نام پژوهشگر: سیّد حمیدرضا صادقی

رسوبزایی کاربری مرتع و کشاورزی در فصول مختلف با استفاده از بارانساز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1389
  محمد بخشی تیرگانی   حمیدرضا مرادی

چکیده رسوب زایی از خصوصیات ذاتی خاک بوده و در بعضی مناطق مهم ترین عامل فرسایش خاک محسوب می شود. رسوب زایی به عوامل متعددی بستگی دارد و نمی توان آن را به آسانی و بر اساس متغیرهای محیطی قابل مشاهده تخمین زد. تقریباً در تمام مطالعات صورت گرفته رسوب زایی خاک در یک منطقه را ثابت فرض می کنند، حال آن که این مولفه در اثر عوامل مختلف به صورت مکانی و زمانی تغییر می کند. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات رسوب زایی و عوامل خاکی موثر بر این تغییرات صورت گرفت. بر این اساس از موقعیت های بالا و پایین دامنه های شرقی و غربی در دو کاربری مرتع و دیم زار با شرایط مشابه در چهار فصل نمونه برداری انجام گرفت. طی هر واقعه شبیه-ساز باران، آستانه و حجم روان آب، وزن رسوب و میزان گل آلودگی اندازه گیری شد. جهت بررسی عوامل خاکی موثر بر تغییرات رسوب زایی، در کنار هر نمونه باران ساز یک نمونه خاک برداشت شد. در آزمایشگاه رطوبت اولیه، وزن مخصوص ظاهری، مواد آلی، فسفر، هدایت الکتریکی و ph خاک اندازه گیری شد. به منظور بررسی اثر هر یک از پارامترهای موقعیت شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و فصل روی داده های بدست آمده از باران ساز و خصوصیات خاک، از آزمون تجزیه واریانس مرکب در محیط نرم افزار spss 15.0 استفاده شد. در صورت معنی دار بودن اثر هر یک از این پارامترها اختلاف بین آنها را با استفاده از آزمون توکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات همه ویژگی های رسوب زایی و خصوصیات خاک مورد ارزیابی در این تحقیق، در فصول مختلف تغییرات معنی دار بودند. این تغییرات در کاربری دیم بیش از مرتع بود. در کاربری دیم زار حداکثر رسوب تولیدی به مقدار 146گرم در متر مربع در فصل زمستان و حداقل آن 72 گرم در متر مربع در فصل تابستان می باشد و در کاربری مرتع حداکثر آن 6/57 گرم در متر مربع در فصل پاییز به و حداقل آن 12 گرم در متر مربع در فصل بهار اندازه گیری شد. در ارزیابی تغییرات پارامترهای مورد بررسی در جهت و موقعیت شیب، تاثیر جهت شیب روی خصوصیات روان آب و رسوب معنی دار تشخیص داده شد. هم چنین اختلاف در خصوصیات خاک بین دو موقعیت بالا و پایین چشم گیرتر از خصیوصات روان آب و رسوب بود. در مرحله بعد با استفاده از رابطه رگرسیونی مهم ترین عامل خاکی موثر بر تغییرات رسوب زایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که وزن مخصوص ظاهری مهم ترین عامل خاکی موثر بر این تغییرات در کاربری دیم می باشد. در کاربری مرتع هیچ یک از عوامل در نظر گرفته شده بر تغییرات رسوب مهم تشخیص داده نشد. در هر دو کاربری، رطوبت اولیه خاک مهم ترین عامل موثر بر تغییرات حجم روان آب تشخیص داده شد.

تعیین و ارزیابی تغییرپذیری زمانی نسبت بار بستر به معلق در رودخانه ی کجور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1391
  حسین خیرفام   سیّد حمیدرضا صادقی

تحلیل تغییرپذیری انتقال رسوبات رودخانه در شرایط مختلف زمانی و هیدرولوژیکی در علوم و مهندسی هیدرولیک، هیدرولوژی و حفاظت آب و خاک مهم می باشد. قاعدتاً بار معلق به راحتی قابل اندازه گیری بوده ولی بار بستر به دلیل سختی در اندازه گیری به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین و ارزیابی تغییرپذیری زمانی نسبت بار بستر به معلق در حوزه ی آبخیز آموزشی و پژوهشی دانشگاه تربیت مدرّس (کجور) و از طریق اندازه گیری هم زمان بار بستر، بار معلق و دبی جریان از فلوم مستقر در خروجی حوضه از تیر 1390 تا خرداد 1391 برنامه ریزی شد. پس از اندازه گیری بار بستر، بار معلق و دبی در شرایط زمانی و هیدرولوژیک مختلف، نسبت بار بستر به بار معلق در فصول مختلف سال و هم چنین در غلظت های بار معلق و دبی های مختلف تحلیل و اقدام به ارائه مدل های رگرسیونی جهت تخمین بار بستر بر اساس بار معلق و دبی شد. تحلیل نتایج پژوهش نشان داد که نسبت متوسط بار بستر به معلق در فصل تابستان، پاییز، زمستان و بهار به ترتیب 16/0، 86/0، 6/4 و 8/0 درصد و با انحراف معیار 067/0، 95/0، 73/2 و 56/0 درصد بود. نتایج هم چنین نشان داد که دبی جریان، بارش و برداشت شن و ماسه از عوامل تاثیرگذار بر تغییرپذیری نسبت بار بستر به معلق بود. نتایج مدل سازی جهت تخمین بار بستر نیز نشان داد که مدل های چند متغیره ی فصل های تابستان، زمستان و بهار و مدل های حاصل از برازش بار بستر با دبی پاییز و کل دوره با درصد خطای نسبی به ترتیب 30/29، 33/3، 27/88، 27/81 و 60/93 درصد در مرحله ی واسنجی و 24/7، 34/51، 27/36، 39/49 و 51/17 درصد در مرحله ی اعتبار سنجی کارایی بالایی نسبت به سایر مدل ها داشتند. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از تغییرپذیری بالای نسبت بار بستر به معلق و مقدار کم آن در مقایسه با مقادیر گزارش شده در سوابق بود.