی قابل هضم، 1-mgkj 25/31 دارند.

تغذیه و تولید مثل میش ماهی argyrosomus hololepidotus در سواحل استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1388
  مجید شکاری   جاسم غفله مرمضی

این پژوهش به منظور بررسی تغذیه و تولید مثل میش ماهی(argyrosomus hololepidotus) در سواحل استان خوزستان صورت گرفت .نمونه ها از مراکز تخلیه صید استان و به صورت ماهانه جمع آوری گردید. در طول 12 ماه نمونه برداری از مهرماه 1387 الی مهرماه 1388، در کل 143 قطعه جمع آوری شد، که شامل 74 قطعه نر و 69 قطعه ماده بود.حداکثر طول 143 سانتیمتر و حداقل 81 سانتیمتر ثبت گردید. بیشترین میانگین طولی 5/7±4/128سانتیمتر که مربوط به مهرماه و کمترین میانگین طولی 4/12±8/104سانتیمتر که مربوط به اردیبهشت ماه می باشد. در این مطالعه بیشترین وزن 5/27 و کمترین وزن 7/5 کیلوگرم، همچنین میانگین وزنی نرها و مادها به ترتیب1371±15222 و 2095±02/16942 گرم بدست آمد. در این بررسی حداکثر هماوری مطلق و نسبی به ترتیب 6/4111847 و3/268 محاسبه شد. با بررسی gsi مشخص شد که گونه a.hololepidotus دارای یک دوره تخم ریزی که از خرداد تا شهریور ماه ادامه می یابد ویک اوج اصلی تخم ریزی، که در شهریورماه می باشد. در واقع میش ماهی batch spawner می باشد یعنی تخم های خود را طی چند مرحله آزاد می کند. به علت اینکه تمام نمونه ها بالغ بودند و نمونه نابالغی یافت نشد، لذا اندازه گیری lm50 مقدور نبود. رابطه بین طول و وزن ماهی نر y=0.042l^2.70(n=74,r2 =0.86) و در ماهی ماده=0.85) 0.061l^2.61(n=69,r2 y=و در کل=0.86) y=0.059l^2.62(n=143,r2 محاسبه شد. دو شاخص hsi وk بیشترین میزان خود را در ماههای فروردین و اردیبهشت و کمترین مقدار خود را مرداد و شهریور دارا می باشند. با بررسی شاخص وقوع شکار، ماهی به عنوان غذای اصلی، سخت پوستان مخصوصا میگو، غذای فرعی و نرمتنان به عنوان غذای اتفاقی تعیین گردید. شاخص تهی بودن معده مشخص کرد که در این گونه جنس ماده نسبت به جنس نر پرخورتر می باشد و همچنین این گونه در فصل تخم ریزی دارای تغذیه می باشد. در کل میش ماهی جز گونه هایی است که دارای تغذیـــه متوسطـی می باشد. این مطالعه اولین کار بیولوژیکی است که در مورد این گونه، در کشورمان صورت گرفته است

تأثیر سطوح مختلف پروتئین جیره غذایی بر ساختار بافتی روده و کبد و فاکتورهای خونی ماهی صبیتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1390
  اعظم نیکنام شیری   امیر پرویز سلاطی

ماهی صبیتی sparidentex hastaیکی از ماهیان با ارزش از نظر اقتصادی در خلیج فارس است که در طول سال های اخیر در آبزی پروری مورد توجه زیادی قرار گرفته است. واضح است که سطوح بهینه اجزای جیره غذایی تضمین کننده رشد و سلامتی ماهی است. برای این منظور تغذیه با جیره غذایی با سطوح مختلف پروتئین و انرژی به منظور بررسی اثرات آنها بر پارامترهای خونی و تغییرات هیستولوژیکی در روده و کبد ماهی صبیتی انجام شد. ماهیان پس از 2 هفته تطابق ، به مدت 8 هفته در 36 تانک 300 لیتری با جیره های غذایی آزمایشی حاوی مقادیر مختلف پروتئین و انرژی تغذیه شدند.. در پایان دوره آزمایش، نمونه های خونی با سرنگ های هپارینه گرفته شد. بعد از بیهوشی، نمونه های بافت کبد و روده برداشته و در فرمالین تثبیت شدند. شمارش گلبول های سفید و قرمز، هماتوکریت، هموگلوبین، شمارش افتراقی گلبول های سفید و اندیس های خونی اختلاف معنی داری در گروههای مختلف غذایی نشان ندادند. آبگیری نمونه های بافتی در اتانول ، شفاف سازی در گزیلول و بلوک گیری با پارافین انجام و برش هایی با ضخامت 5 میکرون تهیه و با h&e رنگ آمیزی شد. تغییرات پاتولوژیک از جمله واکوئله شدن، احتقان رگ های خونی در کبد مشاهده شد که این تغییرات در اثر نسبت های نامناسب پروتئین و انرژی می تواند ایجاد شود. بلندترین طول پرز در گروه تغذیه شده با 7/47 درصد پروتئین، 95 /18 درصد انرژی مشاهده شد که در واقع این جیره سطوح پروتئین و انرژی آن در حد متوسط و بهینه ای بود.

تاثیر کلسترول خوراکی بر رسیدگی جنسی تخمدان میگوی سفید غربی(litopenaeus vannamei) قطع پایه چشمی شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  علی قوامپور   جاسم غفله مرمضی

توسعه پرورش میگو در جهان به عنوان یکی از صنایع تولیدی بسیار مهم و درآمد زا امروزه با توجه به محدودیت ذخایر وحشی مولدین تا حد زیادی متکی به صنعت مولد سازی میگو گردیده و در این مسیر کشورهای دست اندر کار تولید میگو پرورشی تحقیقات وسیعی را در زمینه پرورش مولد و زمینه های مرتبط با آن از جمله تغذیه با غذای مصنوعی سازماندهی کرده و به انجام می رسانند. از جمله ترکیبات اصلی در راندمان تولید بچه میگو درمولدین پرورشی ، هورمونهای استروئیدی دخیل در بلوغ جنسی این موجودات می باشند که میزان و نوسان آنها در طول دوره تکثیر، توفیق یا عدم توفیق مدیران بخش تکثیر و در نهایت صنعت پرورش میگو را رقم میزند. در این تحقیق تأثیر میزان کلسترول جیره غذائی مولدین میگو بر رسیدگی تخمدان بررسی در چهار تیمار با مقادیر متفاوت بررسی شده است .به این منظوردرصد کلسترول موجود در نمونه غذای ساخته شده با فرمولاسیون استاندارد (به عنوان تیمار شاهد )تغییر داده شد و به 0.5 و 1 و 1.5 درصد افزایش یافت. پیش از تیمار بندی ،همه مولدین ابتدا با غذای تیمار شاهد تغذیه شده و سپس قطع پایه چشمی گردیدند.در طول نگهداری مولدین،پارامترهای شوری ،ph و دما کنترل و ثبت شد.نتایج حاصله نشاندهنده رشد سریعتر تخمدان با استفاده از 1 درصد کلسترول در جیره بود.همچنین برای نخستین بار در کشور،ضریب gsi میگوی گونه وانامی در مراحل مختلف رسیدگی جنسی تخمدان ،در این پروژه اندازه گرفته شد.

ارزیابی تاثیر هورمون lhrha2 و ترکیب آن با آنتی دوپامین بر شاخص های اسپرم شناختی و هماتولوژی ماهی بنی barbus sharpeyi
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1391
  رضا لرستانی   محمد رضا کلباسی

هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی شاخص های کیفی اسپرم ماهی بنی، با تزریق صفاقی هورمونlhrha2 (دوزهای 5/2، 5 و 10 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن) و آنتی دوپامین متوکلروپرامید (5/2 میلی گرم metدر هر میلی لیتر)، در فاصله زمانی 8، 12 و 16 ساعت پس از هورمونوتراپی در مقایسه با عصاره غده هیپوفیز (دوز 2 میلی گرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن) بعنوان گروه شاهد بود. همچنین سطح سدیم، پتاسیم، کلسیم، نسبت سدیم به پتاسیم، آلکالین فسفاتاز، گلوکز، تری گلیسرید و فشار اسمزی پلاسمای منی و خون در تیمارها سنجش شد. بعلاوه، سطوح بهینه یون های سدیم، کلسیم، پتاسیم، ساکاروز و فشار اسمزی در محلول های فعال کننده برای افزایش دوره تحرک اسپرماتوزوآی ماهی بنی barbus sharpeyi مشخص شد. همچنین برخی از شاخص های کیفی اسپرم ماهی بنی از قبیل سرعت قوس دار،‏ سرعت خطی، حرکت جانبی سر اسپرماتوزوئید، درصد حرکت خطی، درصد تحرک، مسیر حرکت اسپرماتوزوآ، درصد اسپرماتوزوئید های نوع a، b و c، توسط نرم افزار image j بعنوان نرم افزار سازگار شده برای آنالیز اسپرم ماهیان، در محلول های فعال کننده 1 (45 میلی مول نمک، 5 میلی مول کلرید پتاسیم، 30 میلی مول تریس، فشار اسمزی 3/2±188 میلی اسمول بر کیلوگرم) و 2 (50 میلی مول نمک، 30 میلی مول کلرید پتاسیم، 30 میلی مول تریس، فشار اسمزی 7/1±189 میلی اسمول بر کیلوگرم) و همچنین میزان لقاح، تفریخ و درصد بدشکلی در محلول های فعال کننده مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ساختار اسپرماتوزوآ توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری بررسی شد. نتایج نشان داد که بالاترین کیفیت اسپرم در ماهی بنی را می توان به ترتیب در 8، 12 و 16 ساعت پس از القاء هورمونی، با بکارگیری هورمونlhrha2 (دوز 10 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن + 5/2 میلی گرم در هر میلی لیتر متوکلروپرامید)، lhrha2 (دوز 5 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن + 5/2 میلی گرم در هر میلی لیتر متوکلروپرامید) وlhrha2 (دوز 5 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن) استحصال نمود. آنالیز بیوشیمیایی پلاسمای منی و خون نشان داد که برخی از پارامترهای مورد مطالعه تحت تاثیر تیمارهای متفاوت هورمونی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که غلظت های 100 میلی مول در لیتر یون سدیم، 50 میلی مول در لیتر یون پتاسیم و 5/2 میلی مول در لیتر یون کلسیم، شرایط بهینه را جهت تداوم دوره حرکتی اسپرماتوزوآ ایجاد نموده است. همچنین مناسبترین سطح فشار اسمزی محلول های فعال کننده اسپرم ماهی بنی، میزان 4/3±179 میلی اسمول بر کیلوگرم بود. نتایج نشان داد که فعال کننده های نمکی 1 و 2 دارای تاثیر مثبت و معنی داری (05/0 ?p) بر افزایش زمان تحرک، سرعت قوس دار و سرعت خطی اسپرماتوزوئید های ماهی بنی بوده که نتیجه آن افزایش کارایی تکثیر این گونه در جنوب ایران بوده است. بررسی اسپرماتوزوآی ماهی بنی توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری نشان داد که قسمت سر سلولهای اسپرماتوزوآ تا حدودی گرد بوده و ناحیه تاژک نسبت به دیگر گونه های کپور ماهیان طویل تر است. بعلاوه طول و عرض سر و طول تاژک اسپرماتوزوئید های ماهی بنی به ترتیب معادل 15/0±58/3، 25/0±21/4 و 62/3±99/63 میکرومتر می باشد. بعنوان نتیجه گیری کلی می توان عنوان نمود که بالاترین کیفیت اسپرم در ماهی بنی را می توان به ترتیب در 8، 12 و 16 ساعت پس از القاء هورمونی، با بکارگیری هورمونlhrha2 (دوز 10 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن + متوکلروپرامید)، lhrha2 (دوز 5 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن + متوکلروپرامید) وlhrha2 (دوز 5 میکروگرم به ازاء کیلوگرم وزن بدن) استحصال نمود.

اثرات تغذیه ای جایگزینی روغن ماهی با روغن کلزا بر شاخص های رشد، تغذیه و ترکیبات بیوشیمیایی بدن ماهیان جوان کپور معمولی، cyprinus carpio
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  خلیل مینابی   جاسم غفله مرمضی

تحقیق حاضر با هدف تعیین اثرات تغذیه ای جایگزینی روغن ماهی با روغن گیاهی کلزا در جیره غذایی بر روی شاخص های رشد، کارایی تغذیه و ترکیبات بیوشیمیایی بدن ماهیان جوان کپور معمولی (cyprinus carpio) طراحی گردید. در طی این آزمایش 270 قطعه کپور معمولی جوان با میانگین وزن اولیه 10/0±24/16 گرم به صورت کاملاً تصادفی در 18 تانک استوانه ای پلی اتیلنی 300 لیتری دارای هوادهی مناسب توزیع گردیدند. ماهیان کپور معمولی جوان با 6 جیره غذایی با سطوح پروتئین، چربی و انرژی یکسان با شش سطح جایگزینی روغن ماهی (fish oil, fo) با روغن کلزا (canola oil, co) بترتیب 100fo، 80fo20co، 60fo40co، 40fo60co، 20fo80co و 100co به مدت 56 روز تغذیه گردیدند. آزمون آماری واریانس یک طرفه اختلاف معنی داری را در شاخص های رشد، پارامترهای کارایی غذایی، شاخص کبدی، شاخص قلب، ضریب چاقی و کارایی اقتصادی بین تیمارهای مختلف غذایی با سطوح مختلف جایگزینی روغن ماهی با روغن کلزا نشان نداد (05/0p>). در صورتیکه آنالیز واریانس یک طرفه اختلاف معنی داری در نرخ بازماندگی، میزان مصرف خالص چربی و شاخص احشایی نشان داد (05/0p<) بطوریکه تیمار اول غذایی با تیمار غذایی ششم اختلاف معنی داری در میزان نرخ بازماندگی و میزان مصرف خالص چربی نشان دادند. علاوه بر این شاخص احشایی در تیمار غذایی ششم بیشترین مقدار و در تیمار غذایی چهارم کمترین میزان بود. درصورتیکه طبق آزمون واریانس یک طرفه بجز چربی سایر ترکیبات لاشه ماهیان کپور معمولی جوان در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری نشان ندادند (05/0<p). بین همه اسیدهای چرب بدن و مجموع آنها در تیمارهای مختلف غذایی اختلاف معنی داری مشاهده گردید (05/0p<). با توجه به نتایج بدست آمده در تحقیق حاضر و بررسی مطالعات صورت گرفته می توان استنباط نمود که ممکن است در صورت افزایش طول دوره پرورشی یک کاهش معنی داری در پارامترهای رشد و تغذیه را در تیمارهای با درصد جایگرینی بیشتر شاهد باشیم که احتمالاً ناشی از به هم خوردن تعادل اسیدهای چرب ضروری و عدم تامین کامل نیازهای اسیدهای چرب بدن در تیمارهای غذایی پنجم و ششم می باشد. بهرحال پیشنهاد می گردد که جهت کاهش میزان مصرف روغن ماهی در جیره غذایی آبزیان، کاهش هزینه تولید جیره غذایی، عدم تاثیر منفی بر کیفیت نهایی بدن، کاهش میزان چربی ناخواسته در ناحیه شکمی و همچنین رسیدن به یک رشد مطلوب با کارایی مناسب غذایی از جیره غذایی چهارم با 60 درصد جایگزینی روغن ماهی با روغن کلزا جهت تغذیه ماهی کپور معمولی جوان استفاده گردد.

بررسی محافظت میگوی وانامی (litopenaeus vannamei) در برابر ویروس بیماری لکه سفید با استفاده از تجویز خوراکی پروتئین نوترکیب vp28 کپسوله شده زیستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  حسین هوشمند   مسعودرضا صیفی آبادشاپوری

مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان محافظت میگوها در برابر ویروس عامل بیماری لکه سفید با استفاده از باکتری e.coli حاوی پروتئین نوترکیب vp28، کپسوله شده زیستی در آرتمیا، طراحی گردید. بدین منظور ژنوم ویروس از میگوهای بیمار در مزارع پرورش میگوی چوئبده آبادان استخراج و با پرایمرهای طراحی شده، ژن vp28 تکثیر، خالص و در باکتری tg1 کلون شد. بیان پروتئین بررسی و باکتری غیرفعال شده حاوی پروتئین نوترکیب در ناپلی آرتمیا کپسوله گردید. سپس پست لاروهای مرحله 5 میگوی سفید غربی به مدت 5 روز با ناپلی های نوترکیب تغذیه شدند و دو بار در روزهای 7 و 25 پس از شروع تغذیه با ناپلی آرتمیا با ویروس لکه سفید چالش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد ایمن سازی با vp28 منجر به تلفات کمتری در مقایسه با گروه هایی شد که با پلاسمید غیر نوترکیب واکسینه شده بودند و این نشان دهنده آن است که محافظت ایجاد شده می تواند به علت پروتئین نوترکیب باشد.

مکانیسم های تنظیم اسمزی در ماهی‎شانک (acanthopagrus latus) (مطالعه اکوفیزیولوژیکی، بافت شناختی و فراساختاری آبشش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1388
  عبدالعلی موحدی نیا   حسن مروتی

در مطالعه ی حاضر پاسخ های فیزیولوژیک و آبششی ماهی دریایی یوری هالاین به شوری های مختلف محیطی در کوتاه مدت و بلندمدت بررسی شده است. برای این کار، ماهی شانک زردباله (acanthopagrus latus) به دو صورت مواجهه ی ناگهانی با شوری های ‰60، ‰42، ‰20 و ‰5 و تغییر تدریجی شوری از آب دریا به آب شیرین مورد مطالعه قرار گرفت. ماهی شانک زردباله قادر به تحمل مواجهه ی مستقیم با شوری های ‰5 تا ‰60 بدون مرگ ومیر بود. این گونه همچنین قادر به تحمل کاهش تدریجی شوری محیطی از آب دریا (‰42) به آب شیرین در یک بازه ی زمانی 10 روزه بود و توانست سازش موفقی با آب شیرین داشته باشد. این کوتاه ترین زمان گزارش شده در یک ماهی دریایی واقعی برای آداپتاسیون با آب شیرین در یک دوره ی زمانی قابل قبول است. جنبه های شیمی خون و مورفومتریک های سلول های غنی از میتوکندری، برای درک پاسخ های بیوشیمیایی، فیزیولوژیکی، مرفولوژیکی و فراساختاری که در پی تغییر در شوری در یک ماهی دریایی بروز می کند مطالعه شد. در شوری های مختلف محیطی، شانک زردباله تغییرات کمی در فاکتورهای پلاسمایی نشان داد. سازش با شوری ‰60 در مقایسه با ماهیان سازش یافته با سایر شوری های مورد مطالعه، منجر به کاهش معنی دار غلظت یون کلر پلاسما در پایان دوره (21 روز) شد، درحالیکه غلظت پلاسمایی یون های سدیم، پتاسیم و کلسیم، تنها تغییرات گذرایی را در ابتدای مواجهه نشان دادند. سطوح گلوکز پلاسما در تمامی گروه های تیمار تغییر چندانی نداشته و نسبتاً یکسان بود. سطوح کورتیزول پلاسما در گروه های ‰5 و ‰60 سریعاً افزایش یافت. بیشترین سطح کورتیزول پس از 12 ساعت در تیمار ‰60 مشاهده شد. سطوح این هورمون در شوری های ‰60 و ‰5 به ترتیب پس از 7 و 1 روز قرارگیری در این محیط ها به سطوح عادی بازگشت. سطوح هورمون t3 در پلاسما، 12 ساعت پس از تغییر شوری نسبت به نمونه های تیمار کنترل اندکی افزایش را نشان داد که سریعاً (پس از 24 ساعت) به سطوح عادی بازگشت. غلظت هر دو هورمون کورتیزول و t3 طی سازش ماهی شانک با آب شیرین، تفاوتی با نمونه های تیمار کنترل نداشت. سلول های غنی از میتوکندری تنها در اپی تلیوم فیلامنت های آبششی ردیابی شد و روی تیغه های ثانویه (لاملا) وجود نداشت. پراکنش این سلول ها با تغییر شوری محیطی تغییر نکرد، درحالیکه تعداد و اندازه ی آن ها در آب شیرین و ‰60 افزایش یافت و در ‰20 کمتر و کوچکتر بود. براساس ساختار دهانه های رأسی، سه نوع سلول غنی از میتوکندری آبششی در تصاویر میکروسکپ الکترونی نگاره مشاهده شد: سلول های دارای دهانه ی کم عمق (shallow basin)، عمیق (deep hole) و برآمده (wavy convex). پس از کاهش شوری به ‰20، غشای رأسی سلول های غنی از میتوکندری تغییراتی را نشان داد و پس از 7 روز اکثر آن ها از نوع کم عمق و برآمده بودند. البته پس از 21 روز این ساختارها مجدداً مشابه نمونه های تیمار کنترل شد. ماهی شانک منتقل شده به محیط های هایپواسموتیک و ‰20 کاهش سریع در تعداد دهانه های سلول های غنی از میتوکندری نشان داد که طی 7 روز به تعدادی مشابه نمونه های نگه داشته در آب دریا بازگشت. با توجه به توانایی ماهی شانک زردباله در سازش سریع و حفظ هومئوستاز در محدوده ی وسیعی از شوری ها، می توان این گونه را برای پرورش در آب بندان های ساحلی مناسب دانست.

بررسی اثرات شوری بر رشد و بقای بچه میگوی سفید هندی‏‎penaeus indicus h.milne edwards)‎‏)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  اسمعیل پقه   عبدالحمحمد عابدیان کناری

در این آزمایش به منظور تعیین شوری مطلوب برای پرورش میگوی سفید هندی با پنج سطح شوری شامل 10، 20، 30، 40 و 50 قسمت در هزار و چهار تکرار به صورت طرح کاملا تصادفی انجام پذیرفت.