نام پژوهشگر: حسین خادمی موغاری

رهاسازی پتاسیم و تغییرات کانی شناسی فلوگوپیت و موسکویت تحت تأثیر نوع گیاه و قارچ اندوفایت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  فاطمه خیامیم   حسین خادمی موغاری

هوادیدگی کانی های موجود در خاک، منبع اولیه بسیاری از عناصر غذایی ضروری رشد گیاه از جمله پتاسیم می باشد. با توجه به اهمیت عوامل بیولوژیک در رهاسازی پتاسیم از کانی های پتاسیم دار، این پژوهش با اهداف بررسی تأثیر نوع گیاه و قارچ اندوفایت برجذب پتاسیم از کانی های فلوگوپیت و موسکویت و مطالعه شدت تغییر و تحولات کانی های میکایی تحت تأثیر ریزوسفر گیاهان مختلف انجام شد. این مطالعه با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی و در شرایط گلخانه انجام شد. در این تحقیق جو، یونجه و فسکیوی بلند به عنوان گیاهان آزمون انتخاب شدند. محیط کشت مخلوطی از شن کوارتزی (به عنوان ماده پرکننده) و کانی های میکایی فلوگوپیت و موسکویت بود. در طول دوره 140 روزه کشت گلدان ها به وسیله آب مقطر و محلول غذایی در دو نوع با یا بدون پتاسیم، آبیاری و تغذیه شدند. در پایان دوره کشت گیاهان برداشت و مقدار پتاسیم ریشه و شاخسار اندازه گیری شد. همچنین تجزیه بخش رس کانی ها، توسط پراش پرتو ایکس انجام گردید. نتایج تأثیر معنی دار نوع گیاه، نوع بستر کشت و نوع محلول غذایی را بر میزان وزن خشک، غلظت و جذب پتاسیم شاخسار و ریشه نشان داد. در شرایط تغذیه با محلول غذایی بدون پتاسیم، فلوگوپیت به عنوان یک میکای تری اکتاهدرال توانست نیاز پتاسیمی گیاهان تحت کشت را به خوبی تأمین نماید و مقدار غلظت پتاسیم شاخسار در دو گیاه جو و یونجه در محدوده کفایت قرار داشت و برای گیاه فسکیوی بلند نیز به محدوده کفایت نزدیک شد. این در حالیست که موسکویت به عنوان میکای دی اکتاهدرال و مقاوم به هوادیدگی قادر به تأمین نیاز پتاسیمی گیاهان در طول دوره کشت نبود. مقایسه مقادیر کل پتاسیم جذب شده گیاهان در شرایط تغذیه ای بدون پتاسیم و در بستر کشت فلوگوپیت نشان داد که بیشترین جذب کل پتاسیم به گیاه جو اختصاص دارد و پس از آن یونجه و فسکیوی حاوی و عاری از اندوفایت قرار دارند. همچنین در مقادیر جذب کل پتاسیم گیاه بین دو شرایط حضور و عدم حضور اندوفایت اختلاف معنی دار مشاهده گردید، به طوریکه در شرایط همزیستی با اندوفایت مقادیر کل پتاسیم جذب شده بیشتر از شرایط بدون اندوفایت است. ورمی کولیتی شدن شدید کانی فلوگوپیت در هر دو شرایط تغذیه ای مشاهده شد. شدت تغییرات کانی شناسی در شرایط تغذیه ای بدون پتاسیم بسیار بیشتر بود اما در شرایط تغذیه با محلول غذایی کامل نیز به علت وجود شرایط محیط ریزوسفر و جذب لوکس گیاهان رهاسازی پتاسیم و به تبع آن تغییرات کانی شناسی رخ داده است. شدت تغییرات کانی شناسی کانی فلوگوپیت تحت تأثیر نوع گیاه و قارچ اندوفایت قرار گرفت به طوری که همان روند ذکر شده در جذب کل پتاسیم گیاهان در میزان شدت تغییرات کانی شناسی نیز مشاهده شد. اختلاف گیاهان تحت کشت در جذب پتاسیم غیرتبادلی و ساختمانی کانی فلوگوپیت و تغییرات کانی شناسی متعاقب آن تا حد زیادی به سیستم و ترشحات ریشه ای متفاوت آن ها مرتبط است. تأثیر معنی دار نوع گیاه و قارچ اندوفایت بر مقادیر ph محیط کشت نیز این فرضیه را تأیید می کند. به نظر می رسد همزیستی قارچ اندوفایت با گیاه فسکیوی بلند با تأثیر بر ترشحات ریشه منجر به آزادسازی مقادیر بیشتر پتاسیم غیرتبادلی و ساختمانی کانی فلوگوپیت شده است. علاوه بر ورمی کولیت کانی های اسمکتیت و کلریت نیز به مقدار ناچیز در بسترهای حاوی کانی فلوگوپیت تشکیل شد. ورمی کولیتی شدن ضعیف کانی موسکویت تحت تأثیر ریزوسفر گیاهان کشت شده رخ داد. نتایج بدست آمده از این تحقیق به روشنی نشان می دهد که نقش ریزوسفر گیاهی و ترشحات ریشه ای گیاهان در تغییر و تحولات کانی ها بسیار حائز اهمیت است.

بررسی تأثیر کاربری اراضی و مواد مادری بر توزیع عمودی پذیرفتاری مغناطیسی خاک سطحی شرق اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  سجاد امیری   شمس الله ایوبی

معمولاً از روش های شیمیایی در بررسی آلودگی خاک استفاده می شود که روشی دشوار، پر هزینه و مخرب است ولی امروزه روش های جدید اندازه گیری به وسیله مغناطیس سنجی به عنوان یک روش مناسب برای ارزیابی آلودگی فلزات سنگین در خاک استفاده می شود که روشی سریع، ارزان و غیر مخرب است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات کاربری اراضی و مواد مادری بر توزیع مکانی پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت برخی از فلزات سنگین در خاک سطحی برخی از اراضی مناطق شهری و شرق اصفهان انجام گرفت. در مجموع از 204 نقطه خاک سطحی از 6 عمق 5-0، 10-5، 15-10، 20-15، 25-20، 30-25 سانتی متری از منطقه ای به وسعت 5100 کیلومتر مربع نمونه برداری صورت گرفت. پس از آماده سازی نمونه ها، مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در دو فرکانس khz46/0 (?lf) و khz 6/4 (?hf) اندازه گیری شد و مقدار پذیرفتاری وابسته به فرکانس (?fd) نیز با استفاده از معادله مربوط محاسبه گردید. غلظت فلزات آهن، روی، مس، منگنز، نیکل، کبالت، سرب و کروم در نمونه های خاک نیز پس از عصاره گیری، با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. برخی از ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک شامل هدایت الکتریکی، ph، کربنات کلسیم معادل، ماده آلی، گچ و بافت خاک نیز در نمونه ها تعیین گردید. نقشه پراکنش مکانی پارامتر های مورد مطالعه نیز با استفاده از روش کریجینگ ترسیم گردید. در مجموع در تمام مناطق مطالعه شده 6 نوع مختلف از الگوهای پذیرفتاری مغناطیسی مشاهده شد که الگوهای شاخص برای خاک های قرار گرفته بر روی مواد مادری آذرین و رسوبی در کاربری های کشاورزی، مرتعی، کنار جاده و شهری است. نتایج آنالیز فلزات سنگین نشان داد که غلظت فلزات سرب، روی و مس در کاربری شهری بیشتر تحت تأثیر فعالیت های انسانی از جمله آلودگی ترافیکی و شهری و فعالیت های معدن کاوی در منطقه قرار دارند. نتایج نشان داد که در کاربری غیر شهری فلزات منگنز و کبالت همبستگی مثبت و معنی داری با ?lf و ?hfدارد. در کاربری شهری غلظت فلزات آهن، روی، منگنز، نیکل و سرب همبستگی منفی و معنی داری با ?fd نشان داد و در کاربری غیر شهری آهن، روی و نیکل همبستگی مثبت و معنی داری با ?fd نشان داد که دلالت بر وجود ذرات سوپر پارامگنتیک در منطقه دارد. غلظت بالای فلزات سرب، روی و مس در کاربری شهری نشان داد که این مناطق در مقایسه با کاربری های کشاورزی و مرتعی آلوده شده است. نتایج نشان داد که دو عامل مهم کنترل کننده پذیرفتاری مغناطیسی و غلظت فلزات سنگین در منطقه مواد مادری و فعالیت های انسانی است. همبستگی منفی و معنی دار بالایی بین پذیرفتاری مغناطیسی و هدایت الکتریکی، گچ، کربنات کلسیم معادل و ماده آلی مشاهده شد. افزایش املاح محلول، گچ، کربنات کلسیم معادل و ماده آلی پذیرفتاری مغناطیسی خاک را از طریق رقیق سازی کانی های مغناطیسی کاهش می دهند. بر اساس نتایج این مطالعه به دست آوردن الگوی توزیع پذیرفتاری مغناطیسی در مواد مادری مختلف فاکتور مهمی در تفسیر داده های پذیرفتاری بدست آمده از کاربری های مختلف است و همچنین از اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی می توان برای ارزیابی آلودگی فلزات سنگین خاک استفاده نمود.

بررسی میزان تغییرات پتاسیم غیر تبادلی و تبادلی در ارتباط با تحول خاکهای منطقه سروستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1382
  ژیلا بهار لویی یانچشمه   علی ابطحی

نتایج حاصل از دستگاه پراش پرتو ایکس نشان می دهد که درتمامی پروفیلها کانیهای ایلیت ، کلریت ، پالی گورسکیت ، اسمکتیت و کمی کائولینیت و ورمیکولیت وجود دارد . ولی مقدار نسبی این کانیها متاثر از شرایط هوادیدگی است . مشخص شد که مقدار پتاسیم ساختمانی در ‏‎xerorthents ‎‏ بیشترین و در ‏‎haploxeralfs‎‏ کمترین ، پتاسیم غیر تبادلی در ‏‎xerorthents‎‏ بیشترین و در ‏‎endoaquolls‎‏ کمترین است . بین تمامی شکلهای مختلف پتاسیم ( به جز پتاسیم محلول ) ودرصد رس ایلیت (درهردو جز رس ریز و درشت ) ارتباط معنی داری بدست آمد . بطورکلی نتیجه گیری شد که در خاکهای این منطقه تفاوت در آزادسازی پتاسیم به درجه هوادیدگی متفاوت این خاکها و مقدار ایلیت در بخش رس خاک بستگی دارد . پتاسیم تبادلی و غیر تبادلی بیش از 150 میلی گرم بر لیتر است . بنابراین این منطقه از نظر پتاسیم غنی به نظر می رسد .