نام پژوهشگر: محمد نقی فراهانی

رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت، سبک های دلبستگی و سبک های عشق ورزی با رضایت زناشویی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  بهناز عظیمی معنوی   محمد نقی فراهانی

هدف از این تحقیق بررسی رابطه سبک های عشق، سبک های دلبستگی، پنج عامل شخصیتی با رضایت زناشویی می باشد. این پژوهش بر روی 178 دانشجوی زن تازه ازدواج کرده ساکن در خوابگاه های دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. در این پژوهش از پرسشنامه رضایت زناشویی راف، دلبستگی کولینز و رید، مقیاس نگرش عشق، پنج عامل گردون و پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش آماری مورد استفاده رگرسیون گام به گام بود. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای مورد مطالعه برای زنان تازه ازدواج کرده سبک عشق اروس 58% از واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. سبک دلبستگی دوسوگرا 6/2% از واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. در مرحله ی بعد سبک عشق مانیا 1% از میزان واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند و نهایتاً سهم عشق آگاپه 6/1% از واریانس رضایت زناشویی می باشد. همان طور که ملاحظه می شود سبک های عشق برای زوج های تازه ازدواج کرده بیشترین قدرت تبیین کنندگی رضایت زناشویی را دارد.

بررسی رابطه عواطف و وجدان با قضاوت اخلاقی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  طاهره میرزایی   محمد نقی فراهانی

هدف پژوهش حاضر تشخیص تفاوت وجدان، عاطفه مثبت، عاطفه منفی در سطوح قضاوت اخلاقی و بررسی اثر همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی است. جامع? آماری این پژوهش شامل کلی? دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی در سال تحصیلی 91-92 بود که 160 دانشجو شامل 57 (6/35) پسر و 98 (3/61) دختر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها ازآزمون تحول اخلاقی «ما» (1981) برای اندازه گیری قضاوت اخلاقی، پرسشنام? پنج عاملی گردون (فراهانی، 1388) برای اندازه گیری وجدان و از مقیاس تجربه مثبت ومنفی (دینر و همکاران، ????) برای اندازه گیری عواطف مثبت ومنفی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 21.00مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که: وجدان در سطوح مختلف قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد نمی کند؛ ابتدا عاطفه منفی و سپس عاطفه مثبت بین سطوح قضاوت اخلاقی تمایز ایجاد می کند؛ در رابطه همزمان وجدان و عواطف (مثبت و منفی) در پیش بینی سطوح قضاوت اخلاقی، عاطفه منفی بیشترین نقش را دارد و عاطفه مثبت و وجدان توان تشخیص خود را از دست می دهند. یافته های فوق بر اساس دیدگاه های صفت، نظریه کلبرگ درباره ویژگی هر یک از سطوح قضاوت اخلاقی و نقش عواطف در پیش بینی رفتار قضاوتی بحث شده است. کلمات کلیدی: وجدان، عاطفه مثبت، عاطفه منفی، قضاوت اخلاقی.

مقایسه بین سبکهای هویت و سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد و غیر معتاد
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سمیه خوراهله   محمد نقی فراهانی

هدف اساسی پژوهش حاضر مقایسه بین سبکهای هویت و سبکهای دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد و غیر معتاد بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعه علی- مقایسه ای( پس رویدادی) بود. 50 نفر افراد معتاد و 50 نفر افراد غیر معتاد مذکر( 17 تا 25 سال) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، پرسشنامه های هویت من (eom-eis2)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ- فرم کوتاه (ysq-sfz)را تکمیل نمودند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از شاخصها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد،میانگین، انحراف معیار، آنالیز تشخیصی استفاده شد. نتایج نشان داد که افراد معتاد از طرح واره های ناسازگار اولیه بیشتری برخوردار هستند، یافته های پژوهش نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه پیش بین قوی و معناداری در رابطه با افراد معتاد می باشد. نتایج حاصل از سبکهای دلبستگی نشان داد که افراد غیر معتاد به طور معنی داری دارای سبک دلبستگی ایمن بالاتری نسبت به افراد معتاد هستند. در مقایسه دو سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی گروه غیر معتاد به طور معنی داری دارای نمرات پایین تری نسبت به معتادان هستند. همچنین سبک هویت کسب شده ، گروه غیر معتاد به طور معنی داری دارای سطح بالاتری نسبت به گروه معتاد هستند.در مقایسه سبک هویت زودرس، دیررس، مغشوش گروه غیر معتاد به طور معنی داری دارای نمرات پایین تری نسبت به معتادان هستند..همچنین می توان براساس مؤلفه های هویت، سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار بین دو گروه غیرمعتاد و معتاد تمایز ایجاد کرد.نمرات بالاتر در سبک هویت کسب شده و سبک دلبستگی ایمن احتمال عضویت فرد در گروه غیر معتاد را افزایش می دهد.

پیش بینی فرار دختران از خانه با استفاده از پنج عامل بزرگ شخصیت، سلامت عمومی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در شهر کرمانشاه
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سمیرا گوهری   محمد نقی فراهانی

هدف: این پژوهش با هدف پیش بینی فرار دختران از خانه با استفاده از مدل پنج عامل بزرگ شخصیت،سلامت عمومی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان انجام شده است.روش: در این پژوهش پس رویدادی،50نفر از دختران فراری که در مدت اجرای پژوهش توسط سازمان های مرتبط دستگیر و یا نگهداری می شدند، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. باتوجه به میانگین سنی دختران فراری، تعداد 50 نفر از دختران یکی از دبیرستان های شهر کرمانشاه، به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه همتا انتخاب شدند. پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی(گردون)،پرسشنامه سلامت عمومی(ghq-12) وراهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(cerq) بر روی آزمودنی ها اجرا گردید وداده¬ها از طریق نرم افزار spss-18تحلیل گردید و هم چنین برای دریافت اطلاعاتی ازجمله ویژگی های دختران فراری قبل از فرار، روند آسیب ها وحوادث بعد از فرار و پیامدهای فرار با تعدادی از دختران فراری مصاحبه شد. یافته: نتایج تحلیل تشخیص حاکی از آن بود که از بین ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی، وظیفه شناسی وتوافق پیش معناداری برای فرار دختران بود، علاوه براین، نشانه های سلامت روانی مثبت واختلال روانی نیز فرار دختران از منزل را به گونه ای قوی پیش بینی می کنند، هم چنین، راهبردهای بهنجار نیز پیش بین معناداری برای فرار دختران است. نتیجه گیری: مولفه های روان رنجورخویی، وظیفه شناسی و توافق از پنج عامل بزرگ شخصیت، راهبردهای بهنجار و نابهنجار نظم جویی شناختی هیجان و هم چنین نشانه های مثبت سلامت عمومی ونشانه های اختلال روانی از پیش بین های قوی برای فرار دختران از خانه می باشد، این در حالی است که مطالعه مصاحبه ها و وبلاگ های مربوط دختران فراری نشان داد که شرایط خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی دختران فراری پیش بین قوی¬تری برای فرار دختران از خانه می باشد و می توان این گونه استنباط کرد که پیش از عوامل شخصیتی، فردی ودرونی این متغیرهای بیرونی ومحیطی هستند که فرار از خانه را در دختران تحت تاثیر قرار می دهند.