نام پژوهشگر: سید کمال چهار سوقی

تأثیر فناوری اطلاعات بر توانایی های زنجیره تأمین و عملکرد سیستم فروشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  مهدی قانع   سید کمال چهار سوقی

با توسعه سریع علم و تکنولوژی ، توانایی های فناوری اطلاعات به گونه ای قابل ملاحضه در حال افزایش است. از آنجا که فناوری اطلاعات اثبات کرده که می تواند عملکرد زنجیره تامین را بهبودبخشد، سرمایه گذاری در به کار گیری فناوری اطلاعات افزایش یافته است .با افزایش اطلاع عموم از منافع به کارگیری فناوری اطلاعات،این سوال مطرح می شود که چگونه به کار گیری فناوری اطلاعات بر عملکرد زنجیره تاثیر خواهد گذاشت . مطالعات قبلی حاکی از تاثیر عمیق به کار گیری فناوری اطلاعات بر شرکت های زنجیره تامین می باشد و توانایی فناوری اطلاعات در ارایه اطلاعاتی دقیق ،به موقع و قابل اعتماد این انتظار را ایجاد کرده است که همیشه به کارگیری فناوری اطلاعات موجب بهبود بر توانایی ها و عملکرد زنجیره تامین می شود. این مطالعه ارتباط بین سه ساختار اجرای سیستم فروشگاهی atm ،توانایی های زنجیره تامین و عملکرد زنجیره تامین را از داده هایی که به صورت تجربی به دست آمده است بررسی می کند ونتایج حاکی از آن است که به کارگیری موجودیت های اجرای سیستم فروشگاهی atm تاثیری مستقیم بر عملکرد زنجیره تامین ندارد بلکه از طریق تاثیری که بر توانایی های زنجیره تامین دارد موجب بهبود در عملکرد زنجیره تامین می شود.این نتایج به درک عمیق ما نسبت به تاثیر به کارگیری سیستم فروشگاهی atm بر عملکرد زنجیره تامین کمک خواهد کردو همچنین حاکی از آن است که جهت داشتن عملکردی بهتر می بایست روی توانایی های زنجیره تامین و در به کار گیری موجودیت های اجرای سیستم فروشگاهی atm سرمایه گذاری بیشتری کرد.

ارائه مدلی برای ارزیابی و برنامه ریزی هدفمند کاهش فاصله دیجیتالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  سعید ستوده   سید کمال چهار سوقی

امروزه با رشد سریع فناوری، رخداد فاصله دیجیتالی می تواند از مهمترین چالش های کشورها در توسعه اقتصادی محسوب شود، دولت ها به منظور برطرف کردن این مشکل در بین طبقات مختلف مردم اقدام به انجام برنامه های مداخله ای می نمایند اما با توجه به متفاوت بودن نیازهای دیجیتالی در بین اقشار مختلف مردم جامعه اجرای یک برنامه مداخله ای یکسان برای تمامی گروه های جمعیتی نتیجه بهینه ای ندارد، از طرفی برای بررسی عملکرد دولت ها به یافته های آماری کلی بسنده می شود و نیاز به توسعه روشی مناسب، برای سنجش تاثیر عملکرد دولت در انجام برنامه های مداخله ای احساس می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم فاصله دیجیتالی، استخراج معیارهای تاثیرگذار در فاصله دیجیتالی و اولویت بندی معیارهای شناسایی شده با تکیه بر جامعه ایران می باشد تا با استفاده از این اولویت ها مدلی برای سنجش فاصله دیجیتالی ارائه گردد. برای همین منظور پس از مرور ادبیات موضوع و گزینش معیارهای تاثیر گذار، با تشکیل گروه خبرگان و استفاده از روش فرایند تحلیل سلسه مراتبی ، معیارهای مورد بحث اولویت بندی گردید و مدل نهایی پژوهش با تکیه بر نتایج فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ادبیات موضوع و هم اندیشی با خبرگان توسعه داده شد. برای نشان دادن توانایی مدل در سنجش فاصله دیجیتالی نیازمند تست مدل در یک گروه مطالعاتی می باشد، به همین دلیل دو ابزار برای دریافت اطلاعات گروه مطالعاتی در زمینه فاصله دیجیتالی طراحی گردید. مدل ارائه شده با دریافت اطلاعات حاصله از دو ابزار فوق، با نشان دادن نقاط ضعف و قوت گروه مطالعاتی، میزان شکاف دیجیتالی را نشان داده و قابلیت برنامه ریزی هدفمند برای کاهش فاصله دیجیتالی گروه مورد نظر را ایجاد نموده است .