نام پژوهشگر: میر طاهر موسوی

بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  مصطفی امینی رارانی   میر طاهر موسوی

طرح مسئله: نقش سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از تعیین کننده های اجتماعی سلامت برای رسیدن به جامعه ای سالم انکار ناپذیر است. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و بیانگرهای سلامت اجتماعی در ایران و شناخت تأثیرات سرمایه اجتماعی بر سلامت اجتماعی می باشد . روش: مطالعه از نوع همبستگی اکولوژیک بوده که در آن داده های مربوط به سرمایه اجتماعی از طرح ملی بررسی و سنجش سرمایه اجتماعی در ایران و داده های مربوط به بیانگر های سلامت اجتماعی از داده های موجود و مربوط به هریک از 30 استان کشور در سال 1386 جمع آوری و توسط نرم افزار spss تحلیل ثانویه شده اند. یافته ها: بین سرمایه اجتماعی و متغیرهای فقر، رشد طبیعی جمعیت، خشونت، میزان باسوادی، میزان بیکاری و پوشش بیمه به عنوان بیانگرهای سلامت اجتماعی رابطه آماری معنی داری وجود دارد. همچنین جهت رابطه در مورد متغیرهای فقر، رشد جمعیت و میزان بیکاری مثبت است. در مجموع پس از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه نمره سلامت اجتماعی کل، رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی کل در ایران، با مقدار همبستگی 54/0 - (p value = 0.001) تأیید شد و با توجه به ضریب تعیین 30 درصد، می توان اذعان داشت 30/0 تغییرات سلامت اجتماعی با تغییرات سرمایه اجتماعی قابل توضیح است. نتایج: رابطه مستقیم سرمایه اجتماعی با فقر، رشد جمعیت و بیکاری را چنین می توان توضیح داد که نوع غالب سرمایه اجتماعی در استان های کمتر توسعه یافت? کشور، سرمایه اجتماعی قدیم (سنتی) است که مبتنی بر روابط درون گروهی توأم با اعتماد محدود و خاص می باشد و این نوع سرمایه اجتماعی در استان های توسعه یافت? کشور دچار فرسایش شده و سرمایه اجتماعی جدید (مدرن) شکل نگرفته است و در این استان ها با نوعی توسعه نامتوازن مواجه هستیم. بنابراین توجه به انواع سرمایه اجتماعی و بخصوص نوع جدید آن در سیاستگذاری های سلامت باعث ارتقاء و بهبود سلامت اجتماعی جامعه ایران خواهد شد.

بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و نگرش به مصرف مواد در ایرانیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  طاهره پاکدامن   حسن رفیعی

چکیده: بیان مساله: از جمله موضوعهای نگران کننده در عصر حاضر، توسعه آسیب های اجتماعی، بویژه مصرف مواد می باشد. یکی از دلایل عمده مشکل اعتیاد خطر هنجار شدن مصرف مواد و نگرش مثبت به مواد و آثار آن می باشد. الگوهای زندگی، رفتار و شخصیت هر فرد انعکاس مستقیم و غیر مستقیم واقعیت ها یعنی محیط اجتماعی او در طول زندگی اش است. به این ترتیب اگر در جامعه ای عارضه های ناهنجار ی نظیر اعتیاد و ... دیده می شود باید ریشه و اساس آن را در درون جامعه و در روابط و مناسبات حاکم بر آن جستجو کرد. در این تحقیق برآنیم که به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و نگرش به مصرف مواد بپردازیم. روش: این مطالعه از طریق تحلیل ثانویه داده های جمع آوری شده توسط طرح ملی «سنجش سرمایه اجتماعی در ایران» که با حمایت سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی توسط موسوی و همکاران (1385) اجرا گردیده، و «پیمایش نگرش ایرانیان به مصرف مواد» که با حمایت ستاد مبارزه با مواد مخدر، توسط زکریایی و همکاران (1384) اجرا گردیده، انجام گرفته است. و برای بررسی روابط از آزمون همبستگی استفاده گردیده است. جامعه آماری جمعیت های مراکز استان های کشور است. یافته ها: یافته ها نشان دادند سرمایه اجتماعی با نگرش منفی به پدیده اعتیاد، با موثر دانستن عوامل فردی و خانوادگی در امر توصیه و پیشگیری از اعتیاد، و احساس مسئولیت و نگرانی در مورد مصرف مواد برای اقوام و آشنایان خود رابطه معنادار دارد. نتایج: در ایران میزان سرمایه اجتماعی درون گروهی بیشتر از سرمایه اجتماعی بین گروهی است. گرچه در این مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و نگرش منفی به اعتیاد معنادار است. یعنی سرمایه اجتماعی بالا با نگرش منفی به اعتیاد رابطه دارد. این رابطه مربوط به سرمایه اجتماعی سنتی می باشد. با توجه به روند رو به تحلیل سرمایه اجتماعی از نوع قدیم در شهرهای توسعه یافته تر نظیر تهران، اصفهان، ... و جایگزین نشدن آن با سرمایه اجتماعی مدرن لزوم تقویت سرمایه اجتماعی سنتی، همچنین ارتقا روابط انجمنی از طریق تشکیل نهادهای مدنی و مشارکت نهادمند مردمی به منظور تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی و شناخته شدن نقش آن در کنترل پدیده اعتیاد ضروری به نظر می رسد. کلید واژه: سرمایه اجتماعی مدرن، سرمایه اجتماعی سنتی، نگرش، مصرف مواد.

بررسی وضعیت و قوانین موجود مربوط به سالمندی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1389
  مرضیه شیرازی خواه   میر طاهر موسوی

مقدمه : برآوردهای آماری نشان می دهد که طی دو دهه آینده، پدیده سالمندی در کشور ما یک مسأله جدی خواهد بود. افزایش انفجارگونه نرخ زاد و ولد در دهه 1360 و تغییراتی که به تبع آن در ساختار جمعیت کشور ایجاد شده، توجه به پدیده سالمندی را ـ به عنوان یک پدیده حتمی در آینده ـ ضرورت می بخشد . طی سال های اخیر، به دلیل آنکه نیازهای خاص نسل جوان به دغدغه اصلی کشور تبدیل شده، سالمندان و سالخوردگان کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. باوجود تأکید ویژه ای که آموزه های دینی و فرهنگ ملی ما بر تکریم و حفظ حرمت سالمندان دارد، اما این موضوع در برنامه های کلان کشور جایگاه خاص خود را نیافته است. روش تحقیق: این مطالعه یک مطالعه کیفی از نوع مروری است.که از نظرات افراد کارشناس ، گروههای کارشناسی و استخراج اطلاعات مطالعات اولیه به صورت قانونمند استفاده شد و نهایتا نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : از نکات قابل توجه در مورد ساماندهی امور سالمندان وجود قوانین کارامد و به روز می باشد که متاسفانه هم اکنون این اموراز پشتوانه قانونی کافی برخوردار نیست. تنها موردی از احکام قانونی که به صراحت دولت را به ساماندهی و توانبخشی سالمندان مکلف ساخته، جزء «5» بند «الف» ماده «192» قانون برنامه سوم توسعه است که به موجب بند «ط» ماده «97» قانون برنامه چهارم ادامه یافته است. در اجرای این حکم، دولت با تصویب آیین نامه اجرایی، تعدادی از دستگاه های اجرایی را مکلف کرده تا در حوزه مأموریت ها و وظایف خود نیازهای خاص سالمندان (مراقبت و نگهداری، پوشش حمایتی، بیمه درمانی، تأمین مسکن، امنیت غذایی، آموزش های عمومی، تربیت بدنی، امور فرهنگی و رفاهی و ...) را تأمین نمایند. همچنین به منظور سیاست گذاری، برنامه ریزی، ساماندهی و هماهنگی این امور بین دستگاه های اجرایی، شورای ملی سالمندان تشکیل شده است. اما فعالیت این شورا چندان محسوس نبوده و از اقدامات سایر دستگاه های اجرایی نیز در این زمینه گزارش مستندی منتشر نشده است. نکته مهم تر این که اگر این حکم قانونی در برنامه پنجم توسعه تمدید نشود (که تاکنون نشده) ، مستند قانونی دیگری برای ساماندهی امور سالمندان و حمایت جامع از آنان وجود نخواهد داشت. نتیجه گیری : باوجود چالشهای مهم و اساسی در این دوران از جمله مسائل ناشی از شرایط ویژه سالمندان ،مسائل ناشی از ناکارآمدی نظام حمایتی و بیمه ای و مسائل ناشی از خلأهای قانونی به نظر می رسد یک راهکار مناسب برای رفع مشکلات سالمندان (به خصوص سالمندان دو دهه آینده)، رفع خلأهای قانونی در موارد زیر است: 1) تداوم اجرای طرح ساماندهی و توانبخشی سالمندان 2) پوشش فراگیر بیمه های بازنشستگی 3) پوشش فراگیر بیمه های سلامت 4) ساماندهی و تقویت مراکز غیردولتی حمایت از سالمندان 5) اصلاح آیین نامه تشکیل شورای ملی سالمندان

بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون های سالمندی ( جهاندیدگان) شهرداری تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  شیرزاد مرادی قشلاقی   حسین فکرآزاد

چکیده: هدف: مطالعه حاضر با هدف، بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان عضو کانون های سالمندی (جهاندیدگان) شهرداری تهران انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی انجام شد، تعداد نمونه این تحقیق شامل 200 نفر از سالمندان 60 سال به بالای عضو کانون های سالمندی شهرداری تهران درسه منطقه 1،12و 20 است که به روش نمونه گیری مضاعف انتخاب گردیدند و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی لیپاد، پرسشنامه محقق ساخته مشارکت اجتماعی و چک لیست اطلاعات دموگرافیک و روش مصاحبه تکمیلی کسب گردید. داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss-16 و با استفاده از آزمون های t و fو tuky، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این پژوهش برای مقایسه میانگین نمره کیفیت زندگی(sig= 0.127) و مشارکت اجتماعی(sig= 0.472) مردان و زنان سالمند از آزمون تی مستقل استفاده شد که تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. جهت بررسی رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد که رابطه معناداری بین این دو متغیر و ابعاد آن ها یافته شد(sig= 0.00) نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از معنادار بودن رابطه بین مشارکت اجتماعی و ابعاد آن با کیفیت زندگی سالمندان می باشد و مشارکت غیرنهادی پیش بینی کننده قویتری جهت بررسی تغییرات واریانس کیفیت زندگی می باشد که این دلالت بر غلبه مشارکت غیرنهادی در میان سالمندان دارد. کلمات کلیدی: مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی، سالمندان، کانون سالمندی

بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل 1 و 2 در استان چهارمحال و بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  سیده محبوبه حسینی   میر طاهر موسوی

مقدمه: سرطان پستان که از شایع ترین سرطان ها در زنان است، جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیماران را در برمی گیرد. می توان با تقویت روابط بیمار با خانواده، اجتماع واستفاده از روش های حمایتی و مشاوره ای به میزان زیادی به ارتقاء سطح کیفیت زندگی این بیماران کمک نمود. اگر یکی از درمان های اجتماعی استفاده از سرمایه اجتماعی باشد، بر آن شدیم تا تأثیرات سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی، سطح درد و میزان پذیرندگی درمان را در مبتلایان به سرطان پستان، بررسی نماییم . روش: این تحقیق، تحقیق مداخله ای با چینش پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه مقایسه تصادفی است و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه ی آماری، زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل 1 و 2 در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. یافته ها: پس از اجرای مداخله میزان سرمایه اجتماعی،کیفیت زندگی و پذیرندگی درمان در گروه مداخله افزایش و سطح درد کاهش یافته است. اما در گروه مقایسه متغیرهای مذکور کاهش یافته یا تغییری نکرده اند. همچنین بین سرمایه اجتماعی در هر دو بعد با کیفیت زندگی در هر چهار مقیاس و با پذیرندگی درمان همبستگی مثبت و مستقیم وبا درد همبستگی منفی و معکوس دیده میشود. نتیجه:افزایش سرمایه اجتماعی در هر دو بعد درون گروهی و بین گروهی، باعث ارتقاء کیفیت زندگی در چهار مقیاس سلامت و کارکرد، اجتماعی/ اقتصادی، روانشناختی / معنوی و خانواده، افزایش پذیرندگی درمان شده و تاثیری معکوس بر میزان درد داشته است. لذا پیشنهاد میشود از راه ها و روشهای ارتقا دهنده ی سرمایه اجتماعی به عنوان راهی جهت بهبود کیفیت زندگی، افزایش پذیرندگی درمان و کاهش درد استفاده شود. واژه های کلیدی:پذیرندگی درمان ، درد ، سرمایه اجتماعی ، سرطان پستان، کیفیت زندگی