نام پژوهشگر: علی اکبر کوششگران

طراحی دانشکده معماری در پردیس دانشگاه بوعلی سینای همدان(با هدف ارتقا تعاملات اجتماعی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  شبنم عسگری پور   علی اکبر کوششگران

مقدمه در دوران معاصر، با افزایش فردگرایی، توجه به محیط کالبدی به عنوان محمل انسانهای همجوار، در جهت نزدیک تر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته ی جاری در بناها و بافتهای معماری و شهری گذشته، اهمیت بیشتری یافته است. این، یک واقعیت است؛ که تعامل اجتماعی و دلبستگی مردم با محیط های اجتماعی و ساخته شده، رابطه ای تنگاتنگ دارند.[لنگ،جان.آفرینش نظریه معماری،ترجمه علیرضا عینی فر،انتشارات دانشگاه تهران،1386،ص179] دربررسی که در نمونه فضاهای آموزشی انجام شده، به نظر می رسد؛ توجه به فضاهای جمعی که بتواند برای تعاملات اجتماعی مخاطبین پاسخ مناسبی داشته باشد- غافل از اهمیت آن- مانند غالب فضاها، درغالب فضاهای آموزش هنرنیز، به دست فراموشی سپرده شده است. این، در حالی است؛ که، ارتقاء و تقویت هر چه بیشتر تعاملات بین فردی به ویژه در محیط های آموزش معماری، ضروری ولازم به نظر می رسد؛ که این رساله دو دلیل عمده را در این زمینه، به عنوان اعتبار بیرونی انجام این پژوهش حائز اهمیت می داند که شامل: نخست، به طور کلی؛ تأثیر وجود این فضاها در ایجاد حس تعلق خاطر دانشجو به محل تحصیلش، و سپس؛ به طور خاص تر، لزوم وجود این فضاهای جمعی غیر رسمی در مدارس معماری، به عنوان بستر تقویت کننده ای برای بسیاری از فعالیت ها و رفتار های دانشجویان- از طریق تأثیر کالبد بر رفتار مخاطبان- که به طور مستقیم و غیر مستقیم دربسیاری آموزش های غیر رسمی دانشجویان موثر دانسته شده است. لذآ؛ این امر، مرا واداشت تا مطالعات رساله کارشناسی ارشد خود را در این جهت سوق داده؛ تا در حد وسع علمی خود به بازخوانی چنین فضاهایی، از طریق شناخت وجوه و حدود و ویژگی های این دسته از فضاها در محیط های آموزشی به خصوص فضای آموزش هنر و معماری بپردازم. از عمده دلایل لزوم تأکید بر فضای آموزش معماری توجه به این نکته می باشد که خلق فضا همواره مقصود معماری بوده است؛ و فضای آموزش معماری، نیز بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود می باشد و دو هدف را دنبال می کند : 1)تعلیم،2) تربیت معمار. از اینرو، توجه به آن ، به دلیل میزان نقشی که در شکل گیری شخصیت معمار به عنوان شکل دهنده ی اصلی فضاهای معماری دارد، اهمیت می یابد.[ http://archiclub.blogspot.com] در این راستا توجه ویژه به محیط آموزش معمار، به عنوان شکل دهنده فضاهای معماری، حائز جایگاه و اهمیت خاصی می گردد. این در حالی است که، غالب فضاهای جدید الاحداث آموزشی، فاقد بستر مناسب برای چنین تعاملاتی اند؛ و لذآ؛ بخش مهمی ازآموزش- چه در بعد اجتماعی و چه در بعد علمی- معماران به خاطر این غفلت از دست می رود. درحالیکه، فضاهای غیررسمی دردانشگاه، می توانند مناسب ترین مکان، برای فراگیری آن باشد. لذآ؛ مسئله اصلی این رساله، بر مبنای این فرض گذاشته می شود، که؛ کالبد معماری فضاهای جمعی غیررسمی، نقش مهمی در تعاملات اجتماعی بین افراد ایفاء می نماید؛ و این کالبد می تواند، بر مبنای یکسری از احکام صحیح معماری به نحوی برنامه ریزی شود که احتمال روی دادن تعاملات اجتماعی دانشجویان را تقویت نماید. که شایان ذکر است؛ که نحوه انتخاب و استفاده صحیح از این احکام خود نیازمند پژوهشی در خور است؛ که در این رساله یکی این شیوه ها، پیشنهاد، و آنرا، در رسیدن به پاسخ طراحی پی می گیریم. بدون شک، تأکید بر فضاهای غیررسمی در دانشگاه دلیل بر نادیده انگاشتن میزان اهمیت و جایگاه فضاهای رسمی آموزش نبوده؛ بلکه به عنوان یک امر بدیهی است؛ که برای طراحی آنها باید بالاترین حد استانداردها و ضوابط رعایت شود، و دربخش طراحی بدان می پردازیم؛ روش پژوهشی که برای پرداختن به این مسئله در پیش می گیریم، بررسی دو نمونه با کاربری مشابه موضوع رساله، از طریق حضور در محل به عنوان فاعل شناسا، و مشاهده است؛ که رابطه بین کالبد بنا و تعاملاتی که در آن روی می دهد، را بر مبنای آرای پیشنهادی که "بنتلی و همکارانش" در کتاب "محیط های پاسخده "، به عنوان معیار پاسخدهی فضاها، پیشنهاد می کنند؛ مورد ارزیابی قرار می دهیم، تا بدین طریق، احکام صادره از این پژوهش، از قابلیت استناد وهمچنین جمع بندی بیشتری برای ارائه طرح معماری برخوردار گردند. لازم به یادآوری این مهم است؛ که، اگرچه، در رساله، سخن از طراحی کالبدی برای ارتقاء تعاملات بین فردی است؛ اما در واقع مقصود اصلی، ارتقاء امکان و قابلیت بروز تعاملات بین فردی است، که پیش از این صاحبنظرانی مانند"لنگ" ،به خوبی اهمیت و چگونگی آن را تبیین نموده و پرداختن مجدد به این مبانی ، تکرار مکررات است؛ و لذآ؛ با اشاره کوتاهی، از آن گذشته و بیشتر به سنجش این نظریه در یک مصداق عینی و ملموس- به لحاظ کالبد و رفتار- می پردازیم. به طور شیوه پژوهشی که در این راه پیموده شده شامل مطالعات کتابخانه ای و مشاهداتی است که حاصل سالهای تحصیل در دو دانشکده معماری با کیفیت های متفاوت، می باشد. بدیهی است؛ پرداختن به موضوع دانشکده معماری به عنوان یک پروژه عملکردی، از ابعاد مختلفی چه به لحاظ موضوع و چه به لحاظ سایت و.. قابل مطالعه و بررسی است؛ که مهمترین آن عبارتند از: - بعد اقلیمی: توجه به اقلیم لازمه هر پروژه معماری است؛ و نیز واقع شدن پروژه در یک قطب سرد و خشک اهمیت این موضوع را دو چندان می نماید. - بعد سایت: 1)در مقیاس شهری: قرار گیری سایت مورد نظر پروژه در سایت شهری، که به عنوان یک پاتوق شهری مطرح است. 2)در مقیاس پردیس دانشگاهی بوعلی سینا: به دلیل مجاورت با دانشگاه بوعلی سینای" نادر اردلان" در این سایت، به عنوان یک بنای مهم در سایت، به لحاظ معماری. و... پرداختن به این پروژه از ابعاد مختلف در جای خود نیازمند مطالعه و بررسی است، اما ازآنجاییکه بسط هر یک از این جنبه ها نگارنده را از موضوع اصلی باز می دارد، لذآ؛ تنها در محدوده ی الزامات پروژه بدان ها پرداخته؛ و بیشتر از دریچه رابطه تعاملات اجتماعی با کالبد بنا بدان نگریسته می شود. بدنه تحقیق: رساله در قالب هفت فصل ارائه می گردد؛ که به شرح زیر است: • چکیده، دیباچه • فصل اول: مقدمه • فصل دوم: به تبیین اهمیت موضوع مورد مطالعه در ابعاد مختلف پرداخته شده است. • فصل سوم: در این فصل، به دنبال یافتن آن بخش از فضاها در دانشکده معماری هستیم که برای رخ دادن تعاملات اجتماعی، بستر مناسب تری است، و این امر، منجربه تحدید دامنه مورد مطالعه به فضاهای عمومی و جمعی، در مقیاس کل مجموعه دانشکده، گردیده است. لذآ؛ در این فصل به تحلیل این دسته از فضا ها در دانشکده معماری، در راستای اهداف پروژه پرداخته شده است. • فصل چهارم: بعداز تبیین اهمیت موضوع و ابعاد مختلف آن، و برگزیدن بخشی از فضاهای دانشگاهی جهت سنجش رابطه اش با وقوع تعاملات اجتماعی، نیازمند ابزار و معیاری برای طراحی آن بوده، لذا؛ در این فصل به مطالعه دو نمونه موردی با کاربری مشابه، با معیار های پاسخدهندگی فضاها می پردازیم؛ که نتایج حاصله از آن مستقیماً، در طراحی فضای جدید با استفاده از معیار های پاسخدهنگی مورد استفاده قرار گرفته است. • فصل پنجم: با در دست داشتن نتایج فصول قبل، در این فصل ، به نحوه رسیدن از احکام طراحی به طرح نهایی، با رویکرد ارتقاء تعاملات اجتماعی، تأکید گردیده است، که عبارت است از؛ طراحی و ارزیابی فضاهایی از دانشکده معماری که برای تعاملات اجتماعی مستعدتر است، بر مبنای معیار های پاسخدهندگی محیط و بهبود کیفیت آن در اسکیس نهایی در راستای اهداف پروژه. • فصل ششم: دراین فصل، قبل از فصل طراحی برای داشتن روند منطقی تری از پروژه، به بیان برنامه فیزیکی مفروض، شناخت مختصری ازبستر طرح و.. خواهیم پرداخت. • فصل هفتم: این فصل به طراحی پروژه اختصاص داده شده است و تلاش می شود اساس این طراحی مطالعات و نتایج حاصل از فصول قبل باشد. نتایج حاصل ازاین پژوهش ، به طور کلی به شرح زیر می باشد: 1) با مطالعه نمونه های موردی_ در فصل چهارم_ با انطباق نقشه ها و فهرستهای رفتاری تهیه شده هر فضا، تأثیر برخی از عناصرکالبدی در اجتماع پذیری فضای معماری اثبات و فرآیند این تأثیر بدست آمد. با بررسی این رابطه متقابل بین رفتار مخاطبین و کالبد معماری، برخی احکام معماری به عنوان خصیصه چنین فضاهایی قابل استخراج است. به بیان دیگر فضاهایی که دارای ویژگی های کالبدی مورد نظر است، شناسایی گردیده است؛ و همچنین مشاهده شد بین برخی " ویژگیهای کالبدی فضا " با بعضی " مشخصات تعاملی " مثل: جمعیت، نوع و طول تعاملات اجتماعی روی داده در فضا، رابطه معناداری وجود دارد که نشان می دهد طرح کالبدی، بیشتر آنها را تعریف، تسهیل و در کل، متأثر می سازد. 2) نتایج تحلیلهای کالبدی انجام شده، بر روی نمونه های مورد مطالعه بیانگر این امر است؛ که فضای عمومی موفق می تواند در هر فضایی با داشتن ویژگی های کالبدی مذکور شکل گیرد؛ و به طور کلی، می تواند، شامل طیفی از فضاهای باز، نیمه باز و بسته، مدرن،سنتی و.. را در برگیرد. 3) عامل های روانی- اجتماعی استفاده کنندگان در اجتماع پذیری فضای عمومی معماری تأثیر مستقیم دارند و در واقع نوع مخاطبین یک فضا در نوع رفتار هایی که در یک فضای عمومی موفق(پاتوق) روی می دهد، موثر است.و بدین ترتیب، اهمیت شناخت نوع مخاطب و رفتار شناسی در مقیاس عام و نیز خاص تر، رنگ اهمیت زیادی در این راستا به خود می گیرد. 4)عاملهای کالبدی- فضایی در شکل گیری تعاملات اجتماعی از دو طریق موثرند. الف)تأثیر مستقیم: کالبد فیزیکی مستقیماً، وقوع رفتارهای تعاملی میان فردی را در فضا مقدور می سازد. ب)تأثیر غیر مستقیم: بروز رفتاری که کالبد معماری، مستقیماً، بر روی دادن آن موثر بوده است؛ خود زمینه ساز بروز رفتار اجتماعی ثانویه خواهد شد؛ بنابراین تقویت یکسری از رفتار هایی زمینه ای، روابط اجتماعی بین استفاده کنندگان را تعریف، تسهیل، افزایش و تغییر می دهد. 5) بررسی نمونه های موردی، بیانگر اهمیت شناخت رفتارهای تعاملی عام دانشجویان در فضاهای غیر رسمی آموزشی و نیز برخی فعالیت ها و رفتارهای خاص تر دانشجوی معماری در چنین فضاهایی و لزوم تأمل و بهره از آنها در برنامه ریزی های کالبد معماری است. چراکه، این رفتار شناسی در صدور احکام معمارانه صحیح تر موثر خواهد بود. 6) با بررسی و تحلیل رابطه بین رفتارهای مخاطبین و کالبد معماری، برخی احکام معماری مفروض، برای رسیدن به رهنمودهایی در خلق فضاهای جمعی غیر رسمی در طراحی مدارس معماری با هدف ارتقاء کیفیت آموزش پیشنهاد گردیده و در فرایند طرح دانشکده معماری برای شهر همدان به کار بسته شده است. که می توان این احکام را در دورنمایی بیشترو در مجالی دیگر در طراحی فضاهایی با این کیفیات فضایی قابل تعمیم دانست و نیز از شیوه پژوهشی این رساله برای طراحی فضاهای که کیفیات رفتاری خاصی را ارائه می کند، بهره گرفت.

طراحی مدرسه راهنمایی دخترانه در مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  لیلا قاسمی   علی اکبر کوششگران

در نزد علمای روانشناسی یادگیری معماری مدارس به مثابه قرارگاه آموزشی یکی از پارامترهای موثر تربیتی و آموزشی در امر یادگیری به شمارمی رود و همانگونه که صاحبان اندیشه عوامل گوناگون چون معلم ،روش تدریس ،کتب درسی، مدیریت آموزشی وغیره را به عنوا ن عوامل موثر در فرایند تحصیلی مورد تأکید قرار می دهند معماری مدرسه نیز دراین میان به عنوان یک عامل زنده و پویا درکیفیت فعالیتهای آموزشی وتربیتی دانش آموزان ایفای نقش می کند. هر چند وجود فضای آموزشی شرط لازم در امر یادگیری است اما به تنهایی کافی نیست و پرداختن به بعد کیفی فضاهای آموزشی ، از آن جهت که مدرسه یکی از محیط های تاثیرگذار بر رشد شخصیت در طول سالهای زندگی است حائز اهمیت است. وجود حس تعلق به فضا از معیار های کیفی مهم در طراحی فضا ست و به نوعی ضامن پایداری فضا است. در طراحی مدارس نیز ایجاد فضا هایی که دانش آموزان بتوانند حس تعلق را در آن ایجاد کنند از اهمیت خاصی بر خوردار است. چرا که چنانچه افراد حس تعلق به فضایی خاص داشته باشند ، بودن در آن فضا برایشان خوشایند است و حضور افراد در فضا که لازمه و ضامن زنده بودن آن ؛ فضا ؛ می باشد را به همراه دارد. رساله پیش رو با دستاویز قرار دادن موضوع طراحی یک" مدرسه راهنمایی دخترانه در مشهد" ، با استفاده از معیارهای پاسخده ای به فضا؛ با محور قرار دادن کتاب محیط های پاسخده؛ در جستجوی راهکارهایی است تا با به کارگیری آنها در طراحی بتواند احساس تعلق در مدرسه را افزایش دهد.

طراحی واحدهای همسایگی در مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1390
  بهزاد حسن زاده   علی اکبر کوششگران

خانه ، بارزترین کالبدمعماریست کهبه واسطهحضور، خویشتن انسان در آن نمود می یابد. درگذرزمان ونمود تغییرات جوامع، خانه نیز به دگردیسی خود –همراه با تحول آدمی- پرداخته است.با نگرش به روند سریع تغییرات اجتماعات انسانیدر دوران معاصر، به این حقیقتپی خواهیم برد که تفاوتهای افراد است کهبیش از پیش به وضوعمشاهده می گردد و این پرسش را در ذهن متبادر می سازدکه چگونه می توان از رهگذر این تفاوت عقایدو تغییرات در این دوران که درمواردی همچوناجتماع ،تکنولوژی و اقتصاد و پدید آمده است، به طرح خانه هایی با پوشش بیشترین آرا اقدام کرد؟ آنچه در این پروژهمورد آزمون قرار گرفته است، تلاش بر طرح خانه با تکیه بر روند طراحی از جزء به کل می باشد، به بیان دیگر تلاش شده تا به طرح خانه بر اساس احترام به تفاوتها و تاکید بر مشترکات قدم برداریم، که این مسیر مستلزم پرداختن به شناخت نیازهای آدمیست. در پروسه طراحی، به طرح خانه های کوچک (دانه ها) بر این اساس، اقدام نموده و نهایتا در ارتباط تنگاتنگ با بستر به ایجاد ترکیبیاز این ارگانهااقدام می گردد.این روند را دستیابی به یک اندامواره (ارگانیسم) می توان نامگذاری نمود به گونه ای که هر واحد در عین اینکه شخصیت و عملکردی مستقل را داراست به عنوان جزئی از یک سیستم کل ایفای نقش می کند که الزاما حاصل از جمع جبری اجزاء نیست. اهداف این پروژه را در همگامی بیشتر کالبد بنا با ساکنین در قالب کلیتی مشترک می جوییم.درنتیجه این مطالعات ، شناخت اشتراکات نیز مورد انتظار می باشد که همین امر افزایش تعاملات در قالب یک کالبدرا نیز در بر خواهد شد.

طراحی فضای شهری بوم محور جهت گذران اوقات فراغت (حوزه طراحی: تقاطع بلوارهای امام جعفرصادق و پیرنیا، شهر یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1390
  فاطمه دهقان بنادکی   محمدرضا نقصان محمدی

هدف اصلی این پژوهش، تدوین اصول، معیارها و احکام طراحی و خلق فضای شهری فراغتی از نوع بلوار، متناسب با بومِ بستر برای استفاده شهروندانِ سواره و پیاده می باشد به گونه ای که فضای شهری، کیفیت، سرزندگی و سازندگی لازم برای وقوع فعالیت های متنوع اختیاری و اجتماعی طیف وسیعی از شهروندان را با بهره گیری از تکنولوژی مدرن یا اصول سنتی، برای گذران فراغت فراهم نماید چراکه فراغت، به عنوانِ مجموعه‏ای از مشغولیت‏هایی که افراد در زمان فارغ از وظایف اجباری، به اختیار انجام می دهند تا به لذت و خشنودی برسند، ازجمله نیازهای طبیعی و فطری انسان در شهرهای کنونی است و بلوارها، بهترین بستر برای این مقصود هستند. در شهرهای ایران، به ویژه در شهر یزد، نه تنها فضای شهری فراغتی، مجال بروز نیافته، بلکه حتی ویژگی-های کالبدی، عملکردی و معنایی فضاهای بالفعل و بالقوه ای چون بلوار امام جعفرصادق و پیرنیا با انتظارات عام از فضای فراغتی و ویژگی های بومی موثر شهر بر گذران اوقات فراغت سازگار نمی باشد و فضاهای کم رونقی را ایجاد کرده اند که شهروندان در آن احساس بی هویتی، عدم حس تعلق و لذت می نمایند و فراغت واقعی را تجربه نمی-کنند. لذا، چگونگی طراحی بوم محور دو بلوار مذکور برای ارتقاء به فضای شهری فراغتی سرزنده و هویتمند در تناسب با بوم طبیعی و انسانی، اساس این پژوهش می باشد. با اذعان به نقش طراحی شهری، ابتدا با مروری بر مبانی نظری فضای شهری، بلوار فراغتی و طراحی بوم گرا و مبانی عملی تجارب موفق به روش تحلیل محتوا، استنتاج و مشاهده، الگوی مطلوب طراحی در قالب اصول و معیارها استخراج شد. سپس، برای کسب الگوی موجود، به شناخت وتحلیل بوم فراگیر و حوزه طرح به روش پیمایشی و تحلیلی پرداخته شد. نهایتاً، با تدقیق اهداف، راهبرد، سیاست و راهکارهای طراحی به روش تحلیل-محتوا و مصاحبه، الگوی مقدور و دستورِ کارِ طراحی در سه سطح کلیت بلوارها، مجموعه تقاطع آن دو و فضاهای تشکیل دهنده ی آن پیشنهاد گردید و برای ادامه کار، ضوابط و الزاماتی ارائه شد. اهم نتایج این پژوهش، حکایت از این دارد که طراحی مبتنی بر بوم طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری بلوار فراغتی در هر شهر، فضای شهری سرزنده و باهویتی را ایجاد می کند که ضمن بروز تشخص شهر، حضور سالم، مستمر، امن، فعال و آسوده شهروندان را در برابر فشارهای ناشی از زندگی پرسرعت و بی روح شهری موجب می شود و گذران اوقات فراغت را مدیریت و کنترل می نماید. حوزه طراحی پژوهش نیز با طراحی همساز با بوم طبیعی و انسانی در قالب ایجاد کاربری های متنوع، سازماندهی فشرده و دارای سلسله مراتب، حضور متناسب عناصر طبیعی و...، بلواری پارک گونه متناسب با بوم و فضایی جذاب، ساده و خودمانی را برای تفرج شهروندان پیاده یا با دوچرخه و ماشین ایجاد می کند و الگوهای طراحی پیشنهادی نقاط خارج از حوزه طراحی، مبنایی را جهت تکمیل الگوها در پژوهش های بعدی فراهم می گرداند. همچنین، عمیق بودن موضوع، موضوعاتی در خصوص وجوه مشترک و متفاوت فضای شهری فراغتی بوم گرا و جهانی، نحوه تأثیرپذیری فضای شهری فراغتی بومی از سایر ویژگی های بستر و تأثیرگذاری آن بر پایداری شهرها و رضایت شهروندان را برای ادامه توسط سایر پژوهشگران مطرح می سازد.

طراحی مسکن خویشاوندی واقع در مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1391
  محمدرضا زارع بیدکی   مسعود نبی میبدی

بحث خانه و مسکن و مسائل مربوط به آن همواره به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های هر جامعه مطرح می گردد. امروزه با افزایش جمعیت شهرها روزبه روز بر اهمیت این موضوع افزوده می گردد و شاهد الگوهای متفاوتی از خانه و مسکن در سطح شهرها می باشیم. یکی از مهمترین جنبه ها در بررسی ابعاد شکل گیری گونه ها و الگوهای متفاوت در نحوه ی اسکان مردم یک جامعه، تحقیق در باب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن جامعه در ارتباط با بحث خانه و مسکن می باشد. نگاه به مسأله از این زاویه، می تواند ما را به دلایل شکل گیری برخی الگوهای موجود و یا حتی الزام در پیشنهاد الگوهای منطبق با این ابعاد برساند. در جامعه ی ما، از مهمترین ابعاد اجتماعی این مسأله ، بحث خانواده و مسائل مربوط به آن می باشد چرا که خانواده به عنوان پایدارترین و بنیادی ترین نهاد اجتماعی و خانه جایگاه استقرار این نهاد است. از این رو در این رساله سعی بر آن است تا با جستجو در احوال خانواده و به شکل کلی آن گروه خانگی ، از بعد اجتماعی، و بررسی الگوهای موجود از نحوه ی اسکان، به پیشنهادات سازنده ای در باب الگوهای محیطی ممکن از آن دست یابیم. در راستای نیل به این اهداف، با برقراری پیوند سازنده ای میان نظریات و مباحث مرتبط در روانشناسی اجتماعی و روانشناسی محیط، و در نهایت به کمک نظریات قرارگاه رفتاری در مبحث روانشناس اکولوژیک ، سعی در تبیین چارچوب تئوریک مناسبی پیرامون موضوع مورد بحث نموده ایم. در انتها نتایج این نوشته نیز در دو دسته ی کلی قابل تقسیم بندی است؛ نخست اینکه بحث این رساله ما را به تعاریفی از برخی الگوهای ممکن، منطبق با اهداف پژوهش، و همچنین حدودی از ویژگی های لازم جهت تحقق این الگوها رسانید. از طرف دیگر، ابعاد گسترده ای از موضوعات و مباحثی که در روشن نمودن وجوه و حدود و تکامل نتایج موضوع اصلی بحث، از طریق روشهای به کار گرفته شده در این رساله، قابلیت تحقیق و بررسی بیشتر دارند، مشخص و ارائه گردیده اند.

طراحی واحد همسایگی در اصفهان (با رویکرد خلوت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معماری و هنر 1391
  بهزاد محمدرجبی   علی اکبر کوششگران

انسان امروزی که در جهانی آشفته و پر هرج و مرج زندگی می کند، نیازمند دستیابی به شیوه هایی است که پاسخگوی فشارهای زمانه بوده و محیطی امن و مطلوب را به وجود آورد. بنابراین دستیابی به مکانی آرام و مصون از تزاحم های محیط، برای زیستن در کنار یکدیگر در واحدی با نام خانه و همسایگی، و آن هم در کلان شهری شلوغ و پر ازدحام چون اصفهان، می- تواند به عنوان ضرورتی عاجل مطرح گردد که نیاز به پژوهش حاضر راجع به مفهوم خلوت و روابط آن با محیط مصنوع را دیکته می کند. خلوت، که به مثابه مرز میان افراد است، ماهیتی دیالکتیک دارد. به زبان دیگر، جدایی از دیگران، یا برقراری تماس با آنها، هر یک در یک مرحله زمانی غالب است. افراط و یا تفریط در این مفهوم منجر به ایجاد پدیده های نامطلوب ازدحام یا انزوا خواهد شد. بنابراین چگونگی برقراری توازن میان خواست ساکنین از خلوت مورد نیاز ایشان برای برقراری درجاتی از برخوردها و یاری خواستن ها در معماری و بالاخص در محیط خانه و همسایگی مسئله ای است که در پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن هستیم. به نظر می رسد که با تفکیک درجات خلوت در محیط خانه و همسایگی به سه مرحله تبیین خلوت، تقسیم خلوت و تخصیص خلوت و همچنین با تفکیک مرحله تخصیص خلوت به درجات سه گانه خلوت فردی، خلوت گروهی و خلوت همگانی، می توان کاربران را در دستیابی به سطح خلوت مطلوبشان یاری رساند. همچنین با استمداد به راهکارهای معمارانه مستخرج از ابعاد گوناگون مفهوم خلوت –کالبدی، عملکردی، ادراکی و روانی، فرهنگی، اجتماعی- می توان به طور مشخص به خلق محیط هایی تأثیرپذیر دست یافت که با تمایلات متغیر افراد به تماس داشتن یا نداشتن با دیگران سازگار باشد. در این راه از منابع و ادبیات عام معماری و کتب موجود در زمینه رویکرد پژوهش و مسائل مربوط به آن بهره گرفته شده و با تحلیل همه جانبه مسئله سعی در درک و برگردان این مفهوم روانی و رفتاری به دنیای مصنوع (فیزیکی) گردیده است.

طراحی مرکز تحقیقاتی دانشکده هنر ومعماری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1391
  محدثه زارع   علی اکبر کوششگران

در دهه های اخیر برخلاف سنت های رایج دانشگاهی گذشته که آموزش معماری را فقط مبتنی بر تجربه و تمرین طراحی می دانسته اند، نیاز به پژوهش و تحقیق در زمینه های نظری، برقراری پیوند دیدگاه نظری با شیوه های جدید طراحی و شیوه ی کارگروهی در کارگاه ها، بیش از پیش آشکار شده است. کشور ایران و علی الخصوص شهر یزد با وجود اینکه در زمینه معماری و دستاوردهای فنی، هنری مربوط به آن دارای گذشته درخشانی است، اما اکنون جایگاه اصلی خود را از دست داده و با چالش های فراوانی مواجه است، این در حالی است که در بعد جهانی، معماری و علوم متعدد وابسته به آن هرروز در حال رشد و دستیابی به اطلاعات جدید است. هدف از پژوهش حاضر بررسی چگونگی کمک به رشد و اعتلای معماری از طریقه برقراری ارتباط بین مراکز تحقیقاتی معماری با دانشکده های معماری می باشد. از این رو رساله حاضر تلاش می کند تا به سهم خود ویژگی های ساختمانی و فضایی یک مرکز تحقیقات و مطالعات معماری را به عنوان عنصر مکمل و مرتبط با دانشکده معماری ارائه نماید. برای کامل شدن آموزش معماری در دانشکده ها و همچنین ایجاد زمینه تحقیق و پژوهش در این علم، ایجاد انگیزه و آشنایی با علوم متعدد وابسته به آن برای دانشجویان و دستیابی به یافته های علمی جدید برای رشته معماری یک مرکز تحقیقاتی معماری در ارتباط با دانشکده هنر و معماری یزد پیشنهاد شده است. در پژوهش حاضر ابزارهای تحقیق برای جمع آوری اطلاعات مشاهده، مصاحبه عمیق و نیمه عمیق و بررسی اسناد کتابخانه ای و مطالعه نمونه های موردی مشابه در جهان می باشد. مهم ترین دستاورد نظری رساله استخراج احکام طراحی یک مرکز تحقیقات و مطالعات وابسته به دانشکده معماری در سه دسته احکام کارکردی، احکام ساختمان و احکام کیفی فضاها می باشد. در بحث احکام کارکردی مسائل مربوط به بخش های مرکز بیان شده، فضاهای نمایشی، آموزشی، کارگاه ها و ... همچنین بحث ورودی های مجموعه و موضوع complex بودن یک مرکز تحقیقاتی مورد بررسی قرارگرفته است. در بخش احکام ساختمان استفاده از نماد و نشانه های مراکز تحقیقاتی در حجم ساختمان، طراحی نماهای یکپارچه در کنار استفاده از مصالح یک دست و ... پیشنهادشده است. در بخش احکام کیفی فضاها توجه به تأثیر روانی طبیعت و فضای سبز بر ذهن پژوهشگر، اهمیت بحث حیاط ها، دید های بیرونی و فضای سبز در کنار استفاده از فضاهای باز، نیمه باز و بسته در ارتباط مناسب باهم به منظور ایجاد کیفیت های محیطی لازم به منظور مطلوب نمودن فضا برای کاربر و در نهایت بازدهی بیشتر مرکز و استفاده از فضاهای باز و نیمه باز، فضای پله ها و فضاهای ارتباطی دیگر به عنوان بستری برای گفتگوهای غیررسمی و مواردی از این دست آورده شده اند.

طراحی مجتمع نمایندگی دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در قاهره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1391
  شبنم باقری   نریمان فرح زا

چکیده سفارتخانه های ایران در سرتاسر جهان نماینده? فرهنگ و هنر و اندیشه? ملت و دولت اند.در کشور مصر به علت تنش های دهه های اخیر، سفارتی برای کشورمان موجود نمی باشد و به علت تغییرات سیاسی متأخر و وقوع بهار عربی که سبب نزدیکی سیاسی دو کشور گردیده است، لزوم برپایی آن مسجل است. ضرورت ساخت فضای دیپلماتیک درخور این دو تمدن کهن ،سبب می گردد تا برای طراحی سفارتخانه ایران در مصر، به بررسی معماری نمادین و هویتی پرداخته شود.در این پژوهش با تحلیل استانداردهای معماری دیپلماتیک و نمونه های موجود، الگویی جامع از طراحی فضاهای دیپلماتیک حاصل می شود، دغدغه های طراحی سفارت خانه بررسی می گردد وسپس به مطالعه? پیشینه? معماری دو کشور و عناصر هویت ساز آن ها پرداخته می شود.این پژوهش با هدف رسیدن به یک معماری متجلی و شکوهمند که در عین درخشش هویتی خویش مورد پذیرش کالبدی و اجتماعی بستر پذیرنده اش می باشد،به دو صورت میدانی و بررسی منابع مکتوب دنبال می شود و پاسخ آن بیان معمارانه ایست که بر مشترکات فرهنگی- معمارانه? دو کشور تأکید می کند، بگونه ای که صمیمیت و نزدیکی ملت ها را در بطن محتوایی و کالبدی اش پدیدار می کند. از آنجا که معماری سفارتخانه به سرزمینی دیگر فرای مرزهای جغرافیایی اش گسیل شود و سفیر فرهنگی _هنری ملت و تمدنش می گردد و نماد تشخص ومظهر اقتدار ملت و دولت خود می باشد ،عوامل مهم و متعددی در شکل گیری آن ایفای نقش می کنند.پاسخ نهایی در طراحی شامل نوآوری هایی در ساختار فضایی نمایندگی های دیپلماتیک ایران است از جمله سازماندهی کل زمین به جای تک بنا ،در نظرگرفتن پلازا به عنوان عامل اتصال دهنده? دو هویت مجزا،استفاده از خندق و آب به عنوان مرز لطیف امنیتی ،شناخت وگفت وگو و تعامل اندیشه ها به عنوان دروازه? ارتباطات دوستانه? دو کشور وسلسله مراتب فضایی امنیتی که از بیرونی تا اندرونی ادامه می یابد و محرمیتی سنتی را بازآفرینی می کند.

طراحی مجموعه توریستی در مجاورت کویر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1391
  صفوراسادات باطنی   علی اکبر کوششگران

امروزه، گردشگری یکی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا شناخته شده و به مثابه موتور اقتصادی رشد و پیشرفت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در عرصه جهانی به شمار می آید. دراین میان، همگام با آگاهی روزافزون نسبت به علوم طبیعی و شناخت محیط زیست در سراسر جهان، گردشگری طبیعی (اکوتوریسم) به عنوان یکی از پر جاذبه ترین شاخه های گردشگری در بین جوامع، جایگاه ویژه ای یافته است. در این میان بدون تردید، سرزمین ایران که لقب «بهشت گمشده» را به خود اختصاص داده است، با داشتن جاذبه های گوناگون در زمینه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی می تواند مقصدی مناسب برای جذب گردشگران خارجی و داخلی باشد. با توجه به این بررسی ها، طراحی مجموعه توریستی در مجاورت کویر ضروری می نماید. طراحی مجموعه توریستی در مجاورت کویر با تفکر توسعه صنعت گردشگری اکوتوریسم در این بوم و بهره گیری از قابلیت ها و ظرفیت های کویر، با مد نظر قرار دادن شرایط اقلیمی سخت و دشوار کویر و هم چنین توجه به معماری سنتی این بوم انجام پذیرفته است. در این راستا سوالی که مطرح می شود این است، که سهم معمار در طراحی این مجموعه چیست و معمار چگونه می تواند با توجه به زمینه و بستر طرح که کویر می باشد به طراحی این مجموعه بپردازد و چه احکامی را در طراحی این مجموعه توریستی باید مد نظر قرار دهد. چنین فضایی باید ضمن بهترین شکل پاسخگویی به نیاز کاربران (طبیعت گردان) شرایط حضور کنترل شده آنها را برای اقامت محدود چند روزه در کویر فراهم آورد. علاوه بر آن در طرح مجموعه توریستی در کویر، توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های فرمال و کارکردی محیط کویری، در خلق طرح مایه و ساخت مایه معماری ضروری است. برای پاسخ به این ضرورت ها احکام طراحی نظیر توجه به درونگرایی و حیاط مرکزی، عمق زمین، فرم های نرم همخوان با زمینه، عنصر گرانبهای آب، باد مطلوب(بادگیر)، سازه های چادری، در نظر گرفتن سایبان و توجه به نورپردازی مجموعه در شب مجموعه صادر شده است. این احکام عموماً از طریق مطالعات اقلیمی و بر مبنای بررسی مصادیق مشابه معمارانه که از لحاط بستر و یا عملکرد مطابقت داشته اند، به دست آمده و در تهیه طرح معماری مجموعه توریستی در کویر به کار رفته است.

طراحی پژوهشکده و موزه علوم طبیعی تفت (با تاملی بر ارتباط مطلوب میان طبیعت و معماری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده معماری و هنر 1393
  فاطمه امیربیکی تفتی   زینب عمادیان رضوی

نقش تاثیرگذار طبیعت در ارتقای کیفی محیط زندگی، پژوهش درباره آن را، به خصوص در حوزه تعریف و تدوین نسبت معماری با طبیعت، ضروری می سازد. در واقع غایت هر معماری کیفیت بخشی به فضا و ارتقا ظرف زندگی انسان هاست، در حالی که بحران های معاصر در رابطه انسان و طبیعت و به تبع آن کنار گذاردن وجه مقدس طبیعت موجب شده است که بسیاری از طرح های معماری از کیفیتی که به واسطه حضور معنایی و حضور مادی همراه با احترام به طبیعت فراهم می شود، دور بمانند. چنانچه حضور مادی و معنایی طبیعت، به عنوان عاملی موثر بر کیفیت یک اثر معماری قلمداد شود، نه تنها مطالعه سیر تحول رابطه انسان و طبیعت حائز اهمیت است، بلکه شناخت سطوح این رابطه، تاثیر آن بر معماری دوران های متفاوت و جایگاه آن در آثار معماری ضروری می نماید. این رساله با پیشنهاد موضوع طراحی پژوهشکده و موزه علوم طبیعی در شهرستان تفت، سعی دارد تا در فضایی که به منظور پژوهش در مورد وجوه مادی علوم طبیعی تعریف شده است، جایگاه طبیعت و حضور مادی و معنایی آن در کنار هم را تدوین نماید. قرار گرفتن بستر این مجموعه در باغشهر تفت (شهری که به واسطه باغ ها و طبیعت بکر خود شهرت دارد) نیز در راستای تحقق هر چه بیشتر رویکرد صورت گرفته است. به منظور نزدیک شدن به موضوع، با توجه به نقش تاثیر گذار طبیعت در معماری سنتی، ابتدا راهکارهای طبیعت محور معمار دوران سنت استخراج و به صورت خلاصه در دو مقوله ظهور معانی نمادین و منافع مادی طبیعت در کالبد بناها ارائه می گردد. در ادامه به تبیین و بررسی راهکارهای طبیعت محور بدست آمده از معماری سنتی در برخی از بناهای معاصر (که دارای ارتباط مطلوبی با طبیعت می باشند) پرداخته و سعی می شود اقدامات صورت گرفته در جهت هماهنگی این راهکارها با معماری عصر حاضر در ظرفیت رساله کارشناسی ارشد ارائه گردد. نتایج این بررسی ها به منظور دست یابی به مبانی طراحی جهت ارتباط بیشتر پژوهشکده و موزه علوم طبیعی تفت با طبیعت پیرامون خود، مورد تجربه قرار می گیرد. بخش نهایی این پژوهش در تلاش است تا نشان دهد که هر چند طبیعت در عصر حاضر چون گذشته در معماری نمود نیافته و بدان توجه کافی نشده است، اما معماری معاصر در آنجا که توانسته است رابطه ای مطلوب میان بناها و طبیعت برقرار نماید به میزان زیادی پیرو معماری سنتی بوده است. نکته ای که می تواند سرآغاز پژوهشی دیگر در این زمینه باشد.

طراحی الگوی مسکن معاصر روستای توران پشت با ارائه پیشنهاداتی برای بازآفرینی هویت آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  فرشته صادقیه   علی اکبر کوششگران

معماری زمانی می‏تواند معنا را در ذهن آدمی ایجاد کند که با شخصیت و خصوصیت فطری انسان همسو باشد. معماری مسکن روستایی به نظر می‏رسد یک معماری زندگی به معنای کامل باشد، زیرا طی قرن‏های متمادی به وجود آماده است. به همین دلیل با بعد انسانی ارتباط تنگاتنگی دارد. معماری روستا نیز به دلیل عجین شدن با انسان، با هویت او مرتبط است. گاهی حتی انسان‏ها نیستند که به یک روستا هویت می‏بخشند بلکه ممکن است یک روستا به دلیل موقعیت جغرافیایی و یا حتی فعالیت خاصی که در آن صورت می‏گیرد معنا بگیرد. معماری حاصل تفکر و روح بشر است. بنابراین، محتوای فکری و روحی انسان طراح و سازنده آن در آن نمایان است. از این رو، قبل از اینکه به معماری روستایی بپردازیم، ضروری است که انسان روستایی را بشناسیم؛ زیرا معماری روستایی را تا همین یکی دو دهه اخیر خود روستائیان طراحی کرده و می‏ساختند. با توجه به این که امروزه اثراتی که شهر بر روستا می گذارد نسبت به قبل پررنگ‏تر شده است، روستاهای امروز ما کم کم آن هویت و درونمایه‏ی خود را از دست می‏دهند و همانند شهرهایمان هویت خود را به فراموشی سپرده‏اند. ساکنین روستاها به معماری شهری روی آورده‏اند. این حرکت هم می‏تواند سازنده و هم مخرب باشد. روستایی که در این پژوهش مورد توجه واقع شده است روستای توران‏پشت در استان یزد می‏باشد. روستای تاریخی توران‏پشت در فاصله 60 کیلومتری جنوب شرق شهرستان تفت در ادامه سلسله جبال شیرکوه واقع است. پشت روستا متصل به کوه و مقابل روستا باز و منتهی به دشت وسیع است؛ روستای توران‏پشت از روستاهای تاریخی، دیدنی و از مناطق آکوتوریسم استان یزد محسوب می شود. شیخ جنید، پیرمراد، بقعه سید گل‏سرخ، چهل دختران و قلعه بزرگ از جمله آثار و اماکن تاریخی این روستاست. سعی بر آن است تا با بازشناسی هویت این روستا و توجه به آنچه که روستا را روستا می کند اثرات مخرب محصولات زندگی شهری را بر معماری مسکن روستایی به حداقل رسانده و آن‏ها را در باز آفرینی هویت فضای کالبدی روستا به کار گرفت

معماری امکان ((با رویکرد خاص به تعاملات اجتماعی و خویشتن یابی در خانه))
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1385
  سمیه امیدواری   نریمان فرحزا

چکیده ندارد.

طرح روستای انباج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1385
  کیوان فرخ زاد   حسین مهدوی پور

چکیده ندارد.

بنیاد هنر آفریدار (طرح سرای آفرینش های هنری ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1386
  آرش معتمدی   علی اکبر کوششگران

چکیده ندارد.

طرح مجموعه ورزشی بیرجند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1380
  فرید فروزانفر   علی اکبر کوششگران

چهارچوب کلی مطالعات بدین شکل بوده است که در بخش اول با عنوان مبانی نظری شکل دهنده پروژه به تعریف مساله مجموعه ورزشی بیرجند با هدف نزدیک شده به عنوان پروژه و شناسایی عوامل موثر برطرح مجموعه پرداخته شده است . نتایجه این بخش نگاهی دقیقتر به تعریف واژه های مجموعه ، ورزش ، بیرجند و مجموعه ورزشی و مجموعه ورزشی بیرجند و مطالع عناوین و مباحث مرتبط با هریک از آنها می باشد . بیانیه ای است که درآن کلیات طرح معرفی می شود که خطوط اصلی طرح را مشخص می کند. مسایلی نظیر کاربریها لیست فضاها ، برنامه فیزیکی و پاره ای احکام و تصمیم گیریهای کلی راجه به طرح دراین بیانیه می آید. بخش دوم با عنوان عوامل موثر بر طرح و روند طراحی به مطالعه و آنالیز بستر طح اختصاص یافته است . بخش سوم مطالعات به معرفی جانمایه پروژه ‏‎(concept)‎‏ اختصاص یافته است .در بخش چهارم مطالعات که ارائه روند شکل گیری طرح می باشد پس از تحلیل مباحث سه گانه قبلی به جانمایی زونها و فضاها در سایت پرداخته و دلایل این جانمایی ذکر می شود . نتیجه این بخش طرح سایت پلان مجموعه می باشد . بخش پنجم به معرفی دوعنصر مجموعه که با جزئیات بیشتر طرح شده اند یعنی استادیوم فوتبال و سالن بازیهای رسمی اختصاص یافته است این معرفی با ارائه نقشه ها و توضیحات نوشتاری صورت گرفته است . در پایان قابل ذکر است که این جزوه با هدف سیر تقرب ذهنی طراح به طرح پروژه و معرفی طرح نهایی تهیه شده است و سعی شده با دیدی تحقیقی و نقادانه به موضوع نگریسته شود .

نمایشگاه بین المللی استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1379
  محمدعلی کاظم زاده رایف   علی اکبر کوششگران

این پایان نامه دارای سه مرحله اصلی است: مرحله اول، شناخت اولیه و عمومی است که در فصول اول تا پنجم آمده است. مرحله دوم : شناخت تخصصی است که فصول ششم تا هشتم را شامل می شود. در مرحله سوم : طرح یا مقصود مطالعات -بصورت کلی-معرفی می گردد که شامل فصل نهم است. (ناگفته نماند که طرح شامل مجموعه ای است با سه زیرمجموعه نمایشگاهی ، خدماتی و تفریحی که بر روی یک سطح شبه جزیره ای یکصد و بیست هکتاری در جنوب شهر اهواز واقع می باشند. بدلیل گستردگی پروژه طراحی ، طراحی کامل فضاها محدود به فضاهای نمایشگاهی است که شامل نمایشگاه عمومی، تخصصی و صنایع سنگین می باشد.