نام پژوهشگر: عبدالاحد غیبی
یاسین مجیدی محمد رضا اسلامی
پس از حمله توسعه طلبانه فرانسه به مصر در سال 1798م، روابط مصر و کشورهای عربی با غرب گسترش پیدا کرد. این پیوندها پس از خروج فرانسه از مصر در سال 1802م، به ویژه در دوره حکومت «محمدعلی پاشا» و «اسماعیل پاشا» به اوج خود رسید. هرچند این روابط زیان های جبران ناپذیری به این کشورها وارد کرد و در واقع نوعی تهاجم فرهنگی نیز بود، اما باعث بیداری عرب ها و آشنایی روز افزون آن ها با علوم و فنون جدید گردید. از این رو بسیاری از اندیشمندان، این حمله را آغاز دوره معاصر در ادبیات عربی به شمار می آورند. نمایشنامه نویسی یکی از فنونی بود که در این دوره به کشورهای عربی وارد شد و عرب ها در ادبیات گذشته خود با آن آشنایی اندکی داشتند. اگرچه «مارون النقاش» (1855-1817م) نخستین کسی بود که نمایشنامه نویسی را به ادبیات عربی وارد کرد، اما آثار وی بیشتر جنبه تقلید یا اقتباس از نمایشنامه های غربی داشت و از لحاظ انطباق با اصول نمایشنامه نویسی، ضعیف به شمار می آمد. پس از وی، «احمد شوقی» (1932- 1869م) با خلق نمایشنامه هایی که بر اساس اصول نمایشنامه نویسی نوین تألیف شده بود، پایه های این هنر را در ادبیات عربی استوار کرد و بعنوان اولین نمایشنامه نویس منظوم عرب مطرح گردید. پس از احمد شوقی نمایشنامه نویسان زیادی ظهور کردند که یکی از بزرگترین آنان، هم از لحاظ کمیّت آثار و نیز از نظر کیفیّت، نویسنده شهیر مصری «توفیق الحکیم» (1987- 1898م) بود. وی در طول حیات خود، نمایشنامه های منثور زیادی تألیف نمود که بسیاری از آن ها به زبان های دیگر نیز ترجمه شده اند. یکی از آثار این نویسنده «مسرح المجتمع» نام دارد که مجموعه ای از 21 نمایشنامه کوتاه و بلند است. این نمایشنامه ها از واقعیت های جامعه مصر الهام گرفته و درون مایه ای اجتماعی با زبان طنز دارد. فساد اخلاقی و اداری، اخلاق زنان، ازدواج، حمله به احزاب سیاسی، انتفاضه فلسطین، سنّت ها و عقاید رایج، اختلاف طبقاتی و روزنامه نگاری، از موضوعاتی است که در این اثر به آن ها پرداخته شده است.
هادی قربانی عبدالاحد غیبی
قرن بیستم عراق، شاهد حوادث مهم و تلخی چون، تشکیل رژیم سلطنتی در سال 1921م، شکل گیری احزاب سیاسی مختلف، ایجاد نظام جمهوری در سال 1958م، به قدرت رسیدن حزب بعث و روی کار آمدن صدام حسین به سال 1979م، بود که همه ی این اتفاقات، با انجام کودتاهای خونین و کشته شدن مردم بی گناه همراه بود. اما در رأس این حوادث، نفوذ استعمار به عراق قرار داشت که دل هر انسان فهیمی را به درد می آورد. استعمارگران قدرت طلب، سعی داشتند با چپاول فرهنگ و هویت مردم عراق، به سلطه ی خود بر آن کشور، ادامه داده و منابع غنی نفت را به یغما برند. اما در مقابل، افرادی در عراق بودند که از نفوذ استعمار، احساس خطر کرده و با بینش و روشنفکری که داشتند سعی بر ممانعت از غارت ملتشان توسط استعمارگران می نمودند. در این میان، نام محمد مهدی جواهری بر تارک مبارزان با استعمار می درخشد. وی شاعری متعهد به مبادی اسلام، ملتزم به هویت ملی خود، و در پی آن متأثر از حس ناسیونالیسم مثبت می-باشد. به همین جهت، جواهری بیش از دیگران، خود را در قبال ملت و کشورش مسوول دانسته و قدم در راه مبارزه با استعمار می گذارد و با سلاح بیان و قلم، شعرهای ضد استعماری می سراید. بدین ترتیب، وی به عنوان یک شاعر انقلابی و استعمارستیز قرن بیست عراق پا به عرصه ی شعر می نهد و با سرودن قصایدی چون «الثوره العراقیه»، «أیّها الوحش .. أیّها الاستعمار» به عنوان یک شاعر ملی در جهان عرب شناخته شده و به «شاعر العرب الأکبر» ملقب می گردد.
سحر یزدانخواه مرزدشت عبدالاحد غیبی
چکیده ادب فارسی و عربی در دوره ی معاصر از دو جنبه دارای اهمیت ویژه ای است. یکی بازگشت به شیوه ی شاعران بزرگ کهن و دیگری دگرگونی در موضوعات شعری به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی که اندک اندک در ایران و جهان عرب پدیدار گشت. در این دوران برای نخستین بار عناصر سیاسی و اجتماعی به عرصه ی شعر راه یافت و مفاهیم اجتماعی نظیر عدالت، آزادی، بیداری، تجدد و پیشرفت به درون دیوان شاعران کشیده شد. حافظ ابراهیم و ملک الشعرای بهار از جمله این شاعران می باشند. نام و آوازه ی حافظ ابراهیم و ملک الشعرا دو شاعر ملی گرای مصر و ایران در صحنه ی ادبیات معاصر این دو سرزمین کهن می درخشد. آن دو در پرورش روحیه ی ناسیونالیسم نقش به سزایی را ایفا کردند. درباره ی شخصیت و آثار ایشان تحقیقاتی صورت گرفته و مقاله های متعددی نوشته شده است. امتیاز بزرگ این دو شاعر در آن است که با وجود انتساب به مکتب شعر قدیم توانسته اند شعر خود را با خواسته های ملت خویش هماهنگ سازند. در این پایان نامه نگارنده تلاش کرده، دیدگاه های محمدتقی بهار و حافظ ابراهیم را درباره ی مسائل و رخدادهایی که به نوعی با اوضاع فرهنگی و اجتماعی دو کشور آمیخته اند مورد بررسی قرار دهد و بازتاب این واکنش ها را در دیوان دو شاعر که صفحات بسیاری را در قالب قصیده هایی با مضامین اجتماعی به خود اختصاص داده است مورد کنکاش قرار دهد؛ تا از رهگذر آن به مضامین مشترک اجتماعی در دیوان آن دو دست یابد. مضامین مشترکی از قبیل بررسی اوضاع زن در جامعه، تأثیر علم در روند رشد کشور، فقر و انحرافات اجتماعی و تجدد که وجود حوزه های مشترک فکری بین دو شاعر را به اثبات می رساند. واژه های کلیدی: ملک الشعرای بهار، حافظ ابراهیم، شعر، زن، علم، فقر، تجدد
مریم محمدزاده مهین حاجی زاده
طنز یکی از صناعت های ادبی است که با بیانی شیرین و جذاب، زشتی ها و کاستی ها را نمایش می دهد و مخاطبان خود را با تبسمی معنادار به تفکر برای اصلاح وضع موجود وادار می کند. طنز در ادبیات پیشین زبان عربی، معادل فکاهه و هجو بود. اما در ادبیات معاصر عربی طنزی به وجود آمد، که زیر پرده با عنصر خنده، انتقاد کرد. در این میان کشور سوریه از جمله کشورهایی است که از اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی رنج می برد و از این رو شاعران در اعتراض به سیاست های حاکمان ظالم در این سبک ادبی، طبع آزمایی کردند. یکی از شاعران، محمد احمد عیسی الماغوط است که در اشعار خود رنج ها و مصائب جهان عرب و اوضاع آن را به تصویر کشیده است و بیشتر طنزهای ماغوط، تلخ است؛ اما به دلیل نگرش وی به مسائل، با دید طنز آلود، شیرینی که بر جای می گذارد، مهم است. هدفش، بررسی و تحلیل موشکافانه مسائل فکری، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و حتی اقتصادی می باشد. مهمترین قضیه ای که وی با آن درگیر بود، مربوط به قضایای سیاسی علی الخصوص آزادی، مبارزه با حاکمان مستبد و مخالفت با دخالت اجانب است. در کنار این مسائل بعد اجتماعی را نیز در اشعارش فراموش نکرده و از قضایای مربوط به زندان، شکنجه و ظلم نیز غافل نبوده است. ماغوط به دو دلیل عمده از اسلوب ادبی طنز در اشعارش استفاده کرده است: یکی این است که در جامعه ای که وی در آن زندگی می کرد، خفقان سیاسی حاکم بود و شاعر نمی توانست صراحتا سخنان خود را بیان کند و دلیل دوم این است که طنز بر مخاطب تأثیر فراوانی می گذارد.
بیان علایی عبدالاحد غیبی
بسیاری از ادبا و شاعران معاصرعراق از جمله شاگردان مکتب سیدجمال الدین به شمار می آمدند که یکی پس از دیگری نغمه های ادبی خود را با شور و نشاطی اسلام گرایانه و ملی زینت می دادند. یکی از طلایه داران این نوع شعر اصلاح طلب «معروف رصافی» بود که به شدت تحت تأثیر اندیشه های اسلامی سیدجمال الدین قرار گرفت و در سرزمینی که واپس گرایی دینی برآن حاکم بود و طغیان می کرد در آتش اصلاح گرایی اسلامی دمید و آن را شعله ور ساخت. هرچند برخی از علمای دینی متعصب رصافی را به بی دینی و بد دینی متهم نمودند، اما به حقیقت او شاعری متعهد به مبادی اسلام و ملتزم به هویت ملّی خود بود. پژوهش حاضر با رجوع به دیوان این شاعر بزرگ عراق، و با استخراج برخی مفاهیم و موضوعات دینی و تطبیق آنها با آیات قرآنی و روایات معصومین (ع) بر آن است تا اثبات کند او به معنای حقیقی کلمه، شاعری اسلام گرا و مدافع دین مبین اسلام بود که شعرش را ابزاری برای بیداری ملت قرار داد و به این ترتیب می کوشید آنان را با عنایت به آموزه های اسلام از تحمل آن همه ذلت و خواری برهاند.
نازیلا غلامی ترکمبور حمید ولی زاده
پس از حمله ناپلئون و ارتباط بیش از پیش سرزمینهای عربی با غرب، ملت عرب هنوز از استبداد عثمانی ها رها نگشته بود که به استعمار خارجی گرفتار آمد و هر کدام از کشورهای عربی به نحوی تحت الحمایه استعمارگران بزرگی چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا درآمد. از آن پس جنبش هایی در مصر، سوریه و عراق شکل گرفت و اعتراضات مردمی شدّت یافت. در این میان شعرا با سلاح قلم خود وارد مبارزات مردم گشتند؛ از جمله این شاعران، احمد شوقی، خلیل مطران و حافظ ابراهیم هستند که پایان نامه حاضر در صدد است تا به چگونگی مبارزات این شعرای نامدار در راه حفظ وطن خویش در برابر ظلم و فساد داخلی و خارجی بپردازد. این سه شاعر عصر نهضت در اشعارشان بر مواد ادبی قدیم تکیه کردند و در عین نوآوری و تجدد، فخامت شعر قدیم را حفظ کردند؛ به همین دلیل بود که اینان به شعرای محافظین لقب گرفتند. اجتماعیات و زندگی مردم، دو موضوع محوری در شعر این شاعران است؛ بدین صورت که این شاعران، شعر را که تا این زمان مختص طبقه اشراف و خواص بود، به میان عامه مردم وارد ساختند و خود نیز وارد زندگی آنها شدند. در این پژوهش بیان شده است که چگونه این شاعران راهی را که بارودی باز کرده بود، به خوبی هموار و طی کردند و به نحو شایسته از سرچشمه های اصیل شعر عربی بهره بردند تا آنجا که اسلوبشان محکم شد و راه شعر خوب و مردمی برایشان هموار گشت و شعر را از حالت جمود به بیداری کشاندند و با طرح مسائل زندگی مردم، نظیر علم، فقر، وطن، عدالت، آزادی و زن، در کالبد خمود ملت عرب روحی دوباره دمیدند.
لیلا جباری عبدالاحد غیبی
چکیده: ادبیات و جامعه رابطه ای دو سویه دارند؛ همانگونه که مسائل اجتماعی دست مایه ی آفرینش آثار ادبی می گردد، گاه آثار ادبی موجب تغییر و دگرگونی جامعه می شوند، در این راستا ادبیات از دیرباز تاکنون همچون سلاحی در خدمت دفاع از اشخاص، قبایل، شهرها و در گستره ی وسیع تری جوامع و کشورها بوده است که ادبیات مقاومت نمودی است بر این واقعیت. شعرای عراق به دلیل شرایط خاص حاکم بر عراق و سرزمین های عربی و اسلامی به وفور به ادبیات مقاومت پرداخته اند و با استفاده از سلاح کلمه، گزارشی هنری از پایداری و مقاومت در برابر ظلم و ستم ارائه داده اند. در این میان«یحیی سماوی » از جمله شاعران معاصر عراق است که با رژیم بعث حاکم بر جامعه ی عراق و اشغالگران آمریکا مخالف است و سلطه ی هیچکدام از آن ها را بر نمی تابد. او با سلاح توانمند شعر، اعتراض خود علیه استبداد و به خصوص استعمار را اعلام کرده و به مبارزه و ستیز با بیگانگان پرداخته است. پژوهش حاضر بر آن است تا اشعار مقاومت در آثار یحیی سماوی بعد از اشغال عراق تا کنون(2003-2011م) را مورد بررسی قرار دهد؛ آمریکایی ستیزی، انتقاد از اوضاع جامعه ی عراق و... از جمله مفاهیم مقاومت و پایداری است که در آثار این شاعر کبیر معاصر عراق تجلی یافته است. شاعر با تبیین این مفاهیم بر آن است فرهنگ مبارزه علیه مستکبران و استعمارگران را در دنیای عرب و به ویژه در عراق گسترش دهد تا از این رهگذر جهان را با مفهوم واقعی عدالت اجتماعی؛ سیاسی آشنا سازد. کلمات کلیدی: عراق، یحیی سماوی، شعر معاصر عربی، مقاومت.
کلام حقی محمدرضا اسلامی
پیامبراسلام درچهل سالگی از سوی خداوند به رهبری و هدایت مردم مبعوث شد.خدمات و کارهای ارزنده ی آن حضرت برای بشریّت،در قالب شعرمدیح توسّط شاعران ثبت و ضبط گردیده وشاعران ایشان را به داشتن ارزشهای اجتماعی مثل کرامت،شجاعت،عزّت،جوانمردی ودیگرخصال نیک مدح گفتند.با عنایت به این که حضرت،شاعران را از مدح و ثنای خویش باز می داشت،مدایح نبوی در زمان حضرتش رشد چندانی نداشت. بنابراین مرحله ی بارزی که در روند مدایح حضرت رسول(ص)ایجاد گردید،مدح ایشان پس از بعثت می باشدکه روز به روز برشمار مدّاحان افزوده می شد. در دوره ی اموی،مدایح نبوی از رونق کمتری برخوردار بود و علّت آن را باید در سیاست خلفای بنی امیّه جستجوکرد؛ که با اعطای صلات وجوایز وتطمیع شاعران،سعی درتسخیرابزارهنری آنان داشتند و می کوشیدند از اینان درجهت پیشبرد اهداف و دور ساختن فکر و اندیشه ی دشمنان استفاده کنند.از این رو در عصراموی شعرمستقلّی را در مورد فضایل و مناقب پیامبرشاهد نیستیم،بلکه شاعرانی نظیرکمیت بن زید اسدی و فرزدق در لا به لای مدایح دینی وخاندان نبوّت،پیامبررا مدح می گفتند.موضوع مدایح اغلب اعتذار،شفاعت،ذکر رشادت ها و فضایل اخلاقی حضرت رسول بودوهدف شاعرا ن ترویج دین،تحریک عواطف مسلمانان در غزوات وتشویق آنان به جهاد،ایجاد امید،سرکوب دشمنان و پاسخگویی به مخالفان پیامبر بود.به هرحال مدایح نبوی از دوره ی اعشی،کعب بن زهیر،حسّان بن ثابت آغازگردیده ودرعصرحاکمیّت عبّاسیان ادامه داشت و پس ازآن در دوران انحطاط نیز توسّط شاعرانی همچون بوصیری، صفی الدّین حلّی و ابن نباته به اوج خود رسید؛ تا جایی که در دوره ی فترت، به یک فنّ مستقلّ شعری مبدّل گردید.
امینه نوری زاده حمید ولی زاده
چکیده اخلاقیات و مکارم آن، از مهم ترین و با ارزش ترین فضایل در دین اسلام و دیگر جوامع به شمار می رود که شاعران معاصر عربی این فضایل را در شعر خویش به تصویر کشیده اند. از آنجا که همواره در طول تاریخ بشری، زبان شعر و ادب تأثیر گذارترین راه در مخاطب بوده است، و برای بیان جایگاه و تبلیغ موضوع اخلاقیات نیز شاعران عجم و عرب آن را بهترین وسیله برای خود یافته و در بیان فضایل اخلاقی زبان به ذکر و ثنای آن گشوده اند و با ابزار ادبی و فنی خود جامعه ی انسانی را به آن ترغیب نموده اند، بنابراین در این پژوهش، اخلاقیات و مکارم اخلاقی از جمله صبر، عدالت، ایمان به خدا، صدق، جود و وفا و ... در لابلای دیوان پنج شاعر معاصر عربی، مصطفی غلایینی، پطرس کرامه، صالح مجدی، اخرس و عبد الغنی نابلسی مورد بررسی قرار گرفته و در گذر آن زندگی، آثار و ویژگی شعری این شاعران به طور مختصر معرفی گردیده است. با توجه به ماهیت تحلیلی و توصیفی بودن این پژوهش، نگارنده با روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی، سعی بر شناساندن و تبین بهتر مضامین اخلاقی (البته بر حسب مقتضای حال) از بین دواوین شاعران نموده است، تا خوانندگان با به کارگیری این فضایل در زندگی بتوانند به آن چیزی که مطلوب جامعه و اسلام است عمل کنند. واژگان کلیدی: اخلاقیات، شعر معاصر عربی، غلایینی، کرامه، مجدی، اخرس، نابلسی.
فرزانه احمری عبدالاحد غیبی
با توجه به موقعیت سیاسی و دینی مشابه ایران و فلسطین، این دو کشور در طول تاریخ مبارزاتی خود همواره در برابر استبداد داخلی و خارجی ایستادگی کردند. همزمان با وقوع تحولات بی سابقه در عرصه ی جهانی، به ویژه جنگ جهانی اول و دوم و تبعات آن بر کشورهای خاورمیانه، رفته رفته، قشر روشنفکر این جوامع درصدد انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم بر این کشورها برآمدند، به طوری که ادبیات مقاومت در انعکاس این انتقادها نقش بسزایی داشته است، این گونه ی ادبی برخلاف محدودیتی که از نظر موضوع دارد و شاعر را ملزم می کند در حوزه ی خاصی شعر بسراید باز هم شکوفا ترین گونه ی ادبی است به طوری که طوقان و صفارزاده، دو ادیب بزرگ فلسطین و ایران به شدت متأثر از این ادبیات بوده و در این عرصه هنر نمایی کرده اند، از این روی است که ادبیات مقاومت، زمینه ساز ظهور شباهت هایی در گرایش های سیاسی و معانی و مضامین موجود در اشعار این دو شاعره شده است. بدین ترتیب این کار پژوهشی بر آنست تا با روش تحلیلی و توصیفی، ضمن روشن نمودن غالب ابعاد این نوع ادبی با ارائه ی یک کار تطبیقی، جایگاه این دو شاعره را که از جمله چهره های شاخص و متعهد مقاومت هستند و اشعارشان در سیر روند مبارزات تأثیر چشمگیری داشته است، نمایان تر کند و با بررسی مضامین مشترک در اشعار آن ها بر فراگیر بودن امر مقاومت که زمینه ساز این شباهت هاست، تأکید کند.
مسعود مرگان پور عبدالاحد غیبی
چکیده خلیل سلیم حاوی از بزرگان شعر امروز و یگانه شاعر مضامین عمیق فلسفی، در پایان سال 1919 در روستای (الهویه) در جوار کوههای «دروز» از پدر و مادر مسیحی ارتودکس متولد شد. او با چند مجموعه شعر که هر کدام از حجم نسبتاً کمی برخوردارند، توانسته است یکی از والا ترین جایگاه ها را در شعر معاصر عرب بدست آورد. شعر او از سمبولیسم عمیق و هشیارانه ای برخوردار است. او شاعری است متشاوم که یأس و ناامیدی در تمامی آثارش به گونه ای هولناک موج می زند؛ حتی این ناامیدی در عنوان دیوان هایش نیز مشهود است؛ از جمله آنها «نهرالرماد» است که از دو جزء متناقض تشکیل شده است به گونه ای که یک کلمه آن به مرگ و دیگری به زندگی و خیزش دلالت دارد. خلیل را چند دیوان است که بر اشعار دو دیوان «نهرالرماد» و «بیادر الجوع»، موضوع مرگ؛ و بر اشعار دیوان «النای و الریح» موضوع خیزش و زندگی غلبه دارد. مسئله بیداری و تجدد از خواب غفلت که نوعی بازگشتن و زنده شدن از دنیای مرگ محسوب می شود، در شعر او در مقام نخست اهمیت قرار دارد. حاوی تصاویر مرگ و زندگی را در بیشتر اوقات در قالب نمادها و اسطوره ها طرح ریزی کرده و بیان می داشت؛ از این روی است که به شاعر اسطوره شهرت یافته است. پایان نامه حاضر بر آن است که با رویکردی تحلیلی و توصیفی، دو موضوع مرگ و زندگی را که با تصاویر متنوعی در شعر خلیل حاوی نمود یافته است، مورد بررسی قرار دهد.
علی حیدری کهلی عبدالاحد غیبی
عبدالرحیم محمود شاعر فلسطینی به سال 1913 در روستای عنبتا از توابع طولکرم فلسطین به دنیا آمد و در جنگ الشجره در 13 ژوئن سال 1948در سن 35 سالگی به شهادت رسیده و به شاعر شهید ملقب گشت. عبدالرحیم محمود یکی از سه شاعر کلاسیک است که قبل از سال 1948 در فلسطین انتخاب شده بود، او با برافروخته شدن شعله های انقلاب در سال 1936 تعلیم را رها کرده و به صف مبارزان پیوست. همواره به سرودن اشعار حماسی می پرداخت و ملت را به جهاد برای احقاق حقشان دعوت می کرد. جهادش، تطبیق عملی با کلماتش بود و کلماتش، تعبیری صادقانه از عقایدش می باشد. شاعرتا زمان شهادتش از فعالان عرصه سیاست، اجتماع و شعر بود. او شاعری وطنی است و شعرش نمونه ای از ملی گرایی و جهاد صادقانه است. از ویژگی های شعر او قوت عاطفه، وضوح و روانی و فخامت لغوی است. آگاهی عمیقی به لغت موروثی داشت. قصایدی دارد که در آن به موضوعات اجتماعی و انسانی می پردازد. در بیشتر مسائل سیاسی عصرش به شعر و سخن پردازی پرداخته است. در دفاع از طبقات فقیر جامعه، کارگران و کشاورزان شعر سرود. مهمترین اثر شعری خویش را هنگامی که شاهزاده ی سعودی امیر سعود بن فیصل به زیارت از فلسطین می پرداخت در حضور او سرود و از وضع موجود و سکوت حاکمان عرب انتقاد نمود. از شعرهای او که مربوط به مسایل سیاسی وقت می باشد می توان به قصیده ای اشاره کرد که در خصوص پیمان بالفور سروده است. این پژوهش در صدد آن است که به بررسی و تحلیل مضامین اجتماعی و سیاسی اشعار شاعر و تطبیق آنها با مسائل سیاسی و اجتماعی عصر او بپردازد.
اسماعیل اصغری ترکی عبدالاحد غیبی
شعر عرب تا نیمه ی اول قرن نوزدهم میلادی به همان صورت ناپسند عصر عثمانی حرکت می کرد. از نیمه ی دوم قرن نوزدهم عرب ها اندک اندک به حقوق سیاسی و اجتماعی خود پی بردند، و از طرف دیگر دیوان های شعرای دوره ی عباسی و جاهلی را مطالعه کردند، و متوجه شدند که شعر آنان آئینه ی تمام نمای زندگی شان است؛ بنابراین شاعرانی مثل احمد شوقی، حافظ ابراهیم و خلیل مطران اشعار عصر عباسی و دوره های قبل را به دقت خواندند، و به نحو احسن از سرچشمه ی اصیل شعر عربی بهره بردند تا آنجا که اسلوب شان محکم شد و راه شعر خوب و مردمی برای شان هموار گشت. آن ها در اشعار خودشان بر مواد ادبی قدیم عربی تکیه کردند و فخامت شعر قدیم را در اشعار خود حفظ نمودند. از این میان احمد شوقی یکی از شعرای برجسته ی دنیای عرب، و یکی از بزرگترین ارکان نهضتی است که شعر عربی را به سوی ارزش های جاودانه سوق داده، و توانسته است با استعداد فطری و ذوق سرشار شعری و تعمّق در آثار شعرای نامدار عرب، و تأثر از شعرا و نویسندگان برجسته ی فرانسوی لقب امیرالشعرای دنیای عرب را به خود اختصاص دهد؛ و به شهرتی فراگیر در محافل ادبی و اجتماعی مصر و دیگر کشورهای عربی دست یابد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در مصر برای تحصیلات عالیه با حمایت دربار مصر راهی فرانسه شده و پس از حدود چهار سال گشت و گذار در چند کشور اروپایی به مصر بازگشت. وی پس از بازگشت از اروپا به دربار پیوست؛ زندگی او در دربار با انواع خوش گذرانی ها ادامه داشت تا این که با تغییر و تحولاتی که در دربار مصر صورت گرفت و عباس پاشا از حکومت خلع شد و حسین کامل جای او را گرفت، شوقی آن موقعیت قبلی را که در قصر داشت، از دست داد، لذا به اسپانیا تبعید شد. وی پس از مدتی زندگی در تبعید در سال 1920م به وطنش بازگشت؛ اما این بار او برای زندگی متن مردم را انتخاب کرد؛ با آنان بود، دردهای آن ها را می دانست، مشکلات آن ها را لمس می کرد، آمال و آرزوهای هم وطنان خود را درک می کرد؛ لذا وقتی اشعار این شاعر نامدار عرب را مطالعه می کنیم، با انواع شعر مواجه می شویم، که می توان آن را در تقسیم بندی های گوناگون نشان داد. در یک تقسیم بندی که ما در این پژوهش دنبال آن هستیم، اشعار او را می توان در دو موضوع مقابل هم یعنی سنت و تجدد از هم جدا کرد. موضوعاتی که زندگی پرحادثه ی شاعر از تلخ و شیرین در سرودن آن ها تأثیر به سزایی داشته است؛ و این یک چیز طبیعی است که اشعار هر شاعری بازتابی از زندگی خود و هم وطنانش می باشد. لذا در این نوشتار که با رویکرد توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است، این مسائل مطرح می باشد: 1) آیا شوقی در شعرش به مضامین سنتی پرداخته است؟ 2) شوقی چقدر در شعرش به مضامین جدید اهتمام نموده است؟ 3) علت توجه و اهتمام شاعر به مضامین سنتی و جدید چه بوده است؟ با این فرضیه ها می توان به سئوالات فوق جواب داد: الف) شوقی در دوره ای از زندگی ادبی خود از قدما تقلید کرده و همچنین شرایط زندگیش تا تبعید ایجاب می کرده که وی در آن دوران و چه بعد از آن به مضامین و موضوعات سنتی نظیر مدح، رثا و... بپردازد، و این نوع از اشعار وی، بازتاب دهنده ی شرایط آن دوران است. ب) هر شاعری، از دوران زندگی خودش کم و بیش تأثیر می پذیرد شوقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی شاعری معاصر است و طبیعی به نظر می رسد که در اشعار او مسائل و موضوعات جدید مثل وصف، مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود، توصیف مظاهر تمدن جدید و... وجود داشته باشد. ج) اهتمام شاعر به مسائل سنتی بیشتر به دلیل ارضای محیط سنتی اعم از مردم عادی و امیران بود، که به عادات و آداب و سنن نیاکان گذشته خو گرفته بودند. لذا شاعر در میان آن ها زندگی می کرد و با خواسته های آن ها هم نوا می شد. اما در مورد نوگرایی شاعر باید گفت که علت توجه وی به آن، هم گام شدن با تکنولوژی و دستاوردهای تمدن جدید است. این نوع اشعار بیشتر حاصل بیداری ملل و توجه آن ها به حق و حقوق از دست رفته ی خودشان بوده است؛ که شاعر در این خواستن ها و انقلابات، با شعر خودش با هم نوعان خود در کشورش یا سایر کشورها هم نوایی کرده است. پیشینه ی تحقیق در مورد سنت و تجدد در شعر عربی نوشته ها و مقالاتی وجود دارد؛ مثلاً دو کتاب کارکرد سنت در شعر معاصر عرب نوشته ی احمد عرفات الضاوی، نوگرایی در شعر معاصر عرب اثر خلیل ذیاب ابوجبهه، و مقالاتی نظیر جای گاه سنت در شعر معاصر عرب نوشته ی احسان عباسی، تجدید و نوگرایی در شعر شاعران نئوکلاسیک مصر اثر دکتر عبدالاحد غیبی، نوآوری و مفاهیم آن در شعر عربی اثر محمدرضا میرزانیا، نوآوری در ادب متعهد عرب اثر انیسه خزعلی و.... با توجه به این که بیشتر این نوشته ها به طور عمومی به این موضوعات پرداخته اند؛ نظیر نوآوری در شعر معاصر عرب یا کارکرد سنت در شعر معاصر عرب، و از طرف دیگر شاعر خاصی را در نظر نگرفته اند، و این که به این دو موضوع توأمان نپرداخته اند؛ لذا در این پایان نامه سعی خواهد شد به این دو موضوع باهم و به طور خاص در شعر یک شاعر پرداخته شود. همچنین نگارنده بر آن است تا با انجام این پژوهش، گذشته از پرداختن به میان قدیم و جدید در شعر شاعر؛ خاستگاه های این مضامین را از نظر پنهان نگذارد، و در این میان علل و عوامل رویکرد دوگانه ی شاعر را مورد بررسی قرار دهد. پایانامه ی حاضر از سه فصل تشکیل شده است، فصل اول به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مصر در روزگار شاعر اختصاص دارد. این دوره اوج فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مصر است. حمله ی ناپلئون به مصر، تلاش مردم برای رهایی از دست استعمار خارجی و استبداد داخلی، تلاش برای ایجاد دموکراسی در کشور، تأسیس مدارس، ایجاد چاپ خانه ها و چاپ روزنامه و... از ویژگی های این دوران است که در شعر شاعر نیز این حوادث و اتفاقات کم و بیش انعکاس یافته است. فصل دوم به زندگی شاعر از تولد تا وفات او اختصاص یافته است. نخست به زندگی شخصی وی از شروع تحصیل در مصر تا ادامه ی آن در اروپا، نشست و برخاست با امرا و پادشاهان، دوری از وطن و سکونت در اسپانیا از روی قهر و اجبار تا بازگشت از سکونت اجباری و برگشت به میان مردم، و سپس به افکار و ویژگی های شعری وی از تقلید تا نوگرایی و آثار به یادگار مانده از او پرداخته شده است. فصل سوم به سنت و تجدد در شعر شاعر اختصاص دارد. این فصل از سه بخش تشکیل شده است، بخش اول به تعریف و توضیح کلیات نظیر تعریف سنت و تجدد و علل و عوامل پرداختن شاعر به آن ها پرداخته است. در بخش دوم و سوم که قسمت اصلی پایان نامه را تشکیل می دهد، یکی به موضوعات قدیمی اختصاص یافته و دیگری به موضوعات جدید. در این دو بخش به سراغ دیوان شاعر رفته و بعد از استخراج نمونه هایی از اشعاری که دارای مضامین قدیمی و جدید هستند، به شرح و تحلیل و ترجمه ی آن ها پرداخته شده تا جای گاه هریک از آن ها در این دسته بندی مشخص شود.
یوسف رحیم زاده گواهر محمد رضا اسلامی
در خفقان و وحشت سیاسی و اجتماعی دوران حسنی مبارک در مصر، بودند کسانی که قد علم کردند و پرچم نیم افراشته و یا به عبارتی دقیق تر، پرچم شکست? آرمان خواهی، استکبار ستیزی، اصول گرایی و وطن دوستی عربی را بر افراشته و داد سخن از وطن بر باد رفته و آرمانها و ارزشها و اصول فراموش شد? انسانی و اسلامی سر دادند و انگشت اتّهام خود را بی واهمه، متوجّه وی و دولتهای وقت آمریکا و اسرائیل نمودند. بی تردید، نقش بی بدیل فاروق جویده؛ شاعر و روزنامه نگار معاصر مصری در این راستا بسیار قابل تامّل و پررنگ تر از دیگران نشان می دهد، وی که متولّد فوریّ? سال 1945 در کفر شیخ مصر می باشد در سال 1968 در رشت? روزنامه نگاری دانشکد? ادبیّات دانشگاه قاهره، فارغ التّحصیل شد و از همان زمان وارد دنیای نویسندگی و شاعری گردید. جسارت مثال زدنی، شاخصی است که وی را از دیگر مدّعیان آرمان خواهی و استکبار ستیزی، متفاوت ساخته است، جز این نیست که سخن گفتن از مصر و عراق و فلسطین و لبنان بر باد رفته، سخن از دین و خدای فروخته شده، سخن از دولتمردان نالایق و مستبدّ، سخن از بوش و شارون، سخن از اتّحاد و همدلی و ... در اوضاع سیاسی دهه های اخیر مصر، کاری آسان و بی خطر نبود. فاروق جویده، به عنوان مبارزی اصول گرا و درس آموخت? مکتب هیهات منّا الذّل? حسینی و با سلاح اندیشه، احساس لطیف، پاک، انسانی و اسلامی و زبان نافذ و تأثیر گذار خود، پایه گذار حرکتی گردید که ادّعای تأثیر گذاری آن در ظهور انقلاب های اخیر کشورهای خاورمیانه سخنی گزاف نخواهد بود، قدرت کلام و سحر شعر وی تا حدّی است که هر انسان بی تفاوتی را متأثّر نموده و اسیر و دربند خود می سازد. روح و پیام انقلاب اسلامی ایران، به عنوان منشأ بسیاری از انقلابهای اسلامی و انسانی اخیر، چنان در کالبد این شاعر آزادی خواه اثر گذاشته است که در بسیاری از اوقات، اشعار و آثار وی رنگ و روی ایرانی و صبغ? شیعی و ضدّ استکباری دارد. از این رو، در این پژوهش، تلاش بر این است از میان انبوه آثار آرمان خواه، ملی گرا و استکبار ستیزان? این شاعر وطن دوست، نمونه هایی ارائه گردیده و گوشه هایی از نقش آفرینی این شاعر توانمند در جنبشها و حرکتهای اخیر عربی و مخصوصاً نقش وی در انقلاب 25 ژانوی? سال 2011 مصر، مورد بررسی قرار گیرد
یوسف رحیم زاده گواهر محمد رضا اسلامی
در خفقان و وحشت سیاسی و اجتماعی دوران حسنی مبارک در مصر، بودند کسانی که قد علم کردند و پرچم نیم افراشته و یا به عبارتی دقیق تر، پرچم شکست? آرمان خواهی، استکبار ستیزی، اصول گرایی و وطن دوستی عربی را بر افراشته و داد سخن از وطن بر باد رفته و آرمانها و ارزشها و اصول فراموش شد? انسانی و اسلامی سر دادند و انگشت اتّهام خود را بی واهمه، متوجّه وی و دولتهای وقت آمریکا و اسرائیل نمودند. بی تردید، نقش بی بدیل فاروق جویده؛ شاعر و روزنامه نگار معاصر مصری در این راستا بسیار قابل تامّل و پررنگ تر از دیگران نشان می دهد، وی که متولّد فوریّ? سال 1945 در کفر شیخ مصر می باشد در سال 1968 در رشت? روزنامه نگاری دانشکد? ادبیّات دانشگاه قاهره، فارغ التّحصیل شد و از همان زمان وارد دنیای نویسندگی و شاعری گردید. جسارت مثال زدنی، شاخصی است که وی را از دیگر مدّعیان آرمان خواهی و استکبار ستیزی، متفاوت ساخته است، جز این نیست که سخن گفتن از مصر و عراق و فلسطین و لبنان بر باد رفته، سخن از دین و خدای فروخته شده، سخن از دولتمردان نالایق و مستبدّ، سخن از بوش و شارون، سخن از اتّحاد و همدلی و ... در اوضاع سیاسی دهه های اخیر مصر، کاری آسان و بی خطر نبود. فاروق جویده، به عنوان مبارزی اصول گرا و درس آموخت? مکتب هیهات منّا الذّل? حسینی و با سلاح اندیشه، احساس لطیف، پاک، انسانی و اسلامی و زبان نافذ و تأثیر گذار خود، پایه گذار حرکتی گردید که ادّعای تأثیر گذاری آن در ظهور انقلاب های اخیر کشورهای خاورمیانه سخنی گزاف نخواهد بود، قدرت کلام و سحر شعر وی تا حدّی است که هر انسان بی تفاوتی را متأثّر نموده و اسیر و دربند خود می سازد. روح و پیام انقلاب اسلامی ایران، به عنوان منشأ بسیاری از انقلابهای اسلامی و انسانی اخیر، چنان در کالبد این شاعر آزادی خواه اثر گذاشته است که در بسیاری از اوقات، اشعار و آثار وی رنگ و روی ایرانی و صبغ? شیعی و ضدّ استکباری دارد. از این رو، در این پژوهش، تلاش بر این است از میان انبوه آثار آرمان خواه، ملی گرا و استکبار ستیزان? این شاعر وطن دوست، نمونه هایی ارائه گردیده و گوشه هایی از نقش آفرینی این شاعر توانمند در جنبشها و حرکتهای اخیر عربی و مخصوصاً نقش وی در انقلاب 25 ژانوی? سال 2011 مصر، مورد بررسی قرار گیرد
مهسا منافی رضا موسوی
در طول قرن گذشته، همزمان با وقوع تحولات بی سابقه در عرصه ی جهانی، به ویژه جنگ جهانی اول و دوم و تبعات آن بر روی کشورهای خاورمیانه رفته رفته، قشر روشنفکر این جوامع در صدد انتقاد از وضعیت سیاسی حاکم بر این کشورها و شرایط اجتماعی مردم برآمدند که باعث شد نقد اجتماعی با مسائل سیاسی در هم آمیخته شود. در این میان شاعران و ادیبان برجسته ای ظهور کردند که با دستمایه قرار دادن این موضوعات، پیام های اصلاح گرایانه ی خود را در قالب های جدیدی به مخاطبان خود منتقل می کردند. یکی از مهمترین و رساترین شیوه های انتقاد، استفاده از طنز است. با توجه به گیرایی و شیوایی این نوع ادبی در ادبیات ملل مختلف، شاعران از آغاز تاکنون هر یک به طریقی به سرودن اشعاری از این دست اهتمام ورزیده اند. در دوران معاصر با توجه به وضع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع، گرایش به طنز در سخن شاعران بیشتر شد و آثار نسبتاً ماندگاری را در این شیوه رقم زدند. از جمله ی این ادیبان اصلاح طلب، می توان از احمد مطر(شاعر برجسته ی عراقی)و دهخدا (ادیب سرشناس ایرانی) یاد کرد که با زبانی نیش دار به انتقاد از جوامع، مردم و زمامداران پرداختند. احمد مطر با تکیه بر طنز و با روی آوردن به این گونه شعر به بیان نابرابری های اجتماعی، هنجارشکنی های نامتعارف و ظلم و ستم به قشر پایین جامعه پرداخته است و با نارضایتی از وضع موجود و مخاطب قرار دادن اقشار مختلف جامعه سعی در بیان دیدگاه های خود و تحریک افکار عمومی نموده است. اجتماع، زمامدارن، استعمارستیزی، تناقض گویی و تهکّم، مهمترین جلوه های شعر طنزی احمد مطر است. دهخدا نیز ازجمله شاعرانی است که با زبانی نیش دار سعی در بیداری افکار جامعه ی زمان خود دارد. وی با پوشش دادن فقر، نابرابری های اجتماعی، استعمار، ظلم حاکمان، فساد و موضوعات دیگر در شعر طنزی خود، به نارضایتی خود از جامعه ای که در آن زندگی می کند، اشاره دارد و با کلام شعر سعی در بیداری مردم زمان خود دارد. مضامین، شرایط حاکم بر جامعه و جلوه های طنزی دو شاعر پیش درآمدی برای روی آوردن به بررسی تطبیقی مضامین طنزی در شعر دو شاعر و بیان مشترکات و اختلافات آنها شد. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با ابزار مطالعه ی کتابخانه ای سعی شده است که به بررسی ابعاد و جلوه های طنز در شعر دو شاعر پرداخته شود.
صبا حکمتی عبدالاحد غیبی
در دوره ی معاصر صحنه ی سیاست همواره از مهمترین زمینه های سرایش شعر بوده است و شاعران متعددی در این عرصه ظهور یافته و به شهرت جهانی رسیده اند. احمد محرم شاعر معاصر مصری از جمله ی این شاعران است که توانست، قدرت و توان شعری خود را در جهت دفاع از حقوق ملّت مصر و انتقاد از دستگاه حاکم یا دفاع از عملکرد صحیح حاکمان بکارگیرد، و در این زمینه به شاعر سیاست، شاعر دین و شاعر جهان عرب ملقّب شود. محرّم بر خلاف دیگر شاعران هم دوره اش که از آوازه ی بلندی هم برخوردار بودند و خود را از عرصه ی سیاست و درگیری های سیاسی دور نگه داشته بودند، وی تقریباً در تمامی صحنه های سیاسی حضور داشت، چه در حوادث سیاسی داخلی و چه در درگیری های جنجالی خارجی. و با سروده های خود مواضع سیاسی اش را آشکارا بیان می کرد. از سوی دیگر وی در حساس ترین دوران سیاسی مصر می زیست، دورانی که پر از آشوب ها و درگیریهای سیاسی بود و مصر کانون تمام این حادثه ها به شمار می رفت. به همین جهت محرم را می توان سیاسی ترین شاعر دوران معاصرخود دانست بدون شک دیوان سیاسیات وی گواه روشنی بر این مدّعی می باشد. احمد محرم از شاگردان و طرفداران و مریدان سرسخت مکتب سیّد جمال الدین اسد آبادی و محمد عبده می باشد و در سروده های خود از آن دو بسیار تأثیر پذیرفته است به گونه ای که محرم تمام اشعار خود را به دفاع از دین و سیاست اختصاص داده است. در آثار و سروده های محرم می توان به خوبی ردپای دیدگاه ها و نظریّات محمد عبده را یافت، دیدگاههای اصلاح طلبانه ای که خواهان تغییر در دستگاه حاکمه و تشکیل حکومتی اسلامی بود. اما جریان های مخالف سیاسی مانع از آن شد که حکومتی با پایه های مستحکم اسلامی شکل گیرد. محرم به عنوان یک شاعر که در بسیاری از مسائل سیاسی دخالت می کرد بر بسیاری از جریان های سیاسی بسیار تأثیرگذار بود، وی توانست با سروده های خود بر افکار و آرای عمومی مردم مصر و مردم جهان عرب تاثیر بگذارد و جریانهای سیاسی را به سود ملّت مصر و جهان عرب تغییر دهد.
راضیه رفیعی مهین حاجی زاده
در بین تمامی اموری که به جامعه، انسان و جنبه های انسانی مربوط می شود مسأله ی زن به عنوان نیمی جامعه، که از لحاظ عواطف زیباترین و لطیف ترین عنصر جامعه است، همواره با پیچیدگی و غموض بیش تر همراه بوده و سرآغاز شعر و گونه های نثر را به انحصار خود آورده و به آثار ادبی جذابیت خاصی بخشیده است. یکی از این انواع ادبی داستان می باشد. یوسف ادریس داستان نویس بزرگ مصری است که دنیای داستانی وی در بیش تر نوشته هایش، در قالب سه عنصر الله، جنس و سلطه مشخص می گردد. حضور زن در داستان های وی به واقعیت نزدیک است و تصویری به نسبت واقع بینانه از چهره ی وی می نمایاند. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تصویر و جایگاه زن را در چند داستان یوسف ادریس بررسی و تحلیل نماید. این پژوهش تأکید دارد که زن بر خلاف نظر هیلاری کیلباتریک، در ابداع داستانی یوسف ادریس بهر ه ی بسیاری دارد و در اکثر موارد در این داستان ها مورد توهین قرار می گیرد و یا مرتکب خطایی می شود و به عبارتی دیگر چهره ای کاملاً منفی دارد. زن گاه در چهره ی شیطانی، بی وفا و شرور، بی رحم و سنگدل، حقیر یا خوار و یا قابل ترحم در این داستان ها به تصویر کشیده شده است. اما با موشکافی تعدادی از این داستان ها در می یابیم که ادریس این مشکلات را ناشی از شرایط نابسامان جامعه ی مصری می داند. و از آن جا که ادریس در داستان های خود مانند یک پزشک به بیماری های جامعه ی خود می پردازد به تصویر این دسته از زنان پرداخته است و قطعاً در جامعه ی مصری آن زمان زنانی فاضل و با فرهنگ نیز وجود داشته اند.
نرگس معتمدی بارزیلی امیر مقدم متقی
از جمله نیایش¬ها و مناجات سرشار از مضامین بلند و والای عرفانی، دعای عرفه ی امام حسین (ع) است که با تعابیر متعالی عرفانی، روح و جان هر عاشق دلباخته و تشنه ی معرفت را به دریای معارف توحیدی رهنمون می¬سازد. امام حسین (ع) در این دعای پر محتوا و شیوا، عالی ترین مضامین توحیدی را در قالب کلماتی دلنشین بیان می¬کند و راه و روش بندگی و تضرع و درخواست نیاز از درگاه متعالی را به همگان می¬آموزد. از مشهورترین، برترین و شناخته شده ترین زیارت¬ها، زیارت جامعه¬ی کبیره¬ی¬ امام هادی (ع) است که ایشان در آن شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرموده¬اند که با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار (ع) و بلندای هستی آنان نظر دارد و زمینه ی معرفت برتر و عرفان کامل تر را فراهم می سازد. این زیارت، منشور بلند امامت و هدایت است که چون سیل از کوهسار حضرت علی بن محمد النقی (ع) سرازیر شده است. اسلوب، معنا، عاطفه و خیال به عنوان عناصر ادبی در آفرینش اثر ادبی نقش مهمی دارند و هر یک به عنوان مکمل یکدیگر، با تأثیری که بر خواننده می¬گذارد، موجب ماندگاری اثر ادبی می¬شود. این پژوهش در صدد است که به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی اسلوب، معنا و عاطفه¬ی این نیایش و زیارت پرداخته و ساختارهای زیبای اسلوب، معنا و عاطفه¬ی این دعا و زیارت را نشان دهد و درجه¬ی فصاحت، بلاغت و موسیقی متن را با استفاده از آرایه¬هایی که در آن به کار رفته است، تبیین کند. از خلال بررسی های انجام گرفته این مطلب به دست آمد که حضرت سیدالشهداء (ع) و امام هادی (ع) این نیایش و زیارت پرطنین و پر محتوا را از روی طبع و به دور از تکلف و در نهایت اخلاص و بندگی، در نثری فنی بر زبان مبارکشان جاری کرده اند. در دعای عرفه و زیارت جامعه¬ی کبیره، تناسب الفاظ با یکدیگر، استشهاد به قرآن و کاربرد صور خیال در استحکام و قوت اسلوب نقش مهمی داشته و علاوه بر آن باعث عمق و ژرف معنا گردیده است. اسلوب دعای عرفه و زیارت جامعه¬ی کبیره از جهت موسیقی درونی، در درجه¬ی بالایی قرار دارد و این امر در پی استفاده از آرایه¬های لفظی چون جناس، سجع، موازنه، ترصیع، رد الصدر علی العجز و بالعکس، بوده است. حسن ارتباط معانی، استیفای معنا و کاربرد آرایه¬های بدیع معنوی موجب شده است که هم در دعای عرفه و هم در زیارت جامعه¬ی کبیره، اهداف و اغراض به صورت تمام و کمال ارائه گردند. عواطف در هر کدام، همگی از روی احساس صادقانه و با حرارت و به صورتی عمیق خود را نشان می¬دهد و این امر سبب ماندگاری و جاودانگی این نیایش و زیارت شده است.
فاطمه موسوی عبدالاحد غیبی
عشق خمیرمایه ی آثارادبی فراوانی درهمه ی زبانها وادبیاتها می باشد ورقیق ترین احساسات وتمنیات روح مشتاق بشر،چه درزبان فارسی وچه درزبان عربی درخلال اشعارعاشقانه منعکس گشته است؛ دراین میان شاعرانی هستندکه درغالب آثارخود، به این مقوله پرداخته اند ودرهیچ زمانی ازآن فارغ نشده اند؛ ازجمله این شاعران، ابراهیم ناجی، شاعرمعاصرمصری وحسین منزوی، پدرغزل معاصرایران می باشد.هردوشاعرتوانسته اند، باجادوی عشق آثارجاویدانی برتارک ادبیات حک نمایندوازطرف دیگرمضامین رمانتیسم رابه اشکال مختلف دراشعارخودتجلی دهند. ناجی ومنزوی تحت تاثیرمکتب رمانتیسم پیوسته ازعشق،درد،تنهایی واحساسات صادقانه ی خود سروده اند. پژوهش حاضربرآن است عاشقانه های این دوشاعرمعاصررا به روش تطبیقی بررسی نموده، وبه ماهیت عشق درآثار این دوشاعر وچگونگی بازتاب آن درمفاهیمی همچون : دین، وصال، هجران ، انتظار، زن ، خیال، عفت ،رهایی، طبیعت ، غربت، بیان آشفتگی وسرگردانی، تواضع وفروتنی وخیال ومردم و...دست یابد. این پژوهش که به روش توصیفی ،تحلیلی انجام پذیرفته، به این مهم دست یافته است که ابراهیم ناجی وحسین منزوی ،به عنوان پیروان مکتب رمانتیسم توانسته اند با استفاده از عشق ، لطیف ترین وزلال ترین افکارواندیشه های خودرابه نمایش گذاشته، وعشق زمینی خودرا مقدمه ای برای رسیدن به عشق الهی وسیر درراه کمال ورستگاری قراردهندوکمال بخش ترین ومتعالی ترین اشعاررا که همان شعرعاشقانه است، به روح وجان بشریت هدیه دهند.
عایشه اسماعیلی عبدالاحد غیبی
در تاریخ مدرن غرب، مقطع زمانی را که از دهه های پایانی قرن هجدهم آغاز گردید و تا سال های قرن نوزدهم ادامه یافت دوران رمانتیسم می نامند. رمانتیست ها در تفسیر انسان گرایانه از بشر، توجه خود را بیشتر بر بُعد احساسی و عاطفی آن متمرکز کردند و با رویکرد صرفاً عقل گرایانه میانه چندانی نداشتند. در پایان قرن نوزدهم میلادی به دنبال تحولات سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مکاتب ادبی مغرب زمین، حرکت های ادبی تازه ای در کشور مصر شکل گرفت. یکی از این حرکت ها گرایش شاعران معاصر مصر به مکتب رمانتیسم است که نقطه آغازین تحول در شعر عربی معاصر به شمار می-رود و رمانتیست ها از گروه های پیشتازی هستند که دگرگونی ادبیات عربی و همگامی آن با عصر جدید، با تلاش های آنان شروع شد. طولی نکشید که شمار آنها بیشتر شد و دامنه تحول خواهی آنان نیز، گسترش یافت به طوری که در مدتی کوتاه، محتوا و ساختار شعر معاصر عربی را دگرگون ساخت. علی محمود طه شاعر رمانتیست مصریست که از بزرگان جماعت آپولو به شمار می رود. او در طول حیات کوتاهش، توانست با تألیف هشت دیوان و به تصویر کشیدن گرایش رمانتیکی خود جایگاه قابل توجهی در میان شعرای عرب به دست آورد. او در آثار خویش به مضامین شعری ای چون، میل به مجهولات، اسرار طبیعت، زن و عشق، غم و اندوه، انسان گرایی و ... اهتمام ورزید. رمانتیسم ایرانی بعد از انقلاب مشروطیت در ایران نضج گرفت و با افسانه نیما بالید و با آثار رمانتیک های بزرگی چون توللی و نادرپور به اوج خود رسید. فریدون مشیری به عنوان یکی از شعرای معاصر فارسی نقشی واسط یا میانجی بین ادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر را ایفا نمود . شعرهای مشیری نه در محدوده سنت گرایی اسیر ماند و نه در خود باختگی افراطی نوپردازان زندانی. شعر وی سرشار از عاطفه و احساس است. مهر ورزیدن، عشق را پاس گذاشتن، انسان را ستودن، با طبیعت زندگی کردن، درخت دوستی و بذر مهربانی را افشاندن، نگرانی و اضطراب برای سرنوشت انسان و آینده جامعه بشری، مضامین رمانتیکی است که در شعر او موج می زند. در این پایان نامه سعی بر آن است مضامین رمانتیکی که در آثار این دو شاعر سرشناس ایران و مصر از قرابت و نزدیکی بسیاری برخوردار است به تطبیق مورد بررسی قرار گیرد. عشق، طبیعت، نوستالژی و شعر اجتماعی از جمله مضامینی هستند که در شعر این دو شاعر از بسامد بیشتری برخوردار می باشد
مهدی مقدسی عبدالاحد غیبی
داستان های جریان سیال ذهن، که در آن ها نویسنده از دیدگاهی مدرنیستی به مقوله ی روایت می نگرد، نمونه های روشن شیوه ی روایتی هستند که در آن به صراحت از نقل داستانی منسجم و انعکاس واقعیتی قطعی و مورد توافق همگان پرهیز می شود.