نام پژوهشگر: سیدهاشم آقاجری

رابطه ملا محمدباقر سبزواری(محقق سبزواری) با حکومت صفوی در اندیشه و عمل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مسلم سلیمانی یان   سیدهاشم آقاجری

فقه سیاسی شیعه در عصر حیات ائمه، حکومتهای عصر را نامشروع می دانست و این اندیشه بعد از غیبت نیز تداوم پیدا کرد. با یک بررسی مفصل و همه جانبه از افکار و آراء و اندیشه های محقق سبزواری می توان گفت وی به رغم استفاده از اندیشـه های سیاسی- اجتمـاعی پیشـین (اندیشـه های یونانی، ایرانشـهری و شریعت نامه ای ) اندیشه ای را شکل داد که می توان از آن به اندیشه اصلاحی نام برد. وی حکومت های عصر را به حکومت های عادل و جائر طبقه بندی می کند و حکومت صفویه را در ذیل حکومت عادل قرار می دهد و سلطنت آنها را مشروع و همکاری با آنها را جهت اعاده حق، اجرای امر به معروف و نهی از منکر بر خود لازم می داند. علی رغم اینکه وی به حق انحصاری ائمه معصومین(ع) در حکومت و ولایت معتقد بوده است به سلطنت صفوی گردن نهاده و حتی بعضاً مخالفت با آن را نامشروع قلمداد می نمود و حفظ و حراست از آن را مقوله ای ضروری می دانست و سعی می کند از ظرفیتهای بوجود آمده در آن عصر استفاده کند و تا جائیکه برای او مقدور است رفتارهای دینی را در جامعه ترویج کند. تاکید بر این عمل را می توان در اندیشه و آثار وی مشاهده کرد، همانگونه که پادشاه را موظف می سازد تا زیر نظر علمائی که وی ویژگی آنها را مشخص می کند به انجام وظایف بپردازد. او به عنوان یک صاحب نظر فقه سیاسی شیعه، تامل در تبیین وظایف متقابل دولت و شهروندان را به طور جدی در دستور کار فکری خود قرار می دهد و همانگونه که دیده می شود در تمام مباحث وی در کنار هر حقی تکلیفی قرار داده شده است. واژگان کلیدی: محقق سبزواری ، حکومت صفویان، مشروعیت، اندیشه سیاسی، اندیشه فقهی

تاریخ نگاری ابوالقاسم کاشانی (القاشانی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  حمید آزاد   سید ابوالفضل رضوی

چکیده جمال الدین ابوالقاسم عبدالله کاشانی، کاتب و مورخ دربار ایلخانان در دوره ی غازان، اولجایتو و ابوسعید است که از خانواده ای هنرمند (کاشی ساز) با مذهب تشیع از شهر کاشان برخاسته است. از او سه اثر بر جای مانده است: دو اثر تاریخ نگارانه با نام های زبده التواریخ در تاریخ عمومی و تاریخ اولجایتو که تک نگاری است؛ و یک اثر غیرتاریخ نگارانه با نام عرایس الجواهر و نفایس الاطایب در جواهر، عطریات و صنعت کاشی-سازی. این پژوهش برآن است تا با شناخت بینش دینی و تاریخی، رویکرد انتقادی، نگرش هویّت گرایانه، رهیافت اجتماعی و نیز روش کاشانی در تاریخ نگاری به دو مسأله ی اساسی پاسخ دهد. در مسأله ی نخست این پژوهش به دنبال این می باشیم که پس از تحلیل بینش و روش کاشانی در تاریخ نگاری، تمایزات وی را از سایر تاریخ نگاران این عصر (تحت عنوان خود-ویژگی ها)، و نیز دلایلی که منجر به این تمایزات شده اند شناسایی کنیم. در این پژوهش خواهیم دید که بسیاری از این خود-ویژگی ها از جمله اهتمام به مسائلی همچون غصب حق ائمه ی اثنی عشری، انتقاد از خلفای بنی امیه و بنی عباس به خاطر آزار و اذیت علویان و عدم اجرای شریعت اسلامی توسط ایشان، حمایت گسترده از خلفای فاطمی مصر، و نیز تفصیل خبر تغییر مذهب غازان و اولجایتو از تسنّن به تشیع، تحت تأثیر نگرش شیعی این مورخ شکل گرفته اند. مسأله دیگر این پژوهش این می باشد که تاریخ نگاری کاشانی با وجود ویژگی هایی که برای آن برشمرده-شده است تا چه اندازه متأثر از تاریخ نگاری پیشاایلخانی و دگرگونی های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دوره ی ایلخانی و به طور کلی شرایط جدید پس از سقوط خلافت عباسی بوده است. در پاسخ به این مسأله در یک نتیجه گیری کلی خواهیم دید که بینش مذهبی و دینی کاشانی در تاریخ نگاری، متأثر از فضای تساهل آمیز عصر ایلخانی بوده که به وی اجازه داده است تا رویدادهای تاریخی را بر اساس جهان بینی و عقاید شیعی خویش تبیین کند. علاوه بر این نگرش هویت گرایانه ی وی، به مانند سایر مورخان این دوره متأثر از سقوط خلافت عباسی و برآمدن حکومتی مستقل از اندیشه خلافت عربی در ایران بوده که باعث شده است تا کاشانی با استفاده از اندیشه ی ایرانشهری و حتی شیعی خود، غازان و اولجایتو را بر جایگاه پادشاهان شیعی ایرانی بنشاند. با این وجود، جمع بندی کلی پژوهش پیش رو این است که در مجموع مبانی فکری و روشی کاشانی در تاریخ نگاری و اهتمام به مواردی همچون روایت تاریخ در پرتو مشیّت الهی، نگرش نخبه-گرایی و پرداختن به تاریخ سیاسی و مذهبی و عدم انعکاس جامعه در تاریخ نگاری، ادامه ی همان سنن تاریخ نگاری پیشاایلخانی بوده است.

بینش و روش در تاریخ نگاری فریدون آدمیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  مرتضی مصاحب نیا   سیدهاشم آقاجری

چکیده: فریدون آدمیت ازمشهورترین مورخان دوره معاصر است که اکثر آثارش را درباره نهضت مشروطیت نگاشته است.آثار او به طور کلی به دو بخش تاریخ تحولات سیاسی و تاریخ اندیشه تقسیم می شود. در بخش تحولات سیاسی او جریان بیداری ایرانیان را از اوایل دوره قاجاریه و پس از شکست ایران از روس آغاز کرده و با آغاز دوره استبداد صغیر به اتمام می رساند. آدمیت در بخش دوم به بررسی آراءاندیشمندانی چون میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا ملکم خان و... می پردازد تا تاثیر آن اندیشه ها را در تدوین ایدئولوژی نهضت مشروطیت روشن سازد. تلاش ما در این نوشتار بر کشف و دست یافتن به مولفه ها و ویژگی های تاریخ نگاری فریدون آدمیت بوده است تا به واسطه آن بتوانیم نگاه وتفکر کلی او را نسبت به تاریخ،فلسفه تاریخ وتاریخ نگاری از پس نوشته هایش استخراج کنیم. به همین منظور با استفاده از متدولوژی قرائت زمینه گرا ضمن بررسی و تحلیل متون تاریخ نگارانه آدمیت به شرایط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و... او عطف توجه نموده تا به درک درست تری از نگاه تاریخی وی نایل آییم. درنتیجه به تاثیرفراوان آموزه های عصر روشنگری مثل اندیشه ترقی بر ذهن او پی برده و متوجه شدیم که او در تمام آثارش با عینک روشنفکری بر تاریخ معاصر نظر افکنده است. موضوعی که مهم ترین ویژگی تاریخ نگاری فریدون آدمیت به حساب می آید.