نام پژوهشگر: بهروز اسماعیل پور

اثر هینوکیتیول، اسید آبسایزیک، تیدیازورون، پاکلوبوترازول و زغال فعال بر غده زایی درون شیشه ای سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1389
  حسن ملکی لجایر   بهروز اسماعیل پور

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف هینوکیتیول (1، 3، 9 و 27 میلی گرم در لیتر)، زغال فعال (1/0، 5/0 و 1 درصد) و 3 سطح (1، 2 و 4 ماکرومولار) از هر کدام از اسید آبسایزیک، تیدیازرون و پاکلوبوترازول روی ریزغده زایی درون شیشه ای سیب زمینی رقم اگریا دو آزمایش کاملا تصادفی در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1388 انجام شد. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان داد که تحت شرایط تاریکی، غده زایی در تمام تیمارهای آزمایشی به جز تیمار زغال فعال 5/0 درصد اتفاق افتاد، در مقابل در شرایط روشنایی، غده زایی تنها در تیمارهای مربوط به زغال فعال، اسید آبسایزیک 4 ماکرومولار و پاکلوبوترازول 1 ماکرومولار مشاهده شد. بیشترین تعداد غده تحت شرایط تاریکی در غلظت 2 ماکرومولار از تیدیازورون به دست آمد، در حالیکه در شرایط روشنایی بیشترین تعداد ریزغده در کشت های تیمار شده با زغال فعال 1/0 و 5/0 درصد حاصل شد. در مورد وزن تر و خشک و قطر ریزغده، بیشترین مقدار در محیط کشت های مکمل شده با 5/0 درصد از زغال فعال به دست آمد، که نشان دهنده اثر مثبت زغال فعال در تامین شرایط مناسب برای رشد ریزغده می باشد. بیشترین وزن تر و خشک شاخه در شرایط تاریکی و روشنایی به ترتیب در غلظت های 1/0 و 5/0 درصد زغال فعال به دست آمد. مقایسات ارتوگونال نشان داد که شرایط مختلف نوری به طور معنی داری شاخص های مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار می دهند. بهترین غده زایی و شاخه زایی به ترتیب در شرایط تاریکی و روشنایی صورت گرفت.

تاثیر تنش خشکی و قارچ میکوریز بر رشد و متابولیت های ثانویه مرزه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی 1389
  پریسا جلیل وند   بهروز اسماعیل پور

تنش کمبود آب به طور دائم یا موقت، در رشد و توزیع پوشش طبیعی گیاهان بیشتر از سایر عوامل محیطی، محدودکننده است. مرزه satureja hortensis یکی از مهمترین گیاهان خانواده نعناع است که مصارف خوراکی و دارویی دارد. به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی و قارچ میکوریز بر رشد، عملکرد و متابولیت های ثانویه گیاه دارویی مرزه توده بومی شهر ری دو آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در مزرعه و گلخانه پژوهشی گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال های 1388 و 1389 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو گونه قارچ میکوریز-آربوسکولار glomus etunicatum و glomus versiformis و تنش خشکی در سه سطح بدون تنش، 60 و 30 درصد آب قابل نگهداری بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری بر پارامترهای رشدی، عملکرد اندام رویشی و انباشت پرولین داشت و با افزایش تنش خشکی، ارتفاع بوته، تعداد ساقه جانبی، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، طول ریشه، تعداد و مساحت سطح برگ، محتوای نسبی آب گیاه و میزان فسفر برگ کاهش و مقدار پتاسیم و میزان پرولین برگ افزایش یافت. تلقیح با قارچ میکوریز شاخصهای رشد رویشی، محتوای نسبی آب گیاه و محتوای فسفر و پتاسیم برگ گیاه مرزه را در شرایط تنش خشکی در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده به طور معنی داری افزایش، ولی میزان پرولین برگ را کاهش داد. به طور کلی کاربرد قارچ میکوریز سبب افزایش مقاومت به تنش خشکی در گیاه مرزه شد.

بررسی تاثیر نانوسیلور، هینوکیتیول، اسید هیومیک در مقایسه با تیوسولفات نقره بر عمر پس از برداشت گل بریده لیزیانتوس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  سمکو قلعه شاخانی   بهروز اسماعیل پور

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف تیوسولفات نقره (25/0، 5/0، 75/0 و 1 میلی مولار)، نانوسیلور (5، 10، 15 و 20 میلی مولار)، اسید هیومیک (10، 100، 1000 و 10000 پی پی ام)، هینوکیتیول (25، 50، 75 و 100میلی مولار) و اتیلن (صفر، 1، 10 و µll-1100) بر عمر پس از برداشت گل های بریده لیزیانتوس، سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار در آزمایشگاه پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90-1389 انجام شد. گل ها در آزمایش اول به مدت 2 ساعت و در آزمایشهای بعدی نیز به مدت 2 ساعت تیمار شدند. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که به دلیل غلظت بالای هینوکیتیول، گل ها در روز سوم از بین رفتند. غلظت های پایین اسید هیومیک (10 و 100 پی پی ام)، نانوسیلور (5،10 و 15 میلی مولار ) و تیوسولفات نقره (25/0 و 75/0 میلی مولار) نتیجه بهتری داشت ولی غلظت بالای اسید هیومیک (1000 و 10000 پی پی ام) بر طول عمر گل ها تاثیر منفی داشت. نتایج بدست آمده از آزمایش دوم نیز نشان داد که غلظت های بالای هینوکیتیول بر طول عمر گل ها تاثیر منفی داشت. در این آزمایش غلظت 5 میلی مولار نانوسیلور نتایج بهتری را در پی داشت. نتایج آزمایش سوم نیز نشان داد که غلظت 75/0 میلی مولار تیوسولفات نقره، عمر پس از برداشت گل های بریده را تا 4/12 روز در مقایسه با شاهد افزایش داد و روی سایر شاخص ها تاثیر معنی داری (05/0 ?p) داشت. در بین غلظت های اسید هیومیک، غلظت 10 پی پی ام روی صفات مورد اندازه گیری اثر بهتری در مقایسه با بقیه غلظت ها داشت. غلظت های 5 و 10 میلی مولار نانوسیلور تاثیر مثبتی بر وزن تر نسبی، میزان محلول جذب شده، قطر گل، میزان کلروفیل و طول عمر پس از برداشت داشت به طوری که طول عمر پس از برداشت را تا 4/12 روز بیشتر از شاهد افزایش داد. به طور کلی، در آزمایش سوم تمام تیمار های آزمایشی به جز غلظت های 1000 و 10000 پی پی ام اسید هیومیک عمر پس از برداشت گل های بریده را در مقایسه با شاهد افزایش دادند. در بخش دوم آزمایش سوم غلظت های صفر، 1، 10 و µll-1100 گاز اتیلن مورد استفاده قرار گرفت. در این آزمایش غلظت µll-11 طول عمر گل های بریده را افزایش داد و منجر به افزایش میزان قطر گل، میزان کلروفیل، وزن تر نسبی و میزان محلول جذب شده نسبت به سایر غلظت ها شد.

تاثیر کود های زیستی و آلی بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی در شرایط گلخانه ی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  سید رسول ضیاتبار   بهروز اسماعیل پور

ریزوباکترهای محرک رشد گیاه (pgpr) شامل گروه وسیعی از باکتریهای خاک می باشند که به عنوان کود بیولوژیک، رشد گیاه میزبان راتحریک می نمایند. به منظور بررسی تأثیر باکتری های محرک رشدگیاه و کمپوست مصرف شده قارچ بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی ارگون یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار در گلخانه آموزشی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90- 1389 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تلقیح بذر گوجه فرنگی ارگون با سوسپانسیون باکتری سودوموناس ( نژاد های فلورسنس، پوتیداو هالوپر فرانس) آزوسپیریلیوم نژادهای (لیپوفروم وof) و کمپوست مصرف شده قارچ در نسبتهای حجمی 0، 20، 40 و 60 درصد در بسترهای کاشت به صورت جایگزینی بود. نتایج نشان داد که اثر تلقیح بذر گوجه فرنگی با باکتری بر صفات، طول و قطر نشا، تعداد برگ، وزن تر و خشک بوته وریشه، میزان کلروفیل، طول و قطر بوته، تعداد، قطرو عملکرد میوه، تعداد شاخه های فرعی، میزان فسفرو پتاسیم برگ و میوه، منیزیم میوه و کلسیم بخش هوایی (میوه و برگ)، تعداد گل ،تعداد روز تا گلدهی، مواد جامد محلول، سفتی بافت، اسیدیته میوه، در سطح احتمال 1درصد معنی دار شد. همچنین اثر افزودن کمپوست به بستر کاشت در سطح 20 درصد و40 درصد برتمامی صفات یاد شده وویتامینc در سطح احتمال 1درصد نسبت به شاهد معنی دار بدست آمد. اثر متقابل تلقیح بذر با باکتری و اضافه نمودن کمپوست به بستر کاشت برای صفات طول و قطر نشا، طول بوته، قطر بوته، تعداد روز تا گلدهی، تعداد گل، تعداد میوه شمارش سوم، عملکرد میوه در برداشت چهارم، مجموع عملکرد، میزان کلروفیل a، میزان فسفر برگ و میوه، میزان کلسیم برگ و میوه، میزان پتاسیم و منیزیم میوه در سطح احتمال 1%معنی دار بود. بیشترین مقدار برای اکثر صفات ذکر شده در گیاهان تلقیح شده با باکتریسودوموناس فلورسنسدر بسترهای کاشت حاوی 20 درصد حجمی کمپوست مصرف شده قارچ حاصل شد. به طورکلی نتایج این پ‍‍ژوهش بیانگر آن است که تلقیح بذر گوجه فرنگی با باکتری های محرک رشد از طریق افزایش مقاومت به شوری، رشد و توسعه ریشه و در نتیجه جذب بهتر آب ، مواد غذایی از خاک می تواند سبب افزایش رشد و عملکرد آن در بستر کاشت حاوی کمپوست مصرف شده قارچ گردد.

بررسی و مقایسه شاخص های رشد، عملکرد و صفات کیفی کاهو رقم "سیاهو" در کشت ارگانیک و مرسوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  ناصر امانی   بهروز اسماعیل پور

چکیده: امروزه رویکرد جهانی به سمت کشاورزی و تولید محصول ارگانیک رو به افزایش است. به منظور بررسی و مقایسه شاخص های رشد، عملکرد و صفات کیفی کاهو رقم "سیاهو" در کشت ارگانیک ومرسوم، یک آزمایش کاملا تصادفی با 5 تکرار در گلخانه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1390 صورت گرفت. تیمار های آزمایشی شامل جایگزینی نسبت های حجمی صفر، 10، 20، 30، 40 و 50 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده، شسته نشده و ورمی کمپوست و دو گونه قارچ میکوریزfasciculatum .g و intradicese . gو کشت مرسوم بودند. محیط کشت پایه در این آزمایش نسبت1:2 خاک و ماسه بود. نتایج آزمایش نشان داد که تاثیر کودهای آلی و بیولوژیک بر شاخص های رشد رویشی و صفات کیفی نسبت به شاهد معنی دار بود(p? 0.01). بیشترین ارتفاع گیاه، قطر یقه، اندازه تاج، تعداد و سطح برگ، وزن تر و خشک گیاه، میزان عناصر از قبیل فسفر، پتاسیم، کلسیم، سدیم، منگنز و ویتامین ث درتیمار جایگزینی 30 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده وکمترین مقدار این صفات مربوط به تیمارشاهد بود. بیشترین مقدار هدایت روزنه ای وکلروفیل به ترتیب مربوط به تیمار تلقیخ با intradicese . g و 40 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته نشده وکمترین میزان این صفات در تیمار شاهد حاصل شد. بیشترین وکمترین مقدار عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی به ترتیب مربوط به تیمارهای 30 و 40 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده بود. بیشترین مقدار آهن و روی و تجمع نیترات به ترتیب مربوط به گیاهان پرورش یافته در تیمارهای 40 ، 20 و 50 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته نشده بود وکمترین مقدار برای این صفات در تیمار شاهد حاصل شد. مقایسات ارتوگونال بین تیمارها نشان داد که تیمار پسماند کمپوست قارچ شسته شده نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت و به طورکلی کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک در مقایسه با روش کشت مرسوم کارآمدتر نشان داد.

بررسی تأثیر کم آبیاری بر رشد، عملکرد و کیفیت پس از برداشت دو رقم گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  منصور اکبری   بهروز اسماعیل پور

کم آبیاری یکی از راهکارهای بهینه سازی مصرف آب در اراضی فاریاب است. به منظور بررسی اثرات کم آبیاری بر رشد، عملکرد و صفات کیفی دو رقم گوجه فرنگی یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب در سال 1390 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو رقم گوجه فرنگیearly urbana111 و rio grand و چهار تیمار کم آبیاری60 ، 80 ، 100 و 120 میلی متر تبخیر از تشتک آبیاری بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد، که تأثیر سطوح مختلف آبیاری بر شاخص های ارتفاع بوته، تعداد میوه درجه یک، وزن میوه، طول میوه، عملکرد کل، مواد جامد محلول، کلروفیل، لیکوپن، بتاکاروتن و ec در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. ارقام مورد آزمایش نیز برای شاخص های ecمیوه، لیکوپن و رنگ در سطح احتمال 5 درصد با هم تفاوت معنی دار داشتند. مقایسه میانگین تیمار ها نشان داد که تیمار کم آبیاری با 60 میلی متر تبخیر از تشتک آبیاری سبب افزایش رشد رویشی شد، در حالی که تیمار 120 میلی متر تبخیر از تشتک آبیاری صفات پس از برداشت گوجه فرنگی را افزایش داد. به طور کلی نتایج این آزمایش بیانگر آن است که کم آبیاری باعث کاهش شاخص های رویشی و افزایش کیفیت پس از برداشت ارقام گوجه فرنگی مورد آزمایش شد.

اثر اسانس های اسطوخودوس و مرزنجوش روی برخی خصوصیات زیستی بید سیب زمینی phthorimaea operculella (zeller) (lep. : gelechiidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  فرشته خرمی   مهدی حسن پور

بید سیب زمینی phthorimaea operculella zeller یکی از آفات مخرب سیب زمینی در مزارع و انبارهای مناطق معتدله گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان و از جمله ایران است. از آنجا که خسارت این آفت در انبار زیاد بوده و با توجه به اینکه سیب زمینی یکی از منابع مهم غذایی انسان به شمار می رود، کنترل غیرشیمیایی این آفت از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا در این بررسی، اثر تخم‏کشی اسانس های اسطوخودوس lavandula angustifolia و مرزنجوش origanum vulgare روی تخم های یک روزه بید سیب زمینی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور، اسانس های گل اسطوخودوس و برگ مرزنجوش به روش تقطیر با آب با استفاده از دستگاه کلونجر مدل شیشه ای، استخراج و اثر تخم‏کشی آن ها در دمای 1 ± 26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی بررسی گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت اسانس ها، میزان تفریخ تخم کاهش یافت. تجزیه پروبیت داده ها نشان داد که مقدار lc50 برای اسانس اسطوخودوس 4/0 میکرولیتر بر لیتر هوا و برای اسانس مرزنجوش 44/0 میکرولیتر بر لیتر هوا بود. نتایج بیان کننده این بود که اسانس این دو گیاه، اثر تخم‏کشی خوبی داشته و می توانند در کنترل تلفیقی این آفت مورد استفاده قرار بگیرند. هم چنین عصاره 5% متانولی گیاهان اسطوخودوس l. angustifoliaو مرزنجوش eo. vulgar با استفاده از دستگاه سوکسله به دست آمد. جهت آزمایش، هر یک از غده های مورد آزمایش را به یک میلی لیتر عصاره مورد نظر آغشته کرده و پس از تبخیر شدن حلال در محیط آزمایشگاه، غده ها در سه طرف یک قفس توری به ابعاد 32×32×32 سانتی‏متر که در آن 10 جفت حشره کامل نر و ماده یک روزه قرار داشت منتقل شدند و میزان تخمریزی تا مرگ آخرین فرد ماده بالغ ثبت شد. آزمایش سه بار در شرایط آزمایشگاهی تکرار شد. تجزیه آماری نشان داد که تعداد تخم های گذاشته شده روی غده های حاوی عصاره-های اسطوخودوس و مرزنجوش به طور معنی داری بسیار کمتر از شاهد بود و فقط تعداد کمی از تخم های گذاشته شده تفریخ شدند. نتایج نشان داد که استفاده از عصاره این گیاهان روی سیب زمینی در انبار می تواند در کاهش تخم ریزی این آفت بسیار موثر باشد. غلظت زیرکشنده (lc25) هر دو اسانس روی تخم اثر داده شد و پارامترهای دموگرافیک به دست آمده تحت این تیمارها با شاهد مقایسه گردید. . نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) مهم ترین پارامتر در تعیین نوع و میزان رشد جمعیت ها است. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) مهم ترین پارامتر در تعیین نوع و میزان رشد جمعیت ها است. نرخ ذاتی افزایش جمعیت در شاهد و تیمارهای اسطوخودوس و مرزنجوش به ترتیب 107/0، 101/0 و 104/0 بود. مقایسه میانگین نشان می دهد که بین اسطوخودوس و مرزنجوش تفاوت معنی‏داری وجود ندارد اما بین این دو اسانس و شاهد تفاوت معنی‏داری وجود دارد و این دو اسانس توانسته اند این پارامتر را کاهش دهند. مجموع lx ها در شاهد، اسانس اسطوخودوس و مرزنجوش به ترتیب 38/27، 81/16 و 42/20 بود. مقدار مجموع lx تیمارها کمتر از شاهد بود و اختلاف معنی داری با شاهد داشتند.

تأثیر اسید سالسیلیک، پاکلوبوترازول و قارچ میکوریز بر رشد و شاخص های فیزیولوژیک ریحان در شرایط تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  سمیه عقلمند   فرید شکاری

چکیده: تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که میزان رشد و عملکرد گیاهان را محدود می نماید. ریحان (ocimum basilicum l.) گیاهی از تیره نعناع است که به عنوان سبزی و گیاه دارویی مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور بررسی تأثیر پاکلوبوترازول و اسید سالسیلیک و اثرات همزیستی دو گونه قارچ متعلق به جنس glomus بر رشد و عملکرد گیاه دارویی ریحان در شرایط تنش خشکی یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در چهار تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش خشکی در سه سطح 100، 60 و 30 درصد رطوبت ظرفیت مزرعه، پاکلوبوترازول و اسید سالسیلیک در دو سطح 100 و 200 پی پی ام به صورت دو مرتبه محلول پاشی برگی بعد از اعمال تنش خشکی در فواصل زمانی دو هفته ای، تلقیح با دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولار glomus fasciculatum و glomus intraradicese به صورت مایه کوبی با خاک و شاهد بود. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی تمام صفات رویشی و میزان فسفر و محتوای نسبی آب و همچنین شاخص های کلروفیل فلورسانس به جز فلورسانس حداقل کاهش یافت و مقادیر پتاسیم و تجمع پرولین برگ افزایش یافت. تلقیح با قارچ میکوریز شاخص های رشد رویشی، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای و مقادیر فسفر و پتاسیم را در شرایط تنش خشکی افزایش، و میزان پرولین را کاهش داد. محلول پاشی با اسید سالسیلیک و پاکلوبوترازول سبب افزایش معنی دار محتوای نسبی آب، کلروفیل و میزان پرولین در شرایط تنش خشکی شد.

تاثیر قارچ میکوریز بر زنده مانی و رشد گیاهچه های حاصل از کشت بافت فلفل دلمه ای در شرایط تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  مژگان انجیلی   بهروز اسماعیل پور

تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش های غیرزیستی است که میزان رشد و عملکرد گیاهان را محدود می نماید. فلفل دلمه ای ( (capsicum annum l.گیاهی یکساله متعلق به خانواده solanaceae است که به عنوان سبزی مورد استفاده قرار می گیرد. به منظور بررسی اثرات همزیستی دو گونه قارچ متعلق به جنس glomus بر زنده مانی گیاهچه های کشت بافتی فلفل دلمه ای و رشد و عملکرد این گیاه در شرایط تنش خشکی به ترتیب دو آزمایش گلدانی در قالب طرح کاملا تصادفی و فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار درگلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. تیمارهای آزمایشی اول شامل تلقیح گیاهچه های حاصل از کشت بافت فلفل گلخانه ای رقم inspration با دو گونه قارچ میکوریز آربوسکولار glomus fasciculatum وglomus intraradicese به صورت مایه کوبی با خاک و شاهد بود و تیمارهای آزمایشی دوم شامل اعمال تنش خشکی در سه سطح 100، 75 و 50 درصد رطوبت ظرفیت مزرعه به گیاهچه های سازگارشده آزمایش اول بود. نتایج آزمایش اول نشان داد که تلقیح با دو گونه قارچ میکوریز میزان کلروفیل و ارتفاع گیاهچه را افزایش و میزان ریزش برگ گیاهچه کاهش یافت. در آزمایش دوم با افزایش تنش خشکی صفات رویشی از قبیل تعداد انشعابات و سطح برگ، میزان فسفر، میزان کلروفیل و هدایت روزنه ای کاهش و مقادیر پتاسیم و تجمع پرولین برگ افزایش یافت. تلقیح با قارچ میکوریز g.intraradicese تعداد برگ، کلروفیل، وزن تر و خشک میوه را در شرایط تنش خشکی افزایش و میزان پرولین را کاهش داد.

تأثیر پیوند و پسماند کمپوست قارچ بر رشد، عملکرد و کیفیت پس از برداشت گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  محسن دهقانی تفتی   بهروز اسماعیل پور

گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum) یکی از محصولات مهمی می باشد که محصول آن بصورت تازه خوری مورد استفاده قرار می گیرد، لذا تولید سالم و ارگانیک این محصول حائز اهمیت می باشد. به منظور بررسی تأثیر درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ (0، 15، 30، 45 و 60 درصد) و اثر پایه های مختلف ( گیاهان پیوند نشده، پیوند شده روی خودشان و پیوند شده روی دو پایه یدی و کینگ کنگ) بر رشد، عملکرد و کیفیت پس از برداشت گوجه فرنگی رقم سیندا، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که پسماند کمپوست قارچ تأثیر معنی داری بر پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی گیاهان دارد و با افزایش پسماند کمپوست قارچ تعداد برگ، ارتفاع، قطر پایه، قطر ساقه، کلروفیل، مساحت سطح برگ و بیوماس گیاهان افزایش و میزان هدایت روزنه ای گیاهان کاهش یافت. شوری زیاد بسترهای حاوی 60 درصد پسماند کمپوست قارچ باعث شد تا گیاهان تیمار 45 درصد، شاخص های رویشی بهتری را در مراحل اولیه رشد نشان دهند و همچنین دارای بیشترین میانگین سطح برگ باشند. میزان فلورسانس حداکثر (fm)، فلورسانس متغیر (fv) و عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی (fv/fm) گیاهان در درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ اختلاف معنی داری را در سطح احتمال 1 درصد نشان می دهند. بیشترین مقدار فلورسانس حداکثر، متغیر و عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی در تیمار 60 درصد پسماند کمپوست قارچ بدست آمد، در حالی که فلورسانس حداقل (f0) تحت تأثیر پسماند کمپوست قارچ قرار نگرفت. پایه های مورد آزمایش و اثر متقابل پایه ها و درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ نتایج معنی داری را در برخی از مراحل رشد بر شاخص های رویشی نشان دادند و استفاده از پایه کینگ کنگ بطور معنی داری میانگین سطح برگ گیاهان پیوند شده را افزایش داد. در مقابل تأثیر پایه ها بر شاخص های فلورسانس کلروفیل گیاهان معنی دار نشد. انجام پیوند تأثیر معنی داری بر زمان تا گلدهی گیاهان داشت و تنش حاصل از عملیات پیوند گلدهی گیاهان پیوند شده روی خودشان را در مقایسه با گیاهان شاهد 52/3 روز به تأخیر انداخت. تعداد خوشه، گل و میوه گیاهان نیز در اثر افزودن پسماند کمپوست قارچ به بسترها افزایش معنی-داری را نشان داد، اما میانگین وزن و اندازه میوه ها با کاربرد پسماند کمپوست قارچ کم شد. پیوند تأثیری بر شاخص های عملکرد نداشت، اما عملکرد گیاهان و دوره رشد میوه ها تحت اثر متقابل پیوند و پسماند قرار گرفت. پیوند و پسماند کمپوست قارچ تأثیر معنی داری بر میزان ph و سفتی بافت میوه نشان ندادند. شاخص های کیفی میوه مثل مقادیر اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول کل، لیکوپن و ویتامین ث با افزایش پسماند کمپوست قارچ بهبود پیدا کردند، ولی پیوند نتوانست تأثیر معنی داری بر این شاخص ها داشته باشد. افزودن پسماند کمپوست به بسترهای رشد میزان فسفر، پتاسیم و سدیم بخش هوایی گیاهان را افزایش داد، در صورتی که باعث کاهش غلظت کلسیم بخش هوایی گیاهان شد. استفاده از دو پایه یدی و کینگ کنگ باعث بهبود غلظت فسفر و کلسیم بخش هوایی گیاهان شد، اما میزان سدیم بخش هوایی فقط در گیاهان پیوند شده روی پایه گینگ کنگ کاهش یافت. بطور کلی استفاده از پایه های مناسب می تواند با افزایش سطح فتوسنتز کننده گیاهان، بهبود جذب برخی از عناصر ضروری و کاهش جذب عناصر سمی، رشد رویشی و عملکرد گیاهان را افزایش دهد. کاربرد مقادیر مناسب پسماند کمپوست قارچ نیز باعث بهبود شرایط فیزیکی و تغذیه بسترهای رشد می شود که با افزایش رشد و عملکردی گیاهان همراه است، همچنین پسماند کمپوست قارچ علاوه بر افزایش عملکرد، می تواند باعث بهبود کیفیت میوه ها نیز می شود.

اثر ورمی‏کمپوست روی برخی پارامترهای زیستی و جدول زندگی شته‏ی جالیز، aphis gossypii glover و واکنش تابعی بالتوری سبز،chrysoperla carnea (stephens)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  صدیقه کسایی فرادنبه   جبراییل رزمجو

در این مطالعه اثر سطوح مختلف ورمی‏کمپوست روی برخی پارامترهای زیستی و جدول زندگی شته‏ی جالیز، aphis gossypii و واکنش تابعی سه سن لاروی بالتوری سبز، chrysoperla carneaنسبت به شته‏ی جالیز روی گیاه خیار مورد بررسی قرار گرفت. شته‏ها در چهار نسبت ورمی‏کمپوست: خاک شامل 100:0، 90:10، 80:20 و 70:30 درصد (حجمی/حجمی) به صورت جداگانه پرورش داده شدند. آزمایش‏ها در اتاقک رشد در دمای 2±25 درجه‏ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دوره‏ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده، طول عمر افراد بالغ با افزایش نسبت ورمی‏کمپوست کاهش یافت. بیشترین تعداد پوره به ازای هر حشره‏ی ماده در تیمار شاهد و کمترین آن در تیمار 30 درصد ورمی‏کمپوست به‏ دست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده کمترین نرخ خالص تولید مثل (r0) شته‏ی جالیز در تیمار 30 درصد ورمی‏کمپوست به ‏دست آمد. اختلاف در مقدار rmبین تیمارها معنی‏دار نبود. در بررسی واکنش تابعی لاروهای بالتوری سبز نسبت به تراکم‏های مختلف شته‏ی جالیز پرورش یافته روی گیاهان رشد یافته در نسبت‏های مختلف ورمی‏کمپوست: خاک، لارو سن اول در تیمار شاهد واکنش تابعی از نوع دوم را نشان داد، ولی واکنش در سطوح 10، 20 و 30 درصد از نوع سوم بود. واکنش تابعی لاروهای سنین دوم و سوم در همه‏ی سطوح از نوع دوم بود. این آزمایش نشان داد که نسبت‏های مختلف ورمی‏کمپوست: خاک با تاثیر روی شته‏ی جالیز می‏تواند نوع واکنش تابعی و پارامترهای نرخ حمله و زمان دستیابی سنین مختلف لاروی بالتوری سبز را دستخوش تغییراتی کند. با توجه به نتایج به‏ دست آمده در بخش‏های مختلف این تحقیق می‏توان اظهار داشت که تیمار 70:30 درصد ورمی‏کمپوست: خاک می‏تواند ترکیب مناسبی جهت کاهش جمعیت شته‏ی جالیز روی گیاه خیار باشد.

خصوصیات دموگرافیک کنه‎ی دولکه‏ای(acari: tetranychidae) urticae koch tetranychus روی برخی گیاهان دارویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  مهسا صفاری   علی گلی زاده

کنه دولکه‏ایkoch (acari: tetranychidae) tetranychus urticae یک آفت پلی‎فاژ در سراسر جهان می‎باشد. پارامترهای دموگرافیک کنه دولکه‎ای روی گیاهان دارویی مختلف در دمای 1 ± 25 و رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 8 ساعت تاریکی و 16 ساعت روشنایی در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. گیاهان دارویی مورد مطالعه شامل ریحان ociumum basilicum l. پیازallium cepa l. ، سیر allium sativum l.، جعفری petroselinum cripum m.، شنبلیله trigonela foenum-graecum l.، مرزه satureja hortensis l.، گشنیز .coriandrum sativuml، شاهی lepidium sativum l. ، نعناع .mentha spicata l، ترخونarlemisiadracunculus l. ، کاهو .lactuca sativa l، تره allium porrum l. و اسفناج spinacia oleracea l. بودند. نتایج نشان داد که کنه دولکه‎ای دوره‎ی نشو و نما خود را روی گیاهان ریحان، پیاز، شنبلیله، تره و سیر نتوانست کامل کند. نتایج نشان داد که پارامتر‎های زیستی، رشد و تولیدمثل کنه دولکه‎ای به طور معنی‎داری تحت تاثیر گیاهان دارویی مورد بررسی قرار می‎گیرند. دامنه‎ی rm از 02/0± 142/0 ماده به ازای هر ماده در هر روز روی شاهی تا 01/0±254/0 روی کاهو محاسبه شد. بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) کنه دولکه‎ای روی گیاه کاهو بدست آمد. همچنین اختلاف معنی‎داری بین مقادیر نرخ خالص تولید مثل (ro) در بین هشت گیاه دارویی مشاهده شد. بالاترین مقدار ro روی گیاه نعناع 84/4 ± 07/58 و کمترین مقدار آن روی شاهی 91/6±83/8 بود. مدت زمان دو برابر شدن جمعیت کنه‎ی دولکه‎ای روی گیاهان دارویی مورد بررسی اختلاف معنی داری را نشان داد و بیشترین و کمترین مقدار آن به ترتیب روی گیاهان شاهی 73/0±22/5 و کاهو 22/0 ± 71/2 مشاهده شد. طولانی‎ترین مدت زمان یک نسل روی گیاه نعناع (45/0±78/26 روز) و کوتاه‎ترین نسل روی کاهو (46/0±88/13 روز) ثبت شد. همچنین گیاه شاهی کمترین مقدار نرخ نامتناهی افزایش جمعیت را نسبت به سایر گیاهان دارویی مورد بررسی نشان داد. امید به زندگی در زمان ظهور کنه‎های بالغ روی گیاهان اسفناج، ترخون، جعفری، شاهی، کاهو، گشنیز، مرزه و نعناع به ترتیب44/9، 55/6، 23/8، 33/7، 25/10، 45/8، 65/9 و 47/10 ثبت شد. براساس نتایج بدست آمده گیاه کاهو میزبان مناسبی برای نشوونما کنه دولکه‎ای بوده و در مقابل گیاه شاهی یک گونه نسبتا مقاوم در برابر کنه دولکه ای محسوب می گردد و لذا ممکن است گیاه شاهی و گیاهان شنبلیله، ریحان، پیاز، سیر و تره یک منبع مناسب برای استخراج ترکیبات حشره‎کش و کنه کش باشد.

بررسی تأثیر پیش تیمار با تنظیم کننده های رشد گیاهی بر برخی شاخص های مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه دارویی بابونه اروپایی زرد matricaria aurea l
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم 1392
  رقیه حلقومی   بهروز اسماعیل پور

تنش خشکی یکی از موثرترین تنش های غیرزیستی است که رشد و نمو را در بسیاری از گیاهان محدود می کند. بابونه، گیاهی دارویی متعلق به تیره ی آفتابگردان می باشد که در برابر خشکی حساس است؛ تکنیک پیش تیمار بذر، باعث بهبود رشد گیاه و تحمل آن نسبت به تنش های غیرزیستی می گردد. به منظور بررسی تأثیر پیش تیمار تحت شرایط تنش خشکی، بر برخی از شاخص های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بابونه ی اورا (matricaria aurea)، یک آزمایش فاکتوریل به صورت گلدانی در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار در گلخانه ی پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 91-92 انجام شد. تیمارهای آزمایشی تنش خشکی در سه سطح ظرفیت مزرعه (100 درصد fc)، (70 درصد fc) و(50 درصد fc) و پیش تیمار بذور با ppm150 از سالیسیلیک اسید و ppm50 از آسکوربیک اسیدانجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی اثرات معنی داری بر صفات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی دارد و با افزایش میزان تنش، صفات رویشی، غلظت فسفر و درصد پایداری غشا کاهش یافت؛ ولی میزان محتوای کلروفیل، کاروتنوئید، غلظت پتاسیم، غلظت پروتئین برگ، غلظت کربوهیدرات ها و میزان آنتوسیانین برگ افزایش یافت. تنش خشکی هم چنین منجر به افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز و تغییرات نوسانی در سایر آنزیم ها گردید. پیش تیمار با sa منجر به افزایش معنی دار تعداد برگ ها، وزن خشک و تر اندام هوایی، محتوای کلروفیل، غلظت پروتئین، محتوای آنتوسیانین و درصد پایداری غشا گردید، هم چنین منجر به افزایش فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و سوپر اکسیددیسموتاز گردید؛ در حالی که پیش تیمار با asa بیش از همه اثر خود را بر افزایش فعالیت آنزیم ها در شرایط تنش نشان داد؛ طوری که در تمام نمونه های پیش تیمارشده با asa افزایش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم ها مشاهده شد.

بررسی امکان القای پلی پلوئیدی در گیاه جعفری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سعید نصیروند   رسول اصغری زکریا

سطح پلوئیدی در گیاهان زنده مانده از طریق شمارش کروموزوم از روی برگ-های جوان شناسایی شد و خصوصیات مورفولوژیکی و آناتومیکی در گیاهان تتراپلوئید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محیط حاوی 5/2 میلی گرم بر لیتر ( 2، 4- دی کلرو فنوکسی استیک اسید) به همراه 1 میلی گرم بر لیتر kin بیشترین درصد کالزایی برای تمامی ریزنمونه ها حاصل شد غلظت 05/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 24 ساعت بهترین تیمار برای تولید گیاهان تتراپلوئید در شرایط گلخانه ای بود. بیشترین درصد گیاهان تتراپلوئید در شرایط درون شیشه ای نیز در غلظت 1/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 24 ساعت و در غلظت 2/0 درصد از کلشیسین در مدت زمان 8 ساعت تیمار به دست آمد. مقایسه گیاهان تتراپلوئید با گیاهان دیپلوئید نشان داد که طول و عرض برگ های گیاهان تتراپلوئید بزرگ تر از گیاهان دیپلوئید بودند. همچنین ارتفاع گیاهان تتراپلوئید در مقایسه با گیاهان دیپلوئید افزایش یافت. مقایسه تراکم و اندازه روزنه نشان داد که تراکم روزنه ها در گیاهان تتراپلوئید کاهش، ولی اندازه روزنه ها به طور قابل توجهی افزایش یافت.

بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی بر باززایی درون شیشه ای گیاه دارویی شیکوره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  حمیرا هادیزاده   مهدی محب الدینی

چکیده: شیکوره (cichorium intybus l.) یکی از گیاهان دارویی مهمی می باشدکه به تیره آستراسه تعلق دارد. آن دارای انواع مختلف ترکیبات دارویی می باشد. ریشه، برگ و بذر آن دارای تعدادی ترکیبات دارویی مهمی مثل اینولین، سزکوئی ترپن، لاکتون ها، کومارین، فلاونیدها و ویتامین هاست. تحقیق حاضر به منظور تعیین مناسبترین غلظت تنظیم کننده های رشد گیاهی (اکسین و سایتوکنین) برای تولید گیاهچه های درون شیشه ای با استفاده از ریز نمونه های برگ، دمبرگ، کوتیلدون و هیپوکوتیل انجام گرفت. بذور گیاه شیکوره بعد از ضدعفونی جهت جوانه زنی در محیط کشت ms کشت گردیدند. ریز نمونههای برگ، دمبرگ، کوتیلدون و هیپوکوتیل در محیط کشت حاوی تنظیم کننده های رشد گیاهی iaa، naa، ba،kin و tdz به تنهایی و یا به صورت ترکیب (هورمونی) جهت القای کالوس و باززایی شاخه کشت گردیدند. ریز نمونه های برگ و دمبرگ در ترکیب هورمونی آزمایش شده با تنظیم کننده های رشد گیاهی naa و ba و ریز نمونه های کوتیلدون و هیپوکوتیل در ترکیب هورمونی آزمایش شده با تنظیم کننده های رشد گیاهی naa و tdz کالوس زایی کردند. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه برگ در محیط کشت msحاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 tdz5/0 ( 75 درصد و 1/3 عدد) بدست آمد. ریز نمونه دمبرگ در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa3/0 + mg l-1 ba 1/0 بهترین واکنش را با 73 درصد و 73/2 عدد بهترین واکنش را به باززایی و میانگین تعداد شاخه داشت. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه کوتیلدون در محیط کشت ms حاوی naa mg l-11/0 + mg l-1 tdz3/0 ( 3/83 درصد و 3/3 عدد) بدست آمد. ریز نمونه هیپوکوتیل در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 ba5/0 بهترین واکنش را با 51 درصد و 1 عدد بهترین واکنش را به باززایی و میانگین تعداد شاخه داشت. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه کوتیلدون 2 روزه در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 tdz 3/0 (87/96 درصد و 8/3 عدد) بدست آمد. در مرحله ریشه زایی نوساقه ها در محیط کشت ms کامل و ms 2/1 حاوی غلظت های مختلف اکسین های iaa، iba و naa آزمایش شدند بهترین ریشه دهی و میانگین تعداد ریشه و طول شاخه و ریشه در محیط کشت ms کامل و غلظت mg l-15/1 هورمون iaa حاصل شد.

ارزیابی تاثیر کودهای بیولوژیک و تنظیم کننده های رشد گیاهی بر رشد، عملکرد و اجزای اسانس مرزه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  عزیزه فرجی مهمانی   فاطمه سفیدکن

به منظور بررسی اثر باکتری¬های محرک رشد، سالیسیلیک اسید و پوترسین بر روی عملکرد اندام هوایی، اسانس و اجزای اسانس مرزه، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور، مجتمع تحقیقاتی البرز اجرا شد. در این آزمایش از 8 سطح باکتری (بدون تلقیح، تلقیح با ازتوباکتر، آزوسپریلیوم، سودوموناس، ازتوباکتر-آزوسپریلیوم، ازتوباکتر- سودوموناس، آزوسپریلیوم- سودوموناس و ازتوباکتر+آزوسپیریلوم+ سودوموناس) بصورت تلقیح با ریشه در مرحله شروع ساقه دهی بکار برده شد. سالیسیلیک اسید در 4 سطح (0، 1، 2 و 3 میلی مولار بر لیتر) و پوترسین نیز در 5 سطح (0، 50، 100، 150، 200 میلی گرم بر لیتر) بصورت محلول پاشی در سه مرحله (مرحله شروع ساقه دهی، ابتدای مرحله غنچه دهی، شروع مرحله گلدهی) بکار برده شد. نتایج نشان داد که شاخص های رشد رویشی، عملکرد اسانس و اجزای آن به طور معنی داری تحت تاثیر تیمار¬های آزمایشی قرار گرفتند. بیشترین ارتفاع بوته (67/45 سانتی متر) و قطر کانوپی (53/40 سانتی متر) به ترتیب با محلول پاشی100 میلی گرم پوترسین و تلقیح توام هر سه باکتری حاصل شد. بیشترین تعداد ساقه جانبی، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد اندام هوایی، وزن خشک سرشاخه گلدار، عملکرد سرشاخه گلدار، تعداد، وزن خشک، عملکرد و سطح برگ، وزن خشک و عملکرد گل آذین، کلروفیل کل و b مربوط محلول پاشی 3 میلی مولار سالیسیلیک اسید و کمترین میزان بدست آمده برای این صفات مربوط به تیمار شاهد می¬باشد. بیشترین تعداد گل¬آذین مربوط به محلول پاشی 200 میلی گرم پوترسین و کمترین میزان آن نیز مربوط به تیمار شاهد می¬باشد. بیشترین عملکرد اسانس (8/76) و درصد وزنی اسانس (درصد 230/2) به ترتیب در تلقیح با سودوموناس و تلقیح توام با هر سه باکتری و کمترین میزان برای این صفات در تیمار شاهد حاصل شد. بیشترین میزان گاما ترپینین (میلی گرم بر لیتر 53) و تیمول (میلی گرم بر لیتر 5/48) به ترتیب مربوط به تلقیح با باکتری ازتوباکتر-¬سودوموناس و باکتری ازتوباکتر می¬باشد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که سالیسیلیک اسید بیشترین تاثیر را بر صفات رویشی و کمی داشت و شاخص¬های مربوط به اسانس و اجزای اسانس با بکار-گیری باکتری¬های محرک رشد و پوترسین تحت تاثیر قرار گرفته اند.

مطالعه اثر قدرت بذر روی سودمندی پرایمینگ در ارتباط با قابلیت جوانه زنی و رشد گیاهچه های ارقام مختلف کلزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  قاسم نجفی   علی عبادی

پژوهش حاضر در سال 1392 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشکده ی علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. بذور کلزای پاییزه رقم اکاپی و اپرا از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. تیمارهای آزمایشی شامل دو رقم کلزا (اکاپی و اپرا) سه سطح قدرت {sv1 (شاهد)، sv2 و sv3} و دو سطح پرایمینگ (شاهد و هیدروپرایمینگ) بود. به منظور ایجاد بذور برخوردار از سطوح قدرت متفاوت و تعیین بهترین زمان پیش تیمار، آزمون های مقدماتی جوانه زنی و رشد گیاهچه انجام شد. بین ارقام از نظر کلیه صفات به جز طول ریشه چه و ساقه چه و فعالیت آنزیم پراکسیداز تفاوت معنی داری مشاهده شد. قدرت بذر و هیدرو-پرایمینگ تاثیر معنی داری بر کلیه صفات مورد ارزیابی داشتند. رقم اکاپی در سطح اول قدرت از نظر کلیه صفات مورد ارزیابی به جز وزن خشک ساقه چه نسبت به رقم اپرا برتری نشان داد. با کاهش سطح قدرت رقم اکاپی نسبت به رقم اپرا کاهش بیشتری از نظر تمامی صفات به جز وزن خشک ساقه چه و ریشه چه و فعالیت آنزیم پراکسیداز نشان داد. پیش تیمار آبی بذور سبب افزایش درصد جوانه زنی و شاخص های طولی و وزنی قدرت گیاهچه در هر دو رقم کلزا گردید، که این افزایش در رقم اپرا (به ترتیب با 15، 28 و 6/22 درصد) نسبت به رقم اکاپی (به ترتیب با 6 و 17 و 83/9 درصد) مشهودتر بود.

بررسی اثر عصاره آبی تلخه (acroptilon repens) به عنوان علف کش زیستی برای کنترل تعدادی از علف های هرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  کلثوم شریفی   عبدالقیوم قلی پوری

اثرات آللوپاتیک غلظت¬های مختلف (0 (شاهد)، 5، 5/7، 10، 15 و 20 درصد) عصاره آبی تلخه بر ویژگی¬های جوانه¬زنی و رشدی گیاهان زراعی گندم و عدس و علف¬های هرز سیلن و بی تی راخ به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در شرایط آزمایشگاه، گلخانه و مزرعه در سال 93-1392 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس داده¬ها آزمایشگاهی نشان داد که درصد جوانه¬زنی، طول ساقه¬چه¬، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه چهار گیاه مورد بررسی تحت تاثیر غلظت¬ عصاره تلخه، گونه گیاهی و اثرات متقابل آن¬ها قرار گرفتند. با افزایش غلظت عصاره تا 20درصد، درصد جوانه¬زنی، طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه به ترتیب 62%، 95% 92% و 94% نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. با افرایش غلظت عصاره تا 20 درصد، بیشترین کاهش در چهار صفت مورد مطالعه در عدس (100% کاهش)، مشاهده شد. نتایج تجریه واریانس داده¬ها گلخانه¬ای نیز نشان دهنده تاثیر معنی¬دار غلظت عصاره تلخه، گونه گیاهی و اثرات متقابل آن¬ها بر طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه گندم، عدس، سیلن و بی¬تی¬راخ بود. طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه با افزایش غلظت عصاره تا 20 درصد به ترتیب 34، 68 و 70 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. بیش¬ترین کاهش در طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه به ترتیب در عدس (83%)، بی تی راخ (6/79%) و سیلن (89%) مشاهده شد. مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد که کمترین میزان کاهش در صفات طول ساقه¬چه، طول ریشه-چه و وزن گیاه¬چه به ترتیب به میزان 57، 42 و 37 درصد در گندم در غلظت 20% عصاره مشاهده شد. با توجه به نتایج تجزیه واریانس، وزن خشک گندم، سیلن و بی¬تی¬راخ و تراکم سیلن و بی¬تی¬راخ تحت تاثیر غلظت¬های مختلف عصاره آبی تلخه، نوع گیاه و اثرات متقابل آن¬ها قرار نگرفت. همچنین تاثیر غلظت های عصاره روی ارتفاع گندم، سیلن و بی¬تی¬راخ و تراکم سیلن معنی دار بود. کمترین و بیشترین میزان کاهش ارتفاع به ترتیب در گندم (26%) و سیلن (42%) مشاهده شد. در کشت عدس وزن خشک عدس، سیلن و بی¬تی راخ تحت تاثیر غلظت¬های مختلف به طور معنی¬داری کاهش یافت. بیشترین و کمترین میزان کاهش وزن خشک به ترتیب در سیلن (55%) و بی¬تی¬راخ (48%) مشاهده شد. تراکم و ارتفاع عدس، سیلن و بی¬تی¬راخ تحت تاثیر عصاره آبی تلخه قرار نگرفت. طبق نتایج بدست آمده عملکرد نهایی عدس و گندم تحت تاثیر عصاره آبی تلخه قرار نگرفت.

تأثیر اسید هیومیک بر رشد و نمو گل شاخه بریده آنتوریوم در شرایط کشت خاکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  صادق ولیلو   مهدی محب الدینی

این آزمایش به منظور بررسی تأثیر اسید هیومیک (در غلظت¬های 0، 100، 1000 و 2000 میلی¬گرم بر لیتر) بر شاخص¬های رشدی گل آنتوریوم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال های92-93 انجام شد. در این آزمایش از یک رقم تجاری )سانگلو( گل آنتوریوم استفاده شد. نشاها در داخل گلدان های پلاستیکی در بستر خاک کشت شدند. به صورت هفتگی میزان رشد و نمو، ارتفاع گیاه، تعداد برگ، میزان کلروفیل و پس از به گل رفتن مدت زمان کاشت تا گلدهی اندازه گیری شدند و در مرحله غنچه نیمه باز شاخه های گل دهنده و اندامهای هوایی قطع شده و وزن تر اندام هوایی و خشک اندام هوایی¬-های تعیین شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده¬ها نشان دادند که تیمارهای مختلف تأثیر قابل توجهی بر ارتفاع، تعداد برگ، کلروفیل، قطر ساقه اصلی، ارتفاع، وزن تر اندام های هوایی و وزن خشک اندام های هوایی و همچنین میزان کلروفیل کل داشته اما بر روی سطح برگ، تأثیر معنی¬داری نداشته اند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده¬ها نشان دادند که بین تیمارهای مختلف، تیمار 1000 میلی¬گرم بر لیتر بیشترین تأثیر را در ارتفاع و تعداد برگ گیاه نسبت به سایر غلظت ها دارد. میزان کلروفیل و قطر ساقه گل آنتوریوم در غلظت¬های 100 میلی گرم در لیتر تأثیر مثبت و معنی داری نسبت به سایر غلظت ها نشان داد. غلظت های کم اسید هیومیک (100میلی گرم در لیتر) تأثیر معنی داری در وزن تر و خشک اندام های هوایی داشت ولی وزن تر و خشک ریشه معنی دار نشد. در این پژوهش اثر اسید هیومیک بر میزان فسفر و کلسیم معنی دار شد در حالی که این تیمارها بر میزان سدیم و پتاسیم اختلاف معنی داری نداشتند.

بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی روی کالوس زایی و باززایی درون شیشه ای توده های بومی گیاه دارویی شنبلیله (trigonella foenum– graecum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  حسن حسنی جیفرودی   بهروز اسماعیل پور

شنبلیله با نام علمی trigonella foenum– graecum گیاهی یکساله از تیره بقولات است. ریشه، برگ و بذر آن دارای ترکیبات دارویی مهمی مثل پلی¬ساکاریدها، گالاکتومننان¬ها، موسیلاژها و ساپونین¬های مختلف از قبیل دیوسژنین، یاموژنین و روغن¬های فرار و آلکالوئیدهایی از قبیل کولین و تری¬گونلین می¬باشد. تحقیق حاضر به منظور تعیین مناسبترین غلظت تنظیم کننده¬های رشد گیاهی (اکسین و سایتوکنین) برای تولید گیاهچه¬های درون¬شیشه-ای با استفاده از ریزنمونه¬های کوتیلدون، هیپوکوتیل و برگ دو ژنوتیپ ایرانی (اردستانی و نیشابوری) گیاه دارویی شنبلیله جهت استفاده در مطالعات بعدی انجام گرفت. بذور گیاه شنبلیله بعد از ضدعفونی جهت جوانه¬زنی در محیط کشت ms کشت شدند. ریزنمونه¬های کوتیلدون، هیپوکوتیل و برگ در محیط کشت حاوی تنظیم کننده¬های رشد گیاهی iba، naa، ba، tdz جهت القای کالوس و باززایی مستقیم کشت گردیدند. این آزمایشات بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. تمام داده¬های مربوط با استفاده از نرم¬افزار آماری spss16 تجزیه شدند و مقایسه میانگین تیمارها با آزمون چند دامنه¬ای دانکن انجام گرفت. ریزنمونه¬های کوتیلدون و هیپوکوتیل ژنوتیپ¬های اردستانی و نیشابوری در هر دو ترکیب آزمایش شده با تنظیم کننده¬های رشد گیاهی naa + ba و iba + tdz کالوس¬زایی کردند. در حالیکه ریزنمونه¬های برگ هر دو ژنوتیپ اردستانی و نیشابوری تنها در محیط¬های کشت حاوی ترکیب naa + ba کالوس¬زایی کردند. ریزنمونه¬های کوتیلدون و برگ هر دو ژنوتیپ اردستانی و نیشابوری باززایی نکردند. ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ نیشابوری در هر دو ترکیبnaa + ba و iba + tdz باززایی مستقیم کردند. باززایی مستقیم ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ اردستانی تنها در ترکیب iba + tdz بدست آمد. بیشترین درصد باززایی مستقیم (5/37 درصد) در ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ نیشابوری در محیط کشت ms حاوی iba mg l-1 05/0 + tdz mg l-1 35/0 مشاهده شد.

اثرات پیش تیمار بذر بر جوانه زنی و برخی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دانهال های بامیه (abelmoschus esculentus l.) در شرایط دمای پایین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  سمیه بهادری   مختار حیدری

به منظور بررسی اثرات پیش¬تیمار بذر با تنظیم¬کننده¬های رشد گیاهی و باکتری¬های محرک رشد گیاهی بر جوانه¬زنی و برخی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی دانهال¬های بامیه رقم بسنطی در شرایط دمای پایین دو آزمایش فاکتوریل مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای در سال 93-1392 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. ابتدا زمان بهینه برای پیش تیمار بذر با سالیسیلیک¬اسید، اسپرمین و اسپرمیدین تعیین شد، سپس بذرهای بامیه رقم بسنطی با سالیسیلیک¬اسید در غلظت های 0، 05/0، 1/0، 5/0 و 1 میلی¬مولار در زمان 24 ساعت و اسپرمین و اسپرمیدین درغلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار در زمان 12 ساعت و سویه¬های 1، 10، 19 و 150 باکتری¬های سودوموناس پوتیدا، سویه¬های 69 و 159 باکتری سودوموناس فلورسنت، سویه 19 سودوموناس پوتیدا + سویه 159 سودوموناس فلورسنت و یک تیمار بدون تلقیح پیش¬تیمار شدند و آزمون¬های جوانه¬زنی و رشد گیاهچه برای بذر های پیش¬تیمار شده در دماهای 10، 15، 20 و25 درجه سانتی گراد صورت گرفت. نتایج نشان داد با افزایش دما شاخص های جوانه زنی افزایش یافت و بیشترین درصد و سرعت جوانه-زنی و شاخص¬های رشد گیاهچه در دمای10، 15 و 25 درجه سانتی¬گراد به ترتیب در پیش¬تیمار بذر با غلظت های 05/ و 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید حاصل شد و در پیش¬تیمار با باکتری¬های محرک رشد، بیشترین مقدار درصد و سرعت جوانه¬زنی و شاخص¬های رشد گیاهچه از تلقیح بذر با سویه 150 باکتری سودوموناس پوتیدا و سویه 69 باکتری سودوموناس فلورسنت حاصل شد. به منظور بررسی اثر پیش تیمار بر شاخص های رشد گیاهچه تحت تنش دمای پایین، بذور پیش تیمار شده با غلظت¬های 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید در زمان 24 ساعت، 5/0 میلی¬مولار اسپرمین و اسپرمیدین در زمان 12 ساعت و سویه¬های مختلف باکتری¬های محرک رشد گیاهی در گلدان کشت و تا مرحله شش برگی در گلخانه نگهداری شدند و پس از آن در شرایط تنش دمای پایین (دمای 8 درجه سانتی گراد به مدت 270 دقیقه در سه روز متوالی) قرار گرفتند، سپس شاخص های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار با تنظیم کننده¬های رشد و باکتری محرک رشد باعث افزایش صفات رویشی، کلروفیل فلورسانس، رنگیزه های فتوسنتزی، کربوهیدرات کل، پروتئین برگ، پرولین آزاد برگ، فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانی، ثبات غشا و کلروفیل گردید و بیشترین تاثیر پیش¬تیمار در مرحله گیاهچه تحت تنش دمای پایین از سویه 150 باکتری سودوموناس پوتیدا و غلظت 1/0 میلی مولار سالیسیلیک¬اسید حاصل شد.

فعالیت حشره کشی عصاره برگی برخی از گیاهان و سم گیاهی پالیزین روی شته جالیز (aphis gossypii (hemiptera: aphididae
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  رسول محمودی مللو   بهرام فتحی آچاچلویی

شته جالیز، aphis gossypii یکی از مهم ترین آفات گیاهان جالیزی و به ویژه خیار می باشد. در این تحقیق از ترکیبات با منشا گیاهی به جای ترکیبات شیمیایی استفاده شد. بدین ترتیب اثرات کشندگی و زیر کشندگی عصاره آبی برگ گیاهان گردو، زیتون، عرعر و سم گیاهی پالیزین بر روی شته جالیز مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی اثرات کشندگی این ترکیبات، آزمایشات مقدماتی برای تعیین lc20 و lc80 در دمای 3±25 درجه سانتی گراد و رطوبت 5±60 و دوره نوری 16ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد و سپس آزمایشات اصلی با استفاده از غلظت های به دست آمده از آزمایشات اصلی ادامه یافت به این صورت که آزمایشات اصلی بر روی شته های بالغ هم سن و با همان شرایط آزمایشات مقدماتی انجام شد و مشخص شد که عصاره گردو فاقد خاصیت کشندگی می باشد و lc50 محاسبه شده برای عصاره عرعر و زیتون به ترتیب 7/5 و 0/6 درصد و برای سم پالیزین ppm70 به دست آمد. برای بررسی اثرات زیر کشندگی عصاره ها و سم پالیزین ونیز بررسی جدول زیستی شته جالیز از lc25 این ترکیبات بر روی شته های بالغ هم سن استفاده شد . برای انجام این آزمایشات از 30 عدد شته بالغ هم سن به صورت هر شته یک تکرار در داخل یک پتری و بر روی دیسک های برگی خیار در دمای 3±25 درجه سانتی گراد و رطوبت 5±60 و دوره نوری 16ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی استفاده شد و میزان مرگ و میر شته ها تا مرگ آخرین شته برای بررسی اثرات زیرکشندگی و میزان پوره زایی شته ها برای بررسی جدول زیستی به صورت روزانه ثبت گردید و با بررسی داده های به دست آمده مشخص گردید که عصاره گردو فاقد خاصیت زیر کشندگی بر روی شته جالیز می باشد ولی عصاره های عرعر و زیتون و سم پالیزین دارای خاصیت زیرکشندگی بوده و نیز پارامتر های جدول زیستی را نیز به طور معنی داری تحت تاثیر قرار می دهد به طوری که rm محاسبه شده برای تیمار های تحت تاثیر عرعر، زیتون و پالیزین به ترتیب 377/0، 385/0 و 342/0 بر روز را نشان داد که با مقایسه این اعداد با rm محاسبه شده برای تیمار شاهد که عدد 464/0 بر روز را .نشان می دهد تفاوت معنی داری مشاهده می شود

تأثیر کودهای شیمیایی و بیولوژیک بر رشد، نمو، عملکرد و کیفیت گیاه اسفناج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  حمید نوروزی   علی اشرف سلطانی

امروزه رویکرد جهانی به سمت کشاورزی و تولید محصول ارگانیک رو به افزایش است. به منظور بررسی و مقایسه شاخص های رشد، عملکرد و صفات کیفی اسفناج رقم "ویروفلی" در کشت ارگانیک و مرسوم، یک آزمایش کاملا تصادفی با 4 تکرار در گلخانه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1392 صورت گرفت. تیمار های آزمایشی شامل آزمایش اول، جایگزینی نسبت های حجمی صفر، 10، 20، 30، 40 و 50 درصد پسماند کمپوست قارچ شسته شده، شسته نشده و ورمی کمپوست و آزمایش دوم شامل بسترهای بهینه کشت برای کودهای آلی مانند ورمی کمپوست با نسبت حجمی 30% و پسماند کمپوست قارچ شسته شده و شسته نشده با نسبت حجمی 10% همراه با باکتری های محرک رشد، سودوموناس پوتیدا و سودوموناس فلورسنس با سویه های p1، p10، p19، r69، r150، r159، p19+r159 و کشت مرسوم بودند. محیط کشت پایه در این آزمایش نسبت 1:2 خاک و ماسه بود. نتایج آزمایش نشان داد که تأثیر کودهای آلی و بیولوژیک بر شاخص های رشد رویشی و صفات کیفی نسبت به شاهد معنی دار بود(p? 0.01). بیشترین تعداد و سطح برگ، وزن تر و خشک گیاه درتیمار جایگزینی 30 درصد ورمی کمپوست همراه با باکتری سودوموناس فلورسنس سویه r150، بیشترین ارتفاع گیاه در تیمار جایگزینی 30 درصد ورمی کمپوست همراه با باکتری سودوموناس فلورسنس سویه p19+r159، بیشترین میزان کلروفیل و فسفر درتیمار جایگزینی 30 درصد ورمی کمپوست همراه با باکتری سودوموناس فلورسنس سویه r159، بیشترین میزان عناصر از قبیل نیتروژن، کلسیم و سدیم در تیمار جایگزینی 30 درصد ورمی کمپوست همراه با باکتری سودوموناس فلورسنس سویه r69 و پتاسیم درتیمار جایگزینی 30 درصد ورمی کمپوست همراه با باکتری سودوموناس پوتیدا سویه p19 و کمترین مقدار این صفات در اکثر موارد مربوط به تیمارشاهد به دست آمد. مقایسات ارتوگونال بین تیمارها نشان داد که تیمار ورمی کمپوست 30 درصد نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت و به طورکلی کاربرد کودهای آلی و بیولوژیک در مقایسه با روش کشت مرسوم کارآمدتر نشان داد.

تاثیر ورمی کمپوست و پوتریسین بر رشد، عملکرد و پس از برداشت خیار گلخانه ای رقم یلدا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  کبری عبدالهی   سرور خرم دل

تیمارهای آزمایشی شامل غلظت های 0(شاهد) ، 5/0، 1و5/1 میلی مولار پوتریسین و ورمی کمپوست در نسبت های حجمی0(شاهد)، 20، 40و 60 درصد در بسترهای کاشت به صورت جایگزینی بود. نتایج نشان داد که اثر محلول پاشی گیاهان با پوتریسین بر صفات تعداد برگ، طول میان گره، قطر ساقه، طول ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشک شاخساره، قطر میوه، وزن میوه، تعداد میوه، عملکرد، پرولین، پروتئین، قند محلول و عناصر ازت، فسفر و کلسیم در سطح 1 درصد معنی دار بود. هم چنین اثر افزودن ورمی کمپوست به بستر کشت بر صفات تعداد برگ، طول گره، طول ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشک شاخساره ، قطر میوه، طول میوه، وزن میوه، تعداد میوه، تعداد روز تا گلدهی، تعداد برداشت، عملکرد، پرولین، پروتئین، قند محلول و عناصر ازت، فسفر، پتاسیم، کلسیم و سدیم در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بدست آمد. و اثر متقابل ورمی کمپوست و پوتریسین بر طول میانگره، سطح برگ ، وزن تر و خشک شاخساره، قطر میوه، وزن میوه، تعداد برگ، عملکرد، پرولین، پروتئین، قند محلول و درصد عناصر فسفر، پتاسیم و سدیم برگ در سطح 1 درصد معنی دار بود. بیشترین مقدار برای اکثر صفات ذکر شده در گیاهان کشت شده در بستر حاوی 40 درصد ورمی کمپوست و محلول پاشی شده با 1 میلی مولار پوتریسین بود. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر آن است که محلول پاشی گیاهان کشت شده در بسترهای کشت حاوی درصدهای بالای ورمی کمپوست اثرات شوری را تا حدودی برطرف کرده و سبب افزایش عملکرد گیاهان کشت شده نسبت به شاهد( عدم محلول پاشی با پوتریسین) می شود.

مطالعه ی فعالیت حشره کشی اسانس های افسنطین، بومادران و ترخون روی بید سیب زمینی phthorimaea operculella zeller
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سمیرا نقی زاده   هوشنگ رفیعی دستجردی

بید سیب‏زمینی، phthorimaea operculella zeller یکی از مهم‏ترین آفات سیب‏زمینی در سطح مزارع و انبارهای مناطق گرمسیری و نیمه‏گرمسیری جهان است. خسارت این آفت در انبارها با تخم‏ریزی حشرات کامل ماده روی غده‏ها بیشتر از خسارت آن در مزرعه است. با توجه به اهمیت سیب‏زمینی و خسارت بالای ایجاد شده توسط بید سیب‏زمینی، کنترل این آفت از توجه خاصی برخوردار می‏باشد. مدیریت تلفیقی راهکار موثری برای کنترل بید سیب‏زمینی است که بخش مهم آن کاربرد یک آفت‏کش زیستی مانند استفاده از ترکیبات مختلف گیاهی در سطح غده‏های انبار شده می‏باشد. در این بررسی، اسانس گیاهان افسنطین artemisia absinthium l، بومادران achillea millefolium l و ترخون artemisia dracunculus l با استفاده از دستگاه کلونجر استخراج شد و در دمای 1 ± 25 درجه‏ی سانتی‏گراد، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره‏ی نوری 16 ساعت تاریکی و 8 ساعت روشنایی روی این آفت مورد مطالعه قرار گرفت. در بررسی اثر تخم‏کشی، تجزیه‏ پروبیت داده‏ها نشان داد که مقدار lc50 برای اسانس‏‏های افسنطین، بومادران و ترخون به ترتیب 2/60، 2/36 و 1/08 میکرو لیتر بر لیتر هوا بود. در تعیین درصد نفوذ لاروهای سن اول، سطح غده‏های سیب‏زمینی به غلظت 0/25% از هر اسانس آغشته شد و پس از تبخیر شدن حلال، تعداد 20 لارو سن اول روی هر غده قرار گرفت و پس از سه روز میزان نفوذ با توجه به فضولات لاروی گذاشته شده در محل سوراخ ورودی ثبت شد. نتایج نشان داد که درصد نفوذ لاروها در اسانس‏ها به طور معنی‏داری کمتر از شاهد بود. جهت انجام آزمایش بازدارندگی تخم‏ریزی، سطح هر یک از غده‏های سیب‏زمینی به غلظت 0/50% از اسانس گیاهی مورد نظر آغشته شد و پس از تبخیر شدن حلال، سه غده‏ی سیب‏زمینی در داخل ظرفی به قطر 19/5 سانتی‏متر و ارتفاع 7/5 سانتی‏متر که 8 جفت حشره‏ی کامل نر و ماده‏ی یک‏روزه در آن رها شده بود قرار گرفتند و میزان تخم‏ریزی به مدت سه روز هر 24 ساعت یک بار ثبت شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تعداد تخم‏های گذاشته شده روی غده‏های آغشته شده به اسانس‏های گیاهی در مقایسه با شاهد به طور معنی‏داری کمتر بود. همچنین تخم‏های یک‏روزه در معرض غلظت زیرکشنده‏ی (lc30) اسانس‏های مورد آزمایش قرار گرفتند و پارامترهای جمعیتی به دست آمده در این تیمارها با شاهد مقایسه گردید. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) که بهترین و معتبرترین پارامتر جهت بیان ویژگی‏های زیستی یک حشره است، در شاهد و تیمارهای افسنطین، بومادران و ترخون به ترتیب 0/093، 0/067، 0/068 و 0/075 ماده به ازای ماده در هر روز به دست آمد. نتایج نشان داد که بین تیمارها با شاهد اختلاف معنی‏داری وجود داشت ولی بین تیمارها اختلاف معنی‏داری مشاهده نشد و هر سه اسانس توانستند موجب کاهش این پارامتر شوند.