نام پژوهشگر: محمد حسین آیت اللهی
حمید آرامی محمد حسین آیت اللهی
بدون تردید رسالت پر مسئولیت و مقدس معماری صرفا"به ساختن ساختمانهای مستحکم و زیبا محدود نمی شود. بلکه گستره و دامنه آن به چیدمان صحیح و اصولی فضاها،استفاده مناسب از قابلیتها و خواص فیزیکی مصالح و نحوه بکار گیری درست و منطقی اجزاء ساختمان بسط پیدا می کند. به طوری که استفاده از تکنیک های معماری برای تامین شرایط مساعد زندگی در ساختمان با استفاده از نور روز، گرمایش خورشیدی و سرمایش طبیعی، بخش اصلی و غیر قابل تفکیک فرایند طراحی معماری می باشد. معماری بین الملل با تکیه بر تکنولوژی و علم خود نقش طبیعت را در معماری نادیده گرفت. بنابراین غلبه بر طبیعت را در مقابل همسازی با آن قرار داده و سعی نمود تمام انرژی مورد نیاز ساختمان را خود تامین کند؛ در واقع بخشی از وظیفه معمار را به مهندسین برق و تاسیسات محول نمود. حدود یک قرن پیش سرمایش، گرمایش و روشنائی بنا در حوزه تخصصی مهندسان معمار قرار داشت. به طوری که تنظیم شرایط محیطی عامل شکل دهنده فرم و کالبد ساختمان تلقی می شد. لذا هنگامی که معمار طراحی ساختمان را آغاز می کرد علاوه بر زیبائی و استحکام، سرمایش، گرمایش و نور طبیعی بنا را مد نظر قرار می داد. با بوجود آمدن قوانین و ضوابط شهری و لزوم تهیه نقشه توسط مهندسین معمار دارای گواهینامه جهت اخذ پروانه از شهرداری، الگوهای معماری سنتی در ساخت و ساز شهرها کمرنگ شده و شکاف عمیقی بین میراث اصیل معماری سنتی و ساخت و ساز مدرن بوجود آمد. لذا تبعات منفی این شکاف از جمله آلودگی هوا، بحران انرژی و ... که دامنه آن به نسهای آینده هم کشیده خواهد شد، بیانگر لزوم همکاری و همفکری تمام متخصصین در همه رشته ها برای رسیدن به یک معماری پایدار و کم مصرف است. هدف این پژوهش طراحی یک مجموعه آپارتمان مسکونی در اصفهان می باشد که ضمن حفظ اصول و ضوابط شهری با نگاهی عمیق به مسائل اقلیمی و با رویکرد بهینه سازی انرژی به تامین شرایط آسایش درون ساختمان می پردازد. نگارنده جهت دستیابی به اهداف مطلوب، با بررسی علوم مختلف مربوط به ساختمان، صد پیشنهاد اجرایی در سه حوز? طراحی، تجهیز و مدیریت ارائه نموده که تلاش شده این موارد بصورت نسبی در قالب پروژ? مسکونی مذکور مد نظر قرار گیرد. چنین فضایی می تواند نقش فرهنگ سازی و آموزش در سطح جامعه را نیز عهده دار باشد.
مژگان میرشمسی محمد حسین آیت اللهی
مراکز رشد از اصلی ترین قسمت های پارک های علم(فناوری) هستند. هدف از ایجاد این پارک ها، کاربردی کردن و تجاری سازی تحقیقات و تجارب علمی کشور و افزایش رقابت در بازارهای جهانی است. پارک های علم (فناوری) عمده اهداف خود را از طریق مراکز رشد، تأمین می نمایند. این مراکز، موسساتی هستند که از شرکت های کوچک نوپا که براساس ایده های نوآورانه شکل می گیرند؛ حمایت می نمایند و مانع از شکست آنها در سالهای اولیه تأسیس می گردند. این مراکز، باعث کاهش فاصله زمانی سرمایه گذاران تا بهره وری و کاهش ریسک سرمایه گذاری برای شرکت ها و افراد صاحب ایده می شوند. ساختمان مراکز رشد از جمله فضاهای های اداری هستند که سرانه مصرف انرژی بالایی دارند. یکی از مهمترین عوامل آلاینده محیط زیست، مصرف انرژی های فسیلی در ساختمان برای فراهم نمودن سرمایش و گرمایش در فضاست. از طرفی ماهیت مراکز رشد براساس حمایت از ایده های نوآورانه می باشد که از ارکان اساسی پیشرفت اقتصادی یک کشور محسوب می شود. بحث استفاده از انرژی های نو و جایگزینی آن با انرژی های فسیلی، از جمله زمینه هایی است که امروزه با وجود بحران انرژی بسیار جای کار و نوآوری دارد. لذا انتخاب مرکز رشدی با این عنوان، باعث گردید تا علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عملکردی به مقوله نوآوری در زمینه انرژی های نو نیز پاسخ داده شود و با توجه به اهمیت مسئله انرژی، با انتخاب رویکرد استفاده از انرژی های تجدید پذیر در طراحی، این ارتباط قوی تر شد.
عاطفه ابویی کاظم مندگاری
در نقاط خاصی بر روی کره خاکی ،مکان هایی وجود دارد که در خود نیرویی دارند که هر بیننده ای را برمی انگیزانند.اغلب این مکان ها که در قالب یک منظره دیده می شوند در بستری طبیعی – تاریخی شکل می گیرند.انسان در مواجهه با این مناظر با هدف این که زیستگاهی برای خود خلق کند دست به مداخله در طبیعت می زند.. این دخالت باید بتواند ضمن حفاظت از قابلیت های موجود زمین کیفیت های بصری آن را نیز ارتقاء بخشد. شناخت بستر طرح مولفه هایی به طراح می دهد که در جهت تدوین پایداری منظر گامی با ارزش به حساب می آید.مولفه های فیزیکی شامل تحلیل شیب،اقلیم،ژئومرفولوژی،آب های سطحی از یک طرف، و مولفه های غیر فیزیکی مانند تاریخچه زمین ،دید و منظرها و زمینه ی فرهنگی از طرف دیگر راهی به سوی طراحی معماری ای که در جهت حفاظت از مناظر ارزشمند قدم بر می دارد.بنابراین جهت مطالعه چگونگی یک زمین مطالعه کیفیت های بصری کافی نیست و باید به لایه های اجتماعی،تاریخی،فرهنگی نیز توجه خاص شود. در این رساله نظریه ای ارائه شده است که در هنگام طراحی معماری در اینگونه مناظر می توان از آن استفاده کرد. این نظریه در سه مرحله نمایان سازی،تکمیل سازی و نمادین سازی شکل می گیرد.که هر کدام از این مراحل خود می تواند مرحله ی کاملی باشد. روستای چم در نزدیکی شهرستان تفت شهر یزد از جمله روستاهای زرتشتی نشینی است که در اطراف آن عناصری قرار گرفته است که زمین آن منطقه را به نوعی متمایز کرده است.وجود برج خاموشان (دخمه یا گورستان زرتشتیان)،زیارتگاه پیر مراد و سرو کهنسال میان آن ،منظری فرهنگی ایجاد کرده است که در نهایت به تقدس این منطقه انجامیده است.از طرف دیگر توجه به طبیعت در آیین زرتشتی جزء اساسی ترین اصول دینی است.تاکید بر کشاورزی و تکریم عناصر چهارگانه مخصوصا از طریق معماری و ساخت بنا موکد این مطلب نیز می باشد.در این راستا این تحقیق بر آن شد که چگونگی توجه به منظر به معنی زمین و مردمی که در آن سکنی گزیده اند ، در طرح معماری را مورد بازبینی دقیق تری قرار دهد.
محمد محمدی محمد حسین آیت اللهی
در دوران معاصر با افزایش فردگرایی، توجه به محیط کالبدی به¬عنوان بستر فعالیت¬های انسانی، در جهت نزدیکتر کردن آنان به یکدیگر و جبران بخشی از تعاملات اجتماعی از دست رفته جاری در بناها و فضاهای معماری و شهری، اهمیت بیشتری یافته است. مسئله ایجاد روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای معماری و افزایش فرصت های تعامل اجتماعی در ساختمان¬های عمومی توسط برنامه¬ریزان و طراحان، زمینه ساز کنکاش در خصوص نوع و میزان تأثیر محیط کالبدی و فرآیند طراحی آن در این مسئله شده است. فضاهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی بوده که افراد درون سازمان های فضایی گوناگون را به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت¬های فرهنگی و اجتماعی در کنار سایر افراد گرد هم می¬آورد. این فضاها محلی مناسب برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب شده و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی برقراری روابط اجتماعی و ارتباط آن با محیط پیرامون می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. هدف پژوهش حاضر توجه به ابعاد اجتماعی در طراحی بناهای فرهنگی و یافتن روابطی هر چند ساده شده بین کیفیت های فضایی و مفاهیم اجتماعی از جمله اجتماع پذیری است. برآورد میزان اجتماع¬پذیری با توجه به مولفه های آن در نمونه مورد مطالعه از روش مصاحبه و مشاهده و تحلیل نتایج آن از طریق نقشه های رفتار فضایی کاربران حاصل شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود رابطه مستقیم بین میزان اجتماع پذیری و مولفه های کالبدی و فعالیتی محیط ساخته شده است. این مولفه ها گاه به تنهایی و گاه در ترکیب با یکدیگر می¬توانند در کمیت و کیفیت اجتماع-پذیری فضا اثر گذار باشند.
رشید جعفری محمود رازجویان
چکیده ندارد.
محمد حسین آیت اللهی منصور فلامکی
این تحقیق بر این باور است که با تشخیص صفات و ابعاد ومتریک کردن مفاهیم میتوان برای ارتقای کیفیت هنر معماری حرکتی جمعی و موثر انجام داد.