نام پژوهشگر: مجتبی بذرافشان مقدم
اعظم عمادی فر مجتبی بذرافشان مقدم
پژوهش حاضر به بررسی سبک رهبری اخلاقی مدیران از دیدگاه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد و رابطه آن با توانمندسازی آنان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان رسمی، پیمانی و قرارداد معین دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 89-88 می باشد. نمونه با حجم 118 از جامعه(n=717 )انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه توانمندسازی و پرسش نامه محقق ساخته رهبری اخلاقی استفاده شده است. پایایی پرسش نامه توانمندسازی از طریق آلفی کرونباخ محاسبه و برابر با 82/0 و ارزش پایایی پرسش نامه رهبری اخلاقی به شیوه همسانی درونی آلفای کرونباخ برابر با 98/0 مشاهده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری رگرسیون چندگانه، پیرسون و مقایسه میانگین با ارزش ثابت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که نمره سبک رهبری اخلاقی مدیران در جامعه مورد پژوهش از متوسط متفاوت نیست. همچنین بررسی وضعیت توانمندسازی کارکنان نشان داد که نمره توانمندسازی کارکنان از متوسط بالاتر است. بین نمره سبک رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هیچ کدام از مولفه های رهبری اخلاقی نمی تواند تغییرات مربوطه به توانمندسازی را پیش بینی نموده و ضریب تاثیر معنی داری در هیچ کدام از مولفه ها مشاهده نشد.
محمد سمیعی مجتبی بذرافشان مقدم
چکیده: هدف این تحقیق کمک به مدیران آموزشی است تا بتوانند با بینش وآگاهی بیشتر «سبک رهبری» مناسب برای موقعیتی که درآن قرار دارند رااتخاذ نمایند . بنابراین این تحقیق درچارچوب نظریه های اقتضائی رهبری است . این تحقیق بارویکردی نسبتا" متفاوت تک تک افراد سازمان رادراتخاذ سبک رهبری مدنظر دارد. بنیان های اساسی آن برخاسته ازنظریه وضعیتی هرسی وبلانچارد است اما سعی شده است با تغییراتی دراین نظریه وآزمون نتایج این تغییرات به هدف فوق دسترسی یابد. عامل اقتضایی مورد نظر نیازهای پیروان درنظرگرفته شده است وسعی شده است تأثیر این نیازها به عنوان متغییر مستقل براثربخشی سبک های چهارگانه رهبری (دستوری ،توجیهی ، مشارکتی .تفویضی ) مورد بررسی قرار گیرد. پس از جمع آوری وتجزیه وتحلیل اطلاعات نشان داده شده است که نیازهای معلمان می تواند به عنوان یک عامل اقتضائی اثرگذار درانتخاب سبک رهبری مدنظر قرارگیرد.این تحقیق مشتمل بردوسوال وچهار فرضیه است که پس از بررسی فرضیه ها مشخص گردید نیازهای معلمان بر اثربخشی سبک های رهبری موثر است و نیازهای معلمان به عنوان یک عامل اقتضایی رابطه بین سبک رهبری و میزان اثربخشی رهبر را تحت تاثیر خود دارد.
منصوره بختیاری فایندری مجتبی بذرافشان مقدم
چکیده مطالعات فراوانی به بررسی رهبری تحولی پرداخته اند. یکی از ابعاد رهبری تحولی، نفوذ آرمانی می باشد که رهبر، مورد اعتماد و احترام پیروان قرار می گیرد و موجب القای غرور و افتخار در آنان می گردد. هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی مقیاس نفوذ آرمانی مدیران و ارزیابی وضعیت آن در مجتمع های آموزشی صالح آباد در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی _ پیمایشی بود. جامعه ی آماری شامل 541 نفر از معلمان دو مقطع ابتدایی و راهنمایی بود. از این تعداد 226 نفر به عنوان نمونه، با استفاده از شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند و پس از توزیع پرسشنامه ها، 206 پرسشنامه جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. جهت سنجش روایی مقیاس نفوذ آرمانی، از روایی محتوایی، روایی همگرا و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده گردید. تحلیل عاملی اکتشافی، نفوذ آرمانی را در چهار مولفه ی الگودهی نقش، بصیرت و چشم انداز، احترام و ارزش های اخلاقی دسته بندی نمود. همچنین در نتایج تحلیل عاملی تاییدی، میزان شاخص های برازش از جمله: : gfi68/0، nnfi: 98/0، :cfi98/0، agfi: 64/0، :nfi 97/0 و rmsea: 09/0 به دست آمد. برای محاسبه ی پایایی مقیاس نفوذ آرمانی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید که 97/0 به دست آمد. بر این اساس، مقیاس محقق ساخته ی نفوذ آرمانی از پایایی بالایی برخوردار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمره-ی نفوذ آرمانی مدیران مجتمع های آموزشی صالح آباد از متوسط ممکن بالاتر و در سطح مطلوبی قرار دارد. مقدار t به دست آمده نیز نشان می دهد که بین میانگین نمونه با متوسط ممکن تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. واژه های کلیدی: رهبری تحولی، نفوذ آرمانی، مدیران مجتمع های آموزشی
زهرا مهربانی مجتبی بذرافشان مقدم
رهبری توزیعی یکی از سبک های جدید رهبری است که سعی دارد چارچوب رهبری تک نفره را تغییر داده و سبکی را که بر اساس کار تیمی است جایگزین نماید. در این سبک، چندین عضو در یک تیم هماهنگ و به صورت جمعی با در نظر گرفتن تخصص، با یکدیگر کار می کنند. این سبک با توجه به تحقیقات انجام شده به دلیل کارایی و اثربخشی نسبی که در مدارس دارد توجه خاصی را در حوزه ی مدیریت و رهبری آموزشی به خود جلب کرده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی مدیران با وضعیت رهبری توزیعی، در سطح دبیرستان های دخترانه ناحیه شش و هفت شهر مشهد انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، تعداد 33 نفر از مدیران و 800 نفر از دبیران دبیرستان های دخترانه ناحیه شش و هفت شهر مشهد، در سال تحصیلی 90-89 و نمونه تحقیق تمامی 33 نفر مدیر و 138 دبیر را شامل می گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه 33 سوالی رهبری توزیعی بود که توسط دبیران پاسخ داده شد. هم چنین برای سنجش ویژگی های شخصیتی مدیران از پرسشنامه نئو (neo)، فرم کوتاه 60 سوالی استفاده شد. میزان پایایی پرسشنامه رهبری توزیعی 95/0 و پرسشنامه نئو 88/0 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی بین رهبری توزیعی و ویژگی های شخصیتی مدیران رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که رهبری توزیعی می تواند به وسیله مولفه های شخصیتی برون گرایی، گشودگی نسبت به تجربه و روان رنجوری مدیران پیش بینی شود. اما مولفه های سازگاری و وظیفه شناسی قادر به پیش-بینی این سبک رهبری نیستند.
فاطمه نیکنام فدافن مجتبی بذرافشان مقدم
"توکل"از جمله سازه های قابل عنایت در متون اسلامی است که می تواند بر عملکرد انسان ها و هدایت رفتار آن ها به طور عام و عملکرد مدیران و هدایت رفتار سازمانی آنان به طور خاص موثر باشد. در این مطالعه، مولفه های توکل بر مبنای آیات و روایات شناسایی شده و سپس مقیاسی برای سنجش میزان توکل مدیران تدوین شد. مقایسه میزان توکل در مدیران بر حسب هر یک از عوامل جنسیت، سنوات خدمت، مدرک تحصیلی، میزان سن و مقایسه در نواحی مختلف آموزش و پرورش از جمله هدف های این مطالعه بوده است. رویکرد به این مطالعه، کمی و روش پژوهش مبتنی بر پیمایش و علی – مقایسه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی روسای ادارات، معاونین و کارشناس مسئولان نواحی هفتگانه آموزش و پرورش شهر مشهد و منطقه تبادکان تشکیل داده است که برابر 110 نفر می باشند. در این مطالعه از روش سرشماری استفاده شد. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه، جهت تعیین نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری مقایسه دو میانگین مستقل، همبستگی پیرسون و در نهایت تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته توکل است که پایایی آ ن برابر 84/0 گزارش گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد: 1- مدیران آموزش و پرورش در سطح کاملا مطلوبی از مولفه های توکل برخوردارند. 2- بین نمره توکل با جنسیت، سن، مدرک تحصیلی، سنوات خدمت، و محل خدمت مدیران رابطه معنی داری وجود ندارد. واژگان کلیدی: توکل، عوامل خصیصه ای، مدیران
محمود فیروزیان اصل مجتبی بذرافشان مقدم
هدف این پژوهش بررسی میزان و رابطه ی جوّ سازمانی و سازمان یادگیرنده از دیدگاه مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران می?باشد. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران که در سال 91-1390 مشغول خدمت بودند. بدین منظور 152 تن به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شده اند. همچنین، دو پرسشنامه?ی ابعاد جو سازمانی هالپین وکرافت و مولفه های سازمان یادگیرند? واتکینز و مارسیک جهت سنجش این دو متغیر تهیه شد. جهت توصیف آماری تک تک سوالات پرسشنامه های جوّ سازمانی و سازمان یادگیرنده از شاخص های آمار توصیفی نظیر: میانگین، واریانس و انحراف معیار استفاده شده است. جهت پاسخ به معناداری سوالات پژوهش از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. از آنجا که سوال سوّم پژوهش به بررسی ارتباط بین دو متغیر می پردازد، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین، جهت پیش بینی تغییرات جوّ سازمانی از روی مولفه های سازمان یادگیرنده، از مدل رگرسیون چندگانه (روش گام به گام) استفاده شد. یافته?های پژوهش نشان داد که میانگین نمر? جو سازمانی دانشگاه مازندران 21/3 می?باشد که حاکی از نمر? بالاتر از متوسط این دانشگاه است. همچنین، میانگین نمر? سازمان یادگیرند? دانشگاه مازندران 02/3 می?باشد که حاکی از نمر? متوسط است، و نشانگر نیاز به حرکت این دانشگاه به سمت ایجاد فضای سازمانی مطلوب جهت یادگیرنده شدن هر چه بیشتر و روزافزون می?باشد. به اضافه، یافته?های این پژوهش نشان داد که بین جو سازمانی و سازمان یادگیرنده در دانشگاه مازندران (01/0 p<و 93/0=r) رابط? مثبت معنا?داری وجود دارد و باتوجه به نتایج آزمون تحلیل رگرسیون ارائه شده مشخص شد که جو سازمانی توانایی پیش?بینی سازمان یادگیرنده را دارد. بنابراین، می?توان گفت که برای استقرار سازمان یادگیرنده، ایجاد جو و فضای سازمانی مطلوب در دانشگاه مازندران امری ضروری است.
زهرا ناوی مجتبی بذرافشان مقدم
هدف اصلی این پژوهش آزمون مدل علّی نقش ویژگی های شخصیتی و شغلی در پیش بینی تعهد سازمانی معلمان مدارس ابتدایی دخترانه دولتی شهر سبزوار می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن رسمی و قراردادی مدارس ابتدایی دخترانه دولتی شهر سبزوار در سال تحصیلی 91-90 است که مشتمل بر 315 نفر می باشند. بدین منظور با استفاده از جدول مورگان و فرمول کوکران نمونه ای به حجم 175 نفر با روش سهمیه ای انتخاب شد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، پرسشنامه ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام و پرسشنامه محقق ساخته تعهد سازمانی استفاده شد. به منظور رواسازی پرسشنامه ها از روایی محتوایی و روایی سازه بهره گرفته شد. ضریب پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی، ویژگی های شخصیتی و ویژگی های شغلی از طریق محاسبه آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 77/0، 85/0 و 84/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تعهد سازمانی معلمان از طریق ویژگی های شخصیتی و ویژگی های شغلی آنان قابل پیش بینی است. این در حالی است که نتایج تحلیل مسیر نشان داد ضریب مسیر ویژگی های شخصیتی به تعهد سازمانی مثبت و پایین است که این مسیر به لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. آزمون مجدد مدل با حذف ویژگی های شخصیتی نیز نشان داد ضریب مسیر ویژگی های شغلی به تعهد سازمانی مثبت و قوی است و این مقدار به لحاظ آماری معنی دار است. نتایج سوال های پژوهش نشان داد که میانگین کسب شده توسط معلمان برای ابعاد تعهد به آموزش و پرورش، تعهد به همکاران، تعهد به وظایف آموزشی، تعهد مستمر و تعهد هنجاری بالاتر از میانگین مطلوب است. ویژگی های شخصیتی معلمان به جز در بعد روان رنجوری در وضعیت مطلوب و ویژگی های شغلی آنان نیز در سطح مطلوب است. سایر یافته ها نشان می دهند بین ابعاد تعهد به آموزش و پرورش و تعهد به شغل معلمی بر حسب سابقه خدمت معلمان تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین، بین تعهد سازمانی معلمان بر حسب منطقه خدمت تفاوت معنی داری وجود ندارد.
حمیده نوروزیان باغ کند ابولفضل غفاری
پژوهش حاضر، به بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و سبک رهبری اخلاقی مدیران زن مقطع متوسطه پرداخته است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران زن مقطع متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 89-90 می باشد. نمونه با حجم نود نفر از جامعه (154 n:) انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1992) و پرسشنامه رهبری اخلاقی عمادی فر(1388) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه باورهای معرفت شناختی با استناد به شومر (1990) 74/0 می باشد. شومر در سال 1993 پس از تجدید نظر در پرسشنامه مزبور، ضریب پایایی به دست آمده را در دامنه 45/0 تا 85/0 گزارش داد. ارزش پایایی پرسشنامه رهبری اخلاقی، به شیوه همسانی درونی (آلفای کرونباخ)، برابر با 98% مشاهده شد (به نقل از عمادی فر، 1388). به منظور تعیین روایی پرسشنامه باورهای معرفت شناختی از روایی سازه بر مبنای چهار سازه اصلی تشکیل دهنده باورهای معرفت شناختی به شیوه تحلیل عوامل با چرخش واریماکس (متعامد) استفاده شد. برای سنجش روایی پرسشنامه رهبری اخلاقی، در جهت انطباق سوالات با سازه از نظر صاحب نظران بهره گیری شد و با نظر به توافق اجماعی متخصصان مدیریت که صلاحیت لازم را در جهت تأیید مولفه های مطرح شده دارا بودند، روایی محتوایی پرسشنامه تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. تجزیه و تحلیل ها نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی و سبک رهبری اخلاقی مدیران رابطه مثبت وجود دارد و باورهای معرفت شناختی مدیران می تواند سبک رهبری اخلاقی آن ها را پیش بینی نماید.
مرتضی سندگل مجتبی بذرافشان مقدم
دامنه تعارض در سازمان های امروز، به ویژه در مدارس، ضرورت بهره گیری از راهبردهای موثر مدیریت تعارض را افزایش داده است. نکته ای که به خصوص در جوامع اسلامی حائز اهمیت است، آشنایی مدیران و کارکنان با مفهوم تعارض، انواع تعارض های مخرب یا سازنده، سطوح و شیوه های مدیریت آن از دیدگاه اسلام بوده و اینکه بتوانند از این شیوه ها در جهت مدیریت مطلوب تعارض استفاده نمایند. هدف از این پژوهش، مفهوم یابی مدیریت تعارض در آثار مدیریتی مبتنی بر دیدگاه اسلام می باشد. پژوهش حاضر از نظر نوع، یک پژوهش کیفی است. بر حسب نوع هدف، یک پژوهش کاربردی است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش، کتاب ها و مقالاتی است که پیرامون مدیریت، روابط انسانی و رفتار سازمانی بر اساس دیدگاه اسلام و پس از انقلاب اسلامی ایران، به رشته تحریر در آمده اند. برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری در دسترس جهت گردآوری داده ها استفاده گردید. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعات اسنادی است. در نهایت یافته ها نشان داد که در آثار مدیریتی مبتنی بر دیدگاه اسلام، دامنه تعارض در برگیرنده طیف وسیعی از مفاهیم است که می توان در سه مقوله تعارض در پندار، تعارض در گفتار و تعارض در کردار تقسیم بندی نمود. همچنین سطوح تعارض با توجه به افراد درگیر در تعارض را می توان در چهار سطح: تعارض میان فردی، درون گروهی، میان گروهی و میان فرهنگی تقسیم نمود. شیوه های مدیریت تعارض نیز در این آثار شامل سه شیوه کلی 1)پیش گیری از تعارض، 2)حل و درمان تعارض و 3)ایجاد و مجاز به استفاده از تعارض می باشد.
محمد بخت مجتبی بذرافشان مقدم
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انتقال دانش ضمنی دبیران با عملکرد گروه های آموزشی در میان اعضای گروه های آموزشی می باشد. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دبیران مقطع متوسطه دوم شهر مشهد می باشد که در سال تحصیلی 92 – 93 مشغول تدریس و موظف به شرکت در گروه های آموزشی بودند. تعداد دبیران متوسطه دوم 5598 نفر بود که در نهایت تعداد 360 نفر از آنان به عنوان نمونه ی نهایی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و طرح پژوهش، همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی انتقال دانش که بر اساس مدل نوناکا ساخته شده است؛ و همچنین از فرم ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش وپرورش استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون های همبستگی اسپیرمن، تی مستقل و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین انتقال دانش ضمنی دبیران با عملکرد گروه های آموزشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و همچنین بین میزان انتقال دانش در گروه های آموزشی تفاوت معنادار وجود داشت و درعین حال بین جنسیت و انتقال دانش ضمنی رابطه معنادار وجود دارد ولی بین انتقال دانش ضمنی و متغیرهای سابقه خدمت و مدرک تحصیلی دبیران رابطه-ی مشاهده نشد.
علیرضا نورپور رودی مجتبی بذرافشان مقدم
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش نیازهای اساسی خودتعیین گری در کیفیت زندگی کاری معلمان است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش، معلمان ابتدایی شهر خواف که شامل 114 نفر می باشد و به دلیل پایین بودن حجم جامعه از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه کیفیت زندگی کاری والتون و نیازهای اساسی خودتعیین گری گاردیا، دسی و ریان است که ضریب پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب (81/.) و (89/.) تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه، رگرسیون ساده، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نیازهای اساسی خودتعیین گری و مولفه های آن (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) با کیفیت زندگی کاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (68/. r=) و مولفه های نیازهای اساسی خودتعیین گری قادر به پیش بینی کیفیت زندگی کاری معلمان است که در این میان، مولفه های "خودمختاری" و "ارتباط" به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی کاری داشته است. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان کیفیت زندگی کاری معلمان مرد و زن، دارای سطح تحصیلات و سابقه خدمت مختلف وجود دارد.
میثم ایروانی مجتبی بذرافشان مقدم
پژوهش حاضر به مقایسه میزان موفقیت نظارت و راهنمایی آموزشی قبل و بعد از اجرای طرح مجتمع¬های آموزشی و پرورشی شهرستان مشهد می¬پردازد. جامعه آماری این پژوهش را 211 نفر از معلمان و مدیران ابتدایی مجتمع¬های آموزشی و پرورشی شهرستان مشهد تشکیل می¬دهند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری هم در بخش تعداد معلمین و هم مدیران از روش سرشماری برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. برای جمع¬آوری اطلاعات مقیاس خدمات نظارت و راهنمایی آموزشی ترک¬زاده و نوروزی (1389) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه و 80/0 به دست آمد. در مجموع 186 پرسشنامه قابل استفاده عودت یافت (168 معلم و 18 مدیر) که نمونه آماری این پژوهشی این تحقیق را نیز تشکیل می¬دهند. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش-های آمار توصیفی ( جداول فراوانی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (تی تک نمونه¬ای، تی مستقل و روش تحلیل واریانس) استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده¬ها نتایج حاصل نشان داد: 1) بین میزان موفقیت نظارت و راهنمایی آموزشی قبل و بعد از اجرای طرح مجتمع¬های آموزشی و پرورشی در کل و در ابعاد سه گانه نظارت تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنی که میزان موفقیت نظارت بعد از تشکیل مجتمع¬ها بهتر شده است؛ 2) بین نظر معلمان و مدیران درباره میزان موفقیت نظارت و راهنمایی آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد و مدیران میزان موفقیت نظارت را بالاتر ارزیابی کرده¬اند؛ 3) همچنین بین دیدگاه معلمان بر حسب سابقه خدمت و مدرک تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجو دارد.
امیر ثابت زاده رضوان حسینقلی زاده
چکیده هدف اصلی این پژوهش، بررسی فرایند مدیریت استعداد اعضای هیئت علمی در دانشگاه فردوسی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش مطالعه موردی با رویکردی کیفی استفاده شد. تعداد مطلعان کلیدی این پژوهش مشتمل بر شانزده تن می باشد. جهت گردآوری داده های مورد نیاز از مصاحبه نیمه ساخت یافته و همچنین تحلیل اسناد استفاده شد. براساس یافته های حاصل از این پژوهش، فرایند جذب اعضای هیئت علمی در دانشگاه فردوسی مشهد با نظر به معیارهایی نظیر پیشینه تحصیلی، پیشینه پژوهشی، پیشینه کاری، دانش تخصصی، توانایی فرد در حوزه فناوری اطلاعات، صلاحیت های عمومی، سیاست های دانشگاه، و فشارهای بیرونی صورت می گیرد. همچنین، در فرایند توسعه اعضای هیئت علمی به معیارهایی چون برگزاری دوره های آموزشی، توسعه فرهنگ پژوهش، حضور در مجامع و سفرهای علمی، دسترسی به منابع اطلاعاتی معتبر علمی، تجهیز دانشگاه به امکانات زیرساختی و فناوری های نوین، برقراری همکاری های علمی، گرنت، و توسعه حرفه ای شخصی توجه می شود. علاوه بر این، به منظور حفظ و نگهداری اعضای هیئت علمی به عواملی همچون صیانت از حرمت علم و عالم، اعتبار و وجه اجتماعی دانشگاه، سیاست های تشویقی دانشگاه، امکانات رفاهی، و حقوق و مزایا توجه می شود.
غلامحسین امیری محمود سعیدی رضوانی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر میان به کارگیری فناوری اطلاعات بر نگرش مدیریت دانش مدیران دانشکده های دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش علی- مقایسه ای استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه فناوری اطلاعات برای بکارگیری فناوری اطلاعات با ضریب پایایی 94./ و پرسش نامه مدیریت دانش با ضریب پایایی87./ می باشد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون (t-test) t استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان می¬دهد که به کارگیری فناوری اطلاعات و نگرش به مدیریت بر دانش تاثیر معناداری ندارد. فناوری اطلاعات دارای چهار مولفه رایانه، نظام اطلاعات، ارتباطات و اتوماسیون اداری است. مدیریت دانش نیز شامل هشت مؤلفه اهداف دانش، شناسایی دانش، اکتساب دانش، توسعه دانش، اشتراک دانش، بهره گیری دانش، نگهداری دانش و ارزیابی دانش می¬باشد. در بررسی میان هر یک از متغیرها با مؤلفه¬های فناوری اطلاعات و مولفه¬های مدیریت دانش، مشاهده گردید که به کار گیری فناوری اطلاعات بر نگرش نسبت به مدیریت دانش تاثیر معناداری ندارد. فقط به کار گیری فناوری اطلاعات بر مؤلفه نگرش نسبت به نگهداری دانش تاثیر معناداری دارد.
سکینه محبی امین مجتبی بذرافشان مقدم
الگوی سیپ الگویی است کل نگر و جامع که می تواند یک برنامه را به صورت سیستماتیک و همه جانبه بررسی کند. در این مطالعه برای بررسی زمینه، درونداد، فرایند و برونداد در جهت تعیین اثربخشی آموزش کارکنان دانشگاه فردوسی در مسیر توانمندسازی آنان از این الگو استفاده شد. در این مسیر با 23 نفر از کارکنان آموزش دیده، مسئولین آموزشی چند دانشکده، معاونت های طرح و برنامه، کارگزینی و مسئول آموزش کارکنان مصاحبه شد. 3 کلاس آموزشی که در سال 1387 برگزار شد مورد بررسی قرار گرفت. در برونداد نیز 60 پرسشنامه بین دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده توزیع شد. جامعه مد نظر جهت بررسی میزان توانمندسازی کارکنان، شامل417 نفر از کارکنان آموزش دیده و 373 نفر از کارکنان آموزش ندیده می باشند. در بررسی درونداد آموزش کارکنان دانشگاه در جهت مشخص ساختن امکانات و منابع مالی و نیز مسائل و مشکلات آموزشی برنامه های آموزش کارکنان دانشگاه با معاونت طرح و برنامه، معاونت آموزشی، مدیریت گزینش دانشگاه، مسئول آموزش کارکنان دانشگاه،مصاحبه به عمل آمد. در بررسی برونداد آموزش های دانشگاه به منظور مشخص شدن اثربخشی آموزشها از دید مدیران با مسئولین آموزشی دانشکده های علوم ریاضی، علوم اداری، ادبیات، علوم پایه، تربیت بدنی، کشاورزی، مسئولین کتابخانه های علوم ریاضی و تربیت بدنی مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفت. روش تحقیق ارزشیابی است. جهت جمع آوری اطلاعات در ارزیابی زمینه، درونداد و برونداد ازمصاحبه نیمه ساختاریافته و ساختار یافته و به منظوربررسی میزان توانمندی کارکنان، از پرسشنامه توا نمندسازی کارکنان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهدکه نیازسنجی در بخش زمینه صورت نمی گیرد و اغلب آموزش ها بدون توجه به نیاز واقعی کارکنان برگزار می شود. در بخش درونداد، امکانات مالی و بودجه کافی برای آموزش وجود دارد اما نحوه تخصیص آن مشکل دارد. در بخش فرایند، کلاس ها چندان با اصول رایج یادگیری همخوان نیست. بخش برونداد مشخص می کند که بین دو گروه از کارکنان آموزش دیده و آموزش ندیده در مولفه های پنج گانه توانمندی تفاوت معنی داری وجود ندارد.