نام پژوهشگر: علی حاج ابوالفتح
معصومه محمدی علی حاج ابوالفتح
چکیده: منطقه مورد نظر طبق دو پروفیل اصلی، یکی در تهم، شمال شهرستان زنجان با مختصات جغرافیایی ´28 ?48 ،´30?48 طول شرقی و´47 ?36 ،´48?36 عرض جغرافیایی و دیگری در اطراف روستای ذاکر شرق زنجان و با مختصات جغرافیایی´ 42 ?48،´45 ?48 طول شرقی و´37 ?36،´ 42 ?36 عرض جغرافیایی مورد مطالعه قرار گرفته است. طارم از لحاظ تقسیم بندی واحدهای زمین شناسی ایران در البرز غربی واقع شده، دارای روند شمالغرب- جنوبشرق بوده و بر روی نوار ولکانو-پلوتونیک کرتاسه بالایی- سنوزوئیک با روند شمال باختری- جنوب خاوری قرار دارد. واحدهای آتشفشانی و نفوذی منطقه تحت تاثیر حرکات کوهزایی آلپی قرار گرفته اند. سنگهای ولکانیک و پیروکلاستیک که بخش وسیعی از رخنمونهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند، از نظر چینه شناسی متعلق به سازند کرج بوده و در چهار گوش زنجان به دو عضو آمند (amand) و کردکند (kordkand) تقسیم شده اند. قابل ذکر است که به علت تنوع رخساره ای در فواصل اندک، تقسیم بندی این سازند ارزش محلی داشته و قابل تعمیم به دیگر نقاط نیست. بطور کلی می توان در منطقه، نهشته های آتشفشانی ائوسن (گدازه ها و مواد آذرآواری)، توده های نفوذی ائوسن بالا- الیگوسن و نهشته های رسوبی کواترنری را مشاهده نمود. سنگهای ولکانیکی منطقه عمدتا" شامل ریولیت، داسیت، آندزیت، آندزیت بازالت و تراکی داسیت و سنگهای پیروکلاستیک شامل انواع توفها: لیتیک کریستال توف،کریستال لیتیک توف، کریستال توف، لیتیک توف، ایگنمبریت (منطقه تهم) و آگلومرا (ذاکر) تشکیل می دهند. توده نفوذی (با ترکیب میکروکوارتزدیوریت پورفیری، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و کوارتزسینیت) واحدهای فوق را قطع کرده وسنی جوانتر از ائوسن ازخود نشان می دهد. ویژگیهای ژئوشیمیایی بیانگر آن است که سنگهای ولکانیک و آذرآواری منطقه ذاکر بیشتر متاآلومین و تهم بیشتر پرآلومین بوده و در محدوده ساب آلکالن، عمدتا"در محدوده کالک آلکالن با پتاسیم بالا قرار می گیرند. شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی در هر دو منطقه موید این مطلب می باشد که ماگمای مولد سنگهای مناطق مورد مطالعه بر اساس شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی یک ماگمای آلایش یافته (بیشتر آلایش پوسته ای ) می باشد. مجموع ضخامت برداشت شده ستون چینه شناسی واحد آمند در برش ذاکر 580 متر و تهم 872 متر می باشد. بر اساس روند عناصر نادر خاکی منشاء ماگما ذوب بخشی گوشته بوده وآلایش ماگمایی پوسته ای و تفریق ماگمایی از فرایندهای مهم و تاثیرگذار در تکامل ماگمایی منطقه می باشد، آنومالی منفی nb, ti، آنومالی مثبت pb در دیاگرامهای عنکبوتی می تواند نشان از محیط فرورانشی منطقه باشد، در کل علت رخداد ولکانیسم ائوسن در شمال و شرق زنجان را می توان به فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ورقه ایران مرکزی در زمان ائوسن (فاز کمپرسیونی آلپی) نسبت داد.
یاسر وحدانی هولاسو علی حاج ابوالفتح
افق لاتریتی-بوکسیتی مورد مطالعه در 20 کیلومتری شرق شاهین دژ، در زون ساختاری ایران مرکزی و در داخل آهک های سازند روته قرار گرفته است. از ویژگی های بافتی نمونه های این افق در مقطع نازک، اندازه بسیار ریز کانی های موجود می باشد. بافت های شبه برشی و پورفیری دروغین در نمونه های کردکندی و آغاجری و بافت های اسفنجی و شبه برشی حاوی کنکرسیون-هایی از جنس اکسید آهن و ندرتا اشکالی شبیه به اواوئید در نمونه های علی بالتا مشاهده می شود. نمونه های مناطق کردکندی و آغاجری از کانی های رسی به همراه هماتیت، کوارتز و کربنات ها و در منطقه علی بالتا از هماتیت، دیاسپور، کائولینیت و آناتاز تشکیل شده است. بقایای کانی پیروکسن و قطعات لیتیک اکسید شده حاوی تیغه های فلدسپات دگرسان شده در ذخایر کردکندی و آغاجری ارتباط ژنتیک این لاتریت ها را با سنگ دیاباز محتمل می سازد. بر اساس تقسیم بندی ژئوشیمیایی نمونه های برداشت شده، در محدوده لاتریت تا کائولن بوکسیتی قرار می گیرند. محاسبات تبادل جرم نشان می دهد که در این منطقه عناصر si، ca، na، k، mn و p طی فرایندهای موجود متحرک بوده و عناصر al، ti، zr، th، cr و v غیرمتحرک بوده اند. نسبت عناصر al/zr، al/ti، al/th، al/v و zr/ti در نمونه های برداشت شده با نمونه دیاباز موجود در این منطقه مشابه است، نسبت زوج عناصر نامتحرک در منطقه مورد مطالعه یک روند خطی را نشان می دهد که برروی این خط و نسبت های عناصر مربوطه در سنگ دیاباز نیز قرار می گیرد. علاوه براین، نمودار cr/ni بیانگر آن است که سنگ منشاء این افق در محدوده سنگ های بازیک قرار می گیرد. بدین شکل می توان سنگ دیاباز مطالعه شده را به عنوان سنگ منشاء برای این افق در نظر گرفت. بر طبق روش تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی (pca) نمونه های به شدت هوازده از مقادیر مثبت و بالای pc1 و نمونه های نسبتا سالم از مقادیر منفی pc1 برخوردار می باشند. در اینجا pc1 بیانگر شدت درجه هوازدگی و pc2 در ارتباط با ترکیب شیمیایی سنگ های والد هوازده نشده می باشد. بر اساس روش خوشه بندی، عناصر al، ti، zr، fe، th، pb، co و cr در رده عناصر نا متحرک، عناصر si، na، k، rb، y و ba در رده عناصر با بیشترین تحرک و عناصر ca و mg در بین این دو رده کلی قرار می گیرند.
مهین هاشمی علی حاج ابوالفتح
چکیده منطقه مورد مطالعه بخشی از سازند کرج در جنوب شهرستان زنجان بوده و در زون ایران مرکزی قرار دارد. این توالی آتشفشانی-رسوبی به علت نزدیکی به روستای سهله، در این تحقیق برش سهله نامیده شده است. برش مطالعه شده به لحاظ لیتولوژی می تواند معادل بخش های شیل پایینی و توف میانی سازند کرج در مقطع تیپ باشد ولی با بخش کردکند به لحاظ سنگ شناسی (نوع واحدهای رسوبی و واحدهای آذرآواری و حجم گدازه-های آندزیتی و آندزیت بازالتی) تفاوت دارد. برش سهله احتمالاً بخش تفکیک نشده ائوسن (ets) را که مستقیماً بر روی کنگلومرای فاجان و زیر بخش کردکند منطقه تارم قرار دارد، تشکیل می دهد. مجموعه سنگ های موجود در منطقه شامل انواع آذرآواری، آذرین و رسوبی می باشند. سنگ های آذرآواری بر اساس مطالعات انجام شده در این تحقیق را می توان در چهار رخساره ی آذرآواری کریستال توف، کریستال-لیتیک توف، ایگنیمبریت و لاپیلی توف جوش خورده/آگلومرا تفکیک کرد و بر اساس طبقه بندی ژنتیکی، رخساره های کریستال توف و کریستال لیتیک توف در دسته پیروکلاست های ریزشی و رخساره های ایگنیمبریت و لاپیلی توف جوش خورده/آگلومرا در دسته نهشته های پیروکلاستیک جریانی قرار می گیرند. شواهد صحرایی موید نهشت این توالی در زیر آب است بطوریکه کلیه واحدهای آذرآواری و رسوبی، به جز واحد ایگنیمبریتی، از نوع رخساره های محیط دریایی می باشند. ایگنیمبریت موجود در این برش بافت ائوتاکسیتیک داشته و جوش خوردگی جزئی با فیام از نوع تراکمی را تحمل کرده است که نشان دهنده نهشت گرم می باشد. سنگ های آذرین منطقه در دو دسته کلی اسیدی (ریولیت و ریوداسیت) و بازیک (آندزیت بازالتی) قرار می گیرند که در این بین اسیدی ها بیشترین حجم و گسترش را دارند. شواهدی از عدم تعادل نظیر زونینگ، بافت غربالی، بافت گلومروپورفیریتیک، حاشیه خلیجی در کوارتزها و اپاسیتی شدن بلورهای بیوتیت و هورنبلند در سنگ های آذرین و آذرآواری منطقه دیده می شود. مطالعات ژئوشیمیایی نشان دهنده ماهیت متاآلومین سنگ های آذرین منطقه می باشد. بر اساس این مطالعات، آندزیت های بازالتی ماهیت توله ایتی و ریولیت ها و ریوداسیت ها ماهیت کالکوآلکالن دارند. طبق الگوهای نمودارهای عنکبوتی و نمودارهای تعیین محیط تکتونیکی، محیط تشکیل سنگ های منطقه مرتبط با فرورانش و از نوع کمان های قاره ای می باشد. با توجه به نمودارهای عنکبوتی و عدد منیزیم پایین ماگمای مولد سنگ های منطقه احتمالاً یک ماگمای تحول یافته می باشد که از ذوب گوه گوشته ای متاسوماتیسم شده توسط سیالات آبکی ناشی از لیتوسفر در حال فرورانش، بوجود آمده است.
لیدا قلی نژاد جواد ایزدیار
چکیده ندارد.
زینب نوروزی علی حاج ابوالفتح
چکیده منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران، استان زنجان و در جنوب شهرستان زنجان و بین طول های جغرافیایی?00 ?30 °48 تا ?00? 34 °48 شرقی و عرض های جغرافیایی ?00? 30 °36 تا ?00?40 °36 شمالی واقع شده است. این منطقه از نظر ساختاری جزء زون البرز محسوب می شود. سه مجموعه سنگ ساختاری در منطقه قابل شناسایی است که به ترتیب، برش هایa-a? b-b? و c-c?از آنها تهیه گردیده است. برش a-a? معادل برش سهله می باشد که خود این برش نیز، معادل شیل پایینی و توف میانی است و همچنین در مقایسه با سازند کرج در منطقه تارم، احتمالا معادل واحدهایی از عضو کردکند می باشد. سنگ های موجود در منطقه شامل انواع آذرآواری، آذرین و رسوبی می باشند. سنگ های آذرین منطقه در دو دسته کلی اسیدی (داسیت، ریوداسیت و ریولیت) و حدواسط (آندزی بازالت و آندزیت) قرار می گیرند که در این بین، اسیدی ها بیشترین حجم و گسترش را دارند. سنگ های آذرین با ترکیب حدواسط (آندزی بازالتی و آندزیتی) در نمونه دستی به رنگ خاکستری و سیاه است. در زیر میکروسکوپ، بافت پورفیریتیک با زمینه دانه ریز تا شیشه ای داشته، کانی های موجود در این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول، ارتوز و کانی های اپک می باشد. سنگ های آذرین با ترکیب اسیدی (داسیت، ریوداسیت، ریولیت) در نمونه دستی به رنگ های روشن، خاکستری، خاکستری روشن و قرمز گوشتی هستند. کانی های موجود در آنها شامل پلاژیوکلاز، ارتوز، سانیدین، کوارتز، کانی های اپک، کلسیت، موسکویت و کلریت است. بافت های موجود در این سنگ ها، پورفیریتیک با زمینه شیشه ای و دانه ریز، اسکلتی، منطقه بندی و غربالی می باشد. سنگ های آذرآواری منطقه شامل لیتیک توف (توف سنگی)، کریستال توف (توف بلوری)، ویتریک توف (توف شیشه ای)، خاکستر و ایگنمبریت می باشد و در دو دسته ریزشی و جریانی قرار می گیرند. کریستال توف، لیتیک توف و توف شیشه ای جزء نهشته های ریزشی و توف های جوش خورده (ایگنمبریت) در دسته جریانی جای می گیرند. بافت های موجود در سنگ های آذرآواری از انواع پیروکلاستیک، پورفیروکلاستیک و ائوتاکسیتیک می باشد. به دلیل وقوع دگرسانی، کانی های اصلی سنگ های آتشفشانی منطقه به صورت بخشی به کانی های ثانویه تبدیل شده اند. سری ماگمایی سنگ های آتشفشانی منطقه، کالکوالکالن تعیین شد. با توجه به نمودارهای مختلف و شواهد ژئوشیمیایی، محیط تکتونیکی منطقه، فرورانش و از نوع حاشیه فعال قاره ای می باشد. کلمات کلیدی: سازند کرج، پتروگرافی، ژئوشیمیایی، آذرآواری و آذرین، زنجان.
طاهره بازگیر علی حاج ابوالفتح
منطقه مورد مطالعه، مقطع تیپ گرانیت دوران در استان زنجان, حوالی روستای دوران قرار دارد. ازلحاظ تقسیمات زمین شناسی منطقه مورد مطالعه در زون ایران مرکزی واقع شده است. از نظر چینه شناسی، گرانیت دوران جوانتر از سازند کهر و قدیمی تر از بایندور بوده و بر این اساس سن اینفراکامبرین به آن نسبت داده می شود. این گرانیت طی فاز کوهزایی کاتانگایی در سازند کهر تزریق شده است. گرانیت دوران در این منطقه شامل دو نوع گرانیت سفید وصورتی می باشد که حجم بیشتر آن را گرانیت سفید تشکیل می دهد. این گرانیت در رده بندی های ژئوشیمیایی در گروه گرانیت های ساب آلکالن قرار می گیرد. از لحاظ تکتونیکی این گرانیت از نوع گرانیت های غیرکوهزایی می باشد. آلتراسیون گرانیت دوران در بررسیهای میکروسکوپی اغلب بصورت سریسیتیزاسیون کامل پلاژیوکلازها و به میزان کمتر فلدسپاتهای آلکالن می باشد. محاسبات شاخص شیمیایی دگرسانی (cia (chemical index altration; نشان می دهد که منطقه دوران دستخوش دگرسانی در حدود 31.8 تا 52 درصد شده است. نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی pca) principal component analysis;) نشان می دهند که دومین مولفه اصلی(pc2) دارای همبستگی مثبت باfe2o3 و همبستگی منفی با cao وna2o بوده، نمایانگر شستشوی بیشتر محلولهای ca وna نسبت به al2o3 و خروج آنها از سیستم می باشد. روند آلتراسیون، همبستگی مثبت با pc2 دارد. بررسی تغییرات جرم عناصر براساس nb(به عنوان عنصر ناظر بی تحرک) نیز گویای شستشو وخارج شدن مقادیر قابل توجهی از عناصر سدیم وکلسیم بوده، افزایش نسبی جرم al2o3 در نمونه های با آلتراسیون زیاد، به دلیل تجزیه پلاژیوکلاز، افزایش جرم fe2o3 حاصل تشکیل اکسیدهای آهن می باشد. در کنار تهی شدگی ca, naغنی شدگی k در نمونه های با دگرسانی بیشتر نیز مشاهده می شود.