نام پژوهشگر: هدی آیت
اسدی فارسانی الهام هدی آیت
بررسی بیان ژن در جنین چند سلولی، مهم ترین گام در مطالعات مربوط به ژنتیک تکوین است. تعداد زیادی از ژنهای تنظیمی و فاکتورهای رونویسی شناسایی شده اند که در مراحل اولیه تکوین جنین دخالت دارند. تجربه نشان داده است که اختلال در عملکرد و بیان این ژنها باعث اختلالات عمده ای در جنین های حاصل از ivf می شود. در این پژوهش، بدلیل اهمیت دو ژن oct4 و igf1 در روند تکوین جنین پیش از لانه گزینی به انجام مطالعه پیرامون بیان دو ژن فوق در طی مراحل اولیه جنینی در گاو پرداخته شد. در پستانداران مطالعه بیان ژن در جنین پیش از لانه گزینی مشکل است، چون دستورالعمل های استانداردی که بتوان برای اندازه گیری mrna استفاده کرد، نیازمند مقدار زیادی مواد آغاز کننده است. پیشرفت پروتوکول ها با کمک استراتژی های کمی متفاوتی که عموما pcr را درگیر می کنند، ابزار جدیدی را برای بیان ژن در جنین های پیش از لانه گزینی فراهم می کند. بنابراین در قدم اول شرایط بررسی بیان ژن در جنین چند سلولی بهینه سازی شد. برای این منظور از نمونه های جنین گاوی که به صورت ivf تولید می شوند، استفاده شده و پس از آن استخراج rna انجام گرفت. پس از بهینه سازی شرایط استخراج، سنتز cdnaبا پرایمرهای برگشتیoct4 و actin انجام شد. در ادامه واکنش multiplex rt- pcr روی محصول بدست آمده از مرحله قبل انجام گرفت. نهایتا در این بررسی، مقایسه بیان دو ژن oct4 و igf1 در مراحل 8، 16 و 32 سلولی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش برای نخستین بار در کشور شرایط rt-pcr بر روی جنین بهینه سازی شد. نتایج در بررسی مقایسه ای این دو ژن در مراحل مختلف تکوین نشان داد که oct4 در مرحله 8 سلولی به میزانی بیشتر از بیان آن در مرحله 32 سلولی است. در مرحله 16 سلولی بیان بسیار ناچیزی شناسایی شد. همچنین داده ها حاکی از این است که بیان ژن igf1 در مرحله 32 سلولی کمی بیشتر از مرحله 8 سلولی می باشد. قابل ذکر است که در مرحله 16 سلولی هیچ گونه بیانی از ژن فوق شناسایی نشد.
نیرالسادات فاطمی حمید گورابی
ناباروری عمده ترین مشکل تولیدمثلی است که حدود 15درصد زوج های جوان را درگیر می کند. این عارضه دلایل مختلفی دارد که فاکتورهای مردانه مسوول 50 درصد این دلایل می باشند. در بررسی دلایل ناباروری مردان، شواهد مستندی موجود است مبنی بر این که آسیب های وارده به اسپرماتوزوآ توسط گونه های فعال اکسیژن (ros) در این میان نقش اساسی ایفا می کنند. microrna ها (mirna) تنظیم کنندگان بیان ژن هستند که در فرآیندهای مهم سلولی چون تکثیر، تمایز و آپوپتوز دخیل می باشند. این مولکول ها در پاسخ به استرس های سلولی و در دفاع سلول علیه این استرس ها نیز نقش دارند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر استرس اکسیداتیو روی بیضه، پارامترهای اسپرم و بیان دو mirna ی کاندید در بیضه بود. در این طرح پس از یافتن ld50، مقدار (1:10) دوز ld50، از ماده ترت بوتیل هیدروپراکساید (tbhp) به مدت 14 روز به موش های نر بالغ balb/c به صورت داخل صفاقی تزریق شد. سپس میزان ros در بیضه و اسپرم اندازه گیری شد. همچنین تعداد سلول های زنده در بیضه، آسیب شناسی بافت بیضه، پارامترهای مختلف اسپرم و بیان دو mirna مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی های انجام گرفته نشان داد که تعداد و تحرک اسپرم ها، تعداد لوله های منی ساز و تعداد سلول های زنده بیضه در گروه آزمون نسبت به کنترل کاهش می یابد. همچنین با استفاده از فلوسایتومتری، افزایش رادیکال های o2.- و h2o2 در گروه آزمون در مقایسه با کنترل مشاهده گردید. بیان mmu-mir-34a و mmu-mir-181b نیز در گروه آزمون کاهش نشان داد. یکی از دلایل افزایش سطح o2.- و h2o2 را می توان به کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی چون گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) و سوپراکسید دیسموتاز (sod) و نیز ذخیره گلوتاتیون احیا شده (gsh) نسبت داد. کاهش بیان mirna های مربوطه را نیز می توان مبین افزایش بیان ژن های هدف آنها دانست.
امین ایزدی تبار علی محمد احدی
صرع یکی از شایع ترین بیماریهای نورولوژیک جهان می باشد که هم اکنون 50 میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا می باشند. یکی از مشکلات اصلی درمان صرع، مقاومت دارویی بیماران به داروهای ضد صرعی می باشد. این مقاومت به علت وجود خانواده ای از ژنها به نام کاست باند شونده به atp می باشد. مهمترین عضو این خانواده پمپی به نام گلیکوپروتئین p می باشد که با استفاده از انرژی atp، داروها و مواد سمی را به خارج از سلول پمپ می کند. هدف از انجام این تحقیق بررسی چگونگی بیان این ژن در اثر مصرف داروهای ضد صرع می باشد و اینکه مدت زمان مصرف دارو بر بیان این ژن چه تاثیری خواهد داشت. این مطالعه به صورت in vivo با استفاده از موشهای آزمایشگاهی نژاد balb/c انجام شد. به این صورت که دو داروی ضد صرعی کلونازپام و گاباپنتین در دوز ثابت محاسبه شده در دوره های زمانی مختلف به این موشها تزریق شده و پس از آخرین تزریق میزان بیان ژن مقاومت چند دارویی با استفاده از تکنیک rt-pcr نیمه کمی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18 و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و توکی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که بیان ژن mdr1a موش در زمان 24 ساعت پس از تزریق کلونازپام بیشترین بیان را در میان گروههای مختلف داشته و دارای اختلاف معنی داری با سایر گروه ها می باشد. در نتیجه می توان استنباط کرد که داروی کلونازپام باعث تغییر در بیان ژن mdr1a در سطح mrna می گردد که ممکن است مقاومت دارویی چند برابری نسبت به این دارو و سایر داروها ایجاد نماید. همچنین می توان دریافت که خانواده دارویی بنزودیازپینها به احتمال باعث افزایش بیان این خانواده ژنی می شوند و این یافته می تواند به بهبود روند استراتژیهای درمانی موثر و طراحی داروهای مفیدتر کمک نماید.
زینب دهقان موروزه هدی آیت
در سال¬های اخیر مطالعات متعددی بر روی سموم حیوانات و حشرات برای یافتن مولکول¬هایی با خواص دارویی انجام شده است. سموم عقرب دارای مولکول¬های کوچکی با خواص زیستی و دارویی مختلف می¬باشد. بسیاری از این سموم برای درمان سرطان، صرع، بیماری¬های مربوط به سیستم ایمنی، بیماری¬های قلبی و درمان بیماری¬های میکروبی استفاده می¬شوند. پپتید آنتی تومور- ضد درد (bmk agap) یک پپتید بلند زنجیر استخراج شده از عقرب بوتوس مارتنسی است که بسیاری از مسیرهای درگیر در پیشرفت سرطان را مهار می¬کند و همچنین بر روی کانال¬های سدیمی درگیر در درد اثر گذاشته و خاصیت ضد درد دارد. هدف از این تحقیق تعیین ترادف ژنی پپتید شبه آنتی-تومور- ضددرد (agap) از عقرب مزوبوتوس اوپئوس ایرانیiranin) eupeus (mei agap) (mesobuthus و کلون-ساری آن بوده است. بدین منظور نخست با طراحی یک pcr- نستد اقدام به تکثیر ژنی آن از عقرب ایرانی شد و پس از تعیین توالی و بررسی مقایسه¬ی ترادف ژنی، اقدام به کلون¬سازی آن در وکتور petشد، همچنین بیان اولیه¬ی آن نیز در میزبان پروکاریوتی e.coli سوش bl21 صورت گرفت. بررسی¬های بیوانفورماتیکی، پیشگویی عملکرد آن و ویژگی¬های بیوشیمیایی این پروتئین به کمک نرم¬افزارهای clc، yasara، pymol، vmd و سرورهای hex،cluspro و expasy انجام شد. بررسی ¬های بیوانفورماتیکی نشان داد که این توکسین در مقایسه با توکسین bmk agap دارای اینترون کوتاه¬تری است ولی ناحیه کد کننده¬ی پپتید بالغ و ساختار سه بعدی و عملکرد آن بر روی کانال¬های سدیمی، شباهت بالایی با توکسین bmk agap دارد. بنابراین این توکسین می¬تواند به عنوان دارویی برای درمان سرطان و درد مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه حسینی سرونی علی محمد احدی
نقص دریچه های قلبی در 25 الی 30 درصد کل اختلالات قلبی-عروقی مشاهده می شود. پرولاپس دریچه میترال یکی از رایج ترین اختلالات دریچه ای محسوب می شود که شیوع آن در جهان 4/2 درصد است. فهم اساس ژنتیکی پرولاپس دریچه میترال برای تشخیص اساس زیستی بیماری ضروری است. ژن های nfatc1 و smad6 به تازگی به فهرست ژن های دخیل در بروز اختلالات قلبی مادرزادی اضافه شدند و از فاکتورهای نسخه برداری بسیار مهم طی تکوین دریچه محسوب می شوند. هدف از این پژوهش مطالعه نواحی پروموتری ژن های nfatc1 و smad6 و ارتباط آن با پرولاپس دریچه میترال در بیماران ایرانی است. از30 فرد بیمار و 10 فرد به عنوان کنترل نمونه خون محیطی پس از انجام مشاوره دقیق و کسب رضایت گرفته شد و dna کامل گلبول های سفید استخراج گردید. نواحی پروموتری ژن-های smad6 و nfatc1 از طریق pcr تکثیر شد. محصولات pcr در بررسی sscp استفاده شد و مواردی که کنفورمرها شکل فضایی متفاوتی داشتند برای تعیین توالی انتخاب شدند. نتایج تعیین توالی با استفاده از سرور blast تجزیه و تحلیل شد. در این بررسی جهش در ناحیه پروموتری ژن های nfatc1 و smad6 در بیماران مبتلا به پرولاپس دریچه میترال یافت نشد. ارتباط بین پرولاپس دریچه میترال و جهش در نواحی پروموتری ژن های nfatc1 و smad6 ناشناخته است و نیاز به مطالعات بیشتر در این زمینه می باشد. لازم به ذکر است که ژن های دیگری هم در این بیماران باید مورد بررسی قرار گیرد تا اساس ژنتیکی این بیماری شناسایی شود.
سیما جعفرپور بروجنی هدی آیت
روتاویروس مهم¬ترین عامل اسهال حاد در نوزادان و کودکان، هم در انسان و هم حیوانات می¬باشد. این ویروس سالانه در جهان، باعث مرگ 52700 کودک زیر 5 سال می¬شود. از آنجا که ارتقاء سطح بهداشت و سلامت، در کاهش ابتلا به این عفونت روتاویرسی تأثیر چندانی نداشته است، لذا واکسیناسیون به عنوان بهترین و موثرترین راه برای کنترل این عفونت پیشنهاد می¬شود. روتاشیلد اولین واکسن روتاویروسی بود که در آمریکا مجوز گرفت. اما در نهایت به علت ارتباطی که با انسداد روده پیدا کرد از بازار جمع¬آوری شد. اخیرا دو واکسن روتاویروسی (روتاریکس و روتاتگ) به وسیله¬ی سازمان بهداشت جهانی برای واکسیناسیون کودکان توصیه شده¬است. اگرچه این واکسن¬ها ایمنی¬زایی موثری در کشورهای توسعه¬یافته از خود نشان دادند، ولی چالش¬های قابل توجهی در خصوص استفاده از آن¬ها در کشورهای در حال¬توسعه وجود دارد. به عنوان مثال قیمت این واکسن¬ها یک فاکتور بسیار مهم برای کشورهای کم¬ درآمد است. هدف از این مطالعه، طراحی ساختار ژنی کدکننده¬ی پروتئینی می¬باشد، که همزمان بتواند خصوصیات آنتی¬ژنی طیف وسیعی از روتاویروس¬ها را در برگیرد. در این مطالعه با بررسی توالی¬های حفاظت¬شده و آنتی¬ژنتیک پروتئین¬های vp4 وvp6 ، ساختاری طراحی گردید و با روش soeing-pcr ساخته شد. ساختار حاصله در وکتور بیانی pet22b(+) کلون¬سازی گردید و همچنین کلیه خصوصیات آنتی¬ژنیک این قطعه از نظر پاسخ ایمنی هومورال و سلولی بررسی شد. با توجه به روشی که در طراحی این پروتئین به عنوان واکسن صورت گرفته است، این واکسن می¬تواند به عنوان کاندید اولیه واکسن نوترکیب علیه روتاویروس در کشورهای در حال¬توسعه و کم درآمد مورد بررسی قرار گیرد. انجام کلنی-pcr، تعیین توالی و بررسی هم ترازی توالی تأیید می¬کند که قطعه¬ی نوترکیب به درستی متصل و در وکتور قرار گرفته است.
آزیتا افضلی مجید خیراللهی
ژن zfx کد کننده یکی از اعضای خانواده پروتئین های انگشت روی می باشد که به عنوان تنظیم کننده خود نوزایی در چندین نوع سلول های بنیادی عمل می کند. علاوه بر این، بیان این ژن به طور غیر نرمال در چندین سرطان افزایش می یابد و با درجه بدخیمی ارتباط دارد. در این مطالعه به منظور بررسی نقش zfx در پاتوژنز آستروسیتوما، بیان آن با استفاده از روش real time rt-pcr در 25 نمونه بافت توموری آستروسیتوما با درجات مختلف ارزیابی شد. بعلاوه، ارتباط بین بیان ژن با مشخصه های بالینی مختلف مانند درجه تومور، سایز تومور، جنسیت، تهاجم، میتوز، تشکیل عروق گلومرولوئید، کلسیفیکاسیون و سن مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین بیان ژن با درجات مختلف تومور (008/0 =p value )، با وجود و عدم وجود تهاجم (001/0=p value)، تشکیل و عدم تشکیل عروق گلومرولوئید (002/0=p value)، سنین کوچکتر و بزرگتر و مساوی 50 سال (001/0=p value) و وجود و عدم وجود کلسیفیکاسیون (001/0=p value) برقرار است. نتایج ما نشان داد که ارتباط معنی داری بین بیان ژن zfx با درجه تومور و دیگر مشخصه های بالینی وجود دارد. در مجموع، نتایج بدست آمده در این پژوهش، حاکی از آن است که zfx به تهاجم سلولهای سرطانی و حداقل بخشی از رگ زایی بدخیم منجر می شود. به همین دلیل، این ژن می تواند به عنوان یک هدف درمانی برای آستروسیتوماها و در مجموع گلیوماها در نظر گرفته شود.
عاطفه امیری هدی آیت
پردازش در آزمایشگاه و تولید پروتئین های ترکیبی، از جمله قابلیت های علم مهندسی ژنتیک است که به ما امکان تولید پروتئین هایی با قطعات عملکردی را می¬دهد که در حالت طبیعی وجود خارجی ندارند. از این قابلیت می توان در تولید پروتئین های دارویی با عملکرد چندگانه استفاده کرد. در چند سال اخیر استفاده از پپتیدهای نفوذ کننده به سلول به منظور درمان انواع سرطان ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این پپتیدها، پپتید p28، مشتق از ژن آزورین است که از باکتری پسودوموناس آئروژینوزا استخراج می¬شود. این پپتید توانایی ورود انتخابی به سلول های سرطانی و راه¬اندازی آپوپتوز در آن ها را دارد. در این مطالعه تلاش شد تا با استفاده از مهندسی پروتئین، عملکرد p28 را ارتقا دهیم. بدین منظور در این پژوهش به طراحی، ساخت و کلون یک ژن ترکیبی شامل p28 و بخشی از ژن cdx2 انسانی پرداختیم. این ژن ترکیبی به دلیل وجود p28 توانایی عبور از غشای سلولی و به دلیل وجود cdx2 که یک فاکتور نسخه برداری است، توانایی عبور از غشای هسته را دارد. برای ساخت ژن ترکیبی پس از استخراج dna از خون، دو اگزون انتهایی که جداگانه تکثیر شده بودند، توسط soeing-pcr به هم متصل شدند. پس از استخراج dnaی ژنومی از باکتری پسودوموناس آئروژینوزا قطعه ی p28 هم تکثیر شد. اتصال قطعه ی 28 به اگزون 3+2 با استفاده از فرآیند کلونینگ انجام شد. نهایتاً قطعه ی نهایی در وکتور پروکاریوتی (+)pet22b کلون شد و پس از تکثیر باکتری های نوترکیب، پلاسمید حاوی ژن ترکیبی استخراج شد تا در مراحل بعدی مورد استفاده قرار گیرد. مطالعات ساختاری روی پروتئین نوترکیب نشان می دهد که این پروتئین در ساختار خود 4 مارپیچ آلفا-هلیکس دارد در ضمن آنالیزهای بیوانفوماتیکی نشان می دهد که وکتورهای انسانی برای بیان پروتئین نوترکیب مناسب تر از میزبان های باکتریایی و مخمری است.
الهام بهوندی هدی آیت
چکیده ندارد.