نام پژوهشگر: رحمت اله صدیق سروستانی

بررسی رابطه احساس برچسب خوردگی و رضایت شغلی در پرسنل شهرداری های خراسان شمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  موسی حسین زاده   امیر ملکی

هدف این تحقیق بررسی میزان احساس برچسب خوردگی و رضایت شغلی پرسنل شهرداری های استان خراسان شمالی و تأثیر آن بر میزان رضایت شغلی آنها در سال 1388 بوده است. در این تحقیق، با استفاده از تحقیقات انجام شده و نظریه های روانشناسی کار، نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو، نظریه دو عاملی هرزبرگ، نظریه نقشی، نظریه نیازهای سه گانه مک کللند و نظریه احساس برچسب خوردگی و نظریات لمرت و بکر (رویکرد تعامل گرا) و تجارب و مشاهدات محقق در شهرداریها یک الگوی نظری بر پایه متغیرهای مستقل واحد محل خدمت، میزان تحصیلات و مرتبه شغلی طراحی گردید تا تأثیر آنها و احساس برچسب خوردگی بر رضایت شغلی سنجیده شود. روش پژوهش به صورت پیمایشی و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ابتدا چهار شهرداری بجنورد، شیروان، اسفراین و آشخانه به عنوان نمونه انتخاب شدند. در مرحله بعد تعداد 330 نفر از این چهار شهرداری به عنوان نمونه آماری برگزیده شدند. برای سنجش رضایت شغلی از مقیاس برایفیلدوروث استفاده شد و برای اندازه گیری احساس برچسب خوردگی از مقیاس محقق ساخته بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای واحد محل خدمت، سطح تحصیلات و مرتبه شغلی با احساس برچسب خوردگی رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین واحد محل خدمت، سطح تحصیلات و مرتبه شغلی با رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود ندارد. یافته اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین احساس برچسب خوردگی و رضایت شغلی رابطه معنی دار معکوس وجود دارد. (479/0r2)

عوامل جامعه شناختی موثر بر احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور مرکز تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  نسرین لطفی   امیر ملکی

تحقیق حاضر به بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور پرداخته است. امنیت اجتماعی حکایت از حفظ فرد در مقابل خطراتی دارد که اجتماع آن را برای افراد رقم می زند و فرد را در مقابل خطراتی که مسبب آن زندگی جمعی است حمایت می کند و یکی از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست. فضاهای شهری از جمله مولفه هایی هستند که نابهنجاری های اجتماعی در آن ها رخ می دهد و امنیت افراد را تهدید می نماید. بنابراین امنیت زنان و دختران دانشجو به عنوان یک گروه فعال در عرصه های اجتماعی از جمله دانشگاه که سبب حضور مستمر آنان در فضای شهری می گردد، می تواند به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی و تحت تاثیر نابسامانی های شهری بیشتر از سایر گروه ها آسیب ببیند. در این پژوهش، برای بررسی رابطه بین احساس امنیت اجتماعی با چهار متغیر بی نظمی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و میزان دینداری از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری مورد بررسی در این پژوهش 323 نفر از دانشجویان دختر در دانشگاه پیام نور مرکز تهران است. یافته های پژوهش بازگوی آن است که هر چهار متغیر مورد بررسی تاثیر معناداری بر میزان احساس امنیت اجتماعی داشته است. براساس تحلیل رگرسیون تک متغیره هرچه میزان احساس بی نظمی های اجتماعی افزایش یابد میزان احساس امنیت اجتماعی کاهش می یابد، درمقابل با افزایش میزان اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و میزان دینداری، میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش می یابد. در تحلیل رگرسیونی چند متغیره، از میان تمام متغیرهای وارد شده، اعتماد اجتماعی و حمایت فضای شهری در مدل تحلیلی باقی ماندند. به بیان دیگر این دو متغیر بیشترین تاثیر را بر میزان احساس امنیت اجتماعی دارند.

بازشناسی مفهوم هویت فرهنگی در معماری مسجد – مدرسه ایران ، (مورد مطالعه : دوره قاجار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  کورش مومنی دهقی   محمد رضا بمانیان

مسئله هویت از موضوعات بحث برانگیز علوم مختلف به خصوص در رشته های علوم سیاسی، روانشناسی، جامعه شناسی و معماری به شمار می آید. از اینرو در مورد هویت تعاریف و تحقیقات بسیاری در علوم مختلف صورت گرفته است. در حوزه معماری کشورمان نیز در حدود یک دهه مسئله هویت مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. در این رساله ابتدا سوالی مطرح می شود که هویت به صورت عام و هویت فرهنگی به صورت خاص چیست؟ مولفه ها و لایه های فرهنگی هویت بخش معماری مسجد – مدرسه ها به عنوان یکی از الگوهای مدارس دوره قاجار چیست؟ روش تحقیق انتخابی، روش تفسیری- تاریخی می باشد و با مطالعات کتابخانه ای در عرصه معماری مسجد – مدرسه ها و تحولات فرهنگی دوره قاجار و مطالعات میدانی به صورت حضور در بنا و مشاهده مستقیم؛ تلاش بر این است تا ویژگی های معماری مسجد – مدرسه های دوره قاجار به عنوان دوره شروع تحولات در مدارس سنتی و دوره ظهور مدارس جدید در ایران، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بطور کلی هدف تحقیق، بازشناسی مفهوم هویت فرهنگی در معماری مسجد – مدرسه های دوره قاجار می باشد و استفاده از ویژگی های هویتی معماری آن در معماری مدارس امروز می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تحولات فرهنگی دوره قاجار غالبا بر طرح کلی موجود در معماری مسجد - مدرسه های دوره قاجار تاثیری غیر مستقیم و بر عناصر معماری اینگونه بناها تاثیری هم مستقیم و هم غیر مستقیم و بر نقوش کاشی کاری و حجاری مسجد - مدرسه های دوره قاجار تاثیری مستقیم داشته اند. الگوی طراحی چندان نامشخص معماری، پیچیدگی و تنوع فضائی، گشایش و سبکی فضائی حیاط توسط فضای مهتابی و تحول در فضای گنبدخانه، نوگرائی غربی و موارد مشابه از جمله تاثیرات غیرمستقیم تحولات فرهنگی دوره قاجار بر معماری مسجد – مدرسه های دوره قاجار است. تعداد زیاد گلدسته ها، تحول در فرم و اجزاء مناره ها، کاربرد قوس های خفته و قاب های خالی در نما، تنوع طرح حجره، برج ساعت، تلفیق درون گرائی و برون گرائی و موارد مشابه همه نشانه هائی از تاثیرپذیری مستقیم و غیر مستقیم عناصر معماری اینگونه بناها است. همچنین کاهش نقوش اسلیمی و ختائی انتزاعی، ظرافت و ریزه کاری نقوش گلدانی، چرخش های بزرگ و شاخه هائی نسبتا ضخیم نقوش اسلیمی و ختائی، کاربرد انواع گل واقع گرا به خصوص گل سرخ و زنبق، منظره های معماری، میوه انگور، نقش پرندگان و کاسه بشقاب سازی، نقش دو گلدان روی هم، نقش گلدان یا شبیه گلدان به صورت ترکیبی با انواع نقوش و قاب بیضی شکل، نقش های جدیدی همچون شمعدان، تاج، کوپید، انسان لباس دار و موارد مشابه؛ همه نشانه هائی از تاثیرپذیری مستقیم تزیینات کاشی کاری و حجاری مسجد – مدرسه های دوره قاجار از تحولات فرهنگی و دانش های جدید دوره قاجار است.

بررسی رابطه نظام ارزشی معلمان و دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 89-1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده اقتصادو علوم اجتماعی 1390
  گلی فهیمی   رحمت اله صدیق سروستانی

چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام ارزش های موردنظر در معلمان و دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان مهاباد در هر یک از سطوح نظری، اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی انجام گرفت. به همین منظور پرسشنامه sov الپورت، ورنون و لیندزی با روایی سنجیده شده در طی سالهای متمادی مورد استفاده قرار گرفت. پایائی آن برای 30 نفر با روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نمونه آماری تحقیق مشتمل بر 598 نفر (364 دانش آموز دختر و پسر و 234 معلم زن و مرد دوره متوسطه شهرستان مهاباد ) بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به شیوه متناسب از لایه های مذکور گزینش گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی به شکل مقطعی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t نمونه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد در بین نظام ارزش های معلمان و دانش آموزان مورد مطالعه، ارزش زیبا شناسی بالاترین و ارزش های اجتماعی، مذهبی، نظری، اقتصادی و سیاسی به ترتیب در رتبه های دوم تا ششم قرار دارند. نتایج حاصله نشان داد که در بین نظام ارزشهای دانش آموزان و معلمان، ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی تفاوت معناداری را نشان داد. در بین نظام ارشهای دانش آموزان دختر و پسر، ارزش های اقتصادی، اجتماعی و مذهبی تفاوت معناداری را نشان می دهند. در بین نظام ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی و مذهبی در دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان مهاباد بر حسب رشته تحصیلی(علوم پایه و علوم انسانی) تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین ارزش های دیگر یعنی نظری، اجتماعی و سیاسی تفاوت معنادار نیست. در بین نظام ارشهای معلمان زن و مرد، تنها ارزش اجتماعی تفاوت معناداری را نشان داد. همچنین بین ارزش های اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی در معلمان دوره متوسطه شهرستان مهاباد بر حسب رشته تحصیلی(علوم پایه و علوم انسانی) تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین ارزش های دیگر یعنی نظری و سیاسی تفاوت معنادار نیست. واژگان کلیدی: نظام ارزشی آلپورت، نظری، سیاسی، اقتصادی، زیبا شناسی، اجتماعی و مذهبی.

بررسی میزان احساس عدالت در بین شهروندان تهرانی وعوامل اجتماعی موثر برآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمود نوایی لواسانی   رحمت اله صدیق سروستانی

چکیده این تحقیق به بررسی میزان احساس عدالت و عوامل اجتماعی موثر برآن می پردازدودر جستجوی آن است که با سنجش تجربی ابعاد احساس عدالت و متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی و سایر متغیرهای زمینه ای و مرتبط با آن ، عوامل موثر بر احساس عدالت را مورد بررسی قرار دهد. در این مطالعه با استفاده از نظرات جان راولز و نظریه عدالت او ، عدالت به سه متغیر آزادی های اساسی برابر، فرصت های اجتماعی برابر و اصل تمایز تفکیک و باتوجه به تأکیدخاص او بر آزادی های اساسی پس از وزن دهی به متغیرها سنجیده شده است.از بررسی نظریه راولز ودیدگاه های او در شرح این نظریه می توان دریافت کرد که احساس عدالت نشأت گرفته از عواملی چون عزت نفس ، نظام ارزشی، احساس محرومیت و همچنین پایگاه اجتماعی اقتصادی افراد است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش انجام شده و واحد تحلیل فرد می باشد. جامعه آماری تحقیق را کلیه افراد 18 سال به بالای ساکن شهر تهران تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران وجهت رعایت احتیاط تعداد 428 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. برای انتخاب نمونه ها نیز از کلیه مناطق 22 گانه شهر تهران متناسب با حجم آنها به صورت تصادفی ، فرد نمونه انتخاب و با استفاده از ابزار پرسشنامه و به شیوه مصاحبه اطلاعات گردآوری شده است. مهمترین نتایج این پژوهش به شرح زیر است : 1-میانگین احساس عدالت در میان کل پاسخگویان 796/10 است که بالاتر از حد متوسط شاخص (335/8) است. 2- بین احساس عدالت و پایگاه اجتماعی اقتصادی افراد رابطه وجود دارد(328/0- =tau-bو 000/0=sig ). 3- بین احساس عدالت واحساس عزت نفس همبستگی ضعیفی وجود دارد(156/0=r و001/0=sig). 4- بین احساس محرومیت نسبی و میزان احساس عدالت رابطه وجود دارد (387/0- =r و000/0=sig). 5- بین جهت گیری ارزشی افراد و میزان احساس عدالت رابطه وجود دارد ( 437/0=r و000/0=sig).

بررسی میزان آگاهی دانشجویان شاهد و ایثارگر استان زنجان از حقوق شهروندی و عوامل موثر برآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  علی اصغر اسکندری   امیر ملکی

حقوق شهروندی از جمله مفاهیمی است که سابقه طولانی در بین نظریه های علوم انسانی و اجتماعی دارد و پیدایش آن را به دولت شهرهای یونان و روم باستان نسبت می دهند . معنی و کاربرد امروزین آن مربوط به تحولات اجتماعی بعد از قرون وسطی مغرب زمین و عصر روشنگری (رنسانس) می باشد که به عنوان یکی از مولفه های توسعه در جوامع مدرن و مردم سالار مطرح گردیده است . همچنین اغلب این گونه حقوق در متون مذهبی و به وی‍ژه دین اسلام یافت می شود. با توجه به اهمیت مساله، پس از مروری بر ادبیات و مبانی نظری مرتبط، چارچوب نظری تحقیق با تکیه بر نظرات تی. اچ. مارشال، برایان اس. ترنر، تالکوت پارسونز، یورگن هابرماس و کارل مارکس تدوین گردید و چهار متغیر مستقل: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، حضور در عرصه عمومی، پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نگرش به حقوق شهروندی با ابعاد و مشخصه های مربوطه مطرح و با متغیر وابسته(میزان آگاهی از حقوق شهروندی) در رابطه قرار گرفتند که هر چهار فرضیه مطروحه با درجاتی از اطمینان لازم تایید گردیدند. با انجام آزمون رگرسیون میزان تاثیر متغیرهای مستقل مذکور به دست آمد که متغیرهای : نگرش به حقوق شهروندی و حضور در عرصه عمومی بیشترین ضریب تاثیر را در این زمینه داشتند. جامعه آماری، دانشجویان متعلق به خانواده های شهدا، جانبازان و آزادگان دوران انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی هشت ساله و پس از جنگ بودند که در سال تحصیلی 92-1391 در دانشگاه ها و موسسسات آموزش عالی استان زنجان به تحصیل اشتغال داشتند. حجم کل جامعه آماری 2699 نفر بودند که با استفاده از دو روش نمونه گیری: تصادفی طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده تعداد 337 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. روش تحقیق از نوع کمی پیمایشی و اسنادی و ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نوع اعتبار پرسشنامه، اعتبار صوری است و پایائی آن به کمک آلفای کرونباخ برابر با 72/ می باشد که بعد از آزمون اولیه بر روی 40 نفر از پاسخگویان به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های خام با استفاده از آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی، شاخصهای تمایل به مرکز و پراکندگی از آن و همچنین آزمونهای آمار استنباطی از جمله ضرایب همبستگی، رگرسیون، تفاوت میانگین و با نرم افزار spss انجام شد. سطوح سنجش متغیرها، اسمی، ترتیبی و فاصله ای می باشد.

برسی ارزشهای خانوادگی و تغییرات آن در ایران (1385-1379)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  لیلا روستایی   رحمت اله صدیق سروستانی

چکیده امروزه در تمام جوامع از جمله ایران ، اولویتهای ارزشی در عرصه ی روابط خانوادگی ، نقش های جنسی و جنسیتی تا حد زیادی دستخوش تغییر شده اند . این امر اذهان بسیاری ازمتفکران حوزه جامعه شناسی و سیاستگذاران را متوجه این سوال کرده است که "وضعیت ارزش های خانوادگی در جامعه ایرانی در حال حاضر چگونه است ؟ علت طرح این سؤال وقوع تحولات اقتصادی, اجتماعی و سیاسی است که پیامدهای فرهنگی ارزشی شگرفی را به دنبال داشته است. در سالهای اخیر همواره با دگرگونی های ساختی واجتماعی چون شهرنشینی ، صنعتی شدن، بالا رفتن سطح تحصیلات و سواد جامعه، و گسترش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی و ارزشهای حوزه خانواده تغییرات وسیعی را تجربه می کند. با مروری بر نظریه های مربوط به مطالعه ی ارزشها ، تنها نظریه ای که ظرفیت تبیین ارزشها را درهر دو سطح خرد و کلان ، توأماً, دارد ، نظریه نوسازی اینگلهارت است. تحقیق حاضر در صدد بکارگیری این نظریه به منظور تبیین وضعیت ارزشهای خانوادگی در هر دو سطح خرد و کلان می باشد . بر اساس نظریه اینگلهارت متغیرهای سن , تحصیلات و درآمد به عنوان متغیرهای مستقل سطح خرد مد نظر می باشند و متغیر وابسته ، ارزشها (ارزشهای خانوادگی ) افراد است . در سطح کلان ,پژوهش حاضر با اتخاذ رهیافت روند پژوهی علاوه بر مطالعه ارزشهای خانوادگی ایران در سال 2000 تغییرات آن در سال 2006 نیز مورد برسی قرار گرفته شده است. پژوهش حاضر نوعی پژوهش بدون مزاحمت و مبتنی بر استفاده از داده های موجود می باشد. در تحقیق حاضر از داده های حاصل از موج چهارم و پنجم پروژة بررسی ارزشهای جهانی(wvs) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آنست که ما شاهد تغییر محسوس و معنی داری در ارزشهای تربیتی خانواده در ایران هستیم به نحوی که از اهمیت نسبی ارزشهای سنتی تربیت خانوادگی ( همچون اطاعت و ایمان ) کاسته شده و در مقابل اهمیت ارزشهای موفقیت اقتصادی و استقلال ( عزم راسخ و پایداری و پس انداز ) در فضای تربیتی خانواده در حال افزایش است. اهمیت خانواده نزد شهروندان ایرانی طی دوره زمانی 2000 تا 2006 توزیع مشابهی در هر دو دوره دارد. در هر دو دوره اکثر قریب به اتفاق شهروندان ابراز داشته اند که نهاد خانواده از اهمیت بسیار زیادی نزد آنها برخوردار است (5/94% در موج چهارم و 8/93 در موج پنجم ) لذا هیچ گونه تغییری معنی داری در این بعد از ارزشهای خانوادگی وجود ندارد. این یافته بر اساس دیدگاه اینگلهارت معرف سنتی بودن جامعه ایران است.

مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی رشته علوم اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1393
  زهرا محمدی   رحمت اله صدیق سروستانی

نهاد علم و دانشگاه فرهنگ خاص خود را دارد که همانند سایر پدیده¬ها در گذر زمان تحولاتی داشته است. به¬نظر می¬رسد فرهنگ دانشگاهی ایران طی سال¬های اخیر تغییر کرده است. این پژوهش درصدد است تا دگرگونی فرهنگی در دانشگاه را بررسی و پیامدهای آن را مورد مطالعه قرار دهد. با توجه به هدف این پژوهش که فهمِ شیوه درک، تفسیر و معناسازی افراد جامعه مورد نظر است، لذا روش پژوهش از نوع کیفی است و به منظور ورود به ساحت معنایی از نظریه مبنایی (gt) استفاده شده است. در این مطالعه 34 نفر از نسل های سه گانه استادان علوم اجتماعی دانشگاه های دولتی شهر تهران از طریق نمونه گیری هدفمند و نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. کد گذاری، استخراج داده ها و سازمان دهی آنها با استفاده از نرم افزار اطلس تی انجام شده است. تحلیل نهایی پژوهش در قالب یک مدل نظری با خط سیر داستانی دگرگونی فرهنگی در جهت گسترش بی هنجاری فرهنگ تولید و انتقال دانش پیرامون پدید? مرکزی جذب، ارزیابی و ارتقاء علمی استادان دانشگاه پدیدار گشت. یافته های تحقیق نشان می دهد، دگرگونی در فرهنگ آموزش از شاگردپروری و پرورش منش و اخلاقیات از طریق تعاملات عاطفی در نسل اول به خاطر ازدیاد دانشجو و فناوری ارتباطات و اطلاعات، به سمت تعاملات صوری و غیرحضوری و کاهش استاد پذیری در نسل سوم رسیده است. فرهنگ پژوهش نیز به خاطر پژوهش محور شدن آیین نامه ارتقاء علمی در جهت افزایش کمی فعالیت پژوهشی (به خصوص چاپ مقالات) پیش رفته است تا استاد از امنیت شغلی و مالی حاصل از ارتقاء علمی بهره مند شود. نفوذ فرهنگ مادی گرایی و گسترش آن در بین دانشگاهیان طی نسل ها قوت گرفته و انگیزه¬های مادی منش استادی و انگیزه علمی را به حاشیه رانده است.